نام پژوهشگر: بهجت یزد خواستی
حسینعلی میرزایی بهجت یزد خواستی
در دهه های اخیر موضوع هویت ملی و قومی به یکی از مسایل مورد توجه خصوصا در کشورهای با تنوع قومی- فرهنگی تبدیل شده است.در برجسته شدن این موضوع عوامل گوناگونی موثر بوده اند که در این میان بر پروسه جهانی شدن اتفاق نظر زیادی هست.گروهی بر این باورند که گسترش و تعمیق فرایند جهانی شدن باعث تشدید و برجسته شدن وفاداری های قومی و محلی و در نتیجه تضعیف هویت و انسجام ملی گردیده است.در مقابل گروهی دیگر معتقدند که تقویت هویت قومی در تعارض با هویت و انسجام ملی نیست بلکه می تواند منجر به تقویت هویت و انسجام ملی جوامع گردد.به عبارتی افراد دارای هویت ترکیبی هستند بدون آنکه تعارضی بین عناصر هویتی آنان باشد. این رساله با هدف« بررسی تحلیلی هویت قومی و ملی دانشجویان دانشگاههای دولتی ایران و عوامل موثر بر آن »در سال 1387 با حجم نمونه1814 به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه به انجام رسید. فرضیه های اصلی این تحقیق عبارتند از؛ «رابطه بین هویت ملی و قومی »و همچنین «رابطه متغیرهای مستقل«احساس محرومیت نسبی»،«جامعه پذیری قومی»،«میزان تسلط به زبان مادری» و «رسانه» با متغیرهای وابسته یعنی هویت ملی و هویت قومی. به طور کلی یافته های تحقیق نشان داد که افراد مورد بررسی در عین داشتن هویت قومی نسبتا بالا از هویت ملی قوی نیز برخورداند و در کل نمونه و نمونه اقوام بین دو متغیر هویت ملی و هویت قومی رابطه مثبت،هم افزا و متوسطی وجود داشته است. نتایج دیگر نشان داد که بین متغیر«احساس محرومیت نسبی» و هویت ملی رابطه منفی نسبتا بالای وجود دارد و این متغیر باعث تقویت هویت قومی نمونه شده است.از طرفی متغیر«جامعه پذیری قومی»با هویت ملی کل نمونه رابطه ضعیف و مثبت و با هویت ملی نمونه اقوام رابطه ای نداشته است.همچنین رابطه این متغیر با هویت قومی مثبت و هم افزا بوده است. در رابطه با متغیر تسلط به زبان مادری تاثیری بر هویت ملی نمونه کلی تحقیق نداشته است اما در تقویت هویت قومی نقش مثبتی داشته است.نهایت اینکه متغیر میزان استفاده از رسانه تاثیری در برجسته شدن هویت ملی نمونه تحقیق نداشته با این وجود باعث تشدید هویت قومی افراد مورد بررسی گردیده است.
علی اکبر ماه بهجت یزد خواستی
کشور یعنی سازمان تامین اجتماعی در حال انجام یکی از عوامل رشد و توسعه یافتگی کشور ها ، میزان رفاه اجتماعی آن کشور است و یکی از مهمترین شاخص های رفاه اجتماعی میزان بهره مندی از خدمات بیمه های اجتماعی بوده که تحقق این مهم توسط یکی از بزرگترین سازمان های بیمه گر بوده و در متن قانون اساسی اصل 29 به این موضوع اشاره صریح دارد. سازمان تامین اجتماعی ، نهاد عمومی غیردولتی است که بیش از 45 درصد از افراد جامعه را تحت پوشش داشته و بیش از 60 درصد مردم از خدمات این سازمان در قسمت درمان و بازنشستگی بهره می برند.این پژوهش در خصوص بررسی عملکرد سازمان تامین اجتماعی و نقش آن بر افزایش رضایت و رفاه اجتماعی در خصوص مستمری بگیران شعبه خمینی شهر انجام و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه از یک نمونه 387 نفری جمع آوری گردید. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که هر چه آگاهی از قوانین و مقررات بیمه ای بالا تر باشد، به همان اندازه رضایت بیشتر شده و بین نوع بیمه و دستمزد بازنشستگی رابطه معنادار وجود داشته و هرچه سن بازنشستگی کاهش یابد ،امید به زندگی افزایش یافته و رضایت از مستمری افزایش می یابد. آینده پژوهی سازمان با توجه به چشم انداز کشور در سال 1404 و ایجاد دولت رفاه با توجه به توزیع ثروت ، بیانگر این نکته است که سازمان اگر چه تا کنون به عنوان یکی از سازمان های پیشرو در امر رفاه اجتماعی بوده ولی در آینده نزدیک دچار مشکلات جدی در زمینه منابع و مصارف می گردد. با توجه به این که زیر بنای اقتصادی این سازمان ، بیشتر از حق بیمه هائی است که بیمه شدگان پرداخت می کنند ، ولی در حال حاضر به دلیل عواملی چون: کاهش مدت زمان دریافت حق بیمه و کاهش سن بازنشستگی و افزایش سن امید به زندگی و افزایش مدت زمان دریافت مستمری و... سازمان با کمبود نقدینگی مواجه خواهد شد.و این در حالی است که روز به روز بر تعداد بیمه شدگان و بازنشستگان افزوده می شود.و پیشنهاد می گردد دولت تصدی درمان و سلامت در کل کشور را به صورت کامل بر عهده گرفته تا نرخ حق بیمه 9 درصد کاهش و به 18 درصد تبدیل گرددو همچنین میانگین موثر در مدت زمان بازنشستگی از دو سال به حداقل چهار سال افزایش یابد .
پروانه رییسی سرتشنیزی بهجت یزد خواستی
چکیده این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین عوامل اجتماعی وگرایش جوانان شهرستان شهرکرد به مصرف موادمخدر صنعتی انجام شده است. چارچوب نظری مورد استفاده، ترکیبی از نظریه ی های پیوند اجتماعی هیرشی، نظریه پارسونز، پیوند افتراقی ساترلند و منزلت اجتماعی آلبرت کوهن بوده است. همچنین از روش پیمایش و از پرسشنامه به عنوان تکنیک و ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی جوانان 16تا 30 ساله ی شهرستان شهرکرد بود که در مراکز بازپروری و ترک اعتیاد در زمان مطالعه به سر می بردند. متغیر وابسته پژوهش، میزان گرایش جوانان به مصرف موادمخدر صنعتی بود که سعی شد با بکارگیری تکنیک های آماری، رابطه آن با متغیرهای مستقل(نظیر استفاده از رسانه های نوین، خانواده نابسامان، معاشرت با دوستان ناباب، طبقه اجتماعی، بیکاری، کنترل اجتماعی و نحوه گذران اوقات فراغت) مورد سنجش قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان داد که رابطه معکوس ومعناداری بین متغیرهای طبقه اجتماعی، کنترل اجتماعی و نحوه گذران اوقات فراغت با متغیر وابسته( میزان گرایش به مصرف مواد مخدر صنعتی) وجود داشته است. همچنین نتایج پژوهش رابطه ی مستقیم و معنی داری بین متغیرهای استفاده از رسانه های نوین، خانواده نابسامان ومعاشرت بادوستان ناباب بامیزان گرایش به مصرف مواد مخدر صنعتی را آشکار ساخته است. امایافته ها بین متغیر بیکاری و متغیر وابسته رابطه معنی داری را نشان نداده است. واژه های کلیدی: موادمخدر صنعتی، عوامل اجتماعی، گرایش، جوانی، مصرف