نام پژوهشگر: مروارید قاسمی
محمد رسول موسی پور علیرضا مستغنی
چکیده: اهمیت زندگی شهری، تجربه شهر و پی آمدهای آن امروزه در تمام دنیا خصوصا در حوزه های انسان شناسی، جامعه شناسی، شهرسازی و معماری بر کسی پوشیده نیست. بدین ترتیب معماری به عنوان ظرف زندگی فردی و اجتماعی جوامع و بواسطه نقشی که در تولید فضای زیسته ایفا می کند همواره در طول تاریخ نقش تاثیرگزاری را در شکل و کیفیت زیست فردی و اجتماعی جوامع داشته است؛ بدین شکل که در مواردی همچون ظهور پاساژها و هایپرمارکت ها معماری به عنوان یک عامل قدرتمند شکل جدیدی از زندگی اجتماعی را برای جنسیت های مختلف به ارمغان آورده است . امروزه نیز معمارانی همچون رم کولهاس و گروه معماری ماف در تلاش اند تا بواسطه ظرفیت های معماری، سهم تاثیرگزاری آگاهانه معماران را در حوزه های زندگی اجتماعی و حتی تولید شکل های جدید آن گسترش دهند. این در حالی است که به نظر می رسد در ایران این موضوع و این نگاه به معماری و نقش معماری در این حوزه ها تا کنون از سوی معماران بر خلاف انسان شناسان و جامعه شناسان مغفول مانده است. لذا در این پزوهش به عنوان رساله ی پایان دوره کارشناسی ارشد معماری تلاش می شود تا در چهار فصل تحت عناوین "شناخت موضوع"،"پیشینه نظری"، "شناخت بستر طرح" به مباحث نظری موجود در این حوزه و رویکرد طراحی بخش عملی بپردازد و نهایتا در فصل "طراحی" به هر چه روشن تر شدن نسبت مبانی نظری با طرح ارائه شده پرداخته شود.موضوع "طراحی شورای شهر و تالار شهر تهران" نیز بواسطه قرابت مفهومی که با موضوع نظری رساله داشت به عنوان بخش عملی پروژه انتخاب شد . قطعا این پزوهش با توجه به محدودیت های موجود تنها تلاشی در جهت موضوعیت بخشیدن نگاه اجتماعی و عمیق تر به معماری است که امید است در پژوهش های آتی پیگیری شود. واژگان کلیدی: زندگی شهری ، فضای زیسته، معماری، رم کولهاس، شورای شهر، تالار شهر ، تهران
طلایه بحرکاظمی مهشید شکوهی
حرکت پیاده، طبیعی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان است که نقش اساسی در ادراک محیط دارد،شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بوده اندکه امروزه به دلیل سلطه اتومبیل ، حرکت پیاده به تدریج نقش طبیعی خود را از دست داده است.دربسیاری از موارد جهت جلوگیری از تداخل عابر پیاده با اتومبیل، حرکت پیاده به سطح یالای خیابان و یا زیرزمین منتقل شده است.در حالی که این فضاها در بیشتر مواقع فاقد مقیاس و استاندارهای لازم در ارتباط با فرد پیاده می باشند.این پژوهش با تکیه بر فضاهای پیاده غیر همسطح که به عنوان پل عابر پیاده و نیز زیرگذرهای عابر پیاده مطرح می شوند، به دنبال راهی برای تقویت فضاهای شهری پیاده موجود است که در ضمن اینکه باعث افزایش پیاده مداری در شهر می شوند ، به حوزه پیرامون خود هویت بخشیده و به عنوان یک نشانه در استخوان بندی شهر نقش خود را ایفا مینمایند.میدان تجریش تهران از مکان های تجاری وگردشگری و شلوغ تهران است که بازار قدیمی ,تکیه بزرگ تجریش,امامزاده صالح و مراکز خرید وخیابان ورودی کوه دربند از نقاط دیدنی آن می باشند.بنابراین روزانه شاهد ازدحام زیاد عابرپیاده و تداخل آنها با اتومبیل ها می باشیم.همچنین وجود پایانه اتوبوس های تند رو وتاکسی ها و نیز افتتاح ایستگاه مترو تجریش ,باعث افزایش هرچه بیشتر ترافیک این میدان شده است.پل آهنی روگذر عابرپیاده در ابتدای خیابان شهرداری همچون وصله نامناسبی دو طرف خیابان را به هم متصل کرده است ونقش جابه جایی عرضی عابران راایفامیکند .پیاده رو نامناسب و بد منظر بین میدان تجریش و ایستگاه مترو در میدان قدس و کالبد ورودی ایستگاه مترو از دیگر موارد بررسی در این پژوهش می باشند. در چنین شرایطی ساماندهی گذرگاههای عابرپیاده جهت افزایش کیفیت فضایی این میدان تاریخی ضروری به نظر میرسد.تا همچون گذشته نقش هویتی خود را ایفا نماید. واژگان کلیدی: پیاده راه,فضای شهری,عابرپیاده,پیاده راه غیر هم سطح,میدان تجریش
الناز خادم موخر مروارید قاسمی
بسیاری از شهرهای کشورمان از جمله اصفهان قدمتی قابل توجه دارند، و بخش¬های درونی شهر دارای ارزش تاریخی می¬باشند، اما رشد برون¬زای شهر و تزریق عملکردهای متعدد در بخش¬های مختلف شهر و نیز گسترش آن باعث گردید که این بافت¬ها به تدریج دچار مسائل و مشکلاتی شوند. در شهر اصفهان خوشبختانه اکثر این بافت¬ها هویت خود را حفظ کرده¬اند و هنوز مردم نسبت به این محلات حس تعلق دارند. اما امروزه شاهد به وجود آمدن محله¬هایی هستیم که غیر از تفاوت در اسمشان، هیچ ویژگی متمایز دیگری نسبت به هم ندارند. این سیر نادرست و حرکت¬های معیوب آن چنان وضعی را به وجود آورده است که در بافت¬های جدید شهری، ویژگی سنتی محله از بین رفته و ارزش¬هایی، همچون روابط همسایگی، آرامش و... همگی رنگ باخته و حتی در بعضی از موارد، اسم¬های جدید فاز، بلوک، شهرک،کوی و... جای اسم محله را به خود گرفته است (قاسمی و نگینی، 1389). موضوع دیگری که از اهمیت زیادی برخوردار است، میزان رضایت ساکنان از محیط زندگی خود است که برنامه¬ریزان همواره در پی بهینه کردن رابطه¬ی متقابل انسان و محیط در جهت مطلوبیت-بخشی به زندگی انسان هستند و اینکه ساکنان به حدی رضایت¬بخش از کیفیت زندگی دست یابند (شکویی، 1378: 156). بنابراین ما می¬خواهیم بررسی کنیم، مولفه¬های هویت¬بخش محله-های قدیم و هویت تاریخی آن¬ها چه میزان بر روی رضایت ساکنان از محیط زندگی¬شان تاثیر می¬گذارد و آیا می¬توان به یکسری اصول طراحی دست پیدا کرد که بتوان در بافت¬های میانی و جدید نیز به کار گرفته شود؟ بنابراین با توجه به نکات ذکر شده، تعیین میزان تاثیر هویت بافت-های سنتی محلی در رضایتمندی از محیط مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بدین منظور محله علی قلی آقا به عنوان محله¬ای هویتمند و کوی ولیعصر به عنوان محله¬¬ای که در چندسال اخیر توسعه یافته است، برای نمونه موردی انتخاب گردید. در این پژوهش از روش کتابخانه¬ای، پیمایش و مصاحبه شخصی استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارآماری spss انجام شده است.