نام پژوهشگر: مجتبی رستمی

تغییرپذیری زمانی دبی موثر انتقال رسوبات معلّق در حوزه آبخیز جنگلی کجور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  مجتبی رستمی   سیّد حمید رضا صادقی

بررسی مقدار تولید رسوب حوزه های آبخیز به عنوان مبنای اساسی مدیریت صحیح منابع آب و خاک تلقّی می شود. حال آن که تعیین مقادیر صحیح تولید رسوب منوط به شناسایی دبی موثر انتقال رسوب در مقاطع زمانی و مکانی مختلف می باشد. با این وجود تحقیقات در خصوص تعیین دبی موثر انتقال رسوب در بسیاری از حوزه های آبخیز کشور تاکنون مغفول مانده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی دبی موثر انتقال رسوبات معلّق در حوزه آبخیز جنگلی کجور با استفاده از آمار دبی و رسوب روزانه اندازه گیری شده طی سال های 1386 تا 1389 تعیین گردیده است. برای این منظور، پس از تهیّه و تکمیل داده های متناظر دبی آب و دبی رسوب، منحنی سنجه رسوب با دو روش معمولی و حد وسط دسته ها در هر یک از پایه های زمانی ماهانه، فصلی و کل دوره آماری تهیّه گردید. پس از آن، میزان دبی در هر پایه زمانی به چند طبقه با فواصل مساوی تقسیم و میزان متوسط دبی در هر یک از طبقات محاسبه گردید. با استفاده از ارقام دبی و نیز منحنی سنجه رسوب تشکیل شده، میزان رسوب معلّق برای هر یک از مقادیر دبی متوسط تعیین گردید. سپس نتایج حاصل به صورت هیستوگرام دبی و رسوب کل در هر یک از پایه های زمانی ترسیم و با توجه به آن دبی موثر مشخص شد. نتایج نشان داد که برای ایستگاه مورد مطالعه طی دوره مطالعاتی، دبی موثر برای انتقال رسوبات معلّق کم تر یا مساوی 62/0 متر مکعب بر ثانیه بوده است. طبقه موثر دبی در انتقال رسوبات معلّق در حدود 84/31 درصد زمانی طی دوره آماری مورد مطالعه را شامل شده و در پایه زمانی ماه و فصل به ترتیب بین 8/11 تا 6/50 و 6/14 تا 3/19 درصد متغیّر بوده است. هم چنین بررسی نتایج حاصل از مقایسه دبی های موثر بر عدم وجود اختلاف معنی دار (6/0p>) بین میانگین مقادیر دبی موثر ماهانه و هم چنین مقادیر دبی موثر فصل ها با مقدار دبی موثر کل سری داده ها طی دوره مورد مطالعه دلالت داشته است. لیکن، مقایسه دبی های موثر در پایه زمانی ماه و فصل نشان گر اختلاف معنی دار (02/0>p) مقادیر دبی موثر پایه های زمانی مورد بررسی با یک دیگر بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که میزان دبی موثر حتی در پایه های زمانی کوتاه نیز می تواند از تغییر پذیری بالایی برخوردار باشد.

مطالعات پتروگرافی وژئوشیمیایی سنگ های نفوذی کوه میش کاشمر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  مجتبی رستمی   سید احمد مظاهری

مجموعه پلوتونیک کوه میش در30کیلومتری جنوب شهرستان سبزوار واقع شده و از لحاظ تقسیم بندی تکتونیکی، بخشی از زون سبزوار می باشد. واحد های چینه ای مناطق اطراف آن شامل کنگلومرا، توف، ماسه-سنگ با سن پالئوژن و واحدهای توف و رادیولاریت و آندزیت با سن کرتاسه فوقانی هستند. این مجموعه از دو گونه سنگ های پلوتونیک تشکیل شده که عبارتند از: (1) مجموعه گرانیتوئیدهای واقع در شمال کوه میش که بیشتر از مونزوگرانیت و پیروکسن گرانودیوریت تشکیل شده اند. این سنگ ها از نظر ژئوشیمی کالک آلکالن، پرآلومین و از تیپ i هستند. (2) مجموعه گابرو ـ دیوریت در جنوب کوه میش، که از سنگ های پلوتونیک مختلف مانند گابرو، دیوریت و گابرودیوریت تشکیل شده است. این سنگ ها از نظر ژئوشیمی سری تولئیتی متاآلومین، و از تیپ i هستند. این دو مجموعه در رژیم تکتونیکی قوس های آتشفشانی مرتبط با حاشیه فعال قاره ای بوجود آمده و با تکیه بر داده های ژئوشیمیایی و روابط صحرایی این ماگماها احتمالاً در اثر ذوب بخشی پروتولیت های پوسته زیرین(متاگریوک) برای مجموعه گرانیتوئیدی و در اثر ذوب بخشی پروتولیت های پوسته زیرین(آمفیبولیت) برای مجموعه گابرو دیوریت به وجود آمده اند .و تبلور تفریقی مذاب ها در سطوح بالاتر پوسته، واحدهای مختلف سنگ شناسی راسبب گردیده است و ماگماهای بازالتی حاصل از گوشته که در زیر پوسته زیرین جایگزین شده اند محتمل ترین منشاء گرمایی برای ذوب بخشی بوده اند. این ماگما از عناصرti ، nb و ba بی هنجاری منفی را نشان می دهد که بیانگر تشکیل این سنگ ها در محیط فرورانش است و همچنین بی هنجاری مثبت rb و k نیز نشان گر محیط های فرورانش هستند. متعاقب نفوذ ماگمای والد سنگ های اسیدی، در دیوریت منجمد شده قبلی، تبادلات متاسوماتیکی صورت گرفته است. ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن های منطقه در حد دیوپسید و اوژیت می باشد که حکایت از غنی بودن ماگمای والد از کلسیم و منیزیم می باشد.دمای تبلور این کانی ها در فشارهای 1 تا 8 کیلوبار از 33/909 تا 1296 درجه سانتی گراد می باشد. بارومتری کلینوپیروکسن های منطقه نیز حاکی از تبلور ان ها در فشار 10 کیلوبار می باشد. ترکیب پلاژیوکلازهای منطقه درگستره ای بینan71.64 تا an92.98 و در محدوده بیتونیت تا آنورتیت قرار می گیرد. به این ترتیب که ترکیب این کانی ها درگابرو ها an81.88 تا an92.98 و در گابرو دیوریت ها an71.64 تا an85.70 می باشد. محدوده دمایی تشکیل پلاژیوکلازهای منطقه برای گابرو دیوریت ها از800 تا 1150 و در گابروها از 600 تا 700 درجه سانتی گراد برآورد شده است. آمفیبول های منطقه در گروه آمفیبول های کلسیک قرار می گیرند و ترکیب آمفیبول ها در نمونه های مورد مطالعه به جز یک نمونه که هورنبلند آکتینولیت است، تماماً آکتینولیت می باشند. و از نظر تکتونیکی آمفیبول های منطقه مورد مطالعه در گستره ی آمفیبول های وابسته به مناطق فرورانش (s-amph) قرار می گیرند.