نام پژوهشگر: منیژه مختاری
فاطمه میرزایی یزنی صدیقه کهریزی
هدف- adim بهترین تمرین ثباتی در جهت فعال نمودن عضلهtra است . ولی این تمرین فقط با انقباض ارادی عضله tra باعث افزایش عملکرد آن می شود ؛ در حالیکه طی فعالیت های روزانه ، لازم است که فعالیت این عضله بطور خودکار و اتوماتیک باشد . بنابراین به نظر می رسد که نه تنها ارزیابی های میزان فعالیت عضلات عمقی شکم باید در حین فعالیت هایی باشد که این عضلات را بطور اتوماتیک وارد عمل می کنند ؛ بلکه تمرینات بازآموزی آن نیز باید از نوع عملکردی باشند . بنابراین هدف این مطالعه آن بود که اولاً میزان فعال شدن عضلات عمقی شکم) tra وio ) را حین فعالیت اتوماتیک aslr و در حین فعالیت ارادی adim در افراد سالم و در افراد مبتلا به کمردرد با روش اولتراسونیک ، اندازه گیری نماید . ثانیاً، تاثیر تمرینات عملکردی (پیاده روی) را بر فعالیت اتوماتیک این عضلات ، در افراد مبتلا به کمردرد ، مورد برسی قرار دهد. روش- مرحله اول این تحقیق بصورت کارآزمایی بالینی بود که بر روی 20 زن مبتلا به کمردرد مزمن و 10 زن بدون کمردرد انجام شد . میزان ضخامت عضلات tra و io در وضعیت rest و در وضعیت aslr و adim اندازه گیری شد و اختلاف تغییرات ضخامت این عضلات بین افراد سالم و افراد بیمار با استفاده از آزمون t مستقل ، مورد مقایسه قرار گرفت . مرحله دوم این تحقیق بصورت یک مطالعه مورد – شاهدی بر روی 20 زن مبتلا به کمردرد مزمن (10نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل) انجام شد . افراد گروه آزمایش تحت برنامه تمرینی بصورت 12 جلسه پیاده روی بر روی تردمیل قرار گرفتند و افراد گروه کنترل در این مدت هیچ تمرینی انجام ندادند . میزان تغییرات ضخامت عضلات شکم در گروه تمرین و گروه کنترل ، پس از سپری شدن مدت تمرین ، با استفاده از روش آماری t زوجی ، مورد مقایسه قرار گرفت . یافته ها- بررسی ها نشان داد که در مطالعه اول افراد گروه کمردرد از نظر میزان ضخامت اولیه عضله tra در وضعیت rest و در میزان فعال نمودن این عضله در وضعیت aslr (0.98p=) و adim (0.25p=) ، همچنین از نظر میزان ضخامت اولیه عضله io ، در وضعیت rest و در میزان فعال نمودن این عضله در وضعیت aslr (0.24p=) و adim (0.75p=) ، با گروه سالم هیچ تفاوت معنی دار آماری نداشتند . در مطالعه دوم نیز افراد گروه آزمایش پس از 12 جلسه تمرین پیاده روی ، تفاوت معنی داری در میزان فعال نمودن عضله tra در وضعیت aslr (0.53p=) و adim (0.16p=) ، و در میزان فعال نمودن عضله io در وضعیت aslr (0.91p=) و adim (0.52p=) ، نسبت به گروه کنترل پیدا نکردند . نتیجه گیری– عملکردهای aslr وadim قادر به فعال سازی عضلات عمقی شکم هستند ؛ بنابراین ، از این تمرینات می توان در برنامه های توانبخشی استفاده نمود. ولی افراد سالم و بیمار در این مطالعه ، در میزان فعال نمودن عضلات عمقی شکم تفاوتی با یکدیگر نداشتند . همچنین تمرین پیاده روی ، گرچه بر جنبه های دیگرکمردرد مانند کاهش ناتوانی های فیزیکی ، بهبود کیفیت زندگی و آمادگی جسمانی ، تأثیر مثبت داشت ، قادر به فعال سازی این عضلات نبود ؛ یا اینکه تکنیک rusi حساسیت لازم را برای بررسی اختلاف تغییرات ضخامت پس از تمرینات چند جلسه ای ندارد .
رویا سامانی پور مهدی معرفت
چکیده استفاده از امواج فراصوت کانونی با شدت بالا، یکی از روش های درمان سرطان می باشد. بالا رفتن دما در بافت زنده در اثر گرمایش ممکن است منجربه پدیده های انعقاد، تبخیر و کربونیزاسیون شود که هریک به نوبه خود باعث بروز صدماتی بعضا" جبران ناپذیر در بافت می شود. برای یافتن پارامترهای موثر در بهبود عمل به روش امواج فراصوت کانونی با شدت بالا و جلوگیری از آسیب رسیدن به بافت های سالم لازم است که دمای نقاط مختلف را پیش بینی نمود، تا با انتخاب مناسب منبع تولید امواج فراصوت، توان، فرکانس، شدت ورودی و مدت زمان تابش بتوان با تولید حرارت لازم در نقطه کانونی بافت سرطانی را از بین برد بدون آنکه به بافت های سالم اطراف آسیبی وارد شود. در این تحقیق معادلات کامل موج شامل سه معادله پیوستگی، مومنتوم و معادله غیرخطی حالت به روش تفاضل محدود حوزه زمان مدل شده اند. همچنین جذب امواج اکوستیک درون بافت به معادلات پیوستگی و مومنتوم افزوده شده است. همچنین برای دقیق تر شدن شبیه سازی از شرط مرزی لایه کاملا" جاذب به عنوان شرط مرزی معادلات صوت استفاده شده است. در ادامه برای تحلیل حرارتی امواج فراصوت درون بافت از معادله زیست-گرمایی پنس استفاده و معادله به روش عددی صریح تفاضل محدود حل شده است. هدف در این تحقیق ارائه شبیه سازی دقیق انتشار امواج فراصوت درون بافت و تحلیل حرارتی بافت است. از نتایج برجسته این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که اگر فرکانس منبع صوتی متمرکز شده در ناحیه فرکانسی میان 0.8mhz تا 1.5mhz باشد، شدت تغییرات دما نسبت به زمان در کانون بسیار بیشتر از خارج از این محدوده فرکانسی است. همچنین این تحقیق، به بررسی پارامترهای کاربردی و موثری مانند فرکانس موج فراصوت و شدت آن، برای بالا بردن کیفیت عمل جراحی پرداخته است و تحلیل حرارتی دقیقی برای کنترل بهتر فرایند عمل جراحی ارائه داده است.
مهدی رمضان پور مهدی معرفت
در یک پیوند انتها به پهلوی ساده، بستر شریان میزبان به دلیل وجود گردابه و نقطه¬ی سکون نوسانی معمولاً تحت تنش برشی با مقدار کم و به شدت نوسانی قرار می¬گیرد که می¬تواند سبب ضخیم شدن لایه¬ی داخلی رگ و در نتیجه ناکارایی پیوند بای¬پس گردد. در یک پیوند بای¬پس که در آن بخش پروکسیمال شریان میزبان کاملاً مسدود شده است ناحیه¬ی موجود در بین گرفتگی و محل اتصال پیوند به شریان میزبان همانند یک حفره عمل می¬کند. بر¬اساس مطالعات انجام شده، گردابه و نقطه¬ی سکون نوسانی متصل به آن، دو عامل همودینامیکی نامطلوب می¬باشند که به دلیل اصطکاک بین جریان ورودی از پیوند و سیال موجود در حفره¬ی مذکور همواره در تمام پیکربندی¬های پیشنهاد شده برای پیوند بای¬پس موجود می¬باشند. بنابراین هر تغییری در پیکربندی پیوند بای¬پس که بتواند این عوامل همودینامیکی را محدود و اثر آن¬ها را کاهش دهد می¬تواند باعث افزایش عمر پیوند بای¬پس گردد. در این تحقیق به ارائه¬ی یک پیکربندی جدید پیوند بای¬پس پرداخته می¬شود که می¬تواند اثر عوامل همودینامیکی مذکور را به طور موثر کاهش دهد. این پیکربندی با اعمال یک تغییر ساده و کاربردی در شکل بستر شریان میزبان ایجاد می¬شود. نتایج شبیه¬سازی¬های عددی نشان داده¬اند که این تغییر ساده توانایی کوچک کردن اندازه¬ی گردابه و نواحی¬ای از بستر شریان میزبان که در آن نقطه¬ی سکون نوسان می¬کند را دارد.