نام پژوهشگر: اعظم ناصری
اعظم ناصری سلطانعلی کاظمی
چکیده پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه کمال گرایی و خودتنظیمی با عملکرد ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه ی شهر شیراز بود. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان رشته های تجربی و ریاضی پایه ی سوم دبیرستان بود که 365 نفر (174 پسر و 191 دختر) به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بوفارد و نمره ریاضی پایان سال تحصیلی قبل، جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ابعاد کمال گرایی، کمال گرایی مثبت و از بین ابعاد خودتنظیمی، ابعاد شناخت و انگیزش، رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد ریاضی دانش آموزان دارند و در گروه دختران ابعاد شناخت و انگیزش رابطه مثبت معنی داری و کمال گرایی منفی، رابطه منفی معنی داری با عملکرد ریاضی دارند و برای پسران بعد انگیزش رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد ریاضی دارد. همچنین انگیزش تنها متغیری است که هم در کل گروه و هم برای پسران و دختران قدرت پیش بینی معناداری برای عملکرد ریاضی دارد. در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد که در کل گروه نمونه، از بین ابعاد کمال گرایی، کمال گرایی مثبت و از بین ابعاد خود تنظیمی ابعاد شناخت و انگیزش، رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد ریاضی دارند و در گروه دختران کمال گرایی منفی، شناخت و انگیزش و برای پسران بعد انگیزش رابطه ی مثبت و معنی داری با عملکرد ریاضی دارند. همچنین بعد انگیزش تنها متغیری است که هم در کل گروه و هم برای پسران و دختران قدرت پیش بینی معناداری برای عملکرد ریاضی دارند. از نتایج بدست آمده می توان درک کرد که در نظام آموزشی ما بحث شناخت و فراشناخت کمتر رواج دارد و این موضوع می بایست هم در آموزش رسمی و هم درآموزش غیر رسمی به صورت برنامه های مدونی آموزش داده شود تا دانش آموزان ما از حفظ کردن مطالب بپرهیزند و بیشتر به کاربرد و تحلیل و ارزشیابی آنها بپردازند.