نام پژوهشگر: گیلان عطاران فریمان
یاسمن موسوی پور گیلان عطاران فریمان
مطالعات فیلوژنتیکی زیادی بر اساس ژنوم میتوکندریایی در دیگر نقاط ساحلی دنیا بر روی این گروه از شکم پایان تابحال انجام گرفته، اما اطلاعات کمی از ژنوم هسته ای این گروه ثبت شده است. بیشتر مطالعات انجام شده در ایران، بر اساس بررسیهای ریخت شناسی موجودات انجام شدهولی گزارشی از بررسیهای مولکولی بیشتر گونه های ایرانی از سواحل جنوبی ثبت نشده است. در این پژوهش برای اولین بار سه گونه از seaslugهای سواحل چابهار مورد بررسی فیلوژنتیکی قرار گرفت. نمونه برداری از سواحل صخره ای در منطقه بین جزر و مدی تیس و در منطقه زیر جزر و مدی اسکله شهید بهشتی در چابهار انجام شد و نمونه ها به آزمابشگاه انتقال داده شدند،پس از بررسی های کلی مورفولوژی گونه ها، نمونه ها در فریزر 80- درجه نگه داری شدند، استخراج dna با استفاده از روش های مختلفی انجام گردید، ولی بهنرین نتیجه از روش ctab حاصل شد، واکنش زنجیره ای پلیمراز و توالی یابی انجام شدند.با مقایسه توالی های بدست آمده از ژنوم موجود با گونه های دیگر که از لحاظ توالی ژنتیکی به گونه مورد بررسی نزدیک میباشند و یک outggroup، گونه های سواحل چابهار را مورد آنالیز مولکولی قرار گرفت. توالی ژنومی گونه ی peronia peroniiدر منطقه ژنی 18 s_rdna و برای گونه هایgoniobranchus annulatus و dendrodoris fumata درمنطقه ژنی coi بررسی شدند. با آنالیزهای انجام شده و ترسیم درخت فیلوژنی گونه ی peronia peroniiمشخص شد که این گونه در کلاد panpulmonataقرار گرفته است، آنالیز فیلوژنتیکیmaximum likelihoodو neighbor joining نشان داد که گونه ی چابهار کاملا شبیه بهperonia cf.peroniiاست و در یک گروه خواهری قرار گرفته اند، بررسی خصوصیات مورفولوژیکی هم این نتایج را تایید کرد.همچنین آنالیز های mlو njانجام شدهبرایگونه های goniobranchus annulatusو dendrodoris fumata هم بطور جداگانه وهم بصورت مقایسه با هم انجام شد،گونهgoniobranchus annulatus باgoniobranchus vibratusو گونه یdendrodoris fumata ایرانی را با dendrodoris fumataدر یک گروه خواهری قرار گرفتندو هر دو گونه ی ایرانی جزکلادnudibranchia قرار گرفتند. نتیجه کلی این تحقیق نشان داد که بررسی های فیلوژنتیکی وشناسایی مورفولوژی و مولکولی بر روی گونه های هر منطقه میتواند پایه ی مطالعات بعدی را بنیان گزاری کند.تعیین توالی ژنومی گونه های heterobranchسواحل چابهار در این پژوهش، میتواند کمک بزرگی برای مطالعات فیلوژنتیکی heterobranchهای این منطقه و دیگر مناطق تروپیکال باشد.
هانیه قیطاسی آرش شکوری
هدف از این مطالعه پایش زیستی غلظت فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، مس، روی، نیکل، کبالت و آرسنیک) در اویسترهای saccostrea cuccullata بین جزر و مدی خلیج چابهار در دریای عمان می باشد. 135 اویستر از سواحل صخره ای خلیج چابهار (اسکله رمین، ساحل صخره ای رمین، دریا بزرگ، ساحل تیس و ساحل دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار) در 3 فصل بهار، تابستان و پائیز جمع آوری شدند و نمونه برداری از آب و پلانکتون در ایستگاه های مذکور انجام گرفت. نمونه های اویستر پودر شدند و عمل هضم شیمیایی توسط اسید نیتریک غلیظ و اسید کلریدریک روی هر 3 نمونه انجام گرفت. جذب عناصر کادمیوم، سرب، مس، نیکل، روی، کبالت و آرسنیک توسط دستگاه جذب اتمی سنجش شد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات سنگین در اویستر در بافت نرم بیشتر از بافت سخت بود. نتایج آنالیز واریانس چند طرفه فلزات سنگین در فصول و ایستگاه های مختلف و گروه های طولی متفاوت در اویستر نشان داد که فصول مختلف با هم اختلاف دارند (05/0 > p). نتایج حاصل از آنالیز واریانس چند طرفه فلزات سنگین برای نمایش اثر متقابل بافت، فصل، ایستگاه و گروه طولی نشان داد که در اویستر فلزات cd, pb و zn در فاکتورهای مذکور با هم اختلاف داشتند (05/0 > p). آنالیز واریانس چند طرفه در پلانکتون نشان داد که نیکل، کبالت و سرب در تمام فاکتورها با هم اختلاف دارند (05/0 > p). کادمیوم، روی، مس و آرسنیک در تمام فاکتورها جز اثر متقابل فصل در ایستگاه با هم اختلاف دارند (05/0 > p) و این آنالیز در آب نشان داد که مس، نیکل، روی، کبالت و آرسنیک جز در اثر متقابل فصل در ایستگاه در تمام فاکتورها اختلاف دارند (05/0 > p)، در کادمیوم اثر منفرد فصل و در سرب اثر منفرد ایستگاه و اثر متقابل فصل در ایستگاه سایر فاکتورها اختلاف دارند (05/0 > p). نتایج حاصل از آنالیز واریانس چند طرفه فلزات سنگین در فصول و ایستگاه های مختلف در پلانکتون و آب نشان داد که فلزات در فصول مختلف به جز سرب در آب که تابستان با 2 فصل بهار و پائیز اختلاف دارد (05/0 > p)، با هم اختلاف معنی داری دارند (05/0 > p) و در ایستگاه های مختلف در آب و پلانکتون مس بیشترین مقدار را در اسکله رمین و آرسنیک کمترین مقدار را در ساحل صخره ای رمین داشتند. ارتباط همبستگی در فلزات سنگین در بافت، گروه های طولی، ایستگاه ها و فصل های مختلف نشان داد که ارتباط برقرار است.
پگاه جاوید گیلان عطاران فریمان
شقایق های دریایی (راسته actiniaria) یکی از گسترده ترین گونه ها در آب های استوایی می باشند. جنس stichodactyla (cnidaria: anthozoa) نوعی فرش دریایی است که اسکلتی از جنس کلسیم کربنات ندارد. گونه های جنس stichodactyla از لحاظ مورفولوژیکی بسیار نزدیک به هم بوده و همین عامل شناسایی آن ها را مشکل می کند. در این مطالعه، شناسایی گونه های این جنس بر اساس بررسی های مورفولوژی و مولکولی توضیح داده شده است. نمونه ها در ابتدا در محل و در زمان نمونه برداری به صورت اولیه شناسایی و مورد عکسبرداری واقع شدند و پس از نمونه برداری جهت انجام آزمایشات فیلوژنتیکی به آزمایشگاه انتقال داده شد. نمونه های فرش دریایی به صورت زنده در آزمایشگاه نگهداری شدند. قطعاتی از بافت صفحه پایی یا column آن ها جهت آزمایشات مولکولی جدا شده و dna به روش اصلاح شده فنول کلروفرم ایزوآمیل الکل (pci) و همچنین ctab استخراج شد. قطعه s rdna18 تحت واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) گسترده شده و درخت های فیلوژنتیکی neighbor joining (nj) و maximum likelihood (ml) حاصل از آن ها رسم شد. آنالیزهای مورفولوژیک گونه های ایرانی نشان داد که الگوهای رنگبندی متفاوتی از این موجود در یک منطقه جغرافیایی وجود دارد. با این وجود، برخی از گونه های فرش دریایی ایرانی مورد بررسی از لحاظ سایر ویژگی های مورفولوژیکی شبیه به stichodactyla haddoni بودند. مقایسه قطعه s rdna18 در گونه های actiniarian نشان داد که گونه های ایرانی ارتباط فیلوژنتیکی نزدیکی با یکدیگر داشته و در کلادی قرار می گیرند که شامل stichodactyla haddoni، stichodactyla gigantea و heteractis magnifica می باشد و این کلاد با %100 bootstrap حمایت می شود. نتایج حاصل از بررسی های فیلوژنی با مطالعات مورفولوژیکی مطابقت داشت و این بررسی ها حاکی از آن بودند که نمونه های مورد بررسی متعلق به گونه s. haddoni می باشند که دارای الگو های رنگی متفاوت هستند. مطالعه حاضر اولین بررسی در زمینه شناسایی بر اساس مورفولوژی و مولکولی گونه های sea anemone از سواحل دریای عمان می باشد.
الهام نظری جعفرلو گیلان عطاران فریمان
خاربرسران گروهی از انگل های گوارشی مهره داران و بندپایان هستند که انتشار جهانی دارند. این انگل ها در مهره دارانی چون ماهی باعث ایجاد بیماری می شوند. بررسی این انگل ها برای شناسایی و پیشگیری از آلودگی حایز اهمیت می باشد. از روش های شناسایی و رده بندی موجودات استفاده از روش شناسایی مولکولی در کنار شناسایی ریخت شناسی است. در این تحقیق کرم های انگلی موجود در دستگاه گوارش 64 عدد ماهی تون گیدر thunnus albacares که 54 نمونه آن ایرانی بود، 50 ماهی تون هوور katsuwonus pelamis که 15 عدد از نمونه ها ایرانی بود و 15 ماهی زمین کن، 15 ماهی شوریده و 5 ماهی کفشک در سال 1391 بررسی شد. آکانتوسفال ها که از گونه های انگلی غالب در این ماهیان بودند، از دستگاه گوارش جدا شدند و dna گونه های اکانتوسفال بر اساس روش ctab استخراج گردید و توالی نوکلئوتیدها در ناحیه 18srdna مطالعه شد. توالی گونه های مورد مطالعه با توالی گونه هایی از شاخه اکانتوسفال موجود در بانک ژن مقایسه شد. روابط فیلوژنتیکی استنتاج شده از طریق آنالیز maximum liklihood و neighbor joining در مطالعه حاضر بیانگر تک سنخی بودن شاخه اکانتوسفال است و رابطه بسیار نزدیک آکانتوسفال با شاخه روتیفرها را نشان می دهد. در این مطالعه چهار گونه انگل آکانتوسفال شناسایی شد و همه گونه های ایرانی در راستهechinorhynchida واقع شدند. در پژوهش حاضر گونهrhadinorhynchus sp از ماهی تون گیدر ایران، pararhadinorhynchus sp از ماهی هوور ایران، rhadinorhynchus cf pristis از ماهی تون اندونزی وpolyacanthocephalus cf caballeroi از ماهی تون تایلند شناسایی شد. این مطالعه اولین گزارش گونه انگلی اکانتوسفالی ماهیان تون دریای عمان است.
ساناز استکانی جواد قاسم زاده
از ویژگی های برجسته ماهیان راسته پرسی فرم سایز بدنی کوچک و پراکندگی ساحلی، است که معمولا افراد این راسته کف زی هستند. زیرراسته blennioidei شامل 6 خانواده، 151 جنس و 883 گونه می باشد. در میان خانواده های متعلق به راسته blennioidei خانواده blenniidae بزرگترین خانواده می باشد که دارای 57 جنس و 387 گونه می باشد و از نظر رده بندی تاریخچه بسیار پیچیده و طولانی دارند. تا کنون آنالیزهای فیلوژنی متعددی بر روی خانواده blenniidae انجام گرفته است اما گزارشی از بررسی های مولکولی گونه های مربوط به سواحل ایران در بانک ژنی ثبت نشده است. در این پژوهش 9 جنس و 16 گونه از ماهیان خانواده بلنیده alticus kirkii ، antennablennius bifilum, antennablennius variopunctatus, ecsenisus pulcher،ecsenisus anomalus, istiblennius pox, istiblennius spilotus, istiblennius edentulous, entomacrodus striatus, omobranchus fasciolatus, omobrachus mekarensis, parablennius pilicornis, parablennius thysanius, parablennius cornutus, petroscrit mitratus, scartella emargina, بررسی شده است. از این تعداد 5 جنس و 8 گونه مورد مطالعه فیلوژنتیکی قرار گرفت و 4 جنس و 7 گونه به علت محدودیت مالی و زمانی تنها از طریق مورفولوژی بررسی گردید. 10 ایستگاه برای نمونه برداری مشخص شد. پس از نمونه برداری نمونه ها جهت عملیات آزمایشگاهی به آزمایشگاه بیوتکنواوژی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار انتقال داده و بلافاصله در فریزر 20- درجه سانتی گراد نگه داری شدند. در ابتدا شناسایی مورفولوژی گونه ها توسط کلید های شناسایی در دسترس انجام شد، و سپس برای عملیات مولکولی آماده شدند. جهت استخراج dna از روش های مختلف استخراج مانند phenol/chloroformو ctab استفاده گردید. در این پژوهش برای واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) از دو نوع پرایمر استفاده شد که منطقه ژنی co1 را مورد بررسی قرار دادند. آنالیز های مولکولی و ترسیم درخت فیلوژنی برای هر گونه به روش maximum likelihood وneighbor-joining انجام گرفت. نتایج آنالیز های مولکولی و ترسیم درخت فیلوژنی به روش maximum likelihood شش کلاد را نشان می دهد. با توجه به نتایج بدست آمده کلادها با یکدیگر رابطه خویشاوندی نزدیک داشتند و این نشان داد که خانواده blenniidae منوفایلی بوده و دارای یک نیا مشترک می باشند.
یاسر فاطمی گیلان عطاران فریمان
سخت پوستان از گروه¬های اصلی تشکیل دهنده ی فون جانوران در سواحل ایران می¬باشند. از این میان خرچنگ ها، گروه غالب سخت پوستان در سواحل کشورمان می¬باشند. در این مطالعه به بررسی مولکولی 4 گونه از خرچنگ های حقیقی پرداخته شده است. charybdis lucifera، charybdis hellerii، schizophrys aspera و uca sindensis از گونه¬های بسیار رایج سخت¬پوستان در سواحل ایران می¬باشند. در ایران مطالعات ریخت¬شناسی بر روی خرچنگ ها به صورت جامع صورت گرفته است ولی مطالعات مولکولی اندکی بر روی این گروه از سخت¬پوستان انجام شده است. در تحقیق حاضر برای اولین بار در ایران به بررسی مولکولی گونه های charybdis lucifera و hellerii charybdis و schizophrys aspera پرداخته شده است. در بهار سال 1392 و از سواحل خلیج چابهار نمونه ها جمع آوری شدند. عمل استخراج dna با استفاده از روش ctab انجام گرفت. واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) انجام شد. پس از توالی یابی، درخت فیلوژنی گونه های مورد نظر ترسیم گردید. با بررسی های مورفولوژی گونه¬های مورد مطالعه charybdis lucifera، charybdis hellerii، schizophrys aspera و uca sindensis معرفی شدند. هر چهار گونه در کلاد رأسی eubrachura قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه¬ی توالی گونه¬های موجود در دنیا نیز نشان داد گه گونه¬های ایرانی بیش ترین تشابه را به گونه¬های گزارش شده از اقیانوس هند دارند. داده¬های مولکولی نتایج حاصل از بررسی¬های موفولوژی را تأیید می¬کنند.
علی دلاور گیلان عطاران فریمان
مدوزوزواهای پلانکتونی یک زیرشاخه از شاخه ی مرجانیان می باشند که تقریباً شامل 3800 گونه از سه رده ی هیدروزوا، کوبوزوا و سیفوزوا می شوند. افزایش قابل توجه در بلوم ژله فیش ها در سرتاسر جهان و در اکوسیستم های دریایی به عنوان یک شاخص تغییر وضعیت در اکوسیستم های پلاژیک شناخته می شود. آنالیزهای dna در مطالعات تکامل، سیستماتیک و ژنتیک جمعیت های دریایی و بی مهره گان فوق العاده گرانبها و باارزش هستند. به منظور شناسایی و بررسی ملکولی برخی از مدوزوزواهای دریای عمان نمونه برداری هایی در ماه های بهمن و اسفند سال 1390 از سواحل شهر چابهار انجام شد. نمونه برداری ها با استفاده از قایق صیادی محلی و جهت کاهش استرس و فشار بر روی نمونه ها از سطل استفاده شد. نمونه ها پس از تثبیت در محل نمونه برداری، به آزمایشگاه دانشگاه دریانوردی و علوم دریای چابهار منتقل شدند. در این تحقیق دو گونه pelagia noctiluca و chrysaora sp. بر اساس خصوصیات مورفولوژی و مولکولی شناسایی شدند. از روش های استخراج dnaیی همچون phenol/chloroform، ctab، gutc و لایسیس بافر استفاده شد که برای گونه های ایرانی باندهای dnaیی که با استفاده از روش لایسیس بافر به دست آمد بهتر و واضحتر بود. آنالیزهای فیلوژنتیکی گونه¬های ایرانی با استفاده از ترسیم درخت¬های فیلوژنی به روش های maximum likelihood و neighbor joining انجام شد. در نهایت مشخص شد که شناسایی مدوزوزواها از روی خصوصیات ریخت شناسی به طور کامل امکان پذیر نمی باشد و حتی بعضی از پولیپ های هیدروزئن ها با استفاده از خصوصیات ریخت شناسی، شناسایی نمی¬شوند و بررسی های مولکولی در شناسایی گونه های این گروه بسیار موثر می باشد.
ربابه جعفری علی طاهری
میکرو جلبک ها منابع زیستی مهمی هستند که طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی زیست فنآوری را به خود اختصاص داده اند. امروزه به علت نگرانی روز افزون جهانی در مورد افزایش هشدار دهنده میزان عفونت ها توسط میکرو ارگانیسم هایی که در برابر آنتی بیوتیک ها مقاوم هستند، تحقیق در مورد ترکیبات طبیعی که فعالیت آنتی میکروبی دارند از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو تحقیق برای دستیابی به منابع جدید دارویی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش اثرات ضد میکروبی عصاره های مختلف ریزجلبک کلرلا ولگاریس خالص سازی شده از خلیج چابهار و بلوم داینوفلاژله نوکتیلوکا میلیاریس علیه سه سویه باکتری گرم منفی اشرشیا کلی، ویبریو کلرا و پروتئوس ولگاریس و دو سویه باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس و لیستریا مونوسیتوژنز و دو سویه قارچ آسپرژیلوس فلاووس و کاندیدا آلبیکنز مورد آزمایش قرار گرفتند. عصاره های کلروفورمی، متانولی، اتانولی، هگزانی و استونی بدست آمده به دو روش انتشار دیسک و رقت های متوالی در لوله، جهت تعیین حداقل غلظت بازدارنده (mic) و حداقل غلظت کشندگی (mbc) بررسی شدند. ترکیبات عصاره های کلروفورمی و متانولی ریزجلبک کلرلا ولگاریس و عصاره کلروفورمی بلوم داینوفلاژله نوکتیلوکا میلیاریس با استفاده از دستگاه gc-ms مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده عصاره های مختلف کلرلا ولگاریس و بلوم داینوفلاژله نوکتیلوکا میلیاریس علیه باکتری های مورد آزمایش دارای اثرات متفاوتی بودند. به طور کلی عصاره های مختلف هر دو ریزجلبک بیشترین اثر را بر باکتری ویبریو کلرا داشته است. عصاره متانولی هر دو ریزجلبک علیه قارچ های آسپرژیلوس و کاندیدا آلبیکنز بیشتر از عصاره استونی اثر گذار بود. آنالیز نتایج بدست آمده از gc-ms نشان داد که عصاره ها شامل اسید های چرب و اسید چرب های استری شده، الکل ها، کربوهیدرات ها، آلدهید ها و در مورد عصاره کلروفورمی کلرلا، ترکیبات بنزنی است.
نجمه راستی گیلان عطاران فریمان
مطالعات فیلوژنی زیادی بر اساس ژنوم میتوکندریایی در دیگر نقاط دنیا بر روی دوکفه¬ای¬ها تا بحال انجام شده است. بیشتر مطالعات انجام شده در ایران، بر اساس بررسی¬های ریخت¬شناسی موجودات انجام شده ولی گزارشی از بررسی¬های مولکولی بیشتر گونه¬های ایرانی از آب¬های جنوب شرقی ایران ثبت نشده است. در این پژوهش برای اولین بار پنج گونه از دوکفه¬ای¬های متعلق به زیررده pteriomorphia مناطق زیرجزرومدی چابهار مورد بررسی فیلوژنتیکی قرار گرفت. نمونه¬برداری از سه ایستگاه اسکله شهید کلانتری، اسکله شهید بهشتی و آبسنگ مرجانی سید از مناطق زیرجزرومدی چابهار از اعماق 4، 6 و 10 متری انجام شد و نمونه¬ها به آزمایشگاه انتقال داده شدند و پس از بررسی¬های مورفولوژی گونه¬ها، نمونه¬ها در فریزر 20- درجه سانتی-گراد نگهداری شدند. استخراج dna با استفاده از روش¬های مختلفی انجام شد، ولی بهترین نتیجه از روش ctab حاصل شد، سپس واکنش زنجیره¬ای پلیمراز و توالی¬یابی انجام شدند. با مقایسه توالی¬های به دست آمده از ژنوم موجود با گونه¬های دیگر که از لحاظ توالی ژنتیکی به گونه مورد بررسی نزدیک می¬باشد و یک out group، گونه¬های خلیج چابهار مورد آنالیز مولکولی قرار گرفت. توالی ژنومی گونه pteria loveniدر منطقه ژنی co1 و توالی ژنومی گونه¬های pinna bicolor، hyotissa hyotis، pinctada nigra، chlamys ruschenbergerii در منطقه ژنیrdna s18 بررسی شدند. نتایج آنالیزهای مولکولی و ترسیم درخت فیلوژنی به روش ml و nj برای هر گونه مشخص کرد که گونه¬ی pinna bicolor در کلاد خانواده pinnidae ، گونه¬ی hyotissa hyotis در کلاد خانواده gryphaeidae، گونه¬های pinctada nigra وpteria loveni در کلاد خانواده pteriidae و گونه¬ی chlamys ruschenbergerii در کلاد خانواده pectinidae زیرخانواده chlamydinae قرار گرفت. توالی ژنی گونه¬ی chlamys ruschenbergerii در بانک ژن موجود نبوده و برای اولین بار ثبت گردید. بررسی خصوصیات مورفولوژیکی نیز این نتایج را تایید کرد. همچنین سه گونه از خانواده limidae برای اولین بار شناسایی و از ایران گزارش شد که به علت محدودیت زمانی و مالی بررسی مولکولی بر روی این سه گونه انجام نشد.
نورا برزکار علی طاهری
ترکیبات طبیعی و زیست فعال موجود در جانوران دریایی را می توان به عنوان یک منبع غنی از ترکیباتی با کاربرد غذایی، دارویی و پزشکی استفاده نمود. در این تحقیق به استخراج کلاژن و ژلاتین از دیواره بدن گونه های خیار دریایی stichopus horrens و holthuria arenicola دریای عمان و تعیین ترکیب اسید آمینه کلاژن آن پرداخته شده است. کلاژن از دیواره بدن دو گونه از خیارهای دریایی جمع آوری شده از خلیج چابهار به روش محلول در اسید استخراج شد و ترکیبات اسید آمینه آن مورد بررسی قرار گرفت، همچنین ژلاتین حاصله از کلاژن دیواره بدن آنها استخراج گردید و خواص رئولوژیکی آن بررسی شد. برای استخراج و خالص سازی کلاژن دیواره بدن این دو گونه از روش هضم آنزیمی استفاده شد. کلاژن خاص سازی شده با استفاده از آزمون الکتروفورز پروتئین شناسایی شد و نوع آن تعیین گردید. نتایج نشان داد که کلاژن استخراجی از دیواره بدن هر دو گونه از خیار دریایی دارای یک زنجیره ?1 با وزن تقریبی 125 کیلو دالتون و یک باند سنگین بتا با وزن 250 کیلو دالتون بود و کلاژن از نوع ? است. ترکیبات اسید آمینه کلاژن دارای محتوای بسیار بالایی از ایمینواسیدها می باشد غالب ترین اسید آمینه در ترکیبات کلاژن دیواره بدن خیار دریایی گلایسین می باشد. ژلاتین نیز طبق روش هیدرولیز اسیدی استخراج شد. ژلاتین دارای نقطه ذوب ? c 30 بود و از پایداری حرارتی بسیار بالایی برخوردار است همچنین نقطه تشکیل ژل آن? c 5 بود و با نقطه تشکیل ژل ماهیان سرد آبی مشابه است. ویسکوزیته ژلاتین استحصالیcp 065/ 2 می باشد و از ویسکوزیته گونه های ماهی و پستانداران پایین تر است. نمونه ژلاتین تولید شده در این تحقیق طی شرایط اعمال شده در فرایند استخراج، مقدار مطلوبی از بازده استخراج است. نتایج نشان داد دیواره بدن خیار دریایی یک منبع غنی از ترکیبات معدنی می باشد و محتوای بالایی از کلسیم و آهن و منیزیم و همچنین محتوای بسیار پایینی از چربی و خاکستر داشتند، پروتئین و رطوبت آن ها بالا بود از این رو یک منبع مناسب بعنوان مکمل غذایی می باشد.
سمیه شفیعی گیلان عطاران فریمان
فشارخون بالا از مهمترین عوامل خطر برای بیماری های قلبی و عروقی است. این بیماری یکی از عوامل خطر اصلی برای سکته مغزی، سکته قلبی و بیماری کلیوی است. شواهدی مبنی بر ارتباط ژنتیکی ژن ace با بروز بیماری فشارخون وجود دارد. آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ace)، اگزوپپتیدازی است که باعث تبدیل آنژیوتانسینι به آنژیوتانسینιι می شود. آنژیوتانسینιι سبب انقباض عروق و ترشح آلدسترون می شود. به این ترتیب ace نقش مهمی در تنظیم فشارخون بازی می کند. در این پژوهش رابطه بین پلی مورفیسم (i/d) ژن ace در بیماران مبتلا به فشارخون و افراد نرمال با هم مقایسه شد. نمونه های خون بیماران فشارخونی و افراد سالم از شهرستان چابهار جمع آوری شد. پلی مورفیسم ژن ace توسط تکنیک واکنش زنجیره ای پلی مراز(pcr) در نمونه خون 102فرد بیمار مبتلا به فشارخون شامل 33مرد و69 زن و 96 فرد سالم که شامل58 مرد و38 زن بودند بررسی شد. نتایج: یافته ها در بررسی پلی مورفیسم ژن ace نشان دادند که ارتباط معنی داری بین بروز این جهش تک نوکلئوتیدی و فراوانی آن در بین افراد بیمار وجود دارد. نتیجه نهایی حاکی از این است که که اینsnp می تواند کاندید مناسبی به عنوان عاملی در بروز بیماری فشارخون باشد.
پروین حیدری ارجلو آرش شکوری
جانوران کفزی به عنوان گروهی از بی مهرگان بوده که حداقل قسمتی از چرخه ی زندگیشان را در کف یک بدنه آبی می گذرانند.فراوانی و پراکنش جانوران کفزی می تواند بوسیله ی یک سری از فاکتورهای زیستی و غیر زیستی مانند رقابت، شکار ،دسترسی به مواد غذایی ، تمرکز اکسیژن و... تعیین می شود(pamplin et al , 2006 ). کفزیان یک قسمت مهم از زنجیره غذایی می باشند. آنها در واقع منبع غذایی مناسبی برای ماهیان و دیگر موجودات کفزی می باشند(نبوی و همکاران 1380،ریاضی 1380 ،جرجانی و همکاران 1387 ). بسیاری از بی مهرگان از جلبک ها و باکتری ها که در انتهای پایین تر زنجیره غذایی هستند، تغذیه می کنند.برخی از آنها ذره خواری می کنند و لاروها و دیگر مواد آلی را که به آب وارد می شوند را می خورند.به دلیل فراوانی و جایگاه کفزیان به عنوان واسطه ی زنجیره ی غذایی آبی ، آنها نقش حیاتی را در جریان انرژی و مواد مغذی در طبیعت بازی می کنند.وقتی بی مهرگان کفزی بمیرند ، آنها فاسد شده و مواد مغذی به اطراف رها شده و به وسیله ی گیاهان و دیگر حیوانات آبزی در زنجیره ی غذایی مورد استفاده قرار می گیرند(sengupta and dalwani, 2008) . جمعیت بنتیک محیط دریایی در حد وسیعی به عنوان پاسخ های زیستی در معرض قرار گرفتن درآلاینده ها ، غنی بودن مواد آلی ، کم اکسیژنی و تغییرات دیگر در محیط و کیفیت محیط استفاده می شوند.دلیل اینکه این موجودات به خوبی نسبت به آلودگی واکنش نشان می دهند این است که موجودات کفزی در رسوبات زندگی می کنند و آلاینده هادر دراز مدت روی هم انباشته می شوند . یکی دیگر از فوائد استفاده از موجودات کفزی بویژه درونزیان این است که آنها موجوداتی نسبتا بی حرکت و یا ثابتند (van dolah,1999) . ویژگی خاص موجودات بنتیک اندیکاتور بودن آنها است که برای تخمین کیفیت محیطی استفاده می شوند. جلبک ها ، بی مهرگان کفزی و ماهی ها گونه هایی بارز در پایش های زیستی هستند. بدین دلیل چند دهه است که از آنها برای اندازه گیری و توصیف وضعیت اکولوژیکی و الودگی های محیط های دریایی و خوریات استفاده می شوند. شاخص ها معمولا برای ارزیابی و سنجش سلامت اکولوژیکی که ویژگی های کمی وکیفی ویژه سیستم را شرح می دهند، استفاده می شوند(pint et al,2009) . و همه ی شاخص های جدید اطلاعاتی در مورد وابسته بودن فراوانی گونه های حساس در مواجه با افزایش مواد آلی در رسوبات و آن گونه هایی که پایدار یا بی تفاوت بوده و یا حتی گونه های فرصت طلب که طرفدار این شرایط هستند را به ما می دهد(dauvin,2007). بنتوزها یا موجودات کفزی در سیستم های پرورش آبزی دارای چندین نقش مهم می باشند که از جمله وظایف آنها تغذیه ی آبزی ، جابجایی و چرخش مواد غذایی در اکوسیستم آبی و تبدیل مواد آلی با منشاء درون زا و برون زا به مواد معدنی است. کفزیان همچنین به عنوان دومین یا سومین سطح غذایی مورد استفاده ی آبزیان قرار گرفته و می تواند به عنوان نمایه ای از میزان کل تولیدات و شاخصی برای کیفیت آب محسوب گردند.(اون ، 1974 ) جوامع ماکروبنتوز در استخرهای پرورش میگو یک نقش مهم به عنوان غذای طبیعی برای میگوها دارند(الان و ماگویره،1993 ).ُمطالعات نشان داده که میگوهای خانواده ی پنائیده جانوران همه چیزخوار هستند که عمدتا از صید زنده تغذیه می کنند.( موریتاری 1997 ). به هر حال اهمیت هر طعمه ی غذایی مشخص نشده است. علاوه بر غذای مصنوعی ، اشکال بنتوزی نیز یکی از منابع اصلی غذا برای میگوها در استخرهای پرورش می باشند.( الان و ماگویره ،1993 ). علی رغم اهمیت آنها به عنوان غذا ، اطلاعات زیادی در مورد تنوع ، ترکیب و فراوانی ماکروبنتوزها در استخرهای پرورش در ایران در دسترس نیست. این مطالعه مطابق الگوی مطالعات صورت گرفته در مالزی در سال 1996 و 1379 در سایت حله در استان بوشهر انجام گرفته است. ( حسین خضری، 1379 ).
سلیم جنگی زهی شستان گیلان عطاران فریمان
جلبک ها منابع بسیار خوبی از ترکیبات فعال زیستی می باشند. با وجود محتوای کم چربی جلبک های قهوه ای، اسیدهای چرب این جلبک ها به دلیل ارزش تغذیه ای بسیار بالا و همچنین وجود اسیدهای چرب اشباع نشده با چند پیوند دوگانه (pufa) و کاربردهای بالقوه پزشکی، علاقه بسیاری را به خود جلب کرده است. فوکوگزانتین یک نوع کاروتنوئید است که در جلبک های قهوه ای غالب است. این رنگدانه به دلیل فعالیت زیستی بسیار قوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در تحقیق حاضر تغییرات فصلی چربی کل، پروفیل اسید چرب و میزان رنگدانه فوکوگزانتین دو گونه از جلبک های قهوه ای (cystoseira indica و nizamuddinia zanardini) مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه برداری جلبک ها از سواحل صخره ای دریا بزرگ در چابهار انجام شد و به آزمایشگاه انتقال یافت و چربی کل از جلبک ها استخراج گردید. تعیین محتوای رنگدانه فوکوگزانتین با استفاده از دستگاه hplc و نمودار استاندارد رنگدانه فوکوگزانتین با خلوص بالاتر از 93% تعیین گردید. درصد اسیدهای چرب جلبک ها با استفاده از دستگاه gc، اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که گونه های مورد بررسی دارای میزان بالایی از رنگدانه فوکوگزانتین می باشند(mg/g 17/0±65/1 برای گونه n. zanardini در تیر ماه و mg/g 2/0±56/3 برای گونه c. indica در آذر ماه) که احتمال می رود به دلیل شرایط خاص منطقه نمونه برداری از نظر استرس های اکسیداتیو چه از نظر امواج بلند در اثر اثرات مونسون تابستانه و چه استرس های گرمایی، باشد. همچنین گونه های مورد بررسی در مهر ماه و آذر ماه که همزمان با رشد و جوانه زنی جلبک ها می باشد، دارای میزان بالاتری از چربی کل بودند(mg/g 53/15±88/79 برای گونه n. zanardini و mg/g 5/6±1/86 برای گونه c. indica) اما میزان رنگدانه فوکوگزانتین در گونه c.indica بر عکس گونه n.zanardinii الگوی خاصی را نشان نداد. درصد pufa در گونه n.zanardinii همزمان با دوره سرمای نسبی افزایش پیدا کرد(%95/25 در بهمن ماه) اما در گونه c.indica در اردیبهشت ماه به اوج خود رسید(%91/37). در کل می توان گفت تغییرات فاکتورهای مورد بررسی در مناطق گرمسیری همچون چابهار بسیار متفاوت با مناطق معتدله است و همچنین این تغییرات در خیلی از موارد چندان ملموس نیست.
حمیدرضا نصیری گیلان عطاران فریمان
چکیده: شناسایی لارو ماهیان و تعیین فراوانی و تنوع آن ها در مناطق مرجانی خلیج چابهار برای اولین بار در سال 1392 با نمونه برداری بصورت فصلی و در دو نوبت روز و شب صورت گرفت. برای انجام کار سه ایستگاه تعیین گردید. دو ایستگاه در محدوده مناطق مرجانی و یک ایستگاه خارج محدوده مرجانی انتخاب شد .ایستگاه شماره یک مربوط به محدوده مناطق مرجانی پشت هتل لیپار ،ایستگاه دو محدوده دهانه خلیج چابهار متصل به دریای عمان با بستر شنی و غیر مرجانی و ایستگاه سه محدوده مناطق مرجانی حاشیه اسکله شهید بهشتی بود.جمع آوری نمونه ها با استفاده از تور نمونه گیری بونگو با چشمه 500 میکرون بصورت کشش مورب از کف به سطح انجام و علاوه برآن فاکتورهای محیطی از قبیل: شوری، ph، درجه حرارت(عمق 1متری)، شفافیت و عمق اندازه گیری و ثبت گردید. در طی نمونه برداری ها در مجموع 1168 قطعه لارو ماهی درمقاطع مختلف preflexion، flexion و postflexion جمع آوری شدند که 92% نمونه ها در مرحله preflexion، 6% در مرحله postflexion و 2% در مرحله flexion بودند. از این تعداد 29 خانواده شناسایی شدند و 2 نمونه نیز در مرحله preflexion شناسایی نگردید. خانواده های clupeidae، gobiidae و blenniidae بطور عمده و غالب بیش از 50 درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند. در دوره روز خانواده های blenniidae، scomberidae و clupeidae و در شب خانواده های clupeidae،gobiidae و sparidae نمونه های غالب بودند. تعداد مجموع نمونه ها در روز 518 قطعه و در شب 650 قطعه بدست آمد. میانگین تنوع گونه ای در نمونه برداری روز در مطالعه حاضر 54/0 ±88/0و این میزان در نمونه برداری شب61/0±94/0بدست آمد.میانگین شاخص تنوع شانون(57/0±91/0)، یکنواختی گونه ای(32/0±61/0) و میانگین غنای گونه ای(26/1±26/2) مشاهده،محاسبه و ثبت گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اختلاف فراوانی در بین نمونه های جمع آوری شده در ساعات تاریکی شب نسبت به ساعات روشنایی روز می تواند مربوط به خصوصیات زیستی ، رفتار تغذیه ایی لارو ها و برقراری آرامش نسبی در مناطق نمونه برداری به هنگام شب باشد. کلمات کلیدی: ایکتیو پلانکتون- تنوع و فراوانی- خلیج چابهار- مناطق مرجانی
آزاده بیگ مرادی گیلان عطاران فریمان
رده مارسانان متعلق به شاخه خارپوستان با بیش از 2000 گونه توصیف شده می باشند. این گروه از موجودات در هر محیطی از قطب تا استوا و هر عمقی یافت می شوند. با اینکه شاخه خارپوستان دارای گونه های فراوانی می باشد اما مطالعات مولکولی بر روی آن ها به ویژه در رده مارسانان خیلی کم انجام گرفته است. این تحقیق به منظور بررسی ریخت شناسی و مولکولی مارسانان خلیج چابهار از مهر 1392 تا آذر 1393 انجام شد. نمونه ها از 4 ایستگاه مختلف شامل منطقه بین جزرومدی اسکله تیس و منطقه زیر جزرومدی هتل لیپار، اسکله شهید بهشتی و اسکله شهید کلانتری جمع آوری شدند. سپس به منظور بررسی های ریخت شناسی و مولکولی به آزمایشگاه منتقل شدند. بر اساس بررسی های ریخت شناسی 11 گونه ستاره شکننده شامل ophiothela venusta (با ده الگوی رنگی و ریختی مختلف)،ophiothela tigris (با دو الگوی رنگی)، ophiothela sp.، macrophiothrix sp1.، macrophiothrix sp2.،macrophiothrix longipeda،macrophiothrix elongata ،ophiothrix savignyi ، ophiothrix sp.،ophionereis dubia و amphipholis squamata از سه خانواده ophiotrichidae، ophionereidae و amphiuridae شناسایی شد. که 9 گونه برای اولین بار از این منطقه گزارش می شوند. 7 گونه شامل o. venusta با 4 الگوی رنگی و ریختی مختلف، ophithrix sp. و macrophiothrix sp1,2. در ناحیه ژنی coi توالی یابی و بررسی شدند. استخراج dna نمونه ها با روش phenol/chloroform و روش تنظیم شده chelex / phenol cheloroform انجام گردید. درخت فیلوژنتیکی این گونه ها با روش ‘‘neighbor joining’’ و ‘‘maximum likelihood’’ رسم شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که نمونه های o. venusta با تفاوت ریختی و رنگی، توالی ژنی یکسانی ندارند. جنس ophithrix گروه خواهری macrophiothrix می باشد. تمام این گونه ها با هم رابطه منوفایلتیکی دارند. این مطالعه برای اولین بار در ایران و توالی ژنی جنس ophiothela برای اولین بار در بانک ژنی ثبت می شود.
منا عسکری نسب گیلان عطاران فریمان
در این بررسی، نمونه برداری از منطقه بین جزر و مدی ساحل تیس در خلیج چابهار طی چهار فصل در سال 1392 انجام شد. به این ترتیب تعداد 3 ترانسکت در طول ساحل تیس انتخاب شد و نمونه برداری از منطقه بالا جزر و مدی، میان جزر و مدی و پایین جزر و مدی به صورت 3 تکرار از هر منطقه انجام شد. بدین منظور، کوادرات 50 سانتی متر در 50 سانتی متر به صورت تصادفی در هر منطقه پرتاب شد. از هر منطقه 3 نمونه رسوب به منظور جداسازی ماکروبنتوزها، یک نمونه برای بررسی بار آلی (tom) و یک نمونه به منظور آنالیز دانه بندی رسوب برداشت شد. طی این تحقیق 13 گروه از موجودات ماکروبنتوز شامل 42 جنس و 17 گونه مورد شناسایی قرار گرفتند. بیشترین درصد فراوانی ماکروبنتوزها به ترتیب مربوط به ناجورپایان با 43 درصد، پرتاران با 31 درصد، ده پایان با 6 درصد، کوماسه ها با 5 درصد و مایسیدها با 3 درصد بود. نتایج آنالیز واریانس دو طرفه نشان داد که میانگین تعداد ماکروبنتوزها در فصول مختلف سال دارای اختلاف معنی دار (05/0p <) می باشد. حداکثر فراوانی ماکروبنتوزها مربوط به فصل زمستان و حداقل آن مربوط به فصل بهار بوده است. میزان درصد سیلت-رس در فصول مختلف سال بین 47/10- 76/1 تخمین زده شد. منطقه پایین جزرومدی ایستگاه 3 در فصل زمستان بیشترین درصد سیلت رس و منطقه بالا جزرومدی ایستگاه 2 در فصل بهار کمترین مقدار سیلت-رس را داشت. نتایج نشان داد که میزان سیلت رس از منطقه بالاجزرومدی به سمت منطقه پایین جزرومدی رو به افزایش می باشد. به منظور بررسی وضعیت تنوع ماکروبنتوزها، شاخص های تنوع گونه ای در فصول مختلف محاسبه گردید. حداکثر مقدار تنوع گونه ای و غنای گونه ای در فصل زمستان مشاهده شد. حداکثر مقدار عددی شاخص یکنواختی محیطی مربوط به فصل بهار بود. با توجه به نتایج به دست آمده از شاخص شانون در منطقه مورد مطالعه، ماکروبنتوزها از تنوع و فراوانی بالایی برخوردار می باشند.
محمد روزی طلب گیلان عطاران فریمان
ریز جلبک ها منبع بسیار خوبی از ترکیبات فعال زیستی می باشند. تولید سوخت زیستی از جلبک به میزان تولید زیست توده و محتوای چربی ریز جلبک ها بستگی دارد. تولید زیست توده و میزان چربی ریز جلبک ها به عوامل مختلفی مانند شرایط محیطی بستگی دارد. بسیاری از ریز جلبک ها تحت شرایط مختلف زیست محیطی میزان و ترکیب اسیدهای چرب را تغییر می دهند. در تحقیق حاضر از ریز جلبک dunaliella bardawil جداسازی شده از خلیج چابهار به عنوان ارگانیسم مدل جهت ارزیابی تأثیر تغییرات شوری و مواد مغذی محیط کشت بر میزان رشد، چربی کل و ترکیب اسید چرب استفاده شد. بدین جهت سه شوری ppt 35، 70 و 105 تهیه گردید و در هریک از شوری ها به محیط کشت غلظت های متفاوت نیترات و گلوکز اضافه گردید. محتوای چربی کل با استفاده از روش bilgh and dyer و ترکیب اسید چرب ریز جلبک با استفاده از دستگاه (gc) اندازه گیری شد. بیشترین زیست توده تولیدشده در شوری ppt 35 و تیمار حاوی 3 گرم گلوکز به مقدار mg1449 مشاهده شد. باوجوداین میانگین زیست توده تولیدشده با مواد مغذی مختلف در شوری ppt 70 نسبت به شوری های دیگر بیشتر بود. به طورکلی تغییر در نوع و میزان مواد مغذی بر مقدار چربی کل ریز جلبک تأثیرگذار نبود(p?0.05) اما افزایش شوری موجب افزایش درصد چربی شد (p?0.05). بیشترین درصد چربی در شوری ppt 105 مشاهده شد بااین وجود کارایی تولید چربی در شوری ppt 35 و تیمار حاوی 3 گرم گلوکز بیشتر از سایر تیمارها بود که به دلیل تولید زیست توده بالا است. تغییر در مواد مغذی و شوری محیط کشت بر ترکیب اسید چرب نیز تاثیر گذار بود. میزان اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع بین 41-73 مشاهده شد. در اکثر تیمارها پالمتیک اسید بالاترین میزان ترکیب اسیدهای چرب را با میزان 13-44 درصد دارا بود . بیشترین مقدار اسیدهای چرب اشباع نیز در شوری ppt 70 اندازه گیری شد. نتایج حاصل از بررسی ترکیب اسید چرب بیانگر این است که d. bardawil منبع مناسبی برای استخراج سوخت زیستی می باشد.
لال محمد رئیسی میرمهدی زاهدی دیزجی
در این پژوهش سعی شده است تا برای اولین بار در ایران اندازه گیری نیکل و کبالت در جلبک های دریایی خلیج چابهار با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا انجام شود.از این رو از دو گونه جلبک سارگاسوم از جلبک های قهوه ای و گراسیلاریا از جلبک های قرمز برای ارائه روش مفید جهت اندازه گیری نیکل و کبالت استفاده شده است. روش میکرو استخراج مایع مبتنی بر تشکیل امولسیون (ebdlme) علاوه بر کارآمدی و بازده مناسب برای استخراج فلزات سنگین، روشی سبز تر نسبت به سایر روش های میکرواستخراج مایع –مایع معمول می باشد.