نام پژوهشگر: جمیله سیفی

فلسفه ارزش های انسانی در نهج االبلاغه
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  جمیله سیفی   صادق علمی سولا

چکیده با توجه به حضور انسان ها در هزاره سوم و عصر علم و فناوری و اطلاعات، آگاهی از ارزش های انسانی، یکی از ضروری ترین نیازهای انسان عصر حاضر می باشد که توجه بسیاری از متفکران اسلام و غرب را به خود جلب کرده است. موضوع مورد بحث در این پژوهش واکاوی و پردازشی دوباره این امر، از منظر کلام امیر المومنین علی (?) در نهج البلاغه و اندیشه علوی می باشد . اگر بعثت رسول گرامی اسلام (?) را دعوت به ارزش های انسانی و احیاگر حیات معقول بدانیم ، و باور داشته باشیم که امیر مومنان (?) پس از پیامبر بزرگترین شارح و مفسر تعالیم اسلام وقرآن است، پس نهج البلاغه، علاوه بر تحکیم بنیادهای فکری و معنوی، می تواند روشن گر دستورات اسلام بوده و نیز تبیین کننده این ارزش ها از طریق ارائه نظرات حضرت، برای رسیدن به جامعه آرمانی علوی باشد . تحقیق حاضر بارویکردی فلسفی در راستای اهداف کاربردی ،ازجمله ارایه ارزش های توحیدی فطری جهت تعدیل غرایز انسانی برای مقابله با ضد ارزش ها در جهت تکامل و احیائ جوامع انسانی و رهایی از سرگردانی از منظر نهج البلاغه تدوین شده است . این پایان نامه در چهار بخش و نه فصل جمع آوری شده ،بخش اول شامل کلیات و دو فصل است در فصل اول به بیان مسئله تحقیق، ضرورت و اهداف و سوالات و فرضیات وپیشینه تحقیق پرداخته شده و در فصل دوم به واژه شناسی فلسفه، ارزش و انسان و نیز بررسی این واژه ها در نهج البلاغه اختصاص داده شده است. بخش دوم پایان نامه که شامل سه فصل است ،پس از ذکر مقدمه ای ، ارزش ها را از سه منظر در نهج البلاغه بررسی کرده در فصل اول به طبقه بندی ارزش ها بر اساس منشأ پرداخته به دو دسته مادی و معنوی تقسیم بندی کرده، در فصل دوم این تقسیم بر اساس معیار به کلی و جزیی تقسیم شده و در فصل سوم بر اساس موضوع به چهار موضوع، فرهنگی، اخلاقی، دینی. اجتماعی تقسیم شده است. بخش سوم پایان نامه که شامل دو فصل است مبانی و ملاک های ارزش های انسانی بررسی شده، در فصل اول با ذکر در آمدی بر بحث، مبانی چون توحید،حیات طیب واختیار و....مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در فصل دوم ملاک های این ارزش ها از قبیل خلیفه اللهی، امانتداری و کرامت در نهج البلاغه و...بیان شده است . بخش چهارم پایان نامه و بخش پایانی با عنوان جایگاه نهج البلاغه در تبیین و تطبیق ارزش های انسانی نیز شامل دو فصل است، که به ترتیب در فصل اول، به جایگاه نهج البلاغه و رسالت آن پرداخته شده، که ابتدا با ذکر مقدمه ای رسالت انسان و نهج البلاغه را بررسی کرده تحول ارزش ها را در نهج البلاغه و ترسیم آنها را بیان داشته با اثبات کلی و مطلق بوددن ارزش ها، مصالح و مفاسد آنها را بیان نموده و در انتها تصویری از یک انسان کامل در نهج البلاغه را به رشته تحریر در آورده ایم . در فصل دوم، ضمن ارایه نیاز های انسان عصر حاضر ، ارزش های انسانی در نهج البلاغه را با نیازهای انسان عصر حاضر منطبق نموده ،با بیان شاخصه های علوم روز ، نارسایی این علوم را در رفع نیاز های معنوی انسان اثبات نموده و در انتها راه رهایی از تحیر وسر گردانی انسان امروز را به استناد کلام حضرت علی(?) بیان داشته ایم . نتیجه: در طول تاریخ، هر اندازه که جمعی، برای نفی ارزش های معنوی و روحی انسانی کوشیدند، نتوانستند تمامی موجودیت آدمی را در ابعاد مادی و جلوه های آن خلاصه کنند. هم اکنون نیز که بشر در اوج علم و فناوری زندگی می کند، بی نیاز از حقیقت جویی، اخلاق، فضایل انسانی و... نیست، امروزه حتی در جوامعی که در اوج لذایذ جسمانی و مادی قرار دارند و از ارزش های انسانی محروم هستند، به خوبی به تبعات ناشی از این محرومیت اعتراف کرده، ولی گویا فضای مادی حاکم بر این جوامع مانع از شنیدن این فریادها و یافتن راه چاره برای نجات از این سرگردانی است. تاریخ بیانگر این امر است که هر گاه ارزش های انسانی از جوامع حذف شد، تمامی استعداد آدمی در خدمت زر و زور قرار گرفت، و انسان ها از حیات طیب و معقول فاصله گرفته، سراشیبی ضلالت را طی کردند. پر واضح است کیفیت زندگی و چگونگی رفتار و مناسبات و روابطی که ما انسان ها با یکدیگر داریم، بطور مستقیم متاثر از نظام ارزشی، مبانی و اصولی است که ما بدان پای بندیم و در این راستا تعیین ضوابطی که بتواند خوب، بد، زشت، زیبا، رفتارهای انسانی و غیر انسانی را از یکدیگر متمایز سازد، بسیار اهمیت دارد، با نگاهی نه چندان دقیق به نهج البلاغه در می یابیم آنچه که حضرت در کلام خود بیان کرده اند، حکایت از اصول و ارزش های بنیادین با محوریت انسان آنچنان که هست و آنچنان که باید، و ارتباطات او در نظام هستی، می باشد، و با توجه به ارائه اصول بنیادین یک جامعه مدنی و انسانی، نهج البلاغه از جایگاه بسیار ارزشمند و والایی برخوردار است. با توجه به فرمایشات علی (?)که ارزش های انسانی را از بنیادی ترین عوامل در تبیین اندیشه، عمل یا اعمال فرد و هم چنین شکل گیری حیات اجتماعی می دانند، در نتیجه این ارزش ها، معیارهائی هستند که به فرهنگ کلی و جامعه معنا می دهند، پس می توانند: 1ـ انسان را از مدار خود خواهی و دنیای مادی خارج ساخته واو را اوج معنویت برسانند . 2ـ پای بندی به ارزش های انسانی به زندگی انسان ها معنا ومفهوم می دهد و زندگی را هدفمند می سازد. 3ـ ارزش های انسانی در جامعه، وحدت، هم بستگی و نظم اجتماعی، ایثار، انسان دوستی، محبت و...... را به دنبال دارد . 4ـ ارزش های انسانی می توانند به شناخت صحیح روابط در ساختن مدینه فاضله کمک کنند. 5ـ پای بندی به ارزش های انسانی فضای سالم را برای ادامه حیات معقول و طیب فراهم می-سازد. 6ـ ارز شهای انسانی هم راهنمای رفتار افراد در اجتماع ،وهم تعیین کننده هدف ها هستند . در عصر حاضر که استعدادهای سازنده انسان به دلیل افراط در اشباع تمایلات و بی بند و باری در تحصیل لذائذ موجبات تزاحم و تصادم با ارزش های انسانی را فراهم کرده ،واین استعدادها مغفول مانده، پرداختن به لذایذ معنوی و عقلانی بر گرفته از ارزش های انسانی نه تنها موجبات تقویت استعدادها انسانی را فراهم کرده، بلکه اعتلای ارزش های انسانی و رشد جوامع و نابودی ریشه های انحراف را نیز به دنبال دارد.