نام پژوهشگر: صدیقه مقدمی
صدیقه مقدمی حسین صدقی
تشبیه آن است که کسی یا چیزی را از نظر داشتن صفت یا صفاتی به کسی یا چیزی دیگر که آن صفت یا صفات را داراست، مانند کنیم. بهره گیری و دستمایه قرار دادن اندام های انسانی؛ نظیر زلف، قدو قامت، روی، دندان، لب، دهان، دل، خط، دست وکف وتشبیه آنها به عناصر دیگر و شکل گیری صورخیال زیبا دراشعار شاعران سبک خراسانی نمود چشم گیری دارد. وقتی پای معشوق ومحبوب به میان می آید، زلف مانند ریحان، مشک، غالیه، سنبل و زنجیر؛ قامت هم چون سرو، شمشاد و صنوبر؛ چشم مثل بادام و نرگس؛ لب مانند عقیق، لعل، مرجان ولاله؛ رخسارچون گل، گلنار، ارغوان، دیبا،خورشید و ماه و مژگان به صورت خار،تیر وخدنگ جلوه می یابند. و وقتی سخن از عاشق است ،قدوقامت به تناسب، به صورت کمان، چنبر، درونه، چوگان، نون و دال و روی او چون گل شنبلید و زعفران به تصویر در می آید. تشبیه اندامهای انسانی با توجه به اهداف و مقاصد شاعر، صورت های مختلف می یابد ، چنان که مثلاً وقتی روح حماسی در شعر حاکم است، عناصری مانند کمند ، کمان ، شمشیر و خدنگ مشبّهٌ به قرار می گیرد. در مدح ممدوح ؛ دل ، دریا؛ کف ، کان گوهرو سیم و زراست. در این رساله سعی شده است ، اندام ها ی انسانی بر مبنای مشبّهٌ به ها، در دیوان ها ی اشعار شاعرانی نظیر رودکی، دقیقی، کسائی مروزی ، فرّخی سیستانی، عنصری بلخی ، منوچهری دامغانی ، فخرالدّین اسعد گرگانی، بابا طاهرهمدانی، قطران تبریزی، ناصر خسرو قبادیانی و مسعود سعد سلمان؛ با ذکر شواهد مکفی، مورد بررسی و تحلیل وتبیین قرار گیرد.