نام پژوهشگر: حسین مجتهدی
کیوان احمدی دهرشید داریوش شیخ الاسلامی
هدف از مطالعه حاضر سنجش شدت و حجم مطلوب تمرینات مقاومتی که اثربخشی بیشتری برعوامل خطرزای قلبی- عروقی را داشته باشد، بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی می باشد. بدین منظور 30 مرد جوان غیر ورزشکار سالم (18-24 سال) در 2 گروه تمرینی1 و 2 و گروه کنترل قرارگرفتند. گروه تمرینی 1 (10 n= ) تمرینات مقاومتی را با شدت پایین و حجم بالا 3 ست 10-12 تکرار با 45-55% 1rm) و گروه تمرینی 2 (10 n= ) تمرینات مقاومتی را با شدت بالا و حجم پایین (3 ست 4-6 تکرار با 80-90 % 1rm ) انجام دادند و گروه کنترل فعالیت عادی روزانه خود را دنبال نمود. نمونه های خونی در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهرگ پیش آرنجی آزمودنی ها گرفته شد و غلظت هایhdl ،ldl ، apo a،apo b، نسبت apob/apoa ، فیبرینوژن، نسبت دورکمر به باسن (whr ) و فشار خون های سیستولی و دیاستولی اندازه گیری شدند و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. سطح معنی داری نیز 0/05= α در نظر گرفته شد. در گروه تمرینی با شدت بالا سطوح hdl ، ldl و فیبرینوژن به نسبت پیش آزمون تغییر معناداری داشت. در گروه تمرینی با شدت پایین سطوح ldl به نسبت پیش آزمون کاهش معنی داری داشتند. دیگر عوامل خطرزای قلبی- عروقی از جمله apo a ،apo b، نسبت apob/apoa ، نسبت دورکمر به باسن (whr ) و فشار خون های سیستولی و دیاستولی در هیچ کدام از گروه ها تغییر معناداری نداشتند. نتایج حاصله نشان می دهد که اجرای تمرینات مقاومتی می تواند بر کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی اثربخشی مطلوبی داشته باشد و با توجه به نتایج به دست آمده مشخص می شودکه اجرای تمرینات مقاومتی با شدت بالا به نسبت تمرینات مقاومتی با شدت پایین اثربخشی بالاتری بر عوامل خطرزای قلبی- عروقی و مارکرهای التهابی داشت.
روح الله خادیی بادی حسین مجتهدی
هدف از پژوهش حاضر برآورد درصد چربی بدن از طریق محیط بخش های مختلف بدن با استفاده از چگالی سنجی زیر آب به عنوان روش معیار وارائه معادلات مربوط به آن است. 158 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان( با میانگین سن 6/21 سال؛ قد 174 سانتیمتر؛ وزن 04/69 کیلوگرم؛ درصد چربی بدن 61/15؛ شاخص توده بدن 59/22 کیلوگرم بر متر مربع) که به صورت تصادفی انتخاب شده و فرم رضایت نامه و پرسشنامه سوابق پزشکی-ورزشی را تکمیل کرده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. چگالی بدن از طریق وزن کشی زیر آب بدست آمد. حجم باقیمانده از طریق معادله برآورد شد. اندازه گیری های بدن سنجی شامل قد(سانتیمتر)، وزن(کیلوگرم)، محیط ابعاد بدن در 8 نقطه از بدن(سانتیمتر) بود. پنج معادله زیر که دارای ضریب همبستگی قابل قبول بودند براساس محیط ابعاد مختلف بدن و وزن بدست آمد. معادلات به قرار زیر است: tbf (kg) = -6.480+ (.459× محیط پایین شکم) + (.352×وزن) - (.290× محیط سینه) - (.181× محیط باسن) r=809 r2= 654. see=2.5207 tbf (kg) = 11. 803+ (.414× محیط پایین شکم) + (.453×وزن) - (.317×محیط سینه) - (.202×محیط باسن) - (.099×قد) r= 815 . r2=665. see=2.4901 ffm (kg) =14.838 +(.722×وزن)-(.416×پایین شکم محیط)+(.291×محیط سینه) r=897.. r2= 805 . see=2.53305 ffm (kg) =5.924+ (.655×وزن)-(.490×محیط پایین شکم)+(.303×محیط سینه)+ (.197× محیط باسن) r=.901 r2=2.60438 see= 812 . ffm (kg) =2.413 + (.358× جمع وزن)-.003×(پایین شکم)2+(.098× جمع سینه و بالای شکم)+.001×( سینه)2 r= 904 r2= 818 . see=2.52478
امیر اکبری حسین مجتهدی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات سه نوع تمرین استقامتی وامانده ساز (e)، مقاومتی شدید (r) و ترکیبی(c) بر میزان ترشح هورمون رشد(gh) مردان فعال بود. بدین منظور 15 مرد جوان فعال و سالم (با میانگین± انحراف معیار سن 1.60±23 سال، قد 3.75±174 سانتی متر، وزن 8.74±69 کیلوگرم) بصورت در دسترس انتخاب شدند.آزمودنی ها، هر یک از سه نوع تمرین را در سه روز مختلف با فاصله زمانی 7 روز در زمان یکسانی از روز اجرا کردند. نمونه های خونی آزمودنی ها قبل، بلافاصله و20 دقیقه بعد از تمرین گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش اندازه های تکراری(repeated measure)، تحلیل واریانس (آنوا) و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. همچنین، سطح معنی داری 05/0>p در نظر گرفته شد. بر اساس یافته های این پژوهش میزان ترشح gh، بلافاصله و 20 دقیقه بعد از تمرینات eوc و بلافاصله بعد از تمرینr نسبت به مقادیر پیش از تمرین افزایش معنی داری نشان داد. در حالی که میزان ترشح gh،20 دقیقه بعد از تمرینr افزایش معنی داری نداشت. همچنین، تفاوت معناداری از نظر مقدار gh بین تمرین هایr با c و r با e در نقطه های زمانی بلافاصله بعداز تمرین و 20 دقیقه پس از تمرین مشاهده شد. درمجموع، بر اساس نتایج پژوهش حاضر چنین استنباط می شود که غلظت gh افراد فعال تحت تاثیر نوع فعالیت قرار گرفته و نسبت به انواع مختلف تمرین پاسخ ویژه ای نشان می دهد.
سید فخرالدین رجایی رامشه حسین مجتهدی
هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر سه نوع تمرین استقامتی وامانده ساز (e)، مقاومتی شدید (r) و ترکیبی (c) بر روی میزان شاخص های بیوشیمیایی ویژه سلول های قلبی ( ck-mb و ctnt ) مردان فعال میباشد. 15 مرد جوان فعال و سالم (با میانگین سن 1.60±23 سال، قد 3.75±173.93 متر، وزن 8.74±69 کیلوگرم و vo2 max 1.87±51.48 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) بصورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها سه نوع تمرین را در سه روز مختلف با فاصله زمانی 7 روز در میان در پژوهش اجرا کردند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از تمرین گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از t زوجی و آنوا (تحلیل واریانس) استفاده شد (p?0.01). میزان ck-mb بلافاصله بعد از هر سه نوع تمرین نسبت به مقادیر پیش از تمرین افزایش معناداری یافت اما بین میزان آن بعد از یک جلسه تمرین مقاومتی, استقامتی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود نداشت. میزان ctnt بعد از هرسه نوع تمرین (e ,r ,c) افزایش معناداری نداشت اما میزان آن پس از تمرین استقامتی و ترکیبی بیش از میزان آن پس از تمرین مقاومتی بود، در حالیکه میزان آن پس از تمرین های استقامتی و ترکیبی تفاوت معناداری نداشت. شاخص های بیوشیمیایی ویژه سلول های قلبی عواملی هستند که در تشخیص آسیب بافت قلب و نیز برای تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد استفاده میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که علی رغم افزایش مقادیر ck-mb که ممکن است ناشی از ماهیت تمرین ها و آسیب عضله به دلیل فعالیت شدید عضلانی در این تمرین ها باشد، اجرای سه نوع تمرین استقامتی وامانده ساز، مقاومتی شدید و ترکیبی به تغییرات معناداری در میزان ctnt مردان فعال منجر نمیشود لذا نمیتواند آسیب قلبی به دنبال داشته باشد.
هادی مرادی حسین مجتهدی
تمرینات با وزنه به شکل گسترده ای برای افزایش قدرت و هایپرتروفی عضلانی ورزشکاران مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات چهار الگوی باردهی تمرین با وزنه بر میزان قدرت و هایپرتروفی عضلانی افراد مبتدی می باشد. بدین منظور 74 دانشجوی پسر دانشگاه اصفهان با میانگین (سن 36/1±45/19 سال، قد 04/5±71/173سانتی متر و وزن 87/9±16/69 کیلوگرم) به صورت در دسترس انتخاب و بر اساس قدرت بیشینه حرکت پرس سینه یکسان سازی شدند و در دو گروه تمرینی (60 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل در کل دوره تمرینی به زندگی معمول خود ادامه داد. در حالی که 60 نفر دیگر پیش از آغاز برنامه تمرینی «دوره قدرت بیشینه» به منظور سازگاری های ساختاری، فیزیولوژیکی و آمادگی برای قرارگیری در معرض بارهای بیشینه، به مدت 8 هفته، هر هفته 2 جلسه با شدت سبک تا متوسط (70%-40% یک تکرار بیشینه) تحت تمرین قرار گرفتند. پس از اتمام مرحله سازگاری ساختاری و انجام مجدد اندازه گیری های مورد نظر، 60 آزمودنی بر اساس قدرت بیشینه حرکت پرس سینه یکسان سازی شدند و در چهار گروه تمرینی (هر گروه 15 نفر) قرر گرفتند. آزمودنی های هر گروه بر طبق یکی از الگوهای بادرهی: هرمی (1/100%، 2/95%، 3/90%، 5/85%، 7/80%)، هرمی معکوس (7/80%، 5/85%، 3/90%، 2/95%، 1/100%)، هرمی اریب (5/85%، 2/95%، 2/95%، 4/85%، 5/80%) و هرمی مسطح (5/85%، 2/90%×4، 5/80%)، به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه تحت تمرین قرار گرفتند. حجم تمرین با استفاده از فرمول (% rm× تکرارها × نوبت ها) برای هر چهار گروه تمرینی یکسان گردید. در پایان دوره تمرینی، قدرت بیشینه و هایپرتروفی عضلانی آزمودنی ها به ترتیب با استفاده از آزمون یک تکرار بیشینه در حرکات پرس سینه، خم کردن آرنج، باز کردن زانو و محیط اندام سینه، بازو و ران اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و t همبسته تحلیل شد. نتایج اختلاف معناداری بین چهار گروه تمرینی با گروه کنترل در کسب قدرت و هایپرتروفی عضلانی نشان داد. همچنین الگوی باردهی هرمی مسطح موجب افزایش بیشتری در قدرت و هایپرتروفی عضلانی در مقایسه با سه گروه تمرینی دیگر مورد مطالعه شد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد، هنگامی که هدف از تمرین با وزنه افزایش قدرت و هایپرتروفی عضلانی می باشد، استفاده از الگوی باردهی هرمی مسطح بر سه الگوی دیگر مورد استفاده در پژوهش حاضر اولویت دارد.
حسن اسدی حسین مجتهدی
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر جلسات تمرینی حاد و یک دوره تمرینات استقامتی و سرعتی بر سطوح سرمی کراتینین و سیستاتین c در مردان جوان سالم بود. آزمودنی ها شامل 20 مرد جوان سالم بودند (با میانگین سنی 6/1±21 سال، قد 75/3±93/173 سانتی متر و وزن 74/6±67 کیلو گرم) که به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به دو گروه سرعتی و استقامتی با میانگین درصد چربی و bmi برابر تقسیم شدند. جلسات حاد استقامتی با آزمون 1600 متر و سرعتی با تکرار دویدن های تناوبی در مسافت های 60-20 متر و با 100 درصد رکورد (تا رسیدن به خستگی مفرط) انجام شد. دوره تمرینات سرعتی و استقامتی در بین دو جلسه حاد اجرا شد. برای گروه استقامتی، دوره تمرینات به صورت دویدن های تناوبی و شدت هر تناوب براساس ریتم 1600 متر، اجرا شد. گروه سرعتی نیز دویدن در مسافت های کوتاه (60-20 متر) را به صورت تناوبی وبا 90 تا 95 درصد رکورد اجرا کردند. حجم کاری برای هر جلسه در هر دو گروه رسیدن به شماره 8 از شاخص بورگ اصلاح شده بود. نمونه خونی اول (t1)، قبل از جلسه حاد اول و نمونه خونی دوم (t2)، 12 ساعت بعد از جلسه حاد گرفته شد. 36 ساعت بعد آخرین جلسه دوره تمرینی، نمونه خونی سوم (t3) و نمونه خونی چهارم(t4) نیز 12 ساعت پس از جلسه حاد دوم درحالت ناشتا و صبح صورت گرفت. مراحل خون گیری برای هر دو گروه یکسان بود. کراتینین با استفاده از روشهای بیوشیمیائی نورسنجی و سیستاتین c با استفاده از کیت به روش الایزا اندازه گیری شد.تجزیه تحلیل آماری با استفاده از اختلاف میانگین ها و آزمون t همبسته صورت گرفت. تنها در گروه استقامتی، سیستاتین c در t2 نسبت به t1 کاهش معناداری داشت (05/0>p). تفاوت معناداری در بقیه مراحل خون گیری در گروه سرعتی و استقامتی مشاهده نشد. نتایج نشان داد انجام یک جلسه حاد سرعتی و استقامتی ثاثیر منفی بر عملکرد کلیه ها ندارد، همچنین انجام یک دوره تمرینات سرعتی و استقامتی توانایی کلیه ها را برای سازگار شدن با فشارهای فیزیولوژیکی ناشی از تمرین افزایش می دهد. کلید واژه ها: کراتینین، سیستاتین c، جلسه حاد، تمرین سرعتی، تمرین استقامتی
امیر فلامرزی حسین مجتهدی
هدف از این پژوهش بررسی اثر 4 هفته بی تمرینی بر منتخبی از پاسخ های هورمونی و قابلیت های زیست حرکتی دوندگان سرعتی مرد بود. شانزده دونده سرعتی (سن03/3 ± 56/21 سال، قد 10/4 ± 8/178سانتیمتر، وزن 05/9 ± 60/70 کیلوگرم) با میانگین سابقه تمرینی 6/4 سال به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. تمامی آزمودنی ها حداقل هفته ای شش جلسه تمرین داشته و در 25 هفته گذشته تمرینات منظمی را سپری کرده بودند. آزمون های عملکرد استقامتی (9 دقیقه دویدن به قصد مسافت)، انعطاف پذیری (آزمون های بشین و برس و چرخش شانه)، سرعت (مسافت 50 یارد)، قدرت عضلانی (1rm حرکات اسکوات، پرس سینه و پرس شانه)، توان عضلانی (پرش عمودی)، اندازه گیری هایِ آنتروپومتریک (درصد چربی، دورِ سینه، دور بازو، دور ران و ساق پا) و نمونه گیری خون (شامل هورمون های igf-1، igfbp-3، تستوسترون و کورتیزول) ازآزمودنی ها در پیش آزمون گرفته شد. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد 8 نفری قرار گرفتند. دوند گان گروه تجربی 4 هفته بی تمرین بوده، اما دوندگان گروه شاهد تمرینات را با همان بارِ تمرینی قبلی ادامه دادند. بعد طی این دوره از آزمودنی ها پس آزمون نیز گرفته شد. آزمون های عملکرد استقامتی (5/4-درصد) و بشین و برس (5/4- درصد) گروه تجربی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون، و در مقایسه با گروه شاهد (به ترتیب 3/4- درصد و 1/5- درصد) کاهش معناداری یافت (01/0p<). آزمون چرخش شانه گروه تجربی در پس آزمون افزایش معناداری (9/8درصد) داشته (05/0p<)، اما در مقایسه بین گروه ها تفاوت معناداری دیده نشد (05/0p>). در فاکتور سرعت تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نشد (05/0p>). قدرت 1rm اسکوات در پس آزمون (6/4- درصد) و در مقایسه با گروه شاهد (4/5- درصد) کاهش معناداری داشت (05/0p<). در قدرت حرکات پرس سینه، پرس شانه و توان عضلات پایین تنه در مقایسه درون گروهی و بین گروهی تفاوت معناداری دیده نشد (05/0p>). قطر ساق گروه تجربی در پس آزمون (2/1- درصد) و در مقایسه با گروه شاهد (8/1- درصد) کاهش معناداری داشت (05/0p<). دور سینه هر دو گروه در پس آزمون افزایش معناداری (به ترتیب 4/1 درصد و 1/1 درصد) داشت (05/0p<)، اما در مقایسه بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>). تفاوت معناداری بین گروه-ها در خصوص درصد چربی و بقیه عوامل آنتروپومتریکی مشاهده نشد (05/0p>). غلظت igf-1 پس از دوره کوتاه بی تمرینی، مقایسه شده با پیش آزمون (6/10 درصد) و گروه شاهد (2/4 درصد) افزایش داشته و غلظت igfbp-3 در پس آزمون گروه تجربی مقایسه شده با پیش آزمون (5/15- درصد) و گروه شاهد (2/10- درصد) کاهش داشته است، اما هیچ کدام معنادار نبود (05/0p>). غلظت استراحتی هورمون تستوسترون آزمودنی های دو گروه تجربی و شاهد افزایش معناداری (2/12 و 3/14 درصد به ترتیب برای گروه های تجربی و شاهد) داشت (05/0p<)، اما تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد (05/0p>). هورمون کورتیزول گروه تجربی در پس آزمون مقایسه شده با پیش آزمون (2/14 درصد) و گروه شاهد (1/12 درصد) افزایش معناداری داشت (05/0p<). در این مطالعه نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه تجربی کاهش (1/7- درصد) داشته و در گروه شاهد افزایش (7/9 درصد) داشته است اما هیچ یک معنادار نبود (05/0p>). یافته های این تحقیق نشان می دهد که افزایش فرآیندهای کاتابولیک در دوندگان سرعت پس از توقف تمرینات با کاهش قدرت عضلانی در حرکت اسکوات (و کاهش غیرمعنادار در پرس سینه و پرس شانه)، کاهش قطر عضلات فعال و افزایش غیرمعنادار وزن، درصد چربی و وزن چربی آزمودنی های گروه تجربی ارتباط دارد. همچنین انجام حداقل برنامه ها جهت حفظ سازگاری های قلبی_عروقی، انعطاف پذیری و قدرت عضلانی در دوره توقف تمرینات ضروری است.
هما سعادت نیا حسین مجتهدی
چکیده هدف از پژوهش حاضر برآورد درصد چربی بدن از طریق محیط اندام های مختلف بدن با استفاده از توزین زیر آب به عنوان روش معیار و ارائه معادلات مربوط به ان است. 114 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان ساکن خوابگاه ( با میانگین سن 1/22 سال ، قد 9/162 سانتیمتر؛ وزن 57 کیلو گرم) به صورت تصادفی از میان دانشجویان داوطلب ، انتخاب شدند. چگالی بدن از طریق وزن کشی زیر آب به دست آمد. حجم باقیمانده از طریق معادله تخمین زده شد. اندازه گیری های آنتروپومتری شامل قد، وزن ، محیط اندام در نقاط دور بازو، ساعد، مچ دست، زیر سینه، بالای شکم، پایین شکم، لگن، ران، ساق پا و مچ پا، اندازه گیری شد. جهت تعیین رابطه خطی مناسب بین نتایج به دست آمده از محیط های بدنی در نقاط مشخص به عنوان متغیرهای پیش بین و چگالی، درصد چربی و توده چربی محاسبه شده از آزمون وزن کشی زیر آب به عنوان متغیر ملاک از رگرسیون چند متغیره و به روش گام به گام استفاده شد. معادله نهایی پیش بینی %bf (در صد چربی بدن) وfm (توده چربی) که از نظر آماری از ضریب اعتبار بالایی برخوردار بودند ، به قرار زیر است : (ساق پا× 329/0)+(بالای شکم× 192/0)-(بازو× 426/0) +(پایین شکم× 182/0)+(لگن× 143/0)- (ران× 174/0)+ (ساعد× 616/0)+ 492/7- = %bf (71/0 = r² ) (ران× 116/0) +(شکم× 088/0) +(زیر سینه× 094/0) +(ساعد× 479/0) +(بازو× 237/0) +(ساق پا× 3/0) +012/33- fm = (82/0 = r² ) واژه های کلیدی : توزین زیر آب ، آنتروپومتری، ترکیب بدن، محیط اندام های بدن
مهدی چاهیان بروجنی حسین مجتهدی
هدف از این پژوهش مقایسه ترکیب بدنی و فعالیت بدنی دانش-آموزان شهری و عشایری است. بدین منظور 119 دانش آموز شهری ( با میانگین سنی 92/0 ± 41/13 ، قد 61/8 ± 160 و وزن 73/11 ± 52/50 ) و 125 دانش آموز عشایری (با میانگین سنی 10/1 ± 95/13، قد 59/9 ± 153 و وزن 23/8 ± 42/39) به صورت تصادفی از مدارس استان چهارمحال و بختیاری انتخاب و شاخص های تن سنجی و میزان فعالیت بدنی آنان اندازه گیری شد. پس از جمع آوری داده ها از آزمون های آماری لوئین و t مستقل، به ترتیب به منظور بررسی نرمال بودن داده ها و مقایسه اختلاف میان دو گروه در سطح (01/0 p< ) استفاده شد. به ترتیب اختلاف معناداری میان مقادیر قد (160 و 153 سانتی متر)، قد نشسته (11/78 و70/74 سانتی متر)، وزن (52/50 و 42/39 کیلوگرم)، bmi (60/19 و 47/16 کیلوگرم بر متر مربع)، whr (82/0 و 79/0)، درصد چربی (58/23 و 43/15)، توده چربی (68/12 و 27/6 کیلوگرم)، توده بدون چربی (80/37 و 15/33 کیلوگرم)، خواب ( 67/8 و 21/8 ساعت در شبانه روز)، فعالیت روزانه ( 62/11 و 56/9 ساعت در شبانه روز)، فعالیت ورزشی ( 29/2 و 73/2 ساعت در شبانه روز) وفعالیت کاری (14/1 و 44/3 ساعت در شبانه روز) میان دانش آموزان شهری و عشایری مشاهده شد. دانش آموزان شهری در مقایسه با دانش آموزان عشایری در تمامی مقادیر اندازه گیری شده به جز میزان فعالیت کاری و فعالیت ورزشی نسبت های بالایی را نشان داده اند. در دانش آموزان شهری میان هیچ کدام از مقادیر درصد چربی بدن و bmi با میزان فعالیت بدنی همسبتگی مشاهده نشد. با این وجود در دانش آموزان عشایری میان فعالیت های روزانه و همچنین میزان کار با درصد چربی بدن و bmi همبستگی مشاهده شد. یک دلیل ممکن برای مشاهده این مقادیر می تواند سطح پایین فعالیت بدنی دانش آموزان شهری در مقایسه با دانش آموزان عشایری باشد. در مقابل مقادیر پایین قد، وزن و توده بدون چربی دانش آموزان عشایری در مقایسه با دانش آموزان شهری می تواند به دلیل نوع تغذیه و نوع زندگی فعال آنان باشد. با توجه به نتاج بدست آمده و اهمیت این دوره از زندگی، به نظر می رسد برای تصمیم گیری صحیح در مورد مشکلات این رده سنی، لازم است مطالعات جامعی در این زمینه صورت گیرد، تا با آگاهی بیشتر از ترکیب بدنی و میزان فعالیت بدنی نوجوانان، ارائه برنامه های مناسب تغذیه ای و فعالیت بدنی امکان پذیر باشد. واژه های کلیدی: ترکیب بدنی، دانش آموز عشایری، دانش آموز شهری، توده چربی، توده بدون چربی، bmi
ابراهیم فروزنده حسین مجتهدی
هدف از پژوهش حاضر برسی اختلاف شاخص های تنفسی(fvc، fev1) در گروه های با شاخص های ترکیب بدن (lbm، pf، bmi) و پیکرسنجی(whr) متفاوت افراد سالم غیرفعال می باشد. بدین منظور 150 نفر (سن 22/25±2/93 سال، قد 177/22±6/18 سانتیمتر، وزن 71/64±11/81 کیلوگرم) با میانگبنbmi برابر 22/76±3/14 از دانشجویان دانشگاه اصفهان بطور تصادفی انتخاب شدند. با اسفاده از ابزارهای مربوطه مقادیر قد، سن، وزن ومیزان چربی نقاط مختلف بدن را تعین کرده و سپس توده چربی، بدون چربی بدن و bmi را از طریق آمار توصیفی و با استفاده از اسپیرومتری gager مدل scoprotery، شاخص های تنفسی(fvc,fev1 ( را بدست آورده ایم. نتایج تحقیق نشان داد که بین مقادیر شاخص های تنفسی (fvc و fev1) در سه گروه چاق، طبیعی و لاغر که بر اساس lbm تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری وجود داشت که برای هر دو شاخص p?0/001 بود. بین مقادیر شاخص های تنفسی (fvc و fev1) در چهار گروه چاق، اضافه وزن، طبیعی و لاغر که بر اساس bmi تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری وجود داشت که برای هر دو شاخص p=0/022 بود. بین مقادیر شاخص تنفسی (fvc ) در چهارگروه چاق، اضافه وزن، طبیعی و لاغر که بر اساس pf تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری و جود داشتp=0/034. بین مقادیر شاخص تنفسی (fev1 ) در چهارگروه چاق، اضافه وزن، طبیعی و لاغر که بر اساس pf تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری و جود نداشتp=0/341. بین مقادیر شاخص تنفسی (fvc ) در چهارگروه چاق، اضافه وزن، طبیعی و لاغر که بر اساس whr تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری و جود نداشتp=0/07. بین مقادیر شاخص تنفسی (fev1 ) در چهارگروه چاق، اضافه وزن، طبیعی و لاغر که بر اساس whr تقسیم بندی شده بودند اختلاف معناداری و جود داشتp=0/043.
محمد صادقی دهنوی حسین مجتهدی
اهداف پژوهش حاضر طراحی و ساخت ابزار جدید اندازه گیری حجم بدن به منظور استفاده در برآورد چگالی بدن و ارزیابی اعتبار و پایایی این روش با استفاده از روش معیار توزین زیر آب بود. تعداد 37 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان 18 الی 38 سال( با میانگین سن 7/25 سال با انحراف معیار 82/3±، قد 5/176 سانتیمتر با انحراف معیار 75/4±، وزن 60/70 کیلوگرم با انحراف معیار 8/9±، شاخص توده بدن 63/22 کیلوگرم بر متر مربع با انحراف معیار 72/2±) که بصورت تصادفی انتخاب شده و فرم رضایت نامه و پرسشنامه سوابق پزشکی_ورزشی را تکمیل کردند، در این پژوهش شرکت کردند. چگالی بدن از طریق نسبت جرم بدن به حجم بدن و حجم بدن با استفاده از یک مخزن از جنس شیشه با قطر 20 میلی متر و با مناطق درجه بندی شده بدست آمد و همبستگی روش حجم سنجی با حجم سنجی از طریق آزمون معیار وزن کشی زیر آب 99/0=r به دست آمد. ضریب پایایی ابزار جدید 99/0 بدست آمد. حجم باقیمانده ریوی از طریق معادله محاسبه شد. اندازه گیری های بدن سنجی شامل قد(سانتیمتر) و وزن(کیلوگرم) و شاخص توده بدن(کیلوگرم بر متر مربع) انجام شد.نتایج نشان داد که می توان از روش حجم سنجی به عنوان آزمون معیار برای اعتبار یابی روش های ساده تر مانند چین پوستی و ابعاد بدن استفاده کرد. واژه های کلیدی: چگالی بدن، توزین زیر آب، درصد چربی، حجم سنجی
امین اله طاهری تیزابی رضا مهدوی نژاد
هدف از این پژوهش تعییین نورم لوردوز و کیفوز در سنین 12 تا 17 سال برای دانش آموزان پسر شهر اصفهان بوسیله خط کش منعطف بود. بدین منظور 636 دانش آموز در رده های سنی 12، 13، 14، 15، 16 و 17 سال در این تحقیق شرکت کردند. به طوریکه در هر رده سنی تعداد 106 دانش آموز که دارای ناهنجاری اسکولیوز و سابقه جراحی در ستون فقرات نبودند، مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای لوردوز و کیفوز بوسیله خط کش منعطف به عنوان یک روش غیر تهاجمی و معتبر در حالت ایستاده و طبیعی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که نورم کیفوز و لوردوز برای رده سنی 12 سال به ترتیب (8.7 ±39.64، 10.2±44.96)، رده سنی 13 سال (10.09±42.85، 11.81±44.05)، رده سنی 14 سال (7.92±43.20، 11.18±42.27)، رده سنی 15 سال (8.32±43.69، 12.56±42.39)، رده سنی 16 سال (9.54±44.99، 11.30±43.08)، رده سنی 17 سال (8.55±45.62، 11.2±44.83) بود. و با افزایش سن میانگین درجه کیفوز به طور معناداری افزایش می یابد (0.001?p). متغیر لوردوز نیز ابتدا با افزایش سن از 12 تا 14 سال کاهش یافته و سپس از 14 سال تا 17 سال افزایش یافت. براساس یافته های این تحقیق می توان معیار هنجار یا نابهنجار بودن انحناهای سینه ای و کمری دانش آموزان پسر اصفهان در رده های سنی 12 تا 17 سال مشخص را نمود و به عنوان معیاری مناسب در غربال نمودن دانش آموزان از آن استفاده نمود.
مهدی صفایی حسین مجتهدی
چکیده هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تمرینات تناوبی هوازی بر برخی شاخصهای سیستم ایمنی سرم مردان جوان چاق و طبیعی بود. تعداد 30 نفر از مردان جوان به صورت در دسترس به دو گروه چاق (15= n) (با میانگین سنی؛ 23سال، قد؛ 173 سانتی متر، وزن؛ 98 کیلوگرم با درصد چربی 6/18) و طبیعی (15=n ) ( با میانگین سنی 21 سال، قد؛ 177 سانتی متر، وزن؛ 69 کیلو گرم بادرصد چربی4/13) تقسیم شدند. برنامه ورزش تناوبی هوازی به مدت 8 هفته شامل 3 جلسه در هفته به مدت یک ساعت و نیم در روز که شامل 10دقیقه گرم کردن و حرکات کششی. 5 مرحله 9 دقیقه ای دویدن با شدت 60 تا 70 درصد mhr که بین آنها چهار دقیقه استراحت غیرفعال بود به اجرا در آمد. و درپایان 5 تا 10 دقیقه سرد کردن و حرکات کششی انجام شد. نمونه های خون آزمودنی ها 36 ساعت قبل از برنامه ورزشی و 12 ساعت بعد از برنامه ورزشی گرفته شد و با روش الایزا، ig های منتخب اندازه گیری شد. برای مقایسه درون گروهی از t وابسته و مقایسه بین گروهی از t مستقل و تفاضل نمرات پیش آزمون پس آزمون استفاده شد و با استفاده از نرم افزار spssدر سطح معناداری 5/0 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. درپایان نتایج نشان دادکه 8 هفته برنامه تناوبی هوازی با شدت 60 تا70 در صد mhr میزان iga,، ,igmigg گروه چاق و گروه طبیعی را کاهش داد و تفاوت معنی داری بین گروه چاق و طبیعی مشاهده نشد. نتایج تحقیق نشان داد تمرین باعث تأثیر متفاوتی در ایمنوگلوبولین های گروه چاق وطبیعی نشد.
کاملیا فتحی حسین مجتهدی
هدف از انجام این مطالعه تاثیر 6 هفته تمرین هوازی ایروبیک استپ بر آمادگی قلبی عروقی، ترکیب بدنی، انعطاف پذیری، توان بی هوازی پا و کیفیت زندگی دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و تعداد 31 نفر از دانشجویان دخترخوابگاهی 24 تا 30سال دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی شامل 16 دانشجوی دختر (میانگین سن2±27سال، وزن27/6±34/58کیلوگرم، قد4±61/1متر) و گروه کنترل شامل 15 دانشجوی دختر (با میانگین سن1±25سال، وزن 32/7±7/54 کیلوگرم، قد6 ±61/1متر)بودند. گروه تجربی به مدت شش هفته هفته سه روز به مدت 5/1ساعت درخوابگاه شهیدفهمیده دانشگاه اصفهان تحت برنامه تمرینی باشدت 55-85% ضربان قلب که معادل 51-75vo2%به فعالیت پرداختند وگروه ازمایش تحت هیچ نوع فعالیت وبرنامه تمرینی قرارنداشتند استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، توان بی هوازی پا، درصد چربی بدن و کیفیت زندگی دوگروه درپیش ازمون وپس ازمون اندازه گیری شد. از آزمون آنالیز کوواریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد p<0.05)). بر اساس یافته های تحقیق کاهش معنی داری p<0.05)) در ترکیب بدنی و افزایش معنی داری در استقامت قلبی عروقی مشاهده شد ولی توان بی هوازی پا و انعطاف پذیری افزایش معنی داری را نشان نداد. در شاخص های کیفیت زندگی نظیر سلامت عمومی، سلامت جسمانی و سلامت محیط اجتماعی افزایش معنی داری مشاهده شد ولی در شاخص های ارتباط اجتماعی و سلامت روان افزایش معنی داری مشاهده نشد. نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که 6 هفته تمرین هوازی ایروبیک استپ بر بهبود کیفیت زندگی و ترکیب بدنی و استقامت قلبی عروقی تاثیر مثبت دارد.
نوید قدوسی خلیل خیام باشی
مقدمه: امروزه با گسترش ورزش، آسیب های ورزشی نیز افرایش یافته است. تحقیقات اخیر نشان داده اند که ضعف کنترل عصبی- عضلانی یکی از عوامل خطر زا در آسیب های اندام تحتانی می باشد که با تمرینات تعادلی بهبود می یابد. در این مطالعه، توانایی پیش بینی آسیب های مچ پا و زانو بوسیله آزمون تعادل یک پا مورد بررسی قرار گرفته است. روش: دراین تحقیق، 501 ورزشکار حرفه ای (رشته های فوتبال، فوتسال، والیبال، هندبال و بسکتبال) زن و مرد، به صورت نمونه دردسترس مورد بررسی قرار گرفتند. پیش از شروع فصل ورزشی، آزمون تعادل ایستا با چشمان بسته، به همراه اطلاعات ابتدایی آنها از جمله؛ قد، وزن، سن، سابقه آسیب دیدگی اندام تحتانی و مواردی دیگر از ایشان گرفته شد. سپس در انتهای فصل ورزشی، گزارش کامل آسیب های اندام تحتانی از پزشک تیم دریافت گردید. گزارش اخذ شده شامل مواردی چون؛ نوع مصدویت، عضو مصدوم و مکانیسم آسیب دیدگی بوده است که در تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: براساس آزمون تحلیلی خی 2، بین تعادل ورزشکاران و آسیب پیچ خوردگی مچ پای آنها، ارتباط معناداری وجود دارد (0.05=p). همچنین بوسیله روش آماری تحلیل تشخیص مشخص گردید که با 66.3% اطمینان می توان این آسیب را بوسیله آزمون تعادل پیش بینی کرد. همچنین برای پارگی لیگامنت متقاطع قدامی زانو، آزمون تحلیلی خی 2 نشان داد، بین تعادل ورزشکاران و این آسیب، ارتباط معناداری وجود دارد (0.05=p). روش آماری تحلیل تشخیص نیز مشخص کرد که با 66.5% اطمینان می توان این آسیب را بوسیله آزمون تعادل پیش بینی کرد. همچنین برای پارگی لیگامنت متقاطع خلفی زانو، آزمون تحلیلی خی 2 نشان داد، بین تعادل ورزشکاران و این آسیب، ارتباط معناداری وجود دارد (0.05=p). روش آماری تحلیل تشخیص نیز مشخص کرد که با 64.5% اطمینان می توان این آسیب را بوسیله آزمون تعادل پیش بینی کرد. همچنین برای پارگی لیگامنت داخلی جانبی زانو، آزمون تحلیلی خی 2 نشان داد، بین تعادل ورزشکاران و این آسیب، ارتباط معناداری وجود دارد (0.05=p). روش آماری تحلیل تشخیص نیز مشخص کرد که با 64.7% اطمینان می توان این آسیب را بوسیله آزمون تعادل پیش بینی کرد. همچنین برای کشیدگی لیگامنت های زانو، آزمون تحلیلی خی 2 نشان داد، بین تعادل ورزشکاران و این آسیب، ارتباط معناداری وجود دارد (0.05=p). روش آماری تحلیل تشخیص نیز مشخص کرد که با 65.1% اطمینان می توان این آسیب را بوسیله آزمون تعادل پیش بینی کرد. نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به یافته های تحقیق، آزمون تعادل یک پا می تواند به عنوان یک آزمون پیش بینی کننده در آسیب های اندام تحتانی مورد استفاده گیرد و پیشنهاد می شود در صورت عدم موفقیت ورزشکار در این آزمون، اقدامات لازم جهت ارتقای سیستم عصبی– عضلانی ورزشکار، توسط مربیان و پزشک صورت بگیرد. کلید واژه: آزمون تعادل، آسیب مچ پا، آسیب زانو، پیش بینی آسیب.
حمید چلواری ورزنه حسین مجتهدی
درتحقیقات، اثرات سودمند تمرینات مقاومتی برای بزرگسالان به اثبات رسیده است؛ اما در مورد اثرات تمرینات مقاومتی برای افراد نابالغ پژوهش ها نتایج متناقضی را نشان می دهد. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات دو نوع تمرین مقاومتی بر روی قدرت و حجم عضلانی کودکان نابالغ بود. تعداد 34 کودک نابالغ پسر ( با میانگین وانحراف استاندارد سن: 42/0± 32/11سال، قد: cm81/7±52/ 145،وزن:kg49/8 ±03/36) بدون سابقه قبلی در انجام تمرینات مقاومتی به طور تصادفی در سه گروه تجربی 1 (شدت تمرینی بالا برابر با 85 درصد یک تکرار بیشینه13n=)، تجربی 2 (شدت تمرینی متوسط برابر با 70 درصد یک تکرار بیشینه11n=) و کنترل (بدون تمرین10n= )، قرار گرفتند.دو گروه تمرینی برای 12 هفته سه روز در هفته تمرینات مقاومتی را به کمک وزنه آزاد و دستگاه های بدنسازی اجرا کردند و در این مدت گروه کنترل به زندگی عادی خود ادامه داد. متغیر های قدرت عضلانی، حجم عضلانی و درصد چربی در ابتدا و در پایان برنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه برای ارزیابی متغیر ها استفاده شد. نتایج نشان داد که قدرت عضلانی در هر دو گروه تجربی به طور معناداری (05/0>p) پس از 12 هفته تمرین افزایش داشت ( در حرکت پرس سینه از kg55/6±70/23 به 48/6±83/36)؛ اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد.البته این افزایش در گروه تجربی 2 محسوس تر بود. همچنین حجم عضلانی در هر دو گروه تجربی به طور معناداری (05/0>p)افزایش داشت. (در محیط دور بازو از cm84/2±93/20 به cm90/2±00/22) و دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.دردرصد چربی در هر سه گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که انجام تمرینات مقاومتی به ویژه تمرینات با شدت متوسط باعث افزایش قدرت عضلانی در کودکان نابالغ می شود، لذا استفاده از تمرینات مقاومتی با شدت متوسط برای افزایش قدرت کودکان توصیه می شود. کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی، قدرت عضلانی، حجم عضلانی، کودکان نابالغ ?
مریم کاظمی حسن ابادی حسین مجتهدی
مطالعات بسیاری حاکی از کاهش توان هوازی نوجوانان است اگر چه بسیاری از این مطالعات چگونگی تاثیرعوامل نژادی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی بر توان هوازی را در نظر نگرفته اند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه توان هوازی دانش آموزان دختر در انواع وضعیت های اقتصادی-اجتماعی بود. روش این تحقیق از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. آزمودنی ها شامل دختران دبیرستانی (15-18 سال) از سه وضعیت اقتصادی اجتماعی بالا (40 آزمودنی)، متوسط (50 آزمودنی) و پایین (50 آزمودنی) بودند. روش نمونه-گیری خوشه ای لایه ای و تصادفی بود. در این مطالعه، پرسشنامه وضعیت اقتصادی- اجتماعی دانکن و آزمون استاندارد پله کوئین در سه مدرسه و بین 140 دانش آموز دبیرستانی در شهر اصفهان اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس نشان داد که بین توان هوازی و وضعیت اقتصادی اجتماعی تعامل معنادار وجود دارد (0.000=p، 39/29=(139،2)f). آزمون تعقیبی توکی نشان داد که توان هوازی در دو وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالا و پایین نزدیک به هم (0.183=p) و گروه متوسط با دو گروه بالا و پایین اختلاف معنادار دارد (0.000=p). نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی اجتماعی رابطه ای با توان هوازی ندارد. اگر چه دانش آموزان با وضعیت اقتصادی اجتماعی متوسط بیشتر ازدانش آموزان با وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین و بالا در معرض کاهش توان هوازی و احتمالا کم تحرکی هستند
محسن محمدی احمدابادی حسین مجتهدی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثرات تمرینات مقدماتی ژیمناستیک بر انعطاف پذیری، توان انفجاری و پیشرفت مهارتی کودکان در سه گروه سنی بود. بدین منظور تعداد 59 کودک 5 تا 11 سال که هیچ سابقه ای در ورزش ژیمناستیک نداشتند، از بین چهار کلاس تشکیل شده انتخاب و در سه گروه سنی1(5و6و7 سال30n=)،گروه سنی 2 (8و9سال17n=) و در نهایت گروه سنی 3(10 و11 سال12n=) مورد بررسی قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروهها شامل 12 هفته تمرینات آموزشی ژیمناستیک پایه و سه روز در هفته بود که به مدت 75 دقیقه در روز اجرا شد. توان انفجاری،انعطاف پذیری وپیشرفت مهارتی سه گروه به ترتیب با آزمون های پرش سارجنت و آزمون بشین و برس و مجموع نمرات پنج حرکت انتخاب شده بر اساس نظرات دو داور ثبت شد. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پش آزمون نشان داد که اختلاف معنی داری در بین گروه ها درهر سه متغیر اندازه گیری شده وجود دارد.درصد پیشرفت توان بی هوازی بر اثر تمرینات ژیمناستیک در گروه سنی 3 در مقایسه با گروه سنی 1 بیشتر بود، پیشرفت انعطاف پذیری بر اثر تمرینات ژیمناستیک در گروه سنی 2 در مقایسه با گروه 1 بیشتر بود و پیشرفت مهارت بر اثر تمرینات ژیمناستیک در گروه سنی 1 بیشتر گروه های سنی 2 و 3 بود. نتایج تحقیق نشان داد پیشرفت مهارت های کودکان در سنین پایین بالا می باشد و می توان تمرینات ژیمناستیک از سنین 5 تا 7 سالگی آغاز شود.
مهدی موسوی قوام اباد سفلی حسین مجتهدی
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر دوز متوسط کافئین بر قدرت بیشینه, استقامت قلبی عروقی و قدرت انفجاری عضلانی بود. آزمودنی ها شامل 12 دانشجوی فعال بودند (با میانگین سنی 5±26 سال, وزن 4±77 کیلوگرم, قد 4±174 سانتی متر) که به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند.جهت مقایسه اثر کافئین ودارونما،آزمودنی ها در یک مرحله با مصرف کافئین ودر مرحله بعد با مصرف دارونما آزمونهای پژوهش را اجرا کردند.جهت کاهش اثر یادگیری در اجرا، آزمودنی ها به دو گروه 6 نفره تقسیم شدند و طرح تحقیق را به صورت مرحله اول(گروه اول کافئین وگروه دوم دارونما) ومرحله دوم(گروه اول دارونما وگروه دوم کافئین) اجرا کردند. فاصله بین جلسات یک هفته بود.آزمودنی ها 45 دقیق زودتر به محل تمرین می آمدند و پس از مصرف کافئین یا دارو نما (پودر نشاسته) که به صورت کپسول تهیه شده بود, بدون فعالیت روی صندلی می نشستند و در هر جلسه به مدت 5 دقیق گرم می کردند و حرکات کششی را انجام می دادند و سپس به ترتیب آزمون 1rm, آزمون پیسر (pacer) و ازمون پرش سارجنت را اجرا می کردند.تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون t همبسته صورت گرفت و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.نتایج تحقیق نشان داد که مصرف کافئین روی استقامت قلبی عروقی،قدرت عضلانی و قدرت انفجاری عضلانی تأثیر معنی داری دارد .
علی اکبر استکی حسین مجتهدی
چکیده هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر سه نوع موسیقی (زورخا نه ای، ملایم، تند) بر نتایج آزمونهای آمادگی جسمانی بود. 16دانش آموز دوره شبانه سالم به صورت داوطلبانه ، با میانگین سن (38/2±6/22 سال) ، قد (27/5±72/175 سانتی متر) ، وزن (8/0±13/77 کیلوگرم) به صورت تصادفی در اجرای آزمونها شرکت کردند. کلیه آزمودنی هابه طور تصادفی درچهار موقعیت : بدون موسیقی، موسیقی با ریتم تند ، موسیقی با ریتم ملایم و موسیقی زورخانه ای قرار گرفتند، آزمون بروس برای اندازه گیریmax vo2،آزمون هند گریپ برای اندازه گیری قدرت عضلانی و درازو نشست اصلاح شده برای اندازه گیری استقامت عضلانی استفاده شد . تفاوت معنی داری در اثر بخشی سه نوع موسیقی بر استقامت و قدرت مشاهده شد (05/0p<). آزمون تعقیبی شفه نشان دادکه موسیقی تند در مقایسه با بدون موسیقی باعث اثر بخشی بیشتری در افزایش قدرت عضلانی می شود و موسیقی تند و زورخانه ای در مقایسه با بدون موسیقی باعث اثر بخشی بیشتری در افزایش استقامت عضلانی می شود (05/0p<). با وجود اینکه موسیقی موجب افزایشvo2max شد ولی نتایج معنی دار نبود(05/0p<). بطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که موسیقی تند در مقایسه با بدون موسیقی باعث افزایش قدرت واستقامت عضلانی وموسیقی زور خانه ای در مقایسه با بدون موسیقی باعث افزایش استقامت عضلانی می شود . واژه های کلیدی: موسیقی(تند ، کند، زورخانه ای) ،max vo2، قدرت عضلانی،استقامت عضلانی
امین اعتمادی بروجنی حسین مجتهدی
چکیده: هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه ی اثرات سه نوع تمرین هوازی، مقاومتی و تمرین درآب بر نیمرخ چربی و برخی فاکتورهای فیزیولوژیک در افراد مبتلا به دیابت نوع دو می باشد. به همین منظور تعداد 60 نفر بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی، تمرین در آب، تمرین مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، هر جلسه 45 تا 70 دقیقه) به انجام تمرینات هوازی، مقاومتی و تمرین در آب زیر نظر مربی مربوط پرداختند. تمرین استقامتی و تمرین در آب شامل راه رفتن، دویدن و انجام حرکات روی عضلات بزرگ با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه بود. تمرینات قدرتی نیز شامل 10 حرکت برای عضلات و برای هر حرکت سه تا چهار دور و هر دور، 8 تا 12 تکرار در نظر گرفته شد و اصل اضافه بار در طول 8 هفته رعایت گردید. در طول این مدت گروه کنترل هیچ فعالیت بدنی منظمی نداشتند و فقط پیگیری شدند. در این پژوهش متغیر های وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی، اوج اکسیژن مصرفی، تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین پرچگال، قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله شده قبل و بعد از دوره های تمرینی اندازه گیری شدند. در نهایت یافته ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های تکراری در سطح کمتر از 05/0مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی بهبود معنادار وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، اوج اکسیژن مصرفی، تری گلیسرید، لیپوپروتئین پرچگال و هموگلوبین گلیکوزیله شده پس از تمرین هوازی و بهبود معنادار اوج اکسیژن مصرفی و لیپوپروتئین پرچگال پس از تمرین مقاومتی بهبود معنادار هموگلوبین گلیکوزیله شده پس از تمرین در آب بود. همچنین، تفاوت معناداری در کلیه متغیرهای مورد بررسی بین سه شیوه ی تمرینی مشاهده نشد. نتایج این مطالعه نقش موثرتر تمرین استقامتی در بهبود نیمرخ چربی، قند خون، سطح هموگلوبین گلیکوزیله شده و آمادگی قلبی تنفسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم در مقایسه با تمرینات در آب و مقاومتی را نشان داد. واژگان کلیدی: دیابت، تمرین هوازی، تمرین مقاومتی، تمرین در آب، نیمرخ چربی، اوج اکسیژن مصرفی
هادی جهش وازگن میناسیان
هدف کلی این پژوهش بررسی تاثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب و خشکی بر سطوح سروتونین سرم مردان غیرورزشکار بود. تعداد 26 نفر از دانشجویان پسر غیروزرشکار ساکن خوابگاه¬ های دانشگاه یزد با دامنه سنی 22-19 سال, به صورت تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها پس از اعلام آمادگی، فرم رضایت نامه شرکت در تحقیق را تکمیل و امضا نمودند، سپس نمونه تحقیق بطور تصادفی در دو گروه تمرین در آب (13 نفر) و تمرین در خشکی (13 نفر) قرار گرفتند. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش¬آزمون و پس¬آزمون بود. پروتکل تمرین شامل 8 هفته تمرین منتخب هوازی، 3جلسه در هفته به صورت یک روز در میان بود، بطوری که تمرینات از مدت زمان 30دقیقه در هفته اول شروع و به مدت زمان 57دقیقه در آخرین جلسه تمرین رسید. تمرین درآب نیز 8هفته 3جلسه در هفته بود. به منظور اندازه¬گیری سطوح سروتونین، قبل و بعد از تمرین نمونه خونی از آزمودنی¬ها گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری داده ها نشان داد که بین نمرات پیش¬آزمون و پس¬آزمون برای گروه تمرین در آب تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p?)، و بین نمرات پیش¬آزمون و پس¬آزمون برای گروه تمرین در خشکی تفاوت معنادار وجود داشت(05/0p?). همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه اثر تمرین در آب و تمرین در خشکی، تفاوت معناداری را نشان نداد (05/0p›). یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد هر چند سروتونین سرم مردان غیرورزشکار با تمرین در آب و تمرین درخشکی افزایش می¬یابد ولی بین تمرین هوازی در آب و خشکی تفاوتی در سطوح سروتونین سرم مردان غیرورزشکار مشاهده نشد. واژه های کلیدی: تمرین هوازی، سروتونین، مردان غیرورزشکار،تمرین در آب
علی اصغر رئیسی حسین مجتهدی
چکیده هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی یک طرفه و دوطرفه بر قدرت عضلات تاکننده و باز کننده مفصل آرنج در افراد مبتدی بود. بیست فرد مبتدی به طور تصادفی در دو گروه تجربی یک (میانگین و انحراف معیار: سن 17/3± 1/18 سال، قد 97/.± 74/1 متر، وزن 32/8±3/62 کیلوگرم ) و گروه تجربی دو (میانگین و انحراف معیار: سن 29/4± 5/18 سال، قد 68/.± 76/1 متر، وزن 78/17±8/65 کیلوگرم) قرار گرفتند. گروه تجربی یک و دو، به ترتیب، تمرینات مقاومتی دو طرفه و یک طرفه را هفته ای سه جلسه به مدت هشت هفته انجام دادند. قدرت عضلات تاکننده و باز کننده مفصل آرنج قبل و بعد از هشت هفته تمرین به طور غیر مستقیم از طریق آزمون یک تکرار بیشینه اندازه گیری شد. برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه تجربی از t مستقل استفاده شد. نتایج نشان دادکه هشت هفته تمرینات مقاومتی دو طرفه در گروه تجربی یک درمقایسه با تمرینات مقاومتی یک طرفه گروه تجربی دو سبب افزایش بیشتر قدرت عضلات تاکننده مفصل آرنج می شود. همچنین تمرینات مقاومتی یک طرفه و دو طرفه سبب افزایش برابر قدرت عضلات باز کننده مفصل آرنج می شود. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرینات مقاومتی دوطرفه درمقایسه با تمرینات مقاومتی یک طرفه باعث افزایش بیشتری در قدرت عضلات تاکننده مفصل آرنج پس از هشت مقاومتی هفته تمرین می شود.
علیرضا عنایتی خرزوقی حسین مجتهدی
چکیده ندارد.
محمدایرج قادری حسین مجتهدی
چکیده ندارد.
آرش کجوری حسین مجتهدی
چکیده ندارد.
فاتح فرازیانی احمدرضا موحدی
چکیده ندارد.
حسین فرزانه حسین مجتهدی
چکیده ندارد.
محمدحسین محمودنژاد احمدرضا موحدی
چکیده ندارد.
حسین مجتهدی اصغر خالدان
هدف اصلی از این پژوهش آزمایش اثرات زمان بازیافت بین دوره های وزنه تمرینی ویژه به روش دلوروم - واتکینز بر توان بیهوازی، نیروی عضلانی، و استقامت عضلانی پس از 12 هفته تمرین است . یافته های اصلی این پژوهش نشان می دهد که بازیافت بلندمدت در بین دوره های وزنه تمرینی ویژه، موجب بهبود و افزایش در توان بیهوازی و نیروی عضلانی پاها و نیروی عضلانی پای برتر می شود. یافته های دیگر نشان داد که بازیافت بلند مدت همراه با وزنه تمرینی ویژه موجب افزایش بیشتری در نیروی عضلانی دست برتر، استقامت عضلانی دستها و استقامت عضلانی پاها نسبت به بازیافت کوتاه مدت می شود.
حسین مجتهدی محمدعلی یوسف نیا
چکیده ندارد.