نام پژوهشگر: مریم حیدرزاده
مریم حیدرزاده احمد نوحه گر
یکی از عوامل موثر در اقتصاد هر کشور منابع طبیعی موجود در آن کشور است. حفاظت، اصلاح و احیای آبخیز های بالادست برای دستیابی کامل به اهداف توسعه اهمیت حیاتی دارد. در خصوص اهمیت فرسایش خندقی این گونه بیان می دارند که: فرسایش خندقی از دو نظر در بین انواع فرسایش های آبی اهمیت دارد ، اول اینکه تحقیقات کمی درباره ی آن صورت گرفته و کمبود اطلاعات درباره ی آن احساس می شود، دوم اینکه فرسایش خندقی چندین برابر فرسایش سطحی تولید رسوب دارد که برای مخازن سد های احداث شده، هدر رفت خاک و رسوبگذاری رودخانه ها بسیار مهم است. منطقه مورد مطالعه حوزه آبخیز گزیر از توابع شهرستان بندرلنگه در استان هرمزگان دارای مساحت 225/05 کیلو متر مربع و در فاصله 30 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بندر لنگه قرار گرفته است. مختصات جغرافیای منطقه بین ?34 ?52 ?54 الی ?6 ?55 طول شرقی و ?24 ?40 ?26 الی ?17 ?50 ?26 عرض شمالی واقع شده است. از دلایل اصلی انتخاب حوزه آبخیز گزیر برای تحقیق مورد نظر این است که منطقه گزیر یکی از شاخص ترین مناطق در استان هرمزگان از نظر فرسایش خندقی بوده، بطور کلی دلیل اصلی در انتخاب حوزه گسترش خندق ها در اراضی زراعی و وابستگی معیشتی مردم به شغل کشاورزی با وجود گستردگی خندق ها، است. برای انجام تحقیق حاضر، منطقه گزیر به دو بخش عوامل محیطی و انسانی تقسیم شد. در بخش عوامل محیطی برا ی بررسی وضعیت فرسایش منطقه از روش های: اندازه گیری خصوصیات مورفومتری خندق ها و رسم پروفیل آنها، آزمایشات خاکشناسی برای تعیین درصد رس، سیلت، درصد آهک، میزان شوری، ph, sar خاک، آمارتعداد چاههای منطقه، میزان آبدهی و درصد کاهش تخلیه چاهها و تحلیل داده های بدست آمده استفاده گردید. در بخش عوامل انسانی برای بررسی وضعیت اقتصادی منطقه، از روش مصاحبه، پرسشنامه و جمع آوری اسناد و مدارک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد طبق طبقه بندی دومارتن منطقه دارای اقلیمی خشک است. بالا بودن دما و درصد رطوبت نسبی ، طولانی بودن دوره خشکی و بارندگی با شدت بالا و مدت کم از ویژگی های این منطقه است. افزایش میزان شوری آب و خاک، افت سطح ایستابی آب های زیر زمینی، کمبود بارندگی و شدت بالا و مدت کم آن از جمله عوامل موثر در ایجاد و گسترش خندق ها در منطقه گزیر است. طبق نتایج خاک شناسی ، افزایش درصد سیلت و رس زمینه ساز فرسایش و بویژه خندقی بوده است. نتایج مطالعه اقتصادی نشان داد که الگوی معیشت اقتصادی ساکنان روستای گزیر از زراعت به تجارت تغییر یافته که این امر سبب وابستگی کمتر افراد به کشاورزی و نتیجتاً احساس مسئولیت کمتر در قبال حفظ آب و خاک منطقه و رها کردن سازه های سنتی آبخیزداری ایجاد شده در گذشته دور، شده است. بر این اساس افزایش سطح خندق ها، افزایش تعداد حلقه های چاه، بالا رفتن میزان شوری آب، افزایش نسبت چاه های غیرفعال به فعال، کاهش شدید تخلیه سالانه چاه ها، شور شدن و غیر قابل استفاده شدن سطح زیادی از زمین های زراعی از مهم ترین تغییرات محیطی ایجاد شده می باشند. درواقع می توان چنین نتیجه گیری نمود که تغییر الگوی معیشت ساکنان روستا و تغییر وضعیت اقتصادی شان که بر اثر دشواری زراعت و باغداری در این منطقه می باشد، سبب افزایش روند تخریب خاک و آب شده است که تشدید این روند بر وضعیت اقتصادی زارعان و باغداران کنونی روستا تاثیرگذار بوده است. بنابراین، ارتباط میان تغییرات محیطی و تغییر وضعیت اقتصادی مردم، یک رابطه دوطرفه می باشد
مریم حیدرزاده مهرداد جواهریان
ناهنجاری های اجتماعی و جرایم از موارد اصلی ناامنی محیط زندگی و سلب کننده امنیت به شمار می رود، این در حالی است که امنیت یکی از نیازهای پایه و ضروری انسان است. با این وجود، به نظر می رسد در حال حاضر، در طراحی مجموعه های مسکونی در کشور ما موضوع امنیت عمدتاً در نظر گرفته نمی شود. (منظور از امنیت در اینجا، پیشگیری از جرم می باشد.) لذا این مسأله لزوم اعمال سیاست های پیشگیری از جرم در مجموعه های مسکونی را، به کمک طراحی ضروری می سازد. طراحی محیطی و پیشگیری مکان بنیاد از جرم از جمله راهبردهای جدید پیشگیری از جرم می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال ارائه رهنمودهای طراحی به منظور ارتقاء امنیت و پیشگیری از جرم در مجموعه های مسکونی بوده است.
مریم حیدرزاده کاوه تیمور نژاد
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است که به شیوه میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام گردید. روش جمع آوری اطلاعات این تحقیق کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، درصد، جداول) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنف ، ضریب همبستگی،) استفاده شده و تمام عملیات آماری با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل می گردند. برای محاسبه نمونه آماری از فرمول کوکران گردیده و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب می شوند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از دو پرسشنامه استفاده شد. به منظور اندازه گیری توانمندساز ی از پرسشنامه( اسپریتزر 1995) مشتمل بر پنج مولفه معنی داری، خودتعیینی، شایستگی، موثر بودن و اعتماد می باشد. این ابزار توسط عبدالهی( 1384) در ایران هنجاریابی شده و محققان زیادی از آن استفاده کرده اند و در تحقیقات فراوانی روایی صوری، محتوایی و سازه و پایایی این مقیاس گزارش شده است. به منظور اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه پودساکف(1990) که مشتمل بر پنج مولفه نوعدوستی،وظیفه شناسی، ادب، جوانمردی و فضیلت مدنی است بهره گیری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان معاونت مالی واقتصاد شهری شهرداری تهران می باشد. که تعداد آن 500 نفر می باشد. برای برآورد حجم نمونه با ضریب خطای5% و با نرمال در نظر گرفتن توزیع، نمونه ی آماری شامل 109 نفر از کارکنان معاونت مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران است که به صورت تصادفی از بین سطوح مختلف اداری انتخاب می شوند. در ارتباط با فرضیه اصلی و بیشتر فرضیه های فرعی پژوهش و روابـط آنهـا، نتـایج فـوق بـا یافته های پژوهشگرانی چون، رابیاتوال و آگوس (2012)، گیلبـرت، لـنشـاینگر و لیِتـر (2010)، نجفی، نوروزی، خازری، نظـری و دالونـد (2011)، اسـمعیلی، سـیدعامری، قاسـمزاده و سـهرابی (1390)، خالصی، قادری، خوشگام، برهانینژاد و طرسکی (1389) و باقری، زارعی متین و عمیقی (2011)، همخوانی داردسازمانهایی که اهمیت توانمندسازی روانشناختی کارکنان را نادیده میگیرنـد، بـا افـزایش ریسک مخاطرات پیامدهای منفی تصمیمات، عدم پذیرش قوانین و دستورکارها و از ایـن دسـته نمونه ها، موجب کاهش رضایت شغلی کارکنان میشوند (کانگر و کاننگو، 1988). بنابراین، ترویج حس توانمندسازی روانشناختی در کارکنان، کلیدی برای افزایش رضایت شغلی و درنهایت بـروز رفتار شهروندی سازمانی است. برمبنای نتایج پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین معنـاداری روانشـناختی و رفتـار شـهروندی سازمانی، پیشنهاد میشود که مدیران سازمانها با غنی سـازی و جابـجـایی شـغل، پاسـخگـوی نیازهای کارکنان باشند. این عمل به کارکنان احساس ارزشـمندی در کـار، هدفمنـدی و معنـادار بودن را القا میکند. هنگامیکه مشاغل چالش انگیز و معنادار نباشند و کارکنان دچار ابهام نقـش، تضاد نقش و همپوشانی نقش شوند، باور خودکارآمدی شخصی آنان کاهش می یابد.