نام پژوهشگر: علیرضا امیرتیموری
عاطفه معصوم زاده مهدی طلوع
مدل های اساسی در تحلیل پوششی داده ها، واحدها را در 2 گروه کارا و ناکارا تقسیم نموده و نمی توانند تمایزی بین واحدهای کارا قائل شوند. لیکن در بسیاری از کاربردهای روش تحلیل پوششی دادهها ، رتبه بندی و انتخاب بهترین واحد کارا مورد نظر است . بدین منظور روش های مختلف رتبه بندی برای ایجاد تمایز بین واحدهای کارا مطرح گردید. لیکن اغلب روشهای ارائه شده دارای مشکلاتی همچون ناپایداری و نشدنی بودن هستند و در بیشتر موارد دارای محاسبات پیچیده و سنگین هستند. همچنین برای انتخاب بهترین واحد کارا می بایست هر یک از مدل ها به تعداد واحدهای تصمیم گیری حل شوند که یک روند بسیار زمان بر و پر هزینه خواهد بود. در این رساله ، ضمن پرداختن به مشکلات استفاده از روش های ارائه شده قبلی ، ابتدا تعریف جامعی از بهترین واحد کارا مبتنی بر کارایی جزئی ورودی ها و خروجی ها ارائه گردیدو سپس روش هایی جهت یافتن بهترین واحد کارا مطرح شد به گونه ای که نیاز به حل هیچ مسئله برنامه ریزی خطی نداشته و بار محاسباتی بسیار ناچیزی دارد. سپس به منظور نشان دادن اعتبار روش ارائه شده و تسهیل و امکان مقایسه بین روش های موجود و شرایط واقعی یک تحلیل از عملکرد واقعی داده ها با به کار بردن داده های شبیه سازی شده انجام گردید، بدین ترتیب که با استفاده از روش شبیه سازی ، داده هایی را به گونه ای تولید می نماییم (با استفاده از تابع تولیدهای مختلف ) که تنها یک واحد کارا و بقیه ناکارا باشند. در نتیجه با به کار بردن روش های مختلف انتخاب بهترین واحد کارا مشخص گردید که روش ارائه شده در این رساله به واقعیت نزدیک تر بوده و در بیشتر موارد بهترین واحد کارا معرفی شده ، منطبق بر واقعیت و یا بسیار نزدیک به آن است . در ادامه به یکی از موضوعات جدید در زمینه تئوری تولید پرداختیم . در کاربردهای واقعی تحلیل پوششی داده ها ، با سیستم هایی سر و کار داریم که در آنها داده ها بدون ورودی صریح در نظر گرفته می شوند. در چنین سیستمهایی یا ورودی موجود نیست و یا اینکه مصرف ورودی ها از اهمیت خاصی برخوردار نیست و جدا از مصرف ورودی ها تنها بر روی تولید خروجی ها متمرکز هستیم . علاوه بر آن ، خروجی ها می توانند به دو دسته مطلوب و نامطلوب تقسیم بندی شوند.به کار بردن مفهوم دسترسی پذیری ضعیف برای چنین سیستمهایی از موضوعات جالبی است که مورد توجه قرار گرفته است . در این رساله، مفهوم دسترسی پذیری ضعیف را برای سیستمهای بدون ورودی صریح تعریف نموده و به منظور ارزیابی چنین سیستمهایی یک مسئله برنامه ریزی خطی را ارائه داده که قادر خواهد بود خروجی های نامطلوب را کاهش دهند. سپس با ارائه یک مدل برنامه ریزی خطی ساده ، بهترین واحد کارایی را در چنین سیستمهایی تعیین نمودیم .
نجمه حیدریان سلیمان محمدی لیمائی
هدف از این تحقیق، اندازه گیری کارایی فنی، تخصیصی و مقیاس 12 نهالستان جنگلی در استان های گیلان، مازندران و گلستان با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها است. برای این بررسی داده ها درطی 4 سال (1392-1389) به صورت دو ورودی (هزینه ثابت و هزینه متغیر) و دو خروجی (درآمد و تعداد نهال تولیدی)، از اداره کل منابع طبیعی استان گیلان، شرکت سهامی جنگل شفارود و معاونت مناطق مرطوب و نیمه مرطوب سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور جمع آوری شد. به منظور بررسی کارایی تخصیصی از مدل های کارایی هزینه، درآمد و سود، برای اندازه گیری کارایی فنی نهالستان ها از مدل های bcc و ccr، برای تعیین بازده به مقیاس آن ها از مدل drs و برای رتبه بندی واحدهای کارا از مدل ap استفاده شد. نتایج حاصل از کارایی فنی نشان داد نهالستان های شاندرمن، جوکندان و پیسه سون دارای کارایی 1، و نهالستان کانی با امتیاز کارایی 10/0 کمترین کارایی را داشته است. بیشترین کارایی هزینه مربوط به نهالستان های پیسه سون و قرق، با امتیاز کارایی 1 و کمترین مربوط به نهالستانهای پیلمبرا، صفرابسته و کانی با امتیاز 10/0، بیشترین کارایی درآمد مربوط به نهالستان پیسه سون با امتیاز کارایی 1 و کمترین مربوط به نهالستان کانی با امتیاز 10/0 و بیشترین کارایی سود هم مربوط به نهالستان های پیسه سون، جوکندان و قرق با امتیاز کارایی 1 و کمترین امتیاز نیز مربوط به نهالستان کانی با امتیاز 08/0 است.