نام پژوهشگر: نوید قوی حسین زاده
مصطفی مدد نوید قوی حسین زاده
در این تحقیق از یک مدل رگرسیون تصادفی جهت آنالیز رکوردهای روزآزمون تولید شیر و درصد چربی شیر، شامل هر دو ضرایب رگرسیون ثابت و تصادفی به منظور برآورد مولفه های (کو)واریانس اولین دوره شیردهی گاومیش های ایران به روشreml استفاده شد. داده ها در برگیرنده 9278 و 8050 رکورد، بترتیب رکوردهای روزآزمون تولید شیر و درصد چربی شیر متعلق به سال های زایش 1369 تا 1388 بودند. توابع چند جمله ای لژاندر با درجات برآزش 3 و 6 برای رکوردهای روزآزمون تولید شیر و 4و4 برای رکوردهای روزآزمون درصد چربی شیر، بترتیب برای مدل سازی اثرات ژنتیکی افزایشی و محیطی دائمی به کار گرفته شد. دامنه وراثت پذیری تخمین زده شده برای تولید شیر از 10/0 تا 37/0 و برای درصد چربی شیر از 02/0 تا 09/0 بدست آمد. دامنه همبستگی ژنتیکی افزایشی و محیطی دائمی بترتیب از 09/0- تا 00/1 و 73/0- تا 86/0برای رکوردهای روزآزمون تولید شیر و از 14/0- تا 00/1 و 28/0- تا 00/1 برای رکوردهای روزآزمون درصد چربی شیر برآورد گردید. همبستگی ژنتیکی بالا بین روزهای مجاور شیردهی نشان داد که انتخاب بر پایه یکی از روزهای شیردهی می تواند موجب افزایش تولید در روز شیردهی مجاور خود شود. همچنین رکوردهای کل تولید شیر،تولید چربی شیر، سن زایش و فاصله زایش مربوط به سه شیرواری اول برای برآورد وراثت پذیری، همبستگی های ژنتیکی و فنوتیپی با استفاده از مدل حیوانی چند صفته مورد استفاده قرار گرفت. بیشترین وراثت پذیری مربوط به کل تولید شیر در شیرواری دوم (32/0) و کمترین آن مربوط به سن زایش در شیرواری دوم (08/0) محاسبه شد. وراثت پذیری تولید شیر در جامعه مورد مطالعه متوسط رو به بالا بود که نشان دهنده این است که انتخاب می تواند ابزار مناسبی در تغییر میانگین تولید شیر در جمعیت باشد. همبستگی ژنتیکی مثبت و بالای صفات تولید شیر و چربی شیر نشان می دهد که انتخاب گاومیش های با تولید شیر بیشتر سبب افزایش تولید چربی شیر می شود. همبستگی ژنتیکی مثبت و متوسط بین تولید شیر و سن زایش در شیرواری اول بیانگر آن است که انتخاب بر مبنای تولید شیر باعث افزایش سن زایش می شود. با توجه به همبستگی ژنتیکی مثبت و کوچک بین سن زایش و فاصله زایش در شیرواری دوم می توان نتیجه گرفت که انتخاب بر مبنای سن زایش تاثیر چندانی بر روی فاصله زایش ندارد. بنابراین هر یک از صفات مذکور باید مستقل از همدیگر در یک برنامه انتخاب مورد توجه قرار گیرند. کلید واژه ها: گاومیش بومی، وراثت پذیری، همبستگی های ژنتیکی و فنوتیپی، مدل تابعیت تصادفی، مدل حیوانی چند صفته.
جلال زارع سید ضیاء الدین میرحسینی
میوستاتین از اعضای خانواده tgf-? است که نقش مهمی در توسعه عضلات اسکلتی ایفا می کند. این ژن که برروی کروموزوم شماره ? گوسفند قرار گرفته، که دارای ? اگزون و? اینترون است. در برخی نژاد های گوسفند جهش در توالی این ژن تأثیر قابل توجهی بر افزایش وزن بدن و صفات لاشه داشته است. این تحقیق با هدف بررسی چند شکلی موجود در اگزون شماره ? ژن میوستاتین در گوسفند قره گل ایران و ارتباط آن با صفات رشد و با به کارگیری تکنیک pcr-rflp انجام شد. از صد رأس گوسفند قره گل ایستگاه سرخس به طور انفرادی و تصادفی خونگیری به عمل آمد. dna نمونه ها با روش بهینه یافته clotted blood استخراج شد. با استفاده از یک جفت آغازگر طراحی شده، قطعه ??? جفت بازی اگزون ? ژن میوستاتین نمونه ها تکثیر شد .جهت تشخیص ژنوتیپ های ژن میوستاتین، با استفاده از آنزیم محدودالاثر haeiii قطعه تکثیر شده مورد هضم قرار گرفت. تمامی نمونه ها در این جایگاه تک شکل بودند و ژنوتیپ mm را نشان دادند. بر اساس گزارشات موجود و نتایج این بررسی مشاهده می شود که نژاد های ایرانی در جایگاه این ژن دارای چند-شکلی بسیار پایینی هستند در صورتی که نژادهای اروپایی فراوانی بالایی از آلل جهش یافته این ژن را نشان می دهند. پایین بودن فراوانی این ژن در نژاد های ایرانی از اختصاصات ژنتیکی گوسفندان ایرانی محسوب می شود. پارامترهای ژنتیکی صفات وزن تولد (bw)، سه ماهگی (3mw)، شش ماهگی (6mw)، نه ماهگی (9mw) و یک سالگی (yw) در گوسفند ایرانی قره گل با استفاده از روش حداکثر درست نمایی برآورد شد. از اطلاعات وزن بدن که در طی سال-های??-88 در ایستگاه اصلاح نژاد قره گل واقع در سرخس جمع آوری و ثبت شده بود استفاده شد. در این بررسی از ? مدل حیوان مختلف استفاده شد. مقدار وراثت پذیری مستقیم برای هر یک از صفات bw، 3mw، 6mw، 9mw و ywبه ترتیب 20/0- 58/0، 10/?- 27/0، 14/?-20/?، 18/0-26/0 و 18/0-21/0 برآورد شد. همپنین مقدار وراثت-پذیری مادری برای هر یک از صفات به ترتیب 5/?-22/0، 4/0-11/0، 2/?- 6/?، 2/0- 7/? و 1/?-04/? برآورد شد. در مدل های استفاده شده که از اثرات محیطی و ژنتیکی مادری چشم پوشی شد مقدار وراثت پذیری مستقیم برای تمام صفات در حد بالایی برآورد شد. نتایج این بررسی نشان داد که مدل ? که در آن تنها اثر تصادفی، اثر ژنتیکی خود حیوان در نظر گرفته شده است، برآورد دقیق تری برای صفات وزن بدن گوسفند قره گل ایران بدست می آید.
محمود حسین دخت نمهیل سید ضیاالدین میرحسینی
لپتین یک هورمون سیتوکین مشتق از بافت چربی است که در کنترل فیزیولوژیکی برخی واکنش های بیولوژیکی نظیر تنظیم اشتها و مصرف انرژی، ترکیب مواد مغذی بین بافت و ترکیب بدنی، ترشح چندین غده درون ریز، تولید مثل، ایمنی و عملکرد کلیه ها، خون سازی، رگ سازی وغیره دخالت دارد. در این تحقیق رابطه چند شکلی ژن لپتین در گوسفند نـژاد قره گل با استفاده از روش sscp مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 100 راس گوسفند قره گل نگهداری شده در ایستگاه اصلاح نژاد قره گل سرخس به طور تصادفی نمونه خون تهیه و از یک جفت آغازگر اختصاصی برای تکثیر ژن مورد نظر (260 جفت بازی) استفاده شد. محصولات pcr بـرای مشاهده الگوی باندی در روش sscp با ژل پلی اکریل آمید واسـرشته ساز 10% الکتروفورز شدند. در ایـن روش سه آلل a، b و c به ترتیب با فراوانی 575/0، 225/0 و 200/0 و سه ژنوتیپ مختلف شامل aa، ab و ac به ترتیب با فراوانی های 15/0، 45/0 و 40/0 آشکار شدند. آزمون مربع کای نشان داد که جمعیت مورد مطالعه برای این جایگاه در سطح احتمال 01/0 در تعادل هاردی- واینبرگ نیست. وجود انتخاب در آمیزش ها (آمیزش های غیر تصادفی) و همچنین کوچک بودن جمعیت مورد مطالعه می تواند باعث خروج جمعیت از تعادل هاردی-واینبرگ شده باشد. تجـزیه و تحلیل های آمـاری، بیـن چنــد شکلی های ژنوتیپی مشاهده شده و صفت وزن بدن رابطـه معنـی داری (05/0 > p) را نشان نمی دهند. با وجود اینکه در تحقیقات مختلف اثر معنی دار ژن لپتین بر روی صفات رشد برخی نژادهای گوسفند گزارش شده است ولی در این تحقیق اثر معنی داری بین چند شکلی ژن لپتین با صفت وزن بدن در گوسفندان قره گل مشاهده نشد. بنابراین از این ژن نمی توان در اصلاح نژاد ژنتیکی گوسفندان قره گل استفاده کرد.
حسن خان زاده ایوریق نوید قوی حسین زاده
در این پژوهش به منظور برآورد انحراف عملکرد دختران (انحراف تولید دختران) گاوهای هلشتاین ایران و مقایسه آن با برآورد ارزش اصلاحی برای ارزیابی ژنتیکی گاوهای نر و نیز مقایسه مدل حیوانی تکرارپذیر و مدل روزآزمون رگرسیون تصادفی از رکوردهای جمع آوری شده توسط مرکز اصلاح نژاد و بهبود تولیدات دامی کشور طی سال های 1380 تا 1389 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها برای برآورد پارامترهای ژنتیکی، ارزش اصلاحی حیوانات و سایر معیارهای لازم برای محاسبه انحراف تولید دختران با استفاده از نرم افزار wombat و الگوریتم aireml انجام شد. انحراف تولید گاوها و انحراف تولید دختران گاوهای نر با استفاده از دو مدل حیوانی تکرارپذیر برای داده های تصحیح شده برای 305 روز تولید و مدل روزآزمون رگرسیون تصادفی برای داده های روزآزمون برآورد شدند. وراثت پذیری تولید شیر، چربی و پروتئین با مدل حیوانی تکرارپذیر به ترتیب 209/0، 164/0 و 190/0 و با استفاده از مدل روزآزمون رگرسیون تصادفی به ترتیب 106/0 الی 278/0، 053/0 الی 232/0 و 111/0 الی 259/0 برآورد شد. در هردو مدل، انحراف تولید دختران برآورد شده برای گاوهای نر همبستگی بالایی با ارزش اصلاحی آنها داشت. همبستگی انحراف تولید دختران با ارزش اصلاحی گاوهای نر برای هر سه صفت مورد مطالعه و با استفاده از هر دو مدل به تعداد دختران گاو نر بستگی داشت و با افزایش تعداد دختران میزان همبستگی نیز افزایش یافت. با افزایش دوره های شیردهی دختران در مدل تکرارپذیری و نیز با افزایش تعداد رکوردهای روزآزمون در مدل رگرسیون تصادفی، این همبستگی افزایش یافت. همبستگی انحراف تولید دختران با ارزش اصلاحی گاوهای نر برای هر سه صفت مورد مطالعه با مدل رگرسیون تصادفی به طور معنی داری بیشتر از مدل تکرارپذیری بود. از آنجایی که انحراف تولید دختران به عنوان یک مقیاس اضافی از شایستگی ژنتیکی حیوانات در نظر گرفته می شود، همبستگی آن با ارزش اصلاحی دارای اهمیت ویژه ای است. بنابراین می توان خاطر نشان کرد که همبستگی بالا می تواند نشان دهنده دقت بالای مدل باشد. بنابراین همچنانکه تحقیقات قبلی دقت بالاتر مدل رگرسیون تصادفی روزآزمون را در سطح برآورد پارامترها و ارزش های اصلاحی اثبات کرده بودند با توجه به نتایج این تحقیق می توان بیان کرد که مدل رگرسیون تصادفی در سطح برآورد انحراف تولید دختران گاوهای نر نیز دقیق تر می باشد
فرشته کنعانی سرچشمه عبدالاحد شادپرور
در این تحقیق از یک مدل قطعی برای شبیه سازی برنامه های مختلف آزمون نتاج با هدف تعیین ترکیب بهینه عوامل موثر بر رشد ژنتیکی برنامه انتخاب متناسب با شرایط جامعه گاو های هلشتاین ایران استفاده شد. سه نوع تابع هدف انتخاب که ترکیبی از صفات تولید شیر، درصد چربی شیر و طول عمر بود تعریف و به ازای هر کدام پنج نوع شاخص انتخاب با استفاده از صفات تولیدی و صفات تیپ همبسته با طول عمر تشکیل شد. نوع شاخص بر رشد ژنتیکی سالانه تابع هدف تأثیر داشت و در هر سه تابع هدف توسعه یافته ترین شاخص که در برگیرنده تولید شیر، درصد چربی شیر، ارتفاع پستان عقب و اتصال پستان جلو بود، بیش ترین رشد ژنتیکی را نشان داد که برابر 2357/0، 2357/0 و 1462/0 انحراف معیار تابع هدف، به ترتیب برای تابع 1، 2 و 3 بود. در تابع هدف سوم که در بر گیرنده صفت طول عمر به همراه صفات تولیدی بود، کم ترین رشد ژنتیکی نسبت به انحراف معیار تابع هدف به دست آمد که علت آن وراثت پذیری پایین طول عمر بود. تعداد بهینه دختر به ازای هر گاو نر جوان و ظرفیت آزمون نتاج، به عنوان دو عامل موثر بر رشد ژنتیکی، تحت سه نوع تابع هدف مورد بررسی قرار گرفت و برای تابع هدف 3 به ترتیب برابر 86 و 5/0 بود. برای دو تابع دیگر که فاقد صفت طول عمر بودند این مقادیر کمتر و به ترتیب برابر 73 و 4/0 بود. این نتایج نشان داد که حضور صفت طول عمر در تابع هدف بر روی ساختار بهینه برنامه آزمون نتاج تأثیر می گذارد.
محمد حسین سلیمی اسطلکی نوید قوی حسین زاده
هدف اصلی این تحقیق، برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت سخت زایی و ارتباط ژنتیکی آن با صفات تولیدی و تولید مثلی در گاوهای هلشتاین ایران بود. بدین منظور، داده های مربوط به سال های 1390- 1370، از مرکز اصلاح نژاد دام کشور تهیه شد که پس از ویرایش شامل 831,132 رکورد از نحوه ی زایش تلیسه ها (نمره سخت زایی)، 203,183 رکورد صفات تولید شیر شامل تولید شیر تصحیح شده برای 305 روز، تولید چربی شیر تصحیح شده برای 305 روز و تولید پروتئین شیر تصحیح شده برای 305 روز، و 199,129 رکورد صفات تولیدمثلی شامل روزهای زایش تا اولین تلقیح (dfs)، روزهای باز (do) و فاصله-ی بین دو زایش (ci) بود. از مدل های خطی و آستانه ای حیوانی به صورت تک متغیره و دو متغیره برای آنالیز صفات استفاده شد. از روش بیزی و نمونه گیری گیبس برای آنالیز آستانه ای استفاده گردید. به طورکلی، وراثت پذیری سخت زایی در مدل های خطی (اعم از تک متغیره و دو متغیره)، 001/0 تا 0316/0 برای اثرات مستقیم و 0004/0 تا 002/0 برای اثرات مادری برآورد شد. این مقادیر وراثت پذیری در مدل آستانه ای بزرگ تر بود و 056/0 تا 081/0 برای اثرات مستقیم، و 018/0 برای اثرات مادری برآورد گردید. همبستگی ژنتیکی بین اثرات مستقیم و مادری سخت زایی در مدل های مختلف، 36/0- تا 45/0- به دست آمد. همبستگی ژنتیکی بین اثرات مستقیم سخت زایی و صفات تولیدی در آنالیزهای مختلف، از 98/0- در تجزیه با تولید شیر، تا 023/0 در تجزیه با تولید چربی شیر به دست آمد. این همبستگی برای سخت زایی و صفات تولیدمثلی، در مدل های مختلف، نزدیک به صفر (منفی) بود. با توجه به همبستگی منفی بین اجزای مستقیم و مادری سخت زایی، استفاده از یک شاخص انتخاب می تواند در جهت افزایش بهره وری هر دو جزء مستقیم و مادری سخت زایی مفید باشد. همبستگی ژنتیکی منفی بین اثرات مستقیم سخت زایی با تولید شیر و پروتئین شیر، نشان دهنده ی کاهش عملکرد تولیدی حیوان، بعد از بروز سخت زایی است. همچنین، نتایج نشان دهنده ی اهمیت واریانس محیطی و مدیریت گله برای صفت سخت زایی و صفات تولیدمثلی، برای حصول بهبود عملکرد حیوان است.
ندا حیدر پور چاکلی سید حسین حسینی مقدم
کلمات کلیدی: افزایش تحمل هیبریدهای کرم ابریشم در شرایط استرس حرارتی یکی از اهداف اصلاح نژادی می باشد. با این حال مکانیسم تحمل در کرم ابریشم به خوبی توصیف نشده است. در این تحقیق چهار هیبرید 104×103، 103×104، 110×107 و 107×110 در ابتدای فصل پاییز 1390 پرورش داده شد تا ضمن اندازه گیری بیان ژنی یکی از مهم ترین پروتئین های شوک حرارتی (shsp19.9) کرم ابریشم، اثر آمیزش های دوطرفه بر بیان ژنی بررسی شود. بافت چربی در چهار زمان صفر، دو، چهار و 24 ساعت پس از اعمال شوک حرارتی جمع آوری و پس از استخراج rna و ساختcdna از نمونه های شاهد (نمونه های بدون شوک حرارتی) و نمونه های تیمار حرارتی 45 درجه ی سانتی گرادی به مدت 35 دقیقه، کمیت بیان ژن shsp19.9 به-عنوان ژن هدف نسبت به ژن rpl27a به عنوان ژن مرجع، به روش qrt-pcr، به وسیله ی دستگاه real-time pcr اندازه گیری شد. به منظور بررسی اثر فصل بر بیان ژن shsp19.9، دو هیبرید 103×104 و 107×110 در فصل بهار نیز پرورش داده شد. آنالیز واریانس نشان داد هیبرید 110×107 بیش ترین مقدار بروز و هیبرید 103×104 کم ترین میران بیان را در بین هیبریدهای مورد بررسی داشته است (0001/0>p). از طرفی هیبریدهای با منشا کره ای (110×107 و 107×110) در مقایسه با هیبریدهای با منشا ژاپنی (104×103 و 103×104) به مراتب حساس تر می باشند. بررسی آمیزش های معکوس نشان داد که هیبریدهای با پایه ی مادری ژاپنی (104×103 و 110×107) نسبت به هیبریدهای با پایه ی مادری چینی (103×104 و 107×110)، حساسیت بیش تری نسبت به افزایش دما دارند، چرا که با قرار گرفتن در شرایط تنش، بروز بیش تری داشته و با تولید shsp19.9، به عنوان محافظت کننده ی مولکولی، سلول را از آسیب های ناشی از تنش حفظ می کنند. ساعت دو بیشترین و ساعت 24 کمترین میزان بروز ژن را نشان داد (0001/0>p). اثر فصل نیز بر روی دو هیبرید متفاوت و معنی دار بود.
مریم کاظمی میانگسکری مجید متقی طلب
در روز 18 جوجه کشی 400 عدد تخم مرغ نطفه دار سویه گوشتی راس 308 وزن کشی شده و به 4 گروه آزمایشی با توزیع وزنی مشابه در قالب طرح کاملا تصادفی تقسیم شدند. هر گروه آزمایشی شامل 4 تکرار و هر تکرار شامل 25 عدد تخم مرغ بود. به مایع آمنیوتیک هر تخم مرغ یک میلی لیتر از محلول های آزمایشی تزریق شد. گروه شاهد فاقد ماده تزریقی و محلول های آزمایشی مورد استفاده شامل، 1 گرم در لیتر بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات در محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم، 150 گرم در لیتر گلوکز در محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم، و محلول 5 گرم در لیتر کلرید سدیم. پس از تفریخ، جوجه ها شمارش و توزین شده و به سالن پرورش منتقل و تا روز 42 پرورش داده شدند. عملکرد واحدهای آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی به صورت هفتگی ثبت و ضریب تبدیل نیز محاسبه گردید. گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات مورد استفاده در این آزمایش درصد جوجه درآوری را کاهش داد(05/0p<). تزریق گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات به تخم مرغ ها در مقایسه با گروه شاهد وزن بدن جوجه های تفربخ شده و نسبت وزن بدن جوجه های تفربخ شده به تخم مرغ های نطفه دار را افزایش داد(05/0p<). تزریق هر یک از مواد مورد استفاده در این آزمایش اثر معنی داری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت)05/0p>.). تزریق بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات سبب افزایش طول و مساحت پرزها ی روده نسبت به گروه شاهد در روز 21 و 42 بعد از تفریخ شد. (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد که تزریق گلوکز و بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات قابلیت بهبود برخی فراسنجه های عملکردی و ریخت شناسی جوجه های گوشتی را دارد.
انوشیروان جعفرزاده حسن درمانی کوهی
این تحقیق به منظور بررسی اثر پودر ژل آلوئه ورا بر عملکرد، صفات لاشه، ایمنی و میکروفلور مستقر در ایلیوم بلدرچین ژاپنی انجام شد. در این آزمایش از تعداد 700 قطعه بلدرچین یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار، 5 تکرار و 35 قطعه پرنده در هر تکرار به مدت 42 روز استفاده شد. تیمارها عبارت بودند از: 1) تیمار شاهد: جیره شاهد (صفر درصد پودر ژل آلوئه ورا)، 2) جیره شاهد + 1/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا، 3) جیره شاهد + 2/0درصد پودر ژل آلوئه ورا و 4) جیره شاهد + 3/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، در رابطه با خوراک مصرفی، ضریب تبدیل و افزایش وزن تفاوت معنی داری در بین تیمارها مشاهده نشد (05/0<p). صفات لاشه در بین تیمارها فقط در مورد وزن سینه (درصد از وزن زنده) و بازده لاشه معنی دار بود و تیمار 2/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا با تیمار شاهد و تیمار 3/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا تفاوت معنی داری داشت (05/0p<). در مورد وزن لاشه و وزن نسبی ران، سنگدان و کبد در بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). وزن دئودنوم تیمار شاهد نسبت به تیمار 1/0 و2/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا افزایش معنی داری نشان داد (05/0p<). وزن ژژنوم و ایلیوم در بین تیمارها تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0<p). در مورد اندام های لنفوییدی، وزن تیموس تیمار 3/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود و این تفاوت معنی دار بود (05/0p<). برای وزن بورس فابریسیوس و طحال، تفاوت بین تیمار ها معنی دار نبود (05/0< p)، ولی با افزایش سطح مصرف پودر ژل آلوئه ورا، وزن نسبی این اندام ها افزایش نشان داد. تیتر آنتی بادی کل و igg علیه گلبول قرمز گوسفند(srbc)، اگرچه در تیمار 3/0درصد پودر ژل آلوئه ورا نسبت به سایر تیمار ها بیشتر بود، ولی این تفاوت ها معنی دار نبود (05/0<p). میزان آنتی بادیigm علیه گلبول قرمز گوسفند (srbc) در تیمار 3/0درصد پودر ژل آلوئه ورا نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود (05/0p<). با افزایش سطح مصرف پودر ژل آلوئه ورا تعداد باکتری های لاکتوباسیلوس افزایش یافتند که در این رابطه تفاوت تیمار3/0 درصد پودر ژل آلوئه ورا با تیمار شاهد معنی دار بود (05/0p<). تفاوت شمار لاکتوباسیلوس ها بین تیمار های 1/0، 2/0و 3/0 پودر ژل آلوئه ورا معنی دار نبود (05/0<p). تعداد باکتریهای اشرشیاکلی با افزایش سطح مصرف آلوئه ورا کمتر شد ولی تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p).
بهاره اعتقادی نوید قوی حسین زاده
هدف این مطالعه بررسی میزان همخونی در جمعیت و تأثیر همخونی روی عملکرد رشد و تولیدمثل و هم چنین برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن تولد (bw)، وزن سه ماهگی (3mw)، وزن شش ماهگی (6mw)، میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا سه ماهگی (adga)، میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شش ماهگی (adgb)، میانگین افزایش وزن روزانه از سه ماهگی تا شش ماهگی (adgc) و هم چنین نسبت های کلیبر منطبق با افزایش وزن های روزانه فوق الذکر (kra، krb و krc)، تعداد همزادان در زمان تولد (lsb)، تعداد همزادان در سه ماهگی (lsw)، میانگین وزن همزادان در تولد (lmwlb)، میانگین وزن همزادان در سه ماهگی (lmwlw)، مجموع وزن همزادان در تولد (tlwb) و مجموع وزن همزادان در سه ماهگی (tlww) با استفاده از رکوردهای جمع آوری شده توسط سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در فاصله سال های 1373 تا 1390 بود. وراثت پذیری صفات bw، 3mw، 6mw، adga، adgb،adgc ، kra، krb و krc به ترتیب 041/0±14/0، 06/0±29/0، 071/0±43/0، 074/0±79/0، 033/0±18/0، 029/0±06/0، 027/0±25/0، 045/0±53/0 و 049/0±07/0 برآورد گردید. برآورد وراثت پذیری این صفات نشان می دهد که امکان موفقیت در اثر انتخاب برای این صفات وجود دارد. وراثت پذیری صفات lsb وlsw به دلیل خطای استاندارد بالا، صفر درنظر گرفته شد(به ترتیب 025/0±0001/0 و 017/0±0001/0). وراثت پذیری lmwlw، tlwb و tlww به ترتیب020/0±010/0، 035/0±012/0 و 022/0±034/0 برآورد گردید. همبستگی های ژنتیکی بین صفات وزن بدن، میانگین افزایش وزن روزانه و نسبت کلیبر از 48/0- تا 94/0 و همبستگی محیطی بین آنها از 55/0- تا90/0 و نیز همبستگی ژنتیکی بین صفات تولیدمثل از 99/0- تا 99/0 و همبستگی محیطی بین آنها از 03/0- تا 98/0 برآورد شد. قدر مطلق تفاوت همبستگی های ژنتیکی و محیطی بین صفات وزن بدن، میانگین افزایش وزن روزانه و نسبت کلیبرکم بود پس می توان نتیجه گرفت که در شرایط فعلی استفاده از مدل های چندصفتی در ارزیابی ژنتیکی این نژاد قابل توصیه نیست. ارزش های اصلاحی حیوانات در سال های مختلف نوسان داشته است. اثر همخونی بر تمامی صفات رشد به جز وزن تولد، وزن سه ماهگی و میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا سه ماهگی مثبت بود. در تمامی صفات تولید مثل به جز تعداد همزادان در زمان تولد، همخونی سبب کاهش عملکرد تولیدمثلی شده است. گروه های مختلف همخونی در صفات مورد مطالعه به تفکیک جنس بره و تیپ تولد معنی دار شدند. تغییرات ضریب همخونی از سال 1381 به بعد روندی صعودی دارد که علت آن بالا بودن تلاقی های خویشاوندان نزدیک در این سال ها می باشد.
رویا یاوری فرد نوید قوی حسین زاده
به منظور بررسی اثر همخونی بر صفات رشد و تولیدمثل از اطلاعات 10275 رکورد گوسفند نژاد مهربان که طی سال های 1374 تا 1390 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد این گوسفند واقع در شهرستان همدان جمع آوری شده بود استفاده شد. به منظور ویرایش داده ها و استخراج فایل های نهایی برای برآورد پارامترهای ژنتیکی و بررسی اثر همخونی بر صفات، از نرم افزاری های excel 2007 و fox pro 8.0، برای آنالیز آثار ثابت از رویهglm نرم افزار آماریsas ، جهت بررسی روند ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد و اثر 1% تغییر همخونی بر صفات رشد و تولیدمثل از رویه reg نرم افزار sas استفاده گردید و برای ارزیابی ژنتیکی و پیش بینی ارزش اصلاحی صفات از نرم افزار wombat و جهت بررسی ساختار جمعیت از نرم افزار cfc و برای محاسبه ی همخونی حیوانات از نرم افزارهای cfcو inbupgf90 استفاده شد. همه ی برآوردها برای صفات رشد شامل: وزن تولد، وزن شیرگیری، وزن شش ماهگی، وزن نه ماهگی، وزن یکسالگی, میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا نه ماهگی، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا یکسالگی، نسبت کلیبر از تولد تا شیرگیری، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا نه ماهگی، میانگین افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا یکسالگی و صفات تولیدمثل شامل: تعداد همزادان در زمان تولد، تعداد همزادان در زمان شیرگیری، میانگین وزن همزادان در تولد، میانگین وزن همزادان در زمان شیرگیری، مجموع وزن همزادان در زمان تولد و مجموع وزن همزادان در زمان شیرگیری تحت مدل حیوان انجام شد. وراثت پذیری صفات رشد به ترتیب ذکرشده، به ترتیب 04/0±25/0، 05/0±46/0، 08/0±59/0، 08/0±57/0، 08/0±11/0، 13/0±50/0، 14/0±37/0، 13/0±29/0، 09/0±15/0، 04/0±14/0، 008/0±13/0، 05/0±16/0 و 009/0±12/0 برآورد گردید. برآورد وراثت پذیری این صفات نشان می دهد که امکان موفقیت در اثر انتخاب برای این صفات وجود دارد. برای تجزیه صفات وزن بدن مدل تک صفته مناسب تر است و در صورت انتخاب مستقیم، صفت وزن شش ماهگی مناسب ترین صفت می باشد. با اعمال اثر همخونی وراثت پذیری صفات تولیدمثل به ترتیب ذکرشده، به ترتیب 04/0± 16/0، 04/0±14/0، 01/0±03/0، 04/0±16/0، 04/0±06/0 و 05/0±18/0 برآورد گردید. برآورد وراثت پذیری پایین نشان می دهد انتخاب مستقیم برای این صفات نمی تواند موثر باشد. در این نژاد فاصله نسل 67/2 سال و متوسط همخونی 69/1% برآورد شد. در طی سال های مورد مطالعه کاهش تغییرات همخونی مشاهده شد. در صفات تولیدمثلی بجز صفت مجموع وزن همزادان در زمان شیرگیری که اثر همخونی بر آن معنی دار نشد، اثر همخونی بر بقیه صفات معنی دار شد. در این نژاد همخونی روی صفات رشد و تولیدمثل موثر است در نتیجه برای طراحی برنامه اصلاح نژادی مناسب برای این نژاد باید این مساله مورد توجه و در صورت لزوم کنترل شود.
یاسر شفیعی منش مجید متقی طلب
به منظور بررسی اثرات تزریق پیریدوکسین، متیونین و ترکیب آنها در تخم مرغ های مادر گوشتی بر میزان جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه و صفات تولیدی این مطالعه انجام شد. در روز 18 جوجه کشی، 400 عدد تخم مرغ بارور از مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 توزین و در قالب طرح کاملا تصادفی در 5 گروه آزمایشی با 4 تکرار و هر تکرار شامل 20 عدد تخم مرغ تقسیم شدند. تیمارها شامل کنترل منفی (negative control: nc)، کنترل مثبت (positive control: pc)، تزریق 5/0 میلی لیتر ویتامین پیریدوکسین ( b6)، تزریق 5/0 میلی لیتر متیونین (met)، تزریق 5/0 میلی لیتر پیریدوکسین به همراه متیونین (b6+met) بودند. پس از تفریخ، جوجه ها شمارش، توزین و به سالن پرورش منتقل و تا روز 42 پرورش یافتند. از عملکرد واحد های آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی به صورت هفتگی رکورد برداری و ضریب تبدیل غذا نیز محاسبه گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تزریق محلول های مورد آزمایش به داخل مایع آمنیوتیک در روز 18 انکوباسیون بر میزان جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه تأثیر معنی داری نداشت (05/0<p)، اما از نظرخوراک مصرفی در سن 3-0 هفتگی بین تیمار b6+met باعث بهبود خوراک مصرفی نسبت به تیمار pc شده بود (05/0>p). اثر محلول های مورد آزمایش بر صفات لاشه تاثیری نداشت(05/0<p).استنتاج نهایی این است که تزریق ویتامین پیریدوکسین، متیونین و ترکیب آنها بر درصد جوجه درآوری، وزن جوجه یکروزه، ضریب تبدیل خوراک و صفات لاشه تفاوت معنی داری نداشت، اما روی میانگین خوراک مصرفی و افزایش وزن دارای تفاوت معنی داری بود.
رضا سید شریفی عبدالاحد شادپرور
در این تحقیق به کمک زبان برنامه نویسی رایانه ای matlab یک مدل زیست اقتصادی شبیه سازی شد. سامانه اقتصادی گله گاو شیری به مولفه های درآمدی و هزینه ای تجزیه شده و هر کدام از این مولفه ها نیز به زیر بخش های دیگری تقسیم شدند. برای تعیین ارزشهای اقتصادی سود سالیانه گله (tp1) بصورت عددی برای تمام گروههای سنی 2 تا 10ساله بصورت میانگین وزنی محاسبه شد. سپس سود سالیانه گله بعد از افزایش یک واحد در سطح عملکرد صفت مورد بررسی مجددا بصورت میانگین وزنی برای تمام گروههای سنی محاسبه شد(tp2) ، از تفاوت tp2-tp1 ارزش اقتصادی صفات مورد نظر حاصل گردید. همچنین به منظور بررسی اثر تغییر عوامل سیستم تولید بر اهمیت اقتصادی صفات و تعیین جهت تغییر ژنتیکی در آینده از روش آنالیز حساسیت استفاده گردید. مهمترین هدف در پرورش گاو شیری حداکثرسازی سود گله است و لازمه این عمل بهینه کردن تصمیمات جایگزینی و حذف می باشد. از مدل برنامه ریزی پویا برای تعیین سیاست بهینه جایگزینی تحت شرایط بازار ایران در طی سال 1391 استفاده شد. که در این تکنیک گاوها را توسط متغیرهای وضعیتی شامل دوره شیردهی، توان تولیدی و تولید مثلی طبقه بندی نموده و تابع هدفی برای حداکثر سازی ارزش خالص کنونی دامها در طول یک افق برنامه ریزی با 10 دوره شیردهی تعریف گردید. تصمیم به حذف بهینه دام با مقایسه ارزش کنونی جریان نقدینگی آینده گاو حاضر در گله با ارزش کنونی جریان نقدینگی تلیسه جایگزینش محاسبه شد و حیوانی که بیشترین ارزش در زمان حال را داشت جایگاه را بخود اختصاص داد. متوسط سن بهینه گله (فاصله زمانی بین اولین زایش تا حذف) با استفاده از شبیه سازی مارکف 99/4 سال حاصل شد. بررسی تابع هدف بهینه در حالات مختلف نشان داد افزایش سطح تولید و کاهش فاصله بین دو زایش سبب افزایش ارزش خالص فعلی مورد انتظار گاوها می شود. اثر تغییرات قیمت تلیسه، شیر و نرخ تنزیل بر عمر بهینه گله مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد که با افزایش قیمت تلیسه، کاهش قیمت شیر و افزایش نرخ تنزیل درصد حذف کاهش و عمر بهینه گله افزایش می یابد. پس از بهینه کردن سیستم تولید برای سیاستهای جایگزینی و حذف در سطح گله برای محاسبه ارزش اقتصادی یک صفت یک واحد به میانگین صفت مورد نظر اضافه شده و با توجه به این تغییر، سیستم تولید مجددا بهینه شد. ارزش حال سیستم در شرایط بهینه قبل و بعد از ایجاد تغییر صفت محاسبه گردید و از اختلاف آن ها ارزش اقتصادی صفات حاصل شد. دلیل تفاوت ارزشهای اقتصادی صفات در شرایط بهینه در مقایسه با شرایط نابهینه بدلیل اعمال استراتژی جایگزینی بهینه دام است بطوری که سیاست دامدار در جایگزینی سود را تحت تاثیر قرار می دهد. برای بهبود سود آوری آینده گاو تصمیم گیری به حذف دام بایستی براساس درآمدهای پیش بینی شده آینده گاو باشد.
مجتبی رضایی سید ضیاءالدین میرحسینی
امروزه می توان با استفاده از ژن های کاندیدا حیوانات را برای صفات مورد نظر انتخاب و سبب پیشرفت ژنتیکی شد. چند شکلی های متعددی از ژن لپتین به عنوان یک ژن کاندیدا در گاو کشف شده اند که با صفات تولید شیر در گاو در ارتباط اند. در این پژوهش به منظور ارزیابی ارتباط چند شکلی جایگاه ژن لپتین با صفات تولید شیر در گاوهای بومی گیلان از 100 رأس گاو ماده بومی مربوط به گله های اقماری استان گیلان نمونه های خون جمع آوری شد. dna به روش نمکی بهینه یافته استخراج شد. با به کار گیری روش pcr و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، قطعه ای به طول 522 جفت باز از ناحیه اینترون 2 و اگزون 3 ژن لپتین تکثیر شد. محصولاتpcr با آنزیم محدودگر bsaa i مورد هضم قرار گرفت. دو آلل a و b به ترتیب با فراوانی 455/0 و 545/0 و سه ژنوتیپ aa، ab و bb به ترتیب با فراوانی 19/0، 53/0 و 28/0 برای ژن لپتین در جمعیت مورد بررسی شناسایی شد. بر اساس نتایج آزمون مربع کای، جمعیت مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ قرار داشت. ارتباط ژنوتیپ ها با صفات تولیدی شیر بر اساس یک مدل خطی و با استفاده از نرم افزار sas بررسی شد. مقایسه میانگین حداقل مربعات در این جایگاه نشان داد که اثر چند شکلی lep-bsaa i بر صفات تولید شیر، درصد چربی و پروتئین شیر معنی دار است (01/0p<). بر این اساس، گاوهایی با ژنوتیپ ab نسبت به گاوهایی با ژنوتیپ های aa و bb به ترتیب به میزان 17/1 و 69/0 کیلوگرم در روز تولید شیر بیشتری داشتند و ژنوتیپ aa نسبت به ژنوتیپ ab به میزان 28/0 و 17/0 درصد به ترتیب درصد چربی و پروتئین شیر بیشتری داشت (01/0p<). بر اساس یافته های این تحقیق چند شکلی در جایگاه های ژن لپتین می تواند به عنوان یک معیار انتخاب جهت بهبود صفات اقتصادی در گاو بومی گیلان استفاده شود.
نوید قوی حسین زاده ضیاءالدین میرحسینی
استفاده از اطلاعات مولکولی باعث بهبود سرعت پیشرفت ژنتیکی به¬ویژه در حیوانات با فاصله نسل طولانی مانند گاو شده است. روش ژن کاندیدا برای استفاده در جمعیت¬های طبیعی بسیار مناسب است. ژن¬های کاندیدا ژن¬هایی هستند که اثر محصولات این ژن¬ها بر صفات تولیدی از لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشمیایی به اثبات رسیده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی ارتباط چند شکلی جایگاه ژن کاپاکازئین با صفات تولید شیر در گاوهای بومی گیلان از 100 رأس گاو ماده بومی مربوط به گله¬های اقماری استان گیلان استفاده شده از هر گاو به¬صورت تصادفی حدود 4 نا 6 میلی¬لیتر خون از ورید وداج گردن به¬وسیله لوله خلا (ونوجکت) گرفته شد. نمونه¬ها در لوله¬های حاوی ماده edta تا زمان استخراج dna در دمای 20- سانتی¬گراد ذخیره گردید. dna به روش شستشوی نمکی بهینه شده استخراج گردید. روش pcr-rflp برای تکثیر و هضم قطعه 350 جفت باز جایگاه اگزون 4 ژن کاپاکازئین به¬کار گرفته شد. هضم محصولات حاصل از pcr در کاپاکازئین با آنزیمi hinf صورت گرفت. به طور کلی فراوانی ژنوتیپی مشاهده شده aa و ab به¬ترتیب 48/0 و 52/0 بود و فراوانی آلل a و b به¬ترتیب 74/0 و 26/0 محاسبه گردید. براساس نتایج آزمون مربع کای، جمعیت مورد بررسی در تعادل هاردی-واینبرگ قرار نداشت. ارتباط ژنوتیپ¬ها با صفات تولیدی شیر بر اساس یک مدل خطی و با استفاده از نرم افزار sas بررسی شد. مقایسه میانگین حداقل مربعات در این جایگاه نشان داد که اثر چند شکلی csn-hinf i بر صفات تولید شیر، درصد چربی و پروتئین شیر معنی¬دار است (01/0p<). بر این اساس، گاوهایی با ژنوتیپ aa نسبت به گاوهایی با ژنوتیپ ab به میزان 81/0 کیلوگرم در روز تولید شیر بیشتری داشتند و ژنوتیپ ab نسبت به ژنوتیپ aa به میزان 1/0 و 14/0 درصد به¬ترتیب درصد چربی و پروتئین شیر بیشتری داشت (01/0p<). با توجه به اینکه مطالعات انجام شده در نژادهای مختلف بیانگر ارتباط چند شکلی جایگاه ژن کاپاکازئین با برخی صفات اقتصادی گاوهای شیری است، بررسی این ارتباط در گاوهای بومی استان گیلان می¬تواند زمینه¬ساز استفاده از این نشانگر ژنتیکی در به¬نژادی دام¬های بومی محسوب شود.
آرش صوبر پوررجبی قاضیانی ضیاءالدین میرحسینی
چکیده ارزیابی فراسنجه¬های بیوشیمیای خون و شیر همواره به عنوان شاخص¬هایی برای چگونگی سلامت حیوان و محصولات لبنی مرغوب مورد توجه بوده¬اند. برای بررسی ارتباط ژنوتیپ¬های مختلف ژن کاپا-کازئین با فراسنجه¬های خونی 126 راس گاو بومی گیلان از هر دو جنس به طور تصادفی و انفرادی خونگیری به عمل آمد. با استفاده از روش بهینه شده نمکیdna نمونه¬ها استخراج شد. برای اندازه¬گیری سطوح گلوکز، اوره، کلسترول، تری¬گلیسرید و تیروکسین از پلاسمای خون استفاده شد. با بهره¬گیری از آغازگر اختصاصی، قطعه bp350 از ژن کاپا-کازئین تکثیر شد. با توجه به نتایج بدست آمده از آنالیز داده¬های حاصل از هضم محصولات تکثیر شده ژن کاپا- کازئین توسط آنزیم hinf i در گاو بومی گیلان چند شکلی مشاهده شد. آلل a در جایگاه kcn-hinf شامل دو نقطه برشی و درنتیجه سه باند با اندازه¬های 84، 132 و 134 جفت باز ولی آلل bیک نقطه برش و دو باند 266و84 جفت باز دارد. دو آلل ¬a و b به ترتیب با فراوانی¬ها 726/0، 274/0 و دو ژنوتیپ¬ aa و ab به ترتیب با فراوانی 452/0، 548/0در جمعیت مشاهد شد. احتمالا به دلیل کم بودن تعداد نمونه¬ها و فراوانی کم آلل b، ژنوتیپ bb در جمعیت دیده نشد. جمعیت از نقطه نظر این جایگاه ژنی در تعادل هاردی- واینبرگ قرار نداشت که می¬تواند به مهاجرت، انتخاب و یا تعداد نمونه¬ها مربوط باشد. . از نظر اوره و تری گلیسیرید بین دو جنس تفاوت معنی¬داری وجود نداشت (05/0>p). ژنوتیپ¬های aa و ab ژن کاپا-کازئین در گاو بومی گیلان از نظر غلظت فراسنجه¬های خونی گلوکز، اوره، کلسترول، تری¬گلیسرید و تیروکسین تفاوت معنی¬داری با یکدیگر نداشتند(05/0>p). با توجه به مشاهدات و نتایج حاصل چند شکلی ژن کاپا-کازئین به تنهایی نمی¬تواند نشانگر مناسبی برای غلظت این قبیل فراسنجه¬های خونی گاو بومی گیلان باشد. کلمات کلیدی: پلی¬مورفیسم، کاپا-کازئین، فراسنجه¬های خونی، گاو بومی گیلان
زهرا چیتی محمد روستایی علی مهر
به منظور بررسی اثر اسانس دانه گشنیز بر عملکرد تولیدی، صفات لاشه و میکرو فلور روده از 280 قطعه جوجه یک روزه استفاده شد. روز هفتم جوجه¬ها به 7 گروه و هر گروه به 4 قسمت (تکرار) 10 قطعه¬ای تقسیم شدند. به آب آشامیدنی هر گروه مقدار صفر،50، 100، 150، mg/l 300 اسانس گشنیز، mg/l 50 امولسیون کننده، mg/l50 باسیتراسین اضافه شد. مصرف خوراک روزانه، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی اندازه¬گیری شد. به منظور تعیین نسبت اجزای لاشه و جمع¬آوری محتویات ایلئوسکال، دو پرنده از هر گروه در روز 42 ذبح شد و سپس نمونه¬ها برای انجام آزمایش در دمای 20- ذخیره شد. تعداد پرگنه¬ها (cfu/g) باکتری¬های اشرشیاکلی، کلی¬فرم و لاکتوباسیلوس نمونه¬ها تعیین شد. نتایج نشان داد که اسانس دانه گشنیز تاثیر معنی¬داری بر عملکرد تولیدی نداشت (05/0p>). پرگنه لاکتوباسیلوس به دست آمده از تیمار100 و 150 میلی¬گرم اسانس گشنیز (به ترتیب 90/7 ،52/8) بیشتر از شاهد (1/6) بود (05/0p<) و سایر تیمارها با شاهد تفاوتی را نشان ندادند (05/0p>). تعداد پرگنه اشرشیا کلی به دست آمده از تیمار 100 و150 میلی¬گرم اسانس گشنیز (به ترتیب 36/5، 38/5 ) کمتر از شاهد (06/7) بود (05/0p<) و تیمار حاوی امولسیون کننده و شاهد از نظر تعداد پرگنه اشرشیا کلی تفاوتی را نشان ندادند (05/0p>). تعداد پرگنه کلی¬فرم به دست آمده از تیمار 100 ،150، 300 و باسیتراسین (به ترتیب35/6، 92/5، 68/6 و 12/6) کمتر از شاهد (07/8) بود (05/0p<) و تیمار حاوی امولسیون کننده و شاهد از نظر تعداد پرگنه کلی¬فرم تفاوتی را نشان ندادند (05/0p>). بنابراین اسانس دانه گشنیز بدون اثر بر عملکرد تولیدی سبب کاهش باکتری¬های کلی¬فرم و اشرشیاکلی و افزایش لاکتوباسیل روده جوجه¬های گوشتی شد.
مونا دژم خوی حسن درمانی کوهی
تعداد 320 قطعه جوجه گوشتی یک روزه در قالب آزمایش فاکتوریل (2×2×2) با دو سطح تراکم جیره (جیره براساس کاتالوگ راس 308 و جیره رقیق شده: 95 % از سطح پیشنهادی کاتالوگ)، دوسطح نوع جیره (جیره برپایه دانه ذرت و جیره برپایه دانه گندم) و دو سطح از پری¬بیوتیک (صفر و 2/0 درصد) در یک طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار به 32 واحد آزمایشی اختصاص یافتند. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، هیچ یک از اثرات اصلی و متقابل تراکم جیره، نوع جیره و پری¬بیوتیک بر خوراک مصرفی معنی¬دار نبود (05/0p<). در رابطه با افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک از میان اثرات اصلی درکل دوره تنها اثر سطوح تراکم جیره معنی¬دار بود (05/0p<)، جوجه¬های تغذیه شده با جیره¬های بر اساس کاتالوگ بیشترین افزایش وزن وکمترین ضریب تبدیل را داشتند. هیچ یک از اثرات متقابل دو طرفه و سه طرفه تراکم جیره، نوع جیره و پری¬بیوتیک بر افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل در کل دوره پرورش معنی¬دار نبود (05/0p>). اثرات اصلی و اثرات متقابل سه طرفه تراکم جیره، نوع جیره و پری¬بیوتیک بر شمار اشرشیاکلی در 28 روزگی معنی¬دار نبود (05/0p>). اثر متقابل دو طرفه نوع جیره × پری¬بیوتیک بر شمار اشرشیاکلی در 28 روزگی معنی¬دار بود (05/0p<) و جوجه¬های تغذیه شده با جیره حاوی دانه ذرت بدون پری¬بیوتیک بیشترین شمار باکتری اشرشیاکلی را داشتند. اثرات اصلی هر سه عامل بر شمار لاکتوباسیل¬ها در 28 روزگی معنی¬دار بود (05/0p<). استفاده از جیره رقیق شده، دانه گندم و پری¬بیوتیک شمار لاکتوباسیلوس¬ها را در 28 روزگی بهبود داد. در 42 روزگی اثرات اصلی نوع جیره و پری¬بیوتیک بر شمار اشرشیاکلی معنی¬دار بود (05/0p<). استفاده از دانه گندم و پری¬بیوتیک در جیره سبب کاهش شمار باکتری اشرشیاکلی شد. اثرات اصلی تراکم جیره و پری¬بیوتیک بر شمار لاکتوباسیلوس¬ها در 42 روزگی معنی¬دار بود (05/0p<). استفاده از جیره رقیق شده و پری-بیوتیک سبب افزایش شمار لاکتوباسیلوس¬ها شد. اثرات متقابل دو طرفه و سه طرفه تراکم جیره، نوع جیره و پری بیوتیک بر شمار اشرشیاکلی در 42 روزگی و شمار لاکتوباسیلوس¬ها در 28 و 42 روزگی معنی¬دار بود(05/0p<). به طور کلی استفاده از فرمکتو در جیره¬های متفاوت از نظر تراکم مواد مغذی و نوع دانه غله¬ای مورد استفاده (دانه ذرت یا دانه گندم) تأثیری بر عملکرد جوجه¬های گوشتی نداشت ولی سبب بهبود در جمعیت میکروبی مفید روده در 28 و 42 روزگی شد
نجات بادبرین ضیاء الدین میرحسینی
جایگاه کنترل کننده صفات کمی (qtl) به ناحیه¬ای از ژنوم اطلاق می¬شود که بخشی از واریانس فنوتیپی صفات کمّی را توجیه کند. با شناسایی qtl¬ها و استفاده از آنها انتظار می¬رود که برنامه¬های اصلاح نژاد با دقت بیشتری انجام گردد. بز مرخز یکی از ذخایر ژنتیکی با ارزش کشور محسوب می¬شود که تاکنون تحقیقی در زمینه مکان¬یابی صفات این نژاد گزارش نشده است. با توجه به اینکه در تحقیقات پیشین چندین qtl موثر بر صفات موهر در بز آنقوره معرفی شده است، این پژوهش به منظور تایید qtl¬های کنترل کننده صفات موهر روی کروموزوم¬های 1، 2، 5، 13، 19 و 24 انجام گرفت. شناسایی qtlهای کنترل کننده صفات موهر و دوقلوزایی با استفاده از 8 گروه پدری که به طور متوسط دارای 32 فرزند بودند، با استفاده از 30 نشانگر ریزماهواره روی کروموزوم¬های مورد نظر انجام گرفت. در پژوهش حاضر، پنج qtl برای صفات قطر الیاف، وزن بیده، طول استاپل، درصد الیاف کمپ روی کروموزوم¬های 1، 2 و 19 بز مرخز شناسایی شد که احتمالا بتوان از آنها در انتخاب به کمک نشانگر بهره برد که موجب افزایش دقت برآورد ارزش اصلاحی دام¬ها و کاهش فاصله نسلی و متعاقب آن افزایش نرخ رشد ژنتیکی می¬شود. علاوه بر صفات موهر، صفت چندقلوزایی نیز یکی از صفات بسیار مهم بز مرخز می¬باشد که تاثیر مستقیم بر میزان بزغاله¬زایی و سود دامدار دارد. به دلیل وراثت¬پذیری پایین این صفت استفاده از روش های کلاسیک اصلاح نژاد، پیشرفت کندی دارد. بنابراین نیاز به استفاده از تکنولوژی¬های جدید در بهبود ژنتیکی این صفت می¬باشد. با توجه به تحقیقات پیشین و مکان ژن¬های کاندید کنترل کننده صفت چندقلوزایی، در این تحقیق مناطقی از کروموزوم¬های 1، 2، 5 و 24 به منظور مکان¬یابی qtl¬های موثر بر صفت چندقلوزایی بز مرخز انتخاب شد. در این تحقیق سه qtl موثر بر چندقلوزایی روی کروموزوم¬های 1، 5 و 24 شناسایی شد. به دلیل اینکه در مطالعات مکان¬یابی qtl هر چه نشانگرهای مورد استفاده و تعداد فرزندان بیشتر باشد، فاصله اطمینان موقعیت qtl کمتر خواهد شد، لذا پیشنهاد می¬گردد که تحقیقات دیگری با جامعه آماری بزرگتر انجام گردد تا در صورت تایید این qtl¬ها بتوان از این اطلاعات در برنامه¬های انتخاب به کمک نشانگر بهره برد. کلید واژه¬ها: بز مرخز، صفات موهر و چندقلوزایی، نشانگرهای ریزماهواره، qtl.
شیلا پورعلی دوگاهه ضیاء الدین میرحسینی
در این تحقیق چند شکلی ژن bmpr-1b در بز نژاد مرخز با استفاده از روش pcr-rflp و ref-sscp مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 100 راس بز مرخز ( نر و ماده) نگهداری شده در ایستگاه اصلاح نژاد استان سنندج به طور تصادفی نمونه خون تهیه و از یک جفت پرایمر اختصاصی برای تکثیر ژن مورد نظر (140 جفت بازی) استفاده شد. برای هضم آنزیمی قطعات 140 جفت بازی حاصل از pcr از آنزیم ava ii استفاده شد و محصولات pcr برای مشاهده الگوی باندی در روش ref-sscp با ژل پلی آکریل آمید غیر واسرشته ساز 12% الکتروفورز شدند. در این نمونه¬ها الگوی باندی مختلف مشاهده نشد. بر مبنای pcr-rflp در این جمعیت فقط ژنوتیپ تیپ وحشی مشاهده گردید. برای اطمینان از صحت انجام کار، تعدادی نمونه برای تعیین توالی dna فرستاده شد که این آزمایشات نیز تک شکل بودن این ژن را در جمعیت بز های مرخز ایران ثابت نمود. اطلاعات به دست آمده از این تحقیق می تواند در انتخاب ژنتیکی جایگاه های دیگر این ژن برای این صفت مورد استفاده قرار گیرد.
متین نداف فهمیده نوید قوی حسین زاده
هدف از این پژوهش برآورد پارامترهای ژنتیکی و غیرژنتیکی مرتبط با زنده مانی و تجزیه و تحلیل زنده مانی در بره های استان گیلان بود. در این پژوهش از رکوردهای طول عمر و زنده مانی 41037 راس بره حاصل از 496 راس قوچ و 10256 راس میش گوسفندان گیلان که طی سال های 1369 تا 1392 به وسیله سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان جمع آوری شده بود، استفاده شد. اطلاعات مورد استفاده شامل اطلاعات کامل شجره، جنس بره، سال، ماه و روز حذف، سن میش در زمان زایش، سال، ماه و روز تولد و نوع تولد بره، وزن تولد و وزن سه و شش ماهگی بودند. داده های مربوط به طول عمر با استفاده از مدل های خطی و داده های مربوط به زنده مانی در سنین مختلف از تولد تا یک سالگی به وسیله مدل های آستانه ای در قالب روش بیزی و مدل تجزیه بقا با استفاده از تابع ویبول آنالیز شدند. هم چنین به منظور بررسی ارتباط ژنتیکی میان طول عمر و اوزان بدن از مدل دوصفته خطی-خطی و جهت بررسی ارتباط ژنتیکی میان زنده مانی و اوزان بدن از مدل دوصفته خطی-آستانه ای استفاده شد. این مدل ها شامل اثر عوامل ثابت از قبیل سال و ماه تولد بره، جنس بره، نوع تولد، سن مادر و متغیر کمکی وزن تولد بره ها به صورت خطی بودند. وراثت پذیری مستقیم طول عمر بره¬ها در مدل خطی در حد پایین و برابر با 0/03 برآورد شد. وراثت پذیری مستقیم زنده¬مانی با مدل آستانه ای و روش بیزی از تولد تا 60، 90، 180، 270 و 365 روزگی در حد پایین و به ترتیب برابر با 0/17، 0/16، 0/08، 0/04 و 0/04 و وراثت پذیری مادری آن ها 0/21، 0/18، 0/15، 0/08 و 0/08 برآورد شد. وراثت پذیری های مستقیم زنده مانی در سنین مختلف از تولد تا یکسالگی، در مقیاس لگاریتمی و وراثت پذیری موثر حاصل از مدل حیوانی تجزیه بقا دارای تابع ویبول در حد پایین و نزدیک به صفر بدست آمد. بنابراین تجزیه زنده مانی با استفاده از مدل های غیر خطی آستانه ای و مدل تجزیه بقا با استفاده از تابع ویبول منجر به برآورد غیر یکسانی از پارامترهای ژنتیکی شد. با توجه به وراثت پذیری پایین زنده مانی به منظور بهبود زنده مانی در بره ها از تولد تا یک سالگی می توان با بهبود شرایط محیطی و مدیریتی و با انتخاب غیرمستقیم از طریق صفات هم بسته با این صفت که وراثت پذیری بالایی دارند از میزان حذف بره ها کاست تا میزان زنده مانی بره های گیلان در گله افزایش یابد.
محمد علی نظری کیاسرایی نوید قوی حسین زاده
در این تحقیق از یک مدل رگرسیون تصادفی جهت آنالیز رکوردهای روزآزمون تولید شیر، درصد چربی شیر و درصد پروتئین شیر گاومیش های بومی ایران جهت برآورد پارامترهای ژنتیکی، ارزش های اصلاحی و تعیین معیار های مختلف تداوم شیردهی استفاده شد. داده های مربوط به صفات تولیدی در شکم های اول، دوم و سوم زایش به ترتیب 12834، 8751، 9529، بودند که متعلق به سال های زایش 1372 تا 1390 بودند. توابع چند جمله ای لژاندر با درجات برآزش 3 تا 6 برای صفات تولیدی به کار گرفته شدند. دامنه وراثت پذیری معیارهای مختلف تداوم شیردهی تخمین زده شده برای صفات تولید شیر، چربی شیر و درصد پروتئین شیر به ترتیب در محدوده 0/09(معیار اول در شکم اول زایش) تا 0/79(معیار دوم در شکم دوم زایش)، 0/18(معیار سوم در شکم سوم زایش) تا 0/47(معیار اول در شکم سوم زایش) و 0/001 (معیار سوم در شکم دوم زایش) تا 0/16( معیار دوم در شکم دوم زایش) برآورد شد. دامنه همبستگی بین معیارهای مختلف تداوم شیردهی و 270 روز تولید شیر برای صفات تولید شیر، درصد چربی شیر و درصد پروتئین شیر به ترتیب در محدوده0/61- (معیار سوم در شکم سوم زایش) تا 0/63(معیار دوم در شکم سوم زایش)، 0/18- (معیار دوم در شکم دوم زایش) تا 0/24(معیار اول در شکم سوم زایش) و 0/14- (معیار سوم در شکم اول زایش) تا 0/16(معیار اول در شکم اول زایش) بدست آمد. معیاری که دارای بالاترین وراثت پذیری و پایین ترین همبستگی با تولید شیر 270 روز باشد به عنوان بهترین معیار برای انتخاب دام های برتر مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین برای صفات تولید شیر و درصد چربی شیر به ترتیب معیار دوم در شکم اول زایش و معیار دوم در شکم دوم زایش به عنوان بهترین معیار هایی هستند که از طریق انتخاب آن ها می توان به تولید شیر و درصد چربی شیر بیشتر در طی یک دوره شیردهی دست یافت. با توجه به وراثت پذیری پایین معیارهای تداوم شیردهی در مورد صفت درصد پروتئین شیر، انتخاب مستقیم روش مناسبی برای افزایش میزان درصد پروتئین شیر در طی یک دوره شیردهی نمی باشد. روند ژنتیکی معیار دوم در شکم اول زایش در مورد صفت تولید شیر در سطح 5 درصد معنی دار شد. روند ژنتیکی معیارهای اول، دوم و سوم زایش در رابطه با صفت درصد پروتئین شیر در سطح 1 درصد معنی دار شد. روند ژنتیکی برای معیارهای تداوم شیردهی در مورد صفات تولیدی اختلاف معنی داری با صفر نداشت. این نشان دهنده عدم اجرای برنامه های اصلاح نژادی در مورد گاومیش های بومی ایران است. کلمات کلیدی: گاومیش های بومی ایران، معیارهای تداوم شیردهی، وراثت پذیری، همبستگی.
فاطمه موسوی حسین حسینی مقدم
زمانی که موجودات زنده در معرض یکسری عوامل استرس¬زا از جمله سرما و گرما، عوامل سمی مانند فلزات سنگین قرار می-گیرند پروتئین¬های شوک حرارتی (hsp :heat shock protein) را تولید می¬کنند. در این پژوهش بیان ژن hsp70 در بافت چربی کرم ابریشم در پاسخ به شوک حرارتی (45 درجه سانتی¬گراد به مدت 35 دقیقه) در چهار هیبرید اندازه گیری و با تحمل گرمایی لاروها مقایسه شد. نمونه گیری¬ها از هیبریدهای 103×104، 104×103، 107×110 و 110×107 در روز چهارم سن پنجم در زمان¬های صفر، دو، چهار و بیست¬و¬چهار پس از شوک حرارتی انجام شد. rna کل نمونه های شوک دیده و شاهد پس از استخراج به cdna تبدیل شدند. بیان ژن hsp70 در برابر ژن rpl27aکرم ابریشم با استفاده از real-time pcr و فرمول ??ct- 2 اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بیان hsp70 در کرم ابریشم تحت تاثیر شوک حرارتی افزایشی بوده است. دو هیبرید 104×103 و 110×107 با پایه¬ی مادری ژاپنی بیان بیشتری نسبت به دو هیبرید 107×110 و 103×104 با پایه¬ی مادری چینی دارند. بعلاوه میزان بیان در این دو هیبرید بالافاصله پس از اعمال شوک حرارتی بسیار زیاد بوده و این نیاز بیشتر لاروهای کرم ابریشم هیبریدهای حساس به hsp70 را در زمان صفر پس از شوک دهی نشان می¬دهد. آنالیز آماری نشان داد که در زمان¬های صفر و دو پس از شوک حرارتی تفاوت معنی¬داری در قیاس با زمان¬های چهار و بیست¬و¬چهار وجود دارد (0/0001 p<). به منظور بررسی تحمل حرارتی لاروها، از شوک حراتی طولانی مدت (8 ساعت در دمای 39 درجه سانتیگراد) استفاده شد. بررسی درصد تلفات لاروی چهار هیبرید مذکور نشان داد که هیبرید 104×103 بیشترین درصد تلفات و هیبرید 107×110 دارای کمترین درصد تلفات می¬باشد.
وحیده اصغریان شهری مجید متقی طلب
با هدف مقایسه پروبیوتیک pg91 با پرو بیوتیک پریمالاک به عنوان جایگزین آنتی بیوتیک در جیره، روی عملکرد جوجه های گوشتی این مطالعه انجام شد. 240قطعه جوجه گوشتی نژاد راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار( هر تیمار شامل4 تکرار و هر تکرار 12 قطعه جوجه) تقسیم وهر تیمار از یک جیره آزمایشی استفاده نمودند. جیره ها شامل: 1) جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا و بدون پروبیوتیک (cont)، 2) جیره شاهد + پروبیوتیک pg91 با تراکم 106 باکتری در هر گرم خوراک (pg91-106)، 3) جیره شاهد+ پروبیوتیک pg91 با تراکم 107 باکتری در گرم خوراک(pg91- 107)، 4) جیره شاهد + پروبیوتیک pg91 با تراکم 108 باکتری در گرم خوراک(pg91-108)، 5) جیره شاهد + پروبیوتیک پریمالاک (با تراکم توصیه شده شرکت سازنده 109 باکتری در گرم خوراکprim-) بودند.
معصومه نبوی نیا ضیاء الدین میر حسینی
چکیده ارزیابی هورمون ها و متابولیت های پلاسما و شیر همواره به عنوان شاخص هایی برای چگونگی سلامت حیوان و محصولات لبنی مرغوب مورد توجه بوده اند. برای بررسی ارتباط ژنوتیپ های مختلف ژن هورمون رشد با متابولیت های پلاسمایی 120 رأس گاو بومی گیلان از هر دو جنس به طور تصادفی و انفرادی خونگیری به عمل آمد. با استفاده از روش نمکی dna نمونه ها استخراج شد. برای اندازه گیری سطوح گلوکز، اوره، کلسترول، تری گلیسرید و تیروکسین از پلاسمای خون استفاده شد. با بهره گیری از آغازگرهای اختصاصی، قطعه bp428 از ژن هورمون رشد تکثیر شد. با توجه به نتایج بدست آمده از آنالیز داده های حاصل از هضم محصولات تکثیر شده ژن هورمون رشد توسط آنزیم alui در گاو بومی گیلان چند شکلی مشاهده شد. آلل l در جایگاه gh1-alui شامل سه نقطه برشی و در نتیجه چهار باند با اندازه های 265،96 ، 51 و 16 جفت باز ولی آلل vیک نقطهبرش و دو باند 265 و 147 جفت باز دارد. دو آلل l و v به ترتیب با فراوانی های 5583/0 و4417/0 و سه ژنوتیپ ll و lv و vv به ترتیب با فراوانی 325/0، 467/0 و 208/0 در جمعیت مشاهده شدند. جمعیت از نقطه نظر این جایگاه ژنی در تعادل هاردی واینبرگ قرار داشت(05/0 p<).نتایج تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که بین سطوح گلوکز، کلسترول و تیروکسین در دو جنس اختلاف معنی دار وجود دارد،در ارتباط با سطوح تری گلیسرید و اوره اختلاف معنی داری مشاهده نشد. ژنوتیپ هایll و lv ژن هورمون رشد در گاو بومی گیلان از نظر غلظت تری گلیسرید تفاوت معنی داری داشتند.با توجه به مشاهدات و نتایج حاصل، چند شکلی هورمون رشد به تنهایی نمی تواند نشانگر مناسبی برای غلظت این متابولیت های پلاسمایی و هورمونی در گاو بومی گیلان باشد. واژه های کلیدی: پلی مورفیسم، ژن هورمون رشد،متابولیت های پلاسمایی، گاو بومی گیلان.
علیرضا عارف نیای فومنی مجید متقی طلب
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر جایگزینی کنجاله سویا و ذرت با ترکیبی از جلبک های سبز-آبی (پودر سبز) بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجه های گوشتی انجام گرفت. تعداد 360 قطعه جوجه یک روزه جنس نر سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملا تصادفی به 6 تیمار و 5 تکرار (12 جوجه درهر تکرار) تقسیم شدند و تا سن 42 روزگی پرورش یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد، جیره پایه بر پایه ذرت و سویا و بدون پودر سبز(gp0)،2) 5/2 درصد پودر سبز(gp2.5)، 3) 5 درصد پودر سبز(gp5)، 4) 5/7 درصد پودر سبز(gp7.5)، 5) 10 درصد پودر سبز(gp10)، 6) 15 درصد پودر سبز (gp15)بود. از عملکرد واحد های آزمایشی شامل افزایش وزن و خوراک مصرفی در پایان هر دوره پرورش رکورد برداری و ضریب تبدیل غذا نیز محاسبه گردید. جهت ارزیابی ایمنی هومورال، در روزهای 28، 35 و 42 پرورش پاسخ ایمنی هومورال از طریق اندازه گیری تیتر آنتی بادی سرم در واکنش به تزریق ml 1/. گلبول قرمز گوسفندی (srbc) 25 درصد در روزهای 12 و 29 پرورش به عضله سینه جوجه ها بررسی شد. همچنین عیار آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل با روش hi تعیین شد. در پایان دوره از هر تکرار 2 جوجه کشتار شد و ویژگی های لاشه آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. از نظر افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل تفاوت معنی دار بین تیمارها وجود داشت (05/0p<). از نظر درصد بازده لاشه، وزن نسبی سینه، وزن ران، وزن بورس، وزن تیموس تفاوت معنی داری مشاهده نشد(05/0p<). درصد وزن چربی محوطه بطنی به طور معنی داری متفاوت بود(05/0p<). از نظر تیتر آنتی بادی علیه srbc و ویروس نیوکاسل تفاوت بین تیمارها معنی دار بود(05/0p<). استنتاج نهایی این بود که از پودر سبز می توان تا سطح 5 درصد بدون بروز اثرات سوء بر عملکرد استفاده کرد
حمزه علیزاده نوید قوی حسین زاده
در این تحقیق به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی پارامترهای منحنی رشد از 69475 رکورد مربوط به صفت رشد 69475 که طی سالهای 1373 تا 1389 توسط مرکز اصلاح دام گوسفند مغانی که در ایستگاه جعفرآباد مغان جمع آوری شده بود استفاده گردید. ابتدا کلیه اطلاعات درقالب فایل داده ها درنرم افزار excel ذخیره شد و در چند نوبت با استفاده از بخش های گوناگون این برنامه و visual fox pro 8.0 مورد بازنگری و تصحیح قرارگرفت. تجزیه آماری شامل آماده سازی داده ها، برآورد پارامترهای منحنی رشد، بررسی عوامل موثر بر صفات مورد بررسی و برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات تحت بررسی بود. برای آنالیز اثرات عوامل ثابت از نرم افزار sas 9.1 استفاده گردید. به منظور برآورد پارامترهای منحنی رشد از سه مدل گومپرتز، برودی و لجستیک استفاده شد. برای برآورد پارامترهای منحنی رشد از رویه nlin برنامه آماری sas استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها برای برآورد پارامترهای ژنتیکی، ارزش اصلاحی حیوانات و سایر معیارهای لازم برای محاسبات با استفاده از نرم افزار wombat [meyer, 2011] انجام شد. از الگوریتم aireml و مدل حیوانی برآورد اجزای واریانس استفاده شد. بیشترین مقدار برآورد شده پارامتر c و b مربوط به مدل لجستیک و بیشترین مقدار برآورد شده پارامتر a مربوط به مدل برودی می باشد.میانگین برآورد شده پارامتر a، b و c در مدل های گومپرتز، برودی و لجستیک به ترتیب 38/40، 71/31، 57/33، 05/2، 69/0، 27/6، 012/0، 009/0 و 02/0 بدست آمد. برای بررسی معنی دار بودن عوامل ثابت بر متغیر های مورد بررسی از رویه glm نرم افزار sas استفاده شد و مشاهده گردید که تاثیر عوامل ثابت جنسیت، سال و فصل تولد، تیپ تولد و سن مادر در زمان زایش بر پارامتر a در هر سه مدل معنی دار بود (001/0< p ) ولی در هر سه مدل مورد بررسی تاثیر عامل جنسیت بر پارامترهای b و c غیر معنی دار بوده و تاثیر عوامل سال و فصل تولد بر این دو پارامتر معنی دار بود (001/0 p >).در مرحله آخر پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی بر اساس بهترین مدلهای انتخاب شده برآورد گردید. وراثت پذیری ژنتیکی هر سه پارامتر به طور متوسط 15 درصد بدست آمد. وراثت پذیری ژنتیک مادری به ترتیب 1، 3 و 2 در صد برای پارامترهایa، b و c بود و همچنین مقدار نسبت واریانس محیطی دائمی بر واریانس فنوتیپی برای هر سه پارامتر صفر بود.
سعید احدی حسن درمانی کوهی
این تحقیق به منظور بررسی اثر جیره های متفاوت از نظر مواد مغذی بر عملکرد، صفات لاشه و منحنی رشدی در بلدرچین ژاپنی انجام شد. در این آزمایش از تعداد 1000 قطعه بلدرچین یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار، 3 تکرار و 86 قطعه پرنده در هر تکرار به مدت 56 روز استفاده شد. تیمارها عبارت بودند از: 1) جیره با تراکم 5% کمتر از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور (1994) 2) جیره بر اساس پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور (1994) 3) جیره با تراکم 5% بیش از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور و 4) جیره با تراکم 10% بیش از پیشنهاد جدول احتیاجات غذایی طیور. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، خوراک مصرفی روزانه به طور معنی داری در تیمار با تراکم 5% کمتر از nrcو در هفته ی ششم نسبت به سایر تیمار ها بیشتر بود(05/0p<). در رابطه با مصرف خوراک در دوره ی صفر تا 21 روزگی تفاوت معنی داری بین تیمار با تراکم 5% کمتر در مقایسه با سایر تیمارها مشاهده شد (05/0p<)، به طوری که افزایش تراکم منجر به افزایش در خوراک مصرفی شد. در هفته های اول، دوم و سوم کاهش تراکم مواد مغذی منجر به کاهش در افزایش وزن در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی شد. تیمار با تراکم 10% بالاتر از سطح پیشنهادی nrc منجر به بهبود در ضریب تبدیل خوراک در مقایسه با تیمارهای با تراکم nrc و 5 درصد کمتر از nrc شد (05/0p<). صفات لاشه در بین تیمارها فقط در مورد وزن ران (درصد از وزن زنده) در جنس ماده معنی دار بود (05/0p<). در مورد وزن نسبی پانکراس، سنگدان و کبد در بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). وزن دئودنوم، ژژنوم و ایلیوم در بین تیمارها تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0<p). نکویی برازش مدل های رشدی (ریچاردز، لوپز، گومپرتز و ون برتالانفی) با استفاده ازآماره هایaic ،bic ، rmse و r2 نشان داد که مدل ریچارد توانایی بهتری را در خصوص توصیف رشد و صفات مرتبط با لاشه در جوجه بلدرچین ها داشته است که دلیل آن می تواند انعطاف-پذیری بیشتر این مدل بوده باشد. استنتاج کلی این است که باتوجه به دقت و ویژگی های مدل ریچارد می توان از این مدل در ارزیابی رشد جوجه بلدرچین ها استفاده نمود.
زهرا زندکریمی مجید متقی طلب
به منظور بررسی اثرات پودر سیر، قارچ آگاریکوس بیسپوروس و ترکیب آنها بر عملکرد، خصوصیات لاشه، برخی متابولیت های خونی و خصوصیات بافت شناسی روده باریک جوجه های گوشتی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 200 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (سویه ی راس 308) در 5 تیمار و 4 تکرار (10 قطعه در هر تکرار) به مدت 42 روز انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گنجاندن پودر سیر و قارچ آگاریکوس بیسپوروس در جیره کیفیت لاشه را بهبود داده و نیز استفاده از قارچ تأثیرات مثبتی بر خصوصیات بافت شناسی روده باریک دارد.
متین قلی نیای فشالمی نوید قوی حسین زاده
چکیده ندارد.