نام پژوهشگر: مرتضی بدخشان
سیده زهره جوادی بابک شمشیری
زندگی در جامعه ی امروز مستلزم داشتن تفکر نقاد است و آموزش آن، در نظام آموزش و پرورش ضروری به نظر می رسد. تفاوت بین رویکردهای مختلف تربیتی در ضروری بودن آموزش تفکر نقاد، تردید ایجاد نخواهد کرد. تربیت دینی یکی از وجوه تربیت است که در عصر حاضر با جدیت بیشتری پیگیری می شود. در تربیت دینی، دیدگاه های مختلفی وجود دارند که دیدگاه عقلانی در تربیت دینی یکی از آن هاست. هدف کلی پژوهش این است که با بررسی و مقایسه ی مولفه های تفکر انتقادی و تفکر از منظر قرآن و همچنین بررسی رویکردهای متفاوت در تربیت دینی، دلالت های تربیتی ورود تفکر انتقادی به تربیت دینی را بیان کند. مولفه-های تفکر انتقادی، از دیدگاه انیس، پل، مک پک و لیپمن اخذ شده است. مولفه های تفکر قرآنی، از پیش تعیین شده نبوده و حاصل تلاش محقق است. پژوهش گر با مراجعه به دوازده تفسیر مختلف قدیمی و جدید، مولفه-های تفکر قرآنی را استخراج کرده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته، نتایج نشان می دهد که دین و سنت تربیتی ما، مبتنی بر تفکر و اشاعه ی آن بوده است، با آن بیگانه نیست. در واقع تفکر قرآنی همان تفکر انتقادی است. تفکر یک ماهیت واحد دارد که وجهی از آن تفکر انتقادی است. بنابراین منطقی به نظر نمی آید که قرآن از طرفی، تفکر را به معنای عام آن مورد تاکید قرار دهد و از طرفی دیگر وجه انتقادی آن را قبول نداشته باشد. با وجودی که، نظام آموزش و پرورش ایران مدعی تربیت دینی، بر مبنای اسلام است، به نظر می رسد، مشوق و پرورش دهنده ی تفکر انتقادی نیست. برای اصلاح این رویه، باید تغییراتی در مبانی نظری صورت گرفته تا موانع عملی، نیز برطرف شوند. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی در حوزه های هدف، اصول، روش، محتوا، معلم، فراگیر و ارزشیابی، برای تغییر این رویکرد، ارائه گردیده است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل کیفی است که با استفاده از رویکرد تفسیری - تجریدی و روش تحلیل محتوای اسقرایی انجام گرفته است.