نام پژوهشگر: محمد رضا نصیرسلامی
کاوه پورزارع محمد رضا نصیرسلامی
مروزه ، توسعه به عنوان یکی از بزرگترین عوامل تغییر محیط زیست و به تبع آن ساخت و ساز بی رویه توسط بشر ، باعث از بین رفتن زمینهای کشاورزی ، فرسایش خاک ، آلوده شدن محیط زیست و به مخاطره انداختن سلامتی و بهداشت مردم شده است و بر بحران انرژی دامن می زند . بحرانی که در اواسط دهه 1960 با افزایش میزان آلودگی محیط زیست به عنوان هشداری به جهانیان اعلام شد . این امر سبب تشکیل گروههای طرفدار محیط زیست گردید و مفهوم گسترده ای تحت عنوان توسعه پایدار را به وجود آورد. در این میان معماران نیز همسو با سایر دست اندرکاران در پی یافتن راهکارهای جدیدی برای تامین زندگی مطلوب انسان بوده اند . بدیهی است که زندگی ، کار ، تفریح ، استراحت وغیره ، فعالیتهایی می باشند که در فضاهای طراحی شده توسط معماران صورت پذیرفته و از آنجا که نقاط ضعف و قوت یک ساختمان برزیست بوم جهان تاثیر مستقیم خواهد داشت ، وظیفه ای بس حساس در این خصوص بر عهده معماران می باشد . کاربرد مفاهیم پایداری و توسعه پایدار در معماری، مبحثی به نام« معماری پایدار» آغاز نمود که مهمترین سر فصل ها ی آن " معماری سبز"، "معماری اکو – تک" و "معماری و انرژی" ، می باشد. منطقه اسلام آباد واقع در رود دره درکه بعد از گسترش مهاجرت به تهران ، با بحران اسکان غیر رسمی روبه رو شده است. ساخت و ساز بدون نظارت سازمانهای مسئول باعث از بین رفتن پتانسیل های بالای طبیعی منطقه برای ایجاد فضاهای شهری مناسب و زندگی مطلوب شده است. از طرفی استقرار سکونت گاههای غیر رسمی در حریم رودخانه و مغایرت اساسی این ساخت و ساز ها با اهداف طرح جامع اخیر تهران با رویکرد احیای رود دره های شهر تهران ، این پژوهشگر را برآن داشت تا با رویکرد معماری سبز و افزایش کیفیت زندگی در این محدوده به طراحی مجتمع مسکونی بپردازد. آنچه به اهمیت این موضوع تحقیق می افزاید، نگاه به بعد کیفی زندگی شهری از یک سو و استفاده بهینه از منابع طبیعی از سوی دیگر می باشد. برای دستیابی به اهداف ذکر شده ، رویکرد معماری سبز برای طراحی سکونتگاه های انسانی دنبال می گردد. این پژوهش سعی دارد، تا با طراحی یک مجمتع مسکونی با رویکرد معماری سبز ، به ارائه راهکارهایی برای افزایش کیفیت مسکن شهری با استفاده از پتانسیل های زیست محیطی منطقه بپردازد.
شیما سادات قرشی وحید شالی امینی
بیش از سی سال است که رابطه انسان با محیط طبیعی، به دلیل رخ دادن طیف وسیعی از بحران های طبیعی، در مقوله های خاص و گاه آزاردهنده جای گرفته است. به همین دلیل، موضوع توسعه پایدار، انرژی های تجدید شونده و معماری پایدار در راس برنامه سیاست گذاری اکثر کشورها قرار گرفته است. یکی از مصرف کنندگان منابع انرژی و به تبع آن آلاینده های اصلی شهرهای کنونی، صنعت ساختمان سازی است که وظیفه معماران را در کاهش مصرف انرژی های فسیلی و روی آوردن به انرژی خورشیدی به ویژه در ایران (به دلیل پتانسیل بالای جذب انرژی خورشیدی در ایران) سنگین میسازد. از طرف دیگر، کودکان نیز دیگر سرمایه مهم کشور ما به شمار می روند. کودکانی که دارای پتانسیل زیاد در یادگیری از مفاهیم محیطی هستند، مفاهیمی که میتواند اصول معماری پایدار را از طریق کالبد معماری، سیستم های تکنولوژیک نوین ساختمان سازی، چگونگی جهت گیری ساختمان و مواجه آن با نیروهای طبیعی و .... را به آنها آموزش دهد. آموزش این اصول، بدون صرف هزینه های کلان، باعث می شود تا معماری پایدار به جزیی تفکیک ناپذیر از معماری آینده بدل گردد. مهد کودک ها مهم ترین محل آموزش و شکل گیری ذهن کودکان بوده و اولین تجربه مواجه آنها با محیط بیرون می باشد و تاثیر بسزایی در رشد استعدادها و جذب آموزش های محیطی به آنها دارد. در این رساله، با تلاش در نمایش تاثیر آموزش اصول پایداری به کودکان از طریق معماری مهدکودک سعی خواهد شد تا اصول یاد شده در ذهن خلاق آنان نهادینه گردد