نام پژوهشگر: رامپور صدر نبوی

بررسی سبک زندگی جوانان 15 الی 29 ساله شهرمشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  علی اکبر مجدی   رامپور صدر نبوی

سبک زندگی دارای سه بعد ؛ رفتاری ، نگرشی و ترجیحات ، انگیزه مصرف است که بعد رفتاری آن با هشت شاخص ؛ مصرف فرهنگی ، مدیریت بدن ، رفتار سیاسی ،رفتار انحرافی، توجه به آرایش و خودآرایی ،مصرف لباس و کفش ، مصرف خوراک و دینداری و بعد نگرشی و ترجیحات با نه شاخص ؛ ترجیح لباس مارک دار یا بی مارک ، شغل مطلوب ، محله مطلوب زندگی ، اتومبیل مطلوب ، کشور خارجی مطلوب برای سفر ، کشور مطلوب برای زندگی ، فیلم مطلوب از چه کشوری ، ترجیح خوردن فست فود با چه کسانی ، ترجیح خوردن غذا با چه کسانی مورد سنجش قرار گرفت. در مورد بعد سوم سبک زندگی که انگیزه مصرف بود برای حدود 90 درصد پاسخ گویان علاقه و میل شخصی ، انگیزه رفتار . ترجیحات بود و تنها 10 درصد به انگیزه های دیگر اشاره کردند. بنابراین به دلیل تمایز اندک بین پاسخ گویان در این زمینه ، از خوشه بندی در این بعد از سبک زندگی صرف نظر شد. جامعه نمونه 402 تن از جوانان 15 تا 29 ساله ساکن شهر مشهد بودکه به روش نمونه گیری چند مرحله ای و تصادفی و به استناد نقشه ممیزی بلوک بندی شده شهرداری مشهد ، انتخاب شدند.با خوسه بندی پاسخ گویان، در بعد رفتاری پنج سبک (نا همنوایانه با مصرف فرهنگی پایین(9/20 درصد از پاسخ گویان) ، همنوایانه با مصرف فرهنگی بالا(9/23 درصد) ، رنگارنگ با رفتارچندگانه(2/12 درصد) ، متظاهر به پایبندی سیاسی(4/23 درصد) و نا همنوایانه با مصرف فرهنگی بالا(6/19 درصد)) از یکدیگر متمایز شد.مهم ترین عاملی که سبک های زندگی دراین بعد را از یکدیگر جدا می کرد،رفتار سیاسی بود. عاملی که کمترین نقش را در تمایزبخشی بین سبک ها در این بعد داشت ، رفتار انحرافی بود. در بعد نگرشی و ترجیحات نیزپنج سبک (خانواده گرای غربگرا (1/35 درصد از پاسخ گویان)، فرد گرای ایده آل گرا (7/16 درصد) ، سنتی واقع نگر(3/29 درصد)، خانواده گرای وطن دوست(9/10 درصد) و تا حدی ایده آل گرا (7 درصد) ) تشخیص داده شد. مهم ترین عاملی که سبک های زندگی از این بعد را از یکدیگر جدا می کرد،ترجیح فیلم (ایرانی و شرقی یا غربی) بود که ساخت چه کشوری باشد.عاملی که کم ترین نقش را در تمایزبخشی بین سبک ها در این بعدداشت ، ترجیح سطح قیمتی اتومبیل(زیر ده میلیون تومانی ، بالای ده میلیون) بود. این بررسی نشان داد که زنان کمتر از مردان رفتارهای انحرافی مختلف را تجربه کرده اند و هم چنین نگرش زنان به رفتارهای انحرافی منفی تر از مردان است. رابطه بین سبک زندگی از بعد رفتاری با متغیّرهای ؛ سرمایه فرهنگی اقتصادی ، سطح تحصیلات والدین ، ثروت والدین ، منطقه سکونت ، سن پاسخ گو ، جنس ، وضع تأهل و وضع اشتغال معنادار بود و تأیید شد. رابطه بین سبک زندگی از بعد نگرشی و ترجیحات با متغیّرهای ؛ سرمایه اقتصادی فرهنگی ، سرمایه ی تحصیلی ، منطقه سکونت ، سن پاسخ گو ، وضع تأهل ، جنس و دینداری معنادار بود و تأیید شد.

عوامل اجتماعی موثر بر شکاف ارزشی بین مادران و دختران در دانشگاه فردوسی مشهد با تأکید بر ارزش های دینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  مریم جعفرزاده گل   رامپور صدر نبوی

هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تفاوت ارزش های دینی بین مادران و دختران با تأکید بر ارزش های دینی می باشد. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی و مادرانشان است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 384 نفر آنها انتخاب شده اند. در رابطه با شاخص دینداری ابعاد، مناسکی، اعتقادی، پیامدی، تجربی در نظر گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که سن بیشتر دختران 21 سال و سن بیشتر مادران 49 سال، تحصیلات بیشتر دختران لیسانس و تحصیلات مادرشان دیپلم، درآمد ماهیانه بین500 تا 800 هزار تومان و در نهایت شغل پدر خانواده بیشتر آزاد بوده است. بالاترین میزان دینداری در بین دختران و مادرنشان بعد اعتقادی و کمترین میزان دینداری در بین دختران و مادرانشان نیز در بعد مناسکی بوده است. آزمون فرضیات نیز نشان می دهددینداری مناسکی، اعتقادی، پیامدی، تجربی و پایبندی مذهبی مادران بالاتر از دختران است. رابطه معنادار مثبتی بین دو متغیر تفاوت پایبندی مذهبی مادر و دختر و تفاوت سنی، تفاوت تحصیلی، میزان استفاده از رسانه های جمعی، میزان صمیمیت با خانواده، میزان صمیمیت با دوستان، میزان پایبندی خانواده به ارزش های دینی، وجود دارد. در نهایت، رگرسیون نیز نشان داد تفاوت سنی (486/0) میزان پایبندی خانواده به ارزش های دینی (0.24) تفاوت تحصیلی ( 19/ 0) و میزان استفاده از رسانه های جمعی دختر ( 11/0) صمیمیت با دوستان ( 0.065) و درنهایت صمیمیت با خانواده (0.11 -) بر شکاف ارزشی بین مادر و دختر با ضریب تعیین 0.66 تاثیرگذار می باشد.