نام پژوهشگر: حافظ میرآفتابی
امین حسن زاده شریف حافظ میرآفتابی
در جهان معاصر بیان تصویر از تحولات چشمگیری بهره می برد که سهم هنرمندانی چون کوتا در آن انکار ناپذیر است. نحوه برخورد او با امر روایتگری، از او هنرمندی در ابعاد جهانی ساخته که با توجه به ظرفیت های فرهنگی سرزمین خود، شیوه بیانش را از مرزهای سرزمینش فراتر برده. در کل این مجموعه سعی شده با شناسایی ویڑگی های روایی آثار کوتا به جریان سازی های جدید در عرصه تصویرسازی معاصر و پس از او پرداخته شود و هنرمندانی که هر کدام توانسته اند مرزهای روایتگری نویی به وجود آورند که برای مخاطب کم حوصله امروز ایجاد حساسیت کنند، مورد شناسایی قرار گیرد. این مجموعه از سه سرفصل تشکیل شده است که شامل روایت گری- کوتا پاکوفسکا و روایت گری پس اذ کوتا پاکوفسکا در فصل آخر است.سخن آخراین مجموعه این است که چگونه روایتگران معاصر کتاب می توانند این رسانه را برای آیندگان جذاب و محبوب نگاه دارند و با وجود رسانه های جدید تر، همچون تصاویر رایانه ای، حضور پررنگ خود را در عرصه ارتباط با مخاطب حفظ کنند.
دامونا حاجی طاهری حافظ میرآفتابی
نظریاتی که زنان در دویست سال اخیر به عرصه اندیشه بشر افزوده اند از تنوع فراوانی برخوردار بوده است. که تمامی این نظرات در قالب کلی به نام «فمنیسم» شناخته می شود. این تحقیق سعی بر آن ندارد که آراء و نظرات مختلف فمنیسم و یا چیستی آن را مورد ارزیابی قرار دهد بلکه سعی شده است به لحاظ تأثیر رویکرد فمنیسم در هنر، خصوصاً در قرن 21، فضای تأثیرات این رویکرد را در زنان و دختران هنرمند ایرانی مورد تحقیق و بررسی قرار دهد. شایان ذکر است که این تحقیق در راستای تأیید و یا نفی تفکرات فمنیستی نیست و فقط از لحاظ زبان هنری زنان و دختران ایرانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به دلیل کمبود منابع فارسی که فقط محدود به سه جلد کتاب می باشد که برخی نیز دارای ترجمه بسیار بدی بودند. تصمیم گرفتم بخشی از کتاب مهم «زنان هنرمند» با عنوان اصلی "women artists in the 20th and 21st century" نوشته ed. uta. grosenick را تجربه نمایم که این بخش ها در تحقیق استفاده شده اند. فصل این تحقیق شامل مطالعات نظری در خصوص شکل گیری و تعریف فمنیسم و بعد از آن تأثیرات فمنیسم در هنر و تأثیرات جنسیت در آثار هنری با چند نمونه مثال از هنرمندان مطرح زن دنیا را شامل می شود. فصل سوم این تحقیق که به نظر اینجانب بدنه اصلی تحقیق را اختصاص یافته به مصاحبه با زنان و دختران هنرمند ایرانی است که این فصل حاصل شش ماه جستجو در گالری ها برای شناخت آثار زنان و دختران می شد. تقریباً می توان گفت تمامی آنها سعی دارند زبان فردی خودشان را در هنر جستجو کنند یا از درد دل های شخصی خود به عنوان یک زن سخن بگویند. این شوق و انگیزه برای آشنایی بیشتر با هنرمندان جوان و نشستن پای صحبتشان در من بیشتر گردید. اما دریغ که زمان محدود و تعداد زنان و دختران هنرمند بی شمار. لذا به همین علت سعی شده است با کسانی صحبت شود که به جریان تحقیق کمک بیشتری از لحاظ تفکر و آثار بنمایند. در خصوص این فصل توضیحات بیشتر در مقدمه فصل مذکور آمده است. و در فصل پایانی سعی نموده ام تمامی داده ها را جمع بندی نمایم و نتیجه گیری آن را منوط به نظرات شخصی خودم پس از مطالعه و تحقیق ابراز نمایم. پرواضح است که بررسی این موضوع بسیار گسترده و می بایست از تحقیقات بیشتری بهره جست. اما به لحاظ کمبود منابع و یا بهتر است بگویم عدم وجود پیشینه ای تحقیقی به این صورت ممکن است از کمی و کاستی های فراوانی برخوردار باشد که امید است ضعف های کار بر من بخشیده شود. در انتها از تمامی هنرمندان و اساتیدی که در جریان این تحقیق حوصله به خرج داده و وقت خود را به من دادند تشکر و قدردانی نمایم.
مانا مالکی حافظ میرآفتابی
پژوهش حاضر با هدف شناخت کامل و درونی پدیده هایی است که بر قانون مورف تا بینهایت ادامه پیدا کرده و باعث به حرکت درآوردن هنر میشود.. برای این منظور تاملی بر دیدگاه موریس اشر و انتخاب تعدادی از آثارش که به اثر بی نهایت در آنها توجه شده، با تاثیر فضای دوبعدی بر سه بعدی با روشی توصیفی و مرور اسنادی صورت گرفته است. برای این پژوهش باید با دنیای حقیقت و واقعیت و تامل بر بینهایت وجودی آشنا می شدم. برای شروع درکی درونی نسبت به پدیده های عدم و وجود نیاز بود تا ارتباط بینهایت حقیقت با دنیای واقعیت را دریابم. در این مسیر پژوهنده به نوعی نگاه درباره وحدت زمان و مکان رسیده که با بهره گیری از ابهام تصویری که هنر موریس اشر در علم از آن اذعان دارد به دنبال نگاهی نو به زندگی و خلق تفسیر قابل درک به دور از علم ریاضی در زبانی ساده و روزمره است. گاه آگاهانه به حذف قسمتهایی و گاه بر تاکید مواردی خاص پرداختم.هدف تنها درگیر شدن مخاطب با ریتم، سکوت، تامل و تعمق از آغاز تا پایان بینهایت می باشد.
تهمینه خواجوی حافظ میرآفتابی
در قرن حاضر و بویزه در چند دهه اخیر، از طراحی به عنوان هنری مستقل و نه وابسته یا پیش فرض برای سایر هنرها یاد شده است. ازآنجا که در طراحی و جهان حاکم بر آن خط نقش اصلی و پایه را دارد، بازشناختی دوباره بر خط و شیوه های بیانی گوناگون آن در دنیای تصویر هدف این پژوهش بوده است. به این منظور ابتدا نقش خط و ارتباط آن با سایر عوامل مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه جریانهای هنری حاکم بر قرن بیستم بررسی و از خلال آن تغییرات بکارگیری خط در این جریانها پیگیری شد.در نهایت با برسی آثار چند تن از هنرمندان معاصری که از طریق خط به شیوه های بیانی متفاوت و خاصی رسیده اند برسی شد. از مجموع بررسی ها چنین نتیجه گرفته شد که: هر هنری و شیوه های بیانی حاکم بر آن، فراتر از خاستگاه شخصی هنرمند، نوعی پاسخ به شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی خود نیز تلقی می شود. هیچ شیوه بیانی، به یکباره و مستقل از شرایط زمانی و تاریخی خود متولد نمی شود و همیشه می توان ردپا و حد مشخص و قابل تأملی از تأثیرگذاری اجتماعی و سیاسی برای ظهور آن را در نظر گرفت.
فهیمه نصرتی حافظ
نوشتار بـر پایه پـژوهشی تحت عنوان ((نشانه شناسی ارزشهای بصری تقویم در ایران)) تنظیم شده است . تحقیق حـاضــر در راستـای طرح پـــژوهشی در خصوص تقویم و تصاویر تقویم تهیه شده است . هـدف اصلی آن بــررسی پیدایش تقویم به طور عــــرضـی و تطبیقـی با تصاویرو نمادهای تصویری به منظور شناخت سریع و ساده اساطیر و نمادهای ایرانی و تاثیرآنها در تقویم و روزها و ماههای ایرانی است. پس از پژوهش در باب نمادها به این نتیجه رسیدم که اول اینکه ، گاه بــرخی از نمادهـا ابتـدا به یک عنصــرطبیعی تعلــق داشته انــد که پس از گــذشت زمــانی ،این خصوصیت نمادینگی به عنصـــردیگــری تعلق پیدا کــرده .. و یا اینکه بسته به نحوه و مکان کاربرد این نمادها، تعلقات آنان به هـر یک از این عناصـر نیـز تغییـر کــرده است . فرم چلیپا از این دسته است دوم این که ، زمانی که از نمـاد، آن هم از نمـادهـای پیش ازتاریخ بحث می شود، برخی مفاهیم فرضی هستند و نمی توان با قاطعیت در مورد آنان نظر داد. لذا در مورد اظهار نظرها ادعای خاصی نـدارم ، اما سعی کــرده ام که تـا حـد امکـان مطالعات مـــربـوط به ایـن مـوضــوع را مــد نظر قـــرار دهم . نکته قابـل ذکــر دیگــر اینکه اکثــر نشانههــرچنـد گـاهی محل استفاده آنها تغییر می کند ولی بـا مفـاهیمی مشتـــرک در اکثــر تمدن های پیش از تاریخ دیـده می شونـد. بنابــراین با اینکه ایـن پـــژوهش بـــر مبنـای تقـویم تنظیم شده است ، اما مفاهیم مورد بحث تنها ایران را در بر نمی گیرد وشامل بسیـاری از تمـدن هـای پیش از تـاریخ نیــز می شود تقویم هر سرزمین نشانِ فرهنگ و آداب و رسوم و شان تاریخی یک قوم و سرزمین است.با مطالعه تاریخ و تقویم است که نمادهای کهن و چگونگی به وجود آمدنشان روشن می شود. در ابتدا به توضیح هر یک از عناصـر طبیعی شامل آسمـان ، زمیـن ، مهـــر ومـاه و ایـــزدان آنـان در ایران سپس مفـاهیم و نمـادهـای بصــری آنهـا پـــرداخته ام. آنگـاه جــداولی از روزها و جداولی ابـزاری مـربوط به هــر یک از عناصــر طبیعی و روش استفاده از روزها و چگونگی به وجود آمدن آنها ارائه می شود. ایــن جــدول هــا به گــونه ای تنظیم شده انــد که جشن ها در هر روز را به اختصار در خود دارد و می توان آنها را با هر تقویمی مطابقت داد.تجزیه تحلیل تصویری هم همچـون یک فـــرهنگ نمـاد عمـل می کننـد، به طوری که بتــوان بـادیـدن تصـویــر ، به مفهـوم و کـاربـــرد آن نمـاد پی برد.
منا حجتی نیا حافظ میرآفتابی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : دوران قاجار تغییرات بسیاری به خود دید ،.تحولات سیاسی، اجتماعی وهمچنین دگرگونیهای فرهنگی ای که هنروهنرمندان را نیز در برمیگرفت. چاپ سنگی، عکاسی، مصورسازی کتب، همگی از هنرهای مهم آن دوره محسوب می شود. بارزترین مشخصه های تصویری دوره قاجار، پیکره نگاریهای درباری، تزئینات زیاد و همچنین ورود نقاشی غربی و ترکیب آن باجلوه های بصری قاجار است که هنرمندان، امروزه با بیانی تازه تر از آن بهره میگیرند. در روند انجام این پژوهش از نشانه های تصویری دوره قاجار در تصویرسازی معاصر ریشه یابی شد. در بخش دیگر به بررسی و مقایسه آثار تصویرسازی معاصر بر پایه تأثیر پذیری از هنر دوره قاجار و معرفی اینگونه آثار در دوران اخیر پرداختیم. در ادامه به شناسایی برخی از هنرمندان صاحب سبک در این زمینه اشاره شده است که هرکدام با روش و شیوههای متفاوت به بیان شخصی خود دست یافتند. این تصویرگران از فضا ، نماد و نشانه های تصویری دوره قاجار تأثیر گرفته اند. نهایتاً در این پژوهش سعی شده است تا دوره قاجار ، هم از لحاظ تاریخی و هم تحولات گوناگون هنری مورد بررسی قرار گیرد و نیز عوامل موثر و تأثیرگذار بر تصویرسازی معاصر ایران را مورد بررسی قرار داده و چگونگی تأثیر پذیری این هنرمندان تصویرگر را ، شاخص تر سازیم. در مجموع بررسی ، تحلیل و مقایسه از ضرورت های این پژوهش می باشد و با مقایسه این دو دوره هنریست که می توان به تأثیرات آن پی برد. کلید واژه : تصویر سازی معاصر ایران ، هنر قاجار ، نقاشی درباری ، چاپ سنگی
بهزاد خاکی نژاد منیژه محامدی
مونودرام یا تئاتر تک نفره از بدو پیدایش تک گویی های کوتاه در تئاتر قرون17و18 تا نمایش تک گویی کامل عصر حاضر همواره کلام محور بوده است.کلام محوری تا قرن بیستم از پایه های تئاتر به شمار می آمد اما از اواسط سده20 آرام آرام تئاتر به حرکت و نمایشگری روی خوش نشان داد.در هنرهای جدید هم تصویر و حرکت بیش از کلام محوری مورد توجه قرار دارد اما مونودرام همواره بر کلام محوری اصرار ورزیده است. پژوهش پیش رو بر این باور شکل گرفته که کلام محوری عامل دلزدگی و خستگی تماشاگر و مخاطب گریزی تئاتر از مونودرام است،پس گرافیک وارد مونودرام می شود تا با بهره از عناصر هنرهای تجسمی به سوی ویژگی های همه فهمی،گیرایی،تصویرگرایی،سادگی و از همه مهمتر گذر از سنت واژه محوری رایج مونودرام برود و این هنر را فرزند زمانه خویش معرفی کند.با این فرضیه می کوشد تا مونودرام را که بر مبنای انواع تک گویی(اساید،سولی لوگ،مونوپولی لوگ،مونودی و مونولوگ)شکل گرفته است با استفاده از عناصر ارتباطی روز و دغدغه مشترک به نوعی گفتگو میان انسانهاتبدیل کند. گویش جدید مونودرام بواسطه حضور گرافیک و توانایی هایش می تواند بر شمار مخاطب خود بیفزاید،نیز مونودرام را در قالبی فرامرزی و جهانشمول معرفی کند و از بند ادبیات برهاند و به عنوان هنری مستقل مطرح نماید.در این پژوهش روشن می شود که هر نمایش تک بازیگری نمی تواند مونودرام باشد مگر با در اختیار داشتن ویژگی های مونودرام که بارزترین آنها درون گرایی و ذهن گرایی و بحران و آشفتگی روحی است. پژوهش تئوری پیش رو با تجربه عملی پژوهشگر درآمیخته و افزایش میل مخاطب را در بر داشته است.
نگین خواجه بهرام کلهرنیا
چکیده ندارد.
الهام شایان فر حافظ میرآفتابی
بافته های عشایری و نقوش نقش بسته بر آنها سالهاست که توسط بزرگان و محققان بسیاری مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. در میان این تألیفات بیشمار، می توان به خوبی شاهد آن بود که بافته های قشقایی بیش از همتایان دیگر خود مورد لطف واقع شده اند. و این امر میسر نبود، مگر با قدم نخست سیروس پرهام که در راه شناخت این بافته ها برداشته شد. اما در میان تمام گفته ها و نوشته ها، هنوز نقوش بسیاری از این دسته ناشناخته و یا کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. نقوشی که با بررسی بیشترشان پی به پیوند اعجاب انگیز آنها با نقوش بافته های دیگر مناطق و حتی با نقوش سفالینه های ایران باستان خواهیم برد. برهمین اساس بار دیگر نیاز به تمرکز و تأمل بر روی این بافته ها و کنکاش درون آنها احساس می شود. در نهایت، آنچه در این پژوهش حاصل آمده، نگاهی مجدد در کنار پرداختن به نکات کوچکی است، که بعضا در دریافت و ادراک از فرهنگ و باورهای پیشینیانمان موثر واقع می گردند. اگرچه به خوبی بر این امر واقفیم که بسیاری از این مفاهیم چون اسراری مهرو موم شده، تا همیشه ناشناخته باقی خواهند ماند. با این وجود به نظر می رسد این جستجو مسیری نو را در راه دریافت روشنتری از بافته های قشقایی و نقوش آنها ایجاد کرده و در این میان از مفاهیم نظام هایی چون نشانه شناسی و اسطوره شناسی بهره مند گردیده است.
مریم پوروحید حافظ میرآفتابی
تصویر سازی به عنوان روش بیان زندگی مدرن، فارغ از محدود شدن به مرزهای جغرافیایی می کوشد تا با در هم آمیختن تجربه های متفاوت انسان دوره معاصر هویت مفهومی یکپارچه ای را ارائه کند. نوشتار و تایپوگرافی از شیوه هایی بود که در کنار تمامی نوآفرینی ها، تجربه گری ها و ابداعات هنرمندان حضور پیدا کرد و گام به گام در کنار موج جدید تحولات در طول این قرن تکامل پیدا کرد. درآثار هنری نوین در ده سالهی اخیر، تصاویر با ترکیب با نوشتار یک ترکیب واحد را ساخته اند.ظهور تکنولوژی دیجیتال نیز با خلق طیف وسیعی از قلم ها با قابلیت های بیانی متفاوت به ایجاد روش های خلاقانه کمک کرده است. رساله ی حاضر حاصل دغدغه های ذهنی من در رابطه با پیوند حروف و تصویرسازی و به طور کلی زبان تصویرگری انسان معاصر است. تصویرهای مبتنی برنوشتارکه روز به روز حتی ناخواسته بر بینش دیداری ما تاثیر می گذارند. با توجه به موضوع کلی رساله، نقش نوشتار و حروف در هنر تصویرگری معاصر و به ویژه در آثار ناته ویلیامز استاد هندلترینگ در 2011 بررسی شده است.
طیبه عباسی مریم لاری
خلاقیت یک موهبت الهی است. از آنجایی که اساس پیشرفت جوامع مانع وابستگی آنان به بیگانگان است، همه جوامع به افراد خلاق نیاز مبرم دارند. آنچه مهم است فراهم نمودن شرایط رشد و بالندگی و حذف عوامل بازدارنده ی تفکر خلاق در نظام آموزش است. هدف اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان برنامه ای هنری را برای کودکان طراحی نمود که در آن کودکان به قوه خلاقانه خویش بپردازند و این توانایی بیشتر در آنان پرورش یابد. روش کار در این پژوهش به این صورت بوده است که ابتدا استانداردها نیاز سنجی و اهداف مشخص گردیدند(مطالعات کتابخانه ای)و سپس با همکاری با چند مهدکودک و انجام برخی تکنیک های پرورش خلاقیت کودکان، آثار هنری کودکان تجزیه و تحلیل شدند(روش میدانی). خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می باشد تا به سر حدشکوفایی برسد. خلاقیت عبارت است از توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدید، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها،و استفاده از چیزهای نامربوط و تبدیل آن به شکل های جدید. هر چیزی که کودک انجام می دهد و یا می گوید می تواند خلاق به حساب آید در صورتی که دو ضابطه را تامین نماید. اول آنکه باید اساساً با کارهایی که کودک قبلاً انجام داده و تمام چیزهایی که قبلاً دیده و یا شنیده است متفاوت باشد و اینکه فقط متفاوت نباشد ودر جهت رسیدن به یک هدف مفید باشد. خلاقیت تنها مختص افراد «استثنایی» و «تیزهوش» نیست.لازم است کودکانی داشته باشیم که در جهت اسفاده از وقت و منابع خود بهترین استفاده را در کشف امور جدید انجام دهند.خلاقیت امری ارثی نیست.پس می توان آن را پرورش داد که به خصوص خانواده مهم ترین نقش را در ذهن خلاق کودک دارد.خانواده به سه طریق،اول حرف زدن و عمل خود،دوم اینکه از جایزه به ندرت استفاده کنند و سوم اینکه نشان دهند که جوایز و قوانین در واقع می توانند در خدمت لذت های درونی به کار گرفته شوند،می توانند در پرورش خلاقیت کودک کمک رسان باشند. اساس رشد هنری کودک در هنر این است که به او فرصت و وقت اکتشاف داده شود و برای کشف، تشویق گردد .پذیرش و احترام به کار خلاق? کودک نیز یک اصل است. اگر معلم آشنا به روشهای پرورش خلاقیت در کلاس نباشد و صرفا" امور تکراری رادنبال کند در کلاس او هیچ نتیجه ای از خلاقیت را نخواهیم دید.کودک برای اینکه خلاق باشد باید فعالیتی متناسب با علاقه و توان خود را داشته باشد. هنر هم مانند بسیاری از موضوع های دیگر دارای پای? علمی است، اما نباید نتیجه گرفت که درک مستقیم در روند خلاقیت هنری دخالت عمده ای ندارد، و به سادگی باید گفت که پایه علمی هنر فقط بخشی از روند آموزش بصری است و باید متعادل باشد و در اهمیتش مبالغه نشود، حتی اگر در هر فعالیتی هم حضور داشته باشد.سن شناسنامه ای کودکان برای تشخیص قوه و توان واقعی هنری کودکان شاخص ضعیفی است،زیرا هر دو کودک هم سن نیز در هنر تفاوت های بسیاری را دارند. اخیرا" معلمین هنر معتقدند که شیوه ی آموزش باید متکی به اندیشه باشد. و بسیاری دیگر ترجیح می دهند که کودک با درک مسقیم و آموزش بصری و احساس آنی در موقعیتی خاص هنر خود را بروز دهد که تجربه این روش(روش دوم) واقعا" ضروری است و سهم حیاتی در آموزش دارد.مسئله اصلی رد این روش نیست بلکه بعد از گذراندن این روش محتوای آنچه که تدریس می شود مورد سوال قرار گیرد. ما مطالب بسیاری را از مشاهد? کودکانی که آموزش می دهیم فرا می گیریم روشی که آنها خودشان را با زبان، و به طور بصری با نقاشی ها و ساخته های خود بیان می کنند،روشی که از تخیلاتشان و توانایی شان برای منحصر به فرد بودن استفاده می کنند. فرا گرفتن مهارت های تکنیک های ساخت و نحو? کاربرد مواد گوناگون. هدف این پژوهش این نبوده است که کودکان نباید از نقاشی و طراحی تصاویر عینی و شبیه سازی لذت ببرند، زیرا چنین تجربیاتی در برنامه های ارایه شده نقشی حیاتی دارند. ترجیحاً مطرح شده است که چنین فعالیت هایی نباید با گوناگونی بسیار محدود همه روزه تکرار شوند. از این جهت که محدودیت ها از این نوع یا هر نوع دیگر کودکان را از پیشرفت در ادراک یا علاقه مندی به موضوع باز می دارند. زبان کودک ابتدا توسط مادرش شکل می گیرد و ارتباط کودک با دنیای بصری به وسیله والدین و معلمش شکل می گیرد. قصد ما ارایه روش منطقی تر در آموزش بصری و مقابل? آن با درک مستقیم معلم با تجربه نبوده است. بلکه هدف ما پیشنهاد ادغام این دو روش می باشد. این موضوع در مورد کودک نیز صادق است، به این ترتیب که ادغام فعالیت های بازی فی البداهه با فعالیت های هدفدار به پیشرفت مفاهیم او می انجامد. بنابراین از چیزهای ساخت? طبیعت یا انسان لذت بیشتر می برد و علاقمندتر می شود و در حساسیت زیبا شناختی نسبت به دنیایی که می بیند تواناتر می شود.
فاطمه آذرباش مجتبی الهیاری
پژوهش حاضر به معرفی مهمترین عنصر کیفی تصویر یعنی «عمق فضا» که مهمترین عنصر سازنده یک تصویر سه بعدی است می پردازد. واگردانی ژرفا و عمق به فرم مسطح و دو بعدی تصویر، کالبدی فضایی می بخشد لذا اخبار و پیام هایی که از طریق تصویرهای سه بعدی به ما می رسند از نقطه نظر ایجاد فضای حقیقی برای درک مفهوم و پیام تصویر بسیار موفق و شاخص می باشند زیرا درک تصویر سه بعدی به تجربه های ما در رویارویی و نقابل با واقعیت های پیرامون نزدیکتر است، سیرتحول روشهای سه بعدی سازی تصاویر و تاثیر تکنیک ها و نرم افزارهای جدید در تصویر سازی سه بعدی امروزه بخش مهمی از هنر تصویر سازی دنیای نوین را تشکیل می دهد. در این راستا مباحث مختلفی از زمان ورود بعد سوم در تصویر تا شیوهای متفاوت ژرفانمایی و کاربرد آنها در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است دوره زمانی مورد مطالعه تصاویر از ابتدا یعنی از زمانی که انسان سعی در بازسازی تصاویر واقعی تر از محیط اطرافش بوده است تا نقطه اوج آن ورود به بعد سوم در تصویرسازی جهت درک بهتر از عمق فضای تصویری تا به امروز می باشد. روش اجرای تحقیق، کیفی - کتابخانه ای ( با رویکرد تجربی و مطالعه موردی و تکنیک مشاهده و تحلیل اسناد و مدارک ) می باشد و نتایج به دست آمده ، اطلاعاتی در زمینه ی شناخت عمق و درک سه بعدی تصاویر و چگونگی ایجاد عمق کاذب در تصاویر توسط هنرمندان بر اساس فنون و تکنیکهایی نظیر پرسپکتیو و دریافت عمق حقیقی در فضای مجازی و در نهایت تکنیکهای سه بعدی سازی و کاربردهای مناسب عمق فضای سه بعدی تصویرسازی می باشد. و تصویر سازی کتاب قصه های هزار و یک شب در فضای سه بعدی با تکنیک آناگلیف انجام گرفت که میزان اثر عمق در درک تصویر و واقعی تر شدن آن مشهود است. کلید واژه: تصویرسازی سه بعدی ، عمق فضا
سارا کریمی رفسنجان حافظ میرآفتابی
به فراخور موضوع که «تصویرسازی خیال و رویا بر اساس اندیشه های یونگ» است، با اشاره به زندگی و بررسی دیدگاه های یونگ در زمینه ی خیال و رویا به تحلیل تصویرسازی های چندی از تصویرسازان برجسته ی ایران و جهان پرداخته می شود. این رساله با معرفی کارل گوستاو یونگ و دیدگاه هایش آغاز می شود. در ادامه به بررسی مباحثی در زمینه ی اسطوره شناسی، انواع باستانی، نمادهای ماندگار و... پرداخته می شود، سپس با نگاهی به اندیشه های یونگ در زمینه ی روان و فرایند فردانیت، مباحثی چون ناخودآگاه جمعی و شخصی، خود واقعی و حقیقی، سایه و برون فکنی و... مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین نگاه یونگ در زمینه ی رویا و نظریات وی در خصوص روان کاوی رویا، تحلیل رویا، سرشت رویا، کارکرد رویا و نقش کهن الگوها در رویا مورد مطالعه قرار می گیرد. بخشی از این پژوهش به تحلیل آثار هنرهای تجسمی بر پایه ی نماد گرایی می پردازد. در نهایت هنگامی که زبان یارای ابراز خیال و رویا را ندارد، تصویر به بیانگری پرداخته و فهم رویا را ممکن می سازد. در حقیقت تصویرسازی به نماد ها و نشانه ها قدرت بیان مفهوم داده و فهم نافهمیدنی ها را در خیال و رویا سهل تر کرده است.
بیتا شاکرین بهرام کلهرنیا
هویت سازمانی امروزه جزو وظایف اصلی آژانس های تبلیغاتی می باشد . برنامه ریزی ، اجرا ، تولید محتوا بر اساس موضوع کارفرما با نظارت کامل و با اجرای دقیق آن ، انتظاری است که کارفرما از آژانس خواهد داشت . جزئی ترین موضوعات و برنامه ریزی برای اجرای موضوع سفارش می بایست تا آخرین روز برپایی سازمان سفارش دهنده توسط آژانس دیده شده و نسبت به اجرا آن نظارت دقیق صورت گرفته باشد . سعی شده در این پایان نامه گزارش کاملی از شیوه و نحوه اجرا برای این چنین مواردی انجام پذیرد.
نگین مصلحی حافظ میرآفتابی
تاثیر و حضور همیشگی افسانه ها و داستان های غول ها در زندگی انسان باعث ماندگاری آنها در ذهن شده است. ردپای غول ها را می توان در کهن الگوها یافت. یکی از دلایل حضور آنها از قدیم تا به امروزه در ذهن انسان ها، این است که بسیاری از کارهایی که انسان ها نمی توانستند انجام بدهند را غول ها انجام می دادند. از اهداف این تحقیق استفاده از آگاهی و دانش درباره زندگی مفهومی غول و استفاده آن در تصویرسازی غول در دنیای امروزی، ایجاد ارتباط جدید بین کودک و این موضوع و خلق مفاهیم تازه، کاربردی کردن تصاویر غول ها در زندگی امروزی کودکان همانند طراحی کاغذ دیواری-کتاب کودک-عروسک ها، خلق زمینه مناسب برای گروه سنی کودکان در جهت آشتی دادن کودکان امروز با اسطوره ها "غول ها" و به روزآوری اسطوره از نظر فرم و محتوا در جهت استفاده هر چه بهتر برای گروه سنی کودک و نوجوان می باشد. در بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدم که واژه دیو در ملل مختلف تعابیر و معانی متفاوت داشته، در قسمت اول این تحقیق علت ماندگاری آنها بررسی می شود و بعد از آن با تغییر رفتارهای بصری و دگرگونی حضور غول در داستان، به کودکان کمک می شود تا از ترس و وحشت همیشگی خود عبور کند(مانند انیمیشن شرکت هیولاها). در پروژه عملی تصویرسازی غول را با تکنیک عروسک سازی به شکل دوست داشتنی برای کودکان به نمایش گذاشتم تا آنها بتوانند با جرئت بیشتری در دنیای تخیلی خود به رویا پردازی بپردازند.
طاهره زحمتکش حافظ میرآفتابی
پروژه حاضر ابتدا انسان معاصر را از زوایای مختلفی چون جامعه شناسی، روان شناسی و فلسفه ی زندگی او مورد بررسی قرار می دهد. همچنین ویژگی های جهان امروز همچون تکنولوژی، رسانه و غیره را مرور کرده و سپس تمامی این موارد را در آثار ده تصویر گر شاخص معاصر با رویکرد و جهان بینی خاص، مورد تحلیل قرار می دهد. اهداف: 1-معرفی ده هنرمند به عنوان تصویرگران صاحب سبک و صاحب اندیشه. 2- بررسی تفکر محوری در آثار 10 تصویرگر 3- درک چگونگی و روش ها در بیان رویکرد آن ها. روش های پژوهش: شامل مطالعات کتابخانه ای و سایت های اینترنتی معتبر است. نتایج به دست آمده: دستیابی به تأثیر و بیانگری و نگاه شخصی در اثر از طریق آشنایی با هنرمندان صاحب تفکر و اندیشه و کشف رموز بیانگری در آثار آن ها از طریق تحلیل آثار و درک نگاه آن ها به زندگی معاصر.
زهرا عسلی حافظ میرآفتابی
یکی از کتاب هایی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و به دست تصویرگران مختلف برای کودکان و نوجوانان تصویرسازی شده و به چاپ رسیده است، مثنوی معنوی است. مثنوی معنوی کتابی تعلیمی به زبان شعر در زمینه عرفان اسلامی است که در آن مولانا در قالب حکایات و قصه ها معارفی را بیان کرده و سرشار از آموزه های اخلاقی است. در این تحقیق سعی شده تصاویر کتاب های مصور چاپ شده در چهل سال اخیر با موضوع مثنوی معنوی بر اساس ارتباط با محتوای داستان ها و بیان مقاصد آن ها بررسی شود. برای این منظور پس از فصل اول که کلیات را در بر می گیرد، در فصل دوم توضیحات مختصری راجع به زندگی مولانا و مثنوی معنوی داده شده است، در فصل سوم در باب نشانه شناسی مثنوی، کهن الگوها و نمادها و نشانه ها در اندیشه مولانا مطالبی عنوان شده است. در فصل چهارم نمونه هایی از کتاب های مصور چاپ شده در چهل سال اخیر با موضوع مثنوی معنوی معرفی شده و از طریق مقایسه با معانی و مفاهیم مستتر در اصل داستان مورد بررسی قرار گرفته اند؛ و در پایان در فصل پنجم نتیجه حاصل از این تحقیق بیان شده که متاسفانه اکثر تصویرگران در تصویرسازی داستان های مثنوی معنوی بدون توجه به این مفاهیم، صرفا صورت ظاهر قصه ها را تصویرسازی کرده اند؛ و در پایان پیشنهاداتی برای رفع چنین مشکلاتی در تصویرسازی متون ادبی کهن ارائه شده است.
شادی صبا حافظ میرآفتابی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ،روش های اجرا و نتایج بدست آمده ): اهداف پایان نامه : این پژوهش سعی دارد به شناخت نمادهای زنانه بپردازد و چگونگی دگرگون شدن آن ها را در تصویرسازی معاصر در ایران مورد بررسی قرار دهد. روش های جرا : انسان باستانی از شخصیت های اسطوره ای الگوبرداری کرده و آنان را سرمشق زندگی خود قرار می داد. نمادهای اسطوره ای زنانه نمادهایی هستند که در زمانی دور از طریق سوریه و مدیترانه راهی غرب شدند و در آنجا نامهای تازه ای یافتند . در درون هر زن کهن الگویی نهفته است و هر زنی قهرمان اصلی زندگی خویش است با توجه به اینکه در بسیاری از کتابهای تصویری زنان نقش موثری ایفا می کنند بر آن شدم تا به بررسی نمادهای زنانه و اسطوره های مربوط به آن بپردازم . نتایج بدست آمده : نماد بر مفاهیم انتزاعی و برخاسته از ناخودآگاه بیشتر تاکید دارد تا منطق خودآگاه و متفکرانه . نماد از تصویری محسوس و شناخته شده به امری متعالی و ناشناخته و مبهم می رسد و با اینکه مفهومش بارها وبارها گشوده می شود اما همچنان زنده باقی می ماند. بهترین راه شناخت نمادهای زنانه در ملل مختلف شناخت نحوه برخورد تمدن های سنتی با نماد و مفاهیمی است که از نماد در میافتند. به نظر من تمامی جهان در جفت هایی خلاصه می شوند که با هم در تضادند و هدف و غایت نهایی زندگی در ملل مختلف یگانه متحد کردن ضدها و رسیدن به وحدت است . وحدتی که در دوران طلایی پیش از آفرینش کیهان از آن برخوردار بودند. نمادهای زنانه و یا بطور کلی نمادها جهانی هستند و و در طول اسرار باقی مانده تا به امروز رسیده اند. نمادهای زنانه از فرد فراتر می رود و جهانی می شود و جزء ذات حیات معنوی است .عرصه فرهنگی هر مللی خاکی است که نماد در آن می روید ، لزومی ندارد که این نمادها از یک منبع واحد به وجود بیایند ، بلکه می توانندبا اعصار ، مذاهب ، کیش ها و تمدن های مختلف منطبق شود.
فائزه صفرعلی عباس نامجو
چکیده: بررسی مفاهیم علوم ارتباطی و رسانه ای و در پی آن نگاهی به تاریخ دوره ساسانیان برای یافتن انگیزه های مشترکی در خلق ابزار رسانه و نگاهی دقیق به جزیات نقش برجسته ها و توجه به انگیزش های حاکمان برای تصویر کردن آنان، مسیر اصلی این پژوهش بوده است. دریافت نشانه هایی با این مبنا که علیرغم تفکر رایج شاهان ساسانی صرف نمایش قدرت دست به خلق چنین آثاری زده اند حاصل مطالعه دقیق این آثار است. انگیزه هایی از قبیل روایت تاریخ و کیفیت زیست و مناسبات مردم در این اعصار، نیایش و احترام به اهورا مزدا و یا اساطیر دیگر و نشان دادن خضوع و فرمانبرداری شاه در برابر اهورامزدا از دستاوردهای این نگاه تازه است. در این پژوهش مفاهیم رسانه و نظریات برجسته و جهانی در این خصوص به تفصیل مورد بحث قرارگرفته است. بعد از گذری برتاریخ حکومت ساسانیان بر ایران زمین به بررسی نقوش برجسته که هدف اصلی تحقیق محسوب می گردد پرداخته و بن مایه هایه های آنان و تفاوت هایشان را با دیگر آثار مشابه مدنظر داشتیم. تحلیل جزء به جزء نقوش و بیان اهداف حاکمان از ساخت چنین آثاری و نگاه به بهره رسانه ای که از این آثار برده اند چکیده این پژوهش است. کلید واژه : ساسانیان/ نقش برجسته/ رسانه
طلایه جیحونیان حافظ میرآفتابی
شناخت خود یکی از مرموزترین سوالات بشر بوده است.به نوعی هنرمندخود انتخاب میکند که دیگران او را اینطور ببینند،خودنگاره ها اعتراف هنرمند هستند از خود.خودنگاره ها در پی کشف شخصیت دارای جاذبه بودهاند.با گذری در تاریخ هنر ابتدا به بررسی خودنگاره ها درطول تاریخ می پردازیم وتاکید بیشتر بر هنرمندان قرن 21 است که چگونه در به تصویر کشیدن خود از لایه های عمیق و سطحی وجودشان میگذرند.
سعید نبی زاده حافظ میرآفتابی
مازندران به خصوص آمل از جمله سرزمین هایی است که هم در جهان اساطیری شأن ویژه ایی دارد هم در جهان واقعیت از اعتبار برخوردار است. معماری به عنوان یکی از هنرهای در احراز، تثبیت و تداوم هویت فرهنگی، دینی و ملی هر سرزمین نقش ارزنده ای دارد. در این بناها شاهد نقوش بسیاری هستیم. به دلیل جذابیت این نقوش و همچنین شناخت قابلیت های گرافیکی، در این مقاله مورد مطالعه قرار می گیرد.این تحقیق به شیوه توصیفی – تحلیلی صورت پذیرفته است و به بررسی و آنالیز بصری و معنایی پرداخته است.
آزیتا اصغرنژادفرید حافظ میرآفتابی
نوعی طنز تصویری که مولود شرایط اجتماعی است و هدف آن اصلاح است . منظور از اصلاح ، تجسم مشکلات و معضلات اجتماعی با زبان طنز به قصد برطرف ساختن آنها و حرکت به سوی کمال و سعادت جامعه است . این گونه طنز تلخِ تصویری آزادی آن را پیدا می کند که از بخشهای شاد و همه پسند برود سراغ عُریان کردن بخشی از ذهن ، روح و فکر که ممنوع و باورنکردنی است و بدینوسیله است که هنرمند عمق وابعاد مسائل را می شکافد و سپس به تصویر می کشد . این نوع نگرش و رویکرد در جامعه ، آگاهی فردی را از مَنظر و نگاه هنرمندانِ خالق آن به یک آگاهی جمعی تبدیل کرده و جوهر طنز آن در قدرت تفسیر بیمایگی ذهنی از طریق نمایش برخی اغراقهای جسمانی ، نهفته است . ایجاد دسترسی هر چه وسیع تر آحاد جامعه به این گونه طنز تصویری موجب غنای آگاهی و بیداری در زندگی آنان خواهد شد . هنرمندان این عرصه در راهی می روند تا پلشتی ها را بنمایانند تا مگر زیبایی و همواری میسر شود . آنها آثاری خلق میکنند که عرصه ی نمایش حماقتهای تاریخی است . زیرا که هنرمند بی عدالتی و مسخ شدگی انسان را به درستی رصد کرده و با تصاویر بُرنده اش قادر است نقاب از چهره ی متظاهران فرو اندازد .
ارشتاد ثانی حافظ میرآفتابی
کرمان شهری باستانی است و فولکلور آن نشان از قدمت و نوع زندگی، شغل و عواطف مادری نابی دارد فولکلورهای کرمان سعی و افری در هدف قرار دادن ذهن و عمل کودک و نوجوان در قرار گرفتن از گهواره تا گور در راه و رسم زیستی سالم و با عادات قابل قبول است وزن و تصاویر ناب بر خواسته از زندگی واقعی مردم باعث می شود که بتوان تصویر سازی بر جسته ای از آنها خلق کرد. در این پایان نامه تلاش شده تا با توجه به خصوصیات بر جسته ی فولکلور یعنی سادگی بیان، همه فهم بودن و وجود اغراق و طنز در آن، مجموعه ای پدید آید که به بهترین نحو، از این خصوصیات در جهت بهبود روایت مضامین مورد نظر سود جسته باشد. از آنجایی که فولکلور مربوط به هنر و ادب عام مردم است پس تصویر سازی مربوط به آن باید متعلق به تمام مردم باشد. و از هر گونه پیچیدگی در بیان مفاهیم اجتناب گردد استفاده از عناصر واقعی ( البته در آثاری که امکان آن وجود داشته )، فضا سازی های مملوس و رعایت اصول ترکیب بندی در اکثر آثار، همگی در جهت تسهیل در بیان و برقراری ارتباط بیشتر با مخاطبان بوده است این آثار سرشار از تصاویری عامه پسند هستند برای خلق تصاویری ناب و دست یافتنی ، به معنا هراثر در راستای تاکید بر خصوصیت بر جسته ی فولکلور مربوط به خود، پدید آمده است و حداکثر توان به کار گرفته شده تا عناصر بصری متعدد به کار رفته ، موجب تضعیف مضامین این گنجینه ی ادبی حاوی درس های اخلاقی ، نگردد. از طرفی نوع زاویه دید برخی آثار، و نحوه ی قرار گیری عناصر نا مرتبط ( با یگدیگر یا با فضا ) در فضایی رئال و روزمره ، موجب می شود که کاربرد مضامین، فولکلورها را در زندگی شهری صحه می گذارد. در مجموع می توان گفت این آثار با هدف بازنمایی بیان ناب فولکلور کرمان ، ورای نگاه معنا دار گرایانه و روزمره خلق شده اند امید آن می رود که این مجموعه توانسته باشد این رسالت را به خوبی به جا آورد.
زهرا محمدنژاد بهرام کلهرنیا
حماسه صورت هنری از مجموعه عواطف و احساسات مردمان یک سرزمین است که طی روزگاران دراز، در ادبیات ملل پدیدار شده است.اما ادبیات حماسی فراگیر و مشمول همه سرزمین ها نیست، حماسه در سرزمینی می جوشد و می خروشد که دارای اساطیر و تاریخی دیربا باشد و ایران کشوری است که این ویژگی ها را داراست.شعرای بسیاری، تا به امروز داستان ها و تاریخ این سرزمین را به نظم کشیده اند، اما هیچ یک از آنها نتوانسته است همانند فردوسی مجد و افتخارات فراموش شده را به خاطر فرزندان این مرز و بوم آورد.این اثر مجموعه ای از پندهای گران مایه در قالب مضامین اساطیری و داستانهای افسانه ای ایران است که به شیوه بدیع و حماسی سروده شده است.این اثر ارزشمند که روح جوانمردی و غیرت ملی و دینی ایرانیان را مورد ستایش قرار می دهد، همواره مورد توجه دربارهای گذشته ایران و هنرمندان نگارگر بوده است. در میان این نسخه ها، شاهنامه شاه طهماسبی ارزشمندترین و نفیس ترین آنها محسوب می شود که به دستور شاه اسماعیل صفوی، توسط هنرمندان طراز اول مکتب تبریز صفوی آفریده شد و اکثریت تصاویر آن را مضامین حماسی تشکیل می دهد.هدف از این پژوهش بررسی حماسه تصویری در شاهنامه شاه طهماسبی می باشد و بعد از آن با دلایل قابل دفاع به بازسازی و روز آمد کردن عناصر گوناگون این شاهنامه در آثار تصویر سازی خود مبادرت خواهم نمود. گردآوری اطلاعات در بخش نظری پژوهش به شیوه کتابخانه ای می باشد و در فصل چهارم به تحلیل و توصیف ده نگاره با مضمون حماسی از شاهنامه شاه طهماسبی ، با استناد به جدول های طراحی شده می پردازد.و از نقطه نظر تطبیق متن با تصاویر به نتایجی دست یافته است.