نام پژوهشگر: مرتضی عابدی
مرتضی عابدی جواد نقوی
این پژوهش در چهار فصل تنظیم شده است : در فصل اول به تاریخچه مسلمانان شبه قاره هند، حاکمان مسلمان در این کشور و شکل گیری گروه ها و فرقه های گوناگون مسلمانان اشاره شده است. در این نوشتار، اسباب مهّم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و دینی(مذهبی) تفرقه در جامعه پاکستان و ظهور فرقه گرایی و تشنّج در عرصه های سیاسی و مذهبی ریشه یابی گردیده و عوامل داخلی و خارجی این پدیده زشت بررسی می شود. این پژوهش در چهار فصل سامان یافته است. نویسنده در فصل اوّل تاریخچه وضعیت مسلمانان در شبه قاره هند، حاکمان مسلمان، ظهور فرقه های مختلف اسلامی و پیدایی سه فرقه عمده شیعه، اهل سنّت و صوفیان در این کشور را توضیح می دهد. آن گاه ظهور تَنِش بین فرقه های مختلف مسلمان از دوران غزنویان تا پایان استیلای مغولان بر این منطقه را واکاوی کرده و ظهور جنبش های گوناگون اسلامی در سده اخیر در پاکستان را تشریح می کند. در فصل دوم عوامل و زمینه های داخلی تفرقه گرایی در پاکستان، اختلاف های فرقه ای و دینی آن، عوامل فرهنگی تأثیر گذار و سطوح مختلف اختلاف مسلمانان با یکدیگر بررسی شده است. در فصل سوم نقش عربستان سعودی در حمایت از برخی گروه های افراطی اهل سنّت، وقوع جنگ های پیاپی در افغانستان، منازعه کشمیر و واکنش در مقابل آثار مثبت انقلاب اسلامی ایران، از مهم ترین عوامل خارجی تأثیر گذار در تفرقه گرایی و فرقه گرایی مسلمانان در پاکستان مطرح شده است. نگارنده، تأثیر گروه های بین المللی، کشورهای بیگانه استعمارگر، دخالت های اقتصادی و سیاسی آنان و فعّالیت سازمان های غیر دولتی در پاکستان را نیز از عوامل خارجی تفرقه در این کشور برمی شمارد. فصل چهارم به بیان راهکارهای ایجاد وحدت بین گروه های مختلف مسلمان، طبق عقاید مشترک اسلامی اختصاص دارد و نویسنده، کارکردهای اجتماعی دین در برقراری اتحّاد، اِحیای اندیشه های ناب دینی در افشاگری اهداف استعمارگران و توجّه به دشمن مشترک را از عوامل وحدت می خوانَد.
مرتضی عابدی علی اله بداشتی
مسئله اصلی در این پایان نامه بررسی حقیقت ایمان و کفر از دیدگاه ابن تیمیه ، شهید ثانی و علامه طباطبایی است که در سه فصل ویک نتیجه تنظیم شده است . وسعی ما بر اینست که در این پایان نامه به این بپردازیم که مرز بین این دو در حقیقت و واقع چگونه است . که این در سه فصل مورد بررسی قرارگرفته است . ابن تیمیه بر این باور است که ایمان حقیقی، ایمان قلبی است واین ایمان اصلش تصدیق قلبی وسپس قول قلبی (اقرارو معرفت قلبی "علم") است وانگاه عمل قلبی( محبت به خدا و رسولان وترس ازخدا) تابع تصدیق وقول قلبی است وعمل بدن وجوارح تابع قلب است. ایشان در باره حقیقت کفربراین باور است که هر فردی ، پیامبر یا اولیایی از اولیاء الله را در دنیا واسطه شفاعت در قیامت قرار دهدیا متوسل به او شود به گونه ای که قدرت خداوند واراده اورا به صورت مستقیم لحاظ نکندمشرک وکافر است واگر توبه نکرد باید کشته شود. شهید ثانی بر این باور است که ایمان یا شرعی وحقیقی است که همان تصدیق قلبی است ویاایمان عرفی و لغوی که همان تصدیق زبانی است.حقیقت ایمان جایگاهش در قلب است و عمل و شدت وضعف در حقیقت ایمان راه ندارد بلکه عمل شرط قبول ایمان است. وی کفررا مقابل ایمانمی داند ومی نویسدکفر عبارت است ازعدم ایمان از انچه شانش این است که مورد ایمان واقع شود . واز نگاه علامه طباطبایی حقیقت ایمان عبارت است ازجایگیر شدن اعتقاد در قلب است به گونه ای که این ایمان واعتقاد همراه با ادراک و تسلیم قلبی است.ایشان ایمان را تصدیق واذعان به چیزی به همراه التزام عملی به ان می داند . وی حقیقت کفر رابر اسا س روایات اینگونه بیان می دارد :1- انکار ربوبیت خدا 2- ترک عبادت او .وطبق نظر ایشا ن ناامیدی از رحمت خدا وند از گناهان کبیره است ولذا کفر محسوب می شود