با اتمام جنگ جهانی اول و فرار امپراطور آلمان به هلند این کشور به یکباره با خلا قدرت مرکزی مواجه شد و در این فرصت کشور دچار هرج و مرج و آشوب های داخلی گردید. برلین به دست کمونیست ها افتاد و جمعی از سیاستمداران با محوریت حزب سوسیال دموکرات آلمان در وایمار اعلام جمهوری کردند و نهایتا با سرکوب کمونیست ها توانستند حکومت جمهوری را بنیان بگذارند.جمهوری نوپای وایمار در همان ابتدا مجبور بود برای رسمیت بخشیدن به صلح و جلوگیری از حمله متفقین به آلمان پیمان صلحی را که بسیار ناعادلانه بودامضا نماید. در پی امضای این پیمان آلمان جنگ زده، متعهد پرداخت غرامت های جنگی سنگین شد. وضع نامناسب اقتصادی و غرامتهای سنگین، جمهوری را با چالشهای بزرگی روبرو کرد بطوریکه تغییر مداوم دولت و کابینه های متعدد نیز نتوانست در حل مشکلات موثر باشد و نهایتا با روی گرداندن مردم از حزب حاکم، حزب نازی توانست قدرت را در جمهوری وایمار قبضه کند. پس از مدت کوتاهی هیتلر در سال 1933 صدر اعظم آلمان شد و مدتی بعد با مرگ هیندنبورگ، به عنوان پیشوای مطلق آلمان مطرح گردید. در دوران تسلط حزب نازی بر آلمان آزادی مدنی بسیاری از شهروندان آلمانی نقض شد و نسل کشی یهودیان اتفاق افتاد. هیتلر با تاکید بر ایدئولوژی نازی نهایتا آلمان را بسوی جنگ جهانی دوم سوق داد. تحقیق حاضر تلاش نموده علاوه بر واکاوی بنیان های اندیشه نازیسم و عوامل موفقیت آن با بررسی این برهه تاریخی، به مسائل سیاسی اجتماعی و اقتصادی این دوره از تاریخ آلمان بپردازد. کلید واژه ها: جمهوری وایمار، هیتلر،حزب نازی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصای المان