نام پژوهشگر: سید مجتبی میرمیران
حامد مصداقی بهاری علی تسلیمی
نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی یکی از رهیافت ها و رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر به شمار می رود و این عمدتاً بر پایه یافته ها و نظریه های روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، بنا شده است. این نقد و نوع رویکرد دامنه ای گسترده دارد و در اساس، واقعیاتی عمیق را در رویاهای عمومی و خاطرات جمعی هر جامعه جستجو می کند. از این رو با مذهب، فرهنگ، روان شناسی، تاریخ و مردم شناسی ارتباطی وثیق پیدا می کند و از همین روی اساساً خاستگاه آن ذهنی و فلسفی است و بر پایه رفتارها و کنش های انسانی بنا شده است. بر مبنای نظریه یونگ افسانه ها در حقیقت فرافکنی پدیده های روانی – ذاتی اند و ابزاری هستند که به مدد آن ها کهن الگو خود را در رویاهای آدم ها آشکار می کند و خویشاوندی نزدیک رویا، اسطوره، افسانه و ادبیات و هنر و دین را که نقش مهم رسانه ای نیز دارند، کهن الگوها را برای ضمیر خودآگاه قابل دسترسی می کنند. در این پایان نامه کهن الگوها و تجلی متعدد آن ها در قصه ها و افسانه های گیلان بررسی و کنش ها و خویشکاری شخصیت های داستان با توجه به نظریه یونگ و اندیشه های وابسته به آن چون کمبل و دیگران در این زمینه واکاوی می شود. کلید واژه : یونگ، کهن الگو، افسانه، ضمیر ناخودآگاه، گیلان
زهرا مشهدی کریمی حسن کهنسال
چکیده (تأثیر انقلاب مشروطه بر اشعار نسیم شمال) (زهرا مشهدی کریمی) یکی از مهم ترین وقایع تاریخی کشور ایران در عصر معاصر، «نهضت مشروطه» است. مشروطه و مشروطه خواهی در ایران جریانی فکری، سیاسی و اجتماعی است که قصد ایجاد حکومتی مبتنی بر قانون را در ایران داشت. مشروطیت ایران، محصول بیداری افکار و رشد بورژوازی ایران بود. رواج اندیشه ی سیاسی در میان مردم ایران و میل به مشروطه خواهی در آثار نویسندگان این دوره مشهود است و از جمله، وجود شاعران حامی توده ی مردم که در میان شاعران عصر مشروطه می توان به «سید اشرف الدین گیلانی» اشاره کرد. او سردبیر روزنامه ی موثر «نسیم شمال» بود که بیش تر به نام روزنامه اش معروف شده است و نماینده ی کامل شعر عصر مشروطه می باشد. شعر او از نظر فرم درونی و مفهوم برونی آن به زبان توده ی مردم سروده شده است و گوشه ی چشمی به قشر عظیمی از توده ی مردم به ویژه عوام داشته و تلاش برای برقراری مشروطیت از خصایص اصلی شعر اوست که اشعارش تأثیر زیادی در اشاعه ی روحیه ی مشروطه طلبی مردم داشت. در تحقیق حاضر، نگارنده در پی آن بود تا پاسخی برای این پرسش بیابد: انقلاب مشروطیت ایران چه تأثیری بر افکار و اندیشه های نسیم شمال داشت؟ با توجه به پرسش پیش گفته، فرضیه ی نگارنده عبارت است از: نسیم شمال در اشعار خود تحت تأثیر شرایط انقلابی و مفاهیم انقلاب مشروطه بود. برای تأیید یا ردّ فرضیه ی پژوهش، داده ها به روش کتابخانه ای از میان مجموعه ای از آثار ادبی و تاریخی و اسنادی گردآوری شد. بررسی داده ها به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفت. در پایان، فرضیه ی نگارنده تأیید و مشخص گردید اشعار نسیم شمال، بازتاب افکار و مبارزات آزادی خواهانه علیه استبداد حاکم و آئینه-ی تمام نمای حوادث دوران زندگی خود بود. حتی در میان اشعاری که سرود، تأثیرگذار بودنش را دیده و به آن اشاره کرده است.
عفت امانی سید مجتبی میرمیران
چکیده توصیف گویش گیلکی رودسر عفّت امانی زبان به عنوان یکی از مهمترین مولفههای فرهنگی نقش بسیار مهمی در تکوین و شکلگیری نظام اندیشگانی بشر دارد. همه نگرش انسان به هستی و فرای آن در زبان جلوهگر میشود و این زبان است که سبب چیرگی انسان بر جهان پ با شناخت یـک زبان میتوان، زندگی اجتماعی گـویشوران آن زبان را از دیـدگاه روانشناسی، جامعهشـناسی، مـردمشناسی، ادبی، تاریخی، سیاسی و جز آن بازشناخت. بررسی تفاوتها و تشخصهای فرهنگی بسیار مشکل است، چرا که جهان به یکسانسازی روی آورده است. گویشها و لهجهها، همان تشخصها و تفاوتهای فرهنگیاند که در برابر یکسانسازی جهانی پایدار ماندهاند و هنوز به یکدستی تن نداده و برجسته و برتر از دیگر دادههای فرهنگی باقیاند. هر زبان محصول فرهنگی ـ اجتماعی و فرایند فکری گویشوران و گویندگان آن است؛ ازاینروی زوال و فروپاشی آن سبب میشود تا دریچهای مهم در فرهنگ بشری بسته شود. در این میان گویش گیلکی رودسر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این پایاننامه، نگارنده برحسب شناخت و درک موقعیت، بر آن شده است تا با گردآوری واژههای گویش و ثبت آنها و بررسی گویش در سه مقوله آواشناسی و فرایند واجی، صرف و نحو کوشش ورزد. در پایان، در بخش ملحقات، فهرستی از واژههای قاموسی رودسری و نیز فرهنگ موضوعی عرضه شده است تا چشماندازی از تواناییها و گستردگی این واژهها نسبت به امکانات متناظر آنها در زبان فارسی و دیگر گویشها، فراروی خوانندگان قرار دهد. کلیدواژه: گویش گیلکی رودسر، آواشناسی، فرآیندهای واجی، صرف و نحو.
آلاله عابدی علی رفیعی
آیین گذار یا تشرف، مراحل مهم یا نقطههای عطف تأثیرگذار در زندگی آدمی است که دارای مفاهیم دینی و روانی خاصی بوده و با مراسم و مناسک آیینی ویژهای که نشانگر بازآفرینی تلویحی آفرینشبهشمار میآید، همراه است و برای فرد هویت تازهای در میان گروه جدید ایجاد میکند. این مناسک که آیینهای مربوط به سه مرحلهی اساسی، تولد یا آغاز دوران کودکی، سپس مرحلهی بزرگسالی و ازدواج و پس از آن مرگ را شامل میشود در میان اقوام مختلف ایرانی از گذشته تا کنون با مراسمی که بیانگر گذار یک فرد ازمرحلهای به مرحلهی دیگر زندگی است به شیوههای گوناگون وبراساس کهنالگوها برگزار میشود؛ازینرو، بسیاری از آیینهای مربوط به تشرف در میان اقوام مختلف قابلیت رمزگشایی دارند. بنابراین میتوان این فرضیه را مطرح کرد که نماد و نشانهها در آیین که به شکلهای گوناگونی تجلی یافته است براساس ساختار ذهن آدمیست که طبق ناخودآگاه جمعی شکل گرفته و بنمایهی مشترکی دارد.قوم ترکمن که درشمال شرقی ایران ساکنند،هریک از این سه مرحله را به گونهای نمادین طی مراسم آینی و آداب و مناسکی که با تشریفات خاصی همراه بوده و براساس مضامین اسطورهای و کهنالگوهای مربوط به قوم ترکمن شکل گرفته است، پشت سر میگذارند، در این پایاننامه سعی داریم آیینهای مربوط به تشرف را از منظر پدیدارشناسی الیاده، روانکاوی یونگ و الگوی سفر قهرمان کمبل میان قوم ترکمن و با نگاهیبه قوم گالش مورد بحث قرار دهیم. روش گردآوری اطلاعات میدانی بوده و روش مطالعهی آن توصیفی-تحلیلی است. هدف از این پایاننامه, بررسی نمادها و نشانههای اسطورهای است که در فرایند آیین گذار وجود داشته و برای مردم ترکمن و گالش معانی مشخص و مقدسی دارد. بنابر این از مطالعهی حاضر میتوان نتیجه گرفت که اندیشههای مشترک بشری که براساس بینش مذهبی انسانهای آغازین و خواستههایشان بهوجود آمده است بهصورت آیینهایی نمود یافته و تجلی گوناگونی دارد.