نام پژوهشگر: صدیقه ابراهیمی
صدیقه ابراهیمی جمشید عینالی
با توجه به شرایط جغرافیایی و زمین¬شناختی کشور لزوم توجه به مدیریت سوانح طبیعی و بحران¬های ناشی از آن از برنامه¬های توسعه کشور از اوایل دهه 1370 مورد توجه برنامه¬ریزان قرار گرفته است. بنابراین، با توجه به اهمیت فعالیت های پس از سانحه بویژه بازسازی سکونتگاه¬های آسیب دیده به عنوان یکی از مهمترین مراحل مدیریت بحران در احیا و بازیابی این جوامع، انتخاب سیاست بازسازی مناسب اهمیت می¬یابد. بررسی منابع موجود در خصوص اتخاذ شیوه های بازسازی سکونتگاه¬های روستایی آسیب¬دیده از سوانح طبیعی بویژه زلزله در کشورهای مختلف دنیا نشان¬ می¬دهد که رویکردهای متفاوتی از قبیل تجمیع و ادغام، جابه جایی و انتقال (اسکان مجدد) و درجاسازی مورد توجه برنامه¬ریزان قرار گرفته است که با مواردی از قبیل میزان تخریب و محل استقرار روستا در ارتباط است. علاوه بر این، اتنخاب هر یک از شیوه های بازسازی با توجه به شرایط محیطی و میزان آسیب¬پذیری منطقه، هزینه بازسازی، تمایل و مشارکت ساکنین و عوامل متعدد دیگر بستگی دارد. بنابراین، اجرای هر یک از شیوه های بازسازی تاثیرات متفاوتی بر روی شاخص¬های کیفیت زندگی ساکنین سکونتگاه های آسیب¬دیده دارد. به عقیده برخی از صاحب¬نظران کیفیت زندگی از زمان و مکان جغرافیایی و نظام ارزشی جامعه متاثر می باشد و به احساس رضایت فرد از شرایط زندگی اطلاق می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تطبیقی شیوه¬های بازسازی روستاهای آسیب¬دیده از سانحه زلزله تیر 1381 و تاثیر آن بر روی شاخص¬های کیفیت زندگی ساکنین در ابعاد (شرایط زندگی، کیفیت کالبدی، رفاه اقتصادی، احساس اجتماعی و شناخت و هویت چشم انداز) که از گزارش شبکه ارزیابی اروپایی برای توسعه روستایی است، می¬باشد. بنابراین، تحقیق حاضر می کوشد به این سوال پاسخ دهد که: آیا اتخاذ شیوه های بازسازی متفاوت در روستاهای آسیب¬دیده از زلزله در منطقه مورد مطالعه منجر به تفاوت در کیفیت زندگی ساکنین آن ها شده است؟ منطقه مورد مطالعه در این تحقیق دهستان حصار ولی عصر از توابع شهرستان آوج در جنوب غربی استان قزوین است که براساس مطالعات صورت گرفته با توجه به وجود گسلهای متعدد، در پهنه منطقه پرخطر به لحاظ رخداد سانحه زلزله قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده از نوع تحلیلی- توصیفی مبتنی بر گردآوری داده¬های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه است در بین سرپرستان خانوار در روستاهای نمونه است. بدلیل استفاده از روش تطبیقی برای بررسی نقش بازسازی پس از سانحه در شاخص¬های کیفیت زندگی از بین روستاهای واقع در محدوده سیاسی دهستان حصار ولیعصر دو روستای بازسازی شده با سیاست درجاسازی (سعیدآباد و آزانبار) و دو روستای جابجا شده (لک و طبلشکین) به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 202 مورد انتخاب و پرسشنامه¬ها به صورت تصادفی ساده توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون¬های آماری tتک نمونه¬ای و دو نمونه¬ای و یومن ویتنی استفاده شده است. نتایج حاصل از توصیف ویژگیهای نمونه مورد مطالعه نشان می¬دهد که بیشتر پاسخگویان (43) درصد بین 30 تا 40 سال سن دارند و (79) درصد مرد و بیش از (63) درصد پاسخگویان دارای تحصیلات راهنمایی می¬باشند و حدود (31) درصد از پاسخگویان نیز تحصیلات دیپلم یا بالاتر از دیپلم دارند (54) درصد از پاسخگویان با شغل کشاورزی بیشترین میزان اشتغال را به خود اختصاص داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بازسازی روستاهای آسیب¬دیده از زلزله تاثیر مثبتی بر روی شاخص¬های کیفیت زندگی ساکنین داشته و براساس میانگین محاسبه شده این تغییرات در سطح 99 درصد معنادار می باشد. از طرفی دیگر، نتایج حاصل از آزمون t دونمونه¬ای بیانگر این واقعیت است که اتخاذ سیاست های متفاوت در بازسازی روستاهای آسیب دیده از سانحه تاثیر مثبتی بر روی شاخصهای کیفیت زندگی از دیدگاه پاسخگویان داشته است و براساس آزمون لونز تفاوت ایجاد شده توسط دو شیوه متفاوت فقط در شاخص¬های اقتصادی معنادار گزارش شده است. همچنین نتایج تحلیل یومن ویتنی نیز نشان می¬دهد که در بیشتر موارد روستاهای جابجا شده دارای سطح بالاتری از میانگین رتبه¬ای در شاخص¬های کیفیت زندگی بوده¬اند. با توجه به نتایج¬ بدست آمده از مطالعه می¬توان پیشنهاداتی به شرح زیر برای بهبود امور ارایه نمود: 1- لزوم توجه به نیازها و خواسته ساکنین در بازسازی پس از سانحه و همکاری با نهادهای محلی 2- بازسازی توام فضای زیستی و معیشتی و توجه به ابعاد اقتصادی مساکن 3- توجه به هویت محلی و معماری بومی
صدیقه ابراهیمی نسرین رضویان زاده
چکیده ندارد.