نام پژوهشگر: ناصر هداوند

بررسی الگوی مصرف و نحوه تجویز پروفیلاکسی آنتی بیوتیکی در بیماران post cabg در مرکز قلب شهید رجایی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  طیبه محبوبی   مهدی رجبی

هدف از این مطالعه، بررسی نحوه تجویز پروفیلاکسی در بیماران تحت عمل کرونری آرتری بای پس گرفت (cabg) در مرکز قلب شهید رجایی و مقایسه آن با پروتکل های بین المللی و استاندارد بود. روش کار: در این مطالعه مقطعی آینده نگر و توصیفی، در یک بازه زمانی 6 ماهه، 130 بیمار که تحت عمل cabg قرار گرفته بودند از زمان بستری در icu تا زمان ترخیص از نظر پروفیلاکسی آنتی بیوتیکی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و سابقه بیماری های پس زمینه ای و خانوادگی و نحوه تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی شامل نوع آنتی بیوتیک، دوز، طول مدت مصرف و فواصل مصرف آنتی بیوتیک بر اساس پرونده بیمار، کاردکس دارویی، پرسش از پزشک یا پرستار در پرسشنامه مربوطه یادداشت و ثبت گردید و نحوه تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در عمل cabg با پروتکل های معتبر جهانی مقایسه گردید. برای اهداف توصیفی از جداول و شاخص های مرکزی و پراکندگی استفاده شد و اطاعات عددی به صورت درصد فراوانی ارائه گردید. نتایج: داده های به دست آمده از این مطالعه با پروتکل های تدوین شده مانند ashp ارزیابی شد. در نهایت پس از انجام این مطالعه مشاهده شد که بیشترین تجویز از نظر نوع آنتی بوتیک ها بعد از جراحی cabg، در مرکز قلب شهید رجایی، به ترتیب ونکومایسین، سفتریاکسون، سفازولین و سیپروفلوکساسین بودند. اکثر بیمارانی که ونکومایسین دریافت کرده بودند از نظر دوز و فواصل مصرف با پروتکل های جهانی مطابقت داشتند. سفتریاکسون با وجود تجویز زیاد، از هر سه نظر دوز، طول مدت مصرف وفواصل مصرف با پروتکل های جهانی مطابقت نداشت. سفازولین که بعد از ونکومایسین و سفتریاکسون بیشترین مصرف را بین آنتی بیوتیک های تجویز شده داشت، از نظر دوز و فواصل مصرف با پروتکل های جهانی مطابقت داشت. سیپروفلوکساسین نیز که در رده چهارم آنتی- بیوتیک های پر مصرف تجویزی میان سایر آنتی بیوتیک ها قرار داشت، از نظر دوز و فواصل مصرف با پروتکل ها مطابقت بسیار بالایی مشاهده شد. مهمترین متغیر طول مدت پروفیلاکسی است که در ونکومایسین و سفازولین مطابفت کمی با پروتکل ها داشتند و در سیپروفلوکساسین هیچ گونه تطابقی وجود نداشت. در بیشتر موارد طول مدت تجویز آنتی بیوتیک بیشتر از مدت زمان استاندارد در پروتکل ها بوده است. بحث و بررسی: بر اساس یافته های ما، مناسب ترین آنتی بیوتیک در جراحی cabg سفالوسپورین های نسل 1 و 2 است و برای بیمارانی که حساسیت به بتالاکتام ها دارند ونکومایسین یا کلیندامایسین کاربرد دارد که در مطالعه ما تقریبا نوع و دوز آنتی بیوتیک رعایت شده بود. مشکل عمده در بیشتر مطالعات انجام شده و مطالعه ما، طولانی بودن مدت پروفیلاکسی با آنتی بیوتیک هاست که تا 48 ساعت بعد از جراحی cabg مناسب است و بیشتر از آن نه تنها در کاهش عفونت زخم جراحی یا ssi موثر نیست، بلکه باعث افزایش مقاومت باکتریایی و تحمیل هزینه های غیر ضروری بر بیمار می شود.

مقایسه کارآیی دو شیوه آموزشی در ارتقاء دانش و توانمندی پرستاران در زمینه عوارض ناخواسته داروها، یک کارآزمایی تصادفی و کنترل شده
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  فهیمه نادری بهدانی   ملوک حاجی بابایی

خلاصه:استفاده از دارو درمانی می تواند با بروز عوارض ناخواسته همراه باشد، پرستاران به واسطه رابطه تنگاتنگی که با بیماران دارند نقش مهمی در گزارش دهی این عوارض ایفا می کنند. یکی از عوامل عدم گزارش دهی می تواند فقدان دانش کافی در رابطه با داروها وعوارض آنها باشد. از این رو طراحی مطالعاتی که بتواند کارایی روش های مختلف آموزش فارماکوویژیلانس را برای پرستاران مقایسه نماید، ضروری به نظر می رسد اهداف: مقایسه کارایی دو شیوه آموزشی در ارتقاء دانش و توانمندی پرستاران در زمینه عوارض ناخواسته داروها، یک کارآزمایی تصادفی و کنترل شده. روش کار. این مطالعه به صورت سه بازویی طراحی شده بود که در سال 2013 در مرکز قلب شهید رجایی تهران برگزار گردید. پیامد اصلی مورد مطالعه دانش و توانمندی پرستاران در زمینه ی عوارض داروهای رایج مصرفی در بیمارستان بود. پرستاران از طریق یک الگوریتم تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند(یک گروه پایلوت وسه گروه برای مطالعه اصلی شامل گروه سخنرانی، کارگاهی به روش بارش افکار و گروه کنترل). جمع آوری داده ها در سه مرحله قبل، بعد و سه ماه بعد از هر جلسه آموزشی انجام گرفت و همچنین رضایت مندی شرکت کنندگان بعد از هر جلسه آموزشی از طریق پرسشنامه ای جداگانه ارزیابی شد. به منظور تحلیل آماری از تست های t-test,man-whitney,chi-squareو anovaاستفاده گردید. نتایج: هیچ تفاوت معناداری بین سه گروه مورد ارزیابی در رابطه با اطلاعات دموگرافیک و امتیازات تجمعی در ابتدای کار دیده نشد. دو گروه آموزشی دقیقاً پس از پایان مداخله پیشرفت معناداری نسبت به قبل آن داشتند که این پیشرفت برای گروه سخنرانی به طور معناداری بالاتر بود. در پیگیری سه ماهه هر دو گروه افت معناداری نشان دادند ولی میزان کاهش در گروه سخنرانی به شکل معناداری بیشتر بود. امتیازات تجمعی دو گروه در پیگیزی سه ماهه یکسان و نسبت به گروه کنترل به طور معنادار بالاتر بود. گروه کارگاهی به طور معناداری رضایت مندی بیشتری نسبت به متد خود داشتند