نام پژوهشگر: حبیب اله لزگی
سپیده خمسه نژاد حبیب اله لزگی
پرداختن به انسان به مثابه عاملی کنشگر، تحلیل کنش های او و نیز تبیین عواملی که بر آن تاثیر خواهد گذاشت، مورد توجه اغلب رویکردهای فلسفی و نظری قرار گرفته است. نظریه فمینیسم نیز همچون سایر نظریات با محوریت بخشیدن به زنان از دیدگاه های متفاوت به بررسی این موضوع پرداخته است. مطالعات جنسیت اکنون در تمامی حوزه ها تسری و به دستاوردهای قابل توجهی نیز دست یافته است. تئاتر نیز از این قاعده مستثنی نیست. از آنجا که احقاق مطالبات زنان از اهداف بنیادین فمینیسم به شمار رفته مطالعه مناسبات زنان و تئاتر، بعنوان یک رسانه و نیز بازنمود از جامعه ای که با آن در تعامل است می تواند راهگشا باشد. این پژوهش به بررسی عنصر شخصیت و زن در درام پرداخته است. تحلیل کنشگری او و نیز عواملی که آن را به انقیاد خویش در آورده یا او را بسوی کنش خاصی هدایت می نماید مورد توجه قرار خواهد گرفت. ضمن بررسی نمایشنامه های شاخص از رئالیسم اجتماعی درام معاصر درخواهیم یافت که زنان نتوانسته اند به عنوان عاملی خود بسنده به کنشگری دست زنند و کنش های آنها همواره به ساحتی محدود شده تا ارزش هایی را که از سوی جامعه پذیرفته شده است به چالش نخوانند.
مجید آسودگان حبیب اله لزگی
این پایان نامه با بررسی شیوه های داستان گویی در سینما و تطبیق و آسیب شناسی کاربردی این شیوه ها در سینمای پس از انقلاب ایران سعی دارد تا به دلایل ضعف یا قدرت داستان و داستان گویی در سینمای ایران بپردازد و تا حد ممکن در این زمینه راه کارهای بیان شده را دسته بندی و روشن سازد. به این منظور ابتدا شاکله های داستان گویی در سینما را با توجه به دیدگاههای نظریه پردازان بزرگ سینما بررسی کرده ایم. سپس عناصر بنیادی سینما مانند واقع گرایی و شکل گرایی ، داستان و طرح ،منطق روایی ، زمان ، فضا ، مکان ، عناصر دهگانه داستان مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس این شیوه ها را در سینمای ایران بعد از انقلاب جستجو کرده ایم. بر این اساس به سراغ ریشه های داستان گویی در سالهای ابتدای پس از انقلاب رفته ایم. سپس با تقسیم سالهای بعد به چند دوره مشخص در هر کدام از این دوران گرایشات جدید در سینمای ایران را بررسی نموده ایم. از جمله گرایش به سینمای اجتماعی ، توجه به نگره ژانر ، ملودرام به مثابه یک ژانر با اهمیت مورد مطالعه قرار گرفته است. در انتها نیز سینمای ایران در یک دهه اخیر را به صورت اجمالی مرور کرده ایم. نهایت اینکه در سینمای ایران یکی از اساسی ترین ضعف ها در بخش فیلمنامه نویسی فقدان درک درست از شیوه های داستان گویی است.
علی زرنگار حبیب اله لزگی
در این پایان نامه نخست به بسط و تفهیم مقوله ی باورپذیری در سینما پرداخت شده است، سپس از لحاظ ماهوی مقوله ی واقعیت را که ارتباط وسیعی با مفهوم باورپذیری دارد در سیر تکاملی هنرهای بصری مورد مداقه قرار داده ایم و این سیر را تا هنرهای نوین ترِ عکاسی و سینما که مبتنی بر تکنولوژی، رویکرد دیگری را در امر واقع نمایی رقم زده اند پی گرفته ایم. با بیان این پیش فرض که اهمیت ماهوی سینما در مسخر ساختن جهان واقعی است، هنر سینما و کارکردهای آن را در تاریخ سینما بررسی کرده سپس با نظر به تجربیات واقع گرایانه ی تصویری در سینمای داستانی با بررسی سه سبکِ رئالیسم شاعرانه ی فرانسه، نئورئالیسم ایتالیا و سبک متأخرتر دگما 95، شیوه های رئالیستی پردازش داستان و نوع مواجهه این شیوه ها را با داستانگویی در سینمای داستانی مورد ارزیابی قرار داده ایم. از سوی دیگر با تبیین نگره های کاربردی مختلف سینمای مستند که اصالتاً بیشترین رویکرد واقع گرایانه را در هنرهای روایی و تصویرمحور بر عهده داشته است، بر آن شدیم تا شیوه های بیانی واقع گرا و ساز و کار سینمای باور پذیر را به نقد و تحلیل بنشینیم، تا سرآخر پاسخ این سوال را دریابیم که آیا فیلم داستانی می تواند خود را از ورطه ی بازنمایی واقعیت برهاند و به عنوان جهان تاریخی نزد مخاطب پذیرفته گردد؟ استفاده از ساز و کار سینمای مستند و نیز استفاده از تجربیات سبک های واقع گرای تاریخ سینما می تواند این امکان را برای فیلم داستانی فراهم کند تا خود را به گونه ای برای مخاطب ارائه دهد که فیلم به عنوان واقعیت رخداده پذیرفته گردد و با متاثر ساختن باور مخاطب به جای احساسات وی در عین قصه گویی و رویت جهان ذهنی مولف، مخاطب را به تجربه ی واقعیت بنشاند، نه مجاز.
شهریار باقری نژاد مصطفی مختاباد
پایان نامه حاضر با بررسی روایت و تعاریف مختلف ان و همچنین با نگاهی به عناصر ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی شامل:طرح شخصیت گفتگو...و ساختارهای نمایشی ارسطویی و غیر ارسطویی را در این حکایات مورد بررسی قرار داده و با طبقه بندی این حکایات ظرفیتهای فراوان این حکایات را در حوزه های نمایشی اعم از تئاتر سینما و تلویزیون مورد بررسی قرار خواهد داد
مهدی حیدری حبیب اله لزگی
این پایان نامه به بررسی جنبه های نمایشی در آئین های سنتی آذربایجان می پردازد. در ابتدا در مورد سرزمین آذربایجان، هنر در این سرزمین، خاستگاه نمایش در تاریخ ادواری و حکومتهای مختلف، تاریخچه و پیدایش موسیقی عاشیقی، چگونگی ورود این هنر به سرزمین آذربایجان، نقش داستان و نمایش در اشعار موسیقیایی، حماسه و اسطوره در اشعار عاشیقی و نقش زبان ترکی در اشعار و موسیقی عاشیقی و همچنین آشنایی با نت های موسیقی عاشیقی می پردازیم. این مطالعات و تحقیقات در راستای احیای ارزشها، سنت ها، اعتقادات و باورهای سنتی مردم آذربایجان تدوین و گردآوری شده است. موسیقی عاشیقی دارای ریشه فرهنگی و تاریخی می باشد. این هنر نه تنها در آذربایجان ایران بلکه در سایر مناطق جهان از جمله جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ترکیه، جمهوری خود مختار نخجوان، بخش هایی از قفقاز و گرجستان نیز دارای قدمت و سابقه طولانی است و جزو آداب و رسوم آنها محسوب می شود. این نوع موسیقی صرفا برای شنیدن نیست بلکه اشعار موسیقی، متن های مورد استفاده در آن، نوع روایت عاشیق، کشمکش و مجادله بین دو عاشیق و بعضا حتی نوع فیگورهای عاشیق در هنگام ساز زدن و نوع لباس پوشیدن آن حاکی از جنبه های نمایشی و هنری بودن آن است. اشعار در این نوع موسیقی بیشتر حالت روایی و اسطوره ای است و با نوع گویش و روایتی که اجرا می کند داستان و اشعار حالت نمایش پیدا می کند. اشعار و داستانها معمولا یا داستانهای فولکلور یا حماسی یا افسانه ای و بعضا نیز مذهبی می باشد. از جمله روایت معراج پیامبر معمولا در اکثر مراسم عاشیقها وجود دارد. در این پایان نامه در راستای آشکار شدن موضوعاتی از قبیل پیرنگ، شخصیت پردازی ، کشمکش، گفتگو و بحران مطالبی ارائه گردیده است. در انتها نیز بررسی مکان و زمان و فضا در متون نمایش و اشعار موسیقی و عاشیقی صورت گرفته است.
علیرضا اسیوند حبیب اله لزگی
چکیده ندارد.