نام پژوهشگر: سید ناصر استاد

تأثیر داروی hesa-a برروی رده سلولی لوسمی لنفوبلاستی حاد (nalm6)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  محبوبه محمدیها   سید ناصر استاد

مقدمه: لوسمی لنفوبلاستیک حاد (all) بدخیمی خونی رایجی می باشد که هر دو گروه کودکان وبالغین را مبتلا می کند. جهت درمان آن پروتکلهای شیمی درمانی متعددی وجود دارد که دارای عوارض توکسیک برای بیمار بوده و گاهی منجر به مقاومت دارویی می شوند. با وجود پیشرفت های قابل ملاحظه به دلیل این اثرات جانبی و مقاومت دارویی هنوز درمان ضعیف بوده وبنابراین نیاز به ایجاد درمانهای جدید برای کاهش اثرات سمی می باشد. اثرات ترکیبات طبیعی با خواص آنتی اکسیدانی و ضد سرطانی توسط مطالعات مختلف تایید شده است. دارویhesa-a ، دارای منشاء طبیعی و حاوی مواد معدنی و عناصر نادر بوده که در آزمایشات کشت سلولی و مدلهای حیوانی، این فرآورده تأثیرات بازدارنده واضحی بر رشد سلولهای توموری بدون تأثیر منفی بر روی سلولهای سالم داشته است. مواد و روشها: hesa-a در نرمال سالین به عنوان محلول استوک تهیه )غلظت mg/m 80 و 4/7(ph= و سپس استریلیزه شد. پس از کشت و تکثیر سلولهایnalm6 ، سلولها با دوزهای 1، 2، 4 و 8 mg/ml تیمار شدند. پس از گذشت 72 ساعت میزان زنده بودن سلولها به روش رنگ آمیزی تریپان بلو بررسی گردید. میزان درصد بقاء سلولها به وسیله روش mtt و توسط الایزا ریدر در nm570 بررسی شده و در نهایت توسط فلوسایتومتری تاثیر دارو بر آپوپتوز و چرخه سلولی رده سلولی nalm6، مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: این مطالعه نشان داد که hesa-a واجد اثر سیتوتوکسیک و آنتی پرولیفراتیو وابسته به دوز بر علیه رده سلولی nalm6 می باشد و دوز mg/ml 2.8 به عنوان ic50 دارو برای این رده سلولی بدست آمد که در این دوز قادر به افزایش چند درصدمرگ سلولی و توقف چرخه سلولی در مرحله g2/m می باشد. نتیجه گیری: اگرچه مکانیسم دقیق عملکرد سیتوتوکسیسیتی hesa-a ناشناخته است اما اثرات آن را به اجزا و ترکیبات مهمی که در آن وجود دارد می توان نسبت داد ولی آنچه در این مطالعه مهم است اثر بخشی دارو بر مرگ سلولی و توقف چرخه سلولی در رده سلولی nalm 6 می باشد. واژگان کلیدی: لوسمی حاد، hesa-a، رده سلولی 6nalm، چرخه سلولی

تجزیه اسانس و بررسی اثرات ضد التهابی گیاه ziziphora tenuar
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1391
  یلدا بیک محمدی   سید ناصر استاد

گیاه کاکوتی از گیاهانی است که در بین مردم نقاط مختلف ایران بعنوان یک گیاه طعم دهنده مورد استفاده بسیاری در مواد غذائی دارد ، از آنجا که پیشگیری بسیاری از بیماریها از رژیم غذائی انسان شروع می شود با توجه به اثرات مختلفی که اسانسها دارند از قبیل ضد نفخ، آرام بخش، ضد درد و ضد التهاب و غیره و گیاهان آروماتیک نیز در بسیاری موارد دارای اثرات همانند بوده و بجای اسانس مصرف میشوند و در عین حال دارای ترکیبات متنوع دیگری مانند مواد فنلیک از قبیل فلاونوئید، اسید های فنلیک و غیره میباشند اثر آنها شاید حتی قویتر از اسانس گیاه بروز نماید. بنابراین بر آن شدیم تا این گیاه را که در منطقه آذربایجان شرقی مصف دارد جمع آوری و اثرات ضد التهابی این گیاه را نیز که تاکنون تحقیقی بر روی آن انجام نشده است را در مقایسه با شاهد مثبت ارزیابی نمائیم. ابتدا عصاره گیاه خشک و پودر شده بوسیله پرکولاتور و با حلال متانول و آب 80 در صد تا بیرنگ شدن حلال روی گیاه تهیه می شود.عصاره توسط دستگاه تقطیر در خلاء ، در حرارت کم تغلیظ گردیده و وزن عصاره تعیین می شود.سپس غلظت 1 میلی گرم در10 میلی لیتر از محلول عصاره ی فراکشن های اتانولی ، کلروفرمی ، هگزانی و آبی گیاه تهیه شد که با تزریق 1 میلی لیتر از این محلول ها به حیوان دوزهای مورد نظر به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان ایجاد می شود. دراین روش از سوسپانسیون 1? تازه آماده شده کاراژینان به عنوان عامل التهاب زا استفاده شد. حجم50 میکرولیتر از سوسپانسیون تازه تهیه شده کاراژینان1 % در سرم فیزیولوژی، یک ساعت بعد از تزریق داخل صفاقی عصاره ها ( درمورد نمونه ها) و حلال حامل ( درمورد تست)، با سرنگ انسولین به کف پای موش تزریق شد. البته قبل از تزریق به کف پا، حجم پای مورد نظر توسط کولیس اندازه گیری و یادداشت شده بود. حجم پا در ساعت های 1، 2، 3، 4و 5 بعد از تزریق، جهت بررسی پاسخ ضد التهابی اندازه گیری شد.با توجه نتایج به نتیج حاصل از بررسی برروی غلظت های مختلف از عصاره های حاصل از حلال های متانول آب کلروفرم و هگزان نرمال برروی التهاب ایجاد شده توسط کاراژینان در کف پای موش می توان گفت که عصاره گیاه دارای اثر ضد التهاب مناسبی می باشد.بدین صورت که قدرت مهاری عصاره های کلروفرمی و متانولی دارای بالاترین قدرت ضد التهابی می باشند.میزان فعالیت ضد التهاب در این دو عصاره با افزایش غلظت بیشتر شده و به کنترل مثبت نزدیک می شود که وابسته به دوز بودن قدرت التهابی را نشان می دهد.

بررسی اثر سایتوتوکسیک عصاره تام وفراکشن های اتردوپترولی،کلروفرمی،اتیل استاتی،متانولی وآبی گیاه phlomis olivieri برروی رده سلولی 29-t47d,nih3t3,caco-2,ht
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1392
  آویشن فرزانه   ژینوس عسگرپناه

سرطان نوعی اختلال در سرعت تکثیر وتمایز سلولی است که می تواند در هربافتی از بدن ودرهرسنی رخ دهد وبا حمله به بافت های سالم بدن موجب بیماری شدید ودر نتیجه مرگ شود. گیاهان نقش مهمی در درمان انواع بیماری ها از جمله سرطان دارند. هدف کاربردی این پایان نامه بررسی فراکشن های مختلف عصاره تام گیاه phlomis olivieri از نظر فعالیت سایتوتوکسیک وشناسایی فراکشن های موثر وبررسی دیگر آزمون های بالینی آن در آینده جهت به کارگیری دردرمان سرطان می باشد. قسمت های هوایی گلدارگیاه phlomis olivieri از شهر خوانسار واقع در استان اصفهان جمع آوری شد. سپس در یک آسیاب دستی پودر گردید ودر دمای اتاق نگهداری شد.50 0 گرم از گیاه پودر شده ، به روش پرکولاسیون با حلال متانول سه مرتبه عصاره گیری گردید. عصاره متانولی با دستگاه rotary evaporator تغلیظ گردید وسپس به ترتیب با حلال های اتردوپترول، کلروفرم، اتیل استات، متانول وآب فراکشنه گردید. ما در این تحقیق اثر ضد تکثیری عصاره تام متانولی وفراکشن های اتردوپترولی ، کلروفرمی ، اتیل استاتی ، متانولی وآبی را برروی سلول کارسینومای کولون (ht-29)، آدنوکارسینومای کولورکتال (caco-2)، کارسینومای پستان (t47d) وفیبروبلاست جنین موش سوئیسی (nih3t3) با استفاده از روش mtt ارزیابی کرده وic50 را محاسبه نمودیم. طبق نتایج به دست آمده از این مطالعه ، فراکشن کلروفرمی وعصاره تام متانولی برروی همه رده های سلولی آزمایش شده به جز سلول caco-2 اثر سایتوتوکسیک بالایی داشتند اما روی این رده اثرمتوسطی نشان دادند. فراکشن اتردوپترولی روی سلول ht-29 اثرسایتوتوکسیک متوسط و روی سایر سلول ها اثر بالایی نشان داد. مقادیر ic50 محاسبه شده جهت هر نمودارحاکی از آن دارد که تکثیر ورشد سلول های ht-29وt47d بیشتر تحت تأثیر فراکشن کلروفرمی، اتردوپترولی وعصاره تام گیاه هستند که این موکد اثر ترکیبات غیرقطبی دررابطه با اثرات سمی برروی رده های سلولی آزمایش شده است.این داده ها اولین یافته های سم شناسی درمورد این گیاه است. این مطالعه مارا به سوی تحقیقات بیشتر دررابطه با ترکیبات جدید ومطالعات فیتوشیمیایی گسترده ترهدایت می کند .

تاثیر بیان و عملکرد fhit در آپپتوز ناشی از صدمه به dna
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  فرشته میر محمد رضائی   محمد حسین قهرمانی

امروزه سرطان یکی از عوامل مهم مرگ ومیر در جهان میباشد بنابر این مطالعه و بررسی مکانیسم ایجاد این بیماری و یافتن روش های مناسب درمان آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از آنجائیکه ایجادسرطان و نیز درمان آن از طریق آسیب به dna انجام میشود، شناسایی مسیر عملکرد داخل سلولی و پروتئینهای درگیر در آن در یافتن استراتژیهای درمانی موثر ویا جلوگیری از آسیب به سلول کمک قابل توجهی خواهد کرد. fhit یکی از مهم ترین ژنهایی است که در ناحیه شکننده کروموزوم قرار دارد و حساس به عوامل کارسینوژن میباشد بطوریکه نقص عملکرد آن در بسیاری از سرطانها گزارش شده است. این ژن با شرکت در مسیر سیگنالینگ p53 سبب القاء مرگ سلولی میگردد. همچنین بعد از ایجاد آسیب در ساختار dna توسط عوامل استرس زا مسیرهایی در سلول فعال میشوند که هدف آنها ترمیم dna ویا مرگ سلولی میباشد تا از ایجاد هر گونه اختلال در چرخه سلولی و سرطانی شدن سلول جلوگیری کند. از جمله این عوامل میتوان به دو پروتئین p38 و chk2 اشاره کرد که هر دو با فعال کردن مسیر p53 بدنبال آسیب به dna سبب القاء مرگ سلولی میشوند. بنابراین بررسی بیان این ژنها و ارتباط احتمالی میان آنها در یافتن راه های مناسب درمانی حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر 24 ساعت پس از کشت دو رده سلولی mcf-7 و hek293ft سلولهادر چهار گروه سلولی مطالعه شدند.در گروه اول سلولها توسط اتوپوزاید بمدت 1، 3 و 6 تیمار شدند. در گروه دوم سلولها بمدت 1 ساعت با مهار کننده sb20228 ) p38 )، در گروه سوم سلولها بمدت نیم ساعت با مهارکننده chk2 پیش تیمار شدند وسپس بمدت 1 و 3 ساعت با اتوپوزاید تیمار شدند. در گروه چهارم fhit sirna به سلولها انتقال داده شد و 48 ساعت پس از انتقال، سلولها بمدت 1و 3 ساعت با اتوپوزاید تیمار شدند. جهت بررسی بیان پروتئین و فعال شدن مسیرهای پیامرسانی عصاره سلولی استخراج و بکمک روش وسترن بلات تغییرات بیان پروتئینها ارزیابی شد. در نهایت داده ها ی بدست آمده با گروه کنترل و ?-actin نرمالیزه گردید. بررسی بقاء سلول پس از تیمار با اتوپوزاید در گروههای مختلف پس از 24 ساعت به روش mtt انجام شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد اتوپوزاید سبب افزایش بیان fhit یک ساعت پس از تیماردر سلولهای mcf-7 میگردد و پس از آن بیان کاهش می یابد. در صورتیکه در سلولهای hek293ft بیان fhit 6 ساعت پس از تیمار افزایش یافته و 3 ساعت پس از تیمارمسیر p38 فعال می شود. از طرف دیگر اتوپوزاید سبب افزایش بیان phospho-p38 و phosphor-chk2در سلولهای mcf-7میگردد و فعال شدن مسیر chk2زودتر از مسیر p38انجام میشود. مهار p38وchk2درحضور اتوپوزاید تغییری در بیان fhitدر هر دو رده سلولی ایجاد نکرد ولی مهار کنندهp38 فعالیت chk2را در سلولهای mcf-7 افزایش داد. به نظر می رسد p38 اثر فیدبکی منفی بر فعال شدن chk2 در سلولهای mcf-7دارد. مهار fhit در سلولهای mcf-7 در حضور اتوپوزاید بیان chk2 را کاهش داده ولی تغییری در بیان p38 ایجاد نکرد درحالیکه در سلولهای hek293ft بیان p38 کاهش یافت. نتایج mtt نشان داد که اتوپوزاید مرگ سلولی را القاء کرده و مهار بیانfhit توسط sirnaسبب کاهش مرگ سلولی درهر دو گروه سلولی میشود. بنابراین نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده وجود crosstalk وابسته به زمان بین fhit ، chk2 وp38 در پاسخ به مرگ سلولی ناشی از آسیب بهdna توسط اتوپوزاید میباشد که میتواند در ارائه راه های موثر در مهار رشد سلولهای سرطانی مهم باشد.

تعیین تفاوتهای بیان mmp2 و mmp9 در رده ی سلولی ht29 و ht1080 و سلول های بنیادی آنها و نقش مهار دو آنزیم فوق در تهاجم سلولی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  منصوره یوسفی   سید ناصر استاد

سرطان کلورکتال، عمدتاً به عنوان سرطان روده بزرگ شناخته شده است که از رشد کنترل نشده ی سلول ها در روده بزرگ و راست روده ایجاد می شود. این سرطان سومین سرطان شایع تشخیص داده شده در جهان است و 60% موارد در کشورهای توسعه یافته تشخیص داده شده است. در تقسیم بندی سرطان کلورکتال، چهار مرحله وجود دارد که براساس میزان گسترش و پیشرفت بیماری رده بندی می شود. در مرحله ی چهارم ممکن است لنف درگیر شده و متاساز آغاز می گردد. از سوی دیگر فیبروساکورما نیز به عنوان یک تومور بدخیم مشتق شده از بافت همبند شناخته شده است که ممکن است در بافت های نرم مانند عضلات، بافت چربی، رگ های خونی و یا حتی استخوان ها رخ دهد. هر چند شیوع کمی دارد (9:100000 نفر) ولی به دلیل مقاومت به پرتو درمانی و شیمی درمانی درصد زنده ماندن آن پایین است و معمولاً به ریه متاستاز می دهد. علاوه بر این، از جمله دلایلی که در سال های اخیر برای بروز مقاومت دارویی مطرح شده است وجود جمعیت خاصی از سلول های سرطانی تحت عنوان side population یا cancer stem cells می باشد؛ در واقع اغلب شیوه های درمانی سرطان، به منظور کاهش آسیب رسانی به سلول های عادی سلول های با سرعت تکثیر بالا را هدف قرار می دهند؛ لذا این جمعیت کوچک سلول های بنیادی سرطانی از تیررس اثر دارو در امان مانده و در مراحل بعد با تکثیر و تمایز باعث بوجود آمدن تومورهای جدید می شوند. چنانچه این استراتژی درست باشد عود مجدد تومور سرطانی و مقاومت حاصله، ناشی از تکثیر جمعیت کوچک side population می باشد. در رده ی سلولی ht29 و ht1080 این جمعیت سلولی را می توان مشاهده نمود. علاوه بر حضور این جمعیت سلولی، امروزه متاستاز یکی ازعلل مقاومت به درمان در سرطان محسوب می شود که خود شامل چندین مرحله می باشد. یکی از مراحل ایجاد متاستاز، تهاجم به استرومای اطراف از طریق تخریب ماتریکس خارج سلولی (extra cellular matrix) یکی از اجزای مهم غشای پایه، توسط ماتریکس متالوپروتئینازها می باشد. طی مطالعات انجام شده مشخص شده است که این آنزیم ها بخصوص آنزیم های نوع 4 کلاژناز (mmp2 و mmp9 ) در خطوط مختلفی از سلول های سرطانی از جمله سرطان کلورکتال و فیبروسارکوما بیان می شوند که بیان این آنزیم ها با تهاجم سلول های سرطانی و تخریب ماتریکس خارج سلولی و متاستاز در ارتباط است. هدف از این مطالعه بررسی بیان mmp2 و mmp9 در 2 رده ی سلولی ht29 (رده ی سلولی سرطان کلورکتال) و ht1080 (رده ی سلولی فیبروسارکوما) و سلول های بنیادی آنها و نقش 2 آنزیم فوق در تهاجم سلولی می باشد. نتایج وسترن بلات بیانگر این است که بیان این 2 آنزیم در سلول های بنیادی بیشتر ازcell line اصلی می باشد. این روند افزایشی در مورد بیان mmp9 و در مورد stem cell های ht29 وht1080 بارز می باشد. با توجه به ارتباط بیان این دو آنزیم با تهاجم سلول های سرطانی، ما در این مطالعه به بررسی میزان تهاجم این 2 رده ی سلولی پرداختیم که نتایج invasion نشان می دهد که سلول های ht29 و ht29stem cell از matrigel عبور نکرده و فاقد قدرت تهاجمی اند. در حالی که سلول های ht1080 و stem cell های آن از ماتریژل عبور نموده و قدرت تهاجمی قابل توجهی را نشان می دهند، هر چند که عبور ht1080 در مقایسه با ht1080 stem cell از ماتریژل بیشتر می باشد. در این مطالعه به منظور تحریک تهاجم سلول های ht29 از فیبرونکتین استفاده شد چرا که اثر این ماده در این زمینه طی مطالعات انجام شده تأیید شده است، ولی در حضور فیبرونکتین هم سلول های ht29 از ماتریژل عبور نکردند. بدین ترتیب با وجود بیان mmp2 و mmp9 در رده ی سلولی ht29، این رده ی سلولی فاقد قدرت تهاجمی لازم می باشد که در فصل چهارم به طور کامل به توضیح آن می پردازیم.