نام پژوهشگر: زینب سلطانی
زینب سلطانی سلیمان پاکسرشت
???????????جامعه پذیری سیاسی موضوعی است که از دیرباز مورد توجه فلاسفه و رهبران سیاسی در جوامع مختلف بوده است. پیش تر، فیلسوفان پروسه ی یادگیری های سیاسی را جامعه پذیری سیاسی نمی خواندند و با عباراتی چون آموزش مدنی، درس هایی در میهن پرستی، یادگیری شهروندی یا یادگیری شخصیتی، مطالب خود را بیان می کردند. دلیلی که امروزه ما ترجیح می دهیم این پروسه ی یادگیری را جامعه پذیری سیاسی و نه آموزش مدنی بنامیم، این است که جنبه ی یادگیری های ضمنی و غیرمستقیم نیز نشان داده شود؛ چرا که بیشترین یادگیری های سیاسی و درونی کردن هنجارها به صورت ناآگاهانه و اتفاقی صورت می گیرد. یادگیری های سیاسی و شکل گیری افکار و عقاید سیاسی محدود به دوران کودکی نمی شود و تا پایان عمر ادامه می یابد. در حالیکه مطالعه بر روی سنین بزرگسالی تنها به صورت مطالعات بر روی فرهنگ سیاسی از قبیل مشارکت سیاسی انجام گرفته است، می توان گفت که فرایند جامعه-پذیری سیاسی در بزرگسالی موضوع بدیعی به شمار می آید. دانشگاه نیز به عنوان یکی از مهمترین کارگزاران جامعه پذیری سیاسی است که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است. تحقیق حاضر می خواهد با استفاده از روش کیفی، فرایندهای جامعه پذیری سیاسی را در دانشگاه تحلیل نماید. بنابراین از مهمترین اهداف این تحقیق بررسی و شناسایی الگوهای فرهنگ سیاسی و فرایندهای جامعه پذیری سیاسی و تحلیل نقش دانشگاه در جامعه پذیری سیاسی دانشجویان است. از آنجا که چنین تحلیلی بدون توجه به فرایند جامعه پذیری سیاسی در پیش از ورود به دانشگاه و عمدتاً در محیط خانواده، نتایج دقیقی به بار نمی آورد، بررسی جامعه پذیری سیاسی قبل از ورود به دانشگاه نیز مورد توجه محقق قرار گرفته است. روش انجام این تحقیق نظریه ی مبنایی است که از طریق مصاحبه ی عمیق در بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا صورت پذیرفته است.