نام پژوهشگر: سارا شریعتی مزینانی
علیرضا علی آبادی حمید جاودانی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابط? دینداری دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار با نگرش نسبت به آزادی می باشد و اهتمام در یک تحلیل جامعه شناختی از رابطه ی دینداری و نگرش نسبت به آزادی دارد. روش این پژوهش پیمایشی است ؛ به لحاظ معیار زمان از نوع پژوهش های مقطعی بوده و از نظر معیار ژرفایی از نوع پهنانگر است که داده های آن با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است.سنجش میزان دینداری افراد با نگاهی به مدل چند بعدی «گلاک» و« استارک» صورت گرفته است . همچنین نگرش نسبت به آزادی با توجّه به برداشت های هفت گانه ای که «گری» دربار? مفهومِ آزادی انجام داده ، سنجیده شده است. آزادی به دو گونه ی آزادی فردی و آزادی اجتماعی تقسیم شده است . آزادی اجتماعی دربرگیرند? برداشت های نبود موانع ؛ فراهم بودن گزینه ها ؛ قدرتِ موثّر و منزلت از آزادی می باشد. آزادی فردی نیز دربرگیرند? برداشت های حق تعیین سرنوشت ، ارضای خواست و تسلّط بر نفس از مفهومِ آزادی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین دینداری با آزادی همگرایی وجود دارد. و به جز بعد مناسکی ؛ ابعاد اعتقادی ؛ عاطفی و پیامدی رابط? معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد با نگرش نسبت به آزادی دارند. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهند که از بین متغیرهای مستقل پژوهش بیشترین تأثیر را متغیرِ دینداری حداقلی
مرضیه طباطبایی یزدی فرزان سجودی
مفهوم بازنمایی در تولیدات فرهنگی و آثار هنری و مسئله ی بازنمایی زنان در این آثار همواره موضوعاتی مورد بحث در پژوهش های هنری بوده است. در جامعه ی ما، همچون بسیاری از دیگر جوامع سنتی و مردسالار، نگاه شیئیت انگارانه به زنان و در نظر گرفتن آن ها به مثابه موجوداتی صرفاً مطلوب و ابژه هایی لذت بخش از منظر و نگاهی مردانه، در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و از جمله در آثار هنری به روشنی قابل ملاحظه است. این پژوهش در نظر دارد با ارائه ی تعاریفی از مفاهیم بازنمایی در آثار هنری، جنسیت و ایدئولوژی بصری، و نیز با تأکید بر مفهوم شیئیت انگاری، و با تحلیل نمونه هایی از آثار نقاشی پرتره با موضوع زنان از چندین نسل از هنرمندان معاصر در ایران که شامل اولین نسل از دوره ی آغازین جریان نقاشی نوگرا در ایران تا نقاشان امروز می شود و نگارنده آنان را به سه گروه متفاوت تقسیم کرده است، تفاوت آشکار میان ایدئولوژی جنسیتی بصری موجود در آثار نقاشان زن و مرد در بازنماییِ جنسیت زنان را روشن سازد، و به تحلیلی انتقادی از ایدئولوژی جنسیتی حاکم بر فرهنگ بصریِ مردسالارانه در جامعه ی ایران بپردازد و نیز سیر تحول ایدئولوژیِ جنسیتیِ بصری در آثار نقاشی در دوره ی معاصر را مورد کنکاش قرار دهد. این پژوهش تفاوت نحوه ی بازنمایی زنان در آثار نقاشان زن و مرد در دوره ی معاصر و سیر تحول این روند را از آغاز نقاشی نوگرا تا یک دهه ی اخیر نشان می دهد. روش این پژوهش کیفی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای-اسنادی است. روش شناسی این پژوهش نشانه شناسی اجتماعیِ تصویر با رویکرد نقد فمنیستی و مطالعه ی موردیِ آن منتخبی از آثار نقاشی پرتره ی زنان توسط چندین نسل از نقاشان معاصر ایران است.
هاشم مرادی حسین سراج زاده
از مهمترین و اصلی ترین مناسک و آئینهای شیعیان که هر ساله در ماه محرم برگزار میشود، آئینها و مناسک عاشوراست. شیعیان، پیوسته در طول تاریخ توانسته اند از طریق این آئین و مناسک، همبستگی خود را حفظ کنند و در جهت تداوم دین و مذهب خود گام بردارند. بعبارتی تشیع، با انجام مناسک محرم، توانسته است انسجام معنوی مومنان خود را بازتولید کرده و آنرا تا به امروز ادامه داده است. با توجه به وجود اقوام و اقلیتهای مختلف در ایران، آئینهای عاشورایی، دارای تنوع و تکثر فراوانی است که این امر، نشان دهنده ی اعتقاد عمیق ایرانیان به این واقعه و تلاش برای زنده نگه داشتن آن می باشد. این مناسک در طی تاریخ و در میان هر اقوام مختلف، همواره تغییرات گوناگونی را به خود دیده است. این پژوهش نیز در این زمینه و در ارتباط با تغییرات عزاداری ماه محرم در شهرستان طبس و الگوهای عزاداری موجود در این شهرستان صورت گرفته است و علاوه بر این، نگرش مردم طبس را نسبت به این عزاداریها و کارکردهای آن، مورد مطالعه قرار داده است. در این راستا محقق با انجام یک پژوهش کیفی مردم نگارانه و با استفاده از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعه اسنادی به این امر پرداخته است. داده های جمع آوری شده در این پژوهش با روش توصیف ضخیم گیرتز مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان میدهد علاوه بر اینکه تغییرات ساختاری و محتوایی متعددی در این عزاداریها رخ داده است، نگرش مردم نسبت به الگوهای عزاداری سنتی و جدید، نگرشی مثبت است اما گرایش اکثر مردم به عزاداری سبک سنتی است. در این پژوهش، کارکردهای متعددی نیز برای این عزاداریها و هیآتهای عزاداری بیان شده است که میتوان آنها را به این صورت تقسیم بندی کرد: کارکرد دینی و مذهبی، کارکرد سیاسی، کارکرد هنری، کارکرد اقتصادی، کارکرد روانی، کارکرد مدیریتی و اجرایی، کارکرد آموزشی و فرهنگی.
شیرین غلامی زاده بهبهانی سارا شریعتی مزینانی
چکیده ندارد.