نام پژوهشگر: فریدون پاداشت دهکایی

بررسی تنوع قارچ rhizoctonia solani ag-1 ia در چهار جمعیت برنج استان مازندران بر اساس قدرت بیماریزایی و گروههای سازگار رویشی (vcg)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  نشمیل اختیاری   فریدون پاداشت دهکایی

قارچ rhizoctonia solani ag-1 ia [تلئومورف:thanatephorus cucumeris (frank) donk] یکی از مهمترین عوامل بیماریزا در سراسر جهان محسوب می شود. در ایران، عامل بیماری سوختگی غلاف برنج بوده که در مناطق برنج کاری سواحل جنوبی دریای خزر مشکل عمده ای را ایجاد کرده است. با وجود اینکه بیمارگر مهم برنج در شمال ایران است ولی شناخت کافی از بیماریزایی بیمارگر وجود ندارد. در این مطالعه، رفتار بیماریزایی بیمارگر در چهار جمعیت r. solani ag-1 ia در ابتدای وقوع بیماری سوختگی غلاف برنج (p1) و جمعیت های انتهای چرخه بیماری (p2) در دو شهرستان آمل و تنکابن استان مازندران با استفاده از تکنیک مایه زنی برگ بریده، روی ارقام ندا، تتپ، هاشمی و خزر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین گروه های سازگار رویشی در هر منطقه، 4 و 7 روز بعد از کشت جدایه های p1 در مقابل جدایه های p2 روی محیط کشت سیب زمینی ساکارز آگار در دمای 26 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفت. در هر تلاقی جدایه هایی که با هم رشد کردند و فاقد منطقه واکنش یا خط تماس در محل اتصال کلنی ها بودند به عنوان گروه های سازگار رویشی مشابه طبقه بندی شدند. نتایج به دست آمده از آزمون بیماریزایی حاکی از آن است که چهار جمعیت مورد بررسی تفاوت معنی داری نسبت به همدیگر دارند. جمعیت های ابتدای چرخه بیماری نسبت به جمعیت های انتهای چرخه از تنوع بالاتری برخوردار بوده و جمعیت های مرحله اول آمل و تنکابن به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بیماریزایی بودند. بررسی مقایسه میانگین و تجزیه خوشه ای نشان داد که جدایه ها دارای گروه بندی اختصاصی بیماریزایی نسبت به ارقام میزبان هستند. در ارزیابی واکنش ارقام نسبت به جدایه های مختلف از نظر بیماریزایی تفاوت معنی داری مشاهده شد بطوریکه بر اساس طول لکه تشکیل شده، رقم خزر نسبت به بقیه ارقام مقاوم تر و رقم تتپ جزء حساس ترین آنها بود. مشاهده شد که بین شدت بیماریزایی و قطر پرگنه بیمارگر روی محیط کشت psa و تعداد سختینه به ترتیب همبستگی معنی دار منفی و همبستگی معنی دار مثبت وجود دارد. بنابراین p1 تنکابن با بیشترین قطر پرگنه از کمترین بیماریزایی برخوردار بود. اما به طور کلی بین بیماریزایی و خصوصیات مورفولوژیکی (وزن، اندازه و تعداد سختینه) در اکثر حالات مقایسه ای رابطه ای همبستگی معنی داری مشاهده نشد. این نتایج نشان داد که اگر چه در این مطالعه تنوع مورفولوژیکی و بیماریزایی بین جدایه ها وجود دارد اما به نظر می رسد که هیچ رابطه-ای بین جدایه های مشابه از نظر موفولوژیکی و رفتار بیماریزایی شان وجود ندارد. نتایج آزمون سازگاری رویشی نشان داد نتایج نشان داد که بین جدایه های p1 و p2 در آمل 5 گروه سازگار رویشی وجود داشت. جمعیت های تنکابن نیز همانند آنچه که در جمعیت های آمل به دست آمد دارای 5 گروه سازگار رویشی بودند. این نتایج آشکار ساخت که در یک مزرعه، جمعیت های بیمارگر در ابتدای وقوع بیماری از خویشاوندی کمی با جمعیت های حاصل از گیاهان آلوده در پایان فصل زراعی برخوردار بودند.