نام پژوهشگر: حسن نوربخش
اردلان صامتی حسن نوربخش
با توجه به افزایش یافتن شدت تحریم های بین المللی سال های اخیر، سرمایه گذاران این روزهای بورس اوراق بهادار تهران، بسیار بیشتر از چند سال پیش، با مفهوم ریسک و عدم اطمینان مواجه هستند. تأثیرات تحریم ها به ابهام و عدم اطمینان مضاعفی منجر می شود که رفتار سرمایهگذاران را دستخوش تحول خواهد کرد. به بیانی جامع، رفتار سرمایه گذاران، به عوامل متعددی وابسته است که در این پژوهش، رفتار سرمایه گذ اران، در قالب درک آن ها از عدم اطمینان محیطی و سطح آگاهی آنان از نظریه های علمی نوین سرمایه گذاری استراتژیک، "نظریه هایی همچون نظریه چشم انداز، چشم انداز جامع، گزینه های موجود و مباحث مالی رفتاری" مورد نظر و بررسی پژوهشگر قرار گرفته است. به این معنا که اگر سرمایه گذاران، محیط اقتصادی (محیط سرمایه گذاری) را نامطمئن می دانند، به صورت منطقی باید به کسب اطلاعات نسبت به روش های نوین سرمایه گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان گرایش یابند تا رفتار نسبتاً بهینه ای داشته باشند. نتایج این پژوهش، حاکی از آن است که اگرچه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، محیط کنونی را سرشار از عدم اطمینان می دانند، اما در این پژوهش، تأثیر وجود عدم اطمینان بر گرایش سرمایه گذاران به یادگیری و به کارگیری بیشتر روش های نوین سرمایه گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان و کنترل تورش های رفتاری، به اثبات نرسید.در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از آزمون همبستگی اسپیرمن، جهت توصیف رفتار سرمایه گذاران از آزمون تی تک نمونه ای و برای قیاس جامعه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، با توجه به مستقل بودن آن ها، از آزمون تی دو نمونه ای مستقل استفاده گردیده است. برای رتبه بندی عوامل نیز، از آزمون فریدمن و برای تعیین ارتباط میان متغیرها در پرسش های اطلاعات عمومی، در جایی که یکی از متغیرها از نوع ترکیبی و چندوجهی بوده و متغیر دیگر از نوع اسمی دو وجهی بوده است، از آزمون وی کرامرز استفاده شده است.
میعاد اربابی حسن نوربخش
بهینه سازی سبد سهام، همواره از مسائل مهم سرمایه گذاران بوده است که با انتخاب مجموعه ای از دارایی ها با هدف حداقل کردن ریسک و حداکثر کردن بازده در سرمایه گذاری انجام می گیرد. هدف از پژوهش حاضر، انتخاب و بهینه سازی سبد سهام در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از ترکیب تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره فازی و الگوریتم ممتیک است. این پژوهش شامل چهار هدف فرعی است که محقق به دنبال دستیابی به آن ها بوده است. هدف اول، شناسایی معیار های موثر در انتخاب سبد سهام است. هدف دوم اولویت-بندی این معیار ها در انتخاب سبد سهام است . هدف سوم تحقیق، رتبه بندی شرکت-های جامعه مورد بررسی است . هدف چهارم، بهینه سازی سبد سهام است که با بهره گیری از مبانی مدل مارکوویتز و الگوریتم ممتیک، سبد سهام بهینه انتخاب شد. روش های به کار گرفته شده در این پژوهش نسبت به روش های مشابه از برتری قابل قبولی برخوردار بودند که در این تحقیق، مزیت هرکدام از آن ها به طور کامل تشریح شده است.