نام پژوهشگر: براتعلی سیاه‏‎سر

بررسی میزان تحمل به شوری در 5 اکوتیپ یونجه منطقه آذربایجان و تعیین تنوع ژنتیکی در آنها با نشانگر rapd
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1388
  مریم برقی   حسن منیری فر

یونجه (medicago sativa) گیاهی چند ساله از خانواده لگومینوز بوده و مهم ترین گیاه علوفه ای برای تغذیه دام محسوب می شود و پس از غلات، مهم ترین محصول اقتصادی دنیا می باشد. امروزه اصلاح این گیاه پر اهمیت در جهت افزایش راندمان تولید و مقاومت به شرایط استرسی محیطی امری بسیار مهم می باشد. در راستای اهداف فوق، تنوع ژنتیکی ، پایه بیشتر برنامه های اصلاحی بوده و انجام گزینش منوط به وجود تنوع ژنتیکی مطلوب از حیث صفت مورد بررسی می باشد. شوری پس از خشکی از مهم ترین و متداول ترین تنش های محیطی در سطح جهان و از جمله ایران است بخش قابل توجهی از اکوسیستم های طبیعی و زراعی دنیا تحت تنش شوری قرار دارد. در این بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون 10 جمعیت یونجه ایرانی که از منطقه شمال غرب کشور جمع آوری شدند، با روش rapd ارزیابی شد. استخراج dna از 30 بذر در هر جمعیت انجام شد. dna ی هر نمونه با 10 آغازگر تصادفی، تحت واکنش زنجیره¬ای پلی مراز قرار گرفت. حداکثر و حداقل نوارها متعلق به آغازگرهای b1 با 19 نوار و b8 با 8 نوار بود. در مجموع 135 عدد نوار چند شکل برای 10 آغازگر به دست آمد.در مجموع نتایج تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که سهم بزرگی از تنوع ژنتیکی کل متعلق به تنوع درون جمعیتی می باشد (70/02 درصد) که این تنوع قابل توجه درون جمعیتی در توافق با ماهیت اتوتتراپلوئیدی و آلوگامی یونجه است. همچنین دندروگرام گروه بندی جمعیت¬ها بر اساس فاصله ژنتیکی نی و به روش upgma رسم شد و جمعیت¬ها در 2 گروه قرار گرفتند. پنج ژنوتیپ از میان 10 ژنوتیپ بر اساس بیشترین عملکرد برای بررسی تحمل به شوری انتخاب شدند. آزمایش در قالب کرت های خردشده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرارصورت گرفت. اثر تنش بر صفات فیزیولوژیک معنی دار بود نتایج، نشان دهنده کارایی روش rapd در بررسی تنوع ژنتیکی در درون و بین جمعیت¬های یونجه بود.

بررسی قابلیت ترکیب پذیری و اثرات ژن بر عملکرد و اجزای آن در هیبریدهای ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1388
  جعفر موسی آبادی   سعید خاوری خراسانی

دستیابی به نتایج مطلوب در برنامه های اصلاحی، نیازمند انتخاب آگاهانه والدین براساس قابلیت ترکیب پذیری عمومی و خصوصی می باشد. در این پژوهش 20 لاین s6بعنوان پایه مادری و 3 تستر s6برگزیده تجاری (k18، ,k19 (k1264/5-1 بعنوان پایه پدری انتخاب و در سه مزرعه ایزوله کشت و سپس 60 تست کراس در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار کشت شدند. صفات تعداد روز تا گرده افشانی، روز تا ظهور کاکل، فاصله گرده افشانی و ظهور کاکل، ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، قطر ساقه، تعداد برگ بالای بلال، تعداد کل برگ در بوته، تعداد بلال در بوته، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در بلال، قطر بلال، طول بلال، عمق دانه، رسیدگی فیزیولوژیکی، وزن هزار دانه، درصد و شدت آلودگی، درصد آلودگی تاسل، تعداد بوته آلوده، آلودگی ساقه و برگ، عملکرد دانه و علوفه اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس آماری حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین هیبریدهای تست کراس از نظر تمام صفات مورد بررسی به جز تعداد بلال در بوته(دانه ای)، asi، درصد و شدت آلودگی و آلودگی گل تاجی بود. نتایج تجزیه لاین × تستر نشان داد که واریانس لاین ها و تسترها برای صفات ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، روز تا گرده افشانی و ظهور کاکل، تعداد برگ در بوته، تعداد بلال در بوته(علوفه ای)، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در بلال، قطر بلال، طول بلال، عمق دانه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد علوفه معنی دار می باشد. برای قطر ساقه و رسیدگی فیزیولوژیکی واریانس تسترها و برای تعداد بلال در بوته(علوفه ای) واریانس لاین ها معنی دار برآورد شد. واریانس اثر متقابل لاین × تستر برای صفات تعداد روز تا گرده افشانی و ظهور کاکل، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در بلال و رسیدگی فیزیولوژیکی معنی دار بود، همچنین برآورد ترکیب پذیری عمومی نشان داد که لاین های شماره 4، 9 و 25 برای عملکرد علوفه، و لاین های شماره 6 و 9 دارای ترکیب پذیری عمومی معنی داری(p=0.05) برای عملکرد دانه هستند، تستر k1264/5-1 برای عملکرد علوفه و دانه بالاترین ترکیب پذیری عمومی را دارا بود. از لحاظ صفات مربوط به مقاومت به سیاهک، فقط تعداد بوته آلوده شده و بیماری ساقه و برگ واریانس معنی داری برای تلاقی ها نشان دادند. پس از شکستن این واریانس مشخص شد که معنی داری آن برای بیماری ساقه و برگ ناشی از اثرات تستر و برای تعداد بوته آلوده شده ناشی از اثرات لاین می باشد، که برای هر دو نشان دهنده نقش اثرات افزایشی در کنترل مقاومت به سیاهک می باشد.

انتقال ژن مانیتول ا- فسفات دهیدروژناز به کلزا جهت مقاومت به تنش شوری و خشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1388
  رویا مطلبی   براتعلی سیاه‏‎سر

تنش های غیر زیستی از جمله خشکی و شوری عوامل مهم کاهش محصول در سراسر دنیا بوده و در اغلب محصولات مهم زراعی باعث کاهش شدید تولید می شود. خشکی و شوری در بسیاری از مناطق مشاهده می شود و پیش بینی می شود که تا سال 2050 بیش از 50 درصد زمینهای قابل کشت دچار مشکل شوری شوند. از آنجائیکه ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و نیاز یه خودکفایی در عرصه تولید دانه های روغنی احساس می شود، گیاه کلزا را که یکی از مهمترین گیاهان دانه روغنی است مورد بررسی قرار دادیم. با توجه به پیچیدگی صفت مقاومت به تنش های غیر زیستی در گیاهان، استفاده از روش های مهندسی ژنتیک یکی از گزینه های موجود جهت افزایش تحمل گیاهان به تنش های غیر زیستی می باشد. در این راستا راهکارهای متفاوتی جهت ایجاد ارقام مقاوم به تنش های غیر زیستی بکار گرفته شده است. یکی از روش های افزایش تحمل گیاهان به این تنش ها افزایش تولید اسمولیت ها در گیاهان است. هدف این پژوهش انتقال یکی از ژنهای بیوسنتزی تولید کننده اسمولیت مانیتول (ژن مانیتول 1- فسفات دهیدروژناز) به گیاه کلزا جهت افزایش تحمل این گیاه به شوری و خشکی می باشد. با استفاده از روش اگروباکتریوم تومه فاسینس ژن مانیتول 1- فسفات دهیدروژناز (mtld) به ریزنمونه های محور زیر لپه کلزا انتقال داده شد. پس از انتخاب نمونه ها در حضور کانامایسین، گیاهچه های حاصل به منظور تائید حضور ژن، مورد آنالیز مولکولی قرار گرفتند.

ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام گندم سیستان با استفاده از روش ap-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1391
  احسان محرابی نژاد   محمود سلوکی

با استفاده از روش ap-pcr می توان چند شکلی موجود در بین نژاد های هر موجود زنده ای را تشخیص داد . به منظور بررسی روش ap-pcr تعداد 20 رقم گندم مورد کشت در سیستان تهیه شد و با استفاده از روش ap- pcr مورد بررسی قرار گرفت. بذر ارقام مورد مطالعه در گلدان کشت شده و برگ گیاهان 14 روزه برای استخراج dna مورد استفاده قرار گرفتند. چهار جفت آغازگر اختصاصی روش sts برای انجام روش ap- pcr استفاده شد. چند شکلی های مشاهده شده با استفاده از روش های چند متغیره تجزیه شدند. در تجزیه به مختصات اصلی، 6 مختصه اول در مجموع64.1610 درصد از کل تغییرات را توجیه کردند. تجزیه خوشه ای به روش upgma انجام شد و در ضریب تشابه 55/0 بر اساس روش جاکارد، ارقام به یازده گروه تفکیک شدند. نتایج این تحقیق نشان داد دسته بندی روش ap-pcr در آغازهای مورد استفاده تا حدودی دقیق تر از همین آغازگر ها در روش sts بود. واژگان کلیدی: ap-pcr ، فاصله ژنتیکی، گندم سیستان