نام پژوهشگر: عزت عسگرانی
سمیه اعظمی عزت عسگرانی
pseudomonas aeruginosa یکی از مهم ترین عوامل عفونت های بیمارستانی به ویژه در بخش icu و سوختگی می باشد. اینتگرون به عنوان یک عنصر ژنتیکی عامل مهم بالقوه در انتشار مقاومت جند دارویی در میان باکتری های گرم منفی خصوصا? pseudomonas است و به عنوان منبع اولیه ژن های مقاومت شناخته می شود. در سویه های p. aeruginosa غالبا“ اینتگرون کلاس 1 حضور دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی مقاومت آنتی بیوتیکی وابسته به حضور اینتگرون در سویه های بالینی p. aeruginosa بود. جهت تعیین نسبت مقاومت از روش های kirby-bauer و etest استفاده شد. از 130 نمونه بررسی شده 70 سویه مقاومت بالایی نسبت به تمامی آنتی بیوتیک های استفاده شده در این مطالعه نشان دادند، به نحوی که حداقل غلظت بازدارندگی (mic) برای آنتی بیوتیک های جنتامیسین و سفتازیدیم µg/ml 256? و برای آنتی بیوتیک های ایمیپنم و سیپروفلوکساسین µg/ml 32? بود. این سویه ها الگوی مقاومت چند دارویی را نشان دادند. بررسی تمامی سویه ها براساس روش multiplex pcr برای تشخیص اینتگرون های کلاس 1، 2و 3 انجام شد. در میان 130 سویه، 74 (9/56?) نمونه حامل اینتگرون کلاس 1 بودند. هیچ یک از ژن های اینتگرون کلاس های 2 یا 3 شناسایی نشد. با توجه به درصد بالای مقاومت سویه های بررسی شده در این مطالعه به آنتی بیوتیک های سفتازیدیم و ایمیپنم با µg/ml 128?mic و µg/ml 32 ?mic شناسایی آنزیم های متالوبتالاکتاماز نیز مورد بررسی قرار گرفت. این آنزیم ها تعداد زیادی از بتالاکتام های وسیع الطیف را هیدرولیز می کنند. متالوبتالاکتامازهای نوع imp, vim , spm در سویه های بیمارستانی p. aeruginosa حضور گسترده ای داشته و با اینتگرون های کلاس 1 ارتباط دارند که انتقال افقی آنزیم ها را تسهیل می کنند. شناسایی فنوتیپی متالوبتالاکتامازها به روش سینرژی دیسک با استفاده از دیسک های edta-imipenem یا ceftazidime -edta انجام شد. جهت شناسایی ژنوتیپی، پرایمرهای اختصاصی ژن های blaimp-1 و bla vim-1,2 در واکنش pcr برای سویه هایی که تست غربالگری مثبت داشتند، به کار برده شد. حضور 10 سویه مولد متالوبتالاکتامازvim-1 شناسایی شده به صورت فنوتیپی، در روش مولکولی نیز تا?یید شد.
طاهره قشقایی عزت عسگرانی
چکیده جنس xanthomonas حاوی گونه های باکتریایی بیماری زای گیاهی است که سبب ایجاد بیماری در گیاهان مختلف می شود. هر گونه طیف میزبانی ویژه ای دارد. علاوه بر ایجاد بیماری در گیاهان می شود، اغلب گونه های این جنس صمغ زانتان را از طریق فرایند هوازی تولید می کنند. صمغ زانتان بیوپلیمر مهمی است و در صنایع غذایی، نفت و آرایشی کاربرد دارد. در مطالعات بسیاری با استفاده از روش های زیست شناسی مولکولی سعی شده است که سطوح بالایی از تنوع ژنتیکی را در میان گونه های این جنس و نیز درون گونه ها نشان دهند، از طرف دیگر پاتووار ها از گونه های مختلف این جنس شباهت های بسیار زیادی را از خود نشان می دهند که این مسئله منجر به طبقه بندی مجدد این جنس شده است. در این مطالعه به شناسایی و بررسی تنوع ژنتیکی در میان سویه های xanthomonas پرداخته شد. شناسایی آن ها با کمک توالی یابی ژن 16s rrna انجام شد. در این روش از پرایمر های یونیورسال27f و 1492r استفاده شد. نتیجه ی توالی یابی با نرم افزار bio editبررسی شد و توالی ها همتراز شدند و سپس با برنامه ی blast با سایر توالی های موجود در پایگاه ncbi مقایسه شدند و درصد شباهت آن ها بررسی شد. در این پژوهش 15 سویه مورد بررسی قرار گرفت که 13 سویه دارای 100-99 درصد شباهت به گونه ی xanthomonas campestris بودند، یک سویه با 99 درصد شباهت به xanthomonas arboricola و xanthomonas campestrisشبیه بود و یک سویه هم 99 درصد شباهت را به گونه ی xanthomonas translucens نشان داد .به منظور بررسی بیشتر پلی مورفیسم از تکنیک های مولکولی دیگر مثلpcr- rflp و rep-pcr استفاده شد. در روشpcr-rflp دو ناحیه ی ژنی به طور مجزا بررسی شد. یکی ناحیه ی internal transcribed sequence (its) و دیگری ژن atpd. ناحیه ی its با 8 آنزیم محدود کننده و ژن atpd با سه آنزیم محدود کننده بررسی شد. نتایج its نشان داد که این ناحیه در بین سویه های xanthomonas تقریبا حفاظت شده است و لذا فقط یک سویه در اکثر بررسی ها با آنزیم های مختلف متفاوت بود و سه سویه هم با یکی از آنزیم ها متفاوت شدند. ولی سایر سویه ها تنوعی را با یکدیگر نشان ندادند. در بررسی ژن atpd سویه شماره ی 1 نتوانست با پرایمری که برای این ژن مورد استفاده قرار گرفت تکثیر شود و سایر سویه ها هم در هضم آنزیمی تفاوتی را نشان ندادند به جز سویه ی شماره ی 12 که با یکی از آنزیم ها یک الگوی متفاوت را نشان داد. برای بررسی های دقیق تر از تکنیک های rep-pcr و eric-pcr استفاده شد. از آنجا که این تکنیک ها به بررسی تنوع ژنتیکی در کل ژنوم می پردازند لذا برای بررسی پلی مورفیسم مناسب تر می باشند. الگوی eric-pcr حتی تنوع بالاتری را نسبت به الگوی rep-pcr نشان داد و در واقع توانست الگوی بهتری را از تنوع جمعیتی سویه های مورد مطالعه به ما نشان دهد و از طرفی روشی است که هم از نظر زمانی و هم از نظر هزینه مقرون به صرفه است و برای انجام مطالعات بعدی نیز توصیه می شود
اکرم روشن عزت عسگرانی
سیکلوتیدها خانواده بزرگی از پپتیدهای گیاهی با فعالیت زیستی و ویژگی های ساختاری متمایز هستند، که در خانواده های گیاهیrubiacea، cucurbitaceae و violacea بیان می شوند. غلظت نسبتا بالای سیکلوتید در بافت گیاهی و حضور ایزوفرم های متعدد در یک گیاه به تناسب تفاوت های فصلی و منطقه ای پیشنهاد می کند که سیکلوتیدها در گیاه نقش دفاعی دارند. سیکلوتیدها به دلیل فعالیت های زیستی متعدد از جمله ضد ویروس، ضد قارچ، ضد باکتری، ضد کرم، ضد آفات، ضد سرطان و... و نیز ساختار منحصر به فرد که پایداری حرارتی و آنزیمی بی نظیری به آنها بخشیده است، کاندید مناسبی برای مهندسی پروتئین جهت کاربردهای دارویی و کشاورزی ساخته است. در حال حاضر خانواده سیکلوتیدها بیش از 100 عضو دارد و تعداد بیشتری در حال کشف هستند. گفته می شود تعداد سیکلوتیدها در طبیعت بیش از 10000 نوع است. هدف از این مطالعه استخراج ژن های کد کننده سیکلوتیدها از سه گونه violaodorata، v.occultaو v.ignobilisاست، تا از این طریق مسیر برای تولید آنها با استفاده از سیستم-های بیانی باکتریایی و گیاهی فراهم شود. سیستم های بیانی نوترکیب برای تولید پپتیدهای حلقوی طرفدارانزیادی دارد، و ممکن است در آینده روش اصلی برای تولید این پپتیدها شود. همچنین در این پژوهش اثرات ضد میکروبی مجموعه سیکلوتیدهای گونه v.ignobilisبررسی شد. برای رسیدن به این هدف از روش جزء گیری و استخراج با فاز جامد استفاده شد. مجموعه باکتری هایی که اثر سیکلوتیدهای استخراج شده روی آنها مطالعه شد عبارتند از: escherichiacoli،staphylococcusaureus، pseudomonasaeruginosa، xanthomonasoryzea، bacillus sp.و rizobiumcicil. حضور ژن vbc در هر سه گونه مورد مطالعه به اثبات رسید. بررسی اثرات ضد میکروبی نشان داد از میان باکتری های بیماری زای انسانی staphylococcusaureusبیشترین حساسیترا به پپتیدهای مورد مطالعه دارد. و در بین مجموعه باکتری ها بیشترین حساسیت مربوط به سویه xanthomonas oryzeaاست، چراکه نقش ذاتی سیکلوتیدها در گیاه میزبان دفاع در مقابل آفات است.
سمیرا محمودنیا عزت عسگرانی
dna پلیمراز ها از آنزیم های مهم و اساسی در حفظ، همانندسازی و انتقال اطلاعات ژنتیکی در تمام ارگانیسم ها می باشند..dna پلیمراز ها کاربرد های فراوانی در بیولوژی مولکولی، به ویژه در pcr و توالی یابی دای دی اکسی دارند. شناسایی taq polymerase انقلابی در بیولوژی مولکولی به وجود آورد. از آن پس تحقیقات در این زمینه جهش چشمگیری پیدا کرد و dna پلیمراز های مقاوم به حرارت مختلفی برای دست یابی به آنزیمی با ویژگی های مطلوب مورد مطالعه قرار گرفتند. مطالعه حاضر نیز با هدف آشکار سازی ظرفیت بالقوه و تعیین ویژگی های dna پلیمراز های مقاوم به حرارت یوباکتر های جمع آوری شده از چشمه های آب گرم اردبیل انجام گرفت. با توجه به ناشناخته بودن سویه های بومی، سویه های مورد مطالعه به روش فیلوژنی مولکولی با استفاده از توالی ژن 16s rdna تعیین هویت شدند. بررسی ها نشان دادند که سویه های مورد مطالعه به جنس geobacillus تعلق دارند. سپس با استفاده از توالی بخش های حفاظت شده این ژن در باسیلوس های گرما دوست گوناگون، پرایمر هایی برای شناسایی دامنه های مختلف این ژن در سویه های بومی طراحی گردید. آنالیز توالی ها و دامنه ها در 8 سویه مورد مطالعه نشان داد که این آنزیم به خانواده a آنزیم های dna پلیمراز تعلق دارد و دارای دامنه 5’به3’ اگزونوکلئازی و فاقد دامنه 3’به 5’ اگزونوکلئازی می باشد. در مرحله بعد عصاره سلولی این باکتری ثهیه و در واکنش pcr جایگزین taq پلیمراز گردید. نتایج نشان داد که آنزیم dna پلیمراز موجود در عصاره سلولی توانایی انجام واکنش pcr را دارد.
فرشته شهیدی عزت عسگرانی
هلیکوباکتر پیلوری عامل اولیه ی گاستریت، زخم معده، زخم دئودنوم و سرطان معده می باشد. روش های مختلفی برای تشخیص عفونت helicobacter pylori وجود دارد که به دو دسته مهاجم و غیر مهاجم تقسیم می شوند. روش های غیر مهاجم شامل جستجوی آنتی بادی های سرمی، آنتی ژن مدفوعی، pcr مدفوعی و تست تنفسی اوره آز می باشند. هر یک از این تست ها دارای مزایا و معایبی هستند؛ اما روش هایی که دارای اختصاصیت بالا هستند به ویژه حائز اهمیت می باشند. هدف از این پژوهش طراحی یک واکنش pcr حساس و اختصاصی برای تشخیص هلیکوباکتر پیلوری در نمونه های گوناگون بیولوژیکی به ویژه مدفوع می باشد. طراحی واکنش شامل انتخاب برنامه ی مناسب و حتی الامکان کوتاه مدت برای pcr، شرایط واکنش به خصوص دمای اتصال پرایمر و طراحی پرایمر می باشد. در طراحی پرایمر اختصاصی بودن آن برای توالی هدف در ژن مربوطه و داشتن همولوژی نزدیک به 100% در اکثر سوش های h. pylori و در عین حال همولوژی بسیار پایین با سایر ژن ها و سایر باکتری ها به دقت مورد توجه قرار گرفته است. در واقع هدف اصلی ما در این پژوهش انتخاب روش و دستورکار ثابت برای انجام pcr بوده است که نه تنها ساده و ارزان باشد، بلکه بتواند به عنوان یک روش تشخیصی با حساسیت و ویژگی بالا برای تشخیص غیر تهاجمی h. pylori به کار رود. مصارف کاربردی چنین روشی شامل جستجوی این ارگانیسم در نمونه های غیر بیوپسی در مواردی است که عمل آندوسکپی یا مجاز نیست و یا مانند مورد کودکان مشکل بوده و دارای محدودیت است. در چنین مواردی می توان به ویژه از نمونه هایی مانند مدفوع برای تشخیص عفونت استفاده نمود. این هدف با مقایسه توالی های ژن هایی که به طور رایج در آزمایشگاه های گوناگون از جمله آزمایشگاه الزهرا استفاده شده و می شود با توالی های جدید تر یک ژن محافظت شده دنبال شد. در انتها طراحی یک یا چند جفت پرایمر pcr با اختصاصیت و حساسیت بالا بررسی خواهد شد؛ به نحوی که بتوان با کمک آن این ارگانیسم را در تمام نمونه های بیولوژیکی رد یابی کرد. در این پژوهش با هدف مقایسه نتایج pcr با چند جفت پرایمر، ژن های 16srna ،vaca وurec یا phosphoglucosamine mutase) glmm) انتخاب شدند. پرایمر های مختلف از این ژن های اختصاصی تهیه شده و در شرایط بهینه بررسی شدند. در مورد glmm سعی شد تا حساس ترین پرایمر انتخاب شود. لذا برای تکثیر این ژن چند جفت پرایمر طراحی و استفاده شد و بهترین آن ها به ویژه از نظر حساسیت انتخاب شد. در این پژوهش از توالی های حتی الامکان همولوگ حفاظت شده ی ژن urec (glmm) - که یک ژن housekeeping و حفاظت شده (conserved) می باشد- سه جفت پرایمر طراحی شد که این سه جفت پرایمر با پرایمر مطالعه ی espinoza و همکاران برای شناسایی 10 سویه ی h. pylori مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. واکنش pcr با تمام پرایمرهای سنتز شده در گرادیان های دمایی مختلف برای بدست آوردن بهترین باند pcr انجام شد. گرادیان غلظت dna نیز برای دو جفت پرایمر دارای نتایج مطلوب بررسی شد. علاوه بر پرایمرهای ژن glmm از یک جفت پرایمر برای هر یک از ژن های vaca(m)، vaca(s) و 16s rrna نیز استفاده شد و نتایج همه ی آنها با هم مقایسه و بررسی شد. دو روش pcr نیز شامل روش معمول و روش multiplex pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج urec pcr با نتایج pcr ژن های vaca(m)، vaca(s) و 16s rrna مقایسه شدند. نتایج نشان دادند که دو جفت از پرایمر های urec طراحی شده در این پژوهش نسبت به سایرین حساسیت بالاتری داشتند. واکنش multiplex pcr برای این دو جفت پرایمر نتایج مطلوبی را حاصل نمود. هدف از طراحی واکنش multiplex با دو جفت پرایمر افزایش حساسیت و اختصاصیت واکنش با تشکیل دو محصول همزمان pcr بود. بنابراین روش و دستور کار مربوط به واکنش multiplex طراحی شده در این پژوهش می تواند برای تشخیص h. pylori در نمونه های مختلف استفاده شود.
سمیه چراغی هفشجانی طوبی غضنفری
در این مطالعه، استخراج پیگمان های کاروتنوئیدی از باکتریkocuria asb 107 برای اولین بار، با استفاده از روش های مختلف فیزیکی و شیمیایی انجام شد. نتایج نشان می دهد در بین تمام روش های به کار رفته، انجماد و ذوب توده سلولی و سپس به هم زدن آن با استفاده از هم زن مغناطیسی به مدت 30 دقیقه در حلال متانول، با داشتن بیشترین جذب در 470 نانومتر و بی رنگ شدن کامل توده سلولی، مناسب ترین روش استخراج عصاره ی کاروتنوئیدی از باکتری kocuria asb107 است. سه لکه در کروماتوگرافی لایه نازک عصاره ی پیگمان های استخراج شده، جدا شد. پیگمان شماره یک دارای rf مساوی با کانتاگزانتین استاندارد بود و طیف جذبی تک قله ای متقارنی را ارائه داد. تست اسیدسولفوریک و کاروتنوئید برای همه ی لکه ها مثبت بود بنابراین ثابت شد که پیگمان ها،کاروتنوئیدی هستند. با توجه به عوارض جانبی روش های شیمی درمانی موجود در درمان سرطان و خواص ضد سرطانی کانتاگزانتین، در ادامه تحقیق اثر سیتوتوکسیک کانتاگزانتین بر روی رده ی سلولی ملانوما sk-mel3 بررسی شد. قابلیت زنده ماندن سلول ها با روش assay mttتعیین شد که فعالیت میتوکندری ها فعال و بنابراین سلول های زنده را به نمایش می گذارد. نتایج نشان می دهد که کانتاگزانتین در یک روش وابسته به دوز و زمان دارای اثر سیتوتوکسیک بر روی رده ی سلولی ملانوما sk-mel3 است و کاهش در قابلیت زنده ماندن سلول ها، در غلظت 20، 40 و60 میکرومولار کانتاگزانتین معنی دار است .
الهام سادات سید جواد جواهری سیده زهرا موسوی نژاد
انواع اکسیژن فعال به ویژه h2o2 غالبا طی فرایند های متابولیکی درون سلولی، به ویژه تنفس هوازی و یا تحت تاثیر عوامل محیطی در داخل سلول ایجاد می شوند و یا ممکن است در محیط اطراف سلول حضور داشته باشند.. از طرف دیگر، h2o2 به عنوان ماده ی سفید کننده و یا از بین برنده ی میکروارگانیسم ها در صنایع غذایی، نساجی، بهداشتی و... استفاده ی گسترده ای دارد؛ اما به سبب اثر سمی آن بر روی محیط زیست و سلامت انسان، لازم است که در فرایندهای نهایی صنعتی حذف شود. کاتالاز (h2o2- h2o2 oxidoreductase ec:1-11-1-6) آنزیمی متداول است که در بیشتر سلول های جانوری، گیاهی و بسیاری از میکروب ها یافت می شود. این آنزیم قادر است h2o2 را با به آب و اکسیژن مولکولی تبدیل می کند و به سبب پایداری قابل توجه در برابرتنش های محیطی و سهولت انبار داری، گزینه ی مناسبی برای استفاده در صنعت می باشد. باکتری kocuria asb107 جدا شده از چشمه ی رادیواکتیو آب سیاه رامسر، از جمله باکتری های مقاوم به پرتوهای یونیزان می باشد. از جمله مکانیسم های دفاعی این باکتری بومی برای مقابله با تنش های محیطی، تولید قابل ملاحظه ی آنزیم کاتالاز است. در این پژوهش، آنزیم کاتالاز از باکتری kocuria asb107 به طور نسبی خالص سازی شد. به این منظور، توده ی سلولی در فاز رشدی از زندگی باکتری که بیشترین مقدار کاتالاز را تولید می نماید جمع آوری شد و پس از یک مرحله انجماد و ذوب، تحت تیمار با آنزیم لیزوزیم شکست و عصاره ی سلولی برای تخلیص آنزیم کاتالاز، طی سه مسیر مختلف، مورد استفاده قرار گرفت. در هر مرحله از تخلیص، مقدار پروتئین با به کارگیری روش برادفورد اندازه گیری شد و فعالیت کاتالازی نمونه ها در برابر h2o2 (35mm ) در بافر فسفات (100mm, ph:7) در طول موج 240nm با تکنیک اسپکتروفتومتری پیگیری شد. در مسیر اول، آنزیم کاتالاز به ترتیب با استفاده از روش های رسوب دهی با سولفات آمونیوم 40% و 60% اشباع ، ستون کروماتوگرافی تعویض یونی deae-sepharose ، ستون ژل فیلتراسیون sephadex g-150 و سیستم جاذب هیدروکسی آپاتیت از عصاره ی خام سلولی تخلیص شد که این مسیر منجر به تخلیص 4/71 برابری آنزیم کاتالاز شد. در مسیر دوم، با جا به جایی مراحل سوم و چهارم از مسیر اول، میزان تخلیص در دو مرحله ی آخر کاهش یافت و خلوص 4/36 برابری حاصل گردید. در سومین مسیر، به ترتیب روش های رسوب دهی با سولفات آمونیوم 40% و 60% اشباع، ستون ژل فیلتراسیون sephadex g-150، سیستم جاذب هیدروکسی آپاتیت و ستون کروماتوگرافی تعویض یونی deae-sepharoseمورد استفاده قرار گرفت. در مسیر سوم، میزان تخلیص به 6.4 برابر کاهش یافت. اما در مرحله ی آخر از مسیر سوم با استفاده از ستون کروماتوگرافی تعویض یونی deae-sepharose، سه گروه مختلف کاتالاز از یکدیگر جدا شدند و رفتار کینیکی آنها بررسی شد. بر اسلس نمودار میکائلیس و منحنی lineweaver-burk،km کاتالاز گروه 1 و 2 به ترتیب (mm)2/60 و 6/15 محاسبه شد، درحالیکه vmax آنها به ترتیب (mm/min ) 42/0 و 23/0بدست آمد. فعالیت کاتالاز گروه 3 بسیار کم بود. به طوریکه vmax ظاهری آن (mm/min )018/0 گردید. به این ترتیب ، کاتالاز گروه1 برای تجزیه ی غلظت های زیاد پراکسیدهیدروژن وکاتالاز گروه 2 برای جاروب غلظت های کمتر پراکسید هیدروژن مناسب است. درمقام مقایسه، کاتالاز گروه 3 فعالیت بسیار کمتری دارد و برای کاربرد توصیه نمی شود.
فاطمه عزیزمحمدی عزت عسگرانی
چکیده: هیدروژن پراکساید یک اکسید کننده ی قوی است که به طور گسترده ای به عنوان عامل سفید کننده و ضد میکروبی در صنایع مختلف استفاده می شود. به دلیل سمیت این ماده برای انسان و محیط زیست، حذف آن در مراحل بعدی ضروری است. کاتالازها (h2o2- h2o2 oxidoreductase ec:1-11-1-6) تجزیه هیدروژن پراکساید را به هیدروژن و آب کاتالیز می کنند و اعضای مهمی از سیستم دفاع سلولی علیه تنش اکسیداتیو هستند. کاتالازها آنزیم هایی با پراکندگی بالا هستند و تقریبا" در تمام گونه های باکتریایی یافت شده ا ند. علاوه بر فراوانی بیولوژیکی، کاربردهای متعددی در صنایع مختلف از جمله صنایع غذایی، لبنیات، تصفیه فاضلاب و صنایع دارویی برای آنها یافت می شود. به همین جهت تهیه این آنزیم (بخصوص از منابع میکروبی مناسب) یکی از راههای ارزشمند تامین نیاز این صنایع است. kocuria asb107 که از چشمه آب سیاه رامسر جدا شده است، نتیجه ی تحقیق قبلی نشان داده که این باکتری مقاومت نسبتا" بالایی در برابر اشعه ی گاما و uv دارد. در این باکتری سد آنتی اکسیدانی شامل آنزیم هایی نظیر کاتالاز است که نقش مهمی در مقاومت این باکتری بازی می کند. در این مطالعه، ما به منظور دست یابی به شرایط بهینه ی تولید آنزیم کاتالاز به بررسی فعالیت آنزیمی کاتالاز تحت تنش های دمایی، ph، هوادهی، حضور یون mn(ii)، و غلظت های مختلف h2o2 در باکتری kocuria asb107 که دارای فعالیت بالای کاتالازی است، پرداختیم. در هر یک از بررسی های فوق سوسپانسیون باکتریایی تا اواخر فاز لگاریتمی (مرحله ای که بیشرین مقدار کاتالاز تولید می شود) تحت تنش قرار گرفت. سپس به منظور بررسی تأثیر تنش بر میزان فعالیت آنزیمی، توده ی سلولی پس از شستشو و انجماد با استفاده از لیزوزیم شکسته شد و عصاره ی سلولی به منظور بررسی فعالیت کاتالازی در برابر h2o2 (35 mm ) در بافر فسفات (50 mm, ph:7) در طول موج 240 nm با روش اسپکتروفتومتری ، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که باکتری kocuria asb107 در دمای c? 30، ph:9.0، غلظت هیدروژن پراکساید mm 100، و غلظت mn(ii) برابر با mm 0.2 بیشترین میزان فعالیت کاتالازی را نشان می دهد. همچنین بررسی ها نشان داد که با بالا رفتن میزان هوادهی، میزان فعالیت آنزیم کاتالاز نیز افزایش می یابد و بیشترین فعالیت آنزیمی در دور rpm 210 مشاهده شد. کلمات کلیدی: کاتالاز، هیدروژن پراکساید، kocuria asb107، تنش اکسیداتیو، پرتوهای یونیزه کننده
شادی حشمتی محمد رضا صعودی
جیوه یک فلز واسطه و عنصری نادر در پوسته ی زمین می باشد. با این حال فعالیت های انسانی سبب رها شدن میزان زیادی از این عنصر در طبیعت شده که آسیب های فراوانی در محیط، همین طور برای انسان ایجاد کرده است. میکروارگانیزم ها در طی مواجه با فلز مذکور در محیط، به منظور بقا در طی زمان مکانیسم های مقاومتی متفاوتی کسب کرده اند. برای پاک سازی زیستی فلزات از این مکانیسم های مقاومتی می توان بهره گیری کرد. باکتری kocuria sp. asb 107 جداشده از چشمه ی آب سیاه رامسر، علاوه بر مقاومت در برابر اشعه ی گاما در برابرجیوه نیز مقاومت نشان می دهد. از آن جایی که در پساب ها ی رادیواکتیو مقادیر بالایی از این فلز گزارش شده است، مقاومت جیوه در kocurai sp. asb 107 مورد توجه قرار گرفت. در ابتدا کینتیک رشد kocuria sp. asb 107 در حضور غلظت های مختلف hgcl2 سنجش شد. این باکتری در مقایسه با deinococcus radiodurans در محیط lb، مقاومت بیشتری در برابر جیوه نشان می دهد (hgcl2 ppm 10 در مقایسه با ppm hgcl2 3 در d. radiodurans). در این پژوهش سعی بر آن بود که حضور مکانیسم های مقاومتی نظیر تجمع زیستی، فرارسازی و رسوب دهی جیوه در محیط مورد بررسی قرار گیرد. به منظور بررسی تجمع زیستی، توده ی زیستی رشد یافته در حضور جیوه را پس از بازیابی یون های جیوه ی اتصال یافته به سطح سلول ها با تیزاب سلطانی هضم کرده و پس از رقیق سازی میزان جیوه ی موجود در عصاره ی سلولی توسط اسپکتروسکوپ جذب اتمی سنجیده شد. میزان جیوه در تیزاب سلطانی mg 5336/0به ازای هر گرم بیومس خشک تعیین شد، اما تمام جیوه ی سنجیده شده در این روش را نمی توان به جیوه ی موجود در درون سلول نسبت داد. امکان حضور میزانی از رسوبات خارج سلولی که در مرحله ی بازیابی توده ی زیستی حذف نشده اند، وجود دارد. در مطالعه ی فرارسازی جیوه نتیجه ای به دست نیامد. به دلیل رنگ سیاه بیومس رشد یافته در حضور جیوه و احتمال تشکیل رسوب hgs از طریق واکنش جیوه با h2s، تولید h2s مورد بررسی قرار گرفت. از آن جایی که باکتری قادر به تولید h2s نبود، برای تعیین ترکیب شیمیایی رسوبات سیاه رنگ مطالعات بیشتری نیاز است. طبق نتایج به دست آمده، تجمع زیستی و تشکیل خارج سلولی رسوبات جیوه و گوگرد به عنوان مکانیسم های احتمالی مقاومت به جیوه در این باکتری پیشنهاد می شوند. از آنجایی که جذب بر روی سطح سلول اولین میانکنش فلز و سلول محسوب می گردد و در پاک سازی زیستی فلزات اهمیت زیادی دارد، توانایی جذب یون دو ظرفیتی جیوه بر روی سطح سلول ها بررسی شد. در مطالعه ی جذب زیستی، در شرایط مختلف (ph ، دما و غلظت اولیه ی جیوه) به طور میانگین % 45/83 یون جیوه ی موجود جذب توده ی سلولی می گردد.
مونا پاک دل محبوبه ضرابی
مطالعات نشان داده است که بروز عفونت با گونه های کاندیدیایی، ارتباط زیادی با توانایی تشکیل بیوفیلم توسط این گونه ها دارد. هدف از این مطالعه مقایسه مولکولی و تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک ژن های عامل تشکیل بیوفیلم کاندیدیایی می باشد. در این مطالعه 7 جدایه به دست آمده از زنان مبتلا به عفونت واژینال از مراکز مختلف پزشکی تهران که در سال های 1390 و 1391 جدا و شناسایی شده بود، انتخاب گردید. استخراج dna به روش فنل - کلروفرم - ایزوآمیل الکل صورت گرفت. سپس multiplex pcr با پرایمرهای اختصاصی انجام شد. نتایج بررسی حضور دو ژن1 agglutinin like sequence (als1) و hyphal wall protein1 (hwp1) را به ترتیب با فراوانی 57% و 28% در جدایه های مورد مطالعه نشان داد. 50% از ایزوله های واجد ژن als1 دارای ژن hwp1 بودند. حضور دو ژن als1 و hwp1، از عوامل مهم در ایجاد عفونت واژینال، می تواند باشد. بیوانفورماتیک علمی است که در توسعه روش های ذخیره سازی، بازیابی، سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده های بیولوژیکی فعالیت می کند. از اهداف اصلی این علم توسعه نرم افزارها در گسترش یافته های بیولوژیکی است. در این مطالعه با کمک چندین نرم افزار و سرور بیوانفورماتیکی، به تجزیه و تحلیل توالی های پروتئین als (als1-als7, als9, als10) و توالی پروتئین hwp1 پرداخته شده است. برخی مطالعات صورت گرفته شامل تعیین ساختار دوم، محتوای آمینو اسیدی، شناسایی سرین و ترئونین های فسفریله شده، مدل سازی ناحیه حفاظت شده دمین اتصال در بخش n-ترمینال پروتئین های als و رسم درخت فیلوژنی ژن های als موجود در گونه های کاندیدیایی می باشد.
آیدا حمیدخانی میانجی عزت عسگرانی
گونه های مختلف کاندیدا عامل اصلی ایجاد عفونت های قارچی می باشند. شناسایی سریع و دقیق گونه های کاندیدایی نقش مهمی را در انتخاب به موقع روش های درمانی و نتیجه بخشی این درمان ها ایفا می نماید. استفاده از روش های سنتی به منظور شناسایی گونه های مختلف کاندیدایی وقت گیر بوده و از حساسیت کافی برخوردار نمی باشد، اما با استفاده از روش های مولکولی امکان شناسایی دقیق تر و سریعتر عوامل عفونت زای کاندیدایی فراهم شده است. تکنیک های dggeو ttge دو روش وابسته به pcr می باشند که از آن ها در رسیدن به اهداف مختلف از جمله بررسی پلی مورفیسم، جهش های ژنتیکی و مطالعه ی ساختار جمعیت میکروارگانیسم ها استفاده می شود. در این مطالعه از دو تکنیک فوق به منظور شناسایی گونه های مختلف کاندیدایی استفاده شد و نتایج حاصله با یکدیگر مقایسه گردید. بدین منظور گونه های مختلف کاندیدایی در محیط کشت pda برای مدت 24 ساعت کشت داده شدند و سپس dna آن ها با استفاده از روش فنل-کلروفرم استخراج شد. در pcr از دو مجموعه پرایمر its3-gc/its4 و nl1-gc/ ls2 برای تکثیر نواحی مورد نظر استفاده شد و قطعات dna به دست آمده از هر یک از واکنش های زنجیره ای پلیمراز برای انجام dggeو ttge استفاده گردید. با مقایسه ی نتایج به دست آمده از این دو مجموعه پرایمر مشاهده شد که پرایمر های nl1-gc/ls2 توانایی ایجاد قطعات اختصاصی هر گونه را دارا می باشند که این قطعات به خوبی در dgge و ttge از یکدیگر تفکیک می شوند و سبب تفکیک بهتر گونه های مختلف کاندیدایی در مقایسه با پرایمر های its3-gc/its4 می شوند. با مقایسه ی پروفایل های dgge و ttgeبه دست آمده از قطعات dna تکثیر یافته با پرایمر های nl1-gc/ls2 مشاهده شد که این دو پروفایل از الگوی یکسانی پیروی می کنند. با توجه به توانایی هر دو تکنیک dgge و ttge در تفکیک گونه های مختلف کاندیدایی، پیشنهاد میشود روش ttgeبه دلیل آسان تر بودن و هزینهی کمتر آن نسبت به تکنیک dgge برای شناسایی گونههای مختلف کاندیدایی استفاده گردد.
فاطمه ستایش کیا عزت عسگرانی
صمغ زانتان یک اگزوپلی ساکارید میکروبی با کاربرد های گسترده در صنایع مختلف است. مطالعات وابستگی آشکاری میان سویه ی مورد استفاده و بازده و ویژگی های صمغ زانتان نشان می دهند. جداسازی سویه های xanthomonas spp. از زیستگاه های طبیعی هنوز کاراترین روش غربالگری سویه هایی با توانایی تولید زانتان و کیفیت رئولوژیکی بالا می باشد. پنجاه و نه نمونه خاک از زمین های زراعی چند منطقه در شهر اهواز و حومه ی آن جمع آوری شد. غربالگری باکتری ها بر روی محیط نیمه انتخابی sx agar و انجام آزمون های ریخت شناسی و بیوشیمیایی کلیدی منجر به 2 جدایه احتمالی xanthomonas spp. از میان 39 کلنی زرد و موکوئید شد. قابلیت تولید بیوپلیمر در جدایه های احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. یکی از جدایه ها در محیط تولید هیچ بیوپلیمری تولید نکرد. بنابراین آزمون های بیوشیمیایی تکمیلی برای جدایه ی دیگر که ss309 نامیده شد، انجام گرفت. به این ترتیب شباهت فنوتیپی جدایه ی ss309 به xanthomonas. مورد تأئید بیش تر قرار گرفت. در پژوهش حاضر، از دو پرایمر یونیورسال 27f و 1492r برای شناسایی جدایه ی ss309 استفاده شد. به این ترتیب جدایه ی مورد نظر شباهت 100% به 4 گونه ی زانتوموناس شامل؛ x. campestris، x. gardneri، x.cynarae و x. cucurbitae نشان داد که به دلیل شباهت بسیار بالای این ناحیه در بین باکتری های این جنس است. از پرایمرهای اختصاصی گونه (hrccf2 و hrccr2) که یک بخش 519 جفت بازی از ژن hrcc متعلق به باکتری x. campestris را تکثیر می کنند، برای شناسایی جدایه استفاده شد. پس از انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز، قطعه ای با طول تقریبی bp 520 از dna جدایه ی ss309 و سویه شاهد مثبت بدست آمد و شناسایی به x. campestris را تایید کرد ویسکوزیته ی مایع کشت و تولید خام، تولید خالص، توده ی سلولی و ویسکوزیته ی پلیمر برای جدایه ی ss309 (و باکتری x. campestris dsmz 1706) به ترتیب cp 64/623 ( cp96/1129)، g/l 55/7 ( g/l42/9)، g/l 26/6 ( g/l04/8(، g/l 29/1 ( g/l37/1) و cp 97/1248 (cp 1/972) تعیین شد. به منظور بررسی کاربرد بیوپلیمر در سیالات حفاری، زانتان تولید شده توسط جدایه ی ss309 برای انجام آزمون های استاندارد xc به آزمایشگاه گل شرکت مناطق نفت خیز جنوب فرستاده شد. دراین آزمون ها خواص رئولوژیکی بیوپلیمر تولیدی مثل ویسکوزیته ی پلاستیک، نقطه ی واروی و همین طور آبگمشدگی و قدرت ژل شدگی در ترکیب آب شیرین و cacl2 به ترتیب cp 24، lbs/1000ft2 25، ml 5/3 و lbs/1000ft2 8/6 تعیین شد. در این بررسی ها برای بیوپلیمر تولیدی هیچ گونه رسوب و ته نشینی مشاهده نشد. اما به دلیل نامطلوب بودن برخی ویژگی های زانتان تولیدی ازجمله نقطه ی واروی، برای کاربرد در حفاری مناسب تشخیص داده نشد.
رویا قادرپناه عذرا صبورا
در این مطالعه خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از باکتری kocuria sp.asb 107 که در شرایط مختلف کشت داده شده بود، به سه روش مختلف آنتی اکسیدانی بررسی و با مقدار محتوای کاروتنوئیدی و ترکیبات فنلی موجود در عصاره ها، مقایسه شد. همچنین اثر محافظتی این عصاره در جلوگیری از آسیب dna پلاسمیدی بررسی شد. نتایج نشان داد که عصاره ها در هر سه روش سنجش از خود خاصیت آنتی اکسیدانی بالقوه ای نشان دادند و رابطه منطقی بین خاصیت آنتی اکسیدانی و محتوای کاروتنوئیدی و ترکیبات فنلی وجود داشت. به طوری که kocuria sp.abs107 تیمار شده در شرایط nacl 7% حاوی بیشترین محتوای کارتنوئیدی بود و عصاره آن نسبت به 8 تیمار دیگر از نظر خاصیت آنتی اکسیدانی برتری شاخصی داشت. همچنین کشت 5 روزه باکتری فوق باعث افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی نسبت به شاهد (کشت 4 روزه) شد. نتایج ژل آگاروز در بررسی محافظت عصاره باکتری در برابر آسیب های ناشی از پراکسید هیدروژن و نمک کلرید قلع نیز نشان داد که با افزایش غلظت عصاره کاروتنوئیدی استخراج شده از این باکتری میزان آسیب به dna کاهش می یابد.
شهرزاد بدیعی سبزوار عزت عسگرانی
آللوپاتی (دگرآسیبی) پدیده ای اکولوژیکی است که در آن گیاه مواد شیمیایی را تولید و آزاد می کند و روی جوانه زنی و رشد گیاهان دیگر تأثیر می گذارد. خودمسمومیتی نوعی از دگرآسیبی است که بین گیاهان یک گونه روی داده و مانع رشد و جوانه زنی همان گونه شده یا آن را به تأخیر می اندازد. این پدیده عموماً در سامانه های زراعی مشاهده شده و باعث کاهش رشد گیاه و در نتیجه کاهش میزان محصول در کشاورزی و جنگلداری می گردد. ترکیبات دگرآسیب می توانند اثرات متنوعی روی فرایندهای فیزیولوژیکی و حیاتی گیاه بگذارند از جمله جوانه زنی، مهار رشد ریشه و اندام های هوایی، تنفس، فتوسنتز، تقسیم و رشد سلولی، سیالیت غشا، بیوسنتز پروتئین، فعالیت بسیاری از آنزیم ها، محتوای آب بافت، نسبت رشد اندام هوایی به ریشه، جذب یون ها و مواد غذایی و هدایت هیدرولیکی. در بوم سازگان های کشاورزی، ترکیبات دگرآسیب تاثیرات زیان آوری روی رشد محصولات در همان فصل کاشت و برداشت و در فصل بعد می گذارند. ترکیبات فنیل پروپانوئیدی پیش ساز ترکیبات فنلی هستند که نقش های بسیاری را در گیاهان بر عهده دارند. تمام فنیل پروپانوئیدها از سینامیک اسید مشتق می شوند که با دآمیناسیون غیر اکسیداتیو فنیل آلانین توسط آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) تشکیل می گردند. افزایش قابل توجه جمعیت جهان، آلودگی های زیست محیطی و استفاده بی رویه از منابع طبیعی ایجاد تغییر در روش های کشاورزی را ضروری نموده است و توجه دقیق به دگرآسیبی و خودمسمومیتی را در سامانه های کشت و کار حائز اهمیت می نماید. خواص دگرآسیبی می توانند به منظور کنترل گونه های علف هرز و کاهش آثار منفی علف کش های شیمیایی به کار گرفته شود. سورگوم یا ذرت خوشه ای (sorghum bicolor l. ) یک گونه زراعی مهم با خواص دگر آسیبی و خودمسمومی است. در این پژوهش، در شرایط in vitro، بذرهای سورگوم رقم کیمیا روی محیط موراشیگ-اسکوگ پایه (ms) بدون هورمون حاوی عصاره آبی (w/v5%) اندامهای هوایی سورگوم رقم شوگرگریز در غلظت های صفر، 5، 10 و 15 درصد (v/v) کشت داده شد. متغیرهای فیزیولوژیکی گیاهچه های 21 روزه سورگوم رقم کیمیا بررسی گردید. علاوه بر این، به منظور بررسی بیان ژن pal از تکنیک rt-pcr استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره آبی اندام هوایی سورگوم رقم شوگرگریز باعث کاهش محتوای آب، جوانه زنی، محتوای کلروفیل a، کلروفیل b و محتوای کلروفیل کل در سورگوم رقم کیمیا شد. هر چند غلظت های بالای عصاره آبی دگرآسیب محتوای کاروتنوئید، پرولین، هیدروژن پراکسید، مالون دآلدئید، ترکیبات فنلی تام، فلاوونوئید کل، فعالیت آنزیم های پاداکسایشی، فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در رقم کیمیا افزایش یافت. علاوه بر این، محتوای قندهای احیاکننده در اندام هوایی و پلی ساکارید در ریشه در رقم کیمیا بالا رفت.
پریا غلامی نژاد عزت عسگرانی
یکی از مشکلاتی که میراث فرهنگی همواره با آن مواجه است، مسئله فرسودگی زیستی می باشد. فرسودگی زیستی به تغییرات غیر قابل برگشت در ویژگی های مواد اطلاق می شود که در نتیجه فعالیت های میکروارگانیسم ها به وجود می آید. خزه ها، حشرات، حیوانات، گیاهان و میکروارگانیسم ها می توانند در این فر آیند شرکت داشته باشند. قلعه رودخان یکی از بناهای تاریخی واقع در استان گیلان متعلق به سلسله ساسانیان است و تقریباً قسمت اعظم بنا از آجر ساخته شده است. قلعه طی سال ها در معرض عوامل فیزیکی- شیمیایی و زیستی بوده و از آن جایی که در ناحیه ای مرطوب قرار گرفته و دارای سطحی متخلل می باشد بستر مناسبی برای رشد میکروارگانیسم ها به وجود آورده است. در این تحقیق به مطالعه میکروارگانیسم های فتوتروف به عنوان یکی از عوامل فرسودگی زیستی بستر های آجری قلعه رودخان پرداخته شد. از سطوح آجری قلعه نمونه برداری انجام گرفت و نمونه ها روی محیط های کشت bg-11 و bbm کشت داده شدند. میکروسکوپ الکترونی نگاره و استریومیکروسکوپ برای مشاهده الگوهای رشد و نفوذ میکروارگانیسم ها به درون بستر به کار برده شدند. از تکنیک های انکسار اشعه x (xrd) و تفرق اشعهx ) (edxبرای نشان دادن تغییرات ایجاد شده در ترکیبات و عناصر نمونه های آجر فرسوده شده در اثر فعالیت میکروارگانیسم ها استفاده شد. ابتدا جدایه های فتوتروفی با استفاده از ویژگی های مورفولوژی شناسایی شدند. برخی از جدایه ها به روش مولکوی شناسایی شدند که شامل مراحل ، استخراج dna، واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) و توالی یابی محصولات pcr بود. گونه های مختلفی از فتوتروف ها از جمله جلبک ها و سیانوباکتری ها جدا سازی شدند. سیانوباکتری های جدا شده شامل جنس های nostoc، scytonema، leptolyngbia، tolypothrix، plectolyngbya،phormidium ، cylindrospermopsis ،anabaena ،microcoleus و ریزجلبک های جدا شده شامل cladophora، klebsormidium، bracteacoccus،chlorococcum ، chlorella، muriella، neochloris، pleurastrum،scotiellopsis بودند. اولین قدم برای حفاظت از آثار باستانی شناسایی عوامل فرساینده است. پس از شناسایی میکروارگانیسم های فرساینده می توان بهترین روش را برای حذف عوامل زیستی و حفاظت از این بنای تاریخی ارزشمند انتخاب کرد. کلمات کلیدی : جلبک، سیانوباکتری، میکروارگانیسم های فتوتروف، فرسودگی زیستی، شناسایی مولکولی فتوتروف ها، قلعه رودخان
رقیه اصغری دریاسری عزت عسگرانی
فرسودگی زیستی، آسیب برگشت ناپذیری است که توسط استقرار عوامل زیستی گوناگونی مانند گیاهان، جانوران، قارچ ها، باکتری ها و گلسنگ ها روی سطوح مواد رخ می دهد. از بین تمام میکروارگانیسم ها، قارچ ها و گلسنگ ها نقش بسیار مهمی در فرسودگی زیستی ایفا می کنند. قلعه رودخان یکی از بناهای تاریخی واقع در استان گیلان متعلق به دور? ساسانیان است و تقریباً قسمت اعظم بنا از آجر ساخته شده است. طی گذر زمان آجرهای قلعه متأثر از عوامل فیزیکی- شیمیایی و زیستی بوده است. همچنین بنای مذکور به دلیل واقع بودن در منطقه ای مرطوب و داشتن سطحی متخلل، بستر مناسبی برای استقرار و رشد میکروارگانیسم ها به وجود آورده است. در این تحقیق به مطالعه قارچ ها و گلسنگ ها به عنوان یکی از عوامل فرسودگی زیستی بستر های آجری قلعه رودخان پرداخته شد. شناسایی قارچ ها و گلسنگ ها از طریق روش های کلاسیک انجام شد. برخی از گلسنگ ها به روش مولکولی شناسایی شدند که شامل مراحل استخراج dna، واکنش زنجیره ای پلیمراز pcr و تعیین توالی محصولات (pcr) بود. طی این بررسی مشخص شد که قارچ های شایع ساکن سطوح آجری محل مورد تحقیق alternaria sp., fusarium sp., penicillium sp. و . ulocladium spمی باشند. شایع ترین گلسنگ های ساکن در محل verrucaria sp. و caloplaca sp. بودند. مطالعات استرئومیکروسکوپی، میکروسکوپ الکترونی نگاره، انکسار پرتو x و آنالبز تفرق انرژی پرتوx نیز فرسودگی زیستی آجرهای مورد مطالعه را تأیید نمود. با تهیه مقطع نازک از قطعات آجر و رنگ آمیزی pas میزان نفوذ عوامل زیستی به درون بستر حدود 3 میلی متر تعیین شد. در این بررسی اثر بنزالکونیوم کلراید به عنوان بیوسایدی که در پاک کردن آثار باستانی از آن استفاده می گردد در مدل آزمایشگاهی تست گردید. به منظور کاهش سمیت بیوساید مورد استفاده و افزایش کارآمدی آن، اثر بیوساید bacدر ترکیب با edta بر جدایه های قارچی سطوح آجری قلعه بررسی شد. نتایج نشان می دهد که رشد تمامی جدایه ها در غلظت mg/ml 5 bac به همراه حجم مساوی از edta متوقف گردید. سپس جدایه های قارچی روی قطعات آجر کشت داده شد و بعد از گذشت یک ماه، وضعیت آجرها به لحاظ رشد قارچی بررسی شد. مشاهدات نشان داد که جدایه های قارچی به خوبی توانایی استقرار بر سطوح آجری را داشتند. در نهایت تیمار bac همراه با edta توانست رشد جدایه های قارچی را روی سطوح آجر در مدل آزمایشگاهی کنترل نماید. بررسی های بیشتری لازم است تا کارآمدی این تیمار در شرایط محیطی و اقلیمی مشابه موقعیت قلعه تأیید گردد.
مریم اکبرپور نشلی رضا دباغ
فلزات سنگین به دلیل سمیت برای محیط زیست، از آلاینده های زیست محیطی به شمار می روند. کروم شش ظرفیتی از جمله فلزات سنگین سمی و قابل حل در آب می باشد. در این پژوهش، توانایی جذب فلز کروم شش ظرفیتی توسط سلول های زنده و غیر زنده باکتری kocuria asb107 که سویه مقاوم به پرتوهای رادیواکتیو می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است.این مطالعه به صورت تجربی و در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. در این تحقیق تاثیر ph، جرم جاذب، زمان تماس و مقدار اولیه کروم شش ظرفیتی بر جذب زیستی این فلز توسط سلول های زنده و غیر زنده این باکتری بررسی گردید. غلظت کروم در نمونه ها به روش اسپکتروفتومتری در طول موج 540 نانومتر تعیین گردید.نتایج نشان داد که افزایش جرم جاذب و زمان تماس منجر به افزایش راندمان حذف و افزایش phو غلظت اولیه کروم منجر به کاهش راندمان حذف می گردد. مطابق با نتایج، بهترین راندمان حذف توسط سلول های زنده و غیر زنده در phاسیدی معادل 4.5 ، جذب در زمان 24 ساعت، جرم جاذب 1.6g/100ml و غلظت اولیه کروم 25mg/l، به ترتیب برابر 82.4% و 69.2% بدست آمد.
الهام گودینی جمشید فولادی
باکتری kocuria sp. asb 107 به طور بالقوه توانایی تولید مقدار نسبتاً زیادی آنزیم کاتالاز را دارا می باشد. کاتالاز این باکتری در شرایط قلیایی فعال تر است و این نوع کاتالاز در صنایع مختلف نظیر صنعت نساجی کاربرد ویژه ای دارد. در بیوتکنولوژی صنعتی کاهش هزینه ی تولید محصول مورد نظر در کوتاه ترین زمان ممکن اهمیت دارد.باکتری kocuria sp. asb 107 به طور طبیعی دارای فاز تأخیر طولانی مدت است و همین امر تولید اقتصادی آنزیم را توسط این باکتری دچار مشکل می کند. بنابراین یکی از اهداف این پژوهش کاهش مدت زمان فاز تأخیر و رسیدن سریع تر باکتری به اواخر فاز لگاریتمی جهت تولید آنزیم است. از سوی دیگر جهت تولید مقرون به صرفه ی این آنزیم می توان از محصولات جانبی صنایع مختلف نظیر ملاس و آب پنیر استفاده کرد. با استفاده از این مواد به عنوان منبع کربن در محیط کشت باکتری، علاوه بر تولید آنزیم با هزینه ی بسیار پائین، می توان به حفظ پاکیزگی محیط زیست هم کمک کرد. زیرا تخلیه ی این مواد صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند و از طرفی تصفیه ی آن ها نیز هزینه بر است. هدف از این پژوهش بهینه سازی شرایط تولید آنزیم کاتالاز با استفاده از نرم افزار minitab و روش response surface (rsm) در باکتری kocuria sp. asb 107 با استفاده از محیط کشت های اقتصادی نظیر ملاس چغندر قند، ملاس نیشکر و آب پنیر است.
لیلا بدیعی فر عزت عسگرانی
چکیده ندارد.
حمیرا امیرخانی عزت عسگرانی
چکیده ندارد.