نام پژوهشگر: حسن قالیباف
الهه پاغنده سودابه نامدار زنگنه
چکیده: مسائل انتخاب سبد سهام معمولاًبا مدل های برنامه ریزی خطی یا درجه2حل شده اند. جواب های به دست آمده بوسیله این روشها معمولاً اعداد حقیقی می باشد که این امر به علت آنکه هر دارایی غالباً، براساس تعداد سهم مبادله می شود، کاربرد آن ها دشوار ساخته است. روش هایی نیز برای تعدادی از مدل های بهینه سازی سبد سهام خطی با در نظر گرفتن حداقل تعداد سهم معاملات، ارائه شده است. با این وجود هیچ مطالعه ای اصلاً مسئله حداقل تعداد سهم معاملات را دربهینه سازی سبد سهام بر اساس مدل مارکویتز که مدلی معروف و پر کاربرد است با درنظر گرفتن محدودیت های مورد نیاز سرمایه گذار، بررسی نکرده است. بر اساس مدل مارکویتز این پایان نامه یک مدل امکان پذیر را یرای مسائل انتخاب سبد سهام با در نظر حداقل تعداد سهم معاملات ارائه کرده و از الگوریتم ژنتیک برای به دست آوردن جواب ها استفاده می نماید. نتایج عملی مطالعه نشان می دهد که سبدهای سهام بدست آمده با الگوریتم پیشنهادی خیلی نزدیک به مرزهای موثر بوده ونیزروش پیشنهادی می تواند جواب های نزدیک بهینه و تقریباً قابل قبول را برای مسئله انتخاب سبد سهام در یک زمان کوتاه پذیرفتنی بدست آورد. مدل پیشنهادی به علت سازگاری و سادگی آن، برمبنای رویکرد تصمیم گیری چند هدفه فازی می باشد. واژه های کلیدی: مدل چند هدفه فازی، انتخاب سبد سهام، الگوریتم ژنتیک، بورس اورق بهادار تهران، هزینه معاملات.
سمیه حسنی مقدم رضا تهرانی
موضوع اصلی این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل بازده سهام شرکت های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. صنعت سیمان به عنوان یکی از صنایع پایه، نقش اساسی در توسعه زیربناهای کشور بر عهده دارد.در کشور ما به دلایل متعددی از قبیل رشد جمعیت،عدم سرمایه گذاری کافی در تولید سیمان پس از انقلاب اسلامی، مستهلک شدن برخی خطوط تولید کارخانجات قدیمی، بازسازی پس از دوران جنگ، وفور منابع مواد اولیه مورد نیاز تولید سیمان در داخل کشور و... ضرورت سرمایه گذاری در این صنعت را نمایان می سازد. یکی از شیوه های سرمایه گذاری در صنعت سیمان، سرمایه گذاری از طریق خرید سهام کارخانجات تولید کننده سیمان است. برای انتخاب بین سهام مختلف، توجه به سود سهام در گذشته و تحلیل روند آن، تا حدودی سرمایه گذار را در انتخاب یاری می کند. از این رو، بازده سهام سیزده شرکت سیمان فعال در بورس اوراق بهادار تهران در یک بازه زمانی شش ساله (از ابتدای سال 1379 تا پایان1384) مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از مقایسه میانگین بازده صنعت سیمان با میانگین بازده بازار و بررسی رابطه ریسک و بازده در این صنعت، نتایج بدست آمده حاکی از آن است که میانگین بازده سرمایه در صنعت سیمان از میانگین بازده بازار بیشتر است و بنابراین در زمره صنایع برتر در امر سرمایه گذاری می باشد. همین طور بین ریسک و بازده در صنعت سیمان ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد. همچنین بررسی نسبت های سودآوری این صنعت نشان داد که در قلمرو زمانی پژوهش، این نسبت ها تا سال 1382 روند رو به رشدی داشته است و پس از آن روندی نزولی را طی می کند.
راحله افشار تیمور محمدی
چکیده ندارد.