نام پژوهشگر: حسین قنادزاده گیلانی
نسترن دست موزه حسین قنادزاده گیلانی
دادههای تجربی تعادلهای مایع- مایع، نمودارهای حلالیت ( بینودال) و خطوط رابط سیستمهای سهجزئی )آب + اسید پروپیونیک یا اسید بوتیریک + حلالهای آلی) در t = 298.2 k بدست آمد. حلالهای آلی این سیستمها، ایزوبوتیل استات و سیکلوهگزان می باشند. سیستم سه جزئی (آب + اسید بوتیریک + ایزوبوتیل استات) در t = (298.2, 303.2, 308.2) k بررسی شد.داده های تجربی خطوط رابط با مقادیر بدست آمده از مدلهای uniquacو nrtl مقایسه شد. ارتباط داده های تجربی خطوط رابط با دو معادله همبستگی اتمر– توبیاس و بچمن تعیین گردید. ضرایب توزیع و فاکتورهای انتخابپذیری در محدوده امتزاج ناپذیری محاسبه گردید. مقایسه ای از توانایی استخراج حلالها بروی تعادلهای مایع – مایع بر اساس ضرایب توزیع و فاکتورهای انتخاب پذیری صورت گرفت. در نهایت، بررسیهای تئوری بروی سیستم سه جزئی (آب + اسید بوتیریک + حلالهای آلی) در t = 298.2 k صورت گرفت. حلالهای آلی این سیستمها، دی اتیل سوکسینات، دی اتیل آدیپات و دی اتیل گلوتارات می باشند. نتایج بدست آمده کارایی بهتر سیکلو هگزان در استخراج اسید را نشان می دهد.
سارا اصغرزاده حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق منحنی های حلالیت و خطوط گره سیستم های سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + سیکلوهگزان یا سیکلوهگزانون) در بازه دمایی 2/298 تا 2/318 کلوین مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین سیستم سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + ایزوبوتیل استات) در دمای 2/313 کلوین مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که این مخلوط های سه جزئی در دسته سیستم های تعادل مایع-مایع نوع یک قرار می گیرند. همبستگی مناسب داده های تجربی بر اساس روابط اوتمر-توبیاس، هند و بچمن، هماهنگی و دقت داده های تجربی بدست آمده را تأیید می نماید. با مدل سازی سیستم های فوق پارامترهای برهم کنش دوتایی مدل های ترمودینامیکی و برای سیستم های مورد بررسی تعیین گردید. مقادیر مربوط به تفاوت بین مقادیر تجربی و نتایج بدست آمده از مدل های ترمودینامیکی نشان می دهند که این مدل ها در شبیه سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر کارآمد می باشند. همچنین بررسی میزان همبستگی ضریب توزیع اسید و فاکتور انتخاب گری سیستم های سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + حلال آلی) با مقیاس های چند پارامتری قطبیت حلال، کارآیی این معادلات در شبیه سازی و پیش بینی قابلیت جداسازی حلال تأیید می نماید. بعلاوه نتایج نشان می دهند که این مدل ها می توانند بصورت موثری نقش برهم کنش های بین مولکولی در فرایند جداسازی را تعیین نمایند.
مریم گلپور حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق تعادل مایع- مایع سیستم سه جزئی ( آب + 2- بوتانول + 2-اتیل-1-هگزانول ) در دماهای 2/298، 2/308، 2/318 و 2/328 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین داده های منحنی حلالیت و خطوط رابط سیستم های ( آب + 2- بوتانول + 1-هگزانول )، ( آب + 2- بوتانول + 1-هپتانول )، ( آب + 2- بوتانول + 1-اکتانول ) و ( آب + 2- بوتانول + 1-دکانول ) در دمای 2/298 کلوین و فشار 1 اتمسفر اندازه گیری شدند. همه سیستم های مورد بررسی رفتار نوع 2 سیستم های سه جزئی را نشان دادند. هماهنگی و دقت داده های تجربی بدست آمده بر اساس معادلات اتمر-توبیاس و بچمن، مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت سنجش توانایی حلال ها در استخراج 2- بوتانول، ضرایب توزیع و فاکتور انتخاب پذیری سیستم های نامبرده محاسبه و گزارش شدند. مقادیر بالای فاکتور انتخاب پذیری مناسب بودن حلال های مورد بررسی را تائید می نماید. داده های تجربی خطوط رابط با مدل های ترمودینامیکی فازی nrtl و uniquac همبسته شدند و ضرایب بر-همکنش دو جزئی محاسبه گردید. مقادیر فاکتور درصد ریشه مجموع مربع انحراف از متوسط، بین نتایج تجربی و محاسبه شده نشانگر کارآمدی این مدل ها در شبیه سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر می باشد.
منا قربانپور بارفروشی حسین قنادزاده گیلانی
در ایران سالانه حدود 2 میلیون تن آب پنیر که محصول جنبی کارخانجات تولید پنیر است، تولید می شود. آب پنیر حاوی بیش از 50 درصد ماده خشک شیر می باشد و میزان استفاده بهینه از آن در صنایع کشورهای صنعتی روز به روز در حال افزایش است در ایران از آن هیچگونه استفاده صنعتی به عمل نمی آید و به عنوان یک منبع آلوده کننده وارد فاضلاب ها می-گردد. تبدیل آب پنیر به الکل به علت نازل بودن بهای آن در مقایسه با سایر مواد اولیه در دنیا مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی تولید اتانول از طریق تخمیر قند لاکتوز موجود در آب پنیر توسط مخمر کلایورومایسس فراژلیس و تعیین شرایط بهینه فاکتورهای موثر در تولید اتانول در محیط کشت ناپیوسته می باشد. به منظور تعیین شرایط بهینه ی تولید اتانول از روش آماری سطح پاسخ استفاده شد که متغیرهای به کار رفته درپنج سطح شامل ph (7-3)، لاکتوز (g/l 100-20)، جرم بیومس (g1-2/0) و دما (°c 44-26) بودند. از متدولوژی سطح پاسخ نیز جهت یافتن حالت بهینه اثر متقابل فاکتورها و برآورد بهترین شرایط فرآیند با کمترین میزان آزمون استفاده گردید. با به کارگیری شرایط بهینه تعیین شده، امکان تولید اتانول در بیوراکتور ایرلیفت نیز مورد بررسی قرار گرفت و بهینه میزان هوادهی در بیوراکتور تعیین گردید. . این فاکتور در سه سطح 1/0، 4/0 و vvm 8/0 بررسی شد. . نتایج آنالیز واریانس نشان داد، اثر ph، جرم بیومس و دما بر تولید اتانول معنی دار بود (05/0 p<) . شرایط عملیاتی بهینه برای فرآیند تولید اتانول شامل 3/5 برای ph ،g/l 41 برای لاکتوز ،g 56/0 برای جرم بیومس و°c 8/31 برای دما می باشد. حداکثر میزان تولید اتانول در این شرایط 71/1 (% w/v) می-باشد. بهترین نرخ هوادهی نیز vvm 4/0 می باشد که منجر به تولید g/l 31 اتانول در زمان تخمیر 17 ساعت می شود.
نرگس اوجانی حسین قنادزاده گیلانی
اندازه گیری های گذردهی نسبی مخلوط های دوتایی (1و2- بوتان دی ال + 1و4- دی اکسان)، (2- اتیل- 1- هگزانول + 1و4- دی اکسان) و (1و2- بوتان دی ال + 2- اتیل- 1- هگزانول) برای غلظت های مختلف در دماهای 2/293، 2/298، 2/308 و 2/318 کلوین انجام شد. ممان دوقطبی های مولکولی بوسیله ی روش گوگن هایم- دبای در محدوده ی دمایی 2/293 تا 2/318 کلوین تعیین شدند. تغییرات ممان دو قطبی موثر و فاکتور همبستگی بر حسب کسر مولی در این مواد بوسیله ی معادله ی کرک وود – فروهلیش مورد بررسی قرار گرفت. مواد خالص، ضریب دمایی کوچک و منفی را برای ممان دو قطبی موثر نشان دادند. به منظور تعیین اطلاعات باارزشی درباره ی برهم کنش های ناهمگن (برهم کنش های بین مولکول های نامشابه)، فاکتور تجمع کرک وود، فاکتور دی الکتریکی بروگمن و ثابت دی الکتریک اضافی محاسبه شدند.
مهروز امیدی بهروز عباسی سورکی
هدف از این تحقیق مدلسازی همزمان انتقال جرم و حرارت ذرات مرطوب در خشک کن بستر سیال ناپیوسته می باشد، بطوریکه توزیع رطوبت و دما در داخل ذره و همچنین در فاز گازی خشک کن بدست می آید. جهت توصیف فرآیند از مدل دو فازی گاز-جامد استفاده شده و تغییرات خواص فیزیکی ذرات جامد و جریان هوا در طی فرآیند خشک شدن در نظر گرفته شده است. معادلات دیفرانسیل غیر خطی حاصل از مدلسازی توسط روش عددی تفاضل محدود، با استفاده از نرم افزار متلب و برای خواص فیزیکی نخودسبز حل شده اند. نتایج حاصل از مدلسازی ریاضی با داده های آزمایشگاهی مقایسه شدند و توافق خوبی بین آنها مشاهده شد. به علت اثر متقابل بین ذرات جامد و جریان هوا، دما و رطوبت هوا به میزان چشمگیری در طول بستر تغییر کرده و روی انتقال جرم و حرارت در داخل ذرات تأثیر می گذارد. در مدلسازی انتقال حرارت در داخل ذرات از دو مدل ظرفیت فشرده لامپ و مدل دمای گسترش یافته استفاده شد، که با توجه به کوچک بودن مقدار عدد بایو حرارتی، پروفایل دمایی در داخل ذرات جامد یکنواخت (مدل لامپ) می باشد.
مهشید کاظمی نوری غلام خیاطی
هدف از این بررسی تولید و بهینه سازی آنزیم خارج سلولی لیپاز توسط فرایند تخمیر در بستر جامد با انواع مختلف تفاله زیتون شامل ماری، شنگه و زرد و استفاده از ضایعات کشاورزی کاه برنج، سبوس برنج و کاه گندم بود. از گونه قارچی رایزوپوس میکروسپورس الیگوسپورس واریته 5287 pttcc در فرایند تخمیر استفاده شد. از گونه قارچی رایزوپوس میکروسپورس الیگوسپورس واریته 5287 pttcc در فرایند تخمیر استفاده شد. بیشترین فعالیت آنزیم لیپاز با استفاده از کاه برنج: کنجاله زیتون ماری:محیط معدنی زاپک با نسبت 5/5:1:2 طی 7 روز مشاهده شد. ترکیبات و شرایط محیط کشت با استفاده از دو روش آماری بهینه-سازی شدند. پس از غربالگری اولیه از 8 متغیر ترکیبات محیط کشت توسط طرح پلاکت- برمان، سه متغیر شامل گلوکز، (nh4)2hpo4 و زمان گرمخانه گذاری اثرات قابل ملاحظه ای برتولید لیپاز توسط قارچ رایزوپوس میکروسپورس الیگوسپورس نشان دادند. پس از آن، طرح مرکب مرکزی (ccd) با پنج سطح برای توصیف ماهیت سطح پاسخ در منطقه مطلوب مورد استفاده قرار گرفت. روش سطح پاسخ بیشترین فعالیت لیپاز را تحت شرایط که گلوکز 0343/0 درصد وزنی به حجمی و (nh4)2hpo4 48/0 درصد وزنی به حجمی طی زمان گرمخانه گذاری 5 روز به میزان 24/659 u/g پیشگویی کرد که این میزان از فعالیت آنزیم دو برابر در مقایسه با پیش از بهینه سازی محیط کشت بود . آنزیم لیپاز فعالیت بالایی را در دمای 40 و 8= ph نشان داد . پایداری آنزیم در دمای 50 و 7= ph بود و بیشترین زمان نیمه عمر آنزیم در دمای 25 ، 3/173 ساعت بدست آمد . پارامترهای سنتیکی آنزیم. km و vmaxآنزیم لیپاز بترتیب mg/ml685/1 وu 93/628 بودند. در غلظت های 10 میلی مولار کاتیون های فلزی مختلف نظیر k+، ca2+،، co2+، fe3+،mg2+ و zn2+ تقریباً همه بجز k+، فعالیت لیپاز را کاهش دادند. حلال های آلی نظیر 2 اتیل هگرانول و اولئیل الکل بترتیب فعالیت لیپاز را %88/56 و %8 فعالیت لیپاز را افزایش دادند. فعالیت لیپاز زمانی که سوبسترای تخمیر شده با 5/0 (درصد وزنی به حجمی) توئین 80 استخراج شد افزایش یافت.پارامتر های ترمودینامیکی نظیر *g*،?h*،?s?و انرژی فعالسازی برای آنزیم محاسبه گردید.
مینا جانباز فوتمی حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق منحنی های حلالیت و خطوط گره چهار سیستم سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + حلال های آلی) در دماهای مختلف (2/298، 2/308 و2/318) کلوین و فشار اتمسفری برای اولین بار اندازه گیری شدند. چهار هیدروکربن متشکل از نرمال هگزان، نرمال هپتان، متیل سیکلوهگزان و تولوئن بعنوان حلال های آلی انتخاب شدند. این سیستم ها رفتار تعادلی مایع-مایع نوع یک را نشان می دهند. برای هر سیستم، سازگاری داده های تجربی خطوط گره با منحنی های اوتمر-توبیاس، هند و بچمن تأیید شدند. ضرایب توزیع و فاکتورهای انتخاب گری سیستم های سه جزئی محاسبه شده و قدرت استخراج حلالها ارزیابی شدند. علاوه بر این، مقیاس های چند پارامتری قطبیت حلال کاتریتزکی و کاملت-تافت برای همبستگی ضرایب توزیع و فاکتورهای ا نتخاب گری برای این سیستم ها بکار برده شدند. در آخر، داده های تجربی تعادلی با استفاده از مدل های ترمودینامیکیuniquac و nrtl همبسته شده و پارامترهای برهم کنش دوتایی محاسبه شدند. انطباق همبستگی بوسیله انحراف جذر مربع متوسط(rmsd) امتحان شدند. مقادیر rmsd بدست آمده نشان می دهد که هر دو مدل نتایج خوبی را برای سیستم های مورد بررسی بدست می دهند.
میثم آزادیان علی قنادزاده گیلانی
در این تحقیق تعادل مایع- مایع سیستم سه جزئی ( آب + اسید فرمیک + 1-دکانول ) در دماهای 2/298، 2/303، 2/313 و 2/323 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین تعادل مایع- مایع سیستم سه جزئی ( آب + اسید استیک + 1-اکتانول ) در دماهای 2/298، 2/308، 2/318 و 2/328 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفته است. داده های منحنی حلالیت و خطوط رابط سیستم های ( آب + اسید فرمیک + 1-دکانول ) ، ( آب + اسید استیک + 1-اکتانول )، در دمای مختلف و فشار 1 اتمسفر اندازه گیری شدند. دو سیستم مورد بررسی رفتار نوع 2و رفتار نوع 1 سیستم های سه-جزئی را نشان دادند. هماهنگی و دقت داده های تجربی بدست آمده بر اساس معادلات اتمر-توبیاس و بچمن و هند ، مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت سنجش توانایی حلال ها در استخراج اسید فرمیک و اسید استیک، ضرایب توزیع و فاکتور انتخاب-پذیری سیستم های نامبرده محاسبه و گزارش شدند. داده های تجربی خطوط رابط با مدل ترمودینامیکی فازی nrtl همبسته شدند و ضرایب بر همکنش دو جزئی محاسبه گردید. مقادیر فاکتور درصد ریشه مجموع مربع انحراف از متوسط، بین نتایج تجربی و محاسبه شده نشانگر کارآمدی این مدل در شبیه سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر می باشد
میلاد سنگاشکن علی قنادزاده گیلانی
در این تحقیق تعادل مایع- مایع سیستم سه جزئی ( آب + فنول + -ایزوبوتیل استات ) در دماهای 2/298، 2/308، 2/318 و 2/328 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین داده های منحنی حلالیت و خطوط رابط سیستم های ( آب + فنول + سیکلو هگزانون )، ( آب + فنول + سیکلو هگزان )، ( آب + فنول + 1-اکتانول ) و ( آب + فنول + 2-اتیل-1-هگزانول ) در دمای 2/298 کلوین و فشار 1 اتمسفر اندازه گیری شدند. همه سیستم های مورد بررسی رفتار نوع 2 سیستم های سه جزئی را نشان دادند. هماهنگی و دقت داده های تجربی بدست آمده بر اساس معادلات اتمر-توبیاس و بچمن، مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت سنجش توانایی حلال ها در استخراج فنول، ضرایب توزیع و فاکتور انتخاب پذیری سیستم های نامبرده محاسبه و گزارش شدند. مقادیر بالای فاکتور انتخاب پذیری مناسب بودن حلال های مورد بررسی را تائید می نماید. داده های تجربی خطوط رابط با مدل های ترمودینامیکی فازی nrtl و uniquac همبسته شدند و ضرایب بر همکنش دو جزئی محاسبه گردید. مقادیر فاکتور درصد ریشه مجموع مربع انحراف از متوسط، بین نتایج تجربی و محاسبه شده نشانگر کارآمدی این مدل ها در شبیه سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر می باشد. همچنین پیش بینی داده های تعادلی مایع-مایع برای فنول در فار آلی سیستم سه جزئی ( آب + فنول + -ایزوبوتیل استات ) در دماهای مختلف توسط شبکه ی عصبی انجام شده است.
حمید حشمتی میثم تراب مستعدی
در این تحقیق، سنتز رزین کی لیت تبادل یونی پلی آمیداکسیم با استفاده از پلی اکریلونیتریل (pan) بر روی نشاسته سیب زمینی مورد بررسی قرار گرفته است. آنالیز طیف سنجی ft-ir به منظور تعیین مشخصات شیمیایی رزین (تشکیل گروه آمیداکسیم) و همچنین آنالیز bet برای تعیین اندازه حفره ها و سطح ویژه آن انجام شد. دما و زمان انجام واکنش در این سنتز به ترتیب c°50 و 90 دقیقه بوده است. در ادامه به بررسی جذب توریم و اورانیم (به عنوان رادیونوکلید) از محلول های آبی در شرایط مختلف ph، زمان، مقدار جاذب و غلظت اولیه توسط رزین پلی آمیداکسیم پرداخته شده است. آزمایش های انجام شده نشان داد که مقدار بهینه جذب برای هر دو عنصر در 3ph= روی می هد و مقدار بهینه جاذب برابر با g/l4/0 است. زمان تعادل جذب برای توریم و اورانیم به ترتیب 3 و 2 ساعت به دست آمد. مدل های ایزوترم جذب مانند لانگمویر، دابینین-رادوشکویچ (d-r)، فروندلیچ و تمکین جهت آنالیز داده های تعادلی در دمای c°25 مورد استفاده قرار گرفته است که در این میان با توجه به خطای گزارش شده، مدل تمکین برای جذب توریم و مدل فروندلیچ برای جذب اورانیم مطابقت بیشتری با داده های تجربی داشتند. همچنین مقدار ظرفیت جذب توریم و اورانیم با استفاده از مدل لانگمویر به ترتیب برابرmg/g 27/227 و 78/434 به دست آمد که گویای بالا بودن توانایی جاذب در جذب این یون ها از محلول های آبی است. همچنین مدل های سینتیکی مختلف ( شبه مرتبه اول، شبه مرتبه دوم، الوویچ و مدل نفوذ درون ذره ای) جهت توصیف فرآیند استفاده شدند که مدل مرتبه دوم برای جذب توریم و مدل الوویچ برای جذب اورانیم بیشترین سازگاری را با داده های تجربی داشتند. پارامترهای ترمودینامیکی مثل ?h°، ?g° و ?s° نیز با استفاده از ثوابت تعادل در دماهای مختلف (25، 35، 45و 55 درجه سانتیگراد) محاسبه شدند و مقادیر مثبت ?h° نشان داد که فرآیند جذب برای هر دو یون یک فرآیند فیزیکی و گرماگیر می باشد. این تحقیق نشان می دهد که جاذب سنتز شده قابلیت بسیار خوبی برای حذف یون های رادیونوکلید از پساب های آبی دارد.
شاهین آسان حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق تعادل مایع- مایع سیستم سه جزئی ( آب + فرمیک اسید+ 2-اتیل-1-هگزانول) در دماهای 2/298، 2/308، 2/318 و 2/328 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین داده های منحنی حلالیت و خطوط رابط سیستم های ( آب + فرمیک اسید + 1-هگزانول )، ( آب + فرمیک اسید + 1-هپتانول )، )آب + فرمیک اسید + 1-اکتانول )، ( آب + فرمیک اسید + 1-پنتانول ) و ( آب + فرمیک اسید + 1-بوتانول ) در دمای 2/298 کلوین و)، سیستم ( آب + فرمیک اسید + 1-پنتانول ) در دمای 308.2 کلوین و فشار 1 اتمسفر اندازه گیری شدند. همه سیستم های مورد بررسی به جز 2- اتیل-1-هگزانول رفتار نوع 1 سیستم های سه جزئی را نشان دادند. هماهنگی و دقت داده های تجربی بدست آمده بر اساس معادلات اتمر-توبیاس و بچمن، مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت سنجش توانایی حلال ها در استخراج فرمیک اسید ، ضرایب توزیع و فاکتور انتخاب پذیری سیستم های نامبرده محاسبه و گزارش شدند. مقادیر فاکتور انتخاب پذیری میزان توانایی حلال های مورد بررسی را در استخراج فرمیک اسید نشان میدهد. داده های تجربی خطوط رابط با مدل های ترمودینامیکی فازی nrtl و uniquac همبسته شدند و ضرایب بر-همکنش دو جزئی محاسبه گردید. مقادیر فاکتور درصد ریشه مجموع مربع انحراف از متوسط، بین نتایج تجربی و محاسبه شده نشانگر کارآمدی این مدل ها در شبیه سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر می باشد.
زینب اصغرپور احد قایمی
دی اکسیدکربن مهم ترین گاز گلخانه ای می باشد که به علت فعالیت های بشر تولید آن روز به روز در حال افزایش است. افزایش گازهای گلخانه ای اثر سوء بر محیط زیست به دلیل گرم شدن زمین دارد و لازم است از انتشار آن توسط جریان گاز احتراق خروجی از صنایع به وسیله روش های جداسازی جلوگیری شود. یکی از متداول ترین روش های جداسازی دی اکسیدکربن، جذب توسط حلال های آمینی می باشد. در سال های اخیر پایپرزین به عنوان یک آمین نوع دوم، در مخلوط های آلکانول آمین به عنوان ماده فعال کننده و افزایش دهنده میزان جذب گاز اسیدی مطرح شده است و هم اکنون به عنوان یک آمین جدید در فرآیند جذب گاز اسیدی مورد مطالعه قرار می گیرد. این آمین به طور نامحدود به صورت فیزیکی در آب حل می شود و از قابلیت خوبی برای جذب گازهای اسیدی برخوردار است. در این تحقیق به طور کلی تعادل شیمیایی در فرآیند جذب و چگونگی کاهش فشار تعادلی گاز خروجی مورد بررسی قرار گرفته است. یک مدل ترمودینامیکی مبتنی بر مدل پیتزر توسعه یافته است. ضریب فعالیت اجزاء در فاز مایع توسط توابع اضافی نظیر انرژی آزاد گیبس اضافی و ضرایب فوگاسیته برای فاز بخار توسط معادلات حالت محاسبه می شوند. در این مدل معادلات ثابت های تعادل واکنش ها، قوانین تعادل و رابطه های ضریب فعالیت اجزاء به صورت معادلات جبری تبدیل شده و با استفاده از توابع نرم افزار متلب حل گردیده اند. در این تحقیق علاوه بر ارائه یک مدل ترمودینامیکی توسعه یافته، از مدل سازی داده های تعادلی توسط شبکه عصبی پرسپترونmlp و شبکه عصبی rbf نیز استفاده شده است. این شبکه ها توسط داده-های تجربی آموزش داده شده و برای پیش بینی داده های تعادلی استفاده شده است. نتایج شبکه های عصبی با نتایج حاصل از مدل ترمودینامیکی و داده های تجربی جهت تخمین میزان دقت و توانایی مدل ها مقایسه گردیده است. داده های تجربی به سه دسته تقسیم بندی شد. یک دسته از داده ها برای آموزش شبکه ها، دسته دوم برای تست و دسته سوم برای ارزیابی نتایج شبکه ها استفاده گردید. بهترین شبکه mlp برای سیستم مذکور دارای سه ورودی، 12نرون در لایه پنهان اول، 15نرون در لایه پنهان دوم و یک نرون در لایه خروجی می باشد. کمترین میزان انحراف نسبی در مقایسه شبکه عصبی با داده ترمودینامیکی مربوط به شبکه عصبی mlp می باشد که مقدار کل آن برای همه داده ها برابر با 903/2 می باشد. دی اکسیدکربن مهم ترین گاز گلخانه ای می باشد که به علت فعالیت های بشر تولید آن روز به روز در حال افزایش است. افزایش گازهای گلخانه ای اثر سوء بر محیط زیست به دلیل گرم شدن زمین دارد و لازم است از انتشار آن توسط جریان گاز احتراق خروجی از صنایع به وسیله روش های جداسازی جلوگیری شود. یکی از متداول ترین روش های جداسازی دی اکسیدکربن، جذب توسط حلال های آمینی می باشد. در سال های اخیر پایپرزین به عنوان یک آمین نوع دوم، در مخلوط های آلکانول آمین به عنوان ماده فعال کننده و افزایش دهنده میزان جذب گاز اسیدی مطرح شده است و هم اکنون به عنوان یک آمین جدید در فرآیند جذب گاز اسیدی مورد مطالعه قرار می گیرد. این آمین به طور نامحدود به صورت فیزیکی در آب حل می شود و از قابلیت خوبی برای جذب گازهای اسیدی برخوردار است. در این تحقیق به طور کلی تعادل شیمیایی در فرآیند جذب و چگونگی کاهش فشار تعادلی گاز خروجی مورد بررسی قرار گرفته است. یک مدل ترمودینامیکی مبتنی بر مدل پیتزر توسعه یافته است. ضریب فعالیت اجزاء در فاز مایع توسط توابع اضافی نظیر انرژی آزاد گیبس اضافی و ضرایب فوگاسیته برای فاز بخار توسط معادلات حالت محاسبه می شوند. در این مدل معادلات ثابت های تعادل واکنش ها، قوانین تعادل و رابطه های ضریب فعالیت اجزاء به صورت معادلات جبری تبدیل شده و با استفاده از توابع نرم افزار متلب حل گردیده اند. در این تحقیق علاوه بر ارائه یک مدل ترمودینامیکی توسعه یافته، از مدل سازی داده های تعادلی توسط شبکه عصبی پرسپترونmlp و شبکه عصبی rbf نیز استفاده شده است. این شبکه ها توسط داده-های تجربی آموزش داده شده و برای پیش بینی داده های تعادلی استفاده شده است. نتایج شبکه های عصبی با نتایج حاصل از مدل ترمودینامیکی و داده های تجربی جهت تخمین میزان دقت و توانایی مدل ها مقایسه گردیده است. داده های تجربی به سه دسته تقسیم بندی شد. یک دسته از داده ها برای آموزش شبکه ها، دسته دوم برای تست و دسته سوم برای ارزیابی نتایج شبکه ها استفاده گردید. بهترین شبکه mlp برای سیستم مذکور دارای سه ورودی، 12نرون در لایه پنهان اول، 15نرون در لایه پنهان دوم و یک نرون در لایه خروجی می باشد. کمترین میزان انحراف نسبی در مقایسه شبکه عصبی با داده ترمودینامیکی مربوط به شبکه عصبی mlp می باشد که مقدار کل آن برای همه داده ها برابر با 903/2 می باشد.
سینا شکارسرایی حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق، داده های حلالیت و تعادل های مایع-مایع برای سیستم های سه تایی (آب + اسید فسفریک + حلال آلی) در بازه دمایی مختلف k 2/298 تا k 2/323 و فشار اتمسفری برای اولین بار بدست آمد. حلال های آلی به سه گروه مختلف تقسیم شدند: الف) آلکان ها و سیکلوآلکان ها، ب) الکل ها، پ)، ترکیبات کربونیلی و سایر ترکیبات. گروه اول از سیکلوهگزان، متیل سیکلوهگزان، n-هگزان، n-هپتان و n-اکتان تشکیل شده است. گروه دوم (الکل ها) شامل 1-هگزانول، 1-اکتانول، 1-دکانول، 1-دودکانول و بنزیل الکل می باشد. گروه سوم از چهار حلال مختلف تشکیل شده است که شامل ایزو آمیل استات، متیل ایزو آمیل کتون، 1-دودکان تیول و تولوئن می باشد. داده های حلالیت توسط روش تیتراسیون ابری شدن اندازه گیری شدند. داده های خطوط گره به کمک روش های کارل-فیشر و ضریب شکست بطور تجربی بدست آمدند. معادلات اوتمر-توبیاس و هند برای تعیین کیفیت داده های تعادلی مایع-مایع مورد استفاده قرار گرفتند. ضرایب توزیع و فاکتورهای انتخاب گری جهت ارزیابی قابلیت حلال برای استخراج مشخص گردیدند. سیستم های بررسی شده دو نوع رفتار تعادلی مایع-مایع نشان می دهند. سیستم های متشکل از ترکیبات اکسیژن دار، مانند الکل ها، رفتار نوع 1 نشان می دهند درحالیکه سیستم های دیگردارای دیاگرام فازی نوع 2 هستند. داده های تجربی تعادل های مایع-مایع توسط دو مدل uniquac و nrtl برازش شدند. برای این سیستم های سه تایی، مدل-های lser کاتریتسکی و کاملت-تافت جهت همبسته کردن ضرایب توزیع و فاکتورهای انتخاب گری به کار گرفته شدند. از یک شبکه عصبی از نوع gmdh برای محاسبه داده های تعادلی سیستم های گزینش شده استفاده شد. داده های محاسبه شده سپس با داده های تجربی بدست آمد مقایسه شدند تا کارایی شبکه عصبی مورد ارزیابی قرار گیرد.
مهدیه شاه محمدی داویجانی حسین قنادزاده گیلانی
هدف از انجام این تحقیق استخراج مس از محلول سولفات مس با استفاده از فرآیند استخراج حلالی می باشد. حلال آلی مورد استفاده در این تحقیق شامل لاریک اسید ( استخراج کننده) می باشد. تولوئن، پارازایلن و متیل سیکلو هگزان به عنوان رقیق کننده مورد استفاده قرار گرفتند. غلظت مس در فاز آبی به وسیله دستگاه جذب اتمی و اسپکتوفتومتری اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این دستگاه ها نشان داد که دستگاه جذب اتمی نتایج دقیق تری نسبت به اسپکتوفتومتری ارائه می دهد. محلول اولیه مورد استفاده در فاز آبی، سولفات مس 5 آبه با غلظت (m)002/0 است. اثر ترکیب درصد فاز آلی، ph فاز آبی و دما روی درصد استخراج بررسی شده است. ابتدا استخراج کننده با غلظت های (m)1/0، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0 و در دمای (k) 3/298 در استخراج مس به کار برده شد. آزمایشات نشان دادند هنگامی که غلظت استخراج کننده (m) 8/0 است درصد استخراج بیشترین میزان را دارد. در این حالت درصد استخراج تولوئن و پارازایلن و متیل سیکلو هگزان به ترتیب 33% ، 5/34% و 34% است. سپس اثر دما در غلظت (m) 8/0 در دماهای (k) 3/298، 3/308و 3/318 بررسی شد. نتایج نشان داد که در دمای (k) 3/318 بیشترین میزان استخراج وجود دارد. در این حالت درصد استخراج برای تولوئن و پارازایلن و متیل سیکلو هگزان به ترتیب 5/38% ، 5/40% و 43% است. در مرحله آخر اثر ph روی درصد استخراج در ph های 03/4، 91/4، 07/6، 30/6 و در غلظت (m) 8/0 و دمای (k) 3/318 بررسی شد. نتایج نشان داد که در30/6 = ph بیشترین میزان استخراج وجود دارد. در این حالت درصد استخراج برای تولوئن و پارازایلن و متیل سیکلو هگزان به ترتیب 76%، 4/81% و 5/75% است. بنابراین ph بیشترین تأثیر را روی درصد استخراج دارد. تحت این شرایط بالاترین میزان استخراج مربوط به رقیق کننده پارازایلن گزارش شده است.
نیما امامی بهروز عباسی سورکی
در این تحقیق فرایند خشک شدن یک ماده به صورت منفرد و توده ای در خشک کنهای بستر ثابت و سیالی از منظر ترمودینامیکی مدل سازی شده است. مدل پیشنهادی مربوط به ماده منفرد با داده های تجربی حاصل از خشک کردن سیب زمینی کروی و برگ سبز چای و برای توده مواد با داده های حاصل از خشک کردن نخود فرنگی و چای مورد بررسی و اعتبار سنجی قرار گرفت. نمونه های کروی سیب زمینی و نخود فرنگی در سه دمای 40، 50 و 60 درجه سانتیگراد و همچنین برگ های سبز چای در سه دمای 35، 45 و 55 درجه سانتی گراد در داخل یک خشک کن آزمایشگاهی در بازه زمانی 0 تا 140 دقیقه خشک شده و داده های مربوط به محتوای رطوبت، دمای سطح نمونه ها و دمای هوای خروجی از خشک کن استخراج گردیدند. مدل پیشنهادی با برقراری موازنه جرم و انرژی بر پایه معادلات ترمودینامیکی، تغییرات دمای نمونه، دمای هوای خروجی، رطوبت نمونه ها، رطوبت هوای خروجی و همچنین آنتروپی تولید شده و اکسرژی را پیش بینی می کند. نتایج نشان می دهند که تغییرات سرعت هوای ورودی تاثیر کمی بر سرعت خشک کردن مواد دارد اما افزایش قطر و مقدار جرم نمونه اولیه مدت خشک کردن را طولانی تر می نماید. دمای سطح نمونه ها در ابتدا سریعاً افزایش یافته سپس در انتهای فرایند به دمای گاز می رسد. دمای هوای خروجی نیز با خشک شدن مواد و گذشت زمان افزایش و به دمای هوای ورودی میرسد. نتایج نشان می دهند که رطوبت هوای خروجی با گذشت زمان ابتدا افزایش و سپس کاهش می یابد و در انتهای فرایند به رطوبت هوای ورودی می رسد. آنتروپی تولیدی ابتدا به سرعت افزایش یافته و سپس با خشک شدن ماده سیر نزولی پیدا می کند. اکسرژی همانند انرژی در طول زمان خشک کردن افزایش می یابد. مقایسه نتایج مدل با داده های تجربی نشان دهنده اعتبار مدل پیشنهادی است. درصد خطای نسبی متوسط مدل ماده منفرد نسبت به داده های تجربی برای برگ چای (رطوبت و دما) به ترتیب برابر 6/5 و 1/3 برای رطوبت و دمای پیش بینی شده و برای سیب زمینی برابر 3 و 9/3 بدست آمد. مقدار خطای نسبی مذکور برای توده نخود فرنگی (بستر سیال) به ترتیب 6/4 و 1/6 و برای چای (بستر ثابت) 1/3 و 7/2 حاصل شد.
مسعود طبرسا حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق یک مدل ریاضی جهت پیش بینی رفتار خشک شدن مواد در یک خشک کن بستر ثابت ناپیوسته ارائه شده است. مدل ریاضی براساس معادلات بقای جرم و انرژی در مواد خشک شونده و همچنین هوای خشک کننده بدست آمده است. معادلات ریاضی بدست آمده توسط یک برنامه کامپیوتری که در محیط نرم افزار متلب نوشته شده حل شدند و از این طریق تغییرات دما و رطوبت ماده و نیز دما و رطوبت هوای خروجی از خشک کن با زمان بدست آمدند. همچنین مدل مذکور تغییرات دما و رطوبت را در طول بستر پیش بینی می نماید. جهت اعتبار سنجی مدل پیشنهادی ، نتایج حاصل از مدل با داده های تجربی حاصل از خشک کردن برگ های سبز چای در یک خشک کن بستر ثابت مقایسه شدند که این مقایسه نشان دهنده نزدیکی قابل قبول نتایج حاصل از مدل با داده های تجربی و در نتیجه اعتبار مدل پیشنهادی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خشک شدن برگ سبز چای در تمام شرایط در رژیم خشک شدن با سرعت نزولی است. مقدار خطای متوسط نسبی (mre) برای رطوبت، بین داده های تجربی و مدل در سه دمای oc 35، oc45 وoc 55 به ترتیب برابر 53/7 ، 63/11 و 63/5 درصد است. همچنین در این پژوهش مقدار ضریب نفوذ رطوبت در برگ سبز چای محاسبه گردید که عددی در محدوده 11- 10 و m2/s12-10 است.
نسرین اسدالهی کلویری رامین یاوری
استرانسیم 90 به عنوان یکی از محصولات شکافت،با توجه به نیمه عمر فیزیکی طولانی، انحلال پذیری بالا و سمی بودن از خطرناک ترین رادیو نوکلئیدهای موجود در پسمان ها تلقی می گردد. روش های متعددی برای آمایش پساب ها مورد بررسی قرار گرفته است که از آن میان جذب کاربردی ترین روش محسوب می شود. در این تحقیق در ابتدا هیبرید نانولوله های کربنی عاملدارشده-استانیک مولیبدوفسفات به روش سل-ژل سنتز شد. نانولوله های عاملدار شده، استانیک مولیبدوفسفات و هیبریدبا استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری(sem)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(tem)، ایزوترم های جذب-واجذب نیتروژن، طیف مادون قرمز(ftir)، ترموگراویمتری(tg)، پراش اشعه ایکس(xrd) مشخصه یابی شدند.ریزنگارهای هیبرید سنتز شده نشان می دهد که استانیک مولیبدوفسفات به خوبی به سطح نانولوله های کربنی عاملدار شده متصل شدند. طیف ir نیز تشکیل هیبرید را تصدیق می نماید. پراش اشعه ایکس برای نمونه هیبرید نشان می دهد که ذرات استانیک مولیبدوفسفات آمورف می باشد. هیبرید سنتز شده طبق آنالیز جذب و واجذب نیتروژن در دسته مواد مزوپور قرار می گیرد.پایداری حرارتی تا دمای 600درجه سانتی گراد برای هیبرید به اثبات رسیده است. در ادامه رفتارهای جذبی استرانسیم بر روی هیبرید، نانولوله های اکسیدشده و استانیک مولیبدوفسفات به عنوان تابعی از غلظت استرانسیم، زمان تماس، میزان جاذب،ph و قدرت یونی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که قدرت جذب استرانسیم بر جاذب ها به ترتیب استانیک مولیبدوفسفات> هیبرید> نانولوله های اکسید شده می باشد. برای تمامی جاذب ها جذب استرانسیم به شدت به غلظت استرانسیم، مقدار جاذب، غلظت سدیم و مقدار ph وابسته می باشد. بنابراین مطابق به بررسی های انجام گرفته هیبرید سنتز شده جاذبی جدید برای جذب استرانسیم شناخته شده است. در هیبرید سنتز شده نه تنها میزان جذب نسبت به نانولوله های اکسید شده بهبود یافته است بلکه از سوی دیگر سینتیک جذب نیز نتایج بهتری را آشکار می سازد.
فرشته عموزاده گلوندانی حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق داده های حلالیت و خطوط گره سیستم های سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + 1-بوتانول یا 1-پنتانول) در بازه دمایی 298/2 تا 318/2کلوین و فشار 101/3 کیلو پاسکال برای اولین بار اندازه گیری شد. به دلیل شباهت ساختاری، اندازه گیری و همبستگی داده های خطوط گره سیستم سه جزئی (آب + بوتیریک اسید + 3-متیل-1-بوتانول) در دمای 298/2 کلوین انجام شد. سیستم های سه جزئی مورد بررسی، رفتار نوع یک تعادل مایع-مایع را نشان می دهند. برای اندازه گیری داده های حلالیت از روش تیتراسیون ابری شدن استفاده شد و کارل-فیشر، تیتراسیون اسید-باز و روش ضریب شکست برای تعیین داده های خطوط گره تجربی استفاده شدند. برای هر سیستم، همبستگی داده های خطوط گره تجربی با استفاده از مدل های ترمودینامیکیuniqac و nrtl مورد بررسی قرار گرفت. معادلات همبستگی اتمر-تابیاس و هند برای تایید کیفیت داده های تعادل مایع-مایع استفاده شدند. ضرایب توزیع و فاکتورهای جداسازی تجربی در ناحیه ی دو فازی تعیین شدند.
معصومه انصاری پیری علی قنادزاده گیلانی
در این کار، داده¬های تجربی گذردهی نسبی (ثابت دی¬الکتریک) برای تمام محدوده¬ی غلظتی برای نه سیستم قطبی- غیر قطبی و سیزده سیستم قطبی- قطبی در دماهای 2/298، 2/308 و 2/318 کلوین به دست آمد. سیستم¬های قطبی- غیر قطبی مطالعه شده (1و4-دی اکسان + ایزومرهای پروپان¬دی¬ال)، (1و4-دی اکسان + ایزومرهای بوتان¬دی¬ال) و (1و4-دی اکسان + الکل¬ها) بودند. سیستم¬های دوتایی قطبی- قطبی (الکل¬ها + ایزومرهای پروپان¬دی¬ال) و (الکل¬ها + ایزومرهای بوتان¬دی¬ال( بودند.به منظور تعیین اطلاعات باارزشی درباره¬ی برهم¬کنش¬های ناهمگن (برهم¬کنش¬های بین مولکول¬های نامشابه)، فاکتور تجمع کرک¬وود، فاکتور بروگمان و پارامترهای اضافی مانند، ثابت دی¬الکتریک اضافی و انرژی هلمهلتز اضافی محاسبه شدند. نتایج دی¬الکتریکی برحسب برهم¬کنش¬های همگن و ناهمگن و ساختار مخلوط¬های دوتایی مطالعه شده بحث شدند.
ماندانا یزدان شناس سیامک اشرف تالش
سیستم های دوفازی آبی یک محیط مناسب را برای جداسازی بیو مولکول ها فراهم می کنند زیرا در اینگونه سیستم ها، آب به مقدار کافی در تمام مراحل فرآیند وجود دارد و از طرف دیگر اگر هدف جداسازی بیومولکول ها باشد فعالیت آن ها حفظ می گردد. هدف از انجام این تحقیق بررسی توزیع پذیری اسید پروپیونیک در سیستم های دو فازی آبی پلیمر نمک بوده است. بر این اساس سه دمای27 ، 32 و 37 درجه سانتیگراد در نظر گرفته شد و در هر دما سه نمک متفاوت na2so4,mgso4) mnso4,) و دو جرم مولکولی مختلف از پلی اتیلن گلایکول ( 4000و 8000) در 54 سیستم دو فازی آبی مورد آزمایش قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار آماری minitab اثر وزن مولکولی پلیمر، غلظت و نوع نمک و تغییر دما در خوراک اولیه مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که در سیستم حاوی نمک na2so4 با افزایش وزن مولکولی پلیمر راندمان استخراج کاهش می یابد و افزایش غلظت نمک سبب افزایش راندمان استخراج می شود، در سیستم های حاوی نمک های mnso4و mgso4 با افزایش وزن مولکولی پلیمر راندمان استخراج افزایش می یابد و افزایش غلظت نمک سبب کاهش راندمان استخراج می شود و همچنین بیشترین درصد استخراج مربوط به سیستم حاوی نمک mnso4 است. بنابراین می توان گفت سیستم حاوی نمک mnso4 برای جدا سازی اسید پروپیونیک بهتر است.
سنیه احمدی فر حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق داده های حلالیت و خطوط گره سیستم های سه جزیی (آب +اسید فسفریک +حلال آلی) در دماهای (308/2،298/2 و 318/2) کلوین و فشار اتمسفری برای اولین بار اندازه گیری شد. دو هیدروکربن آروماتیک متشکل از اتیل بنزن و ایزوپروپیل بنزن (کیومن) به عنوان حلال های آلی انتخاب شدند. سیستم های سه جزیی مورد بررسی، رفتار نوع دو تعادل مایع-مایع را نشان می دهند. برای اندازه گیری داده های حلالیت از روش تیتراسیون ابری شدن و برای تعیین داده های خطوط گره تجربی از روش های تیتراسیون اسید-باز، کارل-فیشر و روش ضریب شکست استفاده شد. معادلات همبستگی اوتمر-توبیاس و هند برای تایید کیفیت داده های تعادل مایع-مایع استفاده شدند. برای هر سیستم، همبستگی داده های خطوط گره تجربی با استفاده از مدل های ترمودینامیکی uniquac و nrtl مورد بررسی قرار گرفت و میزان خطا(rmsd) بدست آمد. مقادیر rmsd نشان می دهد که هر دو مدل نتایج خوبی را برای سیستم های مورد بررسی بدست می دهد. ضرایب توزیع و فاکتور انتخابگری برای هر دو حلال محاسبه شدند.
زینب علی زاده جیلدانی علی قنادزاده گیلانی
در این تحقیق داده های حلالیت و خطوط گره سیستم های سه جزئی (آب/ اسید فرمیک/ سیکلوهگزانول)، (آب/ اسید فرمیک/ سیکلوهگزانون) و (آب/ اسید فرمیک/ بنزیل الکل) در دمای 298/2 کلوین و فشار 103/3 کیلوپاسکال اندازه گیری شد. نتایج تجربی نشان می دهند که این مخلوط های سه جزئی،رفتار سیستم های تعادلی مایع-مایع نوع یک را نشان می دهند. برای هر سیستم، همبستگی داده های خطوط گره تجربی با استفاده از مدل های ترمودینامیکی uniquac و nrtl مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه، داده های خطوط گره برای سیستم های بالا با استفاده از مدل unifac پیش بینی شدند. نتایج نشان می دهند که این مدل برای شبیه سازی رفتار فازی این سیستم های سه جزیی کارآمد است
فاطمه برجی پی ده حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق، استخراج اسید لاکتیک از محلول آبی توسط حلال های مختلف، در حضور و عدم حضور تری بوتیل آمین، مطالعه شد. ابتدا، حلال های آلی، شامل بنزیل الکل و پارازایلن، بدون استخراج کننده استفاده شد. داده های تعادل مایع-مایع برای سیستم¬های سه جزئی ( آب + اسید لاکتیک + بنزیل الکل ) و ( آب + اسید لاکتیک + پارازایلن ) در دماهای 15/298، 15/308 و 15/318 کلوین و فشار 4/0±3/101 کیلوپاسکال بررسی شد. داده های حلالیت با استفاده از روش نقطه ابری اندازه گیری شد. سیستم شامل بنزیل الکل رفتار نوع یک تعادل مایع-مایع، در حالیکه سیستم شامل پارازایلن رفتار نوع دو را نشان داد. داده های خطوط رابط از روش های تیتراسیون اسید-باز، کارل فیشر و روش ضریب شکست تعیین شد. برای هر سیستم، معادلات اتمر- توبیاس و هند برای تعیین هماهنگی و دقت داده¬های خطوط رابط، استفاده شد. ضریب توزیع و فاکتور انتخاب پذیری در ناحیه دوفازی محاسبه شد. پارامترهای برهمکنش دو جزئی مدل های ترمودینامیکی uniquac و nrtl از نتایج آزمایشگاهی بدست آمد. مقادیر انحراف جذر میانگین مربعات (rmsd)، بین داده های تجربی و محاسبه شده نشان می دهد که هر دو مدل نتایج خوبی را برای سیستم های مورد بررسی بدست می دهد. سپس، اثر آمین بر روی استخراج و تأثیر پارامترهای مختلف مانند: غلظت آمین،ph و نوع رقیق کننده بررسی شد و ضرایب توزیع و درصد استخراج محاسبه شدند. کلید¬واژه: استخراج با حلال، اسید لاکتیک ، سیستم سه جزئی ، تری بوتیل آمین
زهرا صفری کیوانی غلام خیاطی
مس به عنوان یک عنصر فلزی سنگین، سمی و تأثیر¬گذار بر سلامت انسان و سایر موجودات شناخته شده است. هدف از این تحقیق، مطالعه ی توانایی سیستم دو فازی آبی و سیستم استخراج مایع-مایع با حلال آلی به منظور جداسازی یون فلزی cu بود. لذا سیستم های دوفازی آبی پلی اتیلن¬گلیکول/نمک های سولفات ((nh4)2so4,na2so4) به منظور جداسازی یون های مس از محلول آبی آن مورد مطالعه قرار گرفت. توانایی بازیابی یون های مس به عنوان تابعی از ماهیت نمک معدنی سولفات تشکیل دهنده ی فاز، وزن مولکولی peg ، نسبت جرمی بین فاز ها، غلظت اولیه یون های مس، نوع استخراج گر، دما و ph سیستم بررسی شد. نتایج نشان داد که افزایش وزن مولکولی پلیمر و درصد وزنی نمک منجر به کاهش درصد استخراج یون های مس شد. بالاترین درصد استخراج یون های مس در سیستم دو فازی آبی آمونیوم سولفات-peg2000 به دست آمد. در ادامه، تکنیک طراحی آزمایش با استفاده از آرایه های متعامد تاگوچی جهت تعیین اثر چهار فاکتور مستقل بر رفتار جدایش یون های مس از محلول آبی آن به کار برده شد. با توجه به نتایج، دما و ph سیستم تأثیرگذارترین فاکتورها بر جدایش یون های مس در سیستم دو فازی آبی بودند. بالاترین درصد استخراج یون های مس تحت شرایط بهینه، 98/77% به¬دست آمد. همچنین سیستم استخراج با حلال متشکل از اسید لاریک (استخراج کننده) و 8-هیدروکسی کینولین (کی لیت کننده) با استفاده از رقیق کننده های آلی پارازایلن و بنزن در ph های مختلف بررسی شدند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد استخراج مس برای دو رقیق¬کننده پارازایلن و بنزن به ترتیب 22/89 و 97 درصد در ph=4 به دست آمد.
عباس شمالی بهروز عباسی سورکی
هدف از این تحقیق مدل سازی همزمان انتقال جرم و حرارتبرگ های سبز چای در خشک کنسینی دارچندمرحله ایمی باشد، بطوریکه توزیع رطوبت و دما در داخل ذره و همچنین در فاز گازی خشک کن بدست می آید. جهت توصیف فرآیند از مدل دو فازی گاز-جامد استفاده شده و تغییرات خواص فیزیکی ذرات جامد و جریان هوا در طی فرآیند خشک شدن در نظر گرفته شده است. به منظور بهبود دقت مدل، دو خاصیت فیزیکی برگ های سبز چای، ضریب نفوذ موثر و محتوی رطوبت تعادلی به صورت آزمایشگاهی اندازه گیری و مدل سازی شد. معادلات دیفرانسیل غیرخطی حاصل از مدل سازیخشک کن توسط روش عددی تفاضل محدود، با استفاده از نرم افزار متلب و برای خواص فیزیکی برگ سبز چای حل شده اند. نتایج حاصل از مدل سازی ریاضی با داده های آزمایشگاهی مقایسه شدند و توافق خوبی بین آن ها مشاهده شد. همچنین در این کار تاثیر سرعت و دمای هوای ورودی، تعداد ذرات موجود بر روی سینی ها بر روی نرخ خشک کردن بررسی شد که مشاهده شد با افزایش دمای ورودی، افزایش سرعت هوای ورودی و کاهش تعداد ذرات بر روی سینی ها، نرخ خشک کردن افزایش می یابد.
مصطفی میرزایی پور دافچاهی علی قنادزاده گیلانی
در این تحقیق داده های حلالیت و خطوط گره سیستم¬های سه¬جزئی (آب + پروپیونیک اسید + اورتو زایلن)، (آب + پروپیونیک اسید + متا زایلن)، (آب + پروپیونیک اسید + پارا زایلن) و (آب + پروپیونیک اسید + زایلن ها) در دمای 2/298 کلوین و فشار 3/101 کیلو پاسکال برای اولین بار اندازه گیری شد. به دلیل شباهت ساختاری بین این ایزومرها، اندازه گیری و همبستگی داده های خطوط گره سیستم¬ سه ¬جزئی (آب + پروپیونیک اسید + پارا زایلن) در دمای 2/298 ، 2/308 و 2/318 کلوین انجام شد. سیستم های سه¬جزئی مورد بررسی، رفتار سیستم های نوع یک تعادل مایع-مایع را نشان می دهند. برای اندازه گیری داده های حلالیت از روش تیتراسیون ابری شدن استفاده شد و کارل-فیشر، تیتراسیون اسید-باز و روش ضریب شکست برای تعیین داده های خطوط گره تجربی استفاده شدند. برای هر سیستم، همبستگی داده¬های خطوط گره تجربی با استفاده از مدل¬های ترمودینامیکیuniqac و nrtl مورد بررسی قرار گرفت. معادلات همبستگی اوتمر-توبیاس و هند برای تایید کیفیت داده های تعادل مایع-مایع استفاده شدند. ضرایب توزیع و فاکتورهای جداسازی تجربی در ناحیه ی دو فازی تعیین شدند.
حدیثه قزوینی نظم آباد علی قنادزاده گیلانی
در این تحقیق، استخراج اتیلن گلیکول از محلول آبی توسط حلال های مختلف، در دماهای 298/15، 308/15 و 318/15 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین داده های منحنی حلالیت و خطوط رابط سیستم های سه جزئی ( آب + اتیلن گلیکول + 2- اتیل- 1- هگزانول )، ( آب + اتیلن گلیکول + 1- هپتانول ) و اندازه گیری شدند. داده های حلالیت با استفاده از روش نقطه ابری بدست آمدند. هر دو سیستم رفتار نوع یک تعادل مایع- مایع را نشان دادند. دقت داده های بدست آمده بر اساس معادلات اتمر- توبیاس و بچمن، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت سنجش توانایی حلال ها در استخراج اتیلن گلیکول، ضریب توزیع و فاکتور انتخاب پذیری سیستم های نام برده محاسبه و گزارش شدند. داده های تجربی خطوط رابط با مدل های ترمودینامیکی فازی uniquac و nrtl همبسته شده اند و ضرایب بر هم کنش دو جزئی محاسبه گردیده است. مقادیر جذر ریشه مربع انحراف از متوسط (rmsd)، بین نتایج تجربی و مقادیر محاسبه شده نشان دهنده کارآمدی این مدل ها در مدل سازی تعادل فازی سیستم های مورد نظر می باشد. در انتها نیز، خطوط رابط توسط شبکه عصبی محاسبه شدند، که مقادیر جذر ریشه مربع انحراف از متوسط (rmsd)، مجموع مربعات خطا (ssr) و خطای میانگین مطلق (aare) مناسب بودن محاسبات نشان می دهند.
مژده علیانی بهروز عباسی سورکی
در این تحقیق به بررسی جذب سطحی یون فلزی مس در سیستم نا پیوسته توسط خاک اره خام، اصلاح شده و تراشه چوب اصلاح شده درخت نراد توسط کلسیم هیدروکسید پرداخته شده است و اثر پارامترهایph ، زمان تماس، غلظت اولیه یون مس و دما مورد توجه قرار گرفته است، همچنین جزئیات سطح جاذب، گروههای عاملی موجود در جاذب و سطح ویژه آنها به ترتیب توسط آنالیزهای bet,ftir,sem مورد بررسی قرار گرفته اند. در مطالعه اثرph بالاترین میزان جذب مس به ترتیب برای خاک اره خام، خاک اره اصلاح شده و تراشه چوب اصلاح شده برابر 16/93، 64/96 و 04/87 درصد در محلولی با غلظت اولیه 25 میلی گرم بر لیتر و 30 گرم بر لیتر جاذب و با زمان تماس 24 ساعت، در ph=5 بدست آمد. با افزایش زمان تماس بین جاذب و محلول میزان جذب افزایش یافته و پس از گذشت 300 دقیقه به تعادل رسیده است. در بررسی اثر غلظت اولیه مس در محدوده 100-5 میلی گرم بر لیتر، ph=5 و زمان تماس 5 ساعت، نتایج نشان داده که با افزایش غلظت مس درصد جذب کاهش یافته است. در آزمایشات مربوط به اثر دما مشاهده شده که با افزایش دما میزان جذب نیز افزایش یافته که دلیلی بر گرماگیر بودن فرآیند جذب می باشد و با بدست آمدن تغییرات منفی در اترژی آزاد گیبس برای هر سه جاذب در دمای 25 درجه سانتیگراد خود به خودی بودن فرآیند جذب نشان داده شده است. در بررسی سینتیکی اثر زمان تماس، از تطابق با سه مدل شبه درجه اول، شبه درجه دوم و نفوذ درون ذره ای مشاهده شده که نتایج برای هر سه جاذب به خوبی (r^2>0/99) با مدل سینتیکی شبه درجه دوم برازش شده اند و از نتایج بررسی مدل نفوذ درون ذره ای مشاهده شده است که مرحله نفوذ درون ذره کنترل کننده فرآیند می باشد. همچنین در بررسی اثر غلظت اولیه مس در محلول و برازش داده های تجربی با استفاده از همدما های لانگمویر، فروندلیچ، تمکین، ردلیش پترسون و با توجه به مقادیرr^2 بدست آمده، همدما ی فروندلیچ برای هر سه جاذب بیشترین سازگاری را داشته است.
محمد عشوریان حسین قنادزاده گیلانی
در این تحقیق، استخراج اسید پروپیونیک از محلول آبی با استفاده از حلال های آلی روغن کرچک و روغن کنجد، در دماهای 298.15، 308.15 و 318.15 کلوین و فشار یک اتمسفر مورد مطالعه قرار گرفت. داده های منحنی حلالیت با استفاده از روش نقطه ابری شدن اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که هر دو سیستم (آب + اسید پروپیونیک + روغن کرچک) و (آب + اسید پروپیونیک + روغن کنجد) رفتار نوع 1 سیستم های سه جزئی را دارند و تاثیر دما بر میزان انحلال فازها اندک است. داده های خطوط رابط از روش های تیتراسیون اسید- باز، کارل- فیشر و اندازه گیری ضریب شکست به دست آمدند. توافق داده های تجربی به دست آمده، با استفاده از معادلات اتمر- توبیاس و هند مشخص شدند و ضریب همبستگی r2?1 مشاهده گردید. داده های خطوط رابط تجربی توسط مدل nrtl همبسته شده و ضرایب برهم کنش دوجزئی به دست آمدند. مقادیر جذر میانگین مربع انحراف، کارآمدی این مدل را در شبیه سازی داده های تعادل فازی این سیستم های سه جزئی نشان دادند. جهت سنجش توانایی استخراج حلال ها، ضرایب توزیع و فاکتور جداسازی محاسبه شدند. مقادیر فاکتور جداسازی بالا، میزان توانایی حلال های انتخاب شده را در استخراج اسید پروپیونیک تایید کردند. فاکتور جداسازی هر دو حلال در دمای 298.15 کلوین، بیشترین مقدار را نشان دادند. بازده استخراج هر دو حلال محاسبه گردید. نتایج نشان دادند که بازده استخراج روغن کرچک نسبت به روغن کنجد بیشتر است. کلیدواژه ها: تعادل مایع- مایع، سیستم سه جزئی، اسید پروپیونیک، روغن کرچک، روغن کنجد، مدل nrtl
مائده داداش پور سیامک اشرف تالش
در این مقاله به جداسازی یون مس از محلول های آبی توسط جاذب تجدیدپذیر پوسته بادام زمینی به وسیله روش جذب سطحی پرداخته شد. پارامترهای ph, غلظت محلول,دما,زمان و مقدار جاذب بررسی شد و نتایج تجربی با مدل های سینتیکی و ایزوترم ها مطابقت داده شد.همچنین آنالیز نمونه ها با دستگا های ftir و sem انجام شد.
نیما پیچکاه رامین کوهی کمالی
هدف از انجام این پژوهش اشنایی با تکنولوژی نانو فیلتراسیون برای شیرین سازی اب می باشد.تکنولوژی شیرین سازی به روش نانو فیلتراسیون روشی مناسب برای حذف املاح دو ظرفیتی است که عموما عامل تشکیل رسوبهایی همچون کربنات کلسیم.سولفات کلسیم و سولفات منیزیم در سیستم های شیرین سازی است و به کمک این تکنولوژی و با حذف این املاح علاوه بر کاهش میزان نمک اب میتوان از این تکنولوژی به عنوان یک تکنولوژی پیش تصفیه برای روشهای حرارتی استفاده نمود
سیده لاله سید سعادت حسین قنادزاده گیلانی
در این پروژه، داده های تعادل مایع-مایع برای سیستم های سه جزئی (آب + فرمیک، استیک، پروپیونیک، لاکتیک، و بوتیریک اسید + حلال های آلی) در دماهای مختلف برای اولین بار تعیین شدند. به منظور مشاهده تغییرات ویژگی های تعادلی، دماهای مختلف انتخاب شدند. برای هر سیستم، معادلات همبستگی اوتمر-توبیاس و هند برای اندازه گیری کیفیت داده های خطوط گره استفاده شدند. ضرایب توزیع و فاکتورهای جداسازی در منطقه دو فازی محاسبه شدند. داده های خطوط گره تجربی با استفاده از مدل های uniquac و nrtl مطابقت داده شدند و مقادیر پارامترهای بر هم کنش دوگانه به دست آمدند. برای همه سیستم های مورد بررسی، مدل های lser کاتریتسکی و کاملت-تافت برای همبستگی ضرایب توزیع و فاکتورهای جداسازی به کار گرفته شدند. به علاوه یک شبکه عصبی از نوع gmdh برای محاسبه داده های تعادلی مایع-مایع تعدادی از سیستم ها استفاده شد. به منظور ارزیابی عملکرد مدل های اعمال شده، تفاوت بین داده های تجربی و محاسبه شده مدلسازی توسط rmsd بررسی شدند.
زینب فخار علی قنادزاده گیلانی
چکیده ندارد.
معصومه مسیب زاده طارم سری علی قنادزاده گیلانی
چکیده ندارد.