نام پژوهشگر: مهدی بشیری
زینب ابطحی علی محمد احمدوند
ارزیابی عملکرد ایمنی جاده ای با هدف بهبود روند سیاست گذاری ها و تصمیم گیری هائی انجام می پذیرد که به صورت مستقیم با حیات انسانها مرتبط است. با توجه ماهیت گسترده و پیچیده مسأله ایمنی جاده ای، تحقیقات فراوانی در این حوزه صورت پذیرفته است، مطالعاتی که بیشتر پیرامون ساختار و کشف ابعاد مسأله و روابط بین جنبه ها ی متعدد دخیل در آن انجام گرفته و به دلیل پیچیدگی روش های عمدتاً آماری به کار گرفته شده، به ندرت در پوشش ابعاد گسترده مسأله موفق بوده است.توانمندی و انعطاف روش تحلیل پوششی داده ها در حل مسائل ارزیابی با ابعاد متعدد، این روش را به یکی از اصلی ترین روش ها در حوزه ارزیابی عملکرد تبدیل کرده است. هر چند استواری بر روش های برنامه ریزی خطی، پذیرش همزمان چندین شاخص عملکرد با واحدهای سنجش متفاوت، عدم نیاز به تخمین توابع تولید و ... جذابیت روزافزون این روش را به دنبال داشته است، میزان اقبال و استفاده از آن در حوزه ایمنی جاده ای بسیار اندک به نظر می رسد. روش تحلیل پوششی داده ها، همانند سایر روش های ارزیابی فرضیات و محدودیت ها ئی دارد که لزوم استقلال متغیرها، عدم پذیرش متغیرهای نامثبت، عدم امکان افزایش ورودی ها یا کاهش خروجی ها (در مورد متغیرهای نامطلوب)، محدودیت نسبت تعداد متغیرها به تعداد واحدهای تصمیم گیری، نسبی بودن اندازه گیری عملکرد و ... از جمله آن هاست. شاخص های عملکرد به کار گرفته شده در پژوهش، تا حد امکان منطبق بر شاخص های پیشنهادی کمیته اروپائی ایمنی جاده ای بوده و به مقدار زیادی متأثر از وجود پایگاه داده است. به دلیل ماهیت وابسته شاخص های ایمنی و نامطلوب بودن برخی شاخص های ورودی و خروجی لزوم رفع برخی محدودیت های تحلیل پوششی داده مطرح می شود. در این پژوهش، به منظور آماده سازی داده ها برای انطباق با فرضیات dea ، با پیشنهاد روش ترکیبی جدیدی از تحلیل مولفه های اصلی و تحلیل پوششی داده، هم زمان با در نظر داشتن متغیرهای نامطلوب (ورودی و خروجی) به رفع هم بستگی شاخص ها، استخراج شاخص های مستقل و واقعاً موثر بر ایمنی جاده، کاهش تعداد متغیرها و نتیجتاً افزایش قدرت تفکیک مدل dea پرداخته خواهد شد. تا کنون تحقیقات اندکی در حوزه dea با در نظر داشتن همزمان متغیرهای نامطلوب ورودی و خروجی انجام شده است و ارائه روش ترکیبی pca-dea با در نظر گرفتن هم زمان متغیرهای ورودی و خروجی نامطلوب، پیشنهاد جدیدی است که در این پژوهش ارائه خواهد شد.
الهام دهقان بنادکی مهدی بشیری
یکی از عوامل موثر در عملکرد یک سیستم محل قرارگیری تسیهلات آن سیستم است که تحت عنوان جایابی یا جانمایی تسهیلات مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به آن که اکثر محققان به چند هدفه بودن طبیعت مسائل مکان یابی و چیدمان باور دارند، ضروری است که معیارها و اهداف مختلفی در تعیین مکان مناسب تسهیلات به کار گرفته شود. از طرفی با توجه به تغییر پذیری سریع دنیای امروز، لازم است تا برای به دست آوردن جواب مناسب، تغییرات پارامترهای مسئله طی زمان در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر در صورتی که مسائل مکان یابی و چیدمان در حالت دینامیک بررسی نشوند، ممکن است جواب هایی تولید کنند که با گذشت زمان به جواب های نامناسب و ناکارآمدی تبدیل شوند (owen & daskin, 1998). با توجه به آن که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در زمینه مسائل مکان یابی و چیدمان چند معیاره، به بررسی مسئله در شرایط استاتیک پرداخته اند، این پژوهش به دنبال تعیین جواب مسئله مکان یابی و چیدمان دینامیک با در نظر گرفتن چند معیارمختلف به کمک تکنیک تحلیل پوششی داده ها است. بر این اساس برای مسئله چیدمان دینامیک، روش حلی با رویکرد لکزیکوگرافی پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی جواب مسئله چیدمان دینامیک کلاسیک (مدل qap پیشنهادی توسط سایر محققین برای حل مسئله چیدمان دینامیک که تنها معیار هزینه را در بر می گیرد ) که مورد تأیید و بررسی اکثر محققان است به عنوان یک جواب اولیه مورد استفاده قرار می گیرد. پس از تعیین واحدهای تصمیم گیری و معیارهای مورد ارزیابی بر مبنای جواب اولیه مورد استفاده، یک مدل برنامه ریزی خطی صفر و یک ترکیب شده با یکی از مدل های تحلیل پوششی داده ها برای بهبود جواب پیشنهاد می شود. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی 48 مسئله فرضی با ابعاد کوچک و بزرگ که پارامترهای آن ها بر اساس تحقیقات قبلی تنظیم گردیده، حل شده و نتایج حاصل با رویکرد طراحی آزمایش ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با تنظیم پارامترها در محدوده مورد بررسی و در نظر گرفتن خطای نوع اول 5 %، جواب حاصل از روش پیشنهادی بدتر از جواب کلاسیک نخواهد بود و در بدترین حالت منجر به بهبود 50% از معیارها می شود. به عبارت دیگر جواب روش پیشنهادی یا همان جواب مسئله کلاسیک خواهد بود و یا این که به جواب جدیدی می رسد که در آن، تمام یا بخشی از معیارها (در بدترین حالت نیمی از معیارها ) بهبود یافته اند. همچنین در حوزه مسائل مکان یابی نیز برای حل مسئله مکان یابی پوشش دینامیک با در نظر گرفته معیارهای مختلفی غیر از پوشش مجموعه، مدل مسئله پوشش با یکی از مدل های تحلیل پوششی داده ها ( که هدف آن یافتن کاراترین واحد تصمیم گیری از طریق حل تنها یک مدل برنامه ریزی ریاضی است) ترکیب شده است. به عنوان استفاده کاربردی از مدل پیشنهادی، مدل ارائه شده برای تعیین محل یک بازار دوره ای (یک سیرک) به کار برده شده است.
مسعود میرزایی مهدی بشیری
مسأله مکان یابی هاب از مسائل نوینی است که در دهههای اخیر در دسته مسائل مکانیابی مطرح شده است. مسأله مکانیابی هاب انتقال کالا از مبدأها به مقصدها است که به جای ارتباط مستقیم میان هر دو نقطه عرضه و تقاضا، کالاها از طریق هاب ها منتقل میشوند. شبکه های هاب به طور گسترده ای در ارتباطات مخابراتی، شبکه های حمل و نقل و تحویل کالا، پست سفارشی و ... کاربرد دارند. هدف مسأله مکان یابی هاب یافتن مکانهای مناسب برای ایجاد هاب و تخصیص نقاط عرضه و تقاضا به آن است، به گونهای که مسیرهای مناسب برای انتقال کالا تشکیل شود که با کمترین هزینه / زمان، جابجایی کالاها انجام گیرد. مدلهای گوناگونی برای این دسته از مسایل توسعه داده شده اند که به دو دسته اصلی مکان یابی هاب مرکز و مکانیابی هاب میانه تقسیم میشوند که در اولی حداقل شدن مجموع هزینهها مدنظر است و در دومی حداقل شدن بیشترین هزینه موجود در شبکه. از جهت دیگر میتوان دسته بندی را روی شیوه تخصیص نقاط غیرهاب به نقاط هاب انجام داد. درصورتی که هر نقطه غیرهاب تنها به یک نقطه متصل گردد، تخصیص تکی و در صورتی که بتواند به بیش از یک نقطه تخصیص داده شود مکانیابی را چندگانه گوییم. مسأله مورد بحث در این پایاننامه دربردارنده دو حالت مرکز و میانه بوده و تخصیص در آن به صورت چندگانه میباشد. همچنین برای هر کدام از هاب ها و کمانهای متصل کننده آنها محدودیت ظرفیت برای انتقال کالا در نظر گفته شده است. هدف از این پژوهش ارایه یک مدل برنامهریزی با متغیرهای صفر و یک و پیوسته برای این مسأله میباشد. همچنین با استفاده از روش فراابتکاری بهینهسازی هوش جمعی راه حلی برای آن ارایه گردیده است که نتایج آن در مقایسه با حل دقیق توسط نرم افزار بهینه سازی برنامه ریزی خطی نظیر گمز و لینگو مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با نتایج بدست آمده معلوم گردید.
احسان کرانی راشد صحراییان
مسأله مکان یابی سلسله مراتبی در سیستمهای توزیع، حمل و نقل، دفع زباله، خدمات درمانی، خدمات اضطراری و ارتباطات راه دور کاربرد دارد. مسائل مکانیابی محور سلسله مراتبی و پوشش سلسله مراتبی از مسائل کاربردی این حوزه بشمار می آیند. لازم بذکر است که مساله پوشش خود به دو ساختار پوشش کامل و پوشش جزئی تقسیم می گردد. در این تحقیق مساله ترکیبی از این دو مساله با عنوان مساله محور پوشش سلسله مراتبی ارائه خواهد شد. مساله محور پوشش در ساختار تک سطح از تسهیلات در تحقیقات گذشته آمده است و تلاش دارد تا هزینه تاسیس مراکز خدمات دهی و مسیرهای ارتباطی بین آنها را به حداقل برساند. در این مسائل نقاط تقاضا به محورها تخصیص داده شده که این تخصیص بر اساس شعاع پوشش ( این شعاع به صورت فاصله یا زمان سفر می باشد) که یک معیار نزدیکی است، انجام می گیرد. از اینرو مدل جدید در این تحقیق تلاش دارد مساله محور پوشش را در ساختار واقعی آن که سلسله مراتبی است بیان کند. ارائه این مدل در یک روند تکمیلی و در 3 فاز انجام می گردد : فاز اول ، مدل جدیدی در قالب مساله چند هدفه محور سلسله مراتبی برای شناخت و تاثیر گذاری اهداف مختلف بر مساله ارائه می شود. فاز دوم، مدل جدید محور پوشش جزئی سلسله مراتبی با شعاع های معین تعریف خواهد شد. فاز سوم، مدل جدید محور پوشش کامل سلسله مراتبی بیان می گردد. هر یک از فازهای معرفی شده در بخش تجزیه و تحلیل محاسباتی خود نتایج بسیار ارزشمندی را به همراه دارند. نتایج در ساختاری مقایسه ایی بیان گردیده اند که ارزشمند بودن آنها را به تصویر می کشد.
علی سلماس نیا مهدی بشیری
در یک سازمان، فرآیند یا سیستم ترکیبی است از عملیات، ماشین آلات، روش ها و افراد که در آن یک سری ورودی که اغلب مواد می باشند به خروجی تبدیل می گردند که این خروجی دارای یک یا چند متغیر پاسخ قابل مشاهده مثل کیفیت و ظاهر مورد نظر است. طراحی آزمایش ها مجموعه ای از آزمون هایی است که به طور هدفمند تغییراتی در متغیر های ورودی یک فرآیند یا یک سیستم ایجاد می کند تا از این طریق، امکان مشاهده و شناسایی تغییرات ممکن در پاسخ خروجی فراهم شود. از این رو طراحی آزمایش ها ابزاری مناسب برای بهبود کیفیت و ساخت محصولات و فرآیند های مقاوم محسوب می شود. همان طور که پیشتر ذکر شد کیفیت محصول یا فرایند عاملی چند بعدی است. بنابراین آنالیز متغیرهای پاسخ به صورت مجزا به خصوص هنگام وجود همبستگی بین آن ها رضایت بخش نیست. برای مثال، آنالیز مجزا ممکن است منجر به پیشنهادات متضاد در تعیین سطوح عوامل موثر بر متغیرهای پاسخ گردد. به علاوه اگر از همبستگی بین پاسخ ها غفلت شود، تنظیم سطوح عوامل کنترلی برای بهبود همزمان مشخصه های کیفی دچار اختلال می گردد. در این تحقیق دو مدل برای بهینه سازی چندپاسخی با درنظر اثر پراکندگی پاسخ ها و همبستگی بین آن ها ارائه شده است. در مدل اول تابع تجمیع ارائه شده در درینگر و سوئیچ (1980) با استفاده از بسط تیلور و به منظور در نظر گرفتن همبستگی بین پاسخ ها مورد بازبینی قرار گرفته است. همچنین از تابع لگاریتم واریانس پاسخ ها برای مشاهده تاثیر سطوح مختلف متغیرهای کنترلی بر پراکندگی پاسخ ها استفاده شده است. نهایتاً برای تجمیع اهداف به دست آمده ابزار معیار سراسری (global criteria) مورد استفاده قرار گرفته است. در مدل دوم یک روش تعاملی برای بهینه سازی چند پاسخی ارائه شده است. راه حل اولیه روش تعاملی مذکور با مینیمم کردن ماکزیمم انحراف میانگین و انحراف استاندارد پاسخ ها از مقدار هدفشان به دست می آید. در این روش برای اعمال همبستگی بین پاسخ ها در بهینه سازی از ابزار مولفه های اصلی (pca) استفاده شده است. نهایتاً با استفاده از الگوریتم gdf به بهینه سازی تابع مطلوبیت مولفه های اصلی پرداخته شده است. در هر مرحله از اجرای الگوریتم gdf اندازه گام بهینه به کمک تاپسیس و استفاده از شاخص های تابع مطلوبیت مولفه های اصلی، میانگین و انحراف استاندارد پاسخ ها تعیین می شود.
مجید رمضانی مهدی بشیری
مسأله طراحی شبکه لجستیک شامل تصمیمات استراتژیکی می شود که به پیکربندی زنجیره تامین اشاره دارد و به عنوان مسأله زیرساختاری در مدیریت زنجیره تامین، اثرات دیر پایی روی سایر تصمیمات تاکتیکی و عملیاتی شرکت دارد. در حالت کلی پروژه طراحی شبکه با مشخص کردن جایگاه های مکان یابی و ظرفیت های مورد نیاز برای تسهیلات جدید و برنامه ریزی خرید، تولید، توزیع و نگهداری محصولات مواجه است. این پروژه مقدار زیادی سرمایه را به خود اختصاص می دهد و تسهیلاتی که الان مستقر می شوند انتظار می روند که برای دوره زمانی طولانی مدتی به کار گرفته شوند. از اینرو پیکربندی استوار شبکه زنجیره تامین به موضوعی مهم و حساس در مدیریت زنجیره تامین تبدیل شده است. در این رساله برگرفته از نیازهای تحقیقاتی شناخته شده در ادبیات و فضای خالی موجود در آن، سه مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط برای طراحی شبکه لجستیک معکوس چند کالایی تحت شرایط عدم قطعیت ارائه می گردد. از ویژگی های بارز آنها می توان به اتخاذ همزمان تصمیمات تاکتیکی و استراتژیک، چند محصولی بودن، چند دوره ای بودن، تک منبع یابی مشتریان، عدم قطعیت پارامترها، لحاظ معیارهای مالی، توسعه ظرفیت تسهیلات، سطوح ظرفیت مختلف برای ظرفیت تسهیلات و پویا بودن پیکربندی شبکه لجستیک اشاره کرد. جهت رویارویی با عدم قطعیت پارامترها با مجموعه ای از سناریوهای ممکن و حصول پیکربندی استوار از رویکرد بهینه سازی استوار استفاده می شود. جهت نشان دادن اعتبارسنجی و کاربردی بودن مدل های پیشنهادی، مثال های عددی در این راستا ارائه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد اگرچه میزان تابع هدف پیکربندی استوار نسبت به مدل قطعی خود ممکن است بهتر نباشد، در عوض پیکربندی مطمئن تری حاصل می شود که موجب می شود با تغییر برخی پارامترها باز هم به خوبی عمل کند. همچنین الگوریتم آزادسازی سناریو جهت حل مسائل با تعداد سناریوهای بزرگ طراحی و بر روی مسائل استاندارد پیاده سازی شده است که نتایج عددی بدست آمده کارایی مناسب این الگوریتم را نشان می دهد.
امین قاسمی نژاد حمید رضا نویدی
چکیده عملکرد یک سیستم متاثر از عوامل گوناگونی می باشد که محل قرار گیری تسهیلات سیستم یکی از این عوامل می باشد که سهم بسزایی روی نحوه عملکرد دارد. با توجه به اینکه تصمیم گیری در مورد محل استقرار تسهیلات از نوع تصمیمات استراتژی بلند مدت بحساب می آید، از اینرو باید دقت شود که کلیه عوامل و فاکتور های تاثیر گذار در این تصمیم گیری مد نظر قرار گیرد چون هرگونه اشتباه در این مرحله روی عملکرد سیستم تاثیر منفی گذاشته و اصلاح آن مستلزم صرف هزینه و زمان زیادی می باشد. از سال 1979 به بعد محققان برای مساله طراحی چیدمان معیار های مختلفی را به جز هزینه حمل و نقل پیشنهاد دادند و این نکته را بیان داشتند که این مساله از نوع مسائل چند هدفه محسوب می شود. یکی از روش هایی که اخیراً در تعدادی از تحقیقات برای حل مسئله چیدمان استفاده نمودند، بکار گیری تکنیک تحلیل پوششی داده ها برای ارزیابی طرح های چیدمان بود اما هر یک از این تحقیقات دارای نواقصی است که در طول گزارش بیان می شود. این تحقیق بدنبال رفع محدودیتهای و نواقص تحقیقات پیشین سعی دارد با استفاده الگوریتم 2-opt کارای پیشنهادی هم در مرحله تولید چیدمان های کاندید و هم در مرحله ارزیابی آنها (به کمک تحلیل پوششی داده ها) به یک چیدمان کارا دست یابد. همچنین با توجه به اینکه الگوریتم پیشنهادی از نوع الگوریتم های اصلاحی محسوب می شود و به جواب اولیه وابستگی دارد از اینرو برای ایجاد جواب اولیه از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. کلمات کلیدی: مسائل جانمایی، الگوریتم 2-opt، تحلیل پوششی داده ها، الگوریتم ژنتیک
فاطمه فتوحی اردکانی مهدی بشیری
چکیده یکی از عوامل موثر در تاسیس سیستمهای خدمت رسانی عمومی، هزینه های بالایی ست که به دولت برای تاسیس و ارائه خدمت به متقاضیان تحمیل می شود. از آنجاییکه ایستگاههای خدمت رسانی از امکانات محدودی برخوردار می باشند (از جمله این امکانات می توان به تعداد نیروی کاری و تعداد تسهیلات خدمت رسانی اشاره کرد) برخی از متقاضیان نمی توانند از نقاط خدمت رسانیی که در محدوده پوشش آنها قرار دارند خدمت موردنظر را دریافت کنند. در این شرایط دولت متحمل پرداخت هزینه جریمه برای ارائه خدمت خواهد شد. شعاع پوشش یکی از مواردی ست که در اکثر مسائل پوشش به عنوان یک مقدار از پیش تعیین شده و یکسان برای تمامی نقاط خدمت رسانی در نظر گرفته شده است. با توجه به وابستگی شعاع پوشش به خصوصیات فیزیکی هر ایستگاه همانند ظرفیت بالقوه نقطه موردنظر برای خدمت رسانی و هزینه واحد خدمت-رسانی، درنظر گرفتن یک مقدار از پیش تعیین شده برای این پارامتر فرضیه صحیحی نمی باشد. در راستای دخیل نمودن تمامی موارد ذکر شده برای تاسیس یک سیستم خدمت رسانی، مسئله مکان یابی- تخصیص با پوشش کامل و با در نظر گرفتن هزینه جریمه (psclap ) در این تحقیق پیشنهاد شده است. psclap مجموع هزینه های تاسیس، ارائه خدمت و هزینه جریمه را با تعیین حداقل تعداد و مکانهای بهینه ایستگاههای خدمت رسانی و نحوه تخصیص بهینه متقاضیان به ایستگاههای انتخابی حداقل می کند. با توجه به نامعین در نظر گرفتن شعاع پوشش، ابتدا یک مدل بهینه سازی شعاعهای پوشش را با توجه به ویژگیهای فیزیکی هر نقطه و بودجه کلی اختصاصی به این سیستم تعیین می کند. حداقل سازی اختلاف فواصل هر متقاضی تا محدوده پوشش ایستگاههای خدمت رسانی که آن نقطه را پوشش نمی دهند، هدفی ست که مدل ذکر شده بر پایه آن برنامه ریزی شده است و هدف نهایی استفاده از این رویکرد حداقل سازی هزینه جریمه ایست که به دولت وارد می شود. سپس مدل psclap با احتساب مقادیر بدست آمده برای شعاعهای پوشش تشکیل می شود. این مسئله در دسته مسائل بهینه سازی ترکیبیاتی قرار داشته و np-hard می باشد. یک روش آزادسازی لاگرانژ برای حل این مدل پیشنهاد شده است که با حل چند مثال عددی تصادفی، کارایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بهبود مدل psclap، مدل دیگری ( pvrsclap) برای این مسئله پیشنهاد شده است که تمامی متغیرهای مسئله پیشین را با حل همزمان یک مدل بدست خواهد آورد. به علت اضافه شدن متغیر پوشش در مدل فوق، مدل pvrsclap به مراتب از مدل psclap پیچیده تر شده و حل آن در زمان معقول با استفاده از نرم افزارهای حل دقیق مسائل بهینه سازی امکان پذیر نمی باشد. یک روش شبیه سازی تبرید به منظور رفع این مشکل پیشنهاد شده است و با حل یک سری مثالهای عددی تصادفی، عملکرد روش مورد بررسی قرار گرفته است. تمرکز این تحقیق برروی سیستمهاییست که خدمت موردنظر در محل تقاضا به متقاضیان ارائه می شود.
حسین محتجب مهدی بشیری
لازمه ادامه فعالیت بلند مدت شرکت های تجاری، در محیط رقابتی امروزی داشتن طرح و برنامه ای دراز مدت است. برای ادامه فعالیت این شرکت ها معیارها و عوامل بسیاری می تواند تاثیرگذار باشد؛ اما آنچه که بیش از همه مورد توجه مدیران ارشد قرار دارد افزایش کیفیت خدمات، رضایت مندی مشتریان و کاهش هزینه های مربوط به توزیع می باشد. برای نیل به این اهداف مدیریت و برنامه ریزی زنجیره تامین می تواند مدیران را د رجهت اتخاذ تصمیات مناسب کمک کند. ما در این رساله قصد داریم، مراکز توزیع استراتژیک را برای رساندن قطعات یدکی از تامین کنندگان به دست مشتریان با توجه به افق زمانی و هزینه، طراحی نماییم. مدل پیشنهادی این رساله، یک مدل استراتژیک برنامه ریزی آمیخته عدد صحیح برای طراحی و تاسیس مراکز توزیع با توجه به کسب حداکثر رضایت مشتریان می باشد. مدل استراتژیک این مساله به انتخاب تامین کننده، گمرک، مراکز توزیع، ظرفیت مراکز توزیع و نوع وسایل حمل و نقل می پردازد. این مدل شامل افق زمانی پویا، تامین کنندگان خارجی، میزان بودجه در دسترس و محدودیت ظرفیت می باشد. برای بدست آوردن بیشینه رضایت مشتریان و کمینه سازی هزینه ها از 4 تابع هدف استفاده می شود، این توابع هدف بدین صورت می باشند: الف) حداکثر کردن فرصت و منفعت ب) حداقل کردن هزینه و ریسک. ضرایب توابع هدف فرصت، منفعت و ریسک از فرآیند تحلیل شبکه ای بدست می آیند. برای ترکیب این سه تابع هدف از روش استنتاج فازی استفاده می نماییم. در بسیاری از مدل های ارائه شده در زمینه جایابی مراکز توزیع در زنجیره تامین؛ میزان تقاضای مشتریان در دوره های مختلف و محدودیت مربوط به توسعه زنجیره به صورت پارامترهای از پیش تعیین شده با فرض تعداد مشتریان شرکت در دوره های گذشته، حداکثر اعتبار مالی موجود در هر دوره و یا حداکثر تعداد تسهیل مجاز قابل احداث در هر دوره زمانی در نظر گرفته می شود. در مدل ارائه شده در این رساله،تعداد مشتریان شرکت در دوره های مختلف و میزان اعتبار مالی جهت توسعه زنجیره در هر دوره زمانی از محل درآمدهای زنجیره توسط روش پویایی سیستم ها پیش بینی می شود. در انتها جهت بررسی کارائی مدل ارائه شده مدل پیشنهادی خود را بر روی یک شرکت تجاری پیاده سازی می نماییم و مدل ارائه شده را در قسمت بدست آوردن ضرایب توابع هدف فرصت، منفعت و ریسک. توسط نرم افزار super decisions 1.6.0 بیان نموده، در قسمت ترکیب توابع هدف فرصت، منفعت و ریسک از منوی ابزار استنتاج فازی matlab استفاده نموده، در قسمت پیش بینی میزان تقاضای مشتریان و همچنین میزان بودجه در دسترس نرم افزار vensimو در انتها برای حل کلی مدل نرم افزار gams.8 مورد استفاده قرار می گیرد.
علی رجبعلی کنی مهدی بشیری
در مسأله بیشینه سازی پوشش، هدف این است که با مکان یابی و استقرار تعداد محدودی تسهیل در یک شبکه تقاضا، مجموع تقاضای پوشش یافته در این شبکه بیشینه شود. در اکثر این مطالعات پیشین، شعاع پوشش(فاصله پوشش) به عنوان یک معیار بحرانی مطرح می شود که خارج از این فاصله هیچ تقاضایی پوشش نمی یابد. همچنین مدل های چندهدفه ی این مسأله، چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. ضمنا، در این مسأله هر گره تقاضا می تواند فقط توسط یک تسهیل تمام تقاضای خود را پوشش دهد که تحت عنوان منبع یابی تکی بیان می شود. لذا در این تحقیق به منظور در نظر گرفتن موارد فوق الذکر به صورت یکپارچه، سه مدل چند هدفه پیشنهاد می شود که هر یک معیار مناسب و جدیدی را در زمینه منبع یابی چندگانه در نظر می گیرند. مدل احتمالی مسأله بیشینه سازی پوشش پشتیبان (pmbclp) یک مدل چندهدفه است که در آن احتمال در دسترس بودن تسهیلات به عنوان نقطه قوت مدل پیشنهادی، لحاظ می شود. در این مدل، منبع یابی چندگانه است و دو حد بالا و پایین به عنوان حدود پوشش به جای فاصله بحرانی پوشش در نظر گرفته می شود. یکی دیگر از نقاط قوت این تحقیق، مدل صف مسأله بیشینه سازی پوشش پشتیبان (qmbclp) است. این مدل علاوه بر دارا بودن ویژگی ها، اهداف و محدودیت های مدل pmbclp، در سیستم صف m/m/m/k مدل سازی می شود و دو سری محدودیت جهت پایداری سیستم صف، به مجموعه محدودیت های این مسأله اضافه می شود. نوآوری دیگر این تحقیق که می توان بدان اشاره کرد، مدل سازی مدل qmbclp در شرایط عدم قطعیت است که تحت عنوان مدل صف فازی مسأله بیشینه سازی پوشش پشتیبان (fqmbclp) بیان می شود. زیرا همواره داده ها در دسترس نیستند و با ابهام و عدم قطعیت روبرو هستیم. تئوری مجموعه فازی، ابزار مناسبی جهت رویارویی با این ابهامات است. در هر سه مدل پیشنهادی، پوشش پشتیبان می تواند به صورت کسری از تقاضای هر یک از مشتریان باشد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی و مقایسه این مدل ها با مدل پایه مسأله پوشش پشتیبان (bacop) هوگان و رول (1986) گویای این مطلب است که مدل های ارائه شده در این تحقیق به منظور مکان یابی مراکز خدمت رسانی عمومی مانند بانک ها، بیمارستان ها، مراکز اورژانس و ... که همواره با صف و عدم قطعیت روبرو هستند، نسبت به مدل bacop، کاراتر و مفیدتر می باشند.
امیرحسین شریفیان اعظم دخت صفی صمغ آبادی
مسئله انتخاب تجهیز انتقال مواد یک مسئله ساختار نیافته است، زیرا به شدت به تجربه و تخصص خبرگان در این زمینه وابسته است. به علاوه عوامل فنی و غیر فنی زیادی در انتخاب مناسب ترین تجهیز موثر هستند که تعدادی از آنها ماهیت فازی دارند. از این رو به نظر می رسد سیستم خبره در کنار منطق فازی بهترین راه حل برای مسئله انتخاب تجهیز انتقال مواد باشد. تحقیقات انجام شده در این زمینه به طور جامع عوامل مذکور را منظور نکرده اند. تحقیق حاضر با حل مسئله انتخاب تجهیز انتقال مواد طی یک فرآیند سه مرحله ای شامل اولویت بندی دسته های تجهیز، شناسایی تجهیزات مناسب و انتخاب مناسب ترین تجهیز، همه عوامل مذکور را مد نظر قرار داده است. هدف تحقیق حاضر انتخاب مناسب ترین ترین تجهیز انتقال مواد برای مسئله انتخاب تجهیز انتقال مواد است. برای این منظور یک فرآیند سه مرحله ای که از روش های مبتنی بر قانون سیستم خبره جهت یافتن یک انطباق موثر بین نیازهای عملیات انتقال مواد و جنبه های گوناگون انواع تجهیزات بهره می برد، طراحی شده است. در مرحله اول دسته های تجهیز انتقال مواد شامل نقاله ها، بارکش های صنعتی و جرثقیل ها، توسط مقادیر فاکتور اطمینان اولویت بندی می شوند. در این مرحله از یک سیستم خبره فازی برای انطباق واقعیات فازی و غیر فازی ارائه شده از طرف کاربر بر قوانین پایگاه دانش آن بهره گیری می شود. در مرحله دوم با انطباق مقادیر مشخصه های فنی عملیات انتقال مواد مثل وزن بار، هموار بودن کف کارخانه و غیره، بر مشخصه های تجهیزات زیر مجموعه دسته پیشنهادی کاربر، تجهیزات مناسب با استفاده از یک سیستم خبره شناسایی می شود. و بالاخره در مرحله سوم تجهیزات مناسب شناسایی شده در مرحله قبل، بر اساس مقادیر مشخصه های غیر فنی مثل هزینه ها، قابلیت نگهداری و غیره، در یک سیستم خبره توسط مقادیر فاکتور شایستگی جهت انتخاب مناسب ترین تجهیز رتبه بندی می شوند. سیستم نمونه طراحی شده در شش فرآیند شبیه سازی با موفقیت اعتبار سنجی شد.
حسین کریمی مهدی بشیری
مسأله مکان یابی محور از مسائلی است که در دهه های اخیر در مسائل مکان یابی مطرح شده است. مسأله مکان یابی محور، انتقال کالا از مبدأها به مقصدها است که به جای ارتباط مستقیم میان هر دو نقطه مبدأ و مقصد، کالاها از طریق محورها منتقل می شوند. شبکه های محور به طور گسترده ای در ارتباطات مخابراتی، شبکه های حمل و نقل و تحویل کالا، پست سفارشی و ... کاربرد دارند. مکان یابی محور پوششی زیر مجموعه ای از مکان یابی محور است. هدف آن یافتن مکان های مناسب برای ایجاد محور و تخصیص نقاط مبدأ و مقصد به آن است، به گونه ای که با کم ترین هزینه، جابجایی کالاها انجام گیرد و زمان سفر برای هر مسیر از یک محدوده زمانی تعیین شده ای کوچک تر و یا مساوی باشد. در مکان یابی محور پوششی مورد بحث در این پژوهش، محدودیت ظرفیت برای مکان های محور در نظر گرفته شده است. علاوه بر این، مفهوم لایه برای مسیرها تعریف و مدلی چند لایه ای برای مسأله مورد نظر فراهم شده است. استفاده از لایه های مختلف به دلیل سودآور بودن آن ها، اقتصادی است و در شبکه محورهای تجاری و توزیع کالاهای پستی، این مدل می تواند پیاده سازی شود. همچنین با استفاده از روشی بر مبنای الگوریتم شبیه سازی تبرید، روش جستجویی برای مدل ارائه گردیده است که نتایج آن در مقایسه با نرم افزار بهینه سازی برنامه ریزی خطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با نتایج بدست آمده معلوم گردید که روش پیشنهادی حل ارائه شده، جواب بهتری نسبت به ابزار حل در نرم افزار بهینه سازی دارد.
رضا کامران راد مهدی بشیری
طراحی آزمایش ها از جمله علومی است که بشر با تکیه بر آن توانسته است تصمیمات قابل اتکایی را در بخش های مختلفی از زندگی اتخاذ نماید. در این علم، تکنیک های مختلفی جهت تعیین موثرترین فاکتور بر متغیر پاسخ، شناسایی بهترین مقدار متغیرهای کنترلی برای تعیین مقدار بهینه متغیر پاسخ و ... وجود دارد. وظیفه طراحی آزمایش، ابتدا طراحی یک آزمایش با تعداد نمونه کوچکتر(در ابعاد کوچکتر نسبت به آزمایش اصلی) و سپس تحلیل نتایج آزمایش می باشد. تکنیک های مورد نظر جهت تحلیل آزمایشات با توجه به نوع مسئله و ماهیت داده های آن، انتخاب می شود. به عنوان نمونه برای تحلیل مسئله ای با پاسخ های پیوسته می توان از تکنیک آنالیز واریانس، رگرسیون خطی و سایر روشهای موجود استفاده نمود. نکته قابل توجه آنکه نمی توان تکنیک های مذکور را جهت تحلیل داده های طبقه بندی شده مورد استفاده قرار داد و باید از روش هایی مانند رگرسیون لجستیک، تحلیل متقابل و ... بهره جست. با توجه به توضیحات بیان شده، درمی یابیم که روش های تحلیل داده را می توان به دو دسته کلی پیوسته و طبقه بندی شده تقسیم نمود. تکنیک های ذکر شده، از جمله روش های تحلیل مسائل تک متغیره(یک متغیر پاسخ) هستند، درحالی که در دنیای واقعی با مسائلی برخورد می کنیم که بیش از دو متغیر پاسخ داشته و لذا استفاده از تکنیک های تحلیل مسائل تک متغیره منتج به نتایج نادرست برای آن آزمایشات خواهد شد. به همین دلیل روش-هایی همچون آنالیز واریانس چندمتغیره، لگاریتم خطی(یا رگرسیون لجستک چندمتغیره) و ... برای تحلیل چنین آزمایشاتی مورد استفاده قرار می گیرد. این پژوهش به طور خاص به بررسی روش های تحلیل و بهینه سازی داده های طبقه بندی شده می-پردازد؛ بگونه ای که پس از بیان روش های مختلف تحلیل داده های طبقه بندی شده در فصل دوم، رویکردی ابتکاری جهت تخمین همزمان پارامترهای مدل رگرسیونی(لگاریتم خطی) با دو متغیر پاسخ باینری وابسته ارائه شده و سپس از یک الگوریتم فراابتکاری جهت بهینه سازی مسئله چندپاسخی طبقه بندی شده استفاده می گردد. همچنین شاخص هایی جهت تعیین تناسب روش های ارائه شده، معرفی گردیده که با استفاده از آنها می توان خوب بودن روش ها را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش در پنج فصل کلیات، ادبیات تحقیق، متدولوژی، مثال عددی و نتیجه گیری تدوین شده که امیدوارم رویکردها و روش های ارائه شده در این تحقیق برای خوانندگان آن مفید واقع گردد.
سادنا یوسفی محمد علی دوستاری
امنیت اطلاعات یکی از نگرانی های کلیدی سازمان ها برای انجام کسب و کار در دوران الکترونیکی فعلی است. توسعه سریع و مداوم تکنولوژی، با این که مزایای زیادی دارد، آسیب پذیری هایی را نیز به وجود آورده است که باعث شده به فناوری به عنوان یک زیرساخت، نتوان اطمینان کرد. برای برآوردن نیازهای امنیتی، شرکت های فناوری اطلاعات باید استانداردهایی را برای اطمینان از سطح امنیتی محصولاتشان اتخاذ نمایند. معیار مشترک(cc) یکی از استانداردهای بین المللی است که برای ارزیابی امنیت فناوری اطلاعات محصولات بکار می رود. این محصولات شامل سخت افزار، نرم افزار و ترکیبی از آنها می باشد. معیار مشترک مزایای ویژه ای را در ابعاد زیر دارد: الف) فرصتی را برای کاربران جهت مشخص نمودن نیازمندی های امنیتی شان فراهم می کند. ب) یک راهنمای پیاده سازی برای توسعه دهندگان است. ج) معیار جامعی را برای ارزیابی نیازمندی های امنیتی فراهم می کند. از طرفی دیگر معیار مشترک به مقدار قابل توجهی منابع نیاز دارد و وقت گیر است. در حال حاضر در ایران معیار و استانداردی برای ارزیابی امنیت محصولات وجود ندارد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی امکان سنجی پیاده سازی ارزیابی امنیتی محصولات نرم افزاری بر مبنای معیار مشترک مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل بر مدیران عامل(بالاترین مقام اجرایی شرکت) یا مدیران فنی شرکت های کامپیوتری ایران می باشد که نرم افزارهای سفارش مشتری و یا محصولات نرم افزاری دیگر را در داخل کشور تولید می کنند. پس از تجزیه و تحلیل های آماری، فرضیه های این تحقیق به اثبات رسیده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ارزیابی امنیتی بر روی عواملی از قبیل کیفیت، قیمت، فروش، مزیت رقابتی و افزایش سهم بازار تأثیر می گذارد. با توجه به این که پژوهش حاضر به احتمال قوی برای نخستین بار در ایران انجام شده است، امید است این رساله گامی باشد جهت حرکت به سمت ارزیابی امنیتی محصولات نرم افزاری و دریافت گواهی نامه بین المللی بر مبنای معیار مشترک توسط این محصولات و دریچه ای برای پژوهش های بعدی در این زمینه و ورود محصولات نرم افزاری ایران به بازارهای جهانی، باشد. کلمات کلیدی: معیار مشترک، ارزیابی امنیتی، فناوری اطلاعات، محصولات نرم افزاری
مجید جلیلی مهدی بشیری
طراحی پایدار پارامتر در سیستم های سیگنال-پاسخ (مشخصه های پویای تاگوچی) در چند سال اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. هدف در این گونه آزمایش ها، پایدار کردن عملکرد سیستم در یک دامنه از مقادیر ورودی (عامل سیگنال) است. مطالعات طراحی پایدار پارامتر در سیستم های سیگنال-پاسخ شامل سه مرحله است که عبارتند از: تعیین تابع ایده آل، طراحی و اجرای آزمایش و تحلیل داده های حاصل از آزمایش با هدف بهینه سازی عملکرد آن. گاهی عملکرد یک سیستم با بیش از یک متغیر پاسخ سنجیده می شود. در این حالت نیاز به استفاده از رویکردهای جدیدی که توانایی تحلیل چنین سیستم هایی را داشته باشند احساس می شود. در این تحقیق بررسی و بهینه سازی سیستم های سیگنال-پاسخ زمانی که بیش از یک متغیر پاسخ وجود داشته باشد مورد توجه قرار گرفته است. نکته اصلی در چنین سیستم هایی (سیستم های چند پاسخه) وجود وابستگی میان متغیرهای پاسخ می باشد. تکیه اصلی این تحقیق بر پایه ارائه شاخصی جدید به منظور ارزیابی و تحلیل جواب های مسئله می باشد. مبنای روش پیشنهادی استفاده از کارایی فرآیند است. استفاده از کارایی فرآیند سبب توانایی روش تحلیل داده ها به منظور در نظر گرفتن وابستگی میان داده ها می گردد. مزیت دیگر استفاده از شاخص کارایی فرآیند عدم نیاز به سایر روش های تجمیع کننده پاسخ ها می باشد. به نوعی که این شاخص برای هر تعداد پاسخ یک معیار واحد ارائه می دهد. در این تحقیق به منظور رفع نقایص شاخص های موجود کارایی فرآیند، شاخص جدیدی معرفی گردیده است. توانایی در نظر گرفتن پاسخ هایی با حدود مشخصات فنی یک طرفه مهم ترین مزیت شاخص پیشنهادی است. در ادامه به منظور بررسی اعتبار و صحت رویکرد پیشنهادی از شبیه سازی استفاده شده است. نتایج شبیه سازی توانایی روش پیشنهادی را در به دست آوردن جواب هایی با میانگین نزدیک به هدف و واریانس کم نشان می دهد. عدم نیاز به فرض خطی بودن رابطه میان پاسخ ها و عامل سیگنال، توانایی در نظر گرفتن وابستگی میان پاسخ ها و همچنین توانایی بررسی پاسخ هایی با حدود مشخصات فنی یک طرفه مهم ترین امتیازات روش پیشنهادی می باشد.
سمیه محرابی مهدی بشیری
یکی از تصمیمات استراتژیک در ایجاد سیستم های انتقال و توزیع کالا، تصمیم گیری در خصوص مکان قرارگیری تسهیلات و نوع ارتباط میان آن ها می باشد. به علت پیچیده بودن رابطه میان نقاط عرضه و تقاضا در بسیاری از سیستم های توزیع، بهره-مندی از شبکه ها می تواند ارائه دهنده ی راه حل بهینه باشد. از انواع شبکه های پر کاربرد در سیستم های توزیع و حمل و نقل، شبکه های محور (hub) هستند. محققان حوزه ی شبکه های توزیع با توجه به ویژگی های خاص برخی از این شبکه ها و تنوع کاربردی آن ها، هزینه های واقعی و مختلفی را در مدل سازی وارد نموده اند. در همین راستا در پژوهش حاضر، هزینه ی وابسته به میزان تقاضا برای هر محور که در کاربردهای خاصی از مسائل مکانیابی محور همچون سیستم های پستی از جمله هزینه های مهم و تاثیرگذار می باشد، در نظر گرفته شده است. با توجه به نقشی که محورها در شبکه های محور ایفا می کنند، هزینه احداث آن ها می تواند به عنوان تابعی از میزان تقاضایی که هر محور باید پوشش دهد، در نظر گرفته شود. در واقعیت، میزان تقاضا بر روی اندازه ی تسهیل و هزینه هایی همچون هزینه تعمیرات و نگهداری و ... اثر می گذارد. لذا در نظر نگرفتن هزینه مذکور، باعث به دست آمدن نتایج غیربهینه خواهد شد. پس از مدل سازی دو مسألهsap-hmp و sahmp با در نظر گرفتن هزینه وابسته به تقاضا برای محورها، تاثیر حاصل از در نظر گرفتن این هزینه بر روی جواب بهینه، مورد بررسی قرار گرفته است. برای مسائل در ابعاد کوچک، جواب های دقیق و برای مسائل در ابعاد بزرگ به علت np-hard بودن مسائل مکانیابی محور، الگوریتم ژنتیک پیشنهادی ارائه شده است که جواب های کارا را در مدت زمان مناسب ارائه می کند. از سوی دیگر با توجه به تغییرات سریع دنیای امروز، لحاظ نمودن غیرقطعی بودن پارامترهای مسأله که یکی از ویژگی-های اجتناب ناپذیر در مسائل جهان واقعی هستند، ضروری به نظر می رسد. به عبارت دیگر، در صورتی که مسائل مکانیابی محور در حالت غیر قطعی بررسی نشوند، این امکان وجود دارد که جواب های تولید شده، جوابهای بهینه ای در طول مدت زمان تصمیم گیری و برنامه ریزی نباشند و خواسته های سازمان را برآورده نسازند. بررسی های صورت گرفته بر روی مطالعات و تحقیقات انجام شده در حوزه مکانیابی محور نشان داد که اکثر مطالعات به بررسی این مسائل در فضای قطعی پرداخته اند. لذا بنابر ضرورت ذکر شده در فوق و خلاء موجود در تحقیقات مورد بررسی، تحقیق پیش رو به دنبال تعیین جواب بهینه مسأله مکانیابی محور با در نظر گرفتن حالت های احتمالی برای پارامترهای اصلی است. براساس پارامترهای احتمالی و نوع تعهدات سازمان ها و خواسته های مشتریان در دنیای واقعی، دو نوع مسأله پیشنهاد و مدل سازی و چند مثال عددی با استفاده از دو دسته داده - پست استرالیا و شبکه ترکیه - برگرفته از ادبیات موضوع، در ابعاد کوچک حل شده اند.
زهرا عالیقدر علی محمد احمدوند
با وجودی که رشته مدیریت در میان سایر رشته های علمی، رشته ای جدید به شمار می آید. اما با نگاهی به تاریخ زندگی ملل و اقوام مختلف میتوان دریافت که مدیریت پدیده جدیدی نیست و از دوران کهن وجود داشته است. ابنیه و آثار باستانی در هر گوشه این جهان پهناور نتیجه کوششها و تلاشهای هماهنگی است که بدون وجود مدیران و سرپرستان قابل و کارآزموده احداث آنها میسر نبوده است. از اواخر قرن هیجدهم مدیریت به عنوان یک رشته علمی توجه بسیاری را بخود جلب کرد. در تمامی سیستمهای مدیریتی به مسئله برنامه ریزی توجه فراوان شده است و وظایف اساسی مدیر، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت عنوان گردیده است. فرآیند برنامه ریزی ، تعیین توالی و توازی فعالیتهای لازم برای اجرای یک پروژه با در نظر گرفتن زمان مورد نیاز برای اجرای هر فعالیت است و مدیریت پروژه سعی دارد تا با استفاده درست از منابع، نتایج مشخص و موردانتظار را با هزینه توافق شده قبلی در موعد درست خود تحویل دهد. اما آنچه در اکثر پروژه ها شاهد آن هستیم، تأخیر در روند اجرای بسیاری از پروژه ها با وجود برنامه ریزی دقیق آنهاست که نشانگر ضعف جدی در روشهای برنامه ریزی و کاربرد آنها می باشد و باعث افزایش هزینه مصرفی پروژه ها و کاهش سود شرکت ها می گردد. بنابراین همه روزه پژوهشگران بسیاری درصدد ارائه روشهایی نوین در این عرصه به منظور بهبود روشهای برنامه ریزی هستند. در این پژوهش نیز سعی شده است تا الگوریتمی جدید در این زمینه به منظور تعیین مسیر بحرانی پروژه ها ارائه گردد. در فصل اول کلیاتی راجع به موضوع پروژه و اهداف آن عنوان شده است. در ادامه و در فصل دوم روشهای تعیین مسیر بحرانی مورد بررسی قرار گرفته و نقایص و کمبودهای آنها بیان گردیده است. ضمناً به دلیل استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره در این پژوهش، در این فصل کاربردهای مختلف این روشها در مدیریت پروژه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم روش پیشنهادی پروژه عنوان گردیده و مراحل مختلف این الگوریتم به تفصیل آورده شده است. سپس در فصل چهارم یک مثال موردی در رابطه با پروژه تأسیس یک فرستنده تلویزیونی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران عنوان شده و با روش پیشنهادی فوق حل گردیده است. نتایج بدست آمده از این روش نیز به همراه نتایج برخی از روشهای پیشین در این زمینه، با شرایط واقعی در حین اجرای پروژه مقایسه شده و نهایتاً در فصل پنجم جمع بندی نهایی به همراه نتایج پژوهش عنوان گردیده است.
فرشید سمایی مهدی بشیری
طی چند دهه گذشته به منظور حصول منافع رقابتی در بازار، مفهوم سیستم های یکپارچه لجستیکی به عنوان یک فلسفه مدیریتی جدید ظهور یافته است. تلفیق دو موضوع تحت عنوان مسأله مکانیابی و مسأله مسیریابی وسیله نقلیه، سیستم یکپارچه لجستیکی به نام مسأله مکانیابی - مسیریابی را بوجود آورده است. در این پایان نامه دو مدلسازی جدید برای مسأله مکانیابی - مسیریابی ارائه شده است. مدل اول مسأله مکانیابی - مسیریابی تک هدفه با پنجره زمانی و مدل دوم مسأله مکانیابی - مسیریابی چند هدفه با مجموعه اهداف جدید به همراه تعریف یک تابع هدف جدید بر اساس پنجره زمانی می باشد. در مدل های ارائه شده، وسایل حمل و نقل همگن فرض شده و محدودیت ظرفیت وسایل نقلیه و تسهیلات در نظر گرفته شده است. به منظور حل مسأله مکانیابی - مسیریابی با روش های فراابتکاری، یک نمایش جواب جدید ارائه شده و سپس برای حل مدل تک هدفه، علاوه بر روش دقیق بر پایه حل کننده cplex، الگوریتم فراابتکاری به نام علف-های هرز گسسته نیز ارائه گردیده است. در ادامه برای حل مدل چند هدفه الگوریتم جدید شبیه سازی تبرید انطباقی به منظور جمع آوری نقاط نامغلوب پیشنهاد و بکار گرفته شده است. جهت بررسی کارایی الگوریتم-های پیشنهادی، مدل ها با الگوریتم های معروف در ادبیات موضوع حل شده و نتایج مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج محاسباتی بیانگر عملکرد برتر الگوریتم های پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم های مشابه است.
امیر مسلمی وایقان مهدی بشیری
در این تحقیق، به مدل سازی و بهینه سازی مسائل چند پاسخه با در نظر گرفتن اثر داده های پرت می پردازیم. برآورد سطوح پاسخ در مسائل چند پاسخه با رویکرد متداول حداقل مربعات انجام می گیرد ولی از آنجاییکه این رویکرد به داده های آلوده حساس می باشد و وجود این داده ها گریزناپذیر است، لذا برآورد با روش های استوار برای جلوگیری از تاثیرات داده های پرت بر برآورد سطوح در این پایان نامه استفاده شده است. برآورد استوار در دو حالت استقلال میان پاسخ ها و وابستگی پاسخ ها مورد بررسی قرار می گیرد. دو رویکرد برآورد استوار و همچنین شاخصی برای تعداد داده های آلوده واقعی ارائه شده است. همچنین در فاز بهینه سازی نیز رویکردی استوار برای بررسی مساله چند پاسخه ارائه شده است. در این قسمت با تولید جواب های غیر مسلط استوار که از معادلات پاسخ استوار بدست آمده اند استفاده می نماییم و در ادامه با استفاده از شاخص فاصله غیر استوار پیشنهادی، از میان پاسخ های تولیدی جواب برتر را انتخاب می کنیم. رویکردهای پیشنهادی با مثال های عددی و شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفته اند. در فاز مدل سازی، رویکرد پیشنهادی با دو رویکرد برآورد با حداقل مربعات و استوار جدا جدا ، با معیار مجموع مربعات خطا مقایسه شده است. نتایج به روشنی کارایی روش های برآورد را بر مبنای معیار مربع خطا در زمان وجود همبستگی و بر مبنای معیار داده های پرت منطبق در زمان استقلال پاسخ ها نشان می دهند. همچنین رویکرد بهینه سازی استوار بر مبنای معیار پیشنهادی فاصله غیر استوار و همچنین تابع مطلوبیت کل نسبت به رویکردهای کلاسیک بهتر عمل می کند.
حامد موگویی امیرحسین امیری
علم طراحی آزمایشات در حالت کلاسیک خود برروی مسایل با یک متغیر پاسخ دارای توزیع نرمال تمرکز می کند، حال آنکه در بسیاری از فرآیندهای تولیدی محصول مورد نظر دارای بیش از یک متغیر پاسخ بوده که این متغیرهای پاسخ ضمن همبسته بودن دارای توزیع های آماری متفاوتی می باشند. در این پایان نامه بهینه سازی مسایل چند پاسخه در طراحی آزمایشات با وجود متغیرهای پاسخ غیر نرمال مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی در روش پیشنهادی استفاده از شاخص توانایی فرآیند چند متغیره برای تبدیل چند متغیر پاسخ به یک متغیر پاسخ می باشد. محاسبه چنین شاخصی برای چند متغیر پاسخ دارای توزیعهای غیر نرمال خود از نوآوری های این تحقیق می باشد. نوآوری دیگر مطرح شده در این پایان نامه، یافتن تیمار بهینه با در نظر گرفتن میانگین هندسی مقادیر شاخص توانایی فرآیند برای سطوح مختلف متغیرهای کنترلی می باشد. برای محاسبه شاخص توانایی فرآیند مسایل چند پاسخه دو رویکرد به کار برده شده است. (1) رویکرد ارزیابی و استفاده از روشهای تبدیل داده های غیر نرمال به داده های دارای توزیع نرمال و (2) استفاده از مدلهای آمیخته گسسته - پیوسته در محاسبه شاخص توانایی فرآیند. کارایی روش پیشنهادی در مسایل با چند متغیر پاسخ پیوسته دارای توزیع غیرنرمال، مسایل با چند متغیر پاسخ گسسته، مسایل با یک متغیر پاسخ نرمال همبسته با یک متغیر پاسخ پواسون و مسایل با یک متغیر پاسخ نرمال آمیخته با یک پاسخ باینری مورد بررسی قرار گرفته است. اثر بخشی روش پیشنهادی از طریق چندین مساله شبیه سازی شده و دو مطالعه موردی صورت گرفته در یک فرآیند تزریق پلاستیک به تصدیق رسیده است. استفاده از روش پیشنهادی با در نظر گرفتن این فرض صورت گرفته است که اثر متقابل بین متغیرهای کنترلی وجود ندارد. نتایج به دست آمده از مثالهای شبیه سازی شده و مطالعات موردی نشان دهنده توانایی روش پیشنهادی در کشف تیمار بهینه برای مسایل طراحی آزمایشات چند پاسخه با وجود متغیرهای پاسخ غیر نرمال می باشد.
شقایق دولت خواهی رضا توکلی مقدم
هاب ها تسهیلات ویژه ای هستند که به عنوان مراکز ارتباطی، سوئچینگ و نقاط طبقه بندی در بسیاری از سیستم های توزیع به کار می روند. در مدل های ارائه شده برای شبکه های هاب، هدف یافتن مکان مناسب برای هاب ها و تخصیص گره های غیرهاب به آنها به منظور تعیین مسیر جریان بین گره های مبدأ ـ مقصد می باشد ؛ به گونه ای که هزینه سفر بین جفت های مبدأ- مقصد به حداقل مقدار خود برسد. این پایان نامه، ابتدا مروری بر انواع مدل های مکان یابی شبکه هاب خواهد داشت که شامل مطالعاتی است که تاکنون در این زمینه توسط محققین انجام شده است. سپس به بررسی مسأله p-هاب پوشش با تخصیص تکی در شبکه های هاب و مدل برنامه ریزی عدد صحیح ارائه شده برای آن می پردازد و در انتها یک الگوریتم فراابتکاری برای حل مدل پیشنهاد خواهد کرد.
حمیده نیکزاد جعفر باقری نژاد
مسئله مکانیابی پوشش یکی از مسائل مهم و پر کاربرد در تصمیمگیری با هدف مکانیابی تسهیلات به منظور پوشش تقاضا است. در سالهای اخیر روشهای مختلفی جهت تعمیم تابع مرسوم پوشش برای توسعهی مدلهای کلاسیک مکانیابی پوشش پیشنهاد شده است. دو فرض مهم مدلهای کلاسیک، پوشش باینری و پوشش تکی هستند که به ترتیب با روشهای پوشش تدریجی و پوشش اشتراکی تعمیم داده میشوند. در پژوهشهایی که تاکنون انجام شده مدلهایی برای مسئله پوشش اشتراکی توسعه داده شده است. به نظر میرسد که مفهوم پوشش اشتراکی میتواند به طور همزمان با پوشش تدریجی نیز در مدل به کار گرفته شود. در این پژوهش، مدل مکانیابی حداکثر پوشش mclp با در نظر گرفتن پوشش اشتراکی (تحت عنوان cmclp) و نیز با در نظر گرفتن همزمان پوشش اشتراکی و تدریجی (تحت عنوان cgmclp) ارائه میشود. بررسی تطبیقی مدل cgmclp پیشنهادی با مدلهای قبلی نشان از عمومیت مدل ارائه شده دارد. همچنین یک مدل عمومی توسعه داده میشود که با تعیین پارامترهای مناسب میتواند به مدل mclp کلاسیک و مدلهای ارائه شده در این پایاننامه (cmclp و cgmcp) تبدیل شود. در ادامه، تحلیل حساسیت و مقایسه بین مدلها در مثالهای عددی بررسی خواهد شد. مقایسه مدلهای gmclp و cmclp با مدل cgmclp نشان میدهد که cgmclp میتواند تقاضای بیشتری را پوشش دهد. در نهایت، مدل مکانیابی- تخصیص حداکثر دسترسی با صفبندی (qmalp)، به عنوان مدلی که دارای ساختار اشتراکی است، با در نظر گرفتن پوشش تدریجی (gq-malap) برای فواصل قطعی و احتمالی توسعه داده میشود. همچنین مدل مکانیابی حداکثر پوشش سلسله مراتبی با ارجاع با در نظر گرفتن پوشش اشتراکی (chmclp(r)) ارائه شده و مورد تحلیل قرار میگیرد. برای حل مدلهای ارائه شده در این پژوهش، از الگوریتمهای فرا ابتکاری تبرید شبیهسازی شده (sa) و جستجوی ممنوع (ts)، برای مسائل با ابعاد بزرگ استفاده میشود. این الگوریتمها با استفاده از مسائل عددی در اندازههای مختلف مورد آزمایش قرار میگیرند. نتایج نشان میدهند که الگوریتمهای فوقالذکر از نظر کیفیت جواب و زمان اجرا عملکرد مناسبی دارند. همچنین مقایسه نتایج دو الگوریتم با یکدیگر نشان میدهد که در مورد مدل gq-malap الگوریتم sa کیفیت حل بهتری دارد در حالیکه الگوریتم ts بسیار سریعتر است. در مدل chmclp(r) نیز الگوریتم sa در زمانهای بسیار کوتاهتری پاسخهای بهتری نسبت به الگوریتم ts میدهد. در سایر موارد، این دو الگوریتم عملکرد مشابه دارند و جوابهای نزدیک به بهینه میدهند.
حمیدرضا رضایی مهدی بشیری
امروزه انبارهای واحدهای تولیدی سهم قابل ملاحظه ای از هزینه های انسانی، حمل و نقل و انرژی را به خود اختصاص می دهند و عواملی چون عدم قطعیت در پارامترهای هزینه ای و تقاضا، بازارهای رقابتی محصولات، پیچیده تر شدن فرایند توزیع و تخصیص کالا به مشتریان و واقعی شدن هزینه های حامل های انرژی بیش از پیش صنایع را به اتخاذ تصمیمات صحیح و کارا در قبال مدیریت انبارهای خود ترغیب نموده است. با توجه به تغییرپذیری پارامترها در دوره ی زمانی و تاثیرگذاری پارامترهای مساله بر تصمیمات ضروری و استراتژیک، بهتر است ماهیت عدم قطعیت در پارامترها منظور گردد، بنابراین در این پژوهش، عدم قطعیت به صورت پارامترهای تصادفی گسسته و پیوسته (مانند تقاضا، ظرفیت تولید و برخی از هزینه ها) بررسی می گردد. همچنین با توجه به مدل های قطعی مکان یابی مجدد ارائه شده توسط سایر محققان، در این تحقیق سعی شده است مدل جامع تری از مساله مکان یابی مجدد انبارها در یک زنجیره ی تامین با درنظرگرفتن مواردی همچون حداقل شعاع پوششی جهت رضایت مشتریان، اعمال ظرفیت های تولیدی، فضاهای انبارها، افزودن سطوح زنجیره-ی تامین، امکان توسعه ی انبارها و ... ارائه گردد. سپس با استفاده از 3 رویکرد احتمالی و تصادفی شامل برنامه ریزی شانس، برنامه ریزی استوار و برنامه ریزی دومرحله ای تصادفی به صورت جداگانه، مدل پیشنهادی با ساختار احتمالی تحلیل و بهینه سازی شده است و کاربرد هر روش و نقاط قوت آن نسبت به رویکردهای ارائه شده در ادبیات موضوع بررسی گردیده و هر یک از رویکردها در قالب مثال عددی تبیین شده است. استفاده از روش برنامه ریزی شانس، ابزاری برای موازنه بین هزینه ی مکان یابی مجدد و احتمال پوشش تقاضای مشتریان را به مدیریت زنجیره ی تامین ارائه می دهد. با بررسی رویکرد تصادفی دوم که بهینه سازی استوار است، نتایج نشان می دهد که این روش نسبت به روش امید ریاضی پارامترها جواب کاراتر و قابل اطمینان تری ارائه می نماید. همچنین در سناریوها با تعداد بالا و مسائل بزرگ، روش بهینه سازی تصادفی دومرحله ای با استفاده از تجزیه ی بندرز و تخمین میانگین نمونه ای از لحاظ کیفیت جواب مساله و توان حل مسائل نسبت به رویکردهای عنوان شده در ادبیات موضوع بهتر عمل می نماید.
محمدحسن بختیاری فر مهدی بشیری
طراحی آزمایشات را می توان در سه گام اساسی طراحی، تحلیل و بهینه سازی آزمایش تعریف نمود. در هریک از این گام ها می بایست با توجه به عوامل کنترلی و متغیرهای پاسخ، پارامترهای موثر تعیین گردند. از جمله مهمترین علل تاثیر گذار در این مورد وجود یا عدم وجود همبستگی بین متغیرهای پاسخ است. برای نمونه در مواردی که بین متغیرهای پاسخ همبستگی وجود دارد در گام تحلیل می بایست از تحلیل واریانس چند متغیره به جای تحلیل واریانس استفاده نمود. اما تفاوت اصلی رویکردها در گام بهینه سازی مشاهده می گردد. اکثر مطالعات صورت گرفته در این حوزه متغیرهای پاسخ را بدون همبستگی در نظر گرفته و یا از آن صرف نظر نموده اند. در چنین وضعیتی در گام بهینه سازی با چند پاسخ مستقل از هم سر و کار داریم که می توان با بکارگیری یکی از روشها تصمیم گیری چند معیاره مساله را براحتی حل کرد. اما در حالتی که بین متغیرهای پاسخ همبستگی وجود دارد، علاوه بر تاثیر عوامل کنترلی می بایست تاثیر متغیرهای پاسخ روی یکدیگر را نیز بررسی نمود. مطالعات صورت گرفته در گام بهینه سازی این مسائل را می توان به پنج دسته کلی تقسیم نمود: رویکرد احتمالی، رویکرد تابع زیان کیفیت، رویکرد تحلیل مولفه اصلی ، رویکرد تابع مطلوبیت و رویکرد سطح پاسخ . نکته مشترک بین همه روش های ذکر شده این است که برای انتخاب تیمار بهینه، هریک از تیمارها را به تنهایی مورد بررسی قرار داده و با محاسبه یک شاخص در نهایت تیماری را که دارای شاخص بهتر باشد انتخاب می کنند. هدف از این مطالعه ارائه یک روش احتمالی به منظور یافتن تیمار بهینه است به طوریکه شاخص احتمال بهینگی هر تیمار در مقایسه با سایر تیمارها محاسبه گردد. بدین ترتیب با دیدن شاخص هرتیمار می توان در مورد احتمال بهینگی آن بدون در نظر گرفتن شاخص سایر تیمارها نظر داد. رویکرد ارائه شده در دو حالت پاسخ های بدون وزن و نیز پاسخ های موزون مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به منظور کاهش زمان حل در مسائل بزرگ یک الگوریتم ابتکاری ارائه شده است. نتایج بدست آمده کارائی روش ارائه شده را در مقایسه با سایر روش ها نشان می دهد.
محمد محمدخانلو مهدی بشیری
خوشه بندی یکی از شاخه های یادگیری بدون نظارت می باشد و فرآیند خودکاری است که در طی آن، نمونه ها به دسته هایی که اعضای آن مشابه یکدیگر می با شند تقسیم می شوند، که به این دسته ها خوشه گفته می شود. بنابراین خوشه مجموعه ای از اشیاء می باشد که در آن اشیاء با یکدیگر مشابه بوده و با اشیاء موجود در خوشه های دیگر غیر مشابه می باشند. مطالعه ادبیات پیشین موضوع، نشان می دهد با آنکه از الگوریتم های مختلفی در زمینه مسأله مکان یابی و تخصیص استفاده شده است، مطالعات اندکی با استفاده از الگوریتم های خوشه بندی بر روی مسأله مکان یابی و تخصیص ظرفیت دار انجام شده است، لذا ضرورت مطالعه حاضر بیش از پیش احساس شد. در این تحقیق، به ارائه یک الگوریتم مبتنی بر خوشه بندی c-means فازی برای حل مسأله مکان یابی-تخصیص پرداخته شده است، در الگوریتم پیشنهادی، فرایند مکان یابی و تخصیص به وسیله یک الگوریتم ابتکاری که مبتنی بر خوشه بندی c-means فازی است، صورت گرفته و برای بدست آوردن مکان دقیق در فرایند مکان یابی، که در انتهای الگوریتم پیشنهادی است، از الگوریتم رویه تقریب هذلولوی استفاده شده است. در واقع می توان گفت که، هدف اصلی الگوریتم پیشنهادی به گونه ای است که می خواهیم مراحل مکان یابی و تخصیص در آن طوری انجام شود که در نهایت هزینه نقل و انتقال میان مشتریان و تسهیلات موجود حداقل شود. برای ارزیابی الگوریتم پیشنهادی، نتایج بدست آمده از الگوریتم پیشنهادی با نتایج مربوط به مطالعات پیشین مورد مقایسه قرار گرفت و مشاهده شد که الگوریتم پیشنهادی از نتایج بهتری برخوردار است. ولذا، عملکرد و کارایی الگوریتم پیشنهادی مورد تأیید می باشد.
خسرو حمیدیان مهدی بشیری
مسئله مکان یابی میانه محور با تخصیص چندگانه از نوع مسایل مکان یابی در کلاس np-hard است به طوری که شامل جانمائی تسهیلات محور و تخصیص گره های غیرمحور به محورها است چنانکه هزینه های کل حمل و نقل و جانمائی محور حداقل گردد. اغلب رویکردهای موجود در مسئله مکان یابی محور در حوزه طراحی شبکه حمل و نقل هوایی، محدود به محیط ثابت و قطعی هستند. به هر حال، تقاضا در شبکه حمل و نقل هوایی معمولا به صورت فصلی تغییر می کند. در این تحقیق، مدل هایی برای مکان یابی میانه محور در محیط تغییرات پویای جریان در افق زمانی برنامه ریزی معرفی شده است. بدنه اصلی این تحقیق به دو بخش عمده تقسیم شده است. در بخش اول این تحقیق، حالت پویا از مسئله مکان یابی میانه محور با تخصیص چندگانه و بدون محدودیت ظرفیت مطالعه می شود. هدف اصلی در این مدل یافتن زمان و مکان بهینه برای جانمایی محورها و تخصیص مشتریان به محورها است به طوری که مجموع کل هزینه ها در افق زمانی محدود و گسسته، حداقل شود. مدل با استفاده از الگوریتم شبیه سازی تبرید حل شده است و آزمایش عددی این مدل با استفاده از داده های شبکه حمل و نقل هوایی ایران بر مبنای تعداد مسافران جابجا شده، انجام شده که حاکی از عملکرد مطلوب و نزدیک به بهینه این روش حل می باشد. نتایج بدست آمده از حل مدل نشان می دهد که تشکیل شبکه پویا در مقایسه با حالت ایستا، هزینه کمتری در پی خواهد داشت و هرچه تعداد دوره های زمانی در حالت پویا بیشتر شود، روند بهبود (کاهش هزینه ها) ادامه پیدا می کند. بخش دوم این تحقیق شامل دو مدل مکان یابی میانه محور با محدودیت ظرفیت برای محورها است که در آن باز و بسته شدن محورها در افق برنامه ریزی مجاز است و هدف در این مسئله، یافتن مکان بهینه برای محورها و تخصیص گره های مشتری به محورها در هر دوره زمانی است به طوری که تقاضای مشتریان در افق زمانی تغییر می کند ولی ظرفیت محورها و هزینه های ثابت در افق برنامه ریزی ثابت و معلوم است. در این دو مدل هزینه کل از جمله هزینه حمل و نقل و هزینه های تاسیس و حذف محورها حداقل می شود. مدل اول مسئله تخصیص چندگانه و مدل دوم مسئله تخصیص یگانه است. برای حل این مدل ها از الگوریتم شبیه سازی تبرید بکار رفته در فصل سوم استفاده شده است. تحلیل حساسیت برای هزینه های ثابت و مقدار ظرفیت در گره ها انجام شد و مقادیر مناسب و مطلوب برای آنها پیشنهاد شد. پس ار آن، نتایج دو مسئله تخصیص چندگانه و یگانه با یکدیگر مقایسه شدند. همچنین، نشان داده شد که در شرایط ظرفیت بی نهایت برای محورها و با مقدار مطلوب برای هزینه های تاسیس و حذف محورها، مدل اول بخش دوم دقیقا معادل با مدل بخش اول این تحقیق است.
داوود قاسمی اشکفتکی حسین غضنفری
استقرار بهینه تسهیلات ارایه دهندهی کالا یا خدمت، باعث بهینگی، در امر سرویس دهی به متقاضیان آن خدمات و یا کالاها می شود. سرویس دهی به نقاط تقاضا از دو منظر، بررسی می شود، یکی ارایه خدمت به تمام نقاط تقاضا و دیگری ارایه خدمت به حداکثر متقاضیان. تصمیم گیری در مورد محل استقرار تسهیلات به منظور ارایه بهینه خدمات، مکانیابی پوشش نام دارد. تسهیلات، معمولاً به دو دست? تک سطحی و سلسله مراتبی تقسیم می گردند. از توسعه های جدید در زمین? مساله مکان یابی پوشش، برای تسهیلات تک سطحی، می توان به مدل های پوشش تدریجی، پوشش مشترک و پوشش با شعاع متغیر اشاره کرد. تعمیم این توسعه ها در زمینه تسهیلات سلسله مراتبی یا صورت نگرفته است یا به ندرت می توان شاهد تحقیقاتی مبسوط در این زمینه بود. به منظور ترمیم این شکاف تحقیقاتی، در این پژوهش، با ترکیب مساله پوشش کلاسیک ماکزیمم، با رویکرد پوشش تدریجی و شعاع پوشش متغیر، یک مدل از مسایل مکانیابی پوشش سلسله مراتبی ارایه شده است. یک روش فراابتکاری برای حل مدل فوق الذکر ارایه شده است که دارای کارآیی کیفی و زمانی مناسبی است. در پایان با انجام یک مطالعه موردی بر روی داروخانه های شبانه روزی وابسته به مراکز سلامت در شهر اصفهان، علاوه بر معرفی کارآیی مدل و نتایج حاصل از حل آن، یک طرح جانمایی از این تسهیلات ارایه شده است که باعث بهبود بیش از 10 درصدی مقدار تابع هدف ناشی از طرح جانمایی فعلی تسهیلات شده است.
مهدی جعفریان مهدی بشیری
چکیده این مطالعه شامل دو حوزه مهم پیکربندی زنجیره تامین و انتشار محصول جدید می شود. هدف اصلی این مطالعه بررسی پیکربندی زنجیره تامین با در نظر گرفتن انتشار محصول جدید در شبکه زنجیره تامین است. بعبارت دیگر در این مطالعه تاثیرات ورود محصول جدید بر پیکربندی زنجیره تامین بررسی می شود. مشخصات طراحی محصول (اجزای تشکیل دهنده محصول )، هزینه طراحی محصول جدید و زمان ورود محصول جدید به زنجیره تامین ازجمله پارامتر های مهم تاثیرگذار حوزه انتشار محصول جدید بر پیکربندی زنجیره تامین است. از طرف دیگر همکاری و هماهنگی اعضای شبکه زنجیره تامین لازمه ی ارائه موفق محصول جدید است که اهمیت همبستگی این دو حوزه را نشان می دهد. در نظر گرفتن تاثیرات متقابل محصول قبلی و جدید در نتایج این مطالعه از نکات حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت برنامه ریزی تولید و فروش در موضوع مورد بررسی، مدل ارائه شده علاوه بر پیکربندی زنجیره تامین و زمان ورود محصول جدید، برنامه ریزی تولید و فروش را برای کل زنجیره تامین در نظر گرفته است. مدل ارائه شده برای این مطالعه برای نمونه های مختلف شبیه سازی شده، حل شده و نتایج آن تشریح شده است. همچنین چند نمونه تحلیل حساسیت بر روی پارامتر های اساسی مدل انجام شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با ورود محصول جدید شبکه زنجیره تامین نیاز به پیکربندی مجدد دارد و با توجه به پویایی ارائه محصول جدید، پیکربندی پویای شبکه زنجیره تامین لازم خواهد بود. در این مطالعه با بررسی صحت خروجی های مدل و انجام مقایسه با أنواع مدل های ایستا، اعتبار مدل ارائه شده بررسی شده است. با توجه به تغییر تقاضای محصولات در طول دوره عمر آنها، در این مطالعه روشی جهت پیاده سازی تقاضای تخمینی که شیب تغییرات تقاضای محصول را در نظر می گرفت، ارائه شده است. نتایج حاصله از این روش، تصمیم گیری های بهتری از مدل را نشان می دهد.
مهتاب شرافتی زنگنه مهدی بشیری
جهت کارایی و اثر بخشی یک شبکه لجستیک، پیکربندی شبکه زنجیره تأمین منسجم و یکپارچه ضروری است. از سوی دیگر با عنایت به اهداف زیست محیطی و محدودیت منابع، دولت و مشتریان مایلند که محصولات پس از استفاده بازیافت شوند، تا علاوه بر کاهش هزینه ها، به محیط زیست آسیب کمتری برسد. از این رو در این تحقیق، بر اساس مسائل روز و نیاز مشتریان سه مدل جهت طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته سبز پیشنهاد می شود. این سه مدل به اخذ تصمیمات مهم استراتژیک و تاکتیکی به طور همزمان، می پردازند. مدل ها به طرف نزدیک شدن به دنیای واقعی و توجه بیشتر به نیاز مشتریان پیش می روند. روش های بهینه سازی فازی برای یافتن بهترین ساختار شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته در شرایط عدم قطعیت پیشنهاد می شوند. روش های بهینه سازی فازی بر اساس خلاهای رویکردهای پیشین بوده و قابلیت استفاده در سایر مسائل شامل پارامترها و متغیرهای مبهم را دارند. همچنین از آن جهت که برآورده کردن برخی محدودیت ها در زنجیره تأمین حیاتی است، در روش های پیشنهادی هدف یافتن شدنی ترین و بهینه ترین جواب می باشد. به عبارت دیگر، نوآوری این تحقیق را می توان در طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته در حضور پارامتر ها و متغیر های فازی و متغیر های صحیح و صفر و یک عنوان کرد. همچنین از دیگر نوآوری های این تحقیق می توان به حل مدل های طراحی شده با روش های بهینه سازی فازی اشاره کرد. برای نشان دادن عملکرد مدلها و کارایی روش ها سه مثال عددی شبیه سازی شده مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که در نظر گرفتن پارامترهای زیست محیطی و حمل و نقل و ... موجب بهبود کارایی شبکه زنجیره تأمین شده و فازی در نظر گرفتن محیط مسئله را واقعی تر کرده و هزینه ها را کاهش می دهد. همچنین توجه همزمان به شدنی بودن و بهینگی، موجب گسترش فضای جواب و یافتن جواب های بهتر می شود.
علی اصغر نصیری قرطاول مهدی بشیری
امروزه شبکه های لجستیک معکوس به دلیل درنظر گرفتن پارامترهایی مانند شرایط زیست محیطی، آگاهی مشتریان، صرفه های اقتصادی، مسئولیت های اجتماعی و کسب امتیازهایی مانند وفاداری مشتریان، بصورت فزاینده ای در صنایع مختلف در حال گسترش هستند. در طراحی شبکه ی لجستیک معکوس گزینه های قطعه برداری، تعمیر، بازیافت، تولید مجدد و دفع را می توان در نظر گرفت. در این تحقیق یک شبکه ی لجستیک یکپارچه پیشرو/معکوس مدل سازی شده و تلاش می شود تا با ارائه ی مدلی کلی و با اضافه کردن گزینه بازیافت به مدل های پیشین، به مدل بهینه سازی کلی تری که در برگیرنده تعداد بیشتری گزینه بازیابی است، دست یافته و شبکه در حالت همزمان پیشرو و معکوس با در نظر گرفتن تولید محصولات متنوع ابتدا با فرض تقاضا و بازگشتی معلوم و سپس فازی سازی پارامترهای دارای عدم قطعیت و همچنین ظرفیت های محدود شده مراکز شبکه، بهینه گردد. برای غیرفازی سازی این مدل، از یک روش مبتنی بر آلفا برش برای ضرایب هزینه ی متغیرهای تصمیم و روش مرکز جرم برای تقاضا و بازگشتی فازی در تابع هدف استفاده می گردد. در محدودیت های فازی از روشی مبتنی بر مقایسه ی اعداد فازی بهره گرفته شده است. برای نشان دادن کاربرد مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط حاصل، چند مثال شبیه سازی شده و برای دست یابی به جواب های دقیق، در نرم افزار گمز کد نویسی شده است. برای حل مدل در ابعاد بزرگ مسأله، اقدام به توسعه ی الگوریتم ژنتیک شده و توسط نرم افزار متلب کدنویسی شده است. نتایج حل مثال ها در هر دو حالت جواب های دقیق و نزدیک بهینه ی حاصل شده از الگوریتم ژنتیک، مقایسه شده و در انتها به تحلیل حساسیت شبکه پرداخته شده است. نتایج به دست آمده گویای این مطلب است که در نظر گرفتن پارامترهای نادقیق به صورت فازی، اولا مدل واقعی تری حاصل می کند. ثانیاً در بررسی جواب، به دلیل پیوستگی آن ها، تصمیم گیرنده دارای گزینه های نامحدود برای تصمیم صحیح با توجه به شرایط موجود می باشد.
امیر فرشباف گرانمایه مهدی بشیری
در بیشتر مسائل صنعتی نیازمند یافتن بهترین ترکیب عوامل کنترلی برای بهینه سازی همزمان چندین متغیر پاسخ که اکثراً با یکدیگر در تضاد می باشند، هستیم. روش معمول برای حل اینگونه مسائل استفاده از رگرسیون چندجمله ای برای شناسایی روابط بین عوامل کنترلی و متغیرهای پاسخ است، در حالیکه شبکه عصبی مصنوعی (ann) در حالاتی که این روابط پیچیده باشد قابلیت مناسبتری از خود نشان می دهند. عملکرد شبکه عصبی مصنوعی به شدت تحت تأثیر اندازه و پارامترهای انتخاب شده برای آموزش آن می باشد. بنابراین انتخاب ساختار بهینه شبکه عصبی مصنوعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش رویکردی مبتنی بر طرح مرکب مرکزی (ccd) و الگوریتم ژنتیک (ga) برای تنظیم پارامترهای شبکه عصبی مصنوعی جهت عملکرد بهتر آن در شناسایی روابط بین متغیرهای پاسخ و عوامل کنترلی ارائه شده است. در مسائل چند پاسخه، برای تصمیم گیرنده ارائه جواب های غیر مسلط (nds) مطلوب تر از ارائه صرفاً جواب مرجح می باشد. چرا که از یک طرف گزینه های بیشتری که نسبت به یکدیگر غیرمسلط هستند، پیش روی تصمیم گیر جهت انتخاب قرار دارد و از سوی دیگر جواب بهینه حاصل از سایر رویکردها خود یکی از جواب های غیر مسلط بدست آمده خواهد بود. در این پایان نامه، بر خلاف حالت های بکار برده شده، متغیرهای پاسخ به عنوان ورودی و عوامل کنترلی به عنوان خروجی شبکه عصبی مصنوعی در نظر گرفته شده اند تا با ترکیب شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک بتوان ترکیبات غیرمسلط کارایی در مسأله چندپاسخه ارائه داد. قابلیت روش ارائه شده در قالب مثال عددی بیان شده است که نشان دهنده ی کارایی روش پیشنهادی نسبت به سایر رویکردهای موجود می باشد.
مسعود باقری مهدی بشیری
مساله تولید سلولی شامل 4 زیرمساله پیکربندی سلول، تعیین چیدمان ماشین آلات و سلول ها به ترتیب در داخل سلول ها و محیط کارگاه، زمان بندی فعالیت ها و تخصیص منابع است. در این پایان نامه 3 مدل مختلف ریاضی برای حل بهینه هم زمان مسائل پیکربندی، تعیین چیدمان بین سلولی و تخصیص اپراتور به ماشین ارائه شده است. ویژگی اساسی مدل های ارائه شده جامعیت و در نظرگیری هم زمان 3 مساله یاد شده می باشد. در مدل اول، کمینه سازی هزینه های تولیدی مانند حرکات درون سلولی و بین سلولی قطعات، پیکربندی مجدد، استخدام، اخراج، آموزش و دستمزد اپراتور مورد نظر قرار گرفته است. در مدل دوم، همین اهداف با در نظرگیری عوامل تولیدی مختلفی مانند قابلیت اطمینان ماشین، مسیرهای پردازش جایگزین و ضریب استفاده از ماشین آلات مورد نظر می باشد. مدل سوم توسعه یافته مدل های قبلی است که علاوه بر اهداف قبل، شامل کمینه سازی هزینه های نگهداری موجوی، فروش از دست رفته و بیشینه سازی ضریب استفاده از ماشین آلات می باشد. برنامه ریزی تولید شامل تعیین میزان تولید، موجودی انبار، تقاضای پس افت و زمان اضافه کاری ماشین آلات در این مدل لحاظ شده است. از آنجا که سومین مدل ارائه شده، از پیچیدگی حل بالایی برخوردار است، از روش تجزیه بندرز برای حل آن استفاده شده است. جهت ارزیابی عملکرد روش ارائه شده، مثال های عددی مختلفی در بازه های مشخصی به طور تصادفی تولید و مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه روش تجزیه بندرز با حل مرسوم مدل خطی شده و همچنین مدل غیرخطی، بازده این الگوریتم را از لحاظ زمان حل به خوبی نشان می دهد. همچنین مثال های عددی مختلف، امکان کاربرد مدل های ارائه شده را در صنعت به طور عملی مورد تایید قرار داده است.
محسن یحیایی خارکشی مهدی بشیری
محور ها تسهیلات ویژه هستند که وظیفه انتقال، مرتب سازی و تعویض جریان را به عهده دارند. این تسهیلات در حوزه وسیعی از جمله در سیستم های حمل و نقل، پستی و ارتباطی کاربرد دارند. در این پایان نامه مدلی جدید از مساله محور و طراحی شبکه تحت عنوان شبکه محور قابل اعتماد تحت شرایط عدم قطعیت ارائه می شود. مدل ارائه شده در این پایان نامه از یک طرف درصدد افزایش کارایی شبکه با پاسخ گویی مناسب به اختلال و خرابی های شبکه بوده و از طرف دیگر در صدد ارائه پاسخ مناسب به عدم قطعیت پارامترهای مساله نظیر تقاضا و ضریب تخفیف ارتباط بین محورها می-باشد. در همین راستا، یک مدل برنامه ریزی احتمالی دو مرحله ای غیر خطی ارائه شده است. از آنجایی که مدلهای غیر خطی از توانایی حل ضعیفی برخوردار هستند، مدل ارائه شده با رویکردهای خطی سازی استاندارد و مبتنی بر برنامه ریزی دو خطی به مدل خطی تبدیل شده است. همچنین برای حالتی که پارامترهای تصادفی مدل پیشنهادی دارای تابع توزیع پیوسته هستند از رویکرد تقریب میانگین نمونه استفاده شده است. این رویکرد با ایجاد سناریوهای گسسته و محدود به حل مساله کمک کرده و منجر به جواب تقریبی برای مساله خواهد شد. نهایتا برای حل مساله یک روش حل بر اساس لاگرانژ تقویت شده مورد استفاده قرار گرفته است این رویکرد با تجزیه مساله به سناریوهای مختلف منجر به کاهش حجم مدل و در نتیجه افزایش توانایی حل می شود. مثال های عددی مختلفی از مجموعه داده ی استاندارد iad(این مجموعه داده ی استاندارد بر اساس موقعیت مکانی شهرهای ایران طراحی شده است) تولید شده است. نتایج محاسباتی بیانگر مناسب بودن رویکرد دو مرحله ای و همچنین کارایی روش حل پیشنهادی می باشد. علاوه بر این نتایج نشان دهنده ی روایی مدل پیشنهادی می باشد. سپس شبکه قابل اعتماد از حیث کارایی و هزینه با شبکه محور کلاسیک مقایسه شد. بررسی ها نشان داده است که شبکه محور قابل اعتماد از بعد کارایی همواره بهتر از شبکه محور کلاسیک می باشد و از بعد هزینه بستگی به میزان جریمه ی تعیین شده برای تقاضاهای سرویس داده نشده دارد
جواد نام آور مهدی بشیری
مساله تخصیص درجه دو یکی از مسائل پایه ای در بهینه سازی ترکیبی و تحقیق در عملیات است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران را به خود جلب کرده و کاربردهای فراوانی در رشته های مختلف علمی و فنی پیدا کرده است. با توجه به اینکه این نوع مساله از نوع مسائل غیرقابل حل در زمان چند جمله ای 1می باشد، برای پیدا کردن جواب های بهینه و نسبتا مطلوب روش های حل فراوانی با شرایط متفاوت برای آن درنظرگرفته شده است. در این مقاله مساله تخصیص درجه دو با شرایط فازی برای ضرایب تابع هدف درنظر گرفته شده است که اعداد فازی به کار رفته در آنها می توانند اعداد فازی مثلثی، ذوزنقه ای یا غیرخطی باشند. برای حل این مساله ابتدا با استفاده از الگوبرداری از روش آلفا برش و در نظرگرفتن حد پایین و حد بالا برای تمامی اعداد فازی موجود در ماتریس تابع هدف، به مواجهه با شرایط فازی پرداخته و مساله تخصیص درجه دو را در هر یک از حدود پایین و بالای تمامی برشها به وسیله الگوریتم ژنتیک حل نموده تا با کنار هم گذاشتن آنها، کوچکترین مقدار تابع هدف فازی مساله بدست آید. برتری این روش نسبت به روشهای حل پیشین ارائه شده برای سایر مسائل مشابه این مساله، تاکید آن برای بدست آوردن کوچکترین مقدار تابع هدف در هر برش می باشد. در ضمن روش حل فراابتکاری (الگوریتم ژنتیک) مساله مورد نظر نیز در برشهای مختلف با روشهای حل فراابتکاری دیگر (الگوریتم رقابت استعماری، الگوریتم مورچگان) مقایسه شده است که نتایج بررسی روشهای حل این نوع مساله با چندین مثال عددی نشان می دهد که در شرایط تقریبا یکسان، الگوریتم ژنتیک نسبت به دو الگوریتم دیگر به جواب های بهتر و مطلوب تری دست پیدا می کند ولی زمان دستیابی به جواب در تعداد دوره های مشابه، در الگوریتم رقابت استعماری کمتر بوده و سرعت همگرایی در این الگوریتم بیشتر می باشد.
احسان فلاح زاده ابرقویی مهدی بشیری
مسئله مسیریابی مکان یابی موجودی از مسئله ی جانمایی، مسئله ی مسیریابی وسیله ی نقلیه و یک مسئله ی کنترل موجودی تشکیل شده است. تصمیم مکان یابی یک تصمیم راهبردی است در حالی که تصمیمات مسیریابی و موجودی جزء تصمیمات عملیاتی می باشند. یکپارچه سازی این مسائل در مقیاس زمانی متناسب بهتر از یکپارچه سازی در مقیاس زمانی یکسان است.این مطالعه به دنبال مدل سازی و حل مسئله مکان یابی، تعیین ظرفیت، تعیین سیاست های موجودی مراکز توزیع و تخصیص مشتریان با تقاضاهای چند دوره ای و پویا به آن ها، تعیین تعداد و مسیر وسایل نقلیه با در نظر گرفتن مقیاس زمانی دوگانه است. علاوه بر مطالب فوق امکان تبادل کالا بین مراکز توزیع و فروش از دست رفته نیز در نظر گرفته شده است. علاوه بر کمینه کردن هزینه ها سایر اهداف مانند کمینه کردن ظرفیت خالی وسیله نقلیه و زمان بیکاری رانندگان نیز مورد بررسی قرار گرفته شده است.از دو الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی تجمع ذرات و رقابت امپراتوری ها استفاده شده است. با توجه به اهمیت تنظیم پارامترهای ورودی الگوریتم های فراابتکاری، روشی برای تنظیم خودکار پارامترها نیز معرفی شده است. نهایتا با حل مثال های عددی نتایج حاصل از مدل های پیشنهادی با مطالعات پیشین مقایسه شده است.
یونس گرمه ای مهدی بشیری
مکان یابی پوشش تدریجی تسهیلات به منظور حداکثر کردن پوشش نقاط تقاضا یکی از مسایل مهم و پرکاربرد در حوزه مسایل مکان یابی است. در تحقیق حاضر تسهیلات مورد نظر به صورت سلسله مراتبی با ظرفیت های متفاوت در نظر گرفته شده است. از آنجا که در دنیای واقعی تعداد تسهیلات و شعاع های پوشش آن ها (بعلت مسایلی نظیر ترافیک، آب و هوا و ...) در دوره های زمانی مختلف متفاوت است، مدل پیشنهادی بصورت مدل پوشش تدریجی پشتیبان سلسله مراتبی پویا ارائه شده است. با ارائه یک رویکرد جدید در این تحقیق، نقاط تقاضایی که در شعاع پوشش تسهیلات با ارائه دهنده سطوح سرویس بالا نیستند، به کمک تسهیلات واسطه تخصیص تحت پوشش قرار می گیرند. در این مدل با داشتن شعاع های پوششی مختلف در دوره های زمانی متفاوت، تخصیص نقاط تقاضا به تسهیلات و مکان قرار گیری تسهیلات واسطه به صورت پویا تعیین می شود. لازم به ذکر است که در مدل پیشنهادی این تحقیق علاوه بر موارد فوق، وزنهای نقاط تقاضا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اندازه های کوچک و شبکه عصبی در اندازه های بزرگ محاسبه می گردد. کاربرد اصلی مدل در مسایل خدمات اورژانسی است، هدف اصلی مسایل خدمات اورژانسی نجات زندگی انسانهاست و مفاهیمی همچون سلسله مراتب، پشتیبانی نقاط تقاضا، دوره های مختلف زمانی، ظرفیت پذیرش و پوشش به صورت واقعی در اورژانس تحقق می یابند. بررسی مثال های عددی نشان می دهد که مدل پیشنهادی می تواند حجم بالاتری از تقاضا را نسبت به مدل های موجود، با امکانات یکسان پوشش دهد. در ادامه برای حل مسایل با اندازه های بزرگتر از روش فرا ابتکاری شبیه سازی تبرید و الگوریتم زنبور عسل مصنوعی استفاده شده است و پارامترهای استفاده شده در روش های فرا ابتکاری با استفاده از تحلیل آزمایش ها (روش تاگوچی) تنظیم شده اند. نتایج نشان دهنده کارایی مطلوب مدل پیشنهادی در کیفیت جواب است.
زینب رسولی نژاد مهدی بشیری
در سالهای اخیر با گسترش صنعت حمل و نقل در زمینههای گوناگون، محققان درصدد یافتن راهکارهایی جدید و موثر برای بهبود شبکههای توزیع برآمدهاند. در حوزهی مکانیابی و تخصیص، مسائل محور و مسیریابی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و بطور جداگانه در مطالعات زیادی بررسی شدهاند. در این تحقیق با توجه به توسعهی سیستمهای یکپارچه لجستیکی، مدلسازی جدیدی برای حل همزمان این مسائل محور و مسیریابی ارائه شده است. مدل ارائه شده به علت برخورداری از ویژگیهای خاص، نسبت به مسأله مکان یابی محور، شبکه اقتصادی تر را بعنوان جواب ایجاد می کند. در واقع بازدید گروهی نقاط تقاضا در مسأله محور ایدهی جدیدی در این حوزه است که از مسیریابی وسایل نقلیه استفاده میکند. با وجود محدودیتهای ظرفیت و زمان تحویل که در شرایط واقعی ارسال و دریافت وجود دارند، مسأله تحت عنوان محور مسیریابی با پنجره زمانی و ظرفیت محدود در دو حالت تک هدفه و چندهدفه با مجموعه اهداف جدید مدلسازی و حل شده است که به جستجوی مکان بهینه برای احداث مراکز محور و بطور همزمان مسیریابی توزیع کالا میپردازد. مسأله در ابعاد کوچک با روشهای دقیق و در ابعاد متوسط و بزرگ به کمک الگوریتمهای فراابتکاری حل شده است. نتایج حاصله، کارایی رویکرد پیشنهادی را پس از مقایسه با نتایج تحقیقات پیشین اثبات میکند. بعنوان یک مطالعه موردی، پس از جمعآوری اطلاعات، این مسأله برای تجارت الکترونیکی (e-marketing) و توزیع کالای دیجیتال در شهر تهران بررسی و حل شده است. نتایج بدست آمده چشمانداز جدیدی را به روی فعالان صنعت فروش و توزیع میگشاید.
مسعود مهربان فر مهدی بشیری
طراحی شبکههای محور با در نظر گرفتن مکانیابی مراکز محور و تخصیص سایر گرهها به این مراکز سبب ایجاد یک تصمیمگیری استراتژیک میشود. علاوه بر تصمیمات مرتبط با مکانیابی و تخصیص در یک شبکه محور در نظر گرفتن سیستمهای متنوع حمل و نقل میتواند به پیچیدگیهای مسأله اضافه کند و در عین حال مسأله را به مسائل دنیای واقعی نزدیکتر کند. در این تحقیق به بررسی مسأله طراحی شبکه محور با در نظر گرفتن سیستم های متنوع حمل و نقل پرداخته میشود. برای دستیابی به این مقصود سه مدل برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط ارائه شده است. در مدلسازی های ارائه شده در این تحقیق برخلاف کار سایر محققین امکان تغییر سیستم حمل و نقل در طی مسیر برای کالاها وجود دارد. این ویژگی سبب می شود که در هنگام وجود پنجره های زمانی بین گره های تقاضا، مدل در انتخاب سیستم های حمل و نقل، بهتر عمل کرده و از سطح هزینه های شبکه کاسته شود. مدل های ارائه شده در این تحقیق همچنین از قابلیت حداقل کردن تغییرات در سیستم حمل و نقل برخوردارند. این ویژگی نیز سبب افزایش کارایی مدل در جابهجایی کالاهای شکستنی و فاسدشدنی(که لزوما نیاز به حفاظت بیشتری دارند) میشود. به منظور اعتبارسنجی و نشان دادن کارایی مدل ها در قیاس با مدلسازی های ارائه شده توسط سایر محققین از یک روش تحلیل حساسیت استفاده شده است. در ادامه از یک مجموعه مثال های عددی تغییر یافته در اندازه های کوچک، متوسط و بزرگ به منظور ارزیابی عملکرد مدل های ارائه شده بهره گرفته شده است. پس از حل دقیق، هر یک از این مثال ها به کمک روش فراابتکاری رقابت استعماری نیز حل و ارزیابی می شوند. نتایج حاصل از مقایسات نشان دهنده ی کارایی روش فراابتکاری پیشنهاد شده است.
مجتبی میرزاده مهدی بشیری
در این تحقیق نوع جدیدی از مسئله ی تصمیم گیری چند معیاره ی گروهی هیبریدی پویا بررسی و برای اولین بار مفهوم معیار های چند بعدی با ابعاد متفاوت معرفی خواهد شد. با به کارگیری مفهوم مجموعه های فازی نامطمئن مر تبه ی بالا استفاده از معیار های چند بعدی با ابعاد متفاوت در تصمیم گیری امکان پذیر می شود. با معرفی مفهوم مجموعه های نرم فازی نامطمئن مرتبه ی بالاتر یک رویکرد دیگر در تصمیم گیری گروهی ارائه خواهد شد به طوری که در رویکرد فوق هر تصمیم گیرنده گزینه ها را در معیار های مرتبط با حوزه ی تخصصی خود ارزیابی خواهد کرد، در رویکرد فوق از ارزیابی های نامناسب تصمیمم گیرندگان ناشی از عدم شناخت اجتناب می شود. در هر بازه ی زمانی با به کار بردن روش آنالیز رابطه ای خاکستری تعمیم یافته برای عناصر فازی نامطمئن مرتبه ی بالاتر درجه های رابطه ای خاکستری را به دست آورده، سپس با استفاده از عملگر هندسی وزنی پویا مقادیر درجه های رابطه ای خاکستری را از پریود های زمانی مختلف جمع آوری و در انتها بر طبق درجه های رابطه ای خاکستری گروهی گزینه ها را رتبه بندی می نمائیم. مساله ی تصمیم گیری را با روش مجموعه های نرم سطح بالای مجموعه های نرم فازی نامطمئن مرتبه ی بالاتر حل کرده و یک رتبه بندی برای گزینه ها به دست می آوریم، سپس با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن به مقایسه نتایج دو روش پرداخته خواهد شد. نهایتا برای نشان دادن کاربردی بودن، روش پیشنهادی را در یک مساله ی تصمیم گیری انتخاب بهترین خانه به کار برده خواهد شد.
نیما کوچک زاده مهدی بشیری
در این تحقیق، مساله تخصیص نمایی (درجه دوم) دو هدفه پیشنهاد می شود که یک تابع مطلوبیت به عنوان تابع هدف دوم مساله و یک محدودیت تقاضا با دو حالت ثابت و احتمالی در مدل پیشنهادی اعمال شده است. مدل پیشنهادی تحقیق با دید کاربردی نسبت به مساله تخصیص نمایی (درجه دوم) ارایه شده و مبتنی بر تقاضای افزوده ایجاد شده برای هر تسهیل به واسطه قرارگیری در کنار تسهیلات دیگر می باشد. سپس مثال های عددی با ابعاد کوچک و بزرگ تولید و با نرم افزار لینگو حل می شود. با توجه به زمان حل بالای مثال با ابعاد بزرگ توسط لینگو، الگوریتم فراابتکاری شبیه سازی تبرید برای حل مثال های با ابعاد بزرگ به کار می رود. نتایج حل دو روش دقیق و فراابتکاری با هم مقایسه و اعتبار روش فراابتکاری سنجیده می شود. در ابعاد کوچک الگوریتم حل پیشنهادی دقیقاً جواب بهینه را می یابد.
حمید شاکر فریبا عسکریان
چکیده : مقایسه ی توانمندی های فنی، انسانی و ادراکی دبیران ورزش زن و مرد ناحیه 4 تبریز براساس مدل رابرت کاتز هدف این پژوهش است. جامعه آماری دبیران ورزش شهرستان تبریز که تعداد جامعهبالغبر 360 نفر بوده است. روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بوده و براساس جدول مورگان ( 205)نفر به عنوان حجم نمونه به تصادفی از بین دبیران ورزش به تفکیک جنسیت انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع علّی –مقایسه ای است.ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر پرسش نامه توانمندی های مدیریتی دبیران ورزش در سه مهارت فنی، انسانی، وادراکی با مقیاس 5 درجه ای لیکرتشامل( 20) سوال بوده است. برای تعیین روایی ابزار پژوهش از روایی صوری، محتوای سازهاستفاده گردید. اعتبار ابزار اندازه گیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ معادل 95/0 =?برآورد شد که حاکی از اعتبار بالای اندازه گیری است. تجزیه وتحلیل اطلاعات دردو سطح آمار توصیفی شامل(میانگین، انحراف معیار و واریانس)و آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانسavonaدر سطح05/0??برآورد گردید. نتایجحاصل از پژوهش نشان داد که بین توانمندی های فنی و ادراکی دبیران زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین توانمندی-های انسانی مدیران و توانمندی های مدیریتی دبیران بر حسب جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده نشد.تلویحات کاربردی این پژوهش دربردارنده نکات مهمی برای مدیران، معلمان و مسئولین آموزشی و پرورشی می باشد. کلید واژه : رهبری آموزشی، مهارت های مدیریتی، توانمندی، فنی، انسانی، ادراکی، دبیران ورزش، زن، مرد.
لادن حضرتی آشتیانی مهدی سیف برقی
تصمیم گیری در مورد مکان یابی تسهیلات بحرانی از قبیل مراکز اورژانس به منظور خدمت رسانی در شرایط بحرانی از گذشته های دور از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این پایان نامه با توجه به اهمیت زمان خدمت دهی به آسیب دیدگان در شرایط دنیای واقعی از مساله ی پوشش استفاده شده است. از سوی دیگر به دلیل مطرح بودن بحث بلایای طبیعی امکان وقوع خرابی در مراکز اورژانس استقرار یافته نیز وجود دارد. وقوع این خرابی منجر به اختلال در تعدادی از مراکز اورژانس و در نتیجه عدم پوشش نواحی تقاضایی که قبلا توسط آنها پوشش داده می شدند، می گردد. در این پایان نامه پنج مدل بر حسب نیاز ارائه شده است. در مدل یک، مدل مکان یابی پوشش با در نظر گرفتن مفهوم پوشش مشارکتی و پوشش پشتیبان برای مکان یابی مراکز اورژانس در شرایط وقوع بلایای طبیعی ارائه شده است. بر این اساس با در نظر گرفتن دو نوع مکان بالقوه ی قابل اطمینان و غیر قابل اطمینان در مساله ی پوشش مشارکتی، به ارائه ی نسخه ی قابل اطمینان مساله ی پوشش مشارکتی پرداخته می شود. از پوشش پشتیبان به منظور کاهش ریسک عدم پاسخ گویی به نواحی تقاضا و در نتیجه کاهش تعداد قربانیان در شرایط وقوع بلایای طبیعی استفاده شده است. در مدل دو با به کارگیری رویکرد پراکندگی در قالب تابع هدف دوم علاوه بر تابع هدف اول (کمینه سازی هزینه مورد انتظار) و همچنین محدودیت ضدپوشش به منظور جلوگیری از اثر مخرب مراکز قابل اطمینان بر هم، سعی شده است، ریسک سیستمی ناشی از اثر مخرب تسهیلات استقرار یافته تا حد ممکن کاهش یابد. در مدل سه با وارد کردن بحث انتخاب وسیله ی حمل و نقل و همچنین در نظر گرفتن اختلال در سایر اجزای سیستم علاوه بر مراکز خدمت دهی سعی میگردد مدلی که بیشترین انطباق را با شرایط دنیای واقعی دارد ارائه گردد. در سه مدل اول هر دو پوشش اولیه و پشتیبان به صورت مشارکتی در نظر گرفته شده است و از سوی دیگر یک میزان پوشش از پیش تعیین شده به عنوان حد آستانه ی پوشش برای پوشش کامل ناحیه ی تقاضا تعریف می گردد. در مدل چهار این فرض آزاد شده است و با تبدیل پوشش اولیه به پوشش یگانه و همچنین اعمال جریمه به تقاضا ی پوشش داده نشده ی هر ناحیه ی تقاضا، شرایطی به مساله اعمال می گردد تا هر ناحیه بیشترین پوشش را دریافت کند. در مدل پنج علاوه بر ویژگی مدل چهار، از رویکرد ارائه شده در مدل دو نیز استفاده شده است و با به کارگیری رویکرد پراکندگی در قالب تابع هدف دوم سعی می گردد ریسک سیستمی ناشی از اثر مخرب تسهیلات بر هم تا حد ممکن کاهش یابد. مدل های یک، دو و سه با استفاده از روش های حل استاندارد حل شده اند. به منظور حل مدل چهار دو الگوریتم فراابتکاری ژنتیک و ژنتیک ترکیبی به کار گرفته شده است. با توجه به ساختار دو هدفه ی مدل پنج و به منظور دست یابی به جواب های پارتو از الگوریتم nsgaii استفاده می شود و در نهایت جواب های پارتو حاصل با جواب های پارتوی حاصل از روش محدودیت اپسیلون مقایسه می گردد.
مجید ایرانبخش اسکویی فریبا عسکریان
چکیده: آموزش و پرورش هر کشوری یکی از اصلی ترین سازمان هایی است که می تواند به عنوان یک رکن و بنیاد در نظام تعلیم و تربیت عمل کند و تربیت بدنی و ورزش به عنوان وسیله تربیتی می تواند نقش ارزنده ای در این نظام داشته باشد. طرح های متعدد کیفیت بخشی ورزش و تربیت بدنی دانش آموزان و مدارس، به ویژه آموزش تنیس روی میز از جمله فعالیت هایی هستند که در همین چارچوب و برای تعمیق آمادگی و نشاط دانش آموزان صورت می گیرند و اجرای دقیق و مطلوب آن ضمن در بر داشتن منافع و نتایج ارزشمند برای دانش آموزان، به تحقق چنین هدفی کمک می کند. طرح ملی آموزش سراسری تنیس روی میز به دانش آموزان با عنایت به سادگی و ضرافت و مفرح بودن این رشته و با توجه به تأثیرات بی شمار آن در رشد و سلامتی افراد و با هدف آموزش مهارت های اساسی این ورزش و ترویج آن در بین دانش آموزان به منظور بازگرداندن تنیس روی میز به جایگاه واقعی خود، توسعه این ورزش در اولین قدم، برای دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تدوین شده است. یکی از راه های افزایش اثر بخشی سازمان، بهبود کیفیت خدمات و منظور از آن، تأمین نیازها و انتظارات مشتریان است. با افزایش کیفیت خدمات رضایت مشتریان افزایش یافته و به این طریق اثر بخشی سازمان ارتقا می یابد. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی کیفیت اجرای طرح ملی آموزش تنیس روی میز از دیدگاه دانش آموزان شهر تبریز می باشد. چامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانش آموزان سال پنجم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 93-1392بودند. در این تحقیق جمع آوری داده ها با استفاده پرسشنامه استاندارد سروکوال انجام گرفت که سوالات این پرسشنامه با توجه به اهداف تحقیق در محیط های ورزشی مناسب سازی شدند و روایی پرسشنامه به تأیید متخصصان مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 97 درصد تعیین گردید. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری01/0 =? ، نشان می دهد که بین کیفیت خدمات، رضایتمندی دانش آموزان از طرح تنیس روی میز در شهر تبریز رابطه وجود دارد. نتیجه دیگر بین ادراکات و انتظارات دانش آموزان شهر تبریز از طرح تنیس روی میز اختلاف وجود دارد. همچنین بین ابعاد عوامل محسوس، قابلیت اعتماد، پاسخگویی، همدلی و قابلیت اطمینان با میزان رضایتمندی دانش آموزان از طرح ملی تنیس روی میز رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بحث رتبه بندی ابعاد کیفیت نتیجه تحقیق نشان می دهد بیشترین رتبه به بُعد اطمینان خاطر (36/3) اختصاص دارد و به ترتیب ابعاد پاسخگویی (05/3)، قابلیت اعتماد (01/3)، همدلی (96/2) و عوامل محسوس (62/2) در اولویت های دوم تا پنجم قرار دارند. نتایج دیگر نشان می دهد میزان کیفیت خدمات از دیدگاه دانش آموزان دختر بطور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پسر می باشد. نتیجه تحقیق نشان می دهد چون انتظارات بیشتر از ادراکات است بنابراین میزان رضایت از طرح ملی تنیس روی میز پایین است.
یلدا اسمی زاده مهدی بشیری
مسئله مکان¬یابی محور، همواره بر بهبود و بهینه سازی نحوه¬ی ایجاد جریان و انتقال مواد در شبکه های توزیع می¬پردازد. اغلب در مسائل مربوط به چیدمان محورها به نوع کالای ارسالی و ویژگی¬های مربوط به آنها توجه نمی¬شود. به عنوان مثال، در شبکه¬ی توزیع محصولات کشاورزی مانند میوه¬¬جات و سبزیجات تازگی و طراوت محصولات از نظر مشتری حائز اهمیت می¬باشد. از این رو، طراحی شبکه¬ی حمل¬ونقل مناسب برای توزیع این نوع کالاها از اهمیت ویژه¬ای برخوردار می¬باشد. این پژوهش یک مدل برنامه ریزی ریاضی چندهدفه مکان¬یابی محور سلسله مراتبی با در نظرگرفتن ویژگی فسادپذیری محصولات ارسالی ارائه داده¬است. در این مدل علاوه بر ویژگی فسادپذیر بودن محصول، قطعی نبودن میزان تقاضاها بین جفت نقاط و تأثیر وقوع بحران بر روی محدودیت طراوت کالاهای ارسالی برای تشکیل شبکه¬ای مطمئن¬تر نیز درنظر گرفته¬شده-است. این مدل شامل معیار ریسک در تقاضا بر مبنای سناریوهای احتمالی بوده و مقدار عمر باقی¬مانده از طراوت محصول وابسته به نقطه¬ی ارسالی آن می¬باشد. هدف این مدل کمینه¬سازی درصد ضایعات محصولات در حمل¬و¬نقل و هزینه¬های شبکه در کنار افزایش طراوت و تازگی محصول می¬باشد. ازاین¬رو استفاده از محورهای عملیاتی مجهز به سطوح خدماتی مختلف برای ارائه خدمات تازه¬سازی پیشنهاد می¬شود. که این ایده با استفاده از محور عملیاتی سلسله مراتبی مجهز به خدمات خنک¬سازی و انجماد محقق گردید. این مدل مخصوصاً در شرایط بحران که نیازمند حفظ طراوت محصول در کنار کاهش هزینه¬های عملیاتی می¬باشیم ضرورت می¬یابد. با اجرای این مدلسازی برروی سیستم حمل¬ونقل کالاهای فاسدشدنی تحت شرایط بحران به یک سیستم حمل¬ونقل با ضریب اطمینان بالا دست یافته¬ایم. از این رو با تلفیق مسئله چیدمان سلسله مراتبی تسهیلات با مسئله مکان¬یابی محورکه از آن با عنوان مسئله محور سلسله مراتبی یاد می¬شود و افزودن ویژگی عملیاتی به این محورها یک سیستم توزیع مناسب برای این نوع محصولات ارائه گردید. روش حل استفاده شده برای این مسئله با استفاده از نرم افزار تجاری گمز برای مسائل با سایز کوچک و حل مسائل با اندازه¬های بزرگ¬تر با استفاده از روش¬های فراابتکاری می¬باشد. برای حل مسائل این مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است که جواب¬های بدست آمده از این الگوریتم با جواب¬های بدست آمده از روش¬های دقیق با اختلاف کمی برابر است. از این رو قابل تعمیم به مسائل بزرگتر می¬باشد.
مهدیه مصیبی عبدالرضا بیگی نیا
یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که سازمان ها با آن مواجه هستند، عدم شناخت آن ها از نیرو های موجود در سازمان است. سازمان ها در صدد شناسایی و جذب نیرو های توانمند خارج از سازمان برای تصدی پست های مدیریتی خود هستند، در صورتیکه با کمی تأمل و دقت در داخل سازمان، متوجه نیرو های مستعد و توانمند خود می شوند؛ که در مقایسه با نیروهای خارجی، بهتر و بیشتر می توانند سازمان را برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، قادر سازند. این پژوهش، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر انتصاب مدیران با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندشاخصه درشعب بانک مسکن شهر تهران انجام شد؛ تا در نهایت مدلی برای انتصاب مدیران بالقوه در شعب بانک مسکن پیشنهاد گردد. بر این اساس، در این تحقیق ابتدا عوامل موثر بر انتصاب مدیران با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شناسایی گردید و سپس فرم های غربال گری در بین 121 نفر از مدیران شعب توزیع گردید و با استفاده از آزمون نسبت موفقیت در جامعه، برخی متغیرهای شناسایی شده، حذف شد. برای تعیین وزن معیارهای اصلی و فرعی از تکنیک ahp و برای رتبه بندی کاندیداهای جانشینی مدیریت از تکنیک topsis و vikor استفاده گردیده است. با توزیع پرسشنامه مقایسات زوجی در بین خبرگان، نتیجه نشان داد که از بین عوامل اصلی شناسایی شده، عوامل شغلی-فردی بیشترین تأثیر را بر انتصاب مدیران دارد و از بین عوامل شغلی-فردی، مهارت مدیریتی بالاترین اولویت را دارد و در بین مهارت های مدیریتی نیز، توانایی اتخاذ تصمیم و پاسخگویی دارای بالاترین اولویت است. در نهایت این مدل برای انتصاب 5 نفر اجرا شد و بهترین فرد برای پست مدیر شعبه انتخاب شد. با توجه به نتایج مطالعه موردی انجام یافته ، دو تکنیک topsis و vikor دارای عملکرد تقریبا یکسانی در شناسایی و معرفی بهترین کاندید جهت مدیریت، هستند.
الهه چهره پاک مهدی بشیری
مسئله مکانیابی پوشش از دسته مسائل پرکاربرد در مسائل مکانیابی می باشد که اهمیت آن در دنیای رقابتی امروز پررنگ تر گردیده است. هدف از تعریف این گونه مسائل یافتن بهترین چیدمان برای مجموعه ای از تسهیلات در دسترس است به نحویکه با توجه به محدودیت های مسئله، بتوانند اهداف مشخصی را ارضاء نمایند. لذا لازمست در مدلسازی این مسائل هر چه بیشتر به شرایط واقعی مسئله توجه شود.از جمله کاربردهای مدل های پوشش تدریجی می توان به مکانیابی ایستگاه های اورژانس، سرویس های جاده ای، شعب بانک، هشدار دهنده های دود و حرارت، آنتن های مخابراتی و اینترنتی و ... اشاره نمود. در مدل اول یک مدل پوشش تدریجی پایه با در نظر گرفتن شعاع های پوشش تصادفی تعریف شده است. سپس در مدل دوم از رویکرد همکارانه استفاده شده است. دو مدل دیگر جهت اثبات اثر بخشی تابع هدف به کار رفته فرموله و تشریح گردیده است. در این دو مدل از امکان تقویت در مدل پایه، استفاده شده است. در مدل سوم تقویت به نحوی صورت می گیرد که هر مسیر ایجاد شده بین تسهیلات و نقاط تقاضا تقویت شده و پوشش رسیده به نقطه تقاضا به صددرصد می رسد. در مدل چهارم این امکان برای هر تسهیل استقرار یافته فراهم شده است. به نحوی که هر مسیر خارج شده از این تسهیل حتما تقویت می گردد. مدل های مطرح شده با استفاده از نرم افزار gams حل شده و نتایج با حالت غیرتصادفی مقایسه می گردد. همچنین بین مدل های تعریف شده مقایسه و تحلیل حساسیت صورت گرفته است.نتایج بیان می کند که مدل ها با تابع پوشش تصادفی در شرایط غیر قطعی عملکرد بهتری دارند.
حمید حسن زاده مهدی بشیری
1. ارئه روشی جدید برای مکانیابی مراکز امداد و هلکوپترهای امدادی جهت مدیریت بحران قبل از بحران 2. ارائه مدلی ترکیبی جدیدی از دو مسأله محور پوششی و پوشش 3. توسعه مدل بر اساس نیازهای گوناگون 4. حل مدل پیشنهادی به کمک روش آزد سازی لاگرانژین 5.ارائه مدل جدید جهت توزیع کمک های امدادی بعد بحران در یک شبکه مشخص با سه هدف : هزینه، زمان و ایمنی 6. حل مدل پیشنهادی به کمک برنامه ریزی آرمانی 7. ارائه مدلی تلفیقی از مدل های پیشنهادی قبل و بعد بحران
علی محمد بهرامی مهدی بشیری
از آنجا که حجم عظیمی از گازهای گلخانه ای از بخش حمل و نقل سرچشمه می گیرد و این بخش امروزه گسترش یافته است، حمل و نقل را می توان یکی از مهمترین عوامل افزایش آلایندگی های زیست محیطی به حساب آورد. در این بین مسیریابی درست می تواند نقشی حیاتی در کاهش حجم این آلایندگی ها داشته باشد. از سوی دیگر با گسترش علاقه محققان به حوزه های سبز، مسیریابی سبز با بهره گیری از سوخت های پاک، یکی از موضوعات جدید در مسأله مسیریابی را به وجود آورده است. استفاده از سوخت های غیر فسیلی، کاهش زمان های سفر، کاهش مصرف سوخت، کاهش مسافت طی شده و استفاده مناسب از انواع وسایل نقلیه از جمله عوامل موثر در کاهش آلایندگی ها به شمار می روند. استفاده از مکانیزم کامیون-تریلر به منظور کاهش هزینه های مسیریابی و پوشش بهتر انواع مشتریان، به همراه بهره گیری از وسایل نقلیه- دوگانه سوز با قابلیت سوخت گیری سبز، در این پژوهش به منظور کاهش همزمان هزینه های مسیریابی و آلایندگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق مدل مسیریابی سبز کامیون-تریلر با پنجره زمانی ارائه شده و برای حل آن در ابعاد بزرگ، به دلیل ماهیت پیچیده مسائل مسیریابی از رویکرد الگوریتم فرا ابتکاری شبیه سازی تبرید استفاده شده است. در نهایت نتایج مثال های عددی و تحلیل حساسیت پارامترهای کلیدی مدل پیشنهادی نشان داد، که این مدل می- تواند منجر به کاهش همزمان هزینه های مسیریابی و آلایندگی در مقایسه با مدل های کلاسیک بررسی شده در پژوهش شود.
سمانه محمدی محمدعلی صنیعی منفرد
الگوریتم های تکاملی بهینه سازی چندهدفه (emo)، در بسیاری از موارد برای حل مسائل بهینه سازی چندهدفه دارای 2 یا 3 هدف با موفقیت استفاده شده اند. با این وجود، مطالعات اخیر نشان داده است که کارایی و کیفیت الگوریتم های مبتنی بر چیرگی پارتو زمانی که تعداد اهداف بیشتر از 3 باشد، که به آنها مسائل بهینه سازی با اهداف زیاد گفته می شود، با دشواری هایی مواجه می گردد و گاه رو به زوال می رود. این کاهش کیفیت عمدتا به این دلیل است که با افزایش تعداد اهداف، تعداد راه حل های غیرپست افزایش می یابد و دیگر فشاری به سمت جبهه پارتو ایجاد نمیکند. بهمین خاطر اخیرا شاخه بهینه سازی با اهداف زیاد به یکی از حوزه های تحقیقاتی فعال تبدیل شده است.
رقیه عالی زاده جعفر باقری نژاد
یکی از انواع مختلف مسائل مکان یابی، مسئله مکان یابی پوشش حداکثری است که به طور ویژه در مکان یابی تسهیلات مهمی هم چون ایستگاه های آتش نشانی، مراکز آموزشی، پمپ بنزین ها، ادارات دولتی، ایستگاه های پلیس بین راهی، مکان یابی بیمارستان ها و غیره کاربرد دارد و انواع گوناگونی از مدلسازی این مسئله برای حالت های مختلف و شرایط گوناگون پدید آمده است. در این پژوهش با مطالعه مدل های مختلف موجود و در نظر گرفتن خلاء های تحقیقاتی و هم چنین وارد کردن محدودیت های موجود در مسائل واقعی مدلی جدید ارائه شده است که در آن تسهیلات بالقوه جهت مکان یابی دارای ظرفیت محدود بوده و هم چنین این تسهیلات می توانند خود از بخش های کوچکتری تشکیل یافته باشند که این بخش های کوچک را ماژول های تشکیل دهنده ی تسهیل می نامیم. از طرفی خود این ماژول ها نیز دارای ظرفیت محدود می باشند و می توانند در انواع سایز های مختلف موجود باشند. وجود شعاع پوششی تدریجی برای پوشش نقاط تقاضا توسط تسهیلات نیز جزو دیگر شرایطی است که در مدلسازی مسئله پژوهش گنجانده شده است. در این پژوهش پس از ارائه مدل مسئله و سنجش عملکرد مدل توسط تحلیل حساسیت پارامتر ها و مقایسه مدل مسئله با مدل کلاسیک، روش حلی مبتنی بر روش آزاد سازی لاگرانژ برای یافتن کران بالای جواب بهینه ارائه شده است. به علاوه از یک روش ابتکاری جدید جهت محاسبه کران پایین جواب بهینه برای انواع مختلف مسائل در سایز های کوچک، متوسط و بزرگ معرفی شده است که نتایج حاصل نشان دهنده ی عملکرد مناسب مدل و روش حل ارائه شده می باشد.
مهدیه شیری مهدی بشیری
هدف مسئله مکان یابی محور، برقراری جریان در شبکه های مختلف توزیع به بهترین شکل ممکن می باشد. تاکنون در بیشتر مسائل مکان یابی، نقاط هاب تنها به عنوان تسهیلاتی جهت انتقال کالا از مبدأ به مقصد در نظر گرفته شده اند، در حالی که این تسهیلات می توانند خدمات بیشتری را به مشتریان ارائه دهند. در مواردی که عملیات خاص و متفاوتی در گره های هاب(میانی) شبکه لازم است انجام شود، استفاده از شبکه های کلاسیک هزینه های بالایی را برای کل شبکه در بر خواهد داشت. در این مواقع، طراحی یک شبکه هاب چند بخشی می تواند ضمن کاهش ترافیک جریان، باعث کاهش کل هزینه های مرتبط در شبکه نیز شود. از اینرو، در این تحقیق به طراحی شبکه هاب چند بخشی ظرفیت دار پرداخته می شود. هدف اصلی از ارائه این مسئله، کاهش هزینه ها و ارائه شبکه ای کارا و منظم جهت خدمت به نقاط مختلف است. از طرف دیگر بسیاری از پارامترهای مسائل طراحی شبکه های توزیع ماهیت عدم قطعیت دارند، بنابراین در این پایان نامه دو مدل محور چند بخشی و در محیط دارای عدم قطعیت ارائه می شود و همچنین با در نظر گرفتن اشتراک گذاری بین بخش ها سعی در امکان پذیر بودن مسئله در شرایط کمبود ظرفیت اولیه و در نتیجه کاهش هزینه ها را دارد. از همین رو در این بررسی پس از ارائه دو مدل پیشنهادی، رویکرد ابتکاری تقریب میانگین نمونه برای مسائل برنامه ریزی احتمالی دو مرحله ای مکان یابی محور چند بخشی در نظر گرفته شده است. در ادامه الگوریتم ترکیبی ژنتیک-تقریب میانگین نمونه (ga-saa) برای حل مسئله در اندازه های بزرگ تر پیشنهاد شده است. در نهایت مثال های عددی متعدد و تحلیل های حساسیت جهت اعتبارسنجی عملکرد مدل ها و الگوریتم پیشنهادی آورده شده است. نتایج حاکی از آن است که مدل های پیشنهادی، علاوه بر این که از امکان خدمت دهی بیشتری نسبت به مدل های کلاسیک برخوردار است، باعث کاهش هزینه ها می شوند.
لیلا روحی فریبا عسکریان
ورزش یک صنعت شناخته شده در تجارت بین المللی محسوب می شود. سازمان های ورزشی عرضه کننده تعدادی عملیات بازاریابی برای شرکت ها جهت تجارت و رقابت جهانی هستند. قسمت عمده ای از صنعت ورزش مرتبط با حفظ و گسترش خرید و فروش می باشد. با توخه به اهمیت بین المللی ورزش و کالاهای ورزشی در توسعه اقتصادی، مدیران سازمان ها و موسسات ورزشی باید تاش کنند تا سهم مناسبی از این بازار را به خود اختصاص دهند. در این میان از آنجا که نام تجاری بر رفتار مصرف کنندگان تأثیر بسزایی دارد، در تحقیق حاضر برآنیم تا تأثیر پنج بعد شخصیت برند که توسط جونز و همکاران (2009) ارائه شده است را بر تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان کالاهای ورزشی در شهر تبریز بررسی نماییم. طرح پژوهشی حاضر، از نوع توصیفی بوده و به صورت پیمایشی انجام شده است، جامعه آماری این پژوهش، شامل مصرف کنندگان کالاهای ورزشی در سطح تبریز می باشد که 384 نفر به عنوان نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد اند. ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد که دارای پایایی و روایی قابل قبولی هستند و برگرفته از پرسشنامه های استاندارد سبک مصرف کننده اسپرولز و کندال، شخصیت برند جونز و همکاران و وفاداری برند سوئینی و وایت می باشد. از آمار توصیفی برای توصیف داده ها و ویژگی های جمعیت شناختی نمونه در قالب جداول و نمودارها استفاده شد و از آمار استنباطی (کلموگروف- اسمیرنوف و رگرسیون تک متغییره) در سطح معنی داری پنج درصد برای پاسخگویی به فرضیه های تحقیق استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از پنج بعد شخصیت برند ریسک و جسارت برند سهم اثر معنی داری بر تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان کالاهای ورزشی دارد.نتایج این تحقیق موجب خواهد شد تا روش مناسبی در جهت خدمت رسانی و تصمیم گیری بهتر مدیران، تولیدکنندگان، واردکنندگان و فروشندگان کالاهای ورزشی در جهت رونق اقتصادی در جامعه ایران به خصوص شهر تبریز بدست آید.
محمد رضانژاد مهدی بشیری
مسئله مکانیابی محور سعی در هدفمند نمودن چگونگی برقراری جریان در شبکههای توزیع دارد. از طرفی در دنیای واقعی میزان تقاضای نقاط درحال تغییر است که اغلب موارد مدل را مجبور به تاسیس محوری جدید برای پوشش دادن تقاضا می کند. این پژوهش، دو مدل ریاضی با درنظر گرفتن تسهیلات محور قابل انتقال ارائه میکند.از این مدل میتوان جهت طراحی شبکه خدمات اضطراری و مراکز متحرک پست استفاده کرد. در ادامه، روش آزادسازی لاگرانژ برای بدست آوردن حد بالا و پایین در اندازههای متوسط و همچنین الگوریتم ژنتیک برای حل مدل در اندازه بزرگ ارائه شده است.
محمدرضا رسولی علی محمد احمدوند
چکیده ندارد.
احمد نجومی مرکید اردشیر دولتی
مساله مسیریابی خودرو (vrp) یکی از پرکاربردترین مسائل بهینه سازی ترکیبی شناخته شده و مورد توجه شمار زیادی از محققان تحقیق در عملیات قرار گرفته است. در این پایان نامه مساله پایه vrp و دو نسخه پرکاربرد از آن، یعنی، vrp با قید ظرفیت (cvrp) و vrp با مسیرهای باز (ovrp) مورد مطالعه قرار می گیرد. یک روش جدید بهینه سازی کلونی مورچگان، سیستم کلونی مورجه های رتبه بندی شده (rbacs)، برای حل این دو نسخه به کار گرفته می شود. سه نسخه از rbacs برای حل cvrp به کار گرفته شده و نتایج عددی آنها با یکدیگر و با الگوریتم های فرا ابتکاری دیگر مورد مقایسه قرار می گیرد. این نتایج نشان می دهد rbacs برای cvrp بسیار مناسب است. rbacs روی ovrp نیز پیاده سازی شده و نتایج با تمام روش های موجود برای ovrp مورد مقایسه قرار می گیرد. مقایسه نتایج نشان می دهد که rbacs می تواند به عنوان یکی از بهترین الگوریتم های مطرح شده برای ovrp به شمار رود.
طه حسین حجازی مهدی بشیری
در این تحقیق مدل های سطح پاسخ در حالت وجود چند متغیر پاسخ به نحوی بهینه سازی شده است که شرایط احتمالی حاکم بر مدل و محیط در نظر گرفته شود. این ماهیت احتمالی در دو جنبه بروز پیدا می کند. حالت نخست مربوط به وجود نوعی متغیر مزاحم موسوم به متغیر کمکی بوده که در ادبیات طراحی آزمایش ها به عنوان متغیری که قابل شناسایی و سنجش ولی غیر قابل کنترل است ظهور پیدا کرده ولی در ادبیات بهینه سازی چند پاسخی به همان دلیل غیرقابل کنترل بودن کمتر مد نظر گرفته شده است. از طرفی سطوح پاسخ که به نوعی همان توابع رگرسیونی بین ورودی ها و خروجی ها هستند، دارای ماهیت قطعی نیستند و همواره در برآورد آن ها درصدی خطا وجود دارد و به این بدان علت است که تابع برازش شده حاصل از مشاهدات تمامی جامعه نبوده است. در این تحقیق مدلی احتمالی برای درنظر گرفتن متغیر کمکی و بهینه سازی چند پاسخی ارائه شده است که در آن مدل های متفاوتی با در نظر گرفتن استقلال و همبستگی میان متغیرهای کمکی و یا متغیرهای پاسخ توسعه یافته و مدل نهایی با بهره گیری از تکنیک های موجود در زمینه برنامه ریزی احتمالی تحلیل شده است. مقایسه ی این رویکرد پیشنهادی با سایر روش های مهم در ادبیات موضوع نشان می دهد که میزان واقع گرایی و قابلیت اطمینان در روش پیشنهادی بهبود یافته است.
محمد مهاجرتبریزی مهدی بشیری
ایجاد مکانیسم های هماهنگی در بین اعضای زنجیره تامین یکی از دغدغه های مهم محققان در دوران اخیر بوده است. از سویی شیوه های جدید مدیریت زنجیره های تامین نیز مکانیسم های ویژه و خاص خود را می طلبند. در این تحقیق یک زنجیره تامین دو سطحی متشکل از یک تولید کننده و یک خرده فروش، که طرفین تحت سیستم مدیریت ذخیره -سیستم مدیریت زنجیره تامین پیشنهادی در تئوری محدودیت ها- عمل می کنند، مورد نظر است. طرف تولید کننده مطابق اصول سیستم مدیریت ذخیره سعی بر آن دارد که با کاهش طول دوره سفارشدهی از سوی خرده فروش سود خود را حداکثر کند به همین جهت با پیشنهاد یک تخفیف کلی به خرده فروش از او می خواهد که این دوره را کوتاه کند. از طرفی کاهش این دوره سفارشدهی موجب افزایش برخی هزینه های سفارشدهی برای خرده فروش خواهد شد. بنابراین با یک شرایط تعارض منافع مواجه هستیم که برای مدلسازی آن ابتدا از طریق شبیه سازی و نیز متدولوژی سطح پاسخ، توابع سود هر یک از طرفین را به صورت تابعی از طول دوره سفارشدهی و نیز مقدار تخفیف بدست می آوریم و سپس با استفاده از طرح چانه زنی نش مقدار این دو متغیر (استراتژی) برای هر یک از طرفین تعیین می شود. سپس با بررسی امکان همکاری بیشتر از سوی طرفین نشان میدهیم که مقدار عایدی آنها بهبود خواهد یافت. نهایتا با تغییر برخی پارامترهای بازار، حساسیت جواب بدست آمده نسبت به تغییرات بررسی میشود.
مهدی بشیری حسام الدین ذگردی
کیفیت عبارتست از میزان برآورده ساختن عملکردهای مورد انتظار مشتری از محصول و خدمات و لذا می توان گفت که کیفیت خدمت و محصول بطور موثری بهبود یافته است. مشتری، رضایت بیشتری نسبت به محصول/خدمت مورد نظر داشته باشد. حال بمنظور آنکه بتوان میزان رضایت مشتریان را سنجیده و بر اساس اطلاعات بدست آمده، تصمیم گیریهای مناسب و بموقعی انجام داد، در این تحقیق پس از معرفی و بررسی مدلهای ارزیابی مانند جوایز کیفی، مدلی برای اندازه گیری رضایت مشتریان بصورت کلی ارائه می شود تا صنایع مختلف با استفاده از این الگو بتوانند میزان رضایت مشتریان خود را در رابطه با محصول/خدمت مورد نظر مورد سنجش قرار دهند که این مدل در صنعت لاستیک مورد اجرا قرار گرفته و نتایح در این پژوهش آوری شده است.در ادامه برای آنکه اطمینانی جهت افزایش عدد رضایت مشتریان (csi1)، وجود داشته باشد بر پایه روش qfd2، مدلی ارائه میشود تا موسسه استاندارد با استفاده از مدل در دوره های ارزیابی که محصول را مورد ممیزی قرار میدهد، مدیریت رضایت مشتری را (csm3) نیز مورد ممیزی قرار دهد تا اطمینان حاصل گردد که نیازهای مشتریان به تدریج برآورده می گردند. لذا موسسه استاندادرهای علاوه بر تایید علامت استاندارد، عددی را در رابطه با میزان فرآیند برآورده سازی نیازهای مشتریان برای آن مجموعه ارائه می کند که معیاری برای آن سازمان جهت ارضا نیازهای مشتریان خواهد بود. با این روش به تدریج سطح کیفیت محصوات ایرانی میتواند ارتقا یابد.