نام پژوهشگر: جواد سوسنی
احمد بیرانوند امیراسلام بنیاد
افزایش بی رویه جمعیت و رشد فزاینده شهرنشینی در سال های اخیر به خصوص در کشور های در حال توسعه، باعث مشکلات بسیاری برای شهرنشینان شده که رفع پاره ای از آن ها در گرو گسترش و بهبود فضای سبز است. داده های سنجش از دور به جهت ارائه اطلاعات به روز، پردازش رقومی تصاویر و امکان مقایسه مکانی داده ها متخصصان را قادر می سازد که نسبت تغییرات را در گذر زمان مشخص نمایند. لزوم برنامه ریزی موفق و کارا در امر جنگل داری و فضای سبز شهری علاوه بر صرف بودجه و در اختیارگیری منابع مالی، شناخت وضعیت موجود و توان منطقه مورد برنامه ریزی از لحاظ نوع نیازمندی و توانایی-های بالقوه آن در زمینه پوشش گیاهی می باشد. در این مطالعه با استفاده از عکس های هوایی سال های 1335، 1353 و 1373 و همچنین تصویر ماهواره quick bird سال 1385 به بررسی تغییرات فیزیکی شهر خرم آباد و فضای سبز شهری آن پرداخته شده است. به این منظور ابتدا تصحیحات هندسی عکس ها انجام گرفت و ارتوفتوی آن ها تهیه گردید. سپس با استفاده از تفسیر بصری سطح شهر در سال های مختلف محاسبه گردید. برای محاسبه فضای سبز در سال های مختلف از شبکه نقطه چین استفاده شد. نتایج نشان می دهد در طول دوره 18 ساله 1353- 1335 سطح شهر 09/2 برابر، در طول دوره 20 ساله 1373-1353، 34/3 برابر و در طول دوره 12 ساله 1385-1373 سطح شهر 86/1 برابر شده است و در طول نیم قرن سطح این شهر 03/13 برابر گسترش فیزیکی داشته است. نسبت سطح فضای سبز به سطح شهر در این سال ها به ترتیب برابر با 42/10، 67/9، 15 و 1/9 درصد می-باشد. نتایج آزمون آماری بین درصد فضای سبز در سال های مختلف نشان می دهد بین درصد فضای سبز سال 1373 و سال های دیگر اختلاف معنی داری وجود دارد اما بین درصد فضای سبز سال های 1335، 1353 و 1385 اختلاف معنی داری وجود ندارد. نتایج نشان دهنده رشد و توسعه کند فضای سبز شهر نسبت به روند افزایشی توسعه شهری می باشد. کلید واژه: سنجش از دور، شهر خرم آباد، فضای سبز، تغییرات
لیلا فرهادی نژاد جواد سوسنی
چکیده برای برنامه ریزی و اداره فضای سبز شهری داشتن اطلاعاتی در مورد فضای سبز لازم و ضروری است. یکی از مهمترین اطلاعات مورد نیاز در جنگلداری شهری آگاهی از مساحت فضاهای سبز شهری می باشد. در این مطالعه از توانایی تصاویر نرم افزار گوگل ارث برای کسب اطلاع از وضعیت سطح پوشش سبز در منطقه شهری و محاسبه سرانه فضای سبز در منطقه یک شهرستان خرم آباد استفاده شده است. به این منظور ابتدا دقت نرم افزار گوگل ارث در مساحی فضاهای سبز شهری مورد ارزیابی قرار گرفت، 30 لکه از فضاهای سبز منطقه مورد نظر انتخاب سپس با استفاده از دستگاه gps مورد مساحی قرار گرفته و همچنین با استفاده از قابلیت های موجود در نسخه های جدید نرم افزار گوگل ارث نیز مساحت آن ها مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از این اندازه گیری ها، با استفاده از آزمون تی جفتی مقایسه گردید، و نتایج نشان داد که درسطح 95%، اختلاف معنی داری بین اندازه گیری مساحت با استفاده از دستگاه gps و اندازه گیری مساحت با استفاده از نرم افزار گوگل ارث وجود ندارد. پس از آن منطقه به 10 حوزه مطابق با مرزبندی مرکز آمار کشور تقسیم شده و مساحت فضای سبز هر یک از حوزه های جمعیتی به صورت جداگانه محاسبه گردید در نهایت سرانه فضای سبز در کلیه حوزه ها با در دست داشتن اطلاعات جمعیتی محاسبه گردید و همچنین با استفاده از قابلیت ها و موجود بودن تصاویر چندزمانه در نسخه های جدید نرم افزار گوگل ارث تغییرات بوجود آمده در فضای سبز موجود در منطقه یک نیز مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود سرانه 5/27 مترمربع بر نفر در کل منطقه است و براساس تعیین تغییرات که از مقایسه دو تصویر مربوط به سال های 2006 و 2010 ایجاد شد مشخص گردید که در این مدت به اندازه 69385.186 مترمربع به سطوح فضای سبز اضافه شده و معادل 9131.51 مترمربع از سطح فضای سبز کاسته شده است. سطح فضای سبز موجود به نسبت جمعیت منطقه از تناسب نسبتاً خوبی برخوردار است اما با وجود بالا بودن سرانه کل در منطقه برخی از حوزه های موجود در منطقه فاقد هر گونه فضای سبز می باشد که این حاکی از عدم توزیع مناسب فضای سبز در برخی از قسمت های منطقه مورد مطالعه می باشد و ممکن است بتوان دلیل آن را روش انتخاب زمین برای اختصاص به کاربری فضای سبز دانست.
عاطفه رادمهر جواد سوسنی
بسیاری از ویژگی های درختان از جمله پهنای حلقه های سالیانه تحت تاثیر تغییرات آب و هوایی قرار می گیرند. اقلیم شناسی درختی، شاخه ای از علم است که به بررسی تاثیر فاکتور های اقلیمی نظیر دما و میزان بارندگی بر خصوصیات حلقه های سالیانه درختان و باز سازی اقلیم گذشته و پیش بینی اقلیم در آینده می پردازد. به منظور انجام این تحقیق 30 درخت سالم گونه بلوط ایرانی از جنگل های بلوط واقع در شهرستان خرم آباد استان لرستان انتخاب گردیدند. با استفاده از اره دستی مقاطعی از چوب این درختان به عنوان نمونه تهیه شدند. پس از انتقال به آزمایشگاه و آماده سازی سطح نمونه ها، پهنای حلقه-های رویش توسط بینوکولار و میز اندازه گیریlintab5 و نرم افزار tsapاندازه گیری شد. تطابق زمانی بین نمونه ها نیز با نرم افزار tsap به انجام رسید. نمونه های هفت درخت به علت عدم تطابق زمانی مناسب حذف گردیدند. کرونولوژی منطقه با استفاده از نرم افزار arstan تهیه گردید. داده های بارندگی و دما از نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی منطقه گرد آوری شدند و تاثیر آنها بر روی حلقه های سالیانه درختان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که به علت گرم و خشک بودن منطقه بارندگی تاثیر مثبت و دما اثر منفی بر رویش درختان داشته است. بیشترین اثر مثبت و معنی دار بارندگی در ماه های اکتبر (مهر) و می (اردیبهشت) و بیشترین اثر منفی و معنی دار دما در ماه های سپتامبر (شهریور)، اکتبر (مهر)، نوامبر (آبان)، دسامبر (آذر)، ژولای (تیر) و آگوست (مرداد) مشاهده گردید. همچنین در بررسی ها به شکل فصلی به این نتیجه رسیدیم که در فصل پاییز (پیش از فصل رویش) و بهار (جاری)، بارندگی تاثیر مثبت و معنی دار و دما تاثیر منفی و معنی دار نشان می دهد. همچنین با بررسی بارندگی و دمای یک سال قبل بر رویش درختان بلوط به این نتیجه رسیدیم که بارندگی یک سال قبل از رویش، تاثیر مثبت و معنی دار با رویش دارد.
حمدیه کریمی کیا جواد سوسنی
مطالعه الگوی پراکنش مکانی در جوامع گیاهی، به منظور درک و شناخت بهتر این جوامع بوده و از ملزومات ابتدایی برای حل بسیاری از مسائل در اکولوژی و مدیریت جنگل است. یکی از شیوه های اصولی نیل به پایداری، توجه به حفظ و افزایش تنوع گونه ای است. تحقیق حاضر به منظور بررسی و مطالعه الگوی پراکنش مکانی بلوط ایرانی به عنوان مهمترین گونه ی جنگل های زاگرس و مطالعه تنوع زیستی گونه های چوبی در جنگلهای خرم آباد می باشد. این تحقیق در دو سامانه عرفی در ارتفاعات مختلف از سطح دریا شامل قلعه گل(1740تا2520) و شهنشاه(1300تا1600 ) انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر تعداد 86 قطعه نمونه در قلعه گل و 36 قطعه نمونه در شهنشاه در قالب شبکه آماربرداری به ابعاد500×300 برای قلعه گل و 500×200 برای شهنشاه به صورت تصادفی منظم برداشت شد. برای تحلیل الگوی مکانی و تنوع زیستی از روش معمول قطعه نمونه با مساحت ثابت استفاده شد که برای برآورد الگوی پراکنش شاخص های نسبت میانگین به واریانس، خوشه بندی، گرین، موری سیتا، استاندارد شده موری سیتا و نمای k دو جمله ای منفی و برای برآورد تنوع گونه های چوبی، شاخص های تنوع شانون-وینر، سیمپون، n1 و n2 همچنین شاخص های یکنواختی و غنا محاسبه شد. برای مقایسه تنوع گونه ای دو منطقه مورد مطالعه از آزمون t مستقل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که کلیه شاخص های محاسبه شده الگوی کپه ای را برای گونه بلوط ایرانی نشان دادند. شاخص های n1 مک آرتور بیشترین مقدار را در هر دو رویشگاه مورد مطالعه داشته است. بالاترین یکنواختی در رویشگاه قلعه گل مربوط به شاخص یکنواختی سیمپسون و در رویشگاه شهنشاه مربوط به یکنواختی اسمیت و ویلسون بوده است. میانگین شاخص تنوع شانون- وینر در قلعه گل و شهنشاه به ترتیب 51/0 و 89/0 بدست آمد که نشان می دهد جنگل های مورد نظر در وضعیت مناسبی نیستند و تقریبا به صورت مخروبه درآمده اند. رویشگاه شهنشاه ضمن داشتن شاخص های تنوع گونه ای بیشتر نسبت به رویشگاه قلعه گل دارای شاخص های یکنواختی و غنای بیشتر نیز میباشد، علاوه بر این رویشگاه شهنشاه با وجود داشتن تعداد گونه کمتر، از تنوع زیستی بیشتر برخوردار بود. همچنین نتایج آزمونt نشان می دهد که بین ارتفاع از سطح دریا با شاخص های تنوع شانون- وینر، سیمپسون، n1، شاخص یکنواختی اسمیت ویلسون و شاخص غنای مارگالف ارتباط معنی داری وجود دارد.
زهرا ویس کرمی جواد سوسنی
پوشش گیاهی کف جنگل، به عنوان یکی از اجزای مهم بوم سازگان های جنگلی نقش بارزی در نگهداری و بقای ساختار جنگل دارد. برآورد غنای گونه ای در بیوم های بزرگ به عنوان یک چالش در اکولوژی مطرح است. تنوع زیستی مناطق وسیع را می توان با استفاده از نمونه برداری توسط قطعات نمونه برآورد نمود. در پژوهش حاضر با استفاده از توزیع تصادفی قطعات نمونه در تیپ های مختلف جنگلی و محاسبه متوسط تعداد گونه های گیاهی تمامی اشکال مختلف استقرار قطعات نمونه، اقدام به تهیه منحنی های گونه- مساحت به منظور برآورد غنای گونه ای در سطح سیمای سرزمین جنگلی پرک شد. تعداد گونه های مشاهده شده توسط 40 قطعه نمونه 4 متر مربعی، 145 گونه گیاهی از 110 جنس و 32 خانواده می باشد. با استفاده از نرم افزار pc ordination 4/2 میانگین تعداد گونه های گیاهی در ترکیبات مختلف استقرار قطعات نمونه بر اساس ضریب جاکارد محاسبه گردید. برای برآورد غنای گونه ای توسط منحنی گونه- مساحت از توابع با شکل محدب (توانی، نمایی، نمایی منفی، مونود و عقلایی) و از توابع با شکل سیگموئیدی (لجستیک، لومولینو و ویبول تجمعی) استفاده گردید. سپس با استفاده از نرم افزار r نسخه 2.8.0 و فرمول توابع مذکور، غنای گونه ای برای کل منطقه برآورد شد. نتایج نشان داد که با توجه به ضرائب همبستگی محاسبه شده، از توابع با شکل محدب، توابع نمایی، نمایی منفی، مونود و عقلایی، و از توابع با شکل سیگموئیدی، توابع لجستیک، لومولینو و ویبول تجمعی قابلیت بالایی در برآورد غنای گونه ای از خود نشان می دهند. برای انتخاب بهترین مدل از بین توابع مذکور از ضریب آکائیک استفاده شد.از بین مدل های استفاده شده در این پژوهش، غنای گونه ای برآورد شده توسط تابع لومولینو 19/272 گونه می باشد که با غنای گونه ای به دست آمده توسط مطالعات قبلی حوزه (205 و 211 گونه گیاهی) و برآوردگر جک نایف هم خوانی دارد، بنابراین با توجه به نتایج فوق و داشتن کم ترین مقدار ضریب aic (78/43- = aic)، تابع لومولینو به عنوان مدلی مناسب برای برآورد غنای گونه ای در منطقه پرک انتخاب شد.
الهام مسروری شعبان شتایی
چکیده: به منظور بررسی روند، میزان و موقعیت تخریب گستره جنگل در یک دوره 50 ساله تحقیقی در قسمتی از جنگل های کاکارضای شهرستان خرم آباد با مساحت 65/5090 هکتار انجام گرفت. برای مدلسازی احتمال تخریب و کاهش گستره جنگل با عوامل فیزیوگرافی شامل شیب، ارتفاع و جهت دامنه و متغیرهای اقتصادی- اجتماعی شامل درصد باسوادی، میزان جمعیت، نوع معیشت، و فاصله از جاده، رودخانه، روستا، مناطق جنگلی و غیرجنگلی از رگرسیون لجستیک استفاده شد نقشه گستره جنگل سال های 1334 و 1376 با استفاده از عکس های ارتوفتوموزاییک تهیه گردید. و همچنین نقشه گستره جنگل سال 1384 با استفاده از طبقه بندی تصاویر vnir سنجنده aster با صحت کلی 72% و ضریب کاپای 45/0 تهیه گردید. با تلاقی نقشه های گستره جنگل نقشه تخریب جنگل و میزان کاهش سطح جنگل در هر سه دوره تهیه گردید.. برای بررسی ارتباط عوامل مورد بررسی با کاهش گستره جنگل از روش همبستگی پیرسون و ضرایب مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد در طی دوره اول حدود 515 هکتار، در دوره دوم 921 هکتار و در کل دوره 1435 هکتار از سطح جنگل های منطقه کاهش یافته است. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل به دست آمده با متغیرهای مورد بررسی برای دوره اول با ضرایب 3/0 = pseudo r2 و 86/0 roc= ، برای دوره دوم 31/0=pseudo r2 و 85/0= roc و برای کل دوره28/0 = pseudo r2 و 83/0 roc= از تطبیق نسبتا خوبی با واقعیت برخوردار می باشد. نتایج ارزیابی اجرای رگرسیون لجستیک به روش جایگزینی نشان داد در دوره اول و سوم، متغیر اصلی گستره جنگل سال 1334 و در دوره دوم متغیر اصلی گستره جنگل سال 1376 دارای بیشترین تاثیر بوده است و عوامل نوع معیشت و ارتفاع به ترتیب برای دوره اول، دوره دوم فاصله از روستا و ارتفاع، و در دوره سوم (کل دوره) فاصله از روستا و نوع معیشت بیشترین تاثیر را بر روی کاهش گستره جنگل داشته است. نتایج حاصل از ارزیابی با همبستگی پیرسون نشان داد در دوره اول عوامل کلی فاصله و فیزیوگرافی و در دوره دوم و سوم عوامل اقتصادی- اجتماعی بیشترین تاثیر را روی کاهش گستره جنگل داشته است. به طور کلی این مدل در این منطقه به دلیل تمرکز تخریب توانایی تبیین تغییرات را با دقت نسبتا خوب دارامی باشد.
سیدوحید سیدنا جواد سوسنی
چکیده کاهش سطح جنگلهای طبیعی در نتیجه عوامل مختلف سبب شده است که جنگلکاری باهدف توسعه سطح جنگل از اهمیت ویژه ای برخوردار شود. بنابراین ارزیابی جنگلکاری های انجام گرفته می تواند نقش مهمی در ایجاد جنگلکاری های با کیفیت و کمیت بهتر در آینده ایفا نماید.هدف از این تحقیق ارزیابی کمی و کیفی جنگلکاری های 15 ساله انجام شده در پارک جنگلی مخملکوه خرم آباد با گونه های سرو نقره ای، کاج بروسیا، بادامک، سرو شیراز، اقاقیا، ارغوان، زبان گنجشک و زیتون می باشد. آماربرداری به صورت تصادفی سیستماتیک در شبکه آماری (150متر×50متر) و با تعداد 60 قطعه نمونه دایره ای شکل به مساحت 4 آر انجام شد. در هر قطعه نمونه مشخصات کمی و کیفی درختان موجود نظیر (قطر برابر سینه، سطح مقطع، ارتفاع کل،سطح تاج پوشش،شادابی، تقارن تاج، و صدمات وارده) بررسی و اندازه گیری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها جهت بررسی مشخصه های کمی، تجزیه واریانس و آزمون دانکن مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ به ویژه کاج بروسیا و سرو نقره ای با متوسط رویش قطری و ارتفاعی سالیانه (بر حسب سن) به ترتیب 78/0 و 64/0 سانتی متر و 35/0 و 27/0 متر دارای بیشترین رویش قطری و ارتفاعی بوده و گونه زیتون و ارغوان با متوسط 48/0 سانتی متر و 17/0 متر کمترین میزان رویش را داشته است. از نظر شادابی در بین سوزنی برگان گونه سرو نقره ای با 5/89% بیشترین شادابی و در بین پهن برگان گونه اقاقیا با 38% شادابی، از کمترین میزان شادابی تاج برخوردار می باشند. در نهایت می توان گفت گونه های سوزنی برگ جنگلکاری شده از نظر شاخص های کمی و کیفی بر گونه های پهن برگ برتری دارند. بر اساس نتایج این تحقیق، با توجه به موفقیت نسبی گونه های کاج بروسیا و سرو نقره ای، این گونه ها برای جنگلکاری آتی پارک پیشنهاد می شوند. همچنین گونه بادامک جهت بذرکاری در ارتفاعات منطقه قابل توصیه می باشد. واژگان کلیدی: جنگلکاری، پارک جنگلی مخملکوه، ویژگیهای کمی و کیفی، کاج بروسیا، سرو نقره ای
پیمان فرهادی جواد سوسنی
بررسی ساختار جنگل، برای درک بسیاری از مسائل اکولوژی و مدیریت جنگل ضروری است. به طور کلی به منظور بررسی ساختار جنگل سه جنبه تنوع موقعیت مکانی، تنوع گونه ای (آمیختگی) و تنوع ابعاد درختان در نظر گرفته می شود. به منظور مدیریت صحیح اکوسیستم های جنگلی، به شاخص هایی نیاز است که بتوان با صرف کمترین هزینه و زمان بیشترین اطلاعات را در رابطه با وضعیت فعلی ساختار جنگل و پایش تغییرات آن بدست آورد. در این تحقیق، با استفاده از شاخص های کلارک و اوانز، زاویه یکنواخت، شانون، آمیختگی، اندازه مساحت تاج پوشش، اختلاف مساحت تاج پوشش و همچنین توابع همبستگی جفتی و همبستگی ویژگی ها به بررسی هر سه جنبه ساختار منطقه قلعه گل پرداخته شد. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این تحقیق آماربرداری صد در صد از محدوده ای به وسعت 32 هکتار در محدوده مورد مطالعه صورت گرفت. میانگین شاخص های کلارک و اوانز و زاویه یکنواخت به ترتیب 80/0 و 47/0 محاسبه شد که نشان دهنده ی توزیعی مابین تصادفی و کپه ای است. تابع همبستگی جفتی با بررسی تعداد جفت درختانی که در فواصل بین درختی مختلف قرار گرفته اند نشان داد تعداد جفت درختانی که دارای فاصله بین درختی کمتر از 5 متر نسبت به یکدیگر هستند دارای موقعیت مکانی کپه ای می باشند. میانگین شاخص های شانون وینر و آمیختگی به ترتیب 25/0 و 06/0 محاسبه شد. با توجه به این که منطقه مورد مطالعه بیشتر از گونه بلوط تشکیل شده است، ارزش شاخص آمیختگی پایین محاسبه گردید. مقدار میانگین شاخص اندازه مساحت تاج پوشش 50/0 محاسبه شد که نشان دهنده ی غالبیت ابعاد تاج گونه های بلوط، افرا کیکم، زالزالک و گلابی و مغلوب بودن گونه های شن و ارژن می باشد. همچنین مقدار شاخص اختلاف مساحت تاج پوشش که به کمی سازی اختلافات موجود بین درختان مجاور یکدیگر از نظر سطح تاج پوشش می پردازد، محاسبه شد. مقدار میانگین این شاخص برای کل درختان موجود در منطقه 48/0 محاسبه شد، که نشان دهنده ی اختلاف آشکار بین درختان از نظر سطح تاج پوشش است. نتایج حاصل از تابع همبستگی ویژگی ها نشان داد جفت درختانی که در فاصله کمتر از 7 متر نسبت به یکدیگر قرار گرفته اند دارای سطح تاج پوششی کمتر نسبت به متوسط درختان محدوده مورد مطالعه هستند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که جنگل منطقه قلعه گل از نظر تنوع زیستی در وضعیت نگران کننده و نامناسبی قرار دارد. بنابراین می توان با برنامه ریزی مناسب از این روند کاهشی تنوع زیستی که طی سالیان اخیر شدت گرفته جلوگیری کرد. البته همین جنگل از نظر موقعیت مکانی و تنوع ابعاد هنوز در وضعیت مناسبی قرار دارد.
حشمت پیران حسن اکبری
امروزه نیاز انسان به تفریح و تفرج ضروری و لازم است، لذا نیاز به توسعه و احداث پارک جنگلی و تفرجگاه های طبیعی برای جذب گردشگر، ایجاد درآمد، گذراندن اوقات فراغت، تمدد اعصاب، حفاظت از منابع و ذخایر بیش از پیش احساس می-شود.در این مطالعه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)، عرصه های مناسب برای ایجاد پارک جنگلی در منطقه بدره واقع در استان ایلام شناسایی و مطلوبیت تفرجی آنها مشخص گردید. در اینتحقیقابتدا سلسله مراتب فرآیند ارزیابی تشکیل شد و معیارها و زیرمعیارهای موثر بر مکان یابی پارک جنگلی تعیین شدند و با استفاده نظرات کارشناسان، وزن معیارها و زیرمعیارها بدست آمد. سپس لایه های مربوط به هر کدام از زیرمعیارها تهیه شد و با استفاده از نظرات تعدادی از کارشناسان آشنا به شرایط منطقه مورد مطالعه و نیز با توجه به شرایط منطقه، این نقشه ها طبقه بندی شدند. در نهایت با استفاده از تکنیک ترکیب وزنی خطی در محیط gis، نقشه نهایی طبقات پارک جنگلی منطقه تهیه شد. بر این اساس 6/2765 هکتار از سطح منطقه دارای توان طبقه یک (عالی)، 15794.1 هکتار دارای توان طبقه دو (خوب)، 30537.5هکتار دارای توان طبقه سه (متوسط) و 7930.5 هکتار دارای توان طبقه چهار یا ضعیف برای ایجاد پارک جنگلی می باشد. درنتیجه منطقه دارای توان مناسبی برای تفرج و ایجاد پارک جنگلی است. کلمات کلیدی: پارک جنگلی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، ایلام
نسرین نیازی بابک پیله ور
در این مطالعه به دو هدف کلی تحلیل خواست گروههای ذینفع در اولویت بندی کارکردهای جنگل های زاگرس و رابطه بین نظرات گروههای مختلف ذینفع باهم، با مطالعه موردی جنگل های کاکارضا در استان لرستان پرداخته شده است. برای هدف مورد نظر 5 گروه ذینفع که بیشترین سهم را از جنگلهای مذکور دارند در نظر گرفته شد. همچنین برای این منظور 6 کارکرد و 14 زیر کارکرد متناسب با شرایط منطقه و مطالعات مشابه در نظر گرفته شد. کارکردها و زیر کارکردها در قالب 50 پرسشنامه بین گروههای ذینفع توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) و تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک به عنوان یکی از ابزار تصمیم گیری چندمعیاره برای هدف رتبه بندی کارکردها و با استفاده توسط نرم افزار expert choice تحلیل شد وبا نرم افزار matlab نتایج بدست آمده انجام شد. در نهایت رتبه های بدست آمده از هر گروه ذینفع را با رتبه های بدست آمده از گروههای ذینفع دیگر آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss16 انجام شد. نتایج نشان می دهد که ahp فازی می تواند باعث مشارکت عمومی و افزایش شفافیت و اعتبار در تصمیم گیری شود. و همچنین طبق نتایج بدست آمده رتبه ها اختلاف زیادی باهم داشتند ولی دو گروه ذینفع نمایندگانngo و مدیران و متخصصان جنگل بیشترین شباهت را باهم داشتند.
زینب بیرانوند جواد سوسنی
آگروفارستری ترکیبی از درختان و درختچهها همراه با محصولات و/یا دام است که می تواند باعث افزایش درآمد مردم روستایی و حفاظت از منابع طبیعی گردد. آگروفارستری می تواند به عنوان روشی برای حل تولید پایین و فرسایش خاک مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فاکتورهای موثر بر میزان پذیرش آگروفارستری و مقایسه اقتصادی بین کشاورزی و آگروفارستری است. داده های مطالعه از طریق مصاحبه حضوری با استفاده از پرسش نامه و جمع آوری داده های مربوط به ارزش محصولات، هزینه های کار و مواد به دست آمدند. برای انجام مطالعه داده های مربوط به 30 کشاورز که دارای مزارع کشاورزی شاهد و آگروفارستری بودند جمع آوری گردید. این مطالعه در سال 1391 انجام گرفت. نتایج بیانگر این است که بین سطح پذیرش آگروفارستری با کل سطح اراضی و بالاترین سطح آموزشی خانواده به ترتیب یک رابطه منفی و مثبت معنی دار وجود دارد. همین طور نتایج مطالعه نشان می دهد که میزان هزینه و سود خالص آگروفارستری بالاتر از کشاورزی شاهد است، اما بین بازدهی سرمایه کشاورزی و آگروفارستری تفاوت معنی داری وجود ندارد. این نتایج را می توان به سنتی بودن سامانه های آگروفارستری موجود در منطقه ارتباط داد. بنابراین لازم است که این سامانه ها مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرند.
مریم بیرانوند شعبان شتایی جویباری
در این تحقیق به منظور ارزیابی توان تفرجی و مکان¬یابی پارک¬جنگلی در جنگل¬های اطراف شهرستان خرم¬آباد به مساحت 123500 هکتار با استفاده از فن¬آوری gis صورت گرفت. ابتدا مرز منطقه تعیین شد. سپس نقشه عوامل مورد ارزیابی شامل 13 عامل شیب، جهت، ارتفاع، بافت خاک، عمق خاک، تراکم پوشش گیاهی، تیپ پوشش¬گیاهی، سنگ¬شناسی، فرسایش¬خاک، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از شهر و فاصله از پارک¬های جنگلی در محیط gis تهیه و در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تعیین توان تفرجی و مکان¬یابی پارک¬ جنگلی از مدل ارزیابی چند معیاره (mce) ، روش ترکیب خطی وزن داده شده (wlc) و روش تحلیل سلسله مراتبی مخدوم استفاده شد. با توجه به اولویت طبقات و مقادیر مختلف لایه ها، مقادیر لایه ها با استفاده از توابع فازی متفاوت استاندارد سازی شد. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و فرآیند تحلیل شبکه¬ای (anp) وزن لایه¬های مختلف تعیین شد. بعد از تعیین وزن، مقادیر عوامل در وزن بدست آمده ضرب گردید و با در نظر گرفتن عوامل محدودیت¬ها و اعمال آنها نقشه نهایی توان تفرجی بدست آمد. نتایج نشان داد که در منطقه مورد مطالعه یک درصد (64هکتار) به تفرج متمرکز درجه دو، چهاردرصد (4627/5 هکتار) به مناطق نامناسب متمرکز، 21 درصد (27531) به مناطق نامناسب برای تفرج و 74 درصد (96443 هکتار) به تفرج گسترده اختصاص دارد. برای روش فرایند تحلیل سیستمی (1660هکتار) از منطقه مورد مطالعه عالی، (3986 هکتار) خوب، (2690 هکتار) متوسط، (5144 هکتار) ضعیف، (23508 هکتار) خیلی ضعیف و (86502 هکتار) منطقه برای سایر کاربری¬ها انتخاب شد. برای روش فرایند تحلیل شبکه¬ای 14/6 درصد منطقه خوب، 7/5 درصد منطقه متوسط، 27/2 درصد ضعیف، 63/24 درصد خیلی ضعیف و 25/61 درصد منطقه برای تفرج انتخاب نشد. برای روش فرایند تحلیل شبکه¬ای (5/7585 هکتار) منطقه مورد مطالعه خوب، (9/7041) متوسط، (3/2804 هکتار) ضعیف، (30422 هکتار) خیلی ضعیف، (26/75646 هکتار) برای سایر کاربری¬ها انتخاب شدند.
عصمت اوستاخ بابک پیله ور
رویش درختان تحت تاثیر عوامل درونی آنها و فاکتورهای مختلف بیرونی قرار دارد. درختان به تغییرات محیطی از جمله شرایط اقلیمی واکنش نشان میدهند. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فاکتورهای اقلیمی شامل درجه حرارت (بیشینه، متوسط و کمینه)، و بارندگی بر حلقههای رویشی گونه کاج بروسیا صورت گرفته است. برای این منظور تعداد 31 اصله درخت کاج بروسیا، به روش گزینشی انتخاب و قطع شد. سپس تعداد 5 عدد دیسک از ارتفاعات مختلف ساقه (40 سانتیمتری، 130 سانتیمتری و سه دیسک بعدی به ترتیب در 3/0، 5/0 و 7/0 متری ارتفاع) هر درخت تهیه شد. پس از آماده¬سازی دیسکها، پهنای دوایر سالیانه با دقت 001/0 میلیمتر اندازهگیری و نمودار شاخص رویش برای هر ارتفاع تهیه گردید. نتایج همبستگی بین شاخص دوایر رویش و فاکتورهای اقلیمی بکار برده شده حاکی از اثر مثبت و معنیدار (به احتمال 95?)، بیشینه و متوسط دمای ماه فوریه (بهمن) و کمینه دمای ماه ژوئن (خرداد) با رویش درختان در ارتفاع a (ارتفاع کنده) و همچنین رابطه مثبت و معنی¬دار (به احتمال 95?) بیشینه دمای فوریه (بهمن ماه)، با رویش درختان در ارتفاع b (ارتفاع برابر سینه) است. و در سه ارتفاع دیگر ساقه درختان کاج بروسیا (c,d,e)، رابطه دما و رویش معنیدار نبود. و اثر مثبت و معنی¬دار بارندگی ماهانه بر رویش رویش درختان در ارتفاع a ، مربوط به ماه اکتبر (مهر) (به احتمال 95?)، در ارتفاع d ماه نوامبر (آبان) (به احتمال 95?)، و در ارتفاع e ماه ژانویه (دی) (به احتمال 99?) بود. این تحقیق معلوم ساخت که درختان در ارتفاعات مختلف و همچنین در شرایط رویشی متفاوت نسبت به فاکتورهای اقلیمی عکسالعملهای متفاوتی نشان میدهند.
رامین حسین زاده جواد سوسنی
بررسی ساختار از مهم ترین ابزارها در مدیریت پایدار جنگل است. به منظور بررسی سه ویژگی تنوع موقعیت مکانی، تنوع گونه ای و تنوع ابعاد گونه های چوبی در جنگل های سامان عرفی پرک خرم آباد، شاخص های مختلفی از جمله شاخص های مبتنی بر نزدیک ترین همسایه مورد استفاده قرار گرفتند. بدین منظور با استفاده از طرح منظم تصادفی تعداد 85 قطعه نمونه ی دایره ای شکل 12 آری در منطقه برداشت و اطلاعات جمعآوری شده مورد آنالیز قرار گرفتند. در بررسی موقعیت مکانی، میانگین شاخص های کلارک-اوانز و زاویه یکنواخت به ترتیب 935/0 و 449/0 محاسبه شد که بیانگر موقعیت مکانی تصادفی درختان در جنگل و چیدمان منظم آن ها در گروه های ساختاری می باشد. از نظر تنوع گونه ای شاخص سیمپسون با میانگین 195/0 بیانگر تنوع کم گونه های چوبی در جنگل های مورد مطالعه است. غنا و یکنواختی گونه ای به ترتیب با استفاده از شاخص های مارگالف و اسمیت-ویلسون 334/0 و 278/0 محاسبه شد، که حاکی از ضعیف بودن این جنگل ها از نظر غنا و یکنواختی گونه های چوبی است. آمیختگی گونه ها نیز بر اساس شاخص آمیختگی با میانگین 181/0، بسیار ناچیز است. در بررسی تنوع ابعاد، میانگین شاخص های چیرگی تاج پوشش و تمایز تاج پوشش به ترتیب 449/0 و 519/0 به دست آمد که نشان می دهد نیمی از درختان همسایه دارای تاج بزرگ تر و نیمی دیگر دارای تاج کوچک تر از درختان مرجع بوده و به طور کلی درختان همسایه از نظر تاج پوشش دارای اختلاف آشکاری با یکدیگر هستند. بر اساس شاخص اهمیت نسبی مشخص شد که گونه های بلوط، کیکم، زالزالک و گلابی وحشی دارای بیش ترین و گونه های شیرخشت، بادام کوهی و بید دارای کم ترین اهمیت نسبی هستند. هم چنین در این تحقیق مشخص شد که درجه یا درصد تاج پوشش این جنگل ها، برابر 98/34 است که از نظر انبوهی، تنک تلقی می شوند. بنابراین می توان استنباط کرد که جنگل های مورد مطالعه از لحاظ ساختاری وضعیت نامطلوبی دارند. از این رو لزوم برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات صحیح مدیریتی با تأکید بر حفاظت و حمایت این اکوسیستم های ارزشمند بیش از پیش احساس می گردد.
حامد نقوی شعبان شتایی
چکیده با توجه به اهمیت نقش جنگل های زاگرس در حفاظت از منابع آب و خاک کشور ایران و عدم وجود بهره برداری صنعتی در این مناطق، امروزه تاج پوشش به عنوان مهمترین مشخصه کمی در این جنگل ها بشمار می آید. با توجه به محدودیت های موجود در اندازه گیری های زمینی و از طرفی نیاز داده های ماهواره ای به اطلاعات دقیق میدانی، بنظر می رسد این دو روش مکمل یکدیگر باشند. در این تحقیق سعی شد تحقیق جامعی در زمینه مقایسه روش های مختلف برآورد سطح تاج پوشش و همچنین طبقه بندی تراکم تاج پوشش با استفاده از اطلاعات زمینی و طیفی انجام شود. در این راستا ابتدا به بررسی نتایج بدست آمده از روش های مختلف نمونه برداری زمینی در برآورد سطح تاج پوشش پرداخته شد. بمنظور شبیه سازی روش های مختلف نمونه برداری منطقه ای به وسعت یکصد هکتار از جنگل های منطقه قلعه گل شهرستان خرم آباد آماربرداری صد در صد شد. جهت مدل سازی بین داده های زمینی و طیفی نیز 166 قطعه نمونه با استفاده از یک شبکه آماربرداری به ابعاد 500×200 متر در 2500 هکتار از جنگل های منطقه پیاده شد. سپس با استفاده از تصاویر پردازش شده ماهواره quickbird اقدام به مدل سازی و برآورد سطح تاج پوشش با استفاده از داده های زمینی و طیفی بوسیله الگوریتم های پارامتریک رگرسیون خطی چند متغیره و ناپارامتریک رندم فارست، ماشین بردارپشتیبان و k-nn گردید. بمنظور طبقه بندی تراکم تاج پوشش علاوه بر الگوریتم های ناپارامتریک از روش های پیکسل-پایه و شی پایه نیز استفاده شد. مقایسه نتایج روش های نمونه برداری نشان داد که در برآورد تاج پوشش در هکتار با توجه به معیارهای صحت، دقت و abs(e%×a%×t) روش قطعه نمونه با مساحت ثابت و با توجه به معیار e%2×t روش هفت درختی دارای عملکرد بهتری بوده اند. در برآورد تعداد پایه در هکتار نیز با توجه به معیارهای دقت، e%2×t و abs(e%×a%×t) روش هفت درختی و با توجه به معیار صحت روش دومین همسایه نزدیک نتایج بهتری داشته اند. مقایسه نتایج مدل های پارامتریک و ناپارمتریک در مدل سازی سطح تاج پوشش با استفاده از اطلاعات زمینی و طیفی نشان داد که الگوریتم رندم فارست دارای کمترین میزان مجذور مربعات خطای نسبی (82/17 درصد) بوده است. همچنین نتایج آزمون های آماری نشان داد که بین نتایج بدست آمده از مدل های مختلف با میزان تاج پوشش اندازه گیری شده زمینی اختلاف معنی داری وجود ندارد. مقایسه نتایج طبقه-بندی تراکم تاج پوشش با استفاده از الگوریتم های مختلف نشان داد الگوریتم رندم فارست در طبقه بندی تراکم تاج پوشش نیز عملکرد بهتری نسبت به سایر الگوریتم ها داشته است. بررسی نتایج طبقه بندی به روش های پیکسل پایه و شی پایه نیز نشان داد که روش شی پایه با صحت کلی 80 درصد و ضریب کاپای 72/0 عملکرد مناسبتری نسبت به طبقه بندی پیکسل پایه با صحت کلی 74 درصد و ضریب کاپای 65/0 در طبقه بندی تراکم تاج پوشش داشته است. همچنین مقایسه نتایج طبقه بندی پیکسل پایه با الگوریتم های مختلف نشان داد که الگوریتم ناپارمتریک ماشین بردار عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم های پارامتریک حداقل فاصله، حداکثر تشابه و فاصله ماهالانوبیس داشته است. در نهایت می توان چنین نتیجه گیری نمود که انتخاب روش نمونه برداری در مناطق مختلف، به هدف نمونه برداری بستگی دارد، در این تحقیق با توجه اهمیت داشتن معیار دقت و صحت روش قطعه نمونه به عنوان روش برگزیده جهت برآورد سطح تاج پوشش معرفی می شود. همچنین الگوریتم رندم فارست در برآورد سطح تاج پوشش و طبقه بندی تراکم تاج پوشش نتایج بهتری نسبت بهتری نسبت به سایر الگوریتم ها داشت. با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری نمود که استفاده از طبقه بندی شی پایه می تواند باعث بهبود نتایج طبقه بندی تراکم تاج پوشش شود.
مازیار ترابی جواد سوسنی
بررسی حاضر، به منظور دستیابی به مدل مناسبی برای پراکنش تعداد در طبقات قطری توده ی خالص و دانه زاد بلوط در منطقه ی سفیدکوه و توده ی شاخه و دانه زاد همین گونه در منطقه دادآباد استان لرستان انجام پذیرفت. در این مطالعه قطر برابر سینه درختان موجود در یک توده ی سی هکتاری در دو منطقه به روش آماربرداری صد در صد اندازه گیری شد و بعد از بررسی های مقدماتی توزیع درختان در طبقات قطری برای 913 پایه بلوط ایرانی (quercus persica) در منطقه سفیدکوه و 1458پایه درخت برای همین گونه در منطقه دادآباد برازش یافت. در این پژوهش از توزیع های آماری متداول شامل توزیع وایبول دو و سه پارامتری، لگ نرمال، لگ نرمال سه پارامتری، نمایی، نمایی دو پارامتری، بتا و نرمال مورد استفاده قرار گرفت. کلیه توزیع ها و نیکویی برازش آنها با استفاده از نرم افزار آماری easy fit انجام شد. نتایج حاصل از نیکویی برازشها با استفاده از آزمون های کای اسکور (?^2) و کولموگروف اسمیرنوف(k.s) نشان داد که توزیع وایبول، بتا، نرمال و نمایی برای منطقه سفید کوه، و توزیع لگ نرمال، لگ نرمال سه پارامتری، وایبول ، نرمال و نمایی، برای منطقه دادآباد، قابلیت تبیین توزیع قطر درختان را نداشتند. از بین توزیع های دیگر، توزیع لگ نرمال و لگ نرمال سه پارامتری برای منطقه سفیدکوه و وایبول سه پارامتری، نمایی دو پارامتری و بتا برای منطقه دادآباد، قابلیت بالاتری را برای تبیین برازش ها از خود نشان دادند.
محمد نبی حسنوند کامبیز ابراری
نقشه های کاربری/ پوشش اراضی و تفکیک اراضی از اطلاعات بسیار مهم برای اعمال برنامه های مدیریتی می باشند. از طرفی جنگل های غرب کشور به عنوان یکی از مجموعه پوشش های جنگلی کشور، علاوه بر ویژگی های اکولوژیکی خاص، تأثیرات مهمی بر زندگی مردم منطقه دارد. هدف از این مطالعه تعیین کاربری/ پوشش اراضی و تراکم جنگل با استفاده از داده های ماهواره ای pleiades در منطقه کاکا رضا الشتر – لرستان می باشد. برای این منظور، ابتدا پس از اطمینان از صحت هندسی تصاویر، پردازش های لازم نظیر ایجاد شاخص های گیاهی، تجزیه مولفه اصلی و آنالیز بافت بر روی باندهای اصلی انجام شد. سپس نمونه های تعلیمی لازم با استفاده از عملیات میدانی و همچنین نقشه توپوگرافی و تصاویر ماهواره-ای، برای تعیین کاربری اراضی برداشت گردید.
امیر مدبری کامبیز ابراری واجاری
تعیین روند تغییرات ساختار جنگل های زاگرس در اثر پدیده ی زوال، با توجه به گستردگی و شدت این پدیده در دو استان ایلام و لرستان، منطقه زرآبین به مساحت 1538 هکتار واقع در استان ایلام و منطقه شوراب به مساحت 541 هکتار واقع در استان لرستان انتخاب شدند. سپس از هر منطقه 32 هکتار با توجه به اهداف پژوهش انتخاب و با استفاده از آماربرداری صددرصد متغییرهای مورد نظر برداشت شدند. آمار قبل از قطع شامل مشخصاتی از جمله نوع گونه، فاصله و آزیموت هر درخت نسبت به نقطه ای مشخص، مساحت تاج و قطر برابر سینه است. سپس در سال 1392 (بعد از قطع) درختان سالم آماربرداری و ثبت شدند (قطع توسط اداره ی منابع طبیعی شهرستان خرم آباد و ایلام انجام شد). در این پژوهش کلیه ی محاسبات توسط نرم افزارهای (crancod 1/3) و (easy fit 5/5) برمبنای مجموعه ای از شاخص های مبتنی بر نزدیک ترین همسایه صورت پذیرفت.