نام پژوهشگر: مریم اگیلاروفایی
الهام حاجی محمد ولی میرزا مریم اگیلاروفایی
بیماری سرطان برای فرد مبتلا و خانواده اش به عنوان یک بحران جدی زندگی مطرح است. نظریه های متعددی وجود دارند که به نقش مثبت مقابله موثر فرد مبتلا و خانواده اش با سرطان در کاهش اختلالات روانی جسمانی و حتی نقش موثر آن بر سیستم ایمنی بدن تاکید می کنند.پژوهش حاضر به بررسی ارتباط سبک های مقابله والدین با رفتارهای مقابله کودکان مبتلا به سرطان و اضطراب ناشی از بیماری می پردازد. این پژوهش مطالعه ای از نوع همبستگی است. جامعه نمونه این پژوهش عبارتند از: 1- کودکان 14-12 ساله مراجعه کننده به بخش های خون هفت بیمارستان دانشگاهی شهر تهران که به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند (75-2 (n= والدین (پدر و مادر) این کودکان آزمون مقابله والدین با مشکل سلامتی کودکان مک کوبین. پس از انجام یک مطالعه اکتشافی جهت گردآوری پاسخ های مقابله مذهبی کودکان و والدین فهرستی از موارد پاسخ های مقابله مذهبی به مقیاس های استاندارد مقابله افزوده شد.یافته های اصلی این پژوهش عبارتند از: 1- کودکانی که والدینشان مقابله موثری دارند، به طور مشخص و معناداری از سبک مقابله گرایشی استفاده می کنند. 2- کودکانی که والدینشان مقابله موثری دارند، اضطراب موقعیتی کمتری را تجربه می کند. 3- کودکانی که سبک مقابله گرایشی دارند به طور معناداری از اضطراب موقعیتی کمتری برخوردارند. 4- کودکانی که والدینشان در مقابله با بیماری سرطان فرزندانشان از راهکارهای مذهب بیشترین استفاده را می کنند، به طور معناداری از اضطراب کمتری برخوردارند. یافته های این پژوهش با الگوی نظری تنیدگی، سازگاری و انطباق خانواده مک کوبین و الگوی سازگاری در برابر بحران های زندگی موس و همچنین با تحولات نظری اخیر مبنی بر توسعه مفهوم مقابله به وسیله متغیرهایی مانند حمایت اجتماعی و توانایی درک معنای بحران زندگی که در قلمرو نظریه های بوم شناختی و نظریه هایی که به نقش معنویت و دین در سازگاری و انطباق خانواده تاکید می کنند، همخوانی دارد. با توجه به نتایج فوق می توان با آموزش راهکارهای مقابله موثر به کودکان بیمار و والدینشان میزان اضطراب ناشی از بیماری را در کودکان کاهش داد.