نام پژوهشگر: علیرضا نوبری هژیری
رضا رضالو علیرضا نوبری هژیری
باستان شناسی چشم انداز امروزه از مهمترین روشهای بررسی منطقه ای است و می توان آنرا یکی از کاملترین آنها دانست. به نظر می رسد که سیستمهای استقرار در تپه گزنک آگاهانه و با اهداف قبلی صورت گرفته است. این تپه در محل التقای دو شاخه از رودخانه سه رود واقع شده است. همین حالت دلتایی محل باعث حاصلخیزی زمینهای کشاورزی اطراف تپه شده است. این تپه در دشت زرند در کنار راه ابریشم واقع شده است و همین اهمیت ارتباطی محل سبب تداوم استقرار از دوران مفرغ تا دوران اوایل هخامنشی را شده است. وسعت استقرار در دوران مفرغ چیزی بیش از 20 هکتار می باشد. در دوران مفرغ چهار نوع سفال 1-سفال قرمز آلویی 2-سفال نخودی 3-سفال نارنجی 4-سفال خاکستری را می توان تشخیص داد. با توجه به بررسی های صورت گرفته در منطقه ساوه این فرهنگ در تپه های 1-گل محمد چابهار 2-قیمجه چمرام3-کله دشت 4-امام زاده عبدالله اوجان وجود دارد. به نظر می رسد که در دوران مفرغ در فلات مرکزی فرهنگ یک دست و واحدی وجود داشته باشد. به نظر می رسد که تپه گزنک می تواند خلا گاهنکاری که از پایان سیلک 2800iv پ.م تا شروع استقرار در تپه سگزآباد 200 پ.م وجود دارد را بپوشاند. شروع استقرار در تپه گزنگ می بایست اواخر نیمه اول هزاره سوم پیش از میلاد باشد. با توجه به مقایسه های لبه عمل آمده با فرهنگهای غرب، شمال غرب، جنوب غرب و شمال شرق مشابهت های زیادی را می توان میان سفالها و نقوش این مناطق در این دوره با تپه گزنک یافت. به نظر می رسد که در دوران آهن i و ii در این محل گورستانی وجود داشته باشد. در دوران آهن iii در این تپه قلعه ای با تالار ستوندار که پایه های آن از سنگهای تراش خورده ساخته شده بود وجود داشته که بر گرد آن بقایای حصاری میتوان تشخیص داد. وسعت استقرار در دوران آهن iii و اوایل هخامنشی در این منطقه به بیش از 100 هکتار می رسد. با توجه به شواهد موجود فرهنگ مفرغ تا دوران آهن iiii در این تپه ادامه داشته است.