نام پژوهشگر: حسن رستگارپور
جواد خزایی حسن رستگارپور
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تجسم فضایی و سبک های شناختی (ناوابسته به زمینه و وابسته به زمینه) و پیشرفت تحصیلی است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستانهای دولتی منطقه 15 شهر تهران تشکیل می دهد. از این جامعه تعداد 300 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس آزمون تجسم فضایی دانشگاه مینه سوتا فرم (aa) و آزمون گروهی شکلهای نهفته (geft) به آنها ارائه و داده جمع آوری شد. برای پیشرفت تحصیلی نیز نمرات کل دروس ترم اول دانش آموزان انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها براساس اهداف پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t استفاده شد. براساس سوالهای پژوهش نتایج زیر بدست آمد: 1- رابطه توانایی فضایی با سبک شناختی وابسته به زمینه چگونه است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کمتر از 5 0/0 است (05/0p< ، 343/ 0r=- ) و مقدار ضریب همبستگی منفی می باشد نتیجه می گیریم بین توانایی فضایی با سبک شناختی وابسته به زمینه رابطه منفی و معنادرای وجود دارد. 2- رابطه توانایی فضایی با سبک شناختی ناوابسته به زمینه چگونه است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کمتر از 5 0/0 است (05/0p< ، 492/ 0r= ) و مقدار ضریب همبستگی مثبت می باشد نتیجه می گیریم بین توانایی فضایی با سبک شناختی ناوابسته از زمینه رابطه مثبت و معنادرای وجود دارد. 3- رابطه توانایی فضایی با پیشرفت تحصیلی چگونه است. از آنجا که سطح معناداری آزمون کمتر از 5 0/0 است (05/0p< ، 278/ 0r= ) و مقدار ضریب همبستگی مثبت می باشد نتیجه می گیریم بین توانایی فضایی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادرای وجود دارد. 4- آیا بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک شناختی (ناوابسته به زمینه و وابسته به زمینه) تفاوت معناداری وجود دارد. بین دو گروه تفاوت معناداری در سطح 95/0 وجود دارد. با مقاسیه مقدار میانگین های دو گروه(ناوابسته به زمینه 72/13، وابسته به زمینه 41/12) نتیجه می گیریم: میانگین دانش آموزان ناوابسته به زمینه بیشتر از دانش آموزان وابسته به زمینه بوده است. 5- رابطه توانایی فضایی با سن دانش آموزان چگونه است. از آنجا که سطح معناداری آزمون بیشتر از 5 0/0 است (05/0p? ، 067/ 0r=- ) نتیجه می گیریم بین توانایی فضایی با سن رابطه معنادرای وجود ندارد. 6- رابطه سبک شناختی با سن دانش آموزان چگونه است. از آنجا که سطح معناداری آزمون بیشتر از 5 0/0 است (05/0p? ، 067/ 0r=- ) نتیجه می گیریم بین سبک شناختی با سن رابطه معنادرای وجود ندارد.
ریوفه زراعتی حسن رستگارپور
پژوهش حاضر تأثیر روش نمایش را بر یادگیری و یادداری زبان انگلیسی کودکان دختر 7 تا 11 سال مورد بررسی قرار داده است. به عنوان روش پژوهش، از یک طرح آزمایشی پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل استفاده کردیم. بدین منظور، از میان جامعه ی زبان آموزان دختر موسسات غیر رسمی شهر ساری، در سنین 7 تا 11 سال، 50 نفر (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل) که جنسیت و شرایط اجتماعی-اقتصادی آنان یکسان بود انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر این روش آموزشی بر روی یاگیری و یادداری نوشتاری، شنیداری و گفتاری کودکان بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، آزمون محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی بود. داده های به دست آمده، به واسطه ی آمار توصیفی و استنباطی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در روش های آماری توصیفی با استفاده از نمودارها، جداول و میانگین ها و در روش های آماری استنباطی با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس و تی مستقل پژوهش را اداره کردیم. بین میانگین نمره ی یادگیر ی و یادداری زبان انگلیسی گروه آزمایش، قبل ازاجرای روش نمایش تفاوت معناداری وجود نداشت. اما پس از اجرا، میانگین گروه آزمایش به نحو قابل ملاحظه ای افزایش یافت و در یادگیری به 20/30 و در یادداری به 56/29 رسید. این افزایش، در بررسی فرضیه های فرعی یا به عبارتی در بررسی مولفه ها به صورت جداگانه نیز مشهود بود. بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که روش نمایش در بهبود یادگیری و یادداری زبان انگلیسی موثر می باشد.
سید کیوان احمدپناه پوراندخت فاضلیان
تکنولوژی آموزشی ایده و نگرشی است که ابزار و روشهایی را در اختیار دست اندرکاران آموزش و پرورش قرار می دهد تا از آخرین دستاوردهای علمی- تکنولوژیکی در فرایند آموزش و یادگیری استفاده کنند. تکنولوژی آموزشی پل ارتباطی و مهمترین عاملی است که آموزش و پرورش رسمی و غیر رسمی را با دنیای مدرن ارتباط می دهد.پژوهشگر می خواهد دیدی کلی و همه جانبه را نسبت به این شاخه از دانش فراهم آورد و نظراتو مفاهیم موجود راگردآوری کند همچنین دیدی درست و واقع بینانه و بی غرضانه از وضعیت کنونی تکنولوژی آموزشی در کشور را ارایه دهد پژوهشگر در این پژوهش به بررسی سیر (تاریخی) تحول رشته تکنولوژی آموزشی در جهان و ایران با تاکید بر دو بخش قبل از انقلاب اسلامی ایران و بعد از آن می پردازد.این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی است. در این پژوهش علاوه بر استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای، از روش تحلیل محتوی و مصاحبه نیز استفاده شده است به گونه ای که 8 نفر از اساتید برتر رشته، 12 سوال کلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. از جمله مهمترین نتایج پژوهش این است که در آینده این رشته در ایران خیلی گسترده تر می شود و کاربرد بیشتری می یابد، در ایران چندان به این رشته توجه نشده است و نکات ضعف زیادی دارد، آموزش عالی در گسترش این رشته نقشی نداشته است. پژوهشگر ضمن پاسخگویی به سوالات اصلی پژوهش، با تجزیه و تحلیل و بررسی نکات منفی و مثبت، راهکارهای عملی مناسبی جهت به کار گیری رشته تکنولوژی آموزشی در ایران ارائه داده است.
محبوبه گرایلی مقدم حسن رستگارپور
چکیده هدف پژ وهش حاضر بررسی رابطه تفکر انتقادی با سواد اطلاعاتی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی می باشد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ارشد دانشگاه خوارزمی است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد و با توجه به جدول مورگان تعداد 217 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم b و پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی استفاده شد و داده های بدست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تی تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. و در نهایت نتایج زیر بدست آمد: 1-بین تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی رابطه وجود ندارد.2- بین خرده مهارت تحلیل با سواد اطلاعاتی رابطه وجود ندارد.3-بین خرده مهارت استنباط با سواد اطلاعاتی رابطه وجود ندارد. 4- بین خرده مهارت ارزشیابی با سواد اطلاعاتی رابطه وجود ندارد. با توجه به نتایج پژوهش بایست برنامه های لازم در جهت بهبود تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی صورت گیرد. واژگان کلیدی: تفکر، تفکر انتقادی، سواد اطلاعاتی
سکینه کاشی سرخی پوراندخت فاضلیان
با گسترش فناوری در عرصه های مختلف زندگی بشر دانش مورد نیاز جهت استفاده از این فناوری روزبه روز محسوس تر می شود. مدارس به عنوان یکی از نهادهای آموزشی جامعه علاوه بر آموزش دانش مورد نیاز، خود نیز متاثر از پیشرفت های تکنولوژیک می باشند. مدارس هوشمند نوعی از مدارس هستند که در کنار سایر مدارس عادی با استفاده از فناوری اطلاعات در آموزش و ارزشیابی سعی در توسعه ی شیوه های یاددهی-یادگیری دارند. پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر کارایی این مدارس و راهکار هایی جهت ارتقای آنها پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش مدارس هوشمند شهر کرج می باشد. که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای تعداد 4 مدرسه راهنمایی از هر4 ناحیه آموزشی به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. ابزار گردآوری داه ها در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته ای بودند که در 4 بعد( وضعیت دانش آموزان، وضعیت معلمان، امکانات، محیط یاددهی یادگیری) و 35 سوال به تفکیک برای معلم ودانش آموز طراحی شدند روایی آن بنا بر نظر اساتید و صاحبنظران مناسب برآورد شد. و پایای آن با استفاده از آلفای کرانباخ معادل 87/0 و در سطح مطلوبی برآورد گردید. داده های گرد آوری شده با استفاده از شیو های آمار توصیفی همچون میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی همچون t تک نمونه ایی و t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که در میان ابعاد بکار برده شده بعد امکانات مدارس هم از دیدگاه معلمان و هم از دیدگاه دانش آموزان در سطح پایینی ارزیابی شده بود و سایر ابعاد در سطح متوسط ارزیابی شده است. در پایان برای هر بعد از سطوح ارزیابی راهکارهایی جهت ارتقاء ارائه شده است.
رقیه پژمان پراندخت فاضلیان
هدف کلی در این پژوهش بررسی اثر ویژگیهای پیام های بازرگانی تلویزیون در انتخاب مواد غذایی دانش آموزان ابتدایی مدارس شهرکرج در سال 1390 می باشد. این پژوهش در جستجوی عوامل موثر برتاثیر پیامهای بازرگانی مواد غذایی برروی مخاطبان آن است . درپژوهش حاضراز روش میدانی، روش اسنادی وکتابخانه ای استفاده شده است. جامعه مورد نظر تمامی والدین دانش آموزان ابتدایی مدارس شهر کرج می باشدکه بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 320 نفر از والدین دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 38 سوالی است،که پایایی آن براساس آلفای کرونباخ91/.بدست آمد. برای تحلیل داده ها ازآزمون t تک نمونه ایی و t برای دو گروه مستقل استفاده شد. و نتایج زیر بدست آمد: از نظر والدین پیامهای بازرگانی بیشترین تاثیررا برشکل گیری رفتار های نامطلوب درکودکان دارندوازطرفی دیگرکمترین پاسخگویی را به نیازدانش آموزان دارند. سایرابعاد نیز توانسته اند مقدار قابل توجهی تاثیر برانتخاب مواد غذایی ازسوی دانش آموزان داشته باشند. بین جنسیت با میزان تاثیر آنها از پیامها تفاوت معناداری وجود ندارد. درنتیجه درطراحی پیام های بازرگانی بایددقت لازم را داشت تا تاثیر گذاری مثبت را داشته باشند.
محسن بیات حسن رستگارپور
در این پژوهش در مسیر کشف تاثیرات دو الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر فراالگو وای دی دی آی ای بر روی یادگیری معنی دار وانگیزش درونی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان رشته ی علوم انسانی-درس جامعه شناسی قدم بر داشتیم.هدف کشف تاثیرات دو الگو بر متغیرات ذکر شده بود.روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون استفاده شد.جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان سال دوم دبیرستان-درس جامعه شناسی شهرستان نی ریز بودند.نمونه ی آماری شامل دو مدرسه ی شهید بهشتی و امام خمینی وشهید رجایی بود.از میان این گروه ها دو گروه به عنوان گروه های آزمایشی 1و2 ویک گروه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. یافته های نشان داد که تفاوت معناداری میان دو گروه 1و2 با گروه گواه از نظر تاثیر بر یادگیری معنی دار وجود دارد.بدین معنی که هر یک از الگوهای طراحی آموزشی 1 و2 تاثیر معناداری بر یادگیری معنی دار دارند.اما با توجه به یافته ها تفاوت معناداری بین گروه آزمایشی 2(الگوی طراحی ای دی دی آی ای)وگروه گواه از نظر تاثیر بر انگیزش درونی یافت نشد.بالعکس یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایشی 1(فرامدل)وگروه گواه از نظر تاثیر بر انگیزش درونی وجود دارد.پس می توان نتیجه گرفت که دو الگوی طراحی آموزشی فرامدل وعمومی بر یادگیری معنی دار تاثیر مثبت داشته اند.ولی فقط الگوی فرامدل بر انگیزش درونی تاثیر مثبت داشته است.
نجمه عبادی حسن رستگارپور
هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان استفاده و کیفیت تولید نرم افزارهای آموزشی از دیدگاه مدیران ، معلمان و ارائه راهکار است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه شهرستان محلات هستند به تعداد 3303 نفر، که در سال تحصیلی 91-90 درکلیه مدارس اعم از دولتی، غیر انتفاعی، نمونه دولتی و شاهد مشغول به تدریس بوده اند. تعداد 263 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از تمامی مدارس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه به شیوه ی محقق ساخته با 30 سوال به ارزیابی میزان استفاده و کیفیت تولید نرم افزارهای آموزشی پرداخته شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار استنباطی از جمله خی دو انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل داد ها نشان می دهد که قوانین و مقررات آموزشی ، عدم برخورداری معلمان از مهارت های رایانه ای، کمبود امکانات و عدم دسترسی به رایانه، کم آگاهی مدیران مدارس از مفهوم استفاده از نرم افزارهای آموزشی، حجم زیاد مطالبی که باید تدریس شوند و در نتیجه روبرو شدن با کمبود وقت و تراکم دانش آموزان ، مانع استفاده از نرم افزارهای آموزشی می شود .دیگر نتایج مبین آن است که نرم افزارهای آموزشی تا حد زیادی موجب تعامل بین دانش آموزان ، مشارکت فعال دانش آموزان در فرایند تدریس و خودآگاهی دانش آموزان به استعدادها و توانایی هایشان، می تواند موجب یادگیری پایدار در دانش آموزان و بالا بردن سطح مهارت های فکری در دانش آموزان شود. نرم افزارهای آموزشی می تواند موجب افزایش رقابت در بین دانش آموزان و برانگیختن کنجکاوی دانش آموزان در فرایند تدریس و خلاقیت دانش آموزان شود . ، ، آموزش به کمک رایانه، پیشرفت تحصیلی .
ملیحه نظری حسن رستگارپور
این پژوهش به منظور آزمایش تأثیر نمایش خلّاق بر یادگیری زبان انگلیسی انجام گرفت. روش پژوهش، آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش، همه ی زبان آموزان دختر 10-8 سال که در سطح مقدماتی ثبت نام کرده بودند، را شامل می شد و از این میان، 20 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از جایگزینی تصادفی، در دو گروه 10 نفره ی آزمایش و کنترل قرار داده شدند. آموزش حروف انگلیسی با استفاده از روش نمایش خلّاق، در طول 10 جلسه ی 5/1 ساعته و طی دو بار در هفته، به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دید. ابزار پژوهش، پرسشنامه پیشرفت زبان انگلیسی بود که هر دو گروه پس از گذراندن 10 جلسه، در یک نوبت پس آزمون آن را آزمون دادند. تحلیل داده ها با آزمون آماری تی مستقل انجام، و به صورت تحلیلی و استنباطی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش زبان انگلیسی به شیوه ی نمایش خلّاق در مهارت های گوش دادن، خواندن و نوشتن تأثیر معناداری نداشت. با این وجود، یادگیری مهارت صحبت کردن را به طور معناداری افزایش داده است (05/0?p).
بهزاد رسول زاده حسن رستگارپور
چکیده این پژوهش به منظور شناسایی نقش نظام آموزش از دور در ایجادسرمایه ی اجتماعی وارائه الگوی مناسب جهت ارتقاء آن در آموزش عالی کشورانجام گرفت. روش پژوهش ازنظر راهبرد اصلی: کمی، ازنظر هدف: کاربردی، از نظر راهکار اجرایی: میدانی و کتابخانه ای واز نظر تکنیک تحلیلی: توصیفی – همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه پیام نور کشور در سال تحصیلی 1390-1391تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای با توزیع نسبتی است. به همین منظور از بین استان های برخوردار، استان تهران و فارس، از بین استان های نیمه برخوردار استان گیلان و ایلام و از بین استان های غیر برخوردار، استان اردبیل انتخاب و از بین استان های انتخابی، نیز دانشگاه مرکز استان و به طور تصادفی یک مرکز یا واحد غیر از مرکز استان انتخاب شد. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 5%= ? ، از بین اعضای هیئت علمی 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که 249 پرسشنامه قابل تحلیل بود و از بین دانشجویان قریب به 770 نفر انتخاب گردید که 742 پرسشنامه قابل بررسی بود. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه ی اول برای سنجش مولفه های نظام آموزش از دور و پرسشنامه ی دوم برای اندازه گیری سرمایه ی اجتماعی تدوین گردید. گویه های پرسشنامه سرمایه ی اجتماعی با استفاده از نظریه های ناهاپیت و گوشال(1998) و گویه های پرسشنامه مولفه های نظام آموزش از دور از بررسی متون و نظریه های ارائه شده استخراج گردید.روایی محتوایی پرسشنامه ها را صاحب نظران تایید کردند و تحلیل عاملی نشان داد روایی سازه عامل های استخراج شده در هر دو پرسشنامه مطلوب می باشد. پایایی پرسشنامه ی مربوط به مولفه های نظام آموزش از دور با استفاده از آلفای کرونباخ در بین دانشجویان و اعضای هیات علمی به ترتیب 85/0 و 87/0 و برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی به ترتیب 86/0 و 91/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده علاوه بر آماره های توصیفی،از آماره های استنباطی آزمون تفاوت میانگین ها، تحلیل واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل مسیر و معادله ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد سرمایه ی اجتماعی دانشجویان و اعضای هیأت علمی نظام آموزش از دور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و عملکرد نظام آموزش از دور در ابعاد فضای تعاملی- ارتباطی، کارکرد فناوری اطلاعاتی، مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت فنی و پشتیبانی ضعیف می باشد وفضای تعاملی،ارتباطی در شکل گیری سرمایه اجتماعی نظام آموزش ازدوردربین هردوگروه از توان تبیینی بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها دارد.
فاطمه امیری حسن رستگارپور
the purpose of this study was the relationship between problem – solvi ability with fdi cognitive style of students.the research method was correlation method. for data analysis pearson test was used. statistical society in this research was all the students of alligoodarz city in 1391-92 year.to sampling of statiscal population was used sampling multi-stage random the size of sample selected 208. the instrument for gathering data was standard problem-solving question naire (hpnr,& peterson, 1982), and witkins (1971) geft test. for data analysis software spss 18 was used. the findings show that: there was no significant diffrence between problem – solving ability with fdi cognitive style. there was no significant diffrence between confidence in problem-solving with fdi cognitive style. there was no significant diffrence between trends – avoiding in problem-solving with fdi cognitive style. there was no significant difference between personal control in problem-solving with fdi cognitive style. key words: problem – solving ability , cognitive styles, field dependent –
صابر عظیمی پوراندخت فاضلیان
نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای دانش آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش های صورت گرفته، نشان داده اند که عوامل فیزیکی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش آموزان، دخیل هستند. در تحقیق حاضر تمرکز اصلی ما روی بعد فیزیکی مدارس می باشد، که براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، بایستی مطابق استانداردهای آموزش و پرورش باشد. در پژوهش حاضر قصد داریم تا دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه یابی بوده و از یک پرسشنامه ی محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می باشد که به شکل خوشه ای، نمونه ا ی صد نفری از آن ها انتخاب شده است؛ سپس برای تحلیل آماری از میانگین و روش t تک نمونه ای استفاده گردید. نتایج بیان گر آن بودند که از نظر معلمان استانداردهای مربوط به رنگ، امکانات آموزشی و بهداشت مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش آموزان داشته اند و برعکس استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی مدارس باعث کاهش شادابی آن ها در مدرسه می گردد.
سمانه نظری پوراندخت فاضلیان
از آنجا که هر آموزشی بدون ارزیابی کاری ناتمام تلقی می شود پژوهشگر این پژوهش با توجه به این مطلب ارزیابی اثربخشی نرم افزار های آموزشی شرکت ملی صنایع پتروشیمی از دیدگاه مهندسین کاربر و سرپرستانشان را مورد توجه قرار داده است. پژوهش از نوع توصیفی زمینه یابی است. اطلاعات از طریق پرسش نامه پژوهشگر ساخته ای که پایایی و روایییش محاسبه شده است به دست آمده است. پرسش نامه ها برای دو گروه طراحی شده اند گروه اول مهندسین کاربر بودنند که به صورت مستقیم و الزاما از نرم افزارها استفاده نموده اند. گروه دوم سرپرستان هستند که استفاده از نرم افزارها برایشان الزامی نبوده است. پرسش نامه ها به هشت شرکت از بین بیست و پنج شرکت که به تصادف انتخاب شده اند ارسال شد. بعد از پیگیری 101 پرسش نامه از طرف مهندسین و 59 پرسش نامه از طرف سرپرستان جمع آوری شد. آمارهای به کار رفته در این پژوهش از هر دو نوع توصیفی میانگین (انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین ) و استنباطی (تی تک متغیری) بودند. بر طبق تجزیه تحلیل های آماری نتایج زیر به دست آمد: از نظر اطلاع رسانی، امکانات، و شیوه های ارزیابی هر دو گروه آماری آنها را مناسب تشخیص داده اند. محتوی نرم افزارها از نظر هر دو گروه نامناسب است. از نظر ترغیب به آموزش مجازی مهندسین آن را مناسب و سرپرستان دانسته اند.
حشمت اله نظری حسن رستگارپور
از آنجا که بیشتر یادگیری های آموزشگاهیی و یادگیری های صورت گرفته در مراکز آموزشی ماهیت کلامی دارند و نظریه های مطرح شده در باب پردازش و اندوزش اطلاعات در عمل کم تر به کار گرفته می شوند و هم چنین راهبردهای شناختی یادگیری متناسب با محتوای دوره به کار برده نمی شوند یادگیری صورت گرفته در این مراکز به آن شیوه ای که باید صورت نمی گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تاکتیک تصویر سازی ذهنی بر یادگیری درس شیمی و هم چنین بررسی رابطه ی این تاکتیک با توانایی فضایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از یک بعد آزمایشی و از بعد دیگر همبستگی بود. جامعه آماری در این پژهش دانش آموزان پسر سال اول متوسطه منطقه ی آموزشی چهار شهر کرج در سال تحصیلی 89-1388 بودند که 36 نفر از انها انتخاب شدند . روش نمونه گیری در این پژوهش روش چند مرحله ای بود. در بررسی حاضر تاثر تاکتیک تصویرسازی ذهنی با استفاده از یک نرم افزار محقق ساخته طراحی شده است بر یادگیری درس شیمی مورد بررسی قرار گرفت و هم چنین رابطه ی این تاکتیک با توانایی فضایی و خرده عامل های این توانایی (ادارک فضایی ، چرخش ذهنی، و دیداری سازی فضایی) بررسی شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش ، نرم افزار محقق ساخته و آزمون توانایی فضایی بودند. روش ارایه ی آموزش به این صورت بود که بخشی از محتوای کتاب شیمی سال اول متوسطه انتخاب شد و این محتوا برای گروه آزمایش در قالب یک نرم افزار طراحی شد. اما برای گروه کنترل از این نرم افزار استفاده نشد و برای حذف تاثیر رسانه در گروه آمایش در گروه کنترل از یک ارایه پوورپوینت استفاده شد این شیوه ی آموزش به مدت شش جلسه برای جفت گروه ها ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (معیارهای تمرکز از قبیل میانگین و معیارهای پراکندگی همانند انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس یک راهه) استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که استفاده از تاکتیک تصویرسازی ذهنی در درس شیمی، یادگیری این درس را بهبود می بخشد. به این ترتیب یادگیرندگانی که در یادگیری درس شیمی از تاکتیک تصویرسازی ذهنی استفاده کرده بودند در خرده عامل های ادراک فضایی و دیداری سازی فضایی نسبت به یادگیرندگانی که از این تاکتیک استفاده نکرده بودند به نحو بهتری عمل کردند.
فرزانه شاه بیگی حسن رستگارپور
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر بکارگیری الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر میزان یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی بیماری های دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال تحصیلی 88-89 انجام گرفت. روش تحقیق حاضر روش آزمایشی بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویانی بودند که در نیمسال دوم واحد اپیدمیولوژی بیماری های غیر واگیر را در آن دانشگاه اخذ کرده اند. کل جامعه مورد نظر 95 نفر بودند که به روش سرشماری انخاب و به طور تصادفی به سه کلاس 30 نفره برای انجام سه روش متفاوت آموزشی تقسیم گردید. متعیر مستقل در این تحقیق آموزش با استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای و متغیر وابسته نیز یادگیری و یادداری بود. آزمون مورداستفاده در این تحقیق آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود که با پایایی 8/0 مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری آزمون توسط 4 نفر از متخصصان پزشکی پیشگیری اجتماعی و اساتید محترم راهنما و مشاور و تعدادی از اساتید دانشگاه علوم تربیتی مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا روایی آزمون تایید شد. قبل و بعد از آموزش آزمونی جهت تعیین سطح اطلاعات اولیه و میزان یادگیری دانشجویان انجام شد و بعد از گذشت 28 روز آزمون دیگری جهت سنجش میزان یادداری آنها به عمل آمد. در پایان نمرات حاصل از آزمون های یادگیری و یادداری برای هر دو گروه آزمایشی و گروه کنترل با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمان t برای گروه های مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر بدست آمد میزان یادگیری و یادداری دانشجویانی بود که با شیوه رایج آموزش دیده بودند. در هر سه روش میزان پایداری یادگیری با گذشت زمان تنزیل می یابد ولی این میزان تنزل در آموزش از طریق دو الگوی آزمایشی کمتر از آموزش به شیوه رایج است. بین میزان یادگیری و یادداری به روش دو الگوی آزمایشی نیز تفاوت معنی داری ملاحظه نشد.
سیروس صداقت پوراندخت فاضلیان
این مقاله گزارشی است از اجرای یادگیری ترکیبی مبتنی بر سناریو دردانشکدهروانشناسیوعلومتربیتیدانشگاهخوارزمیتهران. در ابتدا نویسنده یادگیری ترکیبی را تعریف کرده و ملزومات آن را بر می شمارد.سپس وی ارزش و اهمیت یادگیری ترکیبی در آموزش عالی را شرح می دهد. در بخش بعدی مقاله نحوه و مراحل انجام کار شرح داده می شود. درابتدا پژوهشگر با استفاده از کمک اعضای هیئت علمی گروه (تکنولوژی آموزشی) پس از تشریح اهداف و مورد توجه قرار دادن فراگیران پژوهشگر در این مرحله به مشورت با اساتید راهنما و مشاور پرداخته و با توجه به همه جوانب امر در جلسه ای به همراه مدیریت محترم گروه تکنولوژی آموزشی موضوع را با توجه به اهمیت طراحی آموزشی و رویکردهای نوین در ان ، واهمیت اجرای یادگیری ترکیبی مبتنی بر سناریو بر دانشجویان گروه تکنولوژی آموزشی یا رشته های نزدیک به آن انتخاب کرد. آموزش مورد نظر دوره طراحی آموزشی در یادگیری الکترونیکی بود که توسط خود پژوهشگر با نظارت و راهنمایی استاد راهنما و مشورت استاد مشاور اجرا شد. محتوا و فعالیتهای یادگیری دوره به تناسب یک دوره چهره به چهره سنتی برای برگزاری در هشت جلسه گردید. روش پژوهش در این پژوهش کیفی مبتنی بر مطالعه موردی، ابزار گردآوری داده ها مشاهدات پژوهشگر، ارزشیابی اصیل و کارهای عملی فراگیران و مصاحبه با فراگیران بوده است.در بخش بعد نگارنده یافته های پژوهش را بیان نموده است. در پایان پژوهشگر به این نتیجه رسید که اجرای این یادگیری در دانشگاه های ایران ممکن است و در صورتی که به نکاتی مانند نگرش فراگیران و انگیزه آنان از شرکت در اموزش توجه گردد می تواند سبب یادگیری اصیل و عمیق در فراگیران گردد.
مینا احمدحسینی حسن رستگارپور
چکیده این پژوهش با عنوان رابطه ی استفاده از اینترنت با نگرش های فرهنگی، اخلاقی و مذهبی اسلامی است. روش پژوهش توصیفی، همبستگی، از نوع پیمایشی کاربردی است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان تمامی مقاطع دانشگاه خوارزمی تهران واحد پردیس کرج تشکیل می دهند. به منظور انجام پژوهش حاضر 496 نفر از دانشجویان این دانشگاه، به عنوان گروه نمونه ی آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی نسبتی است بدین ترتیب که از بین دانشجویان دختر تعداد 336 نفر و از بین دانشجویان پسر 160 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و البته نسبت ورودی های مختلف و دانشکده ها نیز در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه-گیری این پژوهش پرسشنامه ای چند بخشی است که شامل بخش های نگرش فرهنگی، نگرش اخلاقی و نگرش مذهبی اسلامی به طور جداگانه می باشد. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ها بین نمونه ی ذکر شده توزیع و پس از جمع آوری با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکراهه و آزمونt تحلیل شد. ضریب پایایی به دست آمده از اجرای آلفای کرانباخ (79/0) نشان می دهد که ابزار مورد استفاده از پایایی بالایی برخوردار است. نتایج این پژوهش نشان داد بین میزان استفاده از اینترنت و نگرش فرهنگی دانشجویان رابطه ی معنادار و معکوس وجود دارد. متغیر نگرش اخلاقی نیز با میزان استفاده از اینترنت رابطه ی منفی و معنادار دارد، همچنین بر اساس دیگر نتایج این پژوهش نگرش های مذهبی اسلامی با میزان استفاده از اینترنت رابطه ی معناداری ندارد. کلید واژه: اینترنت، نگرش های فرهنگی، نگرش های اخلاقی، نگرش های مذهبی اسلامی.
وحید منصوری زهره خوش نشین
به کارگیری گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرایند آموزش، همزمان با تحول در رویکرد های آموزشی در جهان، زمینه ی شکل گیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. تحقق تاسیس سازماندهی شده این مدارس از جمله نیازمندی های کلیدی جوامع دانش محور می باشند و رویکردهای توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال می نمایند. به منظور بررسی آمادگی مدارس عادی در راستای پذیرا شدن فناوری در قالب مدارس هوشمند نیازمند تحقیقات سازماندهی شده هستیم. بررسی آمادگی مدارس شهر کرج در راستای هوشمند سازی ضروریست که با امعان نظر بیشتر و برنامه ریزی دقیق مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به بررسی دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهر کرج در سال تحصیلی 93-1392 پرداختیم و راهکارهایی جهت اجرای موثر طرح هوشمندسازی مدارس ارئه گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی(زمینه یابی) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر کرج تشکیل می دهند. در این پژوهش، از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و نواحی 1 و 4 به صورت تصادفی انتخاب شدند، سپس از این دو ناحیه 300 نفر از معلمان و 20 نفر از مدیران به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سوالات پرسشنامه در چارچوب مولفه های نگرش، دانش، مهارت معلمان، فرهنگ مدارس و زیرساخت و تجهیزات مدارس مدارس تنظیم شده است که روایی آن توسط جمعی از اساتید تکنولوژی آموزشی و علوم تربیتی تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول (87/0) برآورد گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نگرش معلمان و فرهنگ مدارس نسبت به بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح مطلوب قرار دارد. دانش و مهارت معلمان در استفاده از فناوری های نوین در آموزش در حد متوسط بوده است، اما آمادگی و زیرساخت و تجهیزات لازم برای هوشمندسازی مدارس در حد پایین است.
حجت دهقانزاده حسن رستگارپور
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر الگوهای طراحی آموزشی چهارمولفه ای و گانیه به صورت چندرسانه ای دریادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور از روش تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر سال دوم راهنمایی شهرکرج بودند که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در سه گروه(یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرارداده شدند. درگروه کنترل درس علوم تجربی به شیوه سنتی و در گروه های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی درقالب نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی چهارمولفه ای و نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی گانیه، به دانش آموزان ارائه شد. برای هر سه گروه پیش آزمون، پس آزمون اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون محقق ساخته بودکه روایی آن از طریق چهار تن از معلمان درس مورد نظر و پایایی آن از طریق دونیمه کردن 84/0 بدست آمد. در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد نمرات استفاده شده و در بخش آماری برای بررسی فرضیه ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش، تفاوت در سطح 95% معنادار می باشد. بدین صورت که متغیر وابسته یعنی یادگیری دانش آموزانی که از طریق نرم افزار چندرسانه ای مبتنی برالگوی طراحی آموزشی گانیه، بهتر از دانش آموزانی که با روش سنتی آموزش دیده بودند، بود و نیز یادگیری دانش آموزانی که با نرم افزار چندرسانه ای مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی چهارمولفه ای یاد گرفته بودند بهتر از گروهی که با نرم افزار چندرسانه ای مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی گانیه بود.
راضیه محققیان یعقوبی حسن رستگارپور
چکیده این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی فضایی در بین دانش¬آموزان انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش¬آموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان شهریار و نمونه آن 300 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه¬گیری خوشه¬ای چند¬ مرحله¬ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها شامل یک پرسشنامه محقق¬ساخته (جهت گردآوری اطلاعات پیرامون میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای) و آزمون تونایی فضایی نیوتن و بریستول با پایایی 85/0 بود. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته¬ها نشان داد که: 1- بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی فضایی رابطه معنادار وجود دارد (59/0 =rو 000/0=p). 2- بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی ادراک فضایی رابطه معنادار وجود دارد (60/0 =rو 000/0=p). 3- بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی چرخش ذهنی رابطه معنادار وجود دارد (48/0 =rو 000/0=p). 4- بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی تصویرسازی فضایی رابطه معنادار وجود دارد (48/0 =rو 000/0=p). همانطور که یافته¬ها نشان می-دهد بین میزان استفاده از بازی¬های رایانه¬ای و توانایی فضایی در دانش¬آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. در تبیین نتایج به¬دست آمده می¬توان گفت که از بعد شناختی تحقیقات نشان می¬دهد تمرین مهارت¬های فضایی و تکالیف دیداری عامل مهمی در رشد این توانایی¬ها هستند و چون در انجام بازی¬های رایانه¬ای، یادگیری شیوه بازی مستلزم وجود توانایی¬های شناختی ویژه¬ای در فرد است، همین عامل باعث می¬شود که بازیکن مهارت¬های فضایی خود را که جزء اساسی مهارت¬های شناختی است به¬کار گیرد و این امر موجب تقویت توانایی¬های فضایی در بازیکن می¬شود. واژه¬های کلیدی: بازی، بازی¬های رایانه¬ای، توانایی فضایی
آسیه گلشن آبادی حسن رستگارپور
هدف اصلی این پژوهش بررسی کارآمدی مدارس هوشمند در تقویت توانمندی کاوشگری دانش آموزان از منظر معلمان و مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر در سال تحصیل93-92 است. با توجه به همین هدف سعی شده است تا ضمن شناسایی مولفه های موثر در مدارس هوشمند میزان تاثیرگذاری آنها در تقویت روحیه کاوشگری دانش آموزان ارزیابی شود. بر این اساس 5 سوال اصلی تحقیق تدوین گردیده است که بیان کننده عوامل دخیل در پرورش روحیه تحقیق و کاوشگری دانش آموزان دختر و پسر این نوع مدارس می باشند. روش مورد استفاده در این تحقیق نیز روش توصیفی از نوع پیمایشی یا زمینه یابی بوده است،جامعه مورد مطالعه کلیه معلمان و مدیران مدارس هوشمند در شهرستان کاشمر بودند و از آنجا که جامعه و نمونه با هم برابرند از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است، نمونه ما 121 نفر از معلمان و 30 نفر از مدیران شاغل رسمی و پیمانی مشغول به کار در مدارس هوشمند بودند که پرسشنامه به آنها داده شد و کل 151 پرسشنامه عودت داده شد.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ویژه معلمان و مدیران بود که پایایی(89%) و روایی آن احراز شد. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، خی دو و تحلیل واریانس چند متغییره می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که چنانچه این 5 مولفه موثر مدارس هوشمند که عبارتند از: 1- محیط یاددهی- یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای 2- زیرساخت توسعه یافته فناوری اطلاعات 3- بر خورداری از معلمان آموزش دیده در حوزه فناوری اطلاعات 4- مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای 5- ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر به درستی به کاربرده شوند، می توانند در تقویت توانمندی کاوشگری دانش آموزان موثر باشند.
کامل اکرمی حسن رستگارپور
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی تکنولوژی آموزشی(روش آموزش تلفیقی)بر یادگیری و یادداری حرفه وفن بود.جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پسر سال اول متوسطه در شهرستان رباط کریم در سال 93-92 بودند.به منظور انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد.تعداد حجم نمونه 60 نفر بود که به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند.طرح این پژوهش پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود.ابزار اندازه گیری در این پژوهش عبارت بود از آزمون محقق ساخته یادگیری و یادداری ،روایی آزمون به روش روایی محتوایی توسط متخصصان درس مورد نظر سنجیده شد و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ برای آزمون محقق ساخته یادگیری و یادداری 73%بود.یافته های توصیفی و استنباطی داده ها همچون،میانگین،انحراف معیار،تحلیل کواریانس و آزمون تی برای داده ها بررسی شد.یافته های این پژوهش نشان داد که:دانش آموزانی که از طریق روش تلفیقی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش سنتی(سخنرانی)آموزش دیده بودند در میزان یادگیری و یادداری مطالب آموخته شده عملکرد بهتری را از خود نشان دادند و در کل بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار بود.
حسن اسدی فرد پوراندخت فاضلیان
در این پژوهش سعی شده است تا موانع کاربرد تکنولوژی آموزشی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی ـ یادگیری در مدارس متوسطه پسرانه شهرستان کرج از دیدگاه مدیران و دبیران، بررسی شود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع زمینه یابی و پژوهش های غیرآزمایشی بوده و جامعه آماری این پژوهش را 2552 نفر از دبیران و مدیران نواحی 4گانه شهرستان کرج تشکیل می دهند. نمونه انتخابی نیز با استفاده از جدول کِرجسی و مورگان به تعداد 280 نفر (شامل: 260 نفر دبیر و 20 نفر مدیر دبیرستان های دولتی پسرانه) می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. جهت بررسی و تایید روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش (پرسشنامه محقق ساخته) از نظرات اساتید و متخصصان تکنولوژی آموزشی و فاوا استفاده به عمل آمد و میزان پایایی پرسشنامه نیز پس از بررسی و تحلیل آماری، در حدود 0.94 بر اساس ضریب آلفای کرانباخ بدست آمد که بیانگر دقت نسبتا بالای آن می باشد. داده های جمع آوری شده حاصل از اجرای پرسشنامه در قالب جدول ها و نمودارهای توزیع فراوانی، ستونی و مقادیر درصدی به توصیف یافته ها پرداخته است. همچنین در تحلیل آمار استنباطی نیز از آزمون t تک متغیری و آزمون خی دو استفاده بعمل آمد و فرایند تحلیل داده ها نیز بر اساس میانگین های حاصل از نظرات دبیران و مدیران می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که موانع کاربست تکنولوژی آموزشی و فاوا در فرایند یاددهی ـ یادگیری با دو گروه از موانع الف- موانع درونی و ب- موانع بیرونی در ارتباط می باشد. در موقعیت حاضر، پس از بررسی بعمل آمده (در خصوص امکانات، منابع انسانی، مالی و عوامل محیطی) در مدارس، بیشترِ مدیران و دبیران اعلام کردند که نسبت به کاربست تکنولوژی آموزشی و فاوا تمایل دارند ولی در مدارس با فقدان امکانات و زیرساخت های لازم و عدم وجود پشتیبانی فنی جهت کاربست تکنولوژی آموزشی و فاوا و حاکمیت دیدگاه سنتی در نگرش مدیران و دبیران نسبت به امر تدریس و یادگیری مواجه می باشیم. جمع بندی یافته های پژوهش حاکی از این واقعیت است که 4 گروه مولفه های مهم (انگیزشی، انسانی، زیرساخت ها و تجهیزات و امکانات فنی) همگی بر عدم کاربست تکنولوژی آموزشی و فاوا در این مدارس تاثیرگذار بوده است. واژگان کلیدی: تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، فرایند یاددهی ـ یادگیری، موانع درونی و بیرونی
روح اله یزدان پناه حسن رستگارپور
هدف این پژوهش، شناخت رابطه ی شبکه های اجتماعی مجازی باروابط اجتماعی هنرآموزان هنرستان های پسرانه بود. این پژوهش ازنوع پژوهش های همبستگی ونمونه موردبررسی شامل 180 هنرآموزپسردرمقطع متوسطه بودکه به روش نمونه گیری تصادفی منظم چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهاازپرسش نامه محقق ساخته روابط اجتماعی استفاده شد. شاخص های روان سنجی پرسش نامه ازطریق بررسی روایی صوری، روایی ملاکی، بازآزمایی وضریب آلفای کرونباخ، آزمون گردید. جهت بررسی فرضیه هاوسوال های پژوهش، ازشاخص های آماری همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادکه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی وابعادروابط اجتماعی هنرآموزان( اعتمادبه نفس، مثبت اندیشی ورفتارهای غیراجتماعی) رابطه ی مستقیم ومعنی داری وجودندارد. ولی بین گویه مهارت های برقراری رابطه ومیزان استفاده ازشبکه های اجتماعی مجازی، رابطه معنی دارومستقیم وجوددارد. ازاهداف فرعی دیگری که دراین پژوهش موردبررسی قرارگرفت رابطه بین میزان استفاده ازشبکه های اجتماعی مجازی، علاقه مندی به رشته وتعدادفرزندان خانواده بود. خرده مقیاس مهارت برقرای رابطه بادوخرده مقیاس اخیر، توانست درمجموع 11درصدازواریانس استفاده ازشبکه های اجتماعی راپیش بینی کند. آزمون f برابربا9/4 است که درسطح 003% معنی داراست.
فاطمه صمدی حسن رستگارپور
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کارآمدی مواد و وسایل آموزشی بر مهارت های سواد اطلاعاتی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند کرج از نظر معلمان و مدیران انجام شده است. پژوهشگر برای مشخص نمودن این هدف 6 سوال درباره کارآمدی مواد و وسایل آموزشی در نظر گرفته است و درصدد پاسخگویی به این سوالات می باشد. روش پژوهش توصیفی- زمینه یابی است. جامعه آماری مورد نظر ما در این پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس هوشمند مقطع ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی93-1392 می باشند. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است و با توجه به جدول مورگان تعداد 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی و پیشرفت تحصیلی استفاده شد و داده های بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و خی دو مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که: 1- بین مواد و وسایل آموزشی مدارس هوشمند و سواد اطلاعاتی دانش آموزان رابطه وجود دارد. 2- بین مواد و وسایل آموزشی مدارس هوشمند و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
شهرام طهماسبی آهنگرکلایی حسن رستگارپور
با توجه به اینکه بازی های یارانه ای، خودکارآمدی رایانه ای و خلاقیت می تواند یکی از ویژگی های تأثیرگذار در پیشرفت تحصیلی باشد، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازی رایانه ای، خودکارآمدی رایانه ای و خلاقیت در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه خوارزمی است. در این پژوهش توصیفی و همبستگی، جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی دوره روزانه دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 500 نفر انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه خلاقیت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تجربه بازی رایانه ای، خودکارآمدی یارانه ای، خلاقیت و متغیر پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. ضریب تبیین برای این ضریب همبستگی نیز نشان می دهد که متغیر خودکارآمدی رایانه ای می توان 58 درصد، متغیر خلاقیت تقریباً 59 درصد و متغیر بازی رایانه ای 36 درصد از واریانس نمره متغیر پیشرفت تحصیلی را می توانند تبیین و پیش بینی کنند. بازی های یارانه ای، خودکارآمدی رایانه ای و خلاقیت در پیشرفت تحصیلی نقش مهمی دارند و بنابراین توجه به این امر در آموزش ضروری است.
جعفر احمدی گل پوراندخت فاضلیان
با توجه به گسترش روز افزون دانش و کاربرد فناوری های جدید ارتباطی در بین مردم مانند تلفن همراه که امکان دسترسی افراد را به منابع اطلاعاتی در هر زمان و هر مکانی فراهم می کند و همچنین با عنایت به کارایی مثبت کاربرد تلفن همراه در آموزش و یادگیری و ضرورت بهره گیری صحیح از این فناوری، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کاربرد تلفن همراه در افزایش اطلاعات عمومی و بهداشتی بهداشتی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در مقایسه با دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1392 اجرا شد. در این مطالعه شبه آزمایشی، 160 نفر از دانشجویان با روش تصادفی خوشه ای انتخاب، و با تو جه به سن و مقطع تحصیلی به دو گروه همتا(80 نفر کنترل و 80 نفر آزمایش) تقسیم شدند. در ابتدا با استفاده از آزمون 40 سوالی پیش آزمون انجام گرفت و سپس به گروه آزمایش از طریق تلفن همراه و گروه کنترل به روش سنتی، آموزش داده شد و با همان سوالاها پس آزمون انجام گرفت و در آخر پرسشنامه نظرسنجی به گروه آزمایش ارایه گردید. نتایج با آزمون t و تحلیل کوواریانس مورد قضاوت آماری قرار گرفت که نتایج به این ترتیب بود، آموزش با روش های سنتی و تلفن همراه هر دو بر میزان یادگیری موثر بودند اما آموزش از طریق تلفن همراه تاثیر بیشتر داشت و دانشجویان علاقه مند به یادگیری با این روش بودند.
زینب افتخاریان حسن رستگارپور
چکیده هدف از پژوهش حاضر "طراحی آموزشی مبتنی بر بازی و تاثیر آن بر هوش درون فردی کودکان ششم ابتدایی" بود. در این پژوهش سوال اصلی آن بود که آیا طراحی آموزشی مبتنی بر بازی بر هوش درون فردی کودکان موثر است؟ روش تحقیق این پژوهش روش ترکیبی با طرح همسو سازی انتخاب گردید؛ ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل 54 سوال و مشاهده بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان ششم ابتدایی شهرستان کاشان بوده که تعداد 2300 نفر دانش آموز را شامل می شود. نمونه یک کلاس 21 نفره به عنوان نمونه ی گروه آزمایش و یک کلاس 18 نفره به عنوان نمونه ی گروه کنترل انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف –اسمیرنوف و تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که فرض صفر در متغیر هوش درون فردی و خودشکوفایی تایید شده و معناداری رد شد و فرض صفر در متغیر خودآگاهی و جرات ورزی رد شده و معناداری تایید شد. قابل ذکر است که نتایج داده های کمی و کیفی در متغیر هوش درون فردی و خودشکوفایی باهم همسو نیست که این می تواند به دلیل عدم فهم و دقت دانش آموزان نسبت به پرسشنامه باشد و نتایج داده های کمی و کیفی در دو متغیر خودآگاهی و جرات ورزی همسو باهم است. کلیدواژه: 1. طراحی آموزشی، 2. بازی، 3. هوش درون فردی
زکیه اسمعیلی حسن رستگارپور
امروزه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، روز به روز عمومیت و محبوبیت بیشتری می یابند. یکی از پرکاربرترین شبکه های اجتماعی، فیس بوک است که به عنوان یک برنامه ی سودمند اجتماعی معرفی شده و تعداد زیادی کاربر را در مدت زمانی کوتاه به سوی خود جذب کرده است. فیس بوک تنها یکی از مصادیق توسعه ی تکنولوژی های اطلاعاتی- ارتباطی در دوران جهانی شدن است، که به کاربران خود اجازه می دهد هویت خود را ارائه یا نمایش دهند. از این رو پژوهش حاضر به رابطه ی هویت ملی- دینی و استفاده از شبکه های اجتماعی در دانشجویان دانشگاه تهران پرداخته است. روش این پژوهش از نوع همبستگی بوده و داده های گردآوری با توجه به آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، تحلیل شدند. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1393- 1392 میباشند. برای انتخاب نمونه ابتدا از بین گروه های مختلف، چهار گروه فنی و مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه و علوم پزشکی انتخاب شدند. هر یک از آن ها به عنوان یک خوشه در نظر گرفته شدند. در مرحله ی بعد از هر گروه 1 یا 2 دانشکده و سپس در هر دانشکده، رشته های مختلف به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از آن از هر کدام از رشته های مختلف، چند کلاس به صورت تصادفی انتخاب شده و تمامی دانشجویان به پرسشنامه های جمعیت شناختی و پرسشنامه ی هویت ملی و دینی لطف آبادی و نوروزی (1383) بعد از ارائه توضیحات لازم، پاسخ دادند. تعداد نمونه در هر خوشه حدود 50 نفر و نهایتاً تعداد کل نمونه حدود 200 نفر است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که هویت ملی ـ مذهبی در استفاده یا عدم استفاده ی کاربران از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، در میان دانشجویان دانشگاه تهران نقش پیش بینی کنندگی دارد.
مژگان صفری پوراندخت فاضلیان
چکیده در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استفاده از موسیقی بر یادداری و یادگیری زبان انگلیسی با استفاده از روش شبه آزمایشی پرداخته شده است؛ در این نوع روش تحقیق هدف نزدیک شدن به تحقیق تجربی حقیقی است، اما چون شرایط تجربه و تحقیق به نحوی است که کنترل یا دستکاری همه متغیرهای بازیگر در حوزه تحقیق مقدور نیست، آن را نیمه تجربی می نامند. ی جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی فراگیران در موسسه های آموزش زبان شهر تهران را شامل می شود. حجم نمونه آماری در این پژوهش شامل 25 نفر می باشد که که به طور تصادفی در دو کلاس 52 نفره، یکی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل گمارده شدند؛ دو گروه آزمودنی در نظر گرفته شد که تعداد هر گروه 52 نفر بود. یک گروه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و گروه دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. گروه آزمایش از طریق استفاده از موسیقی و گروه کنترل به روش متداول بدن استفاده از موسیقی آموزش دیدند. به منظور تحلیل داده های پژوهشی از روشهای آماری توصیفی نظیر محاسبه میانگین، میانه، انحراف استاندارد و .... استفاده شد؛ روشهای آمار استنباطی به کار رفته هم شامل آزمون لوین، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل کوواریانس و ... می باشد. کاربندی آزمایشی در این پژوهش معنادار به دست آمد. یعنی اینکه استفاده از موسیقی در آموزش منجر به پیشرفت یادگیری بیشتر می شود. به طوری که 52 و برای گروهی که بدون استفاده از / میانگین تعدیل شده برای گروهی که با استفاده از موسیقی آموزش دیده بودند 2 55 به دست آمد. همچنین نتایج نشان می دهد، آموزش با استفاده از موسیقی نسبت به روش / موسیقی آموزش دیده بودند 36 متداول بدون استفاده از موسیقی منجر به یادداری بیشتر شده است. به طوری که میانگین تعدیل شده برای گروهی که با 56 به دست آمد. / 52 و برای گروهی که به روش معمولی آموزش دیده بودند 63 / استفاده از موسیقی آموزش دیده بودند 23 واژگان کلیدی: موسیقی ، یادداری ، یادگیری ، زبان انگلیسی .
سعیده شکراللهی حسن رستگارپور
گسترش فنآوری های نوین تغییر های عمده ای را در عرصه های مختلف زندگی بشرایجاد کرده است. بنابراین تعلیم و تربیت نیز به لحاظ شکلی و ماهوی تغییر های چشم گیری داشته است.هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد اطلاعاتی با هوش هیجانی و مقایسه آن در دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی است.نمونه ی این پژوهش دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی شهرستان دماوند است که در سال تحصیلی 1393-1392 در مقطع اول دبیرستان به تحصیل مشغول بوده اند.
زینب صالحی حسن رستگارپور
در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پرسشتامه محقق ساخته استفاده شده است. برای این منظور پرسشنامه بصورت حضوری وبرخط دردسترس نمونه آماری قرار گرفت. باتوجه به اینکه هدف پژوهش بررسی میزان شناخت و استفاده از الگوی طراحی آموزشی ایران در دانشگاه های ایران و مقایسه آن با دیگر الگوهای طراحی آموزشی از جمله اشور، گانیه، دیک و کری و ای دی دی آی ای از نظر کاربرد و شناخت و نه ماهیت بود. ابتدا الگوی مریل مورد بررسی قرار گرفت و چهار نظریه نمایش اجزاء ، شی دانش، اصول اولیه آموزش و راهبردهای تکلیف محور بیان شد و سپس بطور مختصر چهار الگوی اشور،گانیه،دیک و کری و ای دی دی آی ای مورد بررسی قرار گرفت.در بررسی پرسشنامه ها نتیجه ای حاصل شد مبنی بر عدم شناخت کافی از طراحی آموزشی و الگوهای آن بود که موجب شده این الگوهای آنطورکه باید بکار گرفته نشوند و به شکل کاربردی درنیایند.
سمیه قنبری حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
حمیده نظری حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
کاظم دلروز حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
زهره آقاکثیری پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
علی زارع زردینی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
سمیه قنبری حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
عبدالهانی شیرعلی پور پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
فریده بیرانوند حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
جلیل اثناعشری پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
عبدالله قاسم تبار پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
سعید سراقی پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
امیر مثنوی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
مجید ملکی پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
محمدرضا بنی طبایی حسن رستگارپور
این تحقیق با عنوان "رابطه بین سبک های یادگیری شناختی (همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده) و خودکارآمدی با سواد رایانه ای و اطلاعاتی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم تهران" در نمونه 270 نفری از جامعه دانشجویان کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی انجام شد و روش تحقیق آن نیز روش توصیفی (از نوع همبستگی) بوده است. نتایجی که از این تحقیق بدست آمده شامل موارد زیر می شود: الف- بین سبک شناختی همگرا و خودکارآمدی با سواد رایانه ای و اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد. ب- بین سبک شناختی واگرا خودکارآمدی با سواد رایانه ای و اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد. ج- بین سبک شناختی جذب کننده و خودکارآمدی با سواد رایانه ای و اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد. د- بین سبک شناختی انطباق یابنده و خودکارآمدی با سواد رایانه ای و اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد. از بین این سبک ها بیشترین معنی داری بین سبک شناختی انطباق یابنده و متغیرهای دیگر بدست آمد. 5- بین خودکارآمدی و سواد رایانه ای و اطلاعاتی رابطه معناداری وجود دارد.
رقیه طاهری فر حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
مرضیه فاتحی فیروزآبادی پوراندخت فاضلیان
چکیده ندارد.
مریم قاسمی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
حمید خادم مسجدی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
مسعود کیانی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
رقیه طاهری فر حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
مسعود کیانی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
طیبه نهانی حسن رستگارپور
چکیده ندارد.
خداداد خدامرادی حسن رستگارپور
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر آموزش به کمک رسانه های آموزشی شنیداری - دیداری باتکیه بر نوارهای ویدئویی درسی یا همان طرح آموزش تصویری رشد وزارت آموزش وپرورش ، بر یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان انجام گرفت. متغیرهای آن شامل : متغیر مستقل یعنی آموزش با سه سطح مختلف ( سه روش مختلف آموزشی ) و متغیر وابسته ( یادگیری ) بودند. براساس روابط بین متغیرها، سه فرضیه طرح شدند. جامعه آماری ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان در شهر روانسر ( کرمانشاه ) در سال تحصیلی 1380-1381 بودند.
اعظم ذاکری غلامرضا حاجی حسین نژاد
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تاثیر آموزش به کمک نرم افزارآموزشی و شیوه سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه اول راهنمائی می باشد . مقایسه میانگین نمرات پس آزمون درسطوح شناختی دانستن ، بکارگیری مفاهیم ، حل مسائل متداول و استدلال دو گروه آزمایش و کنترل با آزمون t گروههای مستقل نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد . باتوجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت عملکرد دانش آموزانی که بوسیله نرم افزار آموزشی ، آموزش دیده اند در مقایسه با دانش آموزانی که به شیوه سنتی آموزش دیده اند در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی به طور قابل ملاحظه ای بهتر بوده است .