نام پژوهشگر: محمدتقی آل سیدغفور
حمید راضی رستاقی غلامرضا بهروزلک
از آنجا که جامعه اسلامی با چالش ها و بحران های پیچیده و بیشتری نسبت به سایر جوامع مواجه است، بعد از آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، تا به حال جامعه اسلامی ایران نیز با چالش ها و مشکلات مختلفی روبرو شد که مطالعه نحوه مدیریت و رهبری معظم له در این شرایط بسیار حائز اهمیت است. لذا در این پژوهش کوشیده ایم نقش رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در حل چالش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مقطع تاریخی (90-84) بررسی نماییم. از این رو، ابتدا به چالش های مهمی که در طی مقطع مورد نظر اتفاق افتاده چه به لحاظ؛ نظری و چه به لحاظ عملی در دو حوزه داخل و خارج، سپس به بررسی دیدگاه ها و مدیریت عملی مقام معظم رهبری پرداخته ایم و در نهایت، نقش رهبری معظم له در حل چالش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مقطع تاریخی (90-84) را بیان نموده ایم. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که نقش رهبری حضرت آیت الله خامنه ای درحل چالش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مقطع تاریخی (90-84) چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی این تحقیق بر این مبنا شکل گرفته است که حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر نظام اسلامی با سعی بلیغ و همت مضاعف و تجارب و توانمندی های هوشمندانه خود و بکار بستن استانداردهای علمی مدیریت و رهبری، برای رفع چالش های نظری و عملی جامعه اسلامی ایران توانسته اند در تبیین مولفه های انقلاب و خط امام خمینی(ره)، در پیوند نوین دین و سیاست امورکشور را هدایت و رهبری نماید و بخشی را که پارامترهای لیبرالی و یا ملی گرایانه در اندیشه هایشان نمود یافته و دچار التقاط گشته بود را به حاشیه برانند. لذا با تحلیل این چالش ها و همچنین مدیریت مقام معظم رهبری به این نتایج رسیده ایم که؛ این رهبری در پیشبرد اهداف جهانی اسلام و انقلاب اسلامی و تحقق آرمان های امام امت(ره) بنحو بسیار شایسته رقم خورده است بگونه ای که علاوه بر تأمین اهداف نظام در حد مطلوبی اقتدار و عزت جهانی ملت ایران تأمین گردیده و مهمتر اینکه این سیاست ها و راهبردهای جهانی و منطقه ای استکبار جهانی را با ناکامی و شکست مواجه کرده است. بعنوان نمونه؛ شکست آنان در تأمین امنیت رژیم صهیونیستی، چپاول و استثمار ملت های مسلمان، ناکامی اهداف آنها در اشغال افغانستان و عراق و شکست آشکارشان در اجرای سیاست انقلاب مخملی و بر اندازی آرام و فروپاشی اجتماعی در قبال انقلاب اسلامی ایران (فتنه 88) از این جمله اند. و در حوزه داخل نیز نشاط و سربلندی، پیشرفت های همه جانبه، عزّت و اقتدار ملی و بین المللی نظام، بهترین گواه بر حسن این تدبیرها و حیرت مستکبران عالم و مجبور به اعتراف شدن آنان مبنی بر اینکه؛ تا زمانی که سید علی خامنه ای رهبر ایران هست مردم ایران به پیشرفت خود ادامه داده و این انقلاب از بین رفتنی نیست. خود گواه بر این است که ایشان توانسته اند در حل این چالش ها و معظلات و مشکلات بوجود آمده با همه ابعاد و حوزه های آن فائق آید.
صدیقه لک زایی نجف لک زایی
چکیده ندارد.
علی رضا بی نیاز داود فیرحی
چکیده ندارد.
اعظم دهقانی غلامرضا بهروزلک
چکیده ندارد.
محمدحسین بهشتی محمود سریع القلم
این تحقیق برآن است تا تاثیرات ساختار سیاسی بر فرهنگ سیاسی را در دوره صفویه مورد کنکاش قرار دهد. در این راستا از نگرش پاتریمونیالیستی ماکس وبر که نظر به دیوانسالاری سنتی دارد و همچنین تقسیم بندی گابریل آلموند را مبنا قرار داده ایم . زیرا ساختار سیاسی به دو قسمت عمده اهل قلم و اهل شمشیر و قرار گرفته شاه در راس ساختار سیاسی، شکل ویژه ای از اقتدار سیاسی را در ساختار سیاسی بوجود آورده است که دیوانسالاری ادامه وجودی شاه بوده و گویی روح او در زیردستان حلول کرده است و حکومت چون قائم به شخص است از معیارهای شایسته سالاری دور مانده است ، شاه قطب است و شرط تقرب به او وفاداری و اطاعت بی قید و شرط است . این مساله در سلسله مراتب طولی نیز وجود دارد که چنین ساختاری زمینه ساز نوعی فرهنگ سیاسی گشته که در آن رابطه میان دولت و جامعه رابطه ای اقتدارگرایانه و پیرومنشانه خواهد بود . زیرا که مردم اتباع حاکم تلقی گشته و حقی برای مشارکت و رقابت ندارد. این خود مانع رشد فرد به لحاظ فرهنگ سیاسی گردیده است . زیرا فرد می کوشد تا به نحوی از انحا ، رضایت حاکم را بدست آورد و به حریم او نزدیک شوند. از اینجاست که فضای فرصت طلبی و چاپلوسی گسترش می یابد. جهت روشن شدن این فرهنگ سیاسی از چگونگی بررسی فرهنگ سیاسی به وسیله آلموند کمک گرفته ایم. زیرا آلموند برای ترسیم فرهنگ سیاسی هر ملتی آن را در سه سطح از نظام سیاسی مورد بررسی قرار می دهد. سطح نظام ، سطح فرآیند و سطح سیاستگذاری و در پایان به نمادهای تاثیرگذاری اشاره ای نمودیم. نتیجه اینکه ساختار سیاسی صفویه ، فرهنگ سیاسی تبعی را به همراه داشته است ، که به واسطه این فرهنگ ، فرد منفعل گردیده است .