نام پژوهشگر: پرخیده ملکی
فریده نارنجی فتیده پرخیده ملکی
تاکنون پژوهشهای متعددی درباره تاثیر نشانه های بافتی (contextual cues) موجود در متن بر یادگیری واژگان صورت گرفته است ، تا جائیکه برخی از پژوهشگران در این زمینه حتی بر این باورند که زبان آموزان تمام دانش لغوی خود را به طور ضمنی و ناخودآگاه از اطلاعات بافتی موجود در متن کسب می کنند. در زمینه یادگیری واژگان از طریق فرهنگ لغت تیز مطالعاتی انجام شده است . ولی عقیده کلی بر این است که واژه آموزی از طریق بافت جمله (context) در مقایسه با واژه آموزی از فرهنگ لغت شیوه بهتری است . بنابراین، به منظور مقایسه میزان کارآئی و تاثیرگذاری این دو شیوه بر فرآیند واژه آموزان زبان ایرانی، پژوهشگر، 10 اسم معنی ساختگی (nonsense abstract nouns) را انتخاب نمود (نیست والجنیک ، 1995)، میزان یادگیری آنها را توسط دانشجویان فارسی زبان سال سوم مقطع کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، مبنای این مقایسه قرار داد. در همین راستا فرضیه زیر پیشنهاد شد: میزان یادگیری مفهوم اسمهای معنی توسط دانشجویان فارسی زبان سال سوم مقطع کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، بیشتر از طریق فرهنگ لغت می باشد تا از طریق بافت خود جمله. به همین منظور پژوهشگر، 84 نفر از دانشجویان سال سوم رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن را به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تقسیم نمود، اصطلاحا آنها را گروه فرهنگ لغت (dictionary group) و گروه بافت جمله (recall test) و تست تشخیص (recognition test) استفاده شد. تست تشخیص خود به دوگونه طراحی شده بود: تست چهار جوابی (multiple-choice test) و تست تکمیل جمله (sentence-completion test) برای مقایسه عملکرد دو گروه مذکور نیز پژوهشگر تست t دو نمونه ای را بکار گرفت . نتایج حاصله موید فرضیه پیشنهادی بود. اما علی رغم موفقیت بیشتر گروه فرهنگ لغت در واژه آموزی، عملکرد این گروه در تست تکمیل جمله ضعیف تشخیص داده شد و دلایل احتمالی این امر نیز مورد بررسی قرار گرفت . بنابراین، پژوهشگر، در نهایت به این موضوع پی برد که برای نیل به نتیجه ای مطلوب تر در زمینه واژه آموزی، بهتر است که از شیوه آموزشی دیگری استفاده نمود. که مزایا و ویژگیهای مثبت هر دو روش استفاده از فرهنگ لغت و بافت جمله را دربرداشته باشد و در نتیجه سطح واژه آموزی را هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی بالا ببرد.