نام پژوهشگر: رامپور صدرنبوی
غلامرضا صدیق اورعی رامپور صدرنبوی
موضوع تحقیق حاضر، "بررسی جامعه شناختی شیوه تصمیم گیری و دلایل پس انداز مردم مشهد" است که با استفاده از روش "رویش نظریه" صورت پذیرفته است. بر اساس چهارچوب مفهومی تحقیق، پس انداز، در اکثر حالات خود، خودداری از مصرف در زمان حال است. پس مطالعه ی مصرف و تغییرات آن برای بررسی امر پس انداز، مدخلیت تام دارد. بنابراین، پس از چندین مرحله مصاحبه عمیق و گسترده با افراد مصاحبه شونده – درباره ی شیوه های مصرف و پس انداز و دلایل و شیوه های تصمیم گیری شان – و رفت و برگشت های متعدد میان مشاهدات و تحلیل های تئوریک – و به تبع آن ایجاد تغییرات در شیوه های مشاهده ی واقعیت – و بعد از آن، حصول اطمینان از رسیدن به حد اشباع، به مرحله ی تحلیل نهایی و نگارش رسیدیم. مشاهدات شیوه مند ما حاکی از این بوده است که مصاحبه شوندگان معمولاً دو تا چهار "خواسته ی نداشته" دارند که مهمترین آنها، خواسته ای بود که رفع آن بیشترین حد از "رضامندی و تثبیت و آرامش" را برای مصرف کننده به همراه داشت. این خواسته ها، با توجه به نظام ترجیحات مصرفی اشخاص، اولین ها محسوب می شوند. به این معنی که گام اول در پلکان "نظام ترجیحات" آنها محسوب می شود. اگر درآمد شخص افزایش یابد، بیش از نیمی، آن را در گام اول پس انداز می کنند و وقتی بخواهند به مصرف اختصاص دهند، یکی از شکل های اصلی آن، "افزایش کیفیت های ناپیدا" است. همچنین اگر درآمد های شخص با کاهش روبرو شود، دفاع از استانداردهای سبک مصرف، عکس العمل رایج در بین مصاحبه شوندگان بوده است. انگیزه ی مصاحبه شوندگان برای پس انداز کردن، ایجاد احساس توانایی و تأمین خواسته ها بوده است. آنها این کار را از طریق ایجاد تعهد درونی و الزام بیرونی و دور از دسترس خود نگه داشتن پول، انجام می دهند. الگوی تصمیم گیری غالب برای شیوه ی پس اندازکردن، الگوی "حذف از طریق جنبه ها" بوده است و در این میان، اولویت را به ویژگی های تناسب و نفع می دهند.
مسعود ایمانیان اردبیلی رامپور صدرنبوی
هدف این تحقیق شناخت نگرش پسران مجرد به ازدواج و علل و عوامل موثر بر آن می باشد. نگرشها با رفتار رابطه دارند. اگر هنجارهای بازدارنده و رفتار نباشند فرد احتمالا متناسب با نگرش خویش رفتار می کند. مشاهده می شود سن ازدواج پسران بالا رفته است . بنظر می رسد نگرش آنها به ازدواج تغییر کرده است . احتمالا عواملی مانند نداشتن شغل و درآمد کافی، نارضایتی از زندگی، نگرش منفی به زن، ناتوانی مالی پاسخگو و خانواده، توقع بالای خانواده ها و بدبینی نسبت به ازدواج می توانند موثر باشند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و کاربرد فن مصاحبه آزاد برای تهیه طیفها و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است . جامعه آماری تحقیق پسران مجرد 20-29 سال شهرستان مشهد و حجم نمونه 150 نفر بود که ارزش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده. تحلیل نتایج با نرم افزار spss، آنالیز واریانس ، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب آلفای کرانباخ (reliability) و در نهایت تحلیل رگرسیون به شیوه پس رونده محاسبه شد. با توجه به نتایج، سه متغیر نگرش پاسخگو به زن، ناتوانی مالی خانواده پاسخگو و رضایت پاسخگو از زندگی بیشترین تاثیر را بر نگرش به ازدواج داشته اند.
محمدرضا حیدری رامپور صدرنبوی
مد یک نهاد اجتماعی است یعنی شبکه ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و هنجارهاست و نیازی را برآورده می کند، مدگرایی حاصل زندگی انسان معاصر نیست . بلکه در تمام دوران زندگی بشر بوده و هست و خواهد بود. اما جوانان و نوجوانان بنا به مقتضیات سنی و نیازهای گوناگونی که دارند در برخی از قلمروها همچون لباس و آرایش ظاهری بیشتر از دیگران در معرض جریان مدگرایی قرار می گیرند. در این تحقیق با هدف شناخت خرده فرهنگ جوانان مدگرا، با استفاده از روش پهنانگر (پیمایشی) و با تکیه بر جمع آوری اطلاعات ژرف و عمیق - با استفاده از تکنیک مصاحبه - سعی گردیده از سطح واقعیت اجتماعی گذر کرده و به دنیای باورها و ارزشهای پاسخگویان راه یابیم. نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر حاکی از این است که می توان جوانان مدگرا را بر مبنای، معنای عمل و انگیزه آنان در پیروی از مد به دو دسته مستقل - یکی جوانانی که مدگرایی آنان به معنای پیروی از خرده فرهنگ گروههای مطرود و حاشیه ای است و دیگری جوانانی که معنای عمل پیروی شان از مد صرفا جنبه خودآرایی یا خودنمایی دارد - تقسیم کرد، ارتباط با جنس مخالف یکی از عناصر مهم خرده فرهنگ جوانان مدگرا است و تعلق زیاد به گروه همسالان یکی از مشخصه های دیگر آنان می باشد. شیوه های عمل جوانانی که عضو یا تمایل به عضویت در گروههای مطرود و حاشیه ای دارند در تعارض جدی با هنجارهای استاندارد جامعه است توسعه امکانات تفریحی، علمی، آموزشی و پرهیز از تهاجم به هویت و شخصیت جوانان، تولید مد بومی و ایجاد انجمنها و سازمانهای اجتماعی و سیاسی متناسب با شرایط و نیازهای نسل جوان می تواند راهگشای این مشکل اجتماعی باشد.
غلامحسین کرمی رامپور صدرنبوی
این تحقیق با اهداف : -1 تعیین پایگاه اجتماعی - اقتصادی زنان شهرستان تنگستان و تعیین شاخص های معرفی کننده آنها -2 تعیین میزان تاثیر عوامل بر پایگاه اجتماعی - اقتصادی 3- مقایسه پایگاه اجتماعی - اقتصادی بین زنان شهری و روستائی و زنان وابسته به خاندان سادات شروع شده و از نظریات و دیدگاههای جامعه شناسی بصورت ترکیبی و تلفیقی استفاده شده است بعضی از فرضیه های تحقیق عبارتند از: -1 به نظر می رسد که زنان شهری از پایگاه اجتماعی - اقتصادی بهتری نسبت به زنان روستائی برخوردارند. -2 به نظر می رسد زنان سادات از پایگاه اجتماعی - اقتصادی بهتری نسبت به دو گروه دیگر برخوردارند. -3 شاخصهای تشکیل دهنده پایگاه با نوع گروه آماری رابطه دارند. شاخصهای اصلی پایگاه اجتماعی - اقتصادی زنان شهرستان تنگستان عبارتند از قدرت مدارائی، احترام اجتماعی، میزان تحصیلات ، اطلاعات عمومی و موقعیت طبقاتی شوهر و پدر. روش تحقیق روش عینی همراه با روش طبیقی می باشد. جامعه آماری شامل زنان متاهل و صاحب اولاد ساکن در شهرستان تنگستان است . حجم نمونه 300 نفر است که با روش طبقه بندی و تصادفی ساده انتخاب شده اند و پس از آزمون فرضیه ها، مشخص شد که بین گروههای آماری با نوع پایگاه رابطه معنی داری وجود ندارد ولی شاخصهای تشکیل دهنده در پایگاه اجتماعی - اقتصادی در بین گروههای آماری با یکدیگر تفاوت دارد.
محمدباقر سودخواه محمدی رامپور صدرنبوی
دانشجویان گروه آموزشی فنی و مهندسی بیشتر از سایر گروههای آموزشی به مطالعه مطبوعات می پردازند و در مرحله عبد علوم انسانی و در مرحله سوم علوم پایه دانشجویائیکه در خانواده های با سطح فرهنگ بالاتر پرورش یافته اند نیز بیشتر به مطالعه مطبوعات می پردازند منشا شهری یا روستایی داشتن دانشجویان در مطالعه آنان تاثیری نداشته. دانشجویان متاهل بیش از دانشجویان مجرد به مطالعه مطبوعات اهمیت می دهند. 20 درصد دانشجویان اظهار داشته اند که به ندرت اتفاق می افتد که به مطالعه روزنامه بپردازند و در رابطه با مطالعه مجلات - 45 درصد دانشجویان این اظهارنظر را نموده اند. عوامل عمده عدم مطالعه دانشجویان عبارتند از: -1 گران بودن -2 مشکلات درسی -3 عدم اعتماد -4 کم محتوا بودن -5 مشغله زندگی -6 تنبلی، بی حوصلگی و بی علاقگی -7 عدم دسترسی روزنامه های مورد مطالعه به ترتیب عبارتند از: خراسان - قدس - همشهری - اطلاعات - کیهان - ایران - جمهوری اسلامی - رسالت - سلام - ابرار - توس - مجلات علمی فرهنگی و ورزشی بیشترین خواننده و مجله دانشمند کمترین خواننده را داشته. 62 درصد دانشجویان در هیچ یک از تشکلهای سیاسی دانشگاه حضور و فعالیت نداشته و عامل عمده این بی تفاوتی فقدان جوی سالم و مساعد در محیط دانشگاه می باشد. همچنین عامل اقتصادی و عدم پویایی نظام آموزشی از عوامل عمده دیگر آن محسوب می شود.
مهدی یوسفی پور رامپور صدرنبوی
هدف از این پژوهش دست یافتن به پاسخهایی مناسب جهت دو سوال اساسی تحقیق بود. این سوالات عبارت بودند از: الف) میزان تمایل آموزگاران برای انتقال به مقاطع بالاتر چقدر است ؟ ب) چه عواملی بر میزان تمایل آموزگاران برای انتقال به مقاطع بالاتر موثرند؟ در پاسخ به این سوالات ، فرضیاتی طرج گردید و مورد آزمون قرار گرفت ، که مهمترین آنها عبارت بودند از: -1 بین تصور دستیابی به ارزشهای مورد انتظار (درآمد، فراغت ، استقلال کاری، منزلت شغلی، امکان کسب مقام و ...) در مقاطع بالاتر و میزان تمایل رابطه مثبت وجود دارد. -2 بین انتظارات دیگران مهم و میزان تمایل به انتقال رابطه مثبت وجود دارد. -3 بین میزان رضایت از شغل آموزگاری و میزان تمایل به انتقال رابطه منفی وجود دارد. -4 بین سابقه تدریس و میزان تمایل به انتقال رابطه منفی وجود دارد. -5 بین میزان تحصیلات ، میزان تمایل به انتقال رابطه مثبت وجود دارد. -6 بین میزان مشکلات در مقطع ابتدایی و میزان تمایل رابطه مثبت وجود دارد. در پژوهش حاضر، جامعه آماری، کلیه آموزگاران شاغل در آموزش و پرورش ناحیه 3 مشهد (اعم از زن و مرد) بودند که، 124 نفر آز آنها با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان پاسخگو انتخاب شدند. روش انجام تحقیق، پیمایشی و وسیله گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کیدو، و یومان ویتنی، کروسکال والیس و همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر، به وسیله آماری spss انجام گرفت . نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تقریبا تمامی فرضیات اساسی فوق از آزمونهای معنی داری عبود کردند. در تحلیل رگرسیون نیز، که به روش قدم به قدم (stepwise) انجام گرفت . نه متغیر (تصور دستیابی به منزلت شغلی، فایده ادامه تحصیل، میزان رضایت از شغل آموزگاری، تصور دستیابی به فراغت و تعطیلات هفتگی، میزان توانایی تدریس در مقاطع بالاتر، سابقه خدمت ، پایه تدریس در مقطع ابتدایی، وضعیت مسکن و تصور دستیابی به احترام دانش آموزان در مقاطع بالاتر) وارد معادله شدند که مجموعا 70 درصد (r2) تغییرات متغیر وابسته میزان تمایل به انتقال را تبیین می کنند.