هدف این پژوهش ،بررسی تاثیر نقش های مدیران برتقویت ویژگی ها ی کار آفرینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ری می باشد. به منظور دست یا بی به اهدا ف تعیین شده ،از روش توصیفی ا ستفا ده شد .جامعه آماری این تحقیق را کلیه دبیران زن که در سا ل تحصیلی 90-89 در مدارس عادی(رشته علوم انسانی)و فنی و حرفه ای و کارودانش ناحیه یک و دو شهرستان ری و شامل 458 نفر می باشند را شا مل می شود.از این تعداد حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر بطور تصادفی ا نتخاب و پرسشنامه محقق سا خته که شا مل 39 سئوال کلی و 4 سئوال اختصاصی از ویژگی های فردی دبیران و دارای یک مقیا س 6 گزینه ای در قالب طیف لیکرت در اختیار آنان قرار گرفته شد. در ابتدا برای اعتبار سنجی، پرسشنامه در اختیار30 دبیر قرار گرفت،واز طریق آ لفای کرونبا خ میزان اعتبار پرسشنامه بدست آمد که اعتبا رآن89/0 می با شد...برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و از آزمونهای پارامتریک استفاده شده ، پس از آن ضمن محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگر سیون تک متغیری و چند متغیری از متغیرها ،به بر رسی فرضیه های پژوهش پرداخته شده است.فرضیه اصلی تحقیق عبارتند از: بین نقش های مدیران و تقویت ویژگی های کارآفرینی دانش آموزان رابطه وجود دارد. داده های بدست آمده از تحقیق ،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، و نتیجه گرفته شد که ارتباط معنی داری در سطح 01/0=? بین متغیرهای «نقش های مدیریتی» و «ویژگی های کارآفرینی دانش آموزان » وجود دارد.. به عبارت دیگر با اطمینان 99 درصد می توان اظهار نمود که با افزایش میزان ایفای نقش های مدیران ، ویژگی های کارآفرینی دانش آموزان نیزافزایش می یابد. و در پایان مقایسه ای بین نتایج بدست امده از تحقیق بین ناحیه 1 و 2 شهرستان ری انجام گرفت و t دو گروه مستقل جهت مقا یسه نقش های مدیران و ویژگی های کارآفر ینی دانش آموزان درجدولی جدا ترسیم گردید. و در یافته های جا نبی ، نتیجه گرفته شد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای «نقش کارآفرینی» و «توفیق طلبی» بین دانش آموزان در دو ناحیه شهرری( یک و دو) وجود دارد. ،ودانش آموزانی که در شهرری ناحیه دو مشغول به تحصیل هستند، از ویژگی کارآفرینی و توفیق طلبی بالاتری نسبت به دانش آموزانی که در ناحیه یک مشغول به تحصیل هستند، برخوردارند. لازم به ذکر است که در دیگر متغیرها تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشده است.

پژوهش حاضر به منظور بررسی نیازهای آموزشی کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و پیشنهاد الگوهای آموزشی برای مدیران با استفاده از روش تحقیق توصیفی و پس رویدادی انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه ی مدیران مدارس، ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک می باشد. حجم جامعه 230 نفر و نمونه آماری با استفاده از جدول مرگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 144نفر انتخاب گردیده است. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 23 سوالی با ضریب پایای 85? داده های پژوهش جمع آوری شد. اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آزمون t-test (تک متغیری)، t مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه (anova) آزمون کروسکال والیس و آزمون رتبه ای فرید من تجزیه و تحلیل شدند و نتایج نشان داد که: 1ـ فرصت های لازم آموزشی در زمینه های امور آموزشی، روابط انسانی و ارتباطی، نظارت بر تدریس معلمان خدمات پشتیبانی به کارکنان، خدمات حمایتی به دانش آموزان، تخصص در امور اداری و مالی برای مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهرباک فراهم شده و به اجرا در آید. 2ـ بین نیازهای آموزشی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک در زمینه فراهم سازی تسهیلات و تجهیزات مدارس با میانگین فرضی جامعه تفاوت معناداری وجود ندارد و این نیاز آموزشی در اولویت نمی باشد. 3ـ بین جنسیت، سنوات خدمت، رشته تحصیلی مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک با نیاز آنها به آموزش رابطه ای وجود ندارد. 4ـ در حین طراحی ـ اجرای الگوهای آموزشی مناسب برای مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان انار و شهربابک باید به سه اصل مهم 1ـ اصل توجه به مشارکت معلمان و اولیاء در تصمیم گیریها 2ـ مطالبقت نیازهای آموزشی مدرسه با آرمانهای کلی آموزشی 3ـ جمع آوری اطلاعات برای بهبود بیشتر یادگیری تربیتی عنایت و توجه ویژه ای نمود.

هدف از این پژوهش بررسی میزان مهارتهای فنی ـ انسانی ـ ادراکی مدیران ادارات آموزش و پرورش مازندران می باشد. جامعه آماری مورد پژوهش کلیه مدیران متوسطه و پیش دانشگاهی آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 1900 نفرمی باشد که بر طبق جدول کرچسی و مورگان تعداد 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. کلیه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. در ضمن به توصیه استاد راهنما اعتبار این آزمون با فرمول آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که با 85%= ? مورد تأیید قرار گرفت. چهار سوال دراین پژوهش مطرح شده است: 1. آیا مدیران ادارات آموزش و پرروش استان مازندان از مهارتهای فنی برخورد ار هستند؟ با توجه به تنایج x2=58/7 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. 2. آیا مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارتهای انسانی برخوردار هستند؟ با توجه به تنایج x2=60/4 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. 3. آیا مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارتهای ادراکی برخوردار هستند؟ با توجه به تنایج x2=64/1 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. آیا مهارتهای ادراکی مدیران آموزش و پرروش استان مازندران از مهارتهای فنی آنها بیشتر است؟ نتایج پژوهش نشان داد که مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارت های فنی ـ انسانی و ادراکی برخوردارند اما بین میزان مهارت های فنی وادراکی آنان تفاوت معناداری مشاهده نشده است.

امروزه منشأ اصلی مزیت رقابتی سازمانها، برخورداری از نیروی انسانی کارآمد و توانا و مشارکتی است و فاصله میان جوامع، از حیث دانایی و نادانی است نه دارایی و ناداری، بنابراین دانایی و کیفیت منابع و نیروهای انسانی به عنوان مهمترین، باارزش ترین و گرانمایه ترین سرمایه و منبع یک سازمان، نقش عمده ای را در توسعه پایدار جامعه دارند. یکی از ابزارهای مدیریتی مهم در هر سازمان توانمندسازی کارکنان است .توانمندسازی را می توان باور فردی دانست که بوسیله آن مهارتها ودانش افراد بهبود می یابد وبر طبق آن عمل می کند. این تحقیق با هدف بررسی عوامل مرتبط با توانمندسازی کارکنان در دانشگاه تربیت معلم انجام شده است.در این پژوهش عوامل: خودمختاری ، دانش ومهارت، ارتباطات وجریان اطلاعات، تشویق کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری ،معناداربودن شغل، وشایستگی شغلی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری این تحقیق کارکنان این دانشگاه بودند که در زمان انجام پژوهش 666 نفر برآورد شده اند. حجم نمونه 240نفرطبق جدول کرسچی ومورگان تعیین شد وبه منظور توزیع پرسشنامه بوسیله روش نمونه گیری طبقه ای نسبی وبه صورت تصادفی (81 نفرزن و 151 نفرمرد) انتخاب شدند. در این مطالعه ازروش همبستگی سود جسته است وجهت بررسی عوامل از روش کتابخانه ای استفاده کرده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است . در این پژوهش از پرسش نامه وتن وکمرون با کمی دخل وتصرف جهت بررسی عوامل مرتبط با توانمندسازی استفاده شده است. برای تعیین روایی وپایایی پرسش نامه از روش روایی محتوایی وآلفای کرونباخ استفاده شده است .جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه برآمار توصیفی از قبیل : جداول، توزیع فراوانی، درصد، میانگین ،از روشهای مختلف آمار استنباطی از قبیل روش همبستگی پیرسون واسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که کلیه عوامل مورد بررسی رابطه معناداری با توانمندسازی کارکنان دانشگاه تربیت معلم دارد. واز بین متغیرهای بررسی شده سطح ارتباطات وجریان اطلاعات بیشترین همبستگی (73/0) را با توانمندسازی کارکنان دارد. وبه ترتیب عوامل خومختاری (71/0)، سطح دانش ومهارت (70/0)، تشویق کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری (67/0)، و شایستگی شغلی (61/0) معنی داربودن شغل (56/0) در رتبه های بعدی قرار دارند.بنابراین با اجرای هرکدام از روشهای مزبور به توانمندسازی کارکنان کمک می کند ودر توانمندی آنان موثر است.

هدف از این پژوهش بررسی میزان خلاقیت مدیران زن و مرد مدارس راهنمایی شهرستان ساری و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از نظر معلمان می باشد . هفت سوال پژوهشی در این پژوهش مطرح شده است . جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه معلمان زن و مرد مدارس راهنمایی شهرستان ساری که تعداد آنها 1100 نفر در سال تحصیلی 1389 – 1390 بوده و نمونه آماری برگرفته از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 285 نفر بصورت نمونه گیری مرحله ای تصادفی خوشه ای می باشد . ابزاری گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مححق ساخته 34 سوالی در مقیاس 4 گزینه ای لیکرت ( خیلی زیاد – زیاد – کم – خیلی کم ) است . که پایایی پرسشنامه با ستفاده از آلفای کرونباخ 89% محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از جدول میانگین ، توزیع فراوانی ، درصد فراوانی و رسم نمودار و از طریق آزمون کالماگروف – اسمیرنف نرمال بودن متغییرهای تحقیق را مورد بررسی قرار داده ایم که به دلیل نرمال بودن متغییرها در سطح استنباطی از آزمون پارامتری تی تک نمونه ای استفاده گردیده است که تمام این عواملبا استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است . سوالهای پژوهشی که شامل : 1. آیا بین تجربه مدیریتی مدیران و میزان خلاقیت آنها رابطه وجود دارد ؟ 2. آیا بین میزان تحصیلات مدیران و میزان خلاقیت آنها رابطه وجود دارد ؟ 3. آیا بین رشته تحصیلی مدیران و میزان خلاقیت آنها رابطه وجود دارد ؟ 4. آیا بین سنوات خدمت مدیران و میزان خلاقیت آنها رابطه وجود دارد ؟ 5. . آیا بین جنسیت مدیران و میزان خلاقیت آنها رابطه وجود دارد ؟ 6. آیا بین خلاقیت مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ 7. کدامیک از عوامل فوق در اولویت قرار دارد؟ با توجه به نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد که بین تجربه مدیریتی و میزان تحصیلات و رشته تحصیلی و سنوات خدمت و جنسیت مدیران با خلاقیت مدیران رابطه وجود دارد و همچنین نشان می دهد که بین خلاقیت مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز رابطه وجود دارد . و با توجه به سوال هفت پژوهش نتیجه بدست آمده نشان می دهد مدیرانی از خلاقیت بیشتری برخودارند که در اولویت اول دارای تجربه مدیریتی و میزان تحصیلات بالا باشند و در اولویت دوم دارای سنوات خدمت و رشته تحصیلی مناسب و در اولویت سوم باید به جنسیت مدیران توجه کرد .

هدف پژوهش حاضرشناخت و بررسی علل افت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان در درس ریاضی شهرستانهای استان تهران می باشد برای انجام این تحقیق ابتدا از مناطق 20گانه شهرستانهای استان تهران و مناطق ری 1 وری 2 و قرچک، اسلامشهر، دماوند، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس براساس جدول استانداردمورگان300 دانش آموز سال اول دبیرستان مدارس دولتی و 60 معلم ریاضی سال اول دبیرستان انتخاب و برای معلمان یک پرسشنامه 31 سئوالی، شش گزینه ای و برای دانش آموزان یک پرسشنامه 35 سئوالی شش گزینه ای در نظرگرفته شده است که سوالهای تحقیق عبارتنداز: 1- آیافقدان انگیزه در دانش آموزان موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 2- آیانارسایی در برنامه ریزی آموزشی موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 3- آیاعوامل اجتماعی موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 4- آیامشکلات مدرسه ای موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 5- آیامشکلات خانوادگی موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 6- آیانداشتن روش صحیح مطالعه موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ 7- آیامشکلات خاص دوره نوجوانی موجب افت تحصیلی ریاضی می شود؟ پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده ها توسط نرم افزارهای کامپیوتری spss و excel تجزیه و تحلیل بصورت نمودارها و جداول روی داده های دو گروه معلمان وگروه دانش آموزان صورت گرفته است و از هفت سوال بالاسه سوال رد و چهار سوال که درسطح احتمال خطا پذیری 05/0=pازخی دودرجدول(07/11)بادرجه آزادی5بزرگتربوده مورد تأئید قرار گرفته ودر نهایت اینکه عوامل افت تحصیلی در درس ریاضی از نظر دو گروه عبارتنداز: 1- نداشتن روش صحیح مطالع.2- مشکلات خاص دوره نوجوانی.3 - نارسائی دربرنامه ریزی آموزشی.4- فقدان انگیزه دردانش آموزان

این پژوهش به بررسی تأثیر آموزش اقدام پژوهی بر عملکرد معلمان مدارس دخترانه ابتدایی شهر تهران در سال 90-89 از دیدگاه مدیران آنها می پردازد. روش تحقیق از نوع زمینه یابی است جامعه آماری کلیه مدیران مدارس دخترانه ابتدایی تهران که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه مورگان 232 نفر از مناطق نوزدگانه تهران به طور تصادفی حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه 45 سوالی است که در 7 بعد عملکرد معلمان را می سنجد. اعتبار این ابزار با آلفای کرونباخ 9/ 0بوده و روایی آن از طریق روایی صوری بدست آمده است.در مجموع نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است: آموزش اقدام پژوهی بر عملکرد (آموزشی، پرورشی، پژوهشی، انتشاراتی، خدماتی، رشد حرفه ای، ارزشیابی) معلمان تأثیر مثبت داشته است. این پژوهش محدود به مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران در سال 90-89 می باشد. در پایان پیشنهاد می شود. 1. آموزش مستمر معلمان از طریق برگزاری دوره های آموزشی اقدام پژوهی به صورت کارگاهی و کاربردی با حضور اساتید مجرب و راهنمای آنان 2. امکان استفاده از منابع اینترنتی و مجازی تجهیز کتابخانه های مدارس و مراکز آموزش ضمن خدمت و همچنین برخورداری از کتب و نشریات پژوهشی به روز شده برای معلمان به سهولت فراهم شود. 3. بخش از ساعات موظف معلمان به فعالیت های اقدام پژوهی اختصاص یابد مدیران در زمینه فراهم آوردن محیط و شرایط مناسب تحقیق همکاری لازم را داشته باشند. 4. تشویق معلمان به صورت مادی و غیر مادی جهت ایجاد انگیزه و رغبت برای انجام فعالیت های پژوهشی؛ مادی مانند : اضافه حقوق و پاداش و غیر مادی مانند: چاپ چکیده پژوهش در نشریات، تشویق نامه.

این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بین عوامل انگیزشی – بهداشتی و تحلیل رفتگی شغلی دبیران دبیرستان های دخترانه دولتی منطقه 5آموزش پرورش شهر تهران می باشد و به عنوان اهداف فرعی تحقیق ،ارتباط بین سنوات تدریس با عوامل انگیزشی و بهداشتی و تحلیل رفتگی شغلی بررسی شد. این تحقیق ازنوع تحقیق توصیفی می باشدوازروش همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس برای تجزیه وتحلیل داده ها ،استفاده کرده است. بدین منظور دبیران دبیرستان های دخترانه دولتی منطقه 5 به پرسشنامه های ویژگیهای جمعیت شناختی (محقق ساخته )،عوامل انگیزشی – بهداشتی دانت و همکاران (1996)وتحلیل رفتگی شغلی هازل و مسلاچ (1977 ) پاسخ دادندونتایج حاصل عبارتنداز: بین عوامل انگیزشی و بهداشتی و تحلیل رفتگی شغلی آزمودنی ها همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین عامل انگیزشی و فرسودگی وعاطفی کاهش بازده عملکرد آزمودنیها همبستگی معکوس و معنا دار وجود دارد. .همچنین بین عامل انگیزشی و تهی شدن از ویژگیهای شخصی آزمودنیها همبستگی در ابعاد تقدیرورشدوپیشرفت ارتباط معکوس و غیر معنا دار وجود دارد.بین عامل بهداشتی و فرسودگی عاطفی آزمودنیها همبستگی بعد حقوق ومزایا معکوس وغیر معنا دار وجود دارد. بین عامل بهداشتی و کاهش بازده عملکرد آزمودنیهادر ابعاد سرپرستی خوب و امنیت شغلی همبستگی منفی وغیر معنادار وجود دارد.همچنین بین عامل بهداشتی و تهی شدن از ویژگیهای شخصی آزمودنیها ارتباط معنا دار وجود دارد. بین سنوات تدریس (خدمت)و عامل انگیزشی ارتباط معنا داری وجود ندارد .بین سنوات تدریس (خدمت)و عامل بهداشتی ارتباط معنا داری وجود ندارد .همچنین بین سنوات تدریس (خدمت)و تحلیل رفتگی شغلی در آزمودنیها ارتباط معنا داری مشاهده نشد. واژه های کلیدی :عامل انگیزشی ،عامل بهداشتی ،تحلیل رفتگی شغلی ،دبیر

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دو متغیر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدگاه معلمان است. جامعه آماری پژوهش تشکیل شده از کلیه معلمان دبیرستانهای پسرانه شهرستان سبزوار که در سال تحصیلی 90_ 89 در دبیرستانهای این شهرستان مشغول به تدریس بودند. روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای می باشد.که تعداد 40 مدرسه از میان 60 مدرسه آموزش وپرورش شهرستان سبزوار انتخاب شد و از هر مدرسه تعداد7 معلم بصورت تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه پژوهش تعداد 285 نفر معلم می باشد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه 21 سئوالی محقق ساخته است. همچنین طرح پژوهش از دو روش توصیف داده ها وتحلیل داده ها استفاده شد که در توصیف از نمودارها،درصد،توزیع فراوانی و در تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون،آزمون t مستقل وتحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه کلی: یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دید گاه معلمان بین پیشرفت تحصیلی وعزت نفس دانش آموزان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد،یعنی افرادی که از عزت نفس بالاتری برخوردارند دارای پیشرفت تحصیلی بالایی نیز می باشند و بالعکس. همچنین بین عزت نفس ومیزان یادگیری دانش آموزان همبستگی معنا داری وجود دارد،یعنی می توان گفت که عزت نفس بر یادگیری دانش آموزان تآثیر معنا داری دارد. بین رفتار معلم با اعتماد به نفس دانش آموزان همبستگی معنی دار وجود دارد.یعنی می توان گفت که بین رفتار با اعتماد به نفس دانش آموزان تأثیر معناداری وجود دارد. بین رضایت شغلی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد،به طوریکه در این پژوهش مولفه رضایت شغلی معلم بیشترین رتبه میانگین را در بین سایر مولفه ها به خود اختصاص داد.

پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک های مختلف مدیریت(سبک آمرانه، سبک مشارکتی، سبک سهل گرا، سبک دموکراتیک) با رضایت شغلی معلمان ابتدایی پسرانه شهرستان قم اختصاص دارد. نوع تحقیق از نظر داده ها: کمی، از نظر اهداف: توسعه ای و از نظر روش و ماهیت همبستگی می باشد. ابزار سنجش پژوهش حاضر را دو پرسشنامه، به ترتیب پرسشنامه ی محقق ساخته ی 20سوالی تعیین سبک مدیریت به منظور تعیین سبک مدیریت مدیران و پرسشنامه ی 20سوالی استاندارد مینه سوتا به منظور تعیین رضایت شغلی معلمان تشکیل می دهد که اعتبار آن ها به وسیله ی آلفای کرونباخ محاسبه شده و به ترتیب برابر 86 درصد و 86 درصد و روایی آنها از طریق روایی صوری به دست آمده است. جامعه آماری مورد پژوهش را همه معلمان ابتدایی پسرانه شهرستان قم تشکیل می دهد و حجم نمونه براساس جدول مورگان 200 نفر و روش نمونه گیری، نمونه گیری خوشه ای 2 مرحله ای می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر توصیف داده ها(جدول توزیع فراوانی و شاخص آماری شامل میانگین و انحراف معیار) در بخش آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است و نتایج به دست آمده نشان می دهد که سبک مدیریتی مشارکتی بیشترین رابطه را با رضایت شغلی معلمان و بیشترین تاثیر را داراست. و پس از آن به ترتیب مدیریت دموکراتیک، مدیریت سهل گرا و مدیریت آمرانه این نقش را دارند.

امروزه آموزش کارکنان یکی از پیچیده ترین وظائف در اداره ی هر سازمانی می باشد و موجب نیل به اهداف عالی در هر سازمان می گردد و البته باید این آموزش ضمن تقویت انگیزه های کارکنان و توجه به نیاز های افراد، هدف های سازمانی را نیز در بر گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دوره های آموزشی بر افزایش انگیزه کارکنان اداره برق زنجان از دیدگاه کارکنان آن اداره است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان اداره برق زنجان در سال 1390 شامل می شوند. که بابهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده 166 نفر شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته با متوسط ضریب پایایی 87% استفاده شده است. اطلاعات و نتایج به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آزمون t-test و همچنین تحلیل واریانس از طریق رتبه ( فریدمن) و تحلیل واریانس بین گروهی تحلیل شدند. نتایج حاصل از بررسی سوال های تحقیق نشان دادکه از منظر کارکنان جامعه آماری، دوره های آموزشی در ایجاد انگیزه ی آنان موثر است و همچنین بین محتوای دوره های آموزشی فعلی ، کاربرد دوره های آموزشی در محل کار مهارتهای مربوط به شغل در دوره های آموزشی ، سیستم حقوق و دستمزد نظارت وارزشیا بی ، ارتقاء شغلی پس از آموختن مهارت ها با ایجاد انگیزه در کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که در اولویت عوامل موثر در آموزش برای ایجاد انگیزه کارکنان تفاوت معناداری وجود دارد به نحوی که به ترتیب بیشترین رتبه میانگین به تاثیر نظارت و ارزشیابی در ایجاد انگیزه، تاثیر مهارتهای شغلی در ایجاد انگیزه و ارتقای شغلی در ایجاد انگیزه اختصاص دارد. همچنین تفاوت نظرات افراد زن با افراد مرد در تاثیر نظارت و ارزشیابی در ایجاد انگیزه و همچنین ارتقای شغلی در ایجاد انگیزه معنادار است. ولی در موضوعات محتوای دوره آموزش فعلی و ایجاد انگیزه کارکنان، کاربرد دوره های آموزشی در کار و ایجاد انگیزه، تاثیر مهارتهای شغلی در ایجاد انگیزه و تاثیر سیستم حقوق و دستمزد در ایجاد انگیزه از نظر آماری تفاوتی بین نظرات افراد زن و مرد مشاهده نمی شود و نظرات آنها شبیه به یکدیگر است. ( 05/0p> ) و در نهایت در کاربرد دوره های آموزشی در کار و ایجاد انگیزه نظرات افراد دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم با لیسانس و لیسانس با فوق لیسانس متفاوت است. و در تاثیر نظارت و ارزشیابی در ایجاد انگیزه نظرات افراد دارای مدرک تحصیلی زیر دیپلم با دیپلم ، لیسانس و فوق لیسانس متفاوت است. همچنین در ارتقای شغلی در ایجاد انگیزه نظرات افراد دارای مدرک تحصیلی زیر دیپلم با لیسانس متفاوت است ولی تفاوت در بقیه گروهها تفاوت معنادار نیست.

هدف از این تحقیق بررسی رابطه ثبات شغلی و تحصیلات در رشته مدیریت اموزشی مدیران با اثر بخشی آنها در مدارس دولتی مقطع راهنمایی منطقه 10 شهر تهران بوده است . با هدف آزمون 6 فرضیه که حاکی از وجود تفاوت معنی داری است انجام شده است. درا ین پژوهش از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را 320 نفر از معلمان مقطع راهنمایی منطقه 10 شهر تهران تشکیل می دهد. از میان این تعداد 175 نفر معلم ( زن و مرد) انتخاب و بر این اساس حجم نمونه مورد پژوهش که براساس یک نمونه گیری تصادفی ساده بوده است بدست آمده است و سپس به منظور تعیین اثر بخشی مدرسه پرسشنامه 27 سوالی بر روی معلمان اجرا گردیده است. که بعد از جمع آوری اطلاعات ، به تجزیه و تحلیل توصیفی آنها از لحاظ آماری پرداخته و سپس به منظور بررسی وجود تفاوت معنی داری بین ثبات شغلی مدیران ، تحصیل در رشته مدیریت آموزشی مدیران و اثر بخشی آنان، شاخصهای لازم (میانگین ، انحراف استاندارد، خطای استاندارد) محاسبه گردید. و به منظور بررسی رابطه متغیرهای ثبات شغلی و کیفیت آموزشی ، روابط انسانی ، تحقق اهداف و درک صحیح از محل کار و تحصیلات و اثر بخشی مدیران از آموزن t مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری براساس تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار کامپیوتری spss صورت گرفته است. نتایج نشان داد : 1- اثر بخشی مدیران با اثبات بیشتر از اثر بخشی مدیران بی ثبات است. 2- تحصیلات دانشگاهی در رشته مدیریت آموزشی مدیران تاثیری در اثر بخشی ندارد. 3- ثبات مدیریت بر کیفیت آموزشی تاثیری ندارد. 4- ثبات مدیریت بر تحقیی اهداف آموزشی تاثیری دارد 5- ثبات مدیریت بر درک صحیح از محل کار تاثیری دارد 6- ثبات مدیریت در روابط انسانی تاثیر دارد.

هدف از این تحقیق بررسی رابطه ثبات شغلی و تحصیلات در رشته مدیریت اموزشی مدیران با اثر بخشی آنها در مدارس دولتی مقطع راهنمایی منطقه 10 شهر تهران بوده است . با هدف آزمون 6 فرضیه که حاکی از وجود تفاوت معنی داری است انجام شده است. درا ین پژوهش از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را 320 نفر از معلمان مقطع راهنمایی منطقه 10 شهر تهران تشکیل می دهد. از میان این تعداد 175 نفر معلم ( زن و مرد) انتخاب و بر این اساس حجم نمونه مورد پژوهش که براساس یک نمونه گیری تصادفی ساده بوده است بدست آمده است و سپس به منظور تعیین اثر بخشی مدرسه پرسشنامه 27 سوالی بر روی معلمان اجرا گردیده است. که بعد از جمع آوری اطلاعات ، به تجزیه و تحلیل توصیفی آنها از لحاظ آماری پرداخته و سپس به منظور بررسی وجود تفاوت معنی داری بین ثبات شغلی مدیران ، تحصیل در رشته مدیریت آموزشی مدیران و اثر بخشی آنان، شاخصهای لازم (میانگین ، انحراف استاندارد، خطای استاندارد) محاسبه گردید. و به منظور بررسی رابطه متغیرهای ثبات شغلی و کیفیت آموزشی ، روابط انسانی ، تحقق اهداف و درک صحیح از محل کار و تحصیلات و اثر بخشی مدیران از آموزن t مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری براساس تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار کامپیوتری spss صورت گرفته است. نتایج نشان داد : 1- اثر بخشی مدیران با اثبات بیشتر از اثر بخشی مدیران بی ثبات است. 2- تحصیلات دانشگاهی در رشته مدیریت آموزشی مدیران تاثیری در اثر بخشی ندارد. 3- ثبات مدیریت بر کیفیت آموزشی تاثیری ندارد. 4- ثبات مدیریت بر تحقق اهداف آموزشی تاثیری دارد 5- ثبات مدیریت بر درک صحیح از محل کار تاثیری دارد 6- ثبات مدیریت در روابط انسانی تاثیر دارد.

این پژوهش در حوزه ستادی وزارت نیرو تحت عنوان نیازهای آموزشی مدیران حوزه ستادی وزارت نیرو با توجه به مهارتهای های سه گانه رابرت کانز اجرا گردید . هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مدیران جهت طراحی، اجرا و ارزیابی برنامه های آموزشی مناسب می باشد به گونه ای که برنامه های آموزشی مفید واقع شده و تنها سبب هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی نگردند. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران عالی و میانی حوزه ستادی وزارت بوده اند که شامل 80 نفر می باشند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات از طریق فن پرسشنامه بوده استکه با توجه به نتایج به دست آمده آموزشهای مورد نیاز در سه مهارت انسانی ، ادراکی و فنی استخراج گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردید . بر اساس نتایج استخراج شده از پرسشنامه شاخصهایی را که مدیران در هر مهارت از وضعیت مطلوب فاصله دارند شناسایی گردید و سپس براساس آن به طراحی دوره های مورد نیاز آنها پرداخته شد.همچنین مدیران حوزه ستادی در مهارت انسانی و مهارت اداراکی مدیران به طور معناداری با وضعیت مطلوب فاصله دارند. بنابراین مدیران حوزه‏های ستادی در این زمینه نیاز به آموزش بیشتردارند. از لحاظ جنسیت مدیران حوزه‏ی ستادی مرد نیاز به آموزش در مهارتهای انسانی و ادراکی داشته و مدیران حوزه ستادی زن نیاز به آموزش در حوزه مهارتهای ادراکی دارند. بین سابقه مدیریت و مهارتهای انسانی، ادراکی و فنی رابطه معنادار وجود ندارد. در مورد مدرک تحصیلی همبستگی بین مدرک تحصیلی و مهارت انسانی منفی و معناداری است. به عبارتی هرچه مدرک تحصیلی بیشتر می شود مهارت انسانی پایین تر می باشد، همبستگی مدرک تحصیلی و مهارت ادراکی نیز منفی است اما معنادار نیست همبستگی مدرک تحصیلی و مهارت فنی نیز بسیار پایین است.با توجه به نتایج ذکر شده امید آن می رود دست اندرکاران در امر آموزش منابع انسانی و بهبود مدیریت وزارت نیروبا درایت و همکاری موسسات آموزشی بتوانندگام مهمی جهت همسو شدن با برنامه ریزی کلان کشور عزیزمان ایران ، بردارند.

این پژوهش به بررسی راهکارهای دوره های اثر بخش ضمن خدمت فرهنگیان از دیدگاه معلمان متوسطه شهرستان ابهر در سال تحصیلی 90-1389 می پردازد. روش تحقیق پس رویدادی است زیرا محقق هیچ گونه دخالتی در متغیرها نداشته است و چون نظر و عقیده معلمان را می سنجد بنابراین زمینه یابی محسوب می شود. جامعه آماری کلیه معلمان زن و مرد مدارس متوسطه شهرستان ابهر می باشد که بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه مورگان 248 نفر از مناطق سه گانه ابهر بطور تصادفی خوشه ای حجم نمونه را تشکیل می دهد. ابزار اندازه گیری یک پرسشنامه 30 سوالی است که در 6 خرده مقیاس تاثیر دوره های آموزش ضمن خدمت را بر عملکرد معلمان می سنجد. اعتبار این ابزار با ضریب آلفای کردنباخ 86% بوده و روایی آن از طریق روایی صوری بدست آمده است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است: دوره های اثر بخش ضمن خدمت بر عملکرد معلمان و خرده مقیاس های آن (بر روش های اثر بخش دوره های آموزش، افزایش کارایی، ایجاد خلاقیت، روشهای جدید تدریس، افزایش رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان) بی تاثیر می باشد اما واقعیت این است که این دوره ها عملاً بایستی کاملاًبر عملکرد معلمان تاثیر بگذارد. این پژوهش محدود به مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه شهرستان ابهر در سال تحصیلی 90-89 می باشد در پایان پیشنهاد می شود: 1- آموزش مستمر ضمن خدمت معلمان از طریق برگزاری دوره های ضمن خدمت به صورت کارگاهی و کاربردی با حضور اساتید مجرب و راهنمایی آنان 2- امکان استفاده از منابع اینترنتی و مجازی، تجهیز کتابخانه های مدارس و مراکز آموزش ضمن خدمت و همچنین برخورداری از کتب و نشریات پژوهشی به روز شده برای معلمان به سهولت فراهم شود. 3- بخشی از ساعات موظف معلمان به آموزشهای ضمن خدمت اختصاص یابد مدیران در زمینه فراهم آوردن محیط و شرایط مناسب برای آموزش دوره های ضمن خدمت معلمان همکاری لازم را داشته باشند. 4- تشویق معلمان به صورت مادی و غیر مادی جهت ایجاد انگیزه و رغبت برای شرکت در دوره های آموزش ضمن خدمت : مانند اضافه حقوق و پاداش 5-در آخر پیشنهاد می شود دردوره های ضمن خدمتی که در شهرستان ابهر برگزار می شود حتما تغییراتی صورت پذیرد تا معلمان بارغبت دراین دوره هاشرکت نمایندو همچنین باور به تاثیر این دوره ها بر عملکردشان داشته باشند.

چکیده: به دلیل تغییر و تحولات محیطی و به تبع آن تغییر در الگوهای کسب و کار و ساختارهای سازمانی، سازمان های با مسائل مشکلات زیادی مواجه شده اند. بنابراین همگامی با این تغییرات مستلزم درک و شناخت کامل از وضعیت فعلی سازمان و پتانسیل ها فعلی آن می باشد. امروزه بزرگترین مسأله ای که هر سازمان با آن روبرو است مسأله تحول و دگرگونی است و مدیریت تغییر یکی از مهمترین مباحث علم اداره ی سازمان به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد مدیریت تحول سازمانی در ستاد دانشگاه آزاد تهران مرکز از دیدگاه کارکنان بر اساس مدل شش بخشی ویس بورد می باشد. در این پژوهش جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان ستاد دانشگاه آزاد تهران مرکزی می باشد که در سال تحصیلی 91-1390 در این مرکز مشغول به خدمت هستند که تعداد آنها 288 نفر می باشد که از میان آنها 165 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه ی استاندارد شناخت سازمانی(odq) است که پژوهشگر از روش آلفای کرونباخ، به منظور سنجش پایایی این پرسشنامه استفاده کرده است. همچنین، به منظور سنجش روایی این پرسشنامه نمره ی مولفه های مدیریت تحول سازمانی را با سوال های روایی یابی همبسته نموده است، نتایج نشان می دهد که ضرایب روایی و پایایی به دست آمده رضایت بخش هستند، و همگی در سطح 001/0p< معنی دار می باشند. داده های جمع آوی شده با استفاده از روش های آماری توصیفی(میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی، حداقل نمره و حداکثر نمره) و آمار استنباطی(آزمون t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیری یا مانوا و آزمون تعقیبی توکی) از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت تحول سازمانی(اهداف، ساختار، رهبری، ارتباطات، پاداش ها، مکانیزم های مفید و نگرش به تغییر) در این دانشگاه ها از وضعیت مطلوبی برخوردار است و مسأله و مشکل حادی ندارد و هر چه میزان آشنایی و شناخت کارکنان نسبت به اهداف سازمانی، ساختار سازمان، رهبری سازمان، ارتباطات سازمانی، پاداش های شازمانی و مکانیزم های مفید بیشتر باشد نگرش به تغییر سازمانی بهبود خواهد یافت، همچنین مولفه های جنسیت، سن و سابقه کار کارکنان بر این ابعاد تأثیرگذار می باشد و رابطه ی معناداری بین آنها مشاهده شد.

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری در هشت حیطه مرور ذهنی در تکالیف پایه ،مرورذهنی در تکالیف پیچیده،بسط دهی در تکالیف ساده،بسط دهی در تکالیف پیچیده،سازماندهی در تکالیف ساده،سازماندهی در تکالیف پیچیده،نظارت بردرک مطلب وفرایند عاطفی انگیزشی برتفکر خلاق دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی می باشد. به این منظور 364دانش آموز دختر پایه پنجم(11-9سال)به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ازپنج منطقه جغرافیایی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 انتخاب شدند وبا استفاده از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون در دو گروه آزمایشی وکنترل مورد سنجش قرار گرفتند.ابزار اندازه گیری از آزمون خلاقیت تورنس که شامل 60 سوال می باشد جهت اندازه گیری خلاقیت دانش آموزان واز پرسشنامه راهبردهای یادگیری که از نظریه های شناختی وینشتاین ومایر توسط باصری 1375 ساخته شده است وشامل 36 سوال می باشد در پیش آزمون وپس آزمون استفاده شده است.دانش آموزان گروه آزمایش در 3جلسه 60 دقیقه ای قبل از اجرای پس آزمون در دوره آموزشی راهبردهای یادگیری شرکت کردندپس از برنامه مداخله ای دو گروه آزمایشی وکنترل با یکدیگر مقایسه شدند یافته ها نشان دادراهبردهای یادگیری اثر معناداری بربهبود تفکر خلاق دانش آموزان در گروه آزمایش داشته است .

پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی معلملن دوره ابتدایی آ.پ شهرستان های استان تهران از دیدگاه کلیه معلمان، مدیران، کارشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت و مدیریت آموزشی شهرستان های استان تهران می پردازد. برای انتخاب گروه نمونه معرف و همچنین افزایش دقت اندازه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده کرده، بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه تعداد 500 نفر نمونه پژوهش حاضر را تشکیل می دهد که از این تعداد 250 معلم، 200 مدیر، 30 کارشناس و 20 نفر متخصص می باشد. ابزار سنجش: ابزارسنجش پژوهش حاضر یک پرسشنامه 86 سوالی محقق ساخته تشکیل می دهد. این پرسشنامه بر اساس یافته های جهانی گردآوری شده. پس براساس فن دلفی در 3 مرحله برای متخصصان تعلیم و تربیت ارسال شد و به ویرایش نهایی رسید. در پژوهش حاضر اعتبار ابزار سنجش به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار اعتبار کل تست برابر 94/0 شده است. روایی ابزار سنجش به وسیله ی تحلیل عاملی (روایی سازه) محاسبه شد که از بار عاملی نسبتا بالایی برخوردار بوده و کلیدی سوالات مورد تایید قرار گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است عوامل موثر بر توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی آ.پ شهرستان های استان تهران به شرح زیر است: عامل اول: ارزشیابی، واریانس (442/38) مشتمل بر 9 سوال عامل دوم: خصوصیات معلمان، واریانس (141/14)مشتمل بر 16 سوال عامل سوم: محیط، واریانس (658/9) مشتمل بر 9 سوال عامل چهارم: تکنولوژی، واریانس (980/8) مشتمل بر 7 سوال عامل پنجم: فعالیت فوق برنامه، واریانس (280/7) مشتمل بر 6 سوال عامل ششم: رفاهی، واریانس (004/6) مشتمل بر 7 سوال عامل هفتم: مشاوره، واریانس (884/5) مشتمل بر 9 سوال عامل هشتم: هزینه، واریانس (982/4) مشتمل بر 9 سوال عامل نهم: مدیریت، واریانس (629/4) مشتمل بر 15 سوال

: تربیت بدنی بخش مهمی از نظام تعلیم و تربیت است که تلاش می کند از طریق حرکت، جریان رشد و تکامل انسان را در همه ابعاد جسمانی و روانی تسهیل و هماهنگ نماید.از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط تربیت بدنی و آمادگی جسمانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر تهران به اجرا درآمد. روش این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی و غیر آزمایشی و پژوهشگر به صورت میدانی به جمع آوری داده ها پرداخته است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. برای ارزیابی آمادگی جسمانی از آزمون های استاندارد آمادگی جسمانی آموزش و پرورش و برای تربیت بدنی از نمرات پایان ترم تربیت بدنی دانش آموزان استفاده گردید. در خصوص پیشرفت تحصیلی نیز میانگین نمرات نوبت دوم دروس ریاضی، املاء فارسی(نوشتن)، قرائت فارسی(خواندن) وعلوم مورد استفاده قرار گرفت.از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تعیین روابط همبستگی میان متغیرها و برای استخراج اطلاعات از نرم افزار spss استفاده گردید. یافته های تحقیق حکایت از آن دارند که تربیت بدنی و آمادگی جسمانی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر تهران ارتباط مثبت دارند. واژهای کلیدی : آمادگی جسمانی، تربیت بدنی، پیشرفت تحصیلی

با توجه به اینکه امروزه تغییر و تحولات جهانی با سرعت چشمگیری اتفاق می افتد، شناخت آینده برای بهره مندی از فرصت ها و امکانات و دستیابی به رفاهی همه جانبه برای تمامی موجودات زمین ضروری می نماید. در آینده پژوهی با توجه به امکانات و شرایط کنونی آینده های ممکن را ترسیم می کنند و از میان آنها آینده های مرجح را انتخاب و تلاش می شود تا به مطلوبترین آینده برسند. برای این منظور بدون شک بشر باید از شرایطی که در حال حاضر در آن قرار دارد آگاهی و شناخت کافی داشته باشد؛ همچنین باید روی آینده مطلوب اجماع وجود داشته باشد. آینده پژوهی علم بین رشته ای نسبتاً نوپدیدی است که بعد از جنگ جهانی دوم ابتدا در امریکا و اروپا و سپس در سایر کشورها بوجود آمد. طبق گفته کلمنت چانگ رئیس دانشگاه تامکونگ تایلند، آغاز و توسعه مطالعات آینده پژوهی عمدتاً از دو منبع سرچشمه گرفته است:« مسئولیت و آگاهی روشنفکران، بازتاب تغییرات اجتماعی در امریکا و اروپا» (ایوبی زاده،1389). حوزه های مطالعاتی آینده پژوهی پیش بینی، آینده نگاری و برنامه ریزی می باشد. پیش بینی که طبق تعریف گوده (1994) عبارت از ارزشیابی یک روند با درجه ای از اطمینان در طول یک دوره خاص می باشد، عموماً آینده را ادامه منطقی گذشته می داند و در پیش بینی آینده های ممکن شناسایی می شوند. در شرایط امروز که فناوریهای نوظهور باعث تغییر و تحولات چشمگیر روزافزون صنایع، شیوه های تولید، بهره وری و ... می شوند، آینده نمی تواند روند خطی گذشته باشد. از سوی دیگر آینده پژوهان براین باورند که آینده توسط کنش امروز افراد شکل می گیرد(ایوبی زاده،1389). هر سازمانی برای نیل به اهداف خویش به منابع مادی، مالی و انسانی نیاز دارد. در گذشته اکثر مدیران توجه کمتری به منابع انسانی داشتند و با وجود اینکه برنامه ریزی منابع انسانی از آغاز شکل گیری سازمانهای مدرن به عنوان یکی از وظایف مدیران مطرح بوده است، ولی در پیش بینی نیازهای منابع انسانی عمدتاً گرایش به واکنش پذیری داشتند تا اثرگذاری. اما امروزه با آمدن مفهوم برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی به جای برنامه ریزی نیروی انسانی برای پیش نگری و آینده پژوهی در مورد منابع انسانی موردنیاز سازمان بینش وسیع تری به کار گرفته شده و انتظار می رود فراسوی بینش فرایندی با انجام مطالعات آینده پژوهانه به پیش بینی نیازهای منابع انسانی در جهت توسعه و بهسازی، توجه ویژه شده و برنامه ای مناسب در این راستا طراحی و اجرا گردد.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): هدف از این مطالعه، بررسی تطبیقی نظام آموزش و پرورش بین کشورهای ایران و ژاپن به منظور ارائه الگوی مناسب است. روش تحقیق از نوع تحقیقات کیفی توصیفی- پیمایشی است و محقق با مراجعه به اسناد و مدارک مربوط به نظام آموزشی کشورهای مورد مطالعه از طریق پایگاه های رسمی اطلاع رسانی، منابع کتابخانه ای، جستجو در سایت های اینترنتی، سازمان یونسکو و یونیسف، وزارت آموزش و پرورش هر دو کشور و غیره، به مطالعه پرداخته و براساس روش مطالعه تطبیقی جرج بردی و هیلکر که در چهار مرحله توصیف، تعبیر، مقایسه و تحلیل صورت گرفته است، به سوالات تحقیق پاسخ داده است. جامعه آماری این پژوهش، نظام آموزشی هر دو کشور(در مقطع متوسطه) می باشد. اهداف کلی: - بررسی نظام آموزش و پرورش ایران و ژاپن - بررسی تفاوت ها و نقاط اشتراک آنها در زمینه آموزش و پرورش اهداف جزیی: 1- کسب وبیان اطلاعات و آمار جدید در زمینه های آموزشی از کشور ایران و ژاپن 2- مطالعه تاریخچه و سیر تحولات نظام های آموزشی ایران و ژاپن 3- بررسی و شناسایی تفاوت ها و تشابهات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و ژاپن در مقطع آموزشی (متوسطه) 4- بررسی و شناسایی تشکیلات، اهداف، برنامه ریزی ها و ارزشیابی های نظام آموزشی کشور ایران 5- بررسی و شناسایی تشکیلات، اهداف، برنامه ریزی ها و ارزشیابی های نظام آموزشی کشور ژاپن 6- مقایسه و تحلیل طرح ها و اصلاحات آموزشی ایران با طرح ها و اصلاحات آموزشی ژاپن به منظوردستیابی به راه حل های ممکن و ارائه پیشنهادات در جهت حل مسائل آموزشی 7- بحث در مورد اقدامات انجام شده یا در حال انجام پیرامون اصلاح آموزش و پرورش هر دو کشور 8- بررسی و مقایسه نظام غیر متمرکز آموزشی کشور ژاپن بانظام متمرکز آموزشی درجمهوری اسلامی ایران روش تحقیق: این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی بوده و پژوهش تطبیقی مورد نظر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد و برای انجام این پژوهش از روش تحقیق «مطالعه موردی» و الگوی بردی بهره گرفته شده است. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به سوالات این پژوهش، از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارشات تحقیقی و جستجو در شبکه جهانی اینترنتی و سایت های وزارت آموزش و پرورش هر دو کشور مورد مطالعه (ایران و ژاپن) جمع آوری شده است. بر آورد نمونه: به دلیل آنکه این پژوهش تطبیقی است پس نظام آموزشی هر دو کشور ایران و ژاپن در مقطع آموزشی ( متوسطه) مورد بررسی قرار خواهد گرفت. روش گردآوری اطلاعات: ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، اسناد و مدارک سازمان آموزش و پرورش هر دو کشور یعنی ایران و ژاپن می باشد. از مهمترین منابعی که در این تحقیق جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها بکار رفته اند می توان به موارد زیر اشاره کرد: «استفاده از بانک جهانی، استفاده از گزارشات و عملکرهای نظام های آموزشی کشورهای مختلف جهان از طریق ارتباط با کمیسیون ملی یونسکو، یونیسف، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، همکاری های علمی بین المللی وزارت آموزش و پرورش و . . .» روش تجزیه و تحلیل اطلاعات: روش این پژوهش توصیفی خواهد بود که با استفاده از منابع مورد اطمینان می توان آنها را مورد بررسی قرار داد و از جداول و نمودارها هم بهره گرفت.

هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ایجاد انگیزش شغلی معلمان مدارس دخترانه مقطع ابتدائی از دیدگاه معلمان است .جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی معلمان مدارس دخترانه مقطع ابتدائی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 می باشدکه ازبین آنها بابهره گیری از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای افراد نمونه9 آماری انتخاب شدند.برای این منظور ، ابتدا به اداره کل آموزش و پرورش(مناطق 22 دوگانه ) شهرتهران مراجعه و سپس به منطقه 3 درشمال و19 در جنوب ، 8 در شرق و5 درغرب و 6 در مرکز مراجعه و با توجه به اینکه آمار کل معلمان مدارس دخترانه مقطع ابتدائی این 5 منطقه جمعاً 2000 نفر بود، با توجه به «جدول مورگان » حجم نمونه 322 نفربرآورد گردید.جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 23سوالی محقق ساخته بامتوسط ضریب پایایی84% استفاده شد.جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t-test)استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد انگیزش شغلی معلمان مدارس دخترانه مقطع ابتدائی شهر تهران بر عواملی مانند حقوق و دستمزد، امنیت شغلی، احساس رضایت در تدریس ، رشته تحصیلی معلم ، نحوه ارتباط مدیر با معلم ، ارتقاء شغلی ، شرایط محیطی کار و مسئولیت شغلی معلم تأثیردارد .همچنین از دیدگاه افراد نمونه آماری عوامل موثر سبب انگیزش شغلی معلمان مدارس دخترانه مقطع ابتدائی شهر تهران می شود و انگیزش شغلی معلمان برعوامل موثرفوق تأثیر دارد. واژگان کلیدی: انگیزش شغلی معلمان، مدارس دخترانه،تهران

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابط? هوش هیجانی با سبک های رهبری(تحول گرا و عمل گرا) مدیران میانی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در شهر تهران می باشد. هدف این پژوهش تشخیص رابطه بین هوش هیجانی و سبک؛ رهبری تحول گرا و عمل گرا در مدیران میانی سازمان صداوسیما می باشد. در این پژوهش هوش هیجانی (خود آگاهی، خود تنظیمی، خودانگیختگی، همدلی، مهارتهای اجتماعی) به عنوان متغییر مستقل در نظر گرفته شده است. در این پژوهش نمونه 124 نفر از مدیران میانی سازمان صدا و سیما به وسیله فرمول تعیین حجم نمونه اچ اس گولا تعیین و سپس به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده است. در این پژوهش از پرسشنامه33 سوالی سیبریا شرینگ برای سنجش هوش هیجانی و پرسشنامه 38 سوالی رهبری چند عاملی(mlq) باس و آولیو استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با هر دو سبک رهبری عمل گرا و سبک رعبری تحول گرا دارای رابطه معنادار است. در نهایت نتایج این پژوهش نشان می دهد که سنجش و آموزش هوش هیجانی در مدیران و سایر کارکنان و استفاده از روانشناسان سازمانی قبل از انتصاب مدیران می تواند به بهتر شدن رهبری در سازمان کمک کند. واژگان کلیدی: هوش هیجانی، سبک رهبری(تحول گرا- عمل گرا)، مدیران میانی

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی دوره های آموزشی برگزار شده در بانک های صادرات منطقه غرب تهران بر عملکرد کارکنان در سال 1390 است . جامعه مورد مطالعه شامل کلیه افراد آموزش دیده بانک صادرات منطقه غرب تهرا ن در سال 1390 بوده که براساس آمار واحد آموزش بانک صادرات منطقه غرب تعداد آنها 1253 نفر می باشد. براساس جدول مورگان و با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده 290 نفر به عنوان نمونه شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته با متوسط ضریب روایی و پایایی 91% استفاده از امار توصیفی ( فراوانی ، درصد و میانگین) و آزمون t-test و همچنین t مستقل تحلیل شدند . نتایج حاصل از بررسی سوال های تحقیق نشان داد که از نظر کارکنان جامعه آماری ، گذارندن دوره های آموزشی موجب افزایش مهارت شغلی ، افزایش دانش فنی ، افزایش روحیه تعاون و همکاری ، افزایش بهره وری و بازدهی و افزایش تسهیل کارها و وظایف دشوار در بین کارکنان بانک صادرات می شود . ضمناً میان نگرش کارکنان زن و مرد درباره اثربخشی دوره های آموزشی بر عملکرد انان تفاوت معناداری وجود ندارد و تقریباً نظرات هر دو گروه کارکنان در این زمینه یکسان و شبیه به هم می باشد .(p›0/05) واژه های کلیدی : اثر بخشی ، دوره های آموزشی ، کارکنان ، بانک صادرات ، بهره وری

این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین هوش اجتماعی مدیران و سرمایه اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر ارومیه درسال تحصیلی 1390- 1389 با استفاده از روش تحقیق توصیفی - همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی مدیران و دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر ارومیه می باشد همچنین از روش تمام شماره برای انتخاب مدیران استفاده شد و به ازای هر مدیر پنج دانش آموز بصورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته سرمایه اجتماعی و پرسشنامه هوش اجتماعی سیلورا (2001) استفاده شد. پایایی پرسشنامه سرمایه اجتماعی ب استفاده از روش دو نیمه کردن 68 درصد و پایایی پرسشنامه هوش اجتماعی 72 درصد از طریق تکنیک آلفای کرانباخ بدست آمد، داده ها بوسیله نرم افزار spss16 وبا استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکراهه تجزیه و تحلیل شدند. در این تحقیق شش فرضیه تدوین شدندکه نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: بین هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت اجتماعی و آگاهی اجتماعی مدیران با سرمایه اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر ارومیه رابطه معنی داری وجود دارد. بین سن و سابقه خدمت مدیران با هوش اجتماعی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد. هوش اجتماعی مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر ارومیه بر حسب تحصیلات یکسان است. کلید واژه ها: هوش اجتماعی، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت اجتماعی،آگاهی اجتماعی، سرمایه اجتماعی

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با عملکرد و باور انگیزشی(انگیزش در شغل) در بین معلمان زن مدارس ابتدایی شهرستان رشت از دیدگاه معلمان می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل، کلیه معلمان زن مدارس ابتدایی شهرستان رشت که در سال تحصیلی90-91 مشغول به فعالیت می باشند که تعداد آنها در ناحیه یک برابر700 نفر و در ناحیه دو 600 که جمعاً 1300 نفر جامعه آماری ما را تشکیل می دهند که از این تعداد نمونه ی از طریق جدول مورگان و با حجمی برابر297 نفر انتخاب شد. همچنین در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی استفاده گردید. داده ها و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه های ذهنیت فلسفی کمیلی ، آزمون انگیزش شغلی هکمن و الدهام، و پرسشنامه عملکرد معلمان سید نور، جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای تحلیل دادها در این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش توصیفی محاسبه انحراف معیار، میانگین و فراوانی.... ، و برای آزمون فرضیه ها ازتحلیل واریانس چندمتغیره همچنین از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده گردید. نتایج آنالیز واریانس چند متغیره نشان داد که:بین هر یک از ابعاد(جامعیت، تعمیق و انعطاف پذیری) به تفکیک با عملکرد و باورهای انگیزشی در سطح 01/0 رابطه معناداری وجود دارد. نتایج دو به دوی ضریب همبستگی پیرسون رابطه بین ذهنیت فلسفی با عملکرد ، ذهنیت فلسفی با باورهای انگیزشی و عملکرد با باورهای انگیزشی هر سه در سطح 01/0 معناداری می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که: مقدار ضریب تبیین برای تغییرات عملکرد توسط ذهنیت فلسفی حدوداَ 03/0 درصد، ضریب تبیین باورهای انگیزشی توسط ذهنیت فلسفی حدوداَ 36/0 درصد و ضریب تبیین عملکرد توسط باورهای انگیزشی نیز برابر 019/0 می باشد . کلید واژه: ذهنیت فلسفی، جامعیت، تعمیق، انعطاف پذیری، عملکرد و باور انگیزشی

ارتباط مهارت های مدیریت زمان در افزایش سطح سلامت جسمانی و عملکرد اجتماعی و در کاهش اضطراب و افسردگی، در پژوهش های بسیاری به اثبات رسیده است. هدف این پژوهش که یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است، بررسی رابطه بین بهداشت روانی و حیطه های 4گانه آن (سلامت جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی) با میزان بکارگیری مهارت های مدیریت زمان است. حجم جـامعه را تعداد 180 نفر از مدیران اجرایی واحدها و مراکز دانشـگاه پیام نور استـان تهران که در سال تحصیلی 91-1390 در پست های مانند مدیر آموزش، مدیر گروه، مدیر پژوهش و برنامه ریزی، مسئولیت اجرایی داشته اند، تشکیل داده است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی خوشه ای یک مرحله ای می باشد. که برمبنای جدول مُرگان 123 نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای سنجش بهداشت روانی از پرسش نامه استاندار ghq28 با ضریب پایایی 0.91 و برای سنجش مهارت های مدیریت زمان از پرسش نامه محقق ساخته با ضریب پایایی 0.9 استفاده گردید. جهت بررسی رابطه بین حیطه های بهداشت روانی با مهارت های مدیریت زمان از آزمون ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و پیرسن و جهت شناسایی اولویت ها و میزان تأثیر هر یک از حیطه های بهداشت روانی بر مهارت های مدیریت زمان، از رگرسیون چند گانه و جهت مقایسه بهداشت روانی و مدیریت زمان در زنان و مردان مورد مطالعه، از آزمون t مستقل، استفاده شد. نتایج: بین بهداشت روانی و حیطه های 4 گانه آن، با مهارت های مدیریت زمان رابطه معنی دار وجود دارد. (همبستگی با 95% اطمینان sig<0.05) و اختلال در عملکرد اجتماعی و اضطراب می تواند بکارگیری مهارت های مدیریت زمان را به میزان 19% کاهش دهد.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای مدیریتی (وظیفه مدار و رابطه مدار) مدیران با خلاقیت و خود کارآمدی از دیدگاه معلمان زن شهرستان رشت می باشد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل: کلیه معلمان زن مدارس ابتدایی شهرستان رشت که در سال تحصیلی90-91 مشغول به فعالیت می باشد که تعداد آنها در ناحیه یک برابر700 نفر و در ناحیه دو 600 که جمعاً 1300 نفر جامعه آماری ما را تشکیل می دهند که از این تعداد نمونه ی از طریق جدول مورگان و با حجمی برابر297 نفر انتخاب شد. همچنین در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ی استفاده گردید. داده ها و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه های، توصیف رفتار مدیر سید مهدی الوانی، آزمون خلاقیت عابدی و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در این پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش توصیفی مورد استفاده شامل محاسبه انحراف معیار، میانگین و فراوانی.... ، و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که:بین سبک مدیریت وظیفه مدار با خلاقیت معلمان با 99% اطمینان همبستگی معکوس و معنی داری وجود دارد و سبک مدیریت وظیفه مدار به تنهایی می توانند 04/0 درصد از تغییرات خلاقیت معلمان را تبیین نمایید. همچنین بین سبک مدیریت رابطه مدار با خلاقیت معلمان با 99% اطمینان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و سبک مدیریت رابطه مدار به تنهایی می توانند16/0 درصد از تغییرات خلاقیت معلمان را تبیین نماید. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که: بین سبک مدیریت وظیفه مدار با خود کارآمدی معلمان با 95% اطمینان همبستگی معکوس و معناداری وجود دارد و سبک مدیریت وظیفه مدار به تنهایی می توانند01/0 درصد از تغییرات خود کارآمدی معلمان را تبیین نمایید. همچنین بین سبک مدیریت رابطه مدار با خود کارآمدی معلمان با 99% اطمینان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و سبک مدیریت رابطه مدار به تنهایی می توانند22/ درصد از تغییرات خودکارآمدی معلمان را تبیین نماید. کلید واژه ها: سبک مدیریت، سبک وظیفه مدار، سبک رابطه مدار، خلاقیت و خود کارآمدی

هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر توانمند سازی معلمان است.جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1391-1390 است که با رعایت مفروضات طرح های نمونه گیری و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای و با توجه به الگوی نمونه گیری مورگان چون مقیاس اندازه گیری پیوسته و همچنین سوال های پژوهش دو دامنه بود،حجم نمونه طبق اصول صحیح و علمی از بین آنها تعداد 250 نفر انتخاب شدند بدین نحو که در مرحله اول ابتدا شهر تهران از لحاظ جغرافیایی به 5 حوزه شمال،جنوب،شرق،غرب و مرکز تقسیم شد.در مرحله دوم از هر حوزه جغرافیایی یک منطقه آموزشی و در مرحله سوم از هر منطقه آموزشی 2 مدرسه ابتدایی(یکی دخترانه-یکی پسرانه)و در مرحله چهارم از هرمدرسه 5 کلاس و در نهایت از هر کلاس یک نفر معلم بصورت تصادفی انتخاب شدند.بنابر شرایط فوق و به منظور جلوگیری از افت نمونه،تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 19 سوالی محقق ساخته با متوسط ضریب پایایی 93% استفاده شد.جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون t-test)استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد بین برگزاری کلاس های ضمن خدمت،اعتماد به نفس معلم،حمایت مدیر از معلم،حقوق و مزایا و پاداش،روابط انسانی موثر،پژوهش و ایجاد تسهیلات پژوهشی برای معلمان با توانمندی معلمان رابطه وجود دارد.به عبارت دیگر مواردی مانند(برگزاری کلاس های ضمن خدمت،اعتماد به نفس معلم،حمایت مدیر از معلم،حقوق و مزایاو پاداش،روابط انسانی موثر،پژوهش و ایجاد تسهیلات پژوهشی برای معلمان)توانمندی معلمان را افزایش می دهد. کلمات کلیدی:کلاس های ضمن خدمت،اعتماد به نفس معلم،توانمندسازی،حمایت مدیر از معلم

این پژوهش به بررسی عملکرد مدیران بر اساس شرح وظایف مدیریتی آن ها، در مدارس ابتدایی پسرانه ‏دولتی شهر قم، از دیدگاه کارشناسان اداری پرداخته است. پژوهشگر در این تحقیق از روش زمینه یابی ‏سود جسته است.‏ جامعه آماری، کلیه کارشناسان اداری نواحی چهارگانه شهر قم است که بر اساس فرمول تعیین حجم ‏نمونه مورگان، 167 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (نسبتی)، حجم نمونه انتخاب شده است.‏ ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که بر اساس مولفه های عمده شرح وظایف تنظیم، ‏اعتباریابی شده، و پایایی آن طبق محاسبه آلفای کرونباخ در سطح بالایی بوده است. همچنین جهت ‏دستیابی به هدف مورد نظر در تحقیق از آمار توصیفی مانند فراوانی، درصد، میانه و میانگین از آزمون ‏‏«تی» تک نمونه ای استفاده شده است.‏ نتایج به دست آمده نشان داد که حد رسیدگی مدیران به کارکردهای مدیریت در حد مطلوب ارزیابی شده ‏است.‏

هدف پژوهش حاضر بررسی زنگ تفریح دانش آموزان در مدارس کم توان هوشی و ارائه ی الگوی مناسب می باشد. جهت بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحقیق توصیفی(پیمایشی) استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مورد مطالعه شامل کارکنان شاغل در مدرسه راهنمایی دخترانه کم توان هوشی استان قم(24نفر) می باشد. بنابراین جامعه و نمونه با هم برابرند و روش نمونه گیری در این پژوهش استفاده از جامعه در دسترس می باشد. ابزار اندازه گیری شامل: پرسشنامه 20 سوالی مولفه های زنگ تفریح می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(جداول توزیع فراوانی، نمودارها و ویژگی های جمعیت شناختی) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف- اسمیرنف و آزمون تی تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کلیه مولفه های 4 گانه زنگ تفریح بر وضعیت دانش آموزان کم توان هوشی تأثیر مستقیم و معنی دار دارد. به طور خلاصه نتایج میانگین مولفه های گذراندن اوقات فراغت در زنگ تفریح به تفکیک وضعیت موجود و مطلوب، بیانگر آن است که میانگین محیط و شرایط موجود در زنگ تفریح و نقش کارکنان در برنامه ریزی هدفمند نسبت به سایر مولفه ها بیشتر است. کمترین مقدار در وضعیت موجود؛ مربوط به اهمیت دادن به انواع فعالیت ها و بها دادن به وضعیت آموزشی در زنگ تفریح دانش آموزان مورد مطالعه این تحقیق است. فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب از طریق تدوین برنامه و الگوی پیشنهادی از میان خواهد رفت که اولویت ها در این برنامه بدین قرار است: 1- توجه به مولفه «انواع فعالیت ها» 2- ارتقاء «وضعیت آموزشی» 3- بهبود مولفه «ماهیت تفریح» 4- توجه به «نقش کارکنان» 5- توجه به «محیط و شرایط»

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت مراکز آموزش الکترونیکی دانشگاه های دولتی و غیر دولتی شهر تهران از دیدگاه کارکنان آن مراکز و مقایسه آن دو بایکدیگر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان آموزشی دانشگاه دولتی و آزاد تشکیل می دهند که تعداد کل کارمندان آموزشی مشتمل بر 4180 نفر می باشد. از میان کارکنان آموزشی ،351 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم20 نفر از طریق آلفای کرونباخ برابر با 0.83 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار استنباطی آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داده است که از نظر کارکنان آموزش دانشگاه ها میزان اثربخشی ict در توسعه و پیشرفت عمل یاددهی –یادگیری، و تاثیرآن در آموزش های از راه دور و همچنین میزان ظهور و توسعه ictدر حفظ و پیشرفت آموزش های سنتی ایران بالاتر از حد انتظار بوده است. و در نهایت آنکه تفاوت معنی داری بین دیدگاه های کارکنان دانشگاه های دولتی و غیردولتی مشاهده نشد و نظرات آنها تقریبا شبیه به هم می باشد.

تحقق اهداف والای آموزش عالی در جوامع مختلف نیازمند رعایت اصول و معیارهای اخلاقی در آموزش، توسط کارکنان جامعه آموزشی در هر کشور است. از این رو، رعایت اصول اخلاقی در حوزه آموزش عالی کشور توسط کارکنان آموزش در سطوح و بخش های مختلف، جای بسی تعمق دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر، به بررسی عوامل موثر بر اخلاق حرفه ای کارکنان دانشگاه های شهر تهران از دیدگاه آنان می باشد. هفت سوال در این پژوهش مطرح شده است و جامعه آماری کلیه کارکنان آموزشی دانشگاه های شهر تهران می باشد و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی است که سیصد و پنجاه و یک نفر کارمند آموزشی به صورت تصادفی انتخاب شدند و از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته میان کارکنان آموزشی به عنوان مورد مطالعاتی تحقیق، اثرات متغیرها مورد سنجش قرارگرفتند، در ضمن به توصیه استاد راهنما اعتبار این پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. روش آماری برای تحلیل نتایج تحقیق نیز آزمون t تک نمونه ای می باشد. ضمنا برای اولویت بندی مولفه ها از آزمون رتبه ای فریدمن بهره گرفته شد. همچنین تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی(زمینه یابی) است که در آن عوامل تأثیرگذار بر اخلاق حرفه ای از دیدگاه خود کارکنان مورد سنجش قرارگرفت. نتایج به دست آمده، نشاندهنده تأیید کلیه سوالات پژوهش فوق می باشند.

این پژوهش به بررسی مهارت¬های سازمانی مدیریت زمان مدیران بر عملکرد شغلی دبیران مقطع متوسطه¬ی شهر اردبیل از دیدگاه دبیران همان مقطع انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع زمینه-یابی بود. جامعه¬ی آماری پژوهش را 1059 دبیر مقطع متوسطه¬ی شهر اردبیل تشکیل می¬داد. از این تعداد 280 دبیر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه¬ی مدیریت زمان حافظی و همکاران و پرسشنامه¬ی عملکرد شغلی پاترسون که روایی صوری آن¬ها توسط متخصصان و محققان و به¬خصوص اساتید راهنما و مشاور مورد تأیید و ضریب پایایی آن¬ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب(88/. ، 83/.) به دست آمد، جمع آوری شد، داده ها با استفاده از روش¬های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt تک نمونه¬ای و رگرسیون چند متغیری) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج به دست آمده بین مولفه¬های سازمانی مدیریت زمان با عملکرد شغلی دبیران رابطه¬ی معنادار و مثبتی وجود دارد. نتایج t تک نمونه¬ای نشان داد که مدیریت زمان مدیران و عملکرد شغلی دبیران دارای میانگینی بالاتر از حد متوسط می¬باشند؛ یعنی اینکه وضعیت آن¬ها در مدارس متوسطه¬ی شهر اردبیل از دیدگاه دبیران مناسب می¬باشد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که مدیریت زمان مدیران پیش بین معنادار و در جهت مثبت عملکرد شغلی دبیران می¬باشند.

هدف از مطالعه حاضر شناسایی وضعیت مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهرانو اثر آن بر پیشرف تحصیلی دانش آموزان می¬باشد. با استفاده از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای 314 نفر از معلمان (160 مرد و 154 زن) ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش¬نامه محقق¬ساخته در قالب طیف لیکرت پاسخ دادند. آلفای کرونباخ پرسشنامه 862/0 بدست آمد. و داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بین وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی (برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات، تفکر خلاق و انتقادی، و مهارت-های پژوهشی) در معلمان تفاوت وجود دارد و آنان وضعیت موجود خود را پایین¬تر از وضعیت مطلوب ارزیابی نمودند (p<0.001). از سوی دیگر زنان در مقایسه با مردان وضعیت موجود خود را از برخورداری مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی بهتر توصیف کردند (p<0.001). همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانش¬آموزان موثر بوده است. آنچه از نتایج تحقیق مشهود است، معلمان ابتدایی از نظر مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، با توجه به اهمیت این مسئله، باید نسبت به این امر اقدامات لازم صورت گیرد.

پژوهش حاضربه بررسی برخی ازعوامل موثربربانشاط سازی مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اسلامشهر می پردازد.این عوامل عبارتنداز1-عوامل شغلی (رضایت شغلی ،امنیت شغلی ،غنی سازی شغلی) 2-عوامل سازمانی (مالی،آموزشی،محیطی) 3-عوامل مدیریتی (مشارکتی ،شخصیت مدیریت ،حمایت رهبری )4-عوامل رفاهی (تامین رفاه ،بهداشتی ،فرهنگی) می باشد.روش تحقیق ازنوع توصیفی-پیمایشی می باشد.. جامعه آماری پژوهش ،دبیران ودانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان اسلامشهر بودندکه بااستفاده ازروش نمونه گیری چندمرحله ای نمونه موردنظر(230دبیرو358دانش آموز)انتخاب شده است. . ابزاراندازه گیری ،پرسشنامه محقق ساخته حاوی 47سوال بسته پاسخ براساس پیوستارچهارمقوله ای بوده است.اعتبارسوالات ازطریق محاسبه ضریب اعتبار،آلفای کرونباخ با96%صورت گرفته است.وبرای روایی آن ازنظراساتیدراهنماومشاورواستفاده شده است.برای تجزیه وتحلیل اطلاعات ازآزمون tمستقل ،آزمونt-test وتحلیل واریانس ازطریق رتبه استفاده شدونتایج زیربه دست آمد:عوامل شغلی،عوامل سازمانی ،عوامل مدیریتی وعوامل رفاهی بالاترازحدموردانتظاردربانشاط سازی مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اسلامشهر تاثیردارند.وهمچنین عامل مدیریتی ،عامل شغلی،عامل رفاهی وعامل سازمانی به ترتیب دربانشاط سازی مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اسلامشهر موثرهستندوتفاوت نظرات دبیران بادانش آموزان درزمینه تاثیراین عوامل درموردبانشاط بودن مدارس معناداراست به نحوی که درهمه عوامل دیدگاه دبیران نسبت به دانش آموزان بیشتروبالاترمی باشد.استفاده ازمعلمان باصلاحیت علمی وتربیتی ،وجودمدیرانی خونگرم ودلپذیر، استفاده ازروش های تدریس فعال ومتنوع ورنگ آمیزی شادکلاس هانسبت به سایرگویه هادراولویت واهمیت بیشتری دربانشاط سازی مدارس راهنمایی دخترانه درشهرستان اسلامشهرقرارمی گیرند. شادی-عوامل با نشاط سازی-شغلی

چکیده در دنیای معاصر بیش از هر زمان دیگر بقا ودوام سازمان ها درگرو تعادل بین روشهای اجرای کار در سازمان با تغییر و تحولات ونوآوریهای فراسازمانی است. این بیان بویژه درصنایع و سازمانهای تجاری معنا ومصداق بارزی می یابد ؛ زیرا استفاده نکردن از فناوری جدید در سازمان به معنای ازدست دادن بازار کار مشتریان و در نتیجه انحلال و نابودی سازمان است . سنجش نیاز از گام های بسیار مهم در بهسازی منابع انسانی در حوزه کسب و کار ، صنعت و خدمات است . بر اساس اطلاعات حاصل از سنجش نیاز ما ، هر گونه طرح و توسعه منابع انسانی امکان پذیر است . سنجش نیازها را می توان برای بررسی فرصت های بهسازی عملکرد کارکنان بکار برد. همچنین از سنجش نیاز می توان برای شناسایی و حل مسائل عملکردی در سطوح فردی و گروهی استفاده کرد . مهمترین فعالیت به سازی و توسعه نیروی انسانی هم از طریق آموزش کارکنان میسر میشود. در صورتی که برنامههای آموزشی منجر به توسعه منابع انسانی گردد ?زم است که آموزش به صورت یک سیستم فعال، دائمی و یک فرآیند مداوم و همیشگی باشد. با توجه به اینکه تعداد افراد جامعه حدود 460 نفر بـود، و بـا در نظر گرفتن اطمینان 95 درصد، نسبت موفقیت 50 درصد و با خطای 5 درصد، جامعه نمونـه تقریبـاً برابر 210بهدست آمد. در بخش تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سن و سابقه کار در جامعه آماری پرداخته می شود. که نمونه آماری مورد بررسی ما بالغ بر 210 نفر بود. با عنایت به تغییرات محیطی و تکنولوژی که در دانشگاه ها صورت پذیرفته است، نیاز به تدوین و اجرای برنامه های آموزشی بیش از پیش وجود دارد. به عنوان مثال با رشد رایانه ها و برنامه های اینترنت، دانشگاه ها به سمت الکترونیک رفته و جایگزین سیستم سنتی خواهد شدعلاوه بر روش های تدریس سنتی از طریق اینترنت و با کمک برنامه هایی مانند ویدئو کنفرانس به آموزش پرداخته می شود. در این زمینه هدف این تحقیق اجرای برنامه نیازسنجی آموزشی به عنوان یکی از ضروریات اساسی و مهم برنامه های آموزشی کارکنان اداری پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 92-91 به منظور تدوین تقویم آموزشی مناسب جهت بهینه سازی منابع انسانی می گردد.

آموزش مهارت در شاخه کاردانش با توجه به تنوع و تعدد رشته می تواند فرد را برای احراز حرفه و کسب و کار مناسب آمده کند لذا این تحقیق با عنوان (( بررسی عوامل موثر در جذب هنرجویان دختر به شاخه ی کاردانش از دیدگاه هنرجویان وهنرآموزان استان البرز)) تهیه گردید ، تا با شناخت این علل ، راههای جذب بیشتر هنرجو به این شاخه را شناسایی نماید و راهکارهای مناسب در اختیار برنامه ریزان نظام آموزشی قرار دهد. جامعه آماری از 2965 نفر هنرجو دخترسال سوم شاخه کاردانش و 500 نفر هنرآموز که در 26هنرستان و در هشت منطقه آموزش و پرورش استان البرز اشتغال به تحصیل وکار دارند تشکیل شده است . روش نمونه گیری ، تصادفی وسپس خوشه ای تک مرحله ای بوده است که در مرحله اول هشت هنرستان از هشت منطقه بطور تصادفی انتخاب شدند که تعداد دانش آموزان 994 نفر و تعداد هنرآموزان 186 نفر بوده است که براساس جدول مورگان 278 نفر هنرجو و 125نفر هنرآموز مورد تحقیق قرار گرفته اند . روش تحقیق توصیفی و زمینه یابی است . برای این پژوهش دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده ؛ که روایی آن توسط اساتید گرامی و پایایی آن از طریق آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفته است . داده ها از طریق نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی (توزیع فراوانی ، درصد فراوانی ، میانگین و نمودار)و آمار استنباطی از طریق (آزمون t تک نمونه ای ، t مستقل و خی 2دو متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته ونتایج زیر به دست آمد . دید گاه دانش آموزان ،شناخت ویژگیهای هنرستان ، تشویق مسئولین مدرسه ونقش مادر در هدایت تحصیلی ، درجذب دانش آموزان به شاخه کاردانش موثر است .

این پژوهش به بررسی تاثیر هوشمند سازی مدارس بر خلاقیت معلمان و فرایند آموزش پرداخته است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران تشکیل دادهاند.که با استفاده از جدول مورگان 384 نفر معلم از مدارس هوشمند وغیر هوشمند به روش تصادفی(خوشه ای) ساده انتخاب شدند داده ها از طریق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه فرایند آموزش با اعتبار بالای 70 درصد فراهم گردید. اطلاعات گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به بیان نتیجه های آماری درباره پرسش های اساسی پژوهش پرداخته شد. ابتدا داده های آماری حاصل از اجرای پرسشنامه های پژوهش توصیف و سپس سوالهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به طور کلی در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. برای تحلیل توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد استفاده شده و در سطح استنباطی هم از آزمونهای آماری نظیر آزمون t مستقل بهره گرفته شد که میانگین گروه های هوشمند وغیر هوشمند در ابعاد سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری ،تفاوت معنادار بوده و می توان گفت خلاقیت معلمان در مدارس غیر هوشمند بالاتر از مدارس هوشمند می‏باشد. اما در مقوله بسط، تفاوت میانگین معنادار نبود. مطالعه فرایند آموزش شامل عوامل اجرایی (عملکرد دبیران، مدیران و...)،عوامل محیطی و مولفه های نرم افزاری (مواد و روش های تدریس، برنامه درسی، ارزشیابی و ...)، توصیفی و از نظر داده ها، کمی می باشد نتایج آماری تأثیرهوشمند سازی بانتایج بهدست آمده از نظر پاسخگویی میانگین نظرات افراد نمونه آماری با میانگین فرضی جامعه در مورد فرایند آموزش نشان داد که بین فرایند آموزش در مدارس هوشمند و غیر هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین نظرات معلمان مدرسه هوشمند بالاتر از مدرسه غیرهوشمند می‏باشد.

این پژوهش با هدف بررسی «اثر عوامل جمعیتی منطقه در مقایسه با سایر عوامل موثر در مکان یابی بهینه شعب بانکها از دیدگاه مدیران و کارشناسان شبکه بانکی کشور » با روش توصیفی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و مدیران بانکی پنج بانک تجاری ( سپه – ملت - تجارت – ملی - صادرات) شهرتهران است که در امر مکان یابی شعب بانکها دخالت دارند.در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی استفاده شده است. از بین مدیران و کارشناسان بانک های سپه، ملی، صادرات، تجارت و ملت در شهر تهران، حجم نمونه به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده است.تعداد جامعه آماری 1400 نفر بوده است.حجم نمونه براساس فرمول کوکران300 نفر محاسبه شده است. با کمک پرسشنامه محقق ساخته که به تأیید استاد راهنما رسیده است، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. پرسشنامه شامل 22 سوال بوده و دو بخش : جمعیت شناسی منطقه، در برگیرنده 11 سوال و سنجش سایر عوامل موثر در مکان یابی بهینه شعب بانک شامل 11 سوال است. به منظور تحلیل داده ها برای سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون رگرسیون استفاده شده است و نتایج یافته های تحقیق حاکی از آن است، با توجه به (01/ 0 p<) جمعیت ساکن 80 درصد، رشد جمعیت منطقه 96 درصد، بافت تجاری منطقه 65 درصد، بافت صنعتی منطقه 95 درصد و امنیت محیطی 73 درصد در مکان یابی بهینه شعب بانک نقش دارند.

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) بر شیوه ها و سبک های یادگیری (کلب) دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی بود. بدین منظور تعداد 300 نفر (دختر و پسر) از دانش آموزان منطقه 2 شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای سنجش شیوه ها و سبک های یادگیری دانش آموزان از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده شده است. داده های جمع آوری شده در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که : فرضیه اصلی پژوهش تائید شده و فناوری اطلاعات (ict) برسبک های مختلف یادگیری کلب در دانش آموزان پنجم و ششم دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران موثر بوده است. در خصوص فرضیات فرعی(اول تا چهارم) نیز بررسی ها نشان می دهد که نتایج حاصل از نمرات سبک های مختلف یادگیری کلب تایید شدهاند. در بررسی فرضیه پنجم فرعی نیز توزیع سبک های یادگیری در بین دانش آموزان پایه پنجم و ششم دوره ابتدایی تا حدی متفاوت می باشد. یعنی دانش آموزان این دوره به ترتیب در سبک های جذب کننده ( 31.9%)، همگرا( 31.9% )، واگرا (26.4% ) و انطباق یابنده(9.8%) قرار می گیرند. همچنین تحلیل آماری رابطه معنی دار بین نوع سبک یادگیری و جنسیت نشان داد که بیشترین سبک یادگیری در بین دانش آموزان دختر پایه های پنجم و ششم دوره ابتدایی سبک یادگیری همگرا و در بین پسران سبک جذب کننده است.

پژوهش حاضر به منظوربررسی عوامل اثربخش بر برنامه های اجرایی امدادونجات و تاثیرآن برای کمک به مناطق آسیب دیده از دیدگاه امدادگران جمعیت هلال احمراستان تهران در سال 93-92انجام شده است .دراین تحقیق 5 فرضیه تدوین گردیده است .فرضیات پژوهش عبارتند از:1- مدیریت برنامه های اجرایی برکاهش تلفات در مناطق آسیب دیده تاثیر دارد.2- آمادگی های قبل از وقوع حوادث بر کاهش تلفات انسانی در مناطق آسیب دیده تاثیر دارد.3- سرعت امداد رسانی به مناطق آسیب دیده بر کاهش تلفات انسانی در مناطق آسیب دیده تاثیر دارد.4- تجهیزات وامکانات امدادرسانی براثربخش بودن برنامه های کمک رسانی به مناطق آسیب دیده تاثیر دارد.5- آگاهی دادن به مردم از طریق رسانه های مختلف بر اثربخش بودن برنامه های اجرایی امداد در مناطق آسیب دیده تاثیر دارد.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی وجامعه آماری پژوهش حاضرمتشکل از امدادگران جمعیت هلال احمر استان تهران به تعداد 2400نفر می باشد. که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 380نفر می باشد. به منظور انجام این پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش از نوع محقق ساخته ودارای 25 سوال می باشد.در این تحقیق با استفاده از نرم افزارspss به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده ونتیجه ای که از پژوهش به دست آمده به اثبات رسیدن تمامی فرضیات مطروحه بود که هریک با ضریب های خاص خود به سطح معنی داری رسیده اند.پیشتهادات تحقیق:گام اول: جمع آوری اطلاعات و بررسی حقایق موجود؛ مثل برآورد تعداد قربانیان احتمالی، مصدومین و بازماندگان، وضعیت و شرایط آب و هوایی، مخاطرات احتمالی مثل اتش سوزی، فروریختن سازه های بلند مرتبه، قطع برق، آب و دیگر شریان های حیاتی گام دوم: ارزیابی آسیب های وارده؛ گام سوم: شناسایی و تامین منابع؛ در این گام تعداد پرسنل، ابزارها و تجهیزات مورد نیاز و میزان دسترسی تعیین می شود.گام چهارم: اولویت بندی اقدامات نجات؛ در این گام اولویت اقداماتی که باید برای جستجو، نجات و امداد انجام گیرد مشخص می گردد. گام پنجم: تهیه برنامه؛ این که اعزام نیروها چگونه و با دستور چه کسی انجام می شود، هدایت عملیات بر عهده کیست، هر یک از اعضا چه وظایفی بر عهده دارند، روند اجرای عملیات چگونه است در برنامه مشخص می شود. گام ششم: هدایت عملیات مطابق برنامه؛گام هفتم: ارزشیابی پیشرفت در عملیات

هوش فرهنگی در واقع تعریف هوش در عرصه فرهنگ است و مهم ترین ابزاری است که می تواند برای مواجهه مناسب با موقعیت های چند فرهنگی به کار گرفته شود و سرعت در سازگاری با موقعیت های جدید و راحت تر عمل کردن با توجه به شرایط محیطی را فراهم می کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با مهارت های ارتباطی پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است. روش پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق، توصیفی- همبستگی از نوع پیش بینی و اکتشافی می باشد. نمونه آماری شامل 507 نفر از پرستاران بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده که 338 نفر زن و 169 نفر مرد از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده انتخاب شده است. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای متغبر هوش فرهنگی88% و برای متغیر مهارت ارتباطی 68 % برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار 19 spss انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که همبستگی مثبت و معناداری بین هوش فرهنگی و مهارت های ارتباطی وجود دارد واز لحاظ شدت همبستگی بین مولفه های هوش فرهنگی و مهارت های ارتباطی از بیشترین به کمترین شامل فراشناختی، انگیزشی، رفتاری، شناختی بود.

تحقیق حاضر با عنوان بررسی وضعیت استقرار الگوی تعالی سازمانی efqm در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهر رشت، انجام گرفت. هدف از انجام این تحقیق این بود که میان وضعیت موجود و مطلوب عملکرد سازمان مقایسه انجام گیرد و میزان انحراف هر کدام از متغیرها نسبت به وضعیت مطلوب شناسایی گردد. لذا از مدل efqm با متغیرهای رهبری ، خط مشی و استراتژی ، کارکنان ، شراکت ها و منابع، فرآیندها، نتایج مشتریان ، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد، استفاده گردید. ابزار مورد استفاده پرسش نامه استاندارد efqm بود و جامعه آماری تحقیق را کارکنان دانشگاه جامع علمی کاربردی شهر رشت تشکیل می دادند که شامل 380 نفر بودند. حجم نمونه نیز 191 نفر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای excel و spss استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر رهبری 52/31، خط مشی و استراتژی 54/51، کارکنان 8/46، شراکت ها و منابع 03/46، فرایندها 69/49، نتایج مشتریان 48/78، نتایج کارکنان 2/32، نتایج جامعه 4/29 و نتایج کلیدی عملکرد 8/68 امتیار را کسب کردند.

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه رابطه بین اعتماد به نفس و مولفه های ده گانه هوش اخلاقی معلمان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش در شمال و جنوب شهر تهران در سال 1393 می باشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش توصیفی و از روش تحقیق همبستگی استفاده کرده است. جامعه آماری کلیه معلمان شاغل دوره اول متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1394-1393 می باشد . روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای می باشد. از بین مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش تهران دو منطقه (1و 3) در شمال تهران و دو منطقه ( 15 و 17) در جنوب تهران به طور تصادفی انتخاب شدند و از هر منطقه انتخاب شده دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی و در نهایت به صورت طبقه ای انتخاب گردیدند. و بر اساس جدول مورگان پرسشنامه بین 148 نفر از معلمان توزیع گردید ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه (لنیک و کیل) بود برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد و در آمار استنباطی هم ازآزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شد. نتابج به دست آمده نشان داد که بین اعتماد به نفس و هوش اخلاقی معلمان ارتباط مستقیمی برقرار می باشد. و هر چه اعتماد به نفس معلمان افزایش یابد هوش اخلاقی آنها نیز افزایش می یابد. با توجه به ضریب استاندارد تفکیک رگرسیون (beta) می توان نتیجه گرفت که اعتماد به نفس بر هوش اخلاقی معلمان تأثیر مثبت و افزایشی دارد که این تأثیر از نظر آماری نیز معنادار می باشد (p<0/05) همچنین به این نتیجه دست یافت اعتماد به نفس معلمان در شمال و جنوب شهر تهران تقریبا یکسان بوده و تفاوت معنی داری ندارند( p>0/05) اما تفاوت بین هوش اخلاقی معلمان شمال شهر تهران با جنوب شهر تهران معنادار است( p<0/05) و همچنین با ملاحظه میانگین به دست آمده مشخص شد هوش اخلاقی معلمان شمال شهر تهران بالاتر از هوش اخلاقی معلمان جنوب شهر تهران می باشد.

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عملکرد معاونان و مربیان پرورشی بر اساس شرح وظایف آن ها از دیدگاه مدیران در مدارس متوسطه دخترانه شهرستان همدان بوده است. به همین منظور تعداد66 نفر از مربیان و معاونان پرورشی به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس شرح وظایف سازمانی مصوب آن ها طراحی شده بود مورد ارزیابی توسط مدیران قرار گرفتند. نتایج آزمون t تک گروهی نشان داد که مربیان و معاونان پرورشی در مجموع توانسته اند 79/70 درصد بر اساس شرح وظایف خود عمل کنند و از دیدگاه مدیران عملکرد آن ها در سطح مطلوب قرار داشته است. در میان ابعاد چهارگانه عملکردی نیز به ترتیب بالاترین تا پایین ترین انطباق عبارت بودند از: وظایف اخلاقی-اعتقادی ، وظایف آموزشی-پرورشی، وظایف اجتماعی-سیاسی و وظایف اداری- اجرایی.در مجموع تمامی ابعاد عملکردی آنان در حد بالایی با شرح وظایف سازمانی انطباق داشته است. واژگان کلیدی: مربیان پرورشی، معاونان پرورشی، عملکرد، شرح وظایف سازمانی، عملکرد مربیان پرورشی، عملکرد معاونان پرورشی.

هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه رابطه بین روشهای مختلف مدیریتی (مشارکتی مبتنی بر پاداش، الگوبرداری و غنی سازی شغلی)با توانمند سازی کارشناسان ستادی اداره کل آموزش و پرورش در سال 1393 است. جامعه آماری در این پژوهش 418 نفر از کارشناسان ستادی است که از بین آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای طبق جدول کرجسی و مورگان 201 نفر انتخاب گردید، جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ابعاد توانمندسازی وتن و کمرون و محقق ساخته به ترتیب با ضریب پایایی %95،91% و روش کتابخانه ای استفاده شده است. درتحلیل دادههای آماری (آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار spss) جهت پیش بینی اثر عوامل در توانمندسازی از روش همبستگی اسپیرمن و برای رتبه بندی ابعاد توانمندسازی از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد بعد خوداثربخشی با میانگین 65/2 در بالاترین و بعد اعتماد با میانگین 50/2 در پایین ترین رتبه از نظر کارشناسان قرار دارد و هم چنین بین عوامل مربوطه و توانمندسازی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد یعنی با بالارفتن و اجرای هر کدام در جامعه آماری توانمندسازی کارشناسان افزایش می یابد. کلید واژه ها:روش های مدیریتی( مشارکتی، مبتنی بر پاداش، الگوبرداری و غنی سازی شغلی)، توانمندسازی، کارشناسان ستادی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران

پژوهش حاضر به منظور امکان سنجی استقرار نظام مدیریت دانش در آموزش و پرورش استان قم از دیدگاه مدیران انجام گردیده است.این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران ادارات و مدارس استان قم به تعداد 1100 نفر در سال تحصیلی 93-1392 می باشد و حجم نمونه با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 285 نفر انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که شامل40 سوال می باشد که روایی آن با بهره گیری از نظرات متخصصان و اساتید محترم راهنما و مشاور مورد تأیید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر 88% محاسبه گردید. به طور کلی داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد به توصیف جامعه یآ آماری پرداخته شد و از آزمون های آماری t-test تک گروهی،t مستقل و آزمون کروسکال والیس در سطح استنباطی استفاده شد و نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد: 1. ساختار سازمانی در آموزش و پرورش قم برای استقرار نظام مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار نمی باشد. 2. فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش قم برای استقرار نظام مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار نمی باشد. 3. منابع انسانی در آموزش و پرورش قم برای استقرار نظام مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار نمی باشد. 4. فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش قم برای استقرار نظام مدیریت دانش از شرایط مناسبی برخوردار می باشد. کلمات کلیدی: دانش، مدیریت دانش، ساختار سازمانی، منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات

هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه رابطه بین هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان بیمارستان های کرج. بود که در این مطالعه رابطه تک تک مولفه های هوش معنوی با رضایت شغلی کارکنان مورد مطالعه قرار گرفت .روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود .جامعه آماری در این پژوهش کارکنان بیمارستان های شهر کرج بود. که از این جامعه تعداد 210 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخا ب شدند . ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه های هوش معنوی دانا زوهر و رضایت شغلی((jdi اسمیت،کندال و هالین بود که پایایی پرسشنامه هوش معنوی براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 85/0و پایایی پرسشنامه رضایت شغلی با استفاده از آلفای کرونباخ 84/.0 محاسبه گردیده است .همچنین روایی هر دو پرسشنامه ها توسط چند تن از متخصصان به صورت محتوایی بررسی و تأیید گردید. داده های حاصله از این مطالعه با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .برای تعیین میزان همبستگی بین هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان از ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون، و بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف اسمیرنوف استفاده شده است.نتایج حاصله از پژوهش نشان داد بین میانگین ابعاد هوش معنوی و رضایت شغلی کارکنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین بین هوش معنوی و رضایت شغلی ارتباط وجود دارد..

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران و بهره وری آن ها در سازمان ثبت احوال استان تهران در سال 1393انجام شده است.اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری شده است. بررسی توصیفی داده ها حاکی از این است که سبک تفکر غالب اکثر مدیران ، سبک اجرایی می باشد.تحلیل استنباطی داده ها آشکار کرد که بین متغیرهای سبک تفکر قانونگذار، سبک تفکر اجرایی و سبک تفکر قضاوتگر مدیران با بهره وری همبستگی مثبتی وجود دارد. بین سبک تفکر مدیران زن و مدیران مرد تفاوت وجود ندارد.بین بهره وری مدیران زن و مدیران مرد تفاوت وجود ندارد.

هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر در تعیین محتوای کتابهای دینی دوره ابتدائی و شناخت مشکلات آموزگاران در رابطه با محتواو ارائه پیشنهادهایی به مسئولان تعلیم وتربیت است .