نام پژوهشگر: اسکندر امان اللهی بهاروند
اصغر میرفردی اسکندر امان اللهی بهاروند
فرآیند نوسازی در مدتی کمتر از یک قرن جامعه سنتی ایران را به شدت دگرگون ساخته است . شناخت چگونگی پیامدهای فرایند نوسازی در ایران مستلزم بررسی جنبه های نختلف این پدیده در تقاط مختلف این سرزمین و در برهه های مختلف می باشد زیرا نوسازی نه تنها در مناطق و ایالات ایران به طور یکنواخت صورت نگرفته بلکه در بره های مختلف نیز یکسان نبوده است . از این رو، رساله حاضر به بررسی دگرگ .نیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در یکی از مناطق ایران یعنی شهرستان ممسنی در دوره زمانی از 1300 تا 1378 خورشیدی و در چهار برهه (1320-1300، 1340-1321، 1357-1341 و 1378-1357) پرداخته است . در این رساله، تحولات در ممسنی بر اساس دیدگاههای نوسازی به ویژه نظریه نیل اسملسر (eil j. smelser) تحت عنوان "به سوی یک نظریه نوسازی" مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفت است . ایلات ممسنی تا پیش از فرایند نوسازی دارای ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سنتی بودند. روند نوسازی موجب تغییر در شیوه معیشت ، مالکیت ارضی و نیز تغییر در ساختار ایلات گردید به طوری که اقتدار ایلی شده است . یاختار اجتماعی افزایش پیدا کرده و پایگاه اجتماعی افراد از حالت تقریبا ارثی به اکتسابی تغییر یافته است . افزون بر این، انتخاب نورآباد مقر کلانتر ایل بکش به عنوان مرکز شهرستان ممسنی و کسترش آن باعث مهاجرت اعضاء ایلات جاوید و رستم به سرزمین ایل بکش گردیده است . تجمع اعضای ایلات سه گانه (بکش ، رستم، جاوید) در شهر نورآباد همبستگی ایلی و رقابت بین ایلات را در پی داشته است هر چند پس از این تحولات تمایزات (تفکیک های) ساختی در جامعه سنتی ممسنی پدیدار شده، با این وجود در مواردی قبیله گرائی شدت گرفته است .