نام پژوهشگر: سامیه رییسی
علیرضا نه بندانی افشین سلطانی
استفاده از مدل های شبیه سازی گیاهان زراعی به عنوان مکمل کارآمد برای تحقیقات آزمایشی مطرح است. این مدل ها می توانند برای تفسیر نتایج و بررسی سیستم های زراعی در شرایط محیطی و مدیریت های متفاوت مورد استفاده قرار گیرند. این مطالعه با هدف تعیین ضرایب ژنتیکی دو رقم سویا (سحر و dpx) برای مدل ssm در گرگان انجام شد. مدل ssm مراحل فنولوژیک را به عنوان تابعی از دما و طول پیش بینی میکند. گسترش و پیر شدن سطح برگ تابعی از دما، نیتروژن فراهم برای رشد برگ، تراکم بوته و انتقال مجدد نیتروژن می باشد. تولید ماده خشک به عنوان تابعی از تشعشع دریافت شده و دما تخمین زده می شود و ماده خشک تولیدی براساس مرحله نمو و روابط مبدا - مقصد بین اندام های رویشی و دانه توزیع می شوند. به منظور بدست آوردن پارامترهای مورد نیاز مدل از دو آزمایش مزرعه ای (در سال های 1385 و 1391) در شرایط مطلوب رشد و نیز منابع موجود در این زمینه استفاده شد. در آزمایش های مزرعه ای رقم (سحر و dpx) و تراکم تیمارها بودند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها روز بیولوژیک مورد نیاز برای مراحل سبزشدن، شروع گلدهی، شروع غلاف دهی، شروع پرشدن دانه، رسیدگی فیزیولوژیک و رسیدگی برداشت تعیین شدند. مقدار فیلوکرون برآورد شد که در آن اثر تراکم بر فیلوکرون معنی دار نبود ولی اثر رقم معنی دار بود. ضریب آلومتریک گسترش سطح برگ در برابر تعداد برگ در ساقه اصلی برآورد شد. همچنین کارایی استفاده از تشعشع، ضریب خاموشی و ضرایب توزیع ماده خشک نیز محاسبه شدند. پس از برآورد ضرایب، مقادیر پارامترها در مدل قرار داده شدند و مدل برای این داده ها اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که پیش بینی قابل قبولی از متغیرهای مختلف بدست آمد.
متانت دماوندی عباس بیابانی
یکی از عمدهترین محصولات زراعی در ایران سویا است که با توجه به ضرورت تولید روغن در داخل کشور، کاربرد میکروارگانیزمهای مفید خاک کمک موثری در جهت کاهش اثرات مخرب کودها و افزایش عملکرد آن بویژه در شرایط نامساعد محیطی به شمار می رود. این تحقیق در تابستان سال 1391 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان انجام گردید. به این منظور بصورت کرت های دو بار خـرد شـده در قـالـب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی، سه سطح مایکوریزا (0 ،glomus intraradices ،glomus mosseae)، دو سطح استفاده و عدم استفاده از باکتری و سه سطح فسفر خالص (0، 32/1 و 64/2 گرم در مترمربع) بر روی گیاه سویا رقم کتول و در سه تکرار آزمایش شد. نتایج نشان داد که اثر هر یک از تیمارهای مایکوریزا، باکتری و فسفر بر روی صفات گره های ریزوبیوم و پارامترهای رشد بسیار معنی دار بود. اثر متقابل باکتری و مایکوریزا تنها بر صفات گره های ریزوبیوم و پارامترهای رشد معنی دار ارزیابی گردید. اثر باکتری بر تمام صفات مورد سنجش در این تحقیق به جز فاصله میانگره و تعداد بوته در مترمربع بسیار معنی دار بود. بین دو سطح تلقیح و عدم تلقیح با برادی ریزوبیوم به جز تعداد بوته در مترمربع در تمام صفات اختلاف معنی داری حاکم بود، در حالیکه تفاوت دو گونه مایکوریزا تنها در سطح برگ و وزن خشک گره های ریزوبیوم معنی دار شد. بین استفاده و عدم استفاده از مایکوریزا نیز تنها در تعداد بوته در مترمربع و تعداد گره ساقه اختلاف معنی داری به چشم می خورد. دو سطح استفاده از فسفر در تعداد برگ، وزن هزار دانه و وزن تر و خشک گره های ریزوبیوم تفاوت داشتند. در تلقیح با باکتری، وزن خشک ساقه بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه دارا بوده و در کاربرد گونه اینترارادایسس این همبستگی مربوط به وزن خشک برگ بود. با استفاده از فسفر خالص 32/1 گرم نیز بیشترین همبستگی با عملکرد در وزن خشک ساقه مشاهده شد. در سایر حالات این همبستگی به تعداد غلاف در بوته مربوط بود. غالب اثرات مستقیم بر عملکرد دانه به تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف تعلق داشت، در حالیکه اثرات غیرمستقیم با وزن خشک ساقه و برگ مرتبط بودند. بطورکلی گونه اینترارادایسس موثرترین گونه مایکوریزا و مناسب ترین مقدار فسفر خالص، 32/1 گرم در مترمربع برآورد گردید.
زهرا حاتمی مقدم سامیه رییسی
چکیده ندارد.
سامیه رییسی ناصر لطیفی
سویا یکی از مهمترین گیاهان تامین کننده روغن می باشد و تاریخ کاشت بعنوان یکی از مسائل مهم بهزراعی، بر رشد و عملکرد آن تاثیر بسزائی خواهد داشت. به همین منظور اثرات تاریخ کاشت بر رشد و نمو، عملکرد و اجزا آن در دو رقم سویا در سال زراعی 1378 در ایستگاه تحقیقاتی عراقی محله مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان ارزیابی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی، در 3 تکرار به مورد اجرا درآمد. فاکتورها شامل تاریخ کاشت از بیستم خرداد به فاصله 15 روز و ارقام، شامل ویلیامز و گرگان سه بودند. طول دوره ها از جوانه زنی تا وقوع کلیه مراحل رشد و نمو تحت تاثیر تاریخ های کاشت قرار گرفت ولی تاخیر در کاشت، طول دورهای مختلف رشد و نمو را در رقم گرگان سه بیشتر از رقم ویلیامز کاهش داد. همچنین اجزا عملکرد در دو رقم نیز شدیدا تحت تاثیر تاریخ کاشت قرار گرفته و کاهش شدید آنها منجر به کاهش عملکرد ارقام گردید. تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه در هر دو رقم در اثر تاخیر در کشت، بشدت کاهش یافته، ولی این کاهش در رقم گرگان سه بیشتر و تغییرات ان در تاریخهای مختلف کاشت مشهودتر بوده است. در بین اجزا عملکرد، تعداد غلاف در بوته بیشترین همبستگی را با عملکرد ارقام نشان داد. با توجه به تجمع نسبی تعداد گلهای تشکیل شده در دو رقم و تعداد غلاف نهایی بنظر می رسد که در تاریخهای دیرتر کاشت ریزش گل و غلاف بیشتر صورت گرفته است. این به خاطر مصادف شدن این دوره با حرارتهای بالاتر می باشد. تجمع ماده خشک و سرعت رشد بوته در طول مرحله گلدهی تا پایان غلاف بندی در دو رقم تحت تاثیر تاریخهای مختلف کشت بودند.اگرچه تجمع ماده خشک در رقم گرگان سه بخاطر پر شاخ و برگ بودن بیشتر بود، اما سرعت رشد در این رغم در اثر تاخیر در کشت، سریعتر روند کاهشی پیدا کرد. در مجموع رقم گرگان سه اگرچه به خاطر پتانسیل بالاتر عملکرد بیشترین عملکرد را با 270/3 تن در هکتار در تاریخ کاشت اول تولید کرد اما عملکرد آن در تاریخ کاشت آخر شدیدا کاهش یافته و به 813/1 تن در هکتار رسیده در حالیکه عملکرد رقم ولیامز که در تاریخ کاشت اول 602/2 تن در هکتار بود در تاریخ کاشت آخر به 937/1 تن در هکتار رسید.تغییرات شدیدتر عملکرد و اجزا آن در رقم گرگان سه در تاریخ های مختلف کاشت، بسیار واضح نشان دهنده حساسیت بیشتر این رقم در مقابل تاخیر در کشت بود که به نظر می رسد علاوه بر دیررس بودن به تیپ رشدی (محدود) آن نیز مربوط باشد.