نام پژوهشگر: حسن متین همایی
سارا علی پور حسن متین همایی
هدف تحقیق حاضر بررسی شیوع چاقی وارتباط عوامل مختلف با آن،درنقاط مختلف اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی ،دردختران 14-12ساله منطقه 4تهران ،در سال تحصیلی89-88 بود. تحقیق به روش توصیفی ونمونه گیری بصورت تصادفی وترکیب لایه ای- خوشه ای انجام ?????گردید. تعداد آزمودنی ها1029نفربا میانگین سنی13 سال وانحراف معیار2/2±?بود.ازپرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی وکم تحرکی ورفتارهای تغذیه ای نوجوان واندازه گیری قدووزن توسط محقق استفاده شد. تعیینbmiبرمبنای cdc2000 ???وازمرجع ایرانی استفاده شده است. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادکه شیوع اضافه وزن وچاقی به ترتیب9/18 % و 7/11% بود (p<0.001) .متغیرهایی چون تلویزیون دیدن وکامپیوترآخرهفته، سه وعده غذایی،آب،خوردن درصورت عدم گرسنگی، غذا خوردن جلوی تلویزیون وتحصیلات وشغل پدرو مادر با چاقی ارتباط مستقیم وعواملی چون احساس خوب داشتن ازخود وپایه دانش آموز با چاقی ارتباط معکوس داشته اند.متغیرهای فعالیت بدنی7روزه وتلویزیون دیدن6روزهفته،دفعات نوشیدنی،دفعات ومقدار نوشابه،دفعات ومقدارغذای آماده،مصرف شیرونوع آن،میوه،سبزی ،چیپس ،با خانواده غذاخوردن، ساعات خواب شبانه،سرویس مدرسه،محل زندگی،خوردن هنگام هیجانات،خوردن تا سیری کامل، فعالیت بدنی والدین با چاقی ارتباطی نداشتند. به نظرمی رسدمحدودکردن فعالیتهای کم انرژی(تماشای تلویزیون وبازیهای گیم کامپیوتری)، توسعه شیوه زندگی فعال خانوادگی، عدم مصرف مداوم مواد غذایی بدون گرسنگی ،می تواند از چاقی دختران پیشگیری نماید.
سمیه ملایی حسن متین همایی
فعالیتهای بدنی شدید شرایطی را ایجاد می کنند که اغلب با افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن و رادیکالهای آزاد در بافتهای مختلف و پلاسما همراه است، مکملهای آنتی اکسیدانی ممکن است در کاهش فشار اکسایشی ناشی از فعالیتهای بدنی شدید مفید واقع شوند. در پژوهش حاضر هدف بررسی تأثیر مصرف نوشیدنی کاکوتی بر شاخص های استرس اکسایشی متعاقب یک جلسه تمرین وامانده ساز بود(1,2,4,5) روش شناسی: به این منظور 17 نفر از دانشجویان دختر غیر ورزشکار سالم (میانگین سنی4±22 و قد 5± 163 و وزن 4± 63 ( بصورت در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده نوشیدنی کاکوتی و گروه کنترل جایگزین شدند. نوشیدنی کاکوتی بصورت دمکرده 48 ساعت قبل از فعالیت ورزشی هر 24 ساعت 3 وعده صبح و ظهر و شب ( در هر وعده 2gr در 200 ml آب جوش برای هر نفر) در گروه کاکوتی مصرف شد. گروه کنترل نیز شبه نوشیدنی همزمان با گروه کاکوتی مصرف نمودند. بعد از این دوره 48 ساعته آزمودنی ها تست بروس را بر روی نوار گردان انجام دادند. شاخصهای مالون دی آلدهید (mda) با ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (tac) و تیول تام (-sh) و نیز نیم رخ لیپیدی از خون تهیه شده در سه مرحله پایه، قبل و بعد از فعالیت وامانده ساز با استفاده از روش های آزمایشگاهی سنجش شد. برای سنجش tac از کیت رندوکس، روش تجربی tba برای mda و رنگ سنجی hu استفاده شد. داده ها بصورت میانگین و انحراف استاندارد طی مراحل مختلف با نرم افزار spss.16 آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد افزایش mda در گروه دریافت کننده کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بود . دامنه کاهش ظرفیت ضداکسایشی تام در گروه دریافت کننده کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بود. ولی دامنه تغییرات تیول تام در گروه کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز مشابه گروه کنترل بود. نیم رخ های لیپیدی (تری گلیسیرید، کلسترول تام، لیپو پروتئین پرچگال) نیز تغییراتی را به همراه داشت که البته این تغییرات در هر دو گروه کاکوتی و کنترل یکسان بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که نوشیدنی کاکوتی هرچند به صورت کوتاه مدت می تواند در تعدیل فشار اکسایشی ناشی از فعالیتهای وامانده ساز موثر واقع شود.این نتیجه بدست آمده را می توان به ترکیبات فنولی و فلاونوئیدهای موجود در کاکوتی نسبت داد که توانمندی بسیار بالایی در از بین بردن رادیکالهای آزاد دارند.بدین صورت که ترکیبات فنولی با دادن آسان اتم هیدروژنشان فعالیت گونه های فعال اکسیژن آزاد شده در حالت فشار اکسایشی را خنثی کرده و به این ترتیب باعث کاهش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت میشوند.
میثم خدارحمی حسن متین همایی
تمرین، فعالیت تعدادی از غدد و تولید هورمون هایشان را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از غددی که تحت تاثیر تمرین قرار میگیرد تیروئید است. مطالعات قبلی نتایج متناقض داشتند احتمالاً بعلت پروتکل های متفاوت شدت تمرین مورد استفاده باشد، اما می تواند همچنین تفاوت ها بعلت زمان بعد از تمرین وقتی که حیوانات یا انسان ها مورد ارزیابی قرار گرفته باشند بازتاب شود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر افزایش فعالیت متابولیکی از طریق شدت تمرین( سبک، سنگین، متوسط) بر غلظت هورمون های تیروییدی است. برای این منظور 30 مرد ورزشکار بطور داوطلبانه با میانگین سنی52/4±67/22 سال را به طور تصافی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. هر یک از آزمودنی های گروه آزمایشی با شدت های 45، 70 و 90 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه(روش کارونن)، بر روی تریدمیل به مدت 20 دقیقه دویدند. از هر آزمودنی(کنترل و آزمایش) 5 سی سی خون از ورید بازویی در نوبت های قبل، بلافاصله، 1 ساعت بعد و 24 ساعت بعد از آزمون برای تعیین غلظت هورمون های تری یدو تیرونین آزاد(ft3)، تیروکسین آزاد(ft4 )، تری یدو تیرونین(t3)، تیروکسین(t4) و تیروتروپین(tsh)گرفته شد. برای بررسی تفاوت میانگینهای متغییرها در گروه ها، از آزمونهای مکرر در سطح 05/0 استفاده شده است. با توجه به نتایج، معلوم شد که تمرین با شدت متوسط به شدت بر سطوح گردشی هورمون های تیرویید تأثیر می گذارد و بالاترین غلظت هورمون های تیرویید در تمرین با شدت متوسط مشاهده شده است.
توحید عزیز زاده حسن متین همایی
این مطالعه در سال 1389 و 1390 روی 650 نفر از نوجوانان پسر 14-12 ساله ( مقطع راهنمایی ) شهرستان ماکو با ستفاده از نمونه گیری تصادفی انجام گردید . وضعیت لاغری ، چاقی و اضافه وزن بر اساس شاخص توده بدنی برای سن و جنس در مقایسه با صدکهای استاندارد cdc2000 ارزیابی گردید . الگوی ریم غذایی شامل کالای دریافتی و مصرف درشت مغذی ها با استفاده از پرسشنامه ی بسامد خوراک و فعالیت بدنی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه pac-q که یک معیار پنج نمره ای است ارزیابی گردید . شیوع لاغری ، اضافه وزن و چاقی در بین آزمودنی ها به ترتیب 1/12% ، 8/10% و 8% بود . میانگین نمره سطح فعالیت بدنی آزمودنی های لاغر ، نرمال ، اضفه وزن و چاقی به ترتیب99/2 ، 90/2 ، 23/2 ، 3/2 بود میانگین کالری دریافتی آزمودنی های لاغر ، با وزن طبیعی و اضافه وزن – چاق به ترتیب 1976 ، 1907 ، 1968 ، 2022 کیلو کالری در روز بود . سطح فعالیت بدنی در گروه اضافه وزن – چاق نسبت به گروه لاغر و با وزن طبیعی به طور معنی داری کمتر و میزان تماشای تلوزیون د گروه اضافه وزن – چاق نسبت به گروه با وزن طبیعی به طور معنی داری بیشتر بود . هیچ تفاوت معنی داری درکالری دریافتی و مصرف درشت مغذی ها بین گروه ها مشاهده نشد . مقدار نوبت های مصرف صبحانه به طور معنی داری در گروه اضافه وزن – چاق نسبت به گروه با وزن طبیعی کمتر بود . ارتباط مثبت و معنی داری بین سطح تحصیلات والدین و bmi مشاهده گردید . هر چند مشکل لاغری و نوجوانان پسر 14-12 ساله شهرستان ماکو نسبتاً شایع است ولی مساله مهمتر شیوع بالای اضافه وزن و چاقی می باشد . کاهش سطح فعالیت بدنی و افزایش رفتارهای کم تحرک ( تماشای تلوزیون ) در این آزمودنی ها با اضافه وزن و چاقی مرتبط می باشد ولی هیچ ارتباطی بین الگوی رژیم غذایی و اضافه وزن و چاقی وجود ندارد .
فتاح مرادی حسن متین همایی
مقدمه و هدف: لپتین و گرلین آسیل دار، هورمون هایی هستند که در موازنه انرژی کوتاه مدت و طولانی مدت دخیل اند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرینات منتخب استقامتی و مقاومتی بر غلظت های در گردش لپتین و گرلین آسیل دار در مردان جوان چاق و لاغر بود. مواد وروش ها: 48 مرد جوان بصورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت نمودند. داوطلبان بر اساس نمایه توده بدن به دو گروه چاق (24 نفر، 8/5 ± 5/27 سال، 05/5 ± 176 سانتی متر، 95/8 ± 50/93 کیلوگرم، 59/3 ± 03/31 کیلوگرم بر متر مربع) و لاغر (24 نفر، 6/5 ± 9/26 سال، 12/6 ± 179 سانتی متر، 54/7 ± 20/64 کیلوگرم، 17/2 ± 47/18 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. سپس آزمودنی ها بطور تصادفی در یکی از گروه های شش گانه (1: چاق-استقامتی، 2: چاق-مقاومتی، 3: چاق-کنترل، 4: لاغر-استقامتی، 5: لاغر-مقاومتی، 6: لاغر-کنترل) قرار گرفتند. قد، وزن، نمایه توده بدن، درصد چربی بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی (با آزمون پله کچ-مک آردل)، میزان اشتها (از طریق پرسشنامه اشتهای cnaq)، غلظت گرلین آسیل دار پلاسما، غلظت لپتین، انسولین و هورمون رشد، قبل و پس از دوره تمرینات اندازه گیری شد. همچنین، میزان موازنه انرژی آزمودنی ها در طول دوره تمرینات، از طریق معادله هریس-بندیکت، خلاصه فعالیت های جسمانی و تغییرات درصد چربی بدن برآورد گردید. پروتکل تمرین استقامتی در 12 هفته، روی چرخ کارسنج، بصورت 3 جلسه در هفته، با شدت نسبی و فزاینده 60 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره و با مدت زمان متوسط 45 دقیقه تمرین در هر جلسه، و پروتکل تمرین مقاومتی در 12 هفته، از طریق تمرین با وزنه، بصورت 3 جلسه در هفته، با درگیری توده عضلانی بزرگ پایین تنه، با شدت نسبی و فزاینده 40 تا 90 % یک تکرار بیشینه و با مدت زمان متوسط 45 دقیقه تمرین در هر جلسه اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بکارگیری نرم افزار آماری spss 16 صورت گرفت. طرح اندازه گیری های مکرر (آزمون دو بین و یک درون آزمودنی)، آزمون t همبسته، آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت آزمون فرضیات تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی برخی ارتباطات استفاده شد. سطح معنی داری 05/0 > p در نظر گرفته شد. یافته ها: تمرینات منتخب استقامتی و مقاومتی، فقط در آزمودنی های چاق، و نه لاغر، بطور معنی داری باعث کاهش غلظت لپتین سرم، افزایش غلظت گرلین آسیل دار پلاسما و افزایش میزان اشتها گردید و تفاوت معنی داری بین اثر تمرینات منتخب استقامتی و مقاومتی در گروه های چاق یا لاغر دیده نشد. بطور معنی داری، در هر دو گروه چاق-تمرین استقامتی و چاق-تمرین مقاومتی، تغییرات غلظت لپتین بطور مستقیم، و تغییرات غلظت گرلین آسیل دار بطور معکوس، با تغییرات انسولین، تغییرات درصد چربی بدن و موازنه انرژی منفی روزانه همبستگی داشتند، در حالیکه هیچکدام با انرژی ورودی روزانه، انرژی مصرفی روزانه و انرژی مصرفی ناشی از تمرین همبستگی معنی داری نداشتند. همچنین، تغییرات میزان اشتها همبستگی مستقیم و معنی داری با تغییرات غلظت گرلین آسیل دار پلاسما و همبستگی معکوس و معنی داری با تغییرات غلظت لپتین سرم داشت (05/0 > p). نتیجه گیری: تمرین ورزشی اثرات متفاوتی بر سطوح هورمون های گرلین آسیل دار، لپتین و میزان اشتهای افراد چاق و لاغر می گذارد، اما نوع تمرین (استقامتی یا مقاومتی بودن) اثری بر تغییرات حاصله در افراد چاق ندارد. تمرین ورزشی مستقل از تغییرات حاصله در درصد چربی بدن، تاثیری بر سطوحِ در گردش لپتین ندارد، اما افزایش حاصله در سطوحِ در گردش گرلین آسیل دار فراتر از تغییرات حاصله در درصد چربی بدن است. احتمال می رود عوامل دیگری همچون تغییرات غلظت لپتین و انسولین، در تغییرات غلظت گرلین آسیل دار دخیل باشند. تغییرات غلظت لپتین و گرلین آسیل دار با میزان انرژی ورودی روزانه، میزان انرژی مصرفی روزانه و میزان انرژی مصرفی ناشی از تمرین، ارتباطی ندارند، اما با تغییرات درصد چربی بدن و موازنه انرژی مرتبط می باشند.
زهره هاشمی حسن متین همایی
هدف: رابطه میزان تراکم استخوانی با برخی شاخص های امادگی جسمانی , رفتارهای تغذیه ای و علایم یائسگی در زنان یائسه 47-60 ساله مقدمه: یائسگی یکی از مراحل طبیعی زندگی زنان میباشد که با مشکلات عدیده ای همراه است. از شایعترین این مشکلات پوکی استخوان است.روش کار: مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. 22 نفر از زنان یائسه 47 تا 60 سال شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. از این افراد برخی تست شاخص های امادگی جسمانی از قبیل استقامت و قدرت بیشینه در عضلات شکم و کمر و ناحیه رانی از طریق تست دراز و نشست-اکستنشن عضلات کمر و پرس پا نشسته و شاخص هوازی حداکثر اکسیژن مصرفی گرفته شد و بعد از کامل کردن 2 پرسشنامه مربوط به علائم یائسگی و عادات تغذیه ای توسط افراد انها را تحت سنجش تراکم استخوانی با روش دگزا قرار دادیم و در اخر به بررسی 3 نمره تراکم استخوانی با شاخص های گفته شده امادگی جسمانی و عادات تغذیه ای و علائم یائسگی پرداختیم. یافته ها:بین تراکم استخوانی در ناحیه کمر با ( عوامل :علائم یائسگی –ترکیب بدن -درصد چربی-حداکثر اکسیژن مصرفی-رفتارهای تغذیه -استقامت عضلات کمر- استقامت عضلات پا وقدرت عضلات شکم ارتباط معنی داری یافت نشد(05/0 <p ).بجز در موارد سن یائسگی که ارتباط معکوس و معنی داری یافت شدو در قدرت عضلات کمر-قدرت عضلات پا و استقامت عضلات شکم ارتباط مستقیم و معنا داری یافت شد(05/0 > p ). بین تراکم استخوان در ناحیه سر گردن ران با (عوامل: علائم یائسگی –ترکیب بدن -درصد چربی- حداکثر اکسیژن مصرفی-رفتارهای تغذیه -استقامت عضلات کمر- قدرت عضلات شکم قدرت عضلات کمر-قدرت عضلات پا و استقامت عضلات شکم ارتباط معنی داری یافت نشد(05/0 <(p .بجز در مورد استقامت عضلات پا که ارتباط مستقیم و معناداری یافت شد(05/0>p).بین تراکم استخوان در ناحیه استخوان ران در هیچ یک از موارد ذکر شده ارتباط معنادار یافت نشد.نتایج: زنان یائسه ای که در عضلات شکم و دارای استقامت بیشتر و در عضلات کمر و ران از قدرت بیشتری برخوردار بودند از تراکم استخوانی بیشتری نیز در ناحیه کمر برخوردار بودند. زنانی یائسه ای که در ناحیه عضلات ران از استقامت بیشتری برخوردار بودند از تراکم بیشتری در در ناحیه سر گردن ران نیز برخوردار بودند. زنانی که سن یائسگی کمتری داشتند از تراکم استخوانی بیشتر برخوردار بودند . واژه های کلیدی: استئوپروز.شاخص های امادگی جسمانی.عادات تغذیه ای.علائم یائسگی.سنجش تراکم استخوان .
فاطمه شورگشتی حمید آقا علی نژاد
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات فزاینده به همراه مکمل سازی omega 3 بر غلظت های استراحتی ifn-? و il-6 در قایقرانان مرد نخبه بود. 16 آزمودنی ورزشکار مرد از بین قایقرانان تیم ملی قایقرانی با میانگین درصد چربی 2/3 ± 38/10 درصد و میانگین سن97/1 ± 62/23 سال انتخاب شده و به دو گروه مکمل(10 نفر) و گروه دارونما(6 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل 6کپسول omega 3 حاوی 2400میلی گرم ایکوزاپنتانوئیک اسید (epa)و 1200 میلی گرم دکوزاهگزانوئیک اسید (dha)و گروه دارونما 6 کپسول حاوی روغن معدنی مصرف نموده و همزمان با مصرف مکمل و دارونما هردو گروه در برنامه تمرینی فزاینده شرکت نمودند. در شروع و پایان دوره ی مکمل سازی نمونه خونی از آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه با عامل بین گروهی استفاده شد. میزان تولید سایتوکاین های il-6 و ifn-?به روش آزمایشگاهی الایزا اندازه گیری شد. ifn-? اندازه گیری شده در دو نوبت کاهش قابل توجهی در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما نشان داده است(p=0.050) و il-6 نیز افزایش قابل توجه معناداری در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما نشان داده است(p<0.05). پژوهش حاضر نشان داد استفاده از مکمل omega 3 می تواند تاثیرات مثبتی در روند فعالیت سایتوکاین های مذکور (ifn-?, il-6) داشته باشد.
وحید اصغری حیدر صادقی
چکیده : از عوامل مورد توجه محققان مسئله تاثیر اعمال برنامه های تمرینی بر بهبود تعادل بوده است. هدف از تحقیق حاضر تاثیر یک دوره تمرین در آب و خشکی بر تعادل ایستا و پویای پسران نوجوان ورزشکار است. بدین منظور از میان نوجوانان پسر عضو هیئت های ورزشی شهر گرمی، 45 نفر با محدوده سنی 15 تا 17 به طور تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 15 نفری آب، خشکی و کنترل نقسیم شدند. آزمودنی ها پروتکل تمرینی شش هفته ای(هفته ای سه جلسه و هر جلسه 75 دقیقه ای) را انجام دادند(گروه آب در استخر، گروه خشکی در باشگاه ورزشی). گروه کنترل تمرین را انجام ندادند. تحقیق حاضر با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. قبل و بعد از پروتکل تمرینی مقادیر متغیرهای تحقیق(تعادل ایستا با تست رومبرگ و تعادل پویا با تست sebt)ثبت شد. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش آماری anova و t همبسته صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین سه گروه آب، خشکی و کنترل در تست های تعادل ایستا و پویا در پیش آزمون اختلاف معنی داری وجود ندارد، اما در پس آزمون گروه آب و خشکی در هر دو تست تعادل(ایستا و پویا) عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل از خود نشان دادند. بین تعادل ایستا و پویای پسران نوجوان ورزشکار گروه آب با خشکی پس از یک دوره تمرین اختلاف معنی داری وجود ندارد. کلمات کلیدی: تمرین در آب، تعادل ایستا، تعادل پویا
اسماعیل پیری مقصود پیری
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر اختلال در خواب ناشی از سفر زمینی در طول و عرض جغرافیای مختلف بر غلظت اینترلوکین2، اینترلوکین6وفاکتور نکروز دهنده آلفا و کورتیزول سرمی فوتبالیست های جوان بود.. روش نمونه گیری:با استفاده از نمونه گیری در دسترس 15 نفر از فوتبالیستهای تیم استقلال استان گلستان با میانگین سن 2± 20 سال و قد 5± 175 سانتی متر و وزن 7± 75کیلوگرم که در لیگ دسته یک گرگان کشور بازی می کردند به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. روش پژوهش: با توجه به اهمیت ، روش نمونه گیری ، پروتکل تمرینی و عدم کنترل همه عوامل اثرگذار بر متغیر های پژوهش، این پژوهش در ردیف پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. غلظت اینترلوکین2، اینترلوکین6وtnf? وکورتیزول در سه مرحله صبح گرگان، صبح تهران، صبح خرم آباد پس از بی خوابی ناشی از سفر زمینی مورد اندازه گیری قرار گرفت. طرح پژوهش:جهت تعیین اثر اختلال در خواب ناشی از سفر زمینی در طول و عرض جغرافیای مختلف بر غلظت اینترلوکین2، اینترلوکین6وفاکتور نکروز دهنده آلفا و کورتیزول سرمی یک گروه از فوتبالیست های جوان در سه مرحله صبح گرگان، صبح تهران، صبح خرم آباد پس از بی خوابی ناشی از سفر زمینی به صورت اندازه گیری های مکرر مورد پژوهش قرار گرفتند ، تجزیه تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اختلال در خواب ناشی از سفر زمینی ،باعث افزایش معنی دارغلظت کورتیزول سرمی در آزمودنیهاپس از سفر از گرگان به تهران شد(p=0.003)این کاهش پس از سفر از گرگان به لرستان معنی دار نبود(p=1.000).غلظت اینترلوکین2. آزمون های بین شهر گرگان به تهران کاهش معنادار نبود. (p=0/498) و از گرگان به خرم آباد افزایش معنا دار بود.(p=0/000). غلظت il6 گرگان با تهران کاهش که به لحاظ آماری معنا دار بوده (p=0/07) و از طرفی گرگان به خرم آباد همراه با افزایش بود که به لحاظ آماری معنادار بود (p=0/001). غلظتtnfaاز گرگان به تهران کاهش که به لحاظ آماری معنادار بود (p=0/036) و از گرگان به خرم آباد کاهش معنادار یافت (p=0/000). نتیجه گیری: اختلال در خواب می تواند به عنوان عامل اثرگذار بر سیستم آند و کرین در نظر گرفته شودوبه نظر میرسد بر سطوح اینترلوکین ها اثرگذار بوده و این اثر گذاری تابعی از طول دوره سفر می باشد.وبا توجه به کاهش در مقادیر غلظت اینترلوکین ها می توان گفت اختلال در خواب و استرس ناشی از سفر به همراه تغییردرمیزان غلظت کورتیزول عاملی در سرکوب سیستم ایمنی قلمداد می شود که این امر نیاز به مطالعات بیشتر وگسترده تری در این زمینه دارد.
عبداله بابایی تکان تپه حسن متین همایی
هدف از این تحقیق، تأثیریک دوره تمرینات اصلاحی برناهنجاریهای اسکلتی وعملکرد هوازی دانش آموزان پسرمقطع متوسطه شهرتکاب می باشد. جامعه آماری این تحقیق، عبارت است ازکل جمعیت دانش آموزای پسر(6دبیرستان) شهرتکاب که درسال 90-1389 به تحصیل اشتغال داشته اند. 20درصداز جامعه آماری یعنی370 نفربه عنوان نمونه های تحقیق، به صورت تصادفی خوشه ای ازمجموع 1848 نفر دانش آموز مقطع متوسطه مورد معاینه قرارگرفتند.که از این تعداد 221 نفر دارای ناهنجاریهای اسکلتی مختلف برگشت پذیر بودندو6نفردارای ناهنجاری اسکلتی برگشت ناپذیرازجمله کیفوزبودند. برای اجرای طرح تحقیق به طور تصادفی 24 نفر برای گروه کنترل و 24 نفر برای گروه تجربی انتخاب شدند. بعد از انتخاب نمونه ها جهت بررسی و ارزیابی دقیق وضعیت ناهنجاریهاوعملکردهوازی به ترتیب از صفحه شطرنجی،کولیس،جعبه آیینه ی ودستگاه اسپینال ماوس وهمچنین برای اندازه گیری مقدار اکسیژن مصرفی بیشینه در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ازدستگاه سنجش گازهای تنفسی استفاده شد و برنامه تمرینی اصلاحی به مدت8 هفته و هرهفته 3جلسه به مدت یک ونیم ساعت درسالن ورزشی7تیر اجرا شد. بعد از اتمام برنامه تمرینی و اجرای پس آزمون ها، جهت تشخیص تاثیر برنامه تمرینی اصلاحی و بررسی فرضیه ها، ازآزمون های ویلکاکسون وtمستقل زوجی درسطح اطمینان 95 % (5% p<) استفاده گردیدو نتایج زیر بدست آمد: - از لحاظ شدت ناهنجاریهای اندام تحتانی وستون فقرات (زانوی پرانتزی، لوردوز،کیفوزو ،سربه جلو)بین آزمودنیهای گروه تجربی و کنترل در پس آزمون اختلاف وجود دارد. - از لحاظ عملکردهوازی (حداکثراکسیژن مصرفی) بین آزمودنی های گروه تجربی و کنترل در پس آزمون اختلاف وجود دارد. نکات کلیدی: تمرینات اصلاحی، اسکولیوز ،لوردوز،کیفوز ،کف پای صاف،زانوی ضربدری ،زانوی پرانتزی ،سر به جلو، دستگاه اسپینال ماوس،کولیس ودستگاه سنجش گازهای تنفسی
مهدی قشقایی راد حسن متین همایی
جهت سنجش میزان کارایی برنامه های تمرینی مربیان و محققان نیازمند ابزار و روش های مناسب سنجش بار تمرینی می باشند. یکی از شاخصه های روانشناختی که بصورت مکرر در این زمینه مورد استفاده محققین قرار گرفته خلق و خوی می باشد (28) از سویی دیگر ارزیابی شاخصه های عملکردی می تواند تصویر مناسبی از برنامه تمرینی پیش روی مربیان و دانشمندان علوم ورزشی قرار دهد. نخست باید اصول تمرین و نحوه انجام آنها به همان نحوی که با عملکرد فیزیولوژیکی و جسمانی ورزشکار مرتبط است درک شود. از طرفی باید فشارهای فیزیولوژیکی و جسمانی و چگونگی ظهور آنها در عملکرد ضعیف یا آسیب دیدگی نیز مدنظر قرار گیرد. از اینرو تحقیق حاضر در نظر دارد تاثیر تغییرات حجم و شدت تمرین را بر شاخصه های خلقی و عملکردی در مردان ورزشکار مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بازیکنان مرد ورزشکار با 5 سال سابقه در شهر تهران تشکیل داد از بین جامعه آماری 30 ورزشکار مرد با میانگین سنی 25±2.21، قد 180.27±2.58، وزن 81.13±5.49 که حداقل پنج سال سابقه ورزش کردن حرفه ای داشتند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پس از انتخاب به طور تصادفی ساده به سه گروه حجم و شدت (10 نفر)، شدت (10 نفر)، حجم (10 نفر) تقسیم شدند. برای برآورد توان هوازی (اکسیژن مصرفی بیشینه) از آزمون دوی 1600 متر، برای اندازه گیری قدرت بیشینه از آزمون یک تکرار بیشنه 1rm ، برای اندازه گیری توان بی هوازی و شاخصه های خستگی از آزمون rast و برای اندازه گیری نیمرخ وضعیت خلقی از پرسشنامه 24 سوالی نیمرخ وضعیت خلقی (brums) استفاده شد. از روش های آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس (anova) تک عاملی با تکرار اندازه گیری جهت بررسی تاثیر فاکتور مدت زمان در هر گروه واحد و آزمون تحلیل واریانس آمیخته ((3)×3) جهت بررسی تاثیر تمرینهای مختلف بر متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. در صورت معناداری متغیرها از آزمون تعقیبی توکی برای تعیین محل معناداری استفاده شد. نتایج نشان دادند که پنج هفته تمرین موازی با تغییرات حجم و شدت بر توان هوازی و بی هوازی، قدرت بیشینه و خلق و خوی فوتبالیست های مرد تاثیر معنادار داشت (p<0.05). پنج هفته تمرین موازی با تغییرات شدت بر توان هوازی و بی هوازی و خلق و خو تاثیر معناداری نداشت (p>0.05) اما بر قدرت بیشینه تاثیر معنی داری داشت (p<0.05). همچنین پنج هفته تمرین موازی با تغییرات حجم بر قدرت بیشینه فوتبالیست های مرد تاثیر معناداری نداشت (p>0.05) اما بر توان بی هوازی، توان هوازی و مجموع شرایط خلقی تاثیر معنی دار داشت (p<0.05).
صراحی وارسته حسن متین همایی
هدف پژوهش : هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 12 هفته ماساژ lpg به همراه فعالیت هوازی بر چربی زیرپوستی زنان 45-35 سال بود . روش نمونه گیری : در این تحقیق 50 نفراز زنان 45-35 سال از باشگاههای ورزشی تهران که برای شرکت در این تحقیق داوطلب بودند بر اساس bmi به طور همگن به دو گروه فعالیت هوازی و فعالیت هوازی به همراه ماساژ lpgتقسیم شدند . روش پژوهش : روش تحقیق به صورت نیمه تجربی با استفاده ازطرح دو گروهی ویژه گروههای پیوسته و مستقل همراه با پیش آزمون و پس آزمون می باشد . ابزار اندازه گیری : کالیپر برای اندازه گیری چربی زیرپوستی ، دستگاه ماساژlpg ، ترازو برای تعیین وزن طرح پژوهش : آزمودنی ها در دو گروه قرار گرفتند . از دو گروه پیش آزمون گرفته شد .دو گروه 12 هفته به برنامه تمرینی خود ادامه داده و در پایان از آنها پس آزمون گرفته شد.برای تجزیه و تحلیل آماری از t وابسته و مستقل استفاده شد . نتیجه گیری :بین اثر دو برنامه تمرینی بر کاهش چربی زیرپوستی 3 ناحیه تفاوت معنی داری وجود دارد . ماساژ به همراه فعالیت هوازی سبب کاهش بیشتر چربی زیرپوستی شد.
مجید نظری حسن متین همایی
پژوهش حاضر به منظور بررسی آثار کاهش وزن کوتاه مدت بر تستوسترون تام وآزاد سرمی ، کورتیزول سرمی و شاخص های عملکردی کشتی گیران جوان شهرستان دورود انجام پذیرفت. نمونه های آماری شامل 14 نفر از کشتی گیران جوان با میانگین سنی 82/0 ± 07/18 سال ، میانگین قد 46/4 ± 07/172 سانتی متر ، وزن 44/8± 04/70 و شاخص توده بدنی 05/2 ± 21/23 که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش غلظت تستوسترون آزاد و توتال سرمی ، کورتیزول سرمی و شاخص های عملکردی در دو مرحله مورد اندازه گیری قرار گرفت. مرحله اول نمونه گیری در اولین روز پژوهش و در ساعت 30/7 صبح و بصورت همزمان انجام گردید. با ده روزفاصله ازمرحله پیش آزمون ، مرحله دوم نمونه گیری در ساعت 30/7 صبح بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پیش آزمون نیز روز قبل از نمونه گیری اول ، در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پس آزمون نیز بعد از نمونه گیری مرحله دوم و در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. تجزیه و تحلیل های پژوهش با استفاده از روش خطی عمومی چند متغیره با اندازه گیری های مکرر انجام و نتایج بدست آمده در این پژوهش با سطح معنی داری 5 درصد گرفته شد. در این پژوهش مشخص شد که کاهش وزن کوتاه مدت بر تستوسترون تام و آزاد سرمی، کورتیزول سرمی، نسبت تستوسترون تام سرمی به کورتیزول و نسبت تستوسترون آزاد سرمی به کورتیزول سرمی تاثیر معنی داری دارد. در مورد شاخص ها عملکردی می توان گفت که کاهش وزن کوتاه مدت تاثیر معنی داری بر قدرت بالا تنه، آمادگی هوازی و چابکی ندارد.
اکبر مصطفی کیوی حسن متین همایی
«اثریک دوره برنامه حرکات اصلاحی در دانش آموزان مبتلا به کیفوز بر روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی» وضعیت بدنی مطلوب وضعیتی است که عموما با مشخصه حداقل انرژی مصرفی و حداکثر کارایی شناخته می شود. افزایش تحدب طبیعی ستون فقرات در ناحیه پشتی کیفوز یا قوز نامیده می شود. این عارضه ممکن است به صورت کلی تمام مهره ها را دربرگیرد و یا اینکه فقط ناحیه پشت را شامل شود. و به وسیله بررسی های بالینی و رادیوگرافی جانبی مهره ها تشخیص داده می شود . شناخت این عارضه وتاثیر یک دوره برنامه حرکات اصلاحی برروی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی در بین دانش آموزان مبتلا به کیفوز هدف مورد نظر تحقیق می باشد . .روش به کار گرفته شده نوع نیمه تجربی است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون به اجرا در آمد . نمونه های تحقیق (20= n) به صورت تصادفی از طریق غربالگری با صفحه شطرنجی یا انجام تست نیویورک از بین دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی انتخاب شدند.( با دامنه سنی 13-15 سال و با انحنای بیش از 45-50 درجه) پس از جمع آوری اطلاعات اولیه در یک برنامه تمرینی اصلاحی به مدت 12هفته و هر هفته سه جلسه شرکت کردند . جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t- testاستفاده شد یافته های تحقیق بر اهمیت حرکات اصلاحی در بهبود ناهنجاریها ی وضعیتی مانند کیفوز را نشان می دهد و نیز عامل بهبود پارامترهای فیزیولوژیکی میشود . کلید واژه: کیفوز– تمرینات اصلاحی–حداکثر اکسیژن مصرفی- انعطاف پذیری- - چابکی - فشار خون- محیط قفسه سینه- ضربان قلب.
امید حیدری حسن متین همایی
بدن انسان برای مقابله با عوامل عفونت زا از ساز و کار های دفاعی لازم برخوردار است [2،6]. دستگاه ایمنی یکی از دستگاههایی است که در اثر فعالیت های ورزشی دچار تغییرات عمده ای می شود. عملکرد طبیعی دستگاه ایمنی برای سلامتی افراد بسیار حیاتی است و مهمترین عملکرد دستگاه ایمنی محافظت بدن در ابتلا به بیماری های عفونی میباشد. [5] فعالیت های بدنی اثرات متفاوتی را بر دستگاه های مختلف بدن بجا می گذارند، توجه به این نکته موجب شده است که ایمنی شناسی ورزشی به عنوان شاخه ای از ایمنی شناسی، پیشرفت سریعی در بیست سال گذشته داشته باشد، به گونه ای که توجه پژوهشگران بسیاری از سایر حیطه های علمی را به خود جلب کرده است[6،2]. در ابتدا تصور بر این بود که انجام تمرینات و مسابقات ورزشی تاثیر تقویت کنندگی بر ایمنی بدن انسان دارد و این اثر با افزایش شدت و مدت فعالیت بیشتر خواهد شد ولی به تدریج و با انجام تحقیقات بیشتر مشخص شد که این رابطه نمی تواند ارتباطی مستقیم و فزاینده باشد و بسیار پیچیده تر از تصور های اولیه است[14]. پژوهش هایی که در مورد سازوکار های مسئول تغییرات ناشی از ورزش در عملکرد ایمنی شروع شده است، چشم انداز روشنی را پیش روی پژوهشگران قرار داده است. بکارگیری یافته های پژوهشی و فناوری موجود در ایمونولوژی و زیست شناسی سلولی برای مطالعه پاسخ های ایمنی در ورزش درک مربیان، ورزشکاران و دست اندر کاران امور ورزشی را از پاسخ بدن به ورزش و نیز تنظیم عملکرد ایمنی به طور چشمگیری افزایش خواهد داد[2].
مرتضی رجبی حسن متین همایی
وضعیت بدنی مطلوب (optimal posture) وضعیتی است که عموما با مشخصه حداقل انرژی مصرفی و حداکثر کارایی شناخته می شود . بر هم خوردن تعادل ساختارهای عضلانی ، مفصلی و استخوانی می تواند وضعیت بدنی را مختل نموده و ضعفها و ناهنجاریهایی را به وجود آورد. ازجمله این ناهنجاری ها اسکولیوز است اسکولیوز که به معنای انحراف جانبی ستون فقرات است از مهمترین ناهنجاریهای مورد مطالعه محققین می باشد . اهداف:هدف تحقیق حاضر( بررسی اثر یک دوره برنامه حرکات اصلاحی در دانش آموزان مبتلا به اسکولیوز بر روی برخی پارامترهای فیزیولوژیکی است) این پارامترها عبارتند از:قد،وزن،انعطاف پذیری،vo2max ،محیط قفسه سینه ،تعداد تنفس،چابکی،ضربان قلب وفشار خون. روشهای اجرا:روش به کار گرفته شده در این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف آن از نوع نیمه تجربی است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون به اجرا در آمد . نمونه های تحقیق (85=n) به صورت تصادفی از طریق غربالگری یا انجام تست نیویورک از بین 530 نفر دانش آموز مقطع راهنمایی انتخاب شدند.از بین 85 نفر دانش آموز مبتلا به اسکولیوز تعداد 20 نفر با دامنه سنی 13-15 سال درمقیاس تست نیویورک انتخاب شدند.پس از جمع آوری اطلاعات اولیه بوسیله ابزارهایی مانند صفحه شطرنجی و پرسشنامه ،آزمودنیها به صورت داوطلبانه و با پر کردن فرم رضایت نامه در یک برنامه تمرینی اصلاحی شامل تمرینات قدرتی و کششی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه شرکت کردند . بعد از اتمام برنامه تمرینی و اجرای پس آزمون جهت تشخیص معنی دار بودن تاثیر برنامه تمرینی به کمک نرم افزارهای آماری spssوexcelبا استفاده از آمار توصیفی و استنباطی ( تی استیودنت و آزمون خی دو) در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه آماری قرار گرفت.
پندار شوقیان حسن متین همایی
ورزشکاران همواره مشکل مربوط به امور تغذیه ای را از عوامل مهم در موفقیت خود می دانسته اند و مربیان وکارشناسان تغذیه، همواره تلاش می کردند با تجویز غذاهای پرارزش و کم حجم، توانایی ورزشکاران را در رقابت ها افزایش دهند. اما این امر مهم است که اطلاعات تغذیه ای خود ورزشکاران تا چه حد است. ورزش هایی مثل رشته های مختلف دو و میدانی در این خصوص حائز اهمیت هستند که از چه رژیم غذایی تبعیت کنند. دوومیدانی به عنوان مادر ورزشها شناخته شده است. ورزشکاران این رشته با توجه به مواد مختلف آن، نیازهای متفاوت انرژی را در طول تمرین یا مسابقه را دارند. آگاهی ورزشکاران از تغذیه و مولد های انرژی در بدن مسئله ای است که از دیر باز مورد توجه بوده و اغلب مربیان و سرپرستان تیمها، برای این مهم از وجود متخصصان تغذیه بهره گرفته اند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی نگرش و دانش تغذیه عمومی واختصاصی قهرمانان دوی استقامت لیگ برتر ایران بود. برای انجام این تحقیق 60 نفر از دوندگان استقامتی (30نفر دختر و 30 نفرپسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کننده های مسابقات قهرمانی کشور، لیگ 1390 گروه آزمایش را تشکیل می دادند. آزمودنی ها از گروه بزرگسالان همه 20 تا 30 ساله بوده، میانگین و انحراف استاندارد سن آزمودنیهای پسر و دختر به ترتیب 8/23 سال(میانگین) و 7/4 (انحراف استاندارد)در پسران و2/22 سال(میانگین)و 02/4(انحراف استاندارد) در دختران بوده است. همه آزمودنی ها دانشجویان رشته های مختلف دانشگاهی بودند. از پرسشنامه محقق ساخته لائوری و همکاران به منظور اندازه گیری دانش و نگرش آزمودنی ها نسبت به تغذیه عمومی و ورزشی استفاده شد. این پرسشنامه شامل 76 سوال صحیح-غلط با مقیاس لیکرت است که لائوری روایی (r=0.82) و پایایی آن را مطلوب گزارش کرده است. از آزمون t مستقل جهت مقایسه بین متغیر های مورد ارزیابی، در دو جنس در صورت طبیعی بودن توزیع داده ها در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین تغذیه تخصصی در دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود ندارد (p>0.05). بین تغذیه عمومی در دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود ندارد (p>0.05). بین میزان کلسیم، سودمندی غذاها و الکل در بین دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود دارد (p<
محمد پورتویسرکانی حسن متین همایی
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تمرینات پلایومتریک بر تعادل پویا، زمان عکس العمل و سرعت شوت بازیکنان فوتبال لیگ برتر شهر تهران بود. به این منظور 24 نفر از بازیکنان فوتبال مرد حاضر در مسابقات لیگ برتر شهر تهران در فصل 90-89 با میانگین و انحراف استاندارد (سن 3/2±6/22 سال، قد 1/6±1/180 سانتی متر و وزن 5/6±7/74 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها بر اساس پست بازی تقسیم شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی با میانگین و انحراف استاندارد (سن 0/0±5/22، قد 5/5±5/179 و وزن 7/6±8/72 کیلوگرم) و گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد (سن 7/2±7/22، قد 9/6±8/180 و وزن 0/6±5/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. در هر گروه یک دروازه بان، 4 بازیکن مدافع، 5 بازیکن خط میانی و 2 مهاجم حضور داشتند. گروه تجربی شش هفته تمرینات پلایومتریک را هر هفته سه جلسه در کنار تمرینات عادی فوتبال انجام دادند و گروه کنترل فقط تمرینات عادی فوتبال را انجام دادند. هفته قبل از شروع تمرینات و هفته بعد از اتمام تمرینات تعادل پویای آزمودنیها به وسیله ی دستگاه ارزیابی تعادل بایودکس biodex balance system مورد ارزیابی قرار گرفت. از هر آزمودنی سه بار تست بعمل آمد و بهترین عملکرد آن در آنالیزهای آماری مورد استفاده قرار گرفت به همین شکل آزمون زمان عکس العمل نیز از هر آزمودنی سه بار بعمل آمدو بهترین زمان برای اطلاعات آماری استفاده شد. سرعت شوت آزمودنیها توسط رادار سرعت سنج speed trac x مورد ارزیابی قرار گرفت، هر آزمودنی 5 ضربه شوت روی پا را با پای برتر اجرا کرد و بیشترین سرعت ثبت شده توسط دستگاه سرعت سنج بعنوان سرعت شوت در تجزیه و تحلیل های آماری مورد استفاده قرار گرفت. پس از استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و مشخص شدن طبیعی بودن توزیع داده ها، اطلاعات بدست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه (anova)مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در صورت وجود تفاوت معنا دار از آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین محل تفاوت استفاده شد. یافته های بدست آمده از تحقیق نشان داد که: شش هفته تمرینات پلایومتریک موجب کاهش معنا دار در شاخص کلی تعادل p=0.002))، شاخص قدامی – خلفی تعادل(p=0.003) و شاخص داخلی - خارجی تعادل(p=0.006) شد که این کاهش در شاخص های تعادل نشانه بهبود در توانایی تعادل آزمودنی ها می باشد. زمان عکس العمل نیز بعد از دوره تمرینات کاهش معنا دار یافت (p=0.002)و همچنین این تمرینات موجب افزایش معنادار در سرعت شوت (p=0.001)بازیکنان فوتبال شد. یافته های بدست آمده از این پژوهش نشان داد تمرینات پلایومتریک روشی سودمند برای ارتقاء عملکرد بازیکنان فوتبال در دوره آماده سازی پیش از فصل می باشد. لذا به مربیان توصیه می شود جهت بالا بردن توانایی تعادل، کاهش زمان عکس العمل و افزایش در سرعت ضربات بازیکنان خود از این تمرینات در دوره آماده سازی بازیکنان استفاده نمایند.
عبدالرضا اقبال مغانلو محمد علی آذربایجانی
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر کاهش وزن کوتاه مدت بر تستوسترون آزاد بزاقی ، کورتیزول بزاقی و شاخص های عملکردی کشتی گیران جوان شهرستان دورود انجام پذیرفت. نمونه های آماری شامل 14 نفر از کشتی گیران جوان با میانگین سنی 82/0 ± 07/18 سال ، میانگین قد 46/4 ± 07/172 سانتی متر ، وزن 44/8± 04/70 و شاخص توده بدنی 05/2 ± 21/23 که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش غلظت تستوسترون آزاد بزاقی ، کورتیزول بزاقی و شاخص های عملکردی در دو مرحله مورد اندازه گیری قرار گرفت. مرحله اول نمونه گیری در اولین روز پژوهش، در ساعت 30/7 صبح و بصورت همزمان انجام گردید. با ده روزفاصله ازمرحله پیش آزمون، مرحله دوم نمونه گیری در ساعت 30/7 صبح بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پیش آزمون نیز، روز قبل از نمونه گیری اول ، در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پس آزمون نیز بعد از نمونه گیری مرحله دوم و در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. نتیجه بررسیهای آزمایشگاهی، عملکردی و همچنین تجزیه و تحلیلهای آماری حاکی از آن دارد که کاهش وزن کوتاه مدت و سریع بر غلظت تستوسترون آزاد بزاقی، کورتیزول بزاقی، نسبت تستوسترون آزاد بزاقی به کورتیزول بزاقی، قدرت اندام فوقانی و چابکی تاثیر معنی داری ندارند. اما آمادگی هوازی در گروه کاهش وزن سریع کاهش معنی داری را نشان داد، ولی در گروه کاهش وزن کوتاه مدت این تاثیر معنی دار نبود.
شایسته حیدری حسن متین همایی
1-هدف پژوهش:تعیین تاثیر آموزش شنا بر میزان آمادگی جسمانی وروانی دانش آموزان دختر دوره سوم ابتدائی شهرستان چایپاره. 2-روش نمونه گیری افراد نمونه:376 نفر دانش آموز دختر دوره سوم ابتدائی شهرستان چایپاره درسال 1389انتخاب وتعداد376 برای نمونه گیری به صورت تصادفی انتخاب شدند. -3روش پژوهش:این تحقیق از نوع مقایسهای است. 4-ابزاراندازه گیری: پرسشنامه - تشک استاندارد دراز و نشست- میز انعطاف پذیری- کرونومتر ، ترازوی اندازه گیری با دقت 5 گرم 5-طرح پژوهش : طرح تحقیق درنظر دارد تاثیر آموزش شنا بر میزان آمادگی جسمانی و روانی دانش آموزان دختر دوره سوم ابتدائی شهرستان چایپاره را بررسی نماید بطوریکه با استفاده از شاخص های آمارتوصیفی و استنباطی تاثیر آموزش شنا بر میزان آمادگی جسمانی وروانی دانش آموزان را بررسی نماید. 6-نتیجه کلی:این تحقیق نشان داد که آموزش شنا تاثیر معناداری بر اوج توان هوازی،توان بی هوازی،میانگین توان بی هوازی، استقامت عضلات شکم ،،سرعت،میزان آمادگی جسمانی و تنش دانش آموزان دارد ولی تاثیر معناداری در میزان انعطاف پذیری ،چابکی،افسردگی،خشم،سرزندگی ،خستگی،سردرگمی و اختلالات خلق و خو ندارد
داود خورشیدی حسن متین همایی
مقدمه و هدف: دیابت نوع 2 بیماری متابولیکی مزمنی است که ممکن است موجب بروز تغییراتی در متابولیسم استخوان شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات تمرینات هوازی بر سطوح سرمی شاخص های متابولیسم استخوان در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفت. روش ها: 21 بیمار دیابتی مرد با دامنه سنی 40 تا 50 سال که داوطلب شرکت در پژوهش بودند به طور تصادفی در دو گروه تمرین (11 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 10 هفته در یک برنامه تمرین هوازی با شدت 50 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره،3 جلسه در هفته و 45 تا 60 دقیقه در هر جلسه شرکت کردند. سطوح سرمی گلوکز، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله، آلکالین فسفاتاز، استئوکلسین، کراس لپس و پاراتورمون هر دو گروه قبل و بعد از 10 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر انجام گرفت. یافته ها: پس از 10 هفته تمرین سطح گلوکز خون، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولین و سطح کراس لپس سرم بیماران گروه تمرین به طور معنی داری کاهش یافتند (05/0 >p)، اما در سطوح سرمی انسولین، آلکالین فسفاتاز، استئوکلسین و پاراتورمون تغییر معنی داری ایجاد نشد (05/0 <p). همچنین افزایش های معنی داری در نسبت آلکالین فسفاتاز به کراس لپس و نسبت استئوکلسین به کراس لپس در گروه تمرین مشاهده شد (05/0 >p). در بیماران گروه کنترل تغییرات معنی داری در شاخص های متابولیسم استخوان و دیگر متغیر های اندازه گیری شده نشان داده نشد (05/0 <p). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات هوازی با تحمل وزن که از شدت متوسطی برخوردارند اگرچه نمی توانند تغییری در شاخص های تشکیل استخوان در بیماران دیابتی نوع 2 ایجاد نمایند اما ممکن است با کاهش میزان بازجذب استخوان در بهبود فرآیند متابولیسم استخوان و در نتیجه در پیشگیری یا کند کردن روند کاهش تراکم استخوان در این بیماران موثر واقع شوند.
زری گرایلی افرا حمید آقاعلی نژاد
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف پژوهش حاضر? مقایسه اثر سه دوره تمرین استقامتی ? مقاومتی? موازی بر 8-il ، تستوسترون و کورتیزول دختران نوجوان بود . موادوروش ها: 27 نفراز هنرجویان هنرستان معلم شهرستان پاکدشت به صورت داوطلبانه در چهار گروه استقامتی ، مقاومتی ,موازی وکنترل با میانگین سنی 33/±06/17سال، توان هوازی32/2±62/32میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه? نمایه توده بدنی 48/3±36/20کیلوگرم بر متر مربع، قد 25/5±52/160سانتی متر قرار گرفتند.از همه آزمودنیها در حالت ناشتا در سه مرحله قبل از شروع تمرین?پس از چهار هفته تمرین و پس از هشت هفته تمرین خونگیری به عمل آمد. سپس گروه های آزمایشی درطی 8هفته و هر هفته 3جلسه طبق برنامه، مورد تمرین قرار گرفتند. برنامه تمرینی استقامتی شامل دویدن وحرکات ایروبیک بود که ازشدت 50 % ضربان قلب بیشینه(mhr)شروع و با شدت80درصد mhr به پایان رسید. تمرینات مقاومتی با شدت 30درصد 1rm شروع وبا 70 درصد1rm پایان یافت. تمرین موازی شامل هردونوع تمرین بود و اندازه گیری های مربوط به عوامل خونی شامل اینترلوکین-8 ،تستوسترون و کورتیزول سرم در شرایط ناشتا انجام گرفت. یافته هاو نتایج:اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تحلیل واریلنس یک طرفه(anova ) برای تعیین نتایج استفاده شد. سطح معناداری در نظر گرفته شده( 05/0p? )را برای رد یا قبول فرضیه ها درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که ، در گروه تمرین مقاومتی و موازی با کنترل تغییرات ایجاد شده در متغییرهای اینترلوکین-8 ،تستوسترون و کورتیزول سرم در سطح در سطح 05/0p? معنادارنبود. در صورتی که در گروه استقامتی در متغییر اینترلوکین-8 درسطح 05/0p? معنادار بوده اما در تغییر کورتیزول و تستوسترون سرم در سطح 05/0p? معنادار نبوده است. لغات کلیدی:تمرین استقامتی ، مقاومتی ، موازی، اینترلوکین -8 ، تستوسترون و کورتیزول
بهروز یزدانی حسن متین همایی
چکیده : در این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرینات استقامتی بر روی اینترلوکین6 ،گلوکز ،انسولین ،آدنوزین تری فسفات و چربی پلاسمائی موش های صحرائی نر بررسی گردید . بدین منظور آزمودنی ها شامل 14 سر موش صحرایی نر بالغ 3 ماهه نژاد ویستار بوده اند که از مرکز انستیتو پاستور شهرستان آمل تهیه شدند و سپس حیوانات به محیط آزمایشگاه منتقل گردیده و به دو گروه کنترل و تمرین (هر گروه 7 سر) تقسیم شدند.. گروه تمرین بمدت 8 هفته تحت تمرین استقامتی قرار گرفته و در پایان دوره 8 هفته ای مجددا" میزان اینترلوکین6 ، گلوکز ،انسولین ،آدنوزین تری فسفات و چربی پلاسمائی هر دوگروه اندازه گیری و ثبت شد . متغیرهای اندازه گیری شده در دو گروه کنترل و تمرین با هم مقایسه شده و سپس آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت . برای مقایسه متغیرهای مورد مطالعه بین دو گروه از آزمون های t مستقل استفاده گردید. و برای کلیه محاسبه های آماری از نرم افزار spss win.ver16 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرین استقامتی بر سطوح اینترلوکین 6 پلاسمای موش های صحرایی نر تأثیر معنی داری دارد (p=0/001) ومشاهده شد که اینترلوکین 6 پلاسمای موش های تمرین کرده بطور قابل ملاحظه ای بیشتر از موش های تمرین نکرده می باشد.اما هشت هفته تمرین استقامتی بر سطوح گلوکز ،آدنوزین تری فسفات و چربی پلاسمای موش های صحرایی نر تمرین کرده و بدون تمرین تفاوت معنی داری ندارد . و براین اساس مشاهده شد که هشت هفته تمرینی استقامتی موجب افزایش اندکی در گلوکز ، آدنوزین تری فسفات و چربی پلاسمای موش های نر صحرایی تمرین کرده نسبت به تمرین نکرده می باشد. با این حال تفاوت قابل ملاحظه ای بین دوگروه وجود ندارد . همچنین بر سطح انسولین پلاسمای موش های نر صحرایی تمرین کرده و بدون تمرین تفاوت معنی داری ندارد البته انسولین موش های تمرین کرده اندکی کمتر از موش های تمرین نکرده بود با این حال تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه وجود نداشت .
فاطمه ولی پور حسن متین همایی
هدف این تحقیق بررسی اثر هشت هفته ورزش صبحگاهی بر نیمرخ عوامل خطرزای قلبی-عروقی، مقاومت انسولین و ترکیب بدن زنان بزرگسال غیرورزشکار بود. تعداد 30 نفر با دامنه سنی 45 تا 60 سال انتخاب شدند. اطلاعات اولیه در خصوص سن، وزن، قد و ... آزمودنی ها اندازه گیری و ثبت شد. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. از سیاهرگ دست راست هر آزمودنی cc10 در حالت ناشتایی خون گرفته شد. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته شش جلسه در برنامه تمرینی ویژه خود شرکت کردند. برنامه ورزش صبحگاهی شامل 20 دقیقه گرم کردن و انجام حرکات کششی، دویدن به مدت 15 دقیقه در جلسه اول با شدت 5 ±80 درصد حداکثر ضربان قلب و افزایش یک دقیقه ای زمان دویدن در هر دو جلسه تمرینی بوده تا اینکه زمان دویدن به 30 دقیقه افزایش یافته و این مقدار تمرین تا آخر حفظ می شود. دو روز پس از آخرین جلسه تمرین، از گروه های آزمودنی و کنترل پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری گروه های تجربی و کنترل نشان داد که هشت هفته ورزش صبحگاهی باعث کاهش معنی داری در tg ، کلسترول، ldl ، ldl، vldl ، hs-crp ، bmi ، whr ، گلوکز، انسولین و مقاومت انسولین و افزایش معنی داری در hdl شد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین های فاکتورهای فوق در پیش و پس از تمرین در بین دو گروه آزمودنی وجود ندارد.
فاطمه مهدی حسن متین همایی
مکمل های غذایی مبحث نسبتا جدیدی در ورزش محسوب می شوند. به نظر می رسد که اطلاع رسانی و آگاه ساختن ورزشکاران و مربیان از آخرین اطلاعات موجود در زمینه استفاده از مکمل های ورزشی و مواد دارویی واثرات مثبت و زیانبار آنها روی عملکرد ورزشی و سلامت بدن که در چارچوب قوانین و مقررات کمیته بین المللیالمپیک است، وظیفه ای است که بر دوش متولیان امور ورزشی سنگینی می کند. یکی از انواع این مکملها که امروزه به میزان نسبتا زیاد مورد استفاده ورزشکاران قرار می گیرد مکمل bcaa است. از طرفی مبحث جدیدی که امروزه در پژوهشهای ورزشی اهمیت پیدا کرده است نوع تمریناتی است که همراه با مصرف این مکملها صورت می گیرد و تاثیر این نوع تمرینات بر میزان افزایش یا کاهش تاثیر مکملهاست.این مطالعه تاثیر مکمل سازی bcaa همزمان با انجام تمرینات hiit را بر فاکتورهای آسیب عضلانی در مردان غیر ورزشکار مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که مصرف این مکمل موجب کاهش معنی دار فعالیت آنزیمهای کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در شرکت کنندگان شد در حالی که فعالیت آنزیم آلدولاز تغییر معنی داری نکرد. لذا با مصرف مکمل bcaa می توان از بروز آسیبهای عضلانی و کاهش آنها جلوگیری کرد.
محمد علی صادق زاده محمد علی آذربایجانی
پژوهش حاضر به منظور بررسی آثار کاهش وزن کوتاه مدت بر هماتوکریت، گلبولهای قرمز و شاخص های عملکردی کشتی گیران جوان شهرستان دورود انجام پذیرفت. نمونه های آماری شامل 14 نفر از کشتی گیران جوان با میانگین سنی 82/0 ± 07/18 سال ، میانگین قد 46/4 ± 07/172 سانتی متر ، وزن 44/8± 04/70 و شاخص توده بدنی 05/2 ± 21/23 که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش غلظت هماتوکریت، گلبولهای قرمز و شاخص های عملکردی در دو مرحله مورد اندازه گیری قرار گرفت. مرحله اول نمونه گیری در اولین روز پژوهش، در ساعت 30/7 صبح و بصورت همزمان انجام گردید. با ده روزفاصله از مرحله پیش آزمون، مرحله دوم نمونه گیری در ساعت 30/7 صبح بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پیش آزمون نیز، روز قبل از نمونه گیری اول ، در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. آزمون های عملکردی پس آزمون نیز بعد از نمونه گیری مرحله دوم و در ساعت 14 تا 15 عصر و بصورت همزمان انجام گردید. نتیجه بررسیهای آزمایشگاهی، عملکردی و همچنین تجزیه و تحلیلهای آماری حاکی از آن دارد که کاهش وزن کوتاه مدت بر این شاخصها تاثیر معنی داری ندارد. ولی کاهش وزن سریع بر کاهش هماتوکریت، گلبولهای قرمز و آمادگی هوازی تاثیر معنی داری دارد. در گروه کاهش وزن سریع در قدرت اندام فوقانی و چابکی تغییر معنا داری ندیده نشد.
سمیه ولی پوری حمید آقاعلی نژاد
چکیده :در این پژوهش اثر نوع و ترتیب 8 هفته تمرینات استقامتی ،مقاومتی،استقامتی –مقاومتی و مقاومتی-استقامتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی زنان 36-18 ساله شهرستان الشتر بررسی شد که روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با استفاده ازپیش آزمون و پس آزمون بود. درصدچربی بدن آزمودنیها با استفاده از کالیپر از سه نقطه سه سر بازو، فوق خاصره ای و چهار سر ران اندازه گیری شد و برای اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی vo2 max از آزمون 20 متری شاتل ران استفاده شد. برای اندازه گیری قدرت بیشینه ، از معادله ارزیابی یک تکرار بیشینه با تلاش زیر بیشینه استفاده شد. کل آزمودنیها 40 نفر بودند که در چهار گروه 10 نفری به صورت گروه های 1- استقامتی(e) 2-مقاومتی (r) 3- استقامتی- مقاومتی(ٍe-r) و 4- مقاومتی- استقامتی (r-e)قرار گرفتند که در طول 8 هفته به تمرینات ویژه پرداختند. در گروه استقامتی تغییرات معنی داری در وزن (sig=0/008)، whr(sig=0/004)، پرش سارجنت(sig=0/01) و شاخص توده بدن (sig= 0/009)در سطح معنی داری p?0/01 و عدم تأثیر معنی دار بر متغیرهای دیگر پژوهش است. در تمرینات استقامتی- مقاومتی (تمرینات موازی) اثر معنی دار بر متغیرهای حداکثر اکسیژن مصرفی (sig=0/003) و چابکی (sig=0/008) در سطح معنی داری p?0/01 و متغیرهای درصد چربی (sig=0/037) و پرش سارجنت (sig=0/011)در سطح معنی داری p?0/05دارد ولی بر سایر متغیرها تأثیر معنی دار دیده نشد . در تمرینات مقاومتی –استقامتی اثر معنی داری یر متغیر های حداکثر اکسیژن مصرفی (sig=0//001) و چابکی(sig=0/008) در سطح معنی داری p?0/01 و بر متغیر whr(sig=0/016) در سطح معنی داری p?0/05داردو بر سایر متغیرها تأثیر معنی داری ندارد.
امید یعقوب پور یکانی حسن متین همایی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف از این تحقیق،مطالعه تاثیر یک دوره تمرینhiit و مکمل سازیbcaa بر روی شاخص های خستگی(لاکتات،آمونیوم،ph)می باشد و با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش 28نفر(سن: 23-21سال-وزن:kg74-71-قدcm: 175-171) بطور تصادفی انتخاب شدند، سپس آزمودنی ها بصورت یکسوکور به چهار گروه هفت نفره شامل: مکمل،مکمل و تمرین،تمرین،وکنترل تقسیم شدند و آزمودنی های گروه تجربی 2و3 بمدت سه هفته و هفته ایی 3جلسه به انجام تمریناتhiit پرداختند.هر یک از شرکت کنندگان گروه های تجربی 1و2 نیز موظف شدند روزانه سه کپسولbcaa در سه وعده قبل ازهر وعده غذایی مصرف نمایند. از کلیه آزمودنی های گروههای تجربی و کنترل در شروع دوره جهت تعیین شاخصهای خستگی بعنوان پیش آزمون پس از شرکت در یک تمرین 20 دقیقه ایی hiit بلافاصله نمونه خون گرفته شد و سپس گروهها طبق برنامه، طی 3 هفته وظایف خود را انجام دادندو مجددا" همگی برای انجام پس آزمون در یک جلسه تمرینhiit شرکت کرده و بلافاصله از آنان نمونه خون گرفته شد.جهت آنالیز آماری از نرم افزارspss16 و برای بررسی ارتباط بین گروه ها از آزمون آنوا استفاده گردید.تحلیل داده های استراحتیph همه گروه هاتفاوت معناداری در پیش آزمون و پس آزمون نشان نداد،اما آمونیوم دارای تفاوت معنا دار و با افزایش همراه بود، این تحلیل در مورد لاکتات نیز در پیش آزمون و پس آزمون همه گروه ها تفاوت معناداری را نشان نداد.
محمدرفیع رضاییان هفتادر یحیی سخنگویی
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرینات اکستنشن در دو حالت دمر و طاقباز بر دامنه حرکتی ستون فقرات و تعادل سالمندان مرد می باشد. نمونه های این تحقیق را 60 نفر از مردان بالای 60 سال شهر یزد که درسه گروه20 نفره کنترل ،طاقباز و دمر بودند تشکیل دادند . هیچ کدام از آزمودنی ها مبتلا به اسکولیوز و بیماری های التهابی ستون فقرات و بیماری های قلبی و کلیوی پیشرفته نبودند. تمرینات اکستنشن شامل بالا گرفتن سر و سینه از زمین در حالت دمر به مدت 5 ثانیه و همچنین بالا گرفتن باسن از زمین به مدت 5 ثانیه درحالت طاقباز بود که پس از هر تکرار 10 ثانیه استراحت می کردند. گروه طاقباز و دمر قبل و بعد از تمرینات اکستنشن با استفاده از آزمون تعادل ایستا ( مدت زمان ایستادن روی پای راست و سپس پای چپ در دو حالت چشم باز و چشم بسته ) و آزمون تعادل پویا(آزمون t.g.u.g.t ) و آزمون دامنه حرکتی (فاصله c7-s2 در دو حالت عادی و اکستنشن کامل کمر ، فاصله انگشت کوچک تا زمین در دوحالت خم به راست و چپ ) مورد ارزیابی قرارگرفتند. با استفاده از آمار توصیفی ، تحلیل کواریانس ، t مستقل و t همبسته به بررسی نتایج تحقیق پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که با ملاحظه فاصله c7-s2 در حالت اکستنشن کامل کمر و فاصله انگشت کوچک تا زمین در حالت خم به چپ در گروه طاقباز با مقایسه با گروه کنترل تمرینات اکستنشن بر دامنه حرکتی سالمندان تاثیر دارد . در گروه دمر با توجه به تست های ایستادن روی پای راست و همچنین چپ با چشم باز با مقایسه پیش آزمون و پس آزمون تمرینات اکستنشن بر تعادل ایستای سالمندان تاثیر ندارد. همچنین مشخص شد که تمرینات اکستنشن در دو حالت دمر و طاقباز بر تعادل پویای سالمندان تاثیر معنی دار دارد. کلمات کلیدی : سالمند ، تعادل ایستا و پویا، دامنه حرکتی ، حالت طاقباز ، حالت دمر
ندا مظاهری مقصود پیری
: امروزه از فعالیت بدنی به عنوان یکی از عامل های پیشگیری از بروز بیماری ها و داشتن زندگی سالم یاد می شود ، به طوری که بیشتر یافته ها بر مفید بودن شرکت در تمرینات هوازی تاکید شده است. سندروم داون مجموعه ای است از علائم ذهنی و بدنی با عارضه های خاص که آن ها را از دیگران متفاوت می سازد.فعالیت هوازی می تواند راه کار مناسبی برای تقویت سیستم ایمنی آنتی اکسیدان های آنزیمی برای این افراد باشد.لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر 10 هفته فعالیت هوازی با شدت 65-70% حداکثر اکسیژن مصرفی بر آنزیم های آنتی اکسیدانی طراحی و اجرا شد. روش شناسی : در یک کارآزمایی نیمه تجربی 9 نفر پسر غیر ورزشکار مبتلا به سندرم داون با میانگین قد 22/6 ± 33/154، میانگین وزن 10/15 ± 144/70، میانگین سنی 74/3 ± 67/26 به طور هدف مند به عنوان آزمودنی انتخاب شدند.اندازه گیری سوپراکسیددیسموتاز ، گلوتاتیون پراکسیداز ،کاتالاز صبح اولین روز برنامه تمرینی نمونه گیری خون پس از 12 ساعت ناشتایی و پس از پایان 10 هفته جلسه تمرینی ، 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی مجداد نمونه گیری خون جهت ارزیابی آنزیم های مورد نظر جمع آوری شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تمرینات هوازی بر آنتی اکسیدان های آنزیمی سوپراکسیددیسموتاز تاثیر معنی دار اندکی گذاشته است و بر گلوتاتیون پراکسیداز باعث افزایش معنی دار شد و بر میزان کاتالاز تاثیر ی نداشت. بنابراین فعالیت هوازی بلند مدت با شدت متوسط65 -70 % اکسیژن مصرفی بیشینه منجر به تقویت سیستم ایمنی و آنتی اکسیدان های آنزیمی می شود.
مژگان طرفی نژاد حسن متین همایی
چکیده هدف این تحقیق بررسی وضعیت تغذیه ای، ترکیب بدنی و برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و حرکتی تیم ملی دو و میدانی جانبازان و معلولین بانوان ایران بوده است. این پژوهش توصیفی و از نوع میدانی، پیمایشی می باشد. مطالعات نظری این تحقیق به صورت کتابخانه ای و از طریق مقالات، کتاب ها، مجلات و سایت های معتبر جمع آوری گشته است. برای تکمیل پرسشنامه ارزیابی تغذیه ای به این صورت عمل شد که بعد از انتخاب نمونه مورد نظر از جامعه آماری مورد مطالعه، پرسشنامه ها به تعداد مورد نظر تکثیر و با مراجعه حضوری به هر یک از بخش های مربوطه در اختیار شرکت کنندگان در مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری های مربوط به ترکیب بدن هم در چند جلسه بر روی نمونه آماری با ابزار لازم انجام پذیرفت. همچنین تست های آمادگی جسمانی و حرکتی شامل تست های آکادمی توان هوازی، بی هوازی هم در چند جلسه صورت پذیرفت. بعد از جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ها، این اطلاعات مورد آنالیز آماری قرار گرفت و نتایج با یافته های سایر مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفت. نتایج نشان داد که 7% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه هشدار هستند که بدین معنی است که رژیم غذایی ایشان چربی زیاد و فیبر کمی دارد. 37% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه متوسط هستند و 56% از ورزشکاران دارای وضعیت تغذیه خوب می باشند. ورزشکاران در کلاس معلولیت f58 بیشترین درصد استاندارد استقامت قدرت، بیشترین درصد استاندارد انعطاف پذیری- تنه به پشت، بیشترین درصد استاندارد انعطاف پذیری- تنه به جلو، بیشترین درصد استاندارد توان بی هوازی - وینگیت دست، بیشترین درصد استاندارد درصد چربی – بیوامپدانس و بیشترین درصد استاندارد قدرت حداکثر - قدرت پنجه را دارا بودند.
مهدی نصیری تازه کندی یحیی سخنگویی
اثر یک دوره تمرین هوازی برروی برخی پارامتر های بیومکانیکی دانش آموزان 11-14 سال چاق چکیده هدف از انجام این تحقیق اثر یک دوره تمرین هوازی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی در دانش آموزان چاق بود. 62 نفر دانش آموز چاق (صدک95 ? bmi) انتخاب شده و بطور تصادفی به دو گروه 31 نفره تجربی با میانگین و انحراف استاندارد سنی (71 /0 ± 78/12) و شاخص توده بدنی (² ? kg / m 69/1 ± 11/30 ) و 31 نفر گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد سنی(87 /0 ± 8/12) و شاخص تود? بدنی (²? kg / m 73/1± 81/30 ) در این تحقیق شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته تمرین دویدن هوازی به صورت سه جلسه 40 دقیقه ای در هفته بود که به گروه تجربی داده شد. قبل و بعد از تمرین توان انفجاری اندام تحتانی، تعادل ایستا، سرعت عمومی، چابکی و دامنه حرکتی مفاصل شانه و ران اندازه گیری شد. برای تحلیل نتایج از روش t همبسته و آزمون mancova استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین توان انفجاری، تعادل و سرعت عمومی به طور معناداری بهبود یافت. اما چابکی تغییر معنی داری را نشان نداد. در مقایسه پس آزمونها بین دو گروه کنترل و تجربی دامنه حرکتی مفصل شانه در حرکات فلکشن، هایپراکستنشن وآبداکشن بهبود یافت اما در حرکات فلکشن و آبداکشن ران هیچ افزایش معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت کم می تواند تاثیرات مثبتی را بر روی بهبود عملکرد و افزایش برخی پارامترهای بیومکانیکی در نوجوانان چاق داشته باشد.
حسین ابراهیمی حسن متین همایی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر پروتکل ها و حرکات مختلف فعالیت مقاومتی بر پاسخ فشارخون و ضربان قلب مردان جوان بود. بدین منظور 12 مرد سالم با میانگین سن 2/2 3/25 سال، قد 9/6 1/176 سانتی متر، وزن 9/6 1/76 کیلوگرم، شاخص توده بدن 9/1 6/24 (kg/m2)، درصد چربی 4 2/12 بود. آزمودنی ها سه پروتکل فعالیت مقاومتی، شامل پروتکل قدرتی (3 ست 4 الی 5 تکراری با 85% یک تکرار بیشینه و 3 دقیقه استراحت بین ست ها و حرکات)، پروتکل هایپرتروفی (3 ست 10 تکراری با 70% یک تکرار بیشینه و 2 دقیقه استراحت بین ست ها و حرکات) و پروتکل قدرتی ـ استقامتی (3 ست 15 تکراری با 55% یک تکرار بیشینه و 1 دقیقه استراحت بین ست ها و حرکات) را در سه جلسه مجزا و به فاصله یک هفته از هم به صورت تصادفی اجرا کردند. در هر جلسه دوبار قبل و بلافاصله پس از اتمام فعالیت و در پروتکل هایپرتروفی بعد از هر حرکت که شامل لت پول، پرس پا، پرس سینه، فلکشن، زانو، پرس نظامی، اکستنشن زانو و پارویی فشارخون و ضربان قلب اندازه گیری شدند. برای مقایسه داده های مربوط به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه مکرر (2×3) استفاده شد. یافته ها نشان داد که صرف نظر از نوع فعالیت مقاومتی، فشارخون سیستولیک بعد از سه نوع فعالیت مقاومتی افزایش معنی داری داشت (p<0/05)، آنالیز آماری داده ها نشان داد که بین اثر پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی بر فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و میانگین فشارخون شریانی تفاوت معنی داری وجود ندارد (p>0/05). ولی بین اثر پروتکل ها بر ضربان قلب و بین حرکات مختلف فعالیت مقاومتی بر فشارخون سیستولیک و ضربان قلب تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0/05). براساس نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی از جمله قدرتی، هایپرتروفی و قدرتی ـ استقامتی به شکل مشابهی فشارخون را افزایش می دهند، اما حرکات مختلف با وزنه اثرات متفاوتی بر فشارخون دارند.
منیژه پازکیان مقصود پیری
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): در مورد تاثیر فعالیت در شرایط هایپوکسی بر پاسخ هورمونهای تیروئید نتایج متناقضی ارائه شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر فعالیت هوازی در شرایط هایپوکسی بر میزان هورمونهای tsh، t4 و t3 سرم در مردان جوان فعال بود. هفت مرد جوان فعال با میانگین سنی 56/1±33/23 سال، وزن 14/3±16/67 کیلوگرم و قد 76/1±176 سانتیمتر در چهار جلسه فعالیت هوازی شامل دویدن به مدت 30 دقیقه با شدت 70% ضربان قلب بیشینه در چهار شرایط نورموکسی و هایپوکسی (ارتفاعات 2750، 3250 و 3750 متر) شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و یک ساعت بعد از فعالیت نمونه گیری خونی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری بین شرایط هایپوکسی و نورموکسی در غلظت هر سه هورمون وجود ندارد (p<0.05). هیچکدام از جلسات فعالیت، تغییر معناداری در غلظت tsh و t3 سرم ایجاد نکرد (p<0.05). همچنین اگرچه فعالیت در ارتفاعات 3250 و 3750 متر تغییر معناداری در غلظت t4 سرم ایجاد نکرد (p<0.05)، اما فعالیت در شرایط نورموکسی و ارتفاع 2750 متر باعث افزایش غلظت t4 سرم شد (به ترتیب p=0.004 و p=0.013). اگرچه در شرایط هایپوکسی، افزایش، کاهش و عدم تغییر هورمونهای تیروئید در مقایسه با شرایط نورموکسی گزارش شده است، اما در پژوهش حاضر، تفاوت معناداری بین شرایط هایپوکسی تا ارتفاع 3750 متر و شرایط نورموکسی مشاهده نشد. از دلایل احتمالی یافته های متناقض، می توان به درجه هایپوکسی متفاوت، ارتفاع شبیه سازی شده یا طبیعی، فعالیت یا عدم فعالیت، مدت زمان ماندن در شرایط هایپوکسی، اندازه گیری هورمون های آزاد تیروئید به جای هورمونهای توتال تیروئید، جامعه آماری مورد مطالعه و غیره اشاره کرد. به هر حال جهت یک نتیجه گیری دقیق، نیاز به پژوهش های بیشتری می باشد. واژگان کلیدی: هایپوکسی، t4، t3 ، tsh، فعالیت هوازی، ارتفاع
اکرم جعفری رهقی حسن متین همایی
هدف پژوهش: هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات کششی pnf به شیوه cr با مدت انقباض ایزومتریک 5 و 10 ثانیه ای بر قدرت عضلات همسترینگ و پرش عمودی دانشجویان زن غیر ورزشکار است. روش نمونه گیری افراد نمونه 60 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی ،در این تحقیق برگزیده شده که از بین آنها 30 نفر به طور تصادفی با دامنه سنی 24-18 در این تحقیق شرکت کردند. روش پژوهش این تحقیق از نوع غیر تجربی می باشد ابزار اندازه گیری متر نواری – ترازو – پودر گچ- صفحه مدرج - کرنومتر – دستگاه بدنسازی (هیگر ) طرح تحقیق آزمودنیها به صورت تصادفی در سه گروه ، گروه 1 ( 5 ثانیه انقباض ایزومتریک ) – گروه 2 ( 10 ثانیه انقباض ایزومتریک ) و گروه کنترل ( بدون هیچ تمرینی) شرکت داشتند، گروه تمرینی ( 5 و 10 ثانیه انقباض ایزومتریک) به مدت 6 هفته و 3 روز در هفته به تمرینات کششی pnfپرداختند قبل وبعد از 6 هفته از همه گروهها تست قدرت و پرش عمودی گرفته شد . نتیجه کلی با توجه به مقدار0.05> p می توان گفت که شش هفته تمرین کششی pnf ( با انقباض ایزومتریک 5 و 10 ثانیه ای ) تاثیر معنی داری بر قدرت عضلات همسترینگ دارد. با توجه به مقدار0.05> p می توان پذیرفت که شش هفته تمرینات کششی pnf ( با انقباض ایزومتریک 5 ثانیه ای ) بلا فاصله و 15 ثانیه بعد از تمرینات کششی pnf تاثیر معنی داری بر عملکرد پرش عمودی دارد. همچنین با توجه به مقدار0.05< p می توان پذیرفت که شش هفته تمرینات کششی pnf ( با انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای ) بلافاصله و 15 ثانیه بعد از تمرینات کششی pnf تاثیر معنی داری بر پرش عمودی ندارد. پیشنهادات برخاسته از تحقیق 1 – داشتن قدرت در عضلات ناحیه پشت ران ،کمر و پشت از بروز ناراحتی های و دردهای ارتوپدی نظیر کمردرد جلوگیری می کند 2 – مطالعه حاضر نشان میدهد که کشش pnf عملکرد پرش عمودی را کاهش می دهد در نتیجه کشش pnf نباید قبل از فعالیتها یا حرکات انفجاری استفاده شود . واژه های کلیدی: pnf – انقباض ایزومتریک -عضله همسترینگ
داود کریمی مقصود پیری
چکیده سابقه و هدف: لپتین و آدیپونکتین از جمله آدیپوسایتوکاین های مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. مقاومت به انسولین از جمله عوارض چاقی می باشد. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات هوازی بر سطوح لپتین ، آدیپونکتین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین(homa-ir) را در مردان سندروم داون غیرفعال مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 10زن مبتلا به سندرم داون با میانگین سنی 15تا 25سال و شاخص توده بدنی (69/7 ± 73/29) به مدت 10 هفته، 3 جلسه در هفته ( هر جلسه 45 تا 50 دقیقه) به فعالیت هوازی پرداختند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین و انسولین، لپتین به روش الایزا در دو مرحله، هفته صفر(پس از 12 ساعت ناشتایی) و هفته دهم(72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین ) تهیه شد. برای تعیین مقاومت انسولینی از شاخص مقاومت انسولینی و برای بررسی نتایج از آزمون های تی همبسته و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. کلیه عملیات آماری با نرم افزار spss 16 انجام شد. یافته ها: تمرینات هوازی سطوح لپتین (963/0 = p) ، آدیپونکتین پلاسما (619/0= p) و homa-ir (486/0= p) در مردان مبتلا به سندرم داون را تغییر نمی دهد. همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح لپتین و آدیپونکتین قبل(000/0=p ،915/0=r) و پس از 10 هفته فعالیت هوازی(012/0=p ،752/0=r) وجود داشت، در حالی که لپتین و آدیپونکتین با شاخص مقاومت به انسولین به طور قابل توجهی قبل و بعد از مداخله در زنان مبتلا به سندرم داون ارتباط معنی داری نداشت.(05/ 0p>) نتیجه گیری: تغییردر سطوح آدیپوکاینها، بویژه لپتین و آدیپونکتین در زنان سندرمی به سختی انجام میشود.
مینا اکبری حمید آقا علی نژاد
آزمون تناوبی ریکاوری یویو(yirt) که در ابتدا برای برآورد vo2max بازیکنان فوتبال طراحی شد، آزمونی است که برای ارزیابی توانایی بازیکنان برای ریکاوری از وهله های شدید و تکراری فعالیت بکار می رود. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2(yirt2) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max) بازیکنان فوتسال زن نخبه بود. آزمودنی های پژوهش را 21 بازیکن(میانگین سن 04/3±46/22 سال؛ قد 85/4±1/164 سانتی متر؛ توده بدن 31/7±6/56 کیلوگرم) تیم ملی فوتسال بانوان ایران تشکیل می دادند. حداکثر اکسیژن مصرفی (vo2max) تمامی آزمودنی ها به طور مستقیم با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی(دستگاه k4b2 ساخت شرکت cosmed ایتالیا) اندازه گیری و با استفاده از yirt2 برآورد شد. داده های آماری، همبستگی قوی و بالایی را بین vo2max برآورد شده از yirt2 و تجزیه گازهای تنفسی نشان داد(r=0.88 r2=0.77,p=0.001)، که بیانگر روایی بالای آزمون yirt2 در برآورد vo2max می باشد. هم چنین، همبستگی قوی و بالایی بین vo2max برآوردی در آزمون- آزمون مجدد yirt2 به دست آمد(r=0.98, r2=0.96,p=0.001) که بیانگر پایایی بسیار بالای این آزمون در برآورد vo2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد. نتیجه این که آزمون تناوبی ریکاوری یویو 2 (yirt2) به عنوان آزمونی که توانایی سیستم های انرژی هوازی و بی هوازی ورزشکاران را مورد سنجش قرار می دهد، دارای روایی و پایایی بالایی در برآورد vo2max بازیکنان فوتسال زن نخبه می باشد
ابراهیم فتح اله زاده مقصود پیری
هدف از این مطالعه بررسی اثر دوره های بسیار کوتاه استراحتی در طول تمرین مقاومتی سنگین بر نسبت تستوسترون کورتیزول مردان والیبالیست نخبه بود.ده والیبالیست مرد با دامنه سنی93/1±53/25 به صورت داوطلبانه وتصادفی انتخاب شدند ودریک گروه به صورت هدفمند قرار گرفتند.شرکت کنندگان به دوجلسه تمرین مقاومتی سنگین در هفت ایستگاه با شدت 70درصد یک تکراربیشینه پرداختند،در جلسه اول بین ست ها و ایستگاهها از 60ثانیه استراحت وجلسه دوم از 120 ثانیه استراحت استفاده شد. به منظور اندازه گیری متغیرها نمونه های خونی قبل از جلسه تمرین، بلافاصله بعد و 30 دقیقه بعد از اجرای برنامه تمرینی وهمین طور در یک روز غیر تمرینی صبح ناشتا گرفته شد،متغییرها در هر دو زمان استراحت 60ثانیه و 120 ثانیه تفاوت درون گروهی و بین گروهی معنی داری با هم داشتند .نتایج این مطالعه نشان داد که نسبت t/cدر جلسه استراحت 60 ثانیه کاهش معناداری بلافاصله بعد و 30 دقیقه بعد از تمرین داشت (p?0.05) ،نسبت t/c در جلسه استراحت 120 ثانیه ای کاهش یا افزایش معناداری نداشت، نتایج بین دو جلسه این مطالعه نشان داد که از آنجا که تنها در مورد غلظت تستوسترون بلافاصله بعد تمرین و غلظت کورتیزول 30 دقیقه بعد تمرین با آزمون تی زوج نمونه ای، (p?0.05) شده است ومیانگین این دو متغیر در دوره های استراحتی 60 و 120 ثانیه تفاوت معناداری با هم دارند. با توجه به این مطالعه می توان گفت که هر چه زمان استراحت کمتر باشد غلظت تستوسترون بلافاصله بعد تمرین و نیز غلظت کورتیزول 30 دقیقه بعد تمرین افزایش می یابد.
حیدر اسماعیلی حسن متین همایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی یک جلسه فعالیت هوازی بر پروتیین وابسته به آگوتی (agrp) پلاسمایی، انسولین و گلوکز در مردان جوان بود. جامعه آماری شامل مردان جوان غیر ورزشکار دانشجو می باشند که تعداد 20 نفر به روش تصادفی ساده از بین داوطلبین واجد شرایط انتخاب شدند و سپس این 20 نفر به طور تصادفی ساده به دو گروه 10 نفر تقسیم شدند. نمونه گیری خونی شامل پیش آزمون و پس آزمون بوده که از ورید بازویی در دو نوبت، 30 دقیقه قبل از شروع فعالیت و بلافاصله پس ازاتمام پروتکل تمرین از آن ها گرفته شد.جهت مقایسه درون گروهی از روش آماری t همبسته و به منظور مقایسه بین گره ها ازروش tغیر وابسته و جهت بررسی رابطه بین agrpبا دیگر متغیرهای وابسته در گروه تجربی از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری ( 0.05 p? ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش در سطح agrp پلاسمایی بلافاصله پس از یک جلسه فعالیت هوازی معنی دار بوده است (026/0(p= و کاهش معنی داری در سطح انسولین پلاسمایی (004/0 (p= و سطح گلوکزپلاسمایی (042/0(p= مشاهده شده است. همچنین مشخص گردید ارتباط معنی داری بین agrp با انسولین وجود داشته (001/0(p=، و بین agrpو گلوکز ارتباط معنی داری مشاهده نشد (570/0(p=. در ضمن مشخص گردید که بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنی داری در سطوح agrp پلاسمایی (006/0=p)، انسولین پلاسمایی(001/0=p) و گلوکز پلاسمایی (023/0=p) وجود دارد.
شهاب الدین سفال منش مقصود پیری
مقدمه: تمرینات تناوبی شدید به عنوان یک رویکرد موثر در بهبود آمادگی در مدت زمان کوتاه به کار گرفته می شود. اثر این گونه تمرین ها برسازگاریهای فیزیولوژیک مردان فوتسالیست به ویژه کم توان ذهنی که منجر به افزایش اجرای هوازی و بی هوازی آنان می گردد، تا کنون بررسی نشده است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف یافتن تاثیر تمرینات تناوبی شدید کوتاه مدت ( hiit) بر توان هوازی مردان فوتسالیست id انجام شد. مواد و روش ها : 16 آزمودنی با میانگین سنی 20 تا 29 سال به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند که به طور تصادفی در دو گروه تمرینات hiit (10n=) و تمرینات هوازی (6n= ) تقسیم شدند. تمرینات شامل ده جلسه و سه جلسه در هفته بود. یک هفته قبل از اجرای پژوهش، آموزش کامل به داوطلبان داده شد و آنها 1 جلسه آزمایشی بر روی تردمیل دویدند. جلسات تمرینی شامل گرم کردن، بخش اصلی تمرین و سرد کردن بود. گروه تمرین هوازی در مرحله اصلی تمرین برروی تردمیل دویدند، گرم کردن گروه hiit به صورت عمومی و اختصاصی (تمرینات ایستگاهی-اینتروال، دایره ای) انجام شد و در مرحله اصلی داوطلبان بر روی تردمیل بر مبنای vo2max دویدند. زمان فعالیت به استراحت 1 به 3 منظور گردید و روند افزایش شدت تمرینات به شکل زیر بود: سه جلسه ابتدایی 100%، جلسه چهارم و پنجم 110%، جلسه ششم و هفتم 120% و سه جلسه آخر 130 درصد. سرد کردن شامل 20 دقیقه تمرینات ریلکسیشن و کشش های پردامنه جهت ریکاوری بود. آزمون ها و نمونه گیری خون یک هفته قبل از اجرای پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. از روش های آماری t-مستقل و وابسته، تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی جهت تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که اجرای پروتکل تمرین hiit و هوازی بر میزان برون ده توان نسبی، میانگین برون ده توان نسبی، ارگوچامپ 15 ثانیه در آستانه لاکتات، میزان پرش عمودی، درصد حداکثر اکسیژن مصرفی آستانه لاکتات، ضربان قلب آستانه لاکتات، پاسخ حاد لاکتات خون به فعالیت حاد وینگیت تاثیر معنادار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به افزایش برون ده توان وینگیت و عدم تغییر آستانه لاکتات و پاسخ های لاکتات خون، مدت زمان طولانی تری برای بهبود فاکتورهای توان بی هوازی لازم است، از این رو توصیه می شود تنها به صورت مقطعی و کوتاه مدت تمرینات htit انجام نشده و در کنار تمرینات هوازی در طی فصل های تمرین و آماده سازی بکار برده شود. - high intensity interval training - intellectual disability
پگاه باقری پرمهر حسن متین همایی
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر ترکیب تمرین مقاومتی و عصاره آبی خارخاسک بر آنزیم های کبد در رت های نر سالم بود و با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش 90 رت نر در 10 گروه نه تایی با شرایط استاندارد 12 ساعت نور و 12 ساعت تاریکی همراه با آب و غذا به شرح زیر تقسیم شدند. 1-گروه کنترل، 2-گروه دوز یک(5 میلی گرم عصاره آبی خارخاسک)، 3- گروه دوز دو(10 میلی گرم عصاره آبی خارخاسک)، 4- گروه دوز سه(15 میلی گرم عصاره آبی خارخاسک)، 5- گروه تمرین مقاومتی با دوزیک، 6- گروه تمرین مقاومتی با دوز دو، 7- گروه تمرین مقاومتی با دوز سه، 8-گروه داروی استانازول (دوز ثابت 2 میلی گرم به وزن بدن )، 9-گروه داروی استانازول با تمرین مقاومتی، 10-کنترل(ورزش). برنامه تمرینی شامل 8 هفته و 3 جلسه در هفته بود.نمونه برداری هموژنز کبد صورت گرفت. جهت آنالیز آماری برای کلیه فاکتورهای اندازه گیری شده در این پژوهش ابتدا با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف (k-s) نرمال بودن داده ها تایید شد. سپس جهت مقایسه تغییرات بین گروهی alp، ast و alt از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد و در صورت معناداری جهت یافتن محل تفاوت ها از آزمون تعقیبی lsd استفاده گردید. نتایج برای اولین بار نشان داد که عصاره گیاهی خارخاسک در مدل حیوانی همراه با تمرین مقاومتی موجب کاهش رهایش آنزیم های کبدی ast و alt در خون می شود. کلمات کلیدی: alp، ast ، alt
مریم زینال پور مقصود پیری
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات پلایو متریک بر سطوح هورمون رشد، کورتیزول و نسبت هورمون رشد به کورتیزول در فوتبالیست های نخبه زن بود و با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش، 19 فوتبالیست نخبه زن به مدت 8 هفته در تمرینات پلایو متریک شرکت نمودند و در 2 نوبت پری تست و پست تست قبل از شروع تمرین وبعد از 8 هفته تمرین در ساعت 8 9-صبح از آنها نمونه خون گرفته شد. جهت آنالیز آماری با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف (k-s) نرمال بودن داده ها تایید شد. سپس جهت مقایسه هورمون رشد، کورتیزول و نسبت آنها از آزمون تی استیودنت همبسته استفاده شد. نتایج نشان داد، هشت هفته تمرین پلایومتریک سبب افزایش معنادار هورمون رشد، کاهش معنادار هورمون کورتیزول و افزایش معنادار هورمون رشد نسبت به کورتیزول گردید.نتایج پژوهش حاضر نشان داد، هشت هفته تمرینات پلایومتریک سبب افزایش معنادار هورمون رشد، کاهش معنادار هورمون کورتیزول و افزایش معنادار 148% هورمون رشد نسبت به کورتیزول گردید. نتایج بیان کننده افزایش آنابولیسم نسبت به کاتابولیسم بود. کلمات کلیدی: هورمون رشد، کورتیزول، تمرین پلایومتریک.
عبدالله اکبری مقصود پیری
سابقه و هدف: لپتین و آدیپونکتین از جمله آدیپوسایتوکاین های مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. مقاومت به انسولین از جمله عوارض چاقی می باشد. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات هوازی بر سطوح لپتین ، آدیپونکتین پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین(homa-ir) را در مردان سندرم داون غیرفعال مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 10 مرد مبتلا به سندرم داون با میانگین سنی (74/3 ± 67/26) و شاخص توده بدنی (69/7 ± 73/29) به مدت 10 هفته، 3 جلسه در هفته (هر جلسه 45 تا 50 دقیقه) به فعالیت هوازی پرداختند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین، گلوکز، انسولین و لپتین به روش الایزا در دو مرحله، هفته صفر(پس از 12 ساعت ناشتایی) و هفته دهم(72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین ) تهیه شد. برای تعیین مقاومت انسولینی از شاخص مقاومت انسولینی و برای بررسی نتایج از آزمون های تی همبسته و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. کلیه عملیات آماری با نرم افزار spss 16 انجام شد. یافته ها : تمرینات هوازی سطوح لپتین (052/0 =p) ، آدیپونکتین پلاسما (06/0=p) و homa-ir (14/0= p) در مردان مبتلا به سندرم داون را تغییر نمی دهد. همبستگی مثبت و معنی داری بین سطح لپتین و آدیپونکتین قبل(01/0=p ،76/0=r) و پس از 10 هفته فعالیت هوازی(03/0=p ،7/0=r) وجود داشت، در حالی که لپتین و آدیپونکتین با شاخص مقاومت به انسولین به طور قابل توجهی قبل و بعد از مداخله در مردان بزرگسال مبتلا به سندرم داون ارتباط معنی داری نداشت.(05/ 0p>) نتیجه گیری: تغییر در سطوح آدیپوکاین ها، بویژه لپتین و آدیپونکتین در مردان سندرم داون به سختی انجام می شود.
علی حدادگر حسن متین همایی
چکیذ : ژ ?ُّ بُ ?ًبی داد اعتز توش بٌت ?ذ ذ ه لْا یً هذت عجت تنعیف عیغتن ا و یٌ هی ? دْ. ذُف اص ژ ?ُّ تبمش همب غ عط حْ اعتشاتتی ثشنی ?بن بُ عیغتن ا و یٌ )لک عْیت بُز ل فٌ عْیت بُز ه عًْْیت بُز تًْش فّیل بُ ا و یًْْل ثْ لْیی a( ی?کغ تْبی فعبل غیش فعبل ی گٌ گٌ اعتبی عو بٌی هی ثب?ذ. ثذ ی ه ظٌ سْ آصه دْ یً بُ ث ف سْت ذُفو ذٌ دس ع 171 عب تًی هتشز صّی /8 ± 6/ یش ?بهل یش 1 ) ی?کغ تْ فعبلز 11 فًش( ثب هیب گًیی لذ 7 56 عبلز یش 2 ) ی?کغ تْ غیش فعبلز 11 فًش(ثب /4 ± 3/ 67/5 کیل یْشم عی 2 ± 4/4 54 عبل /3 ± 2/ 76 کیل یْشم عی 3 /5 ± 3/ 173 عب تًی هتشز صّی 8 /2 ± 5/ هیب گًیی لذ 6 76 کیل یشم /11 ± 4/ 174 عب تًی هتشز صّی 4 /5 ± 6/ یش ک تٌشل ) 11 فًش( ثب هیب گًیی لذ 4 56 عبل لشاس یشفت ذٌ.اص آصه دْ یً بُ عبعت 9 فجح ث ف سْت بً?تب ث ه سْ /4 ± 4/ عی 1 وُضهبی وً ییش ن یًْ ث عول آهذ. تاض تحلیل داد بُ اص هش ک آصه یْ تحلیل اّس ب ظً ) anova ( ثشا همب غ ز ذٌ یب اص هیب گًیی بُ دس ع یش آصه یْ تعمیجی تر کْی t اّثغرت ثرب اعرتفبد اص رًشم افرضاس spss غًرخ ? 1/ 17 دس عطح هع یٌ داس 15 p ا اًبم ?ذ. تًب ج ژ ?ُّ تبمش ?ًبی داد ک یلج لْ بُ عفیذ ا و یًْْل ثْ لْیی a دس یش د دس همب غ ثب یش ک عر ثر هر سْ هع رٌبداس ثربلاتش اعرت. ث رٌبثشا ی هری تر اْی تًیار ییرش کرشد کر یرش ی?کغ تْ غیش فعبل دس همب غ ثب یش ی?کغ تْ فعبل ک تٌشل داسا عط حْ اعرتشاتتی ا و رٌی ثبلاتش هی ثب?ذ. ثش اعبط تًب ج تبفل اص ژ ?ُّ تبمرش عرشعت ?رذت ثربلا سّص? ی رٌگ رٌگ ی?ر بٌِد هری یرشدد سّص?رکبسای ی?کغر تْ فعربل ا ری س?رت اص اعرتشاتت کربفی تغز ر ه بٌعرت دس هر لْ توش بٌت ثشن سْداس ثب? ذٌ تب ?بن بُ ا و یٌ هزک سْ افضا ? بثذ.
مونا ابراهیمی هنرمعینی حمید آقا علی نژاد
چکیده: آمادگی قلبی تنفسی از مهم ترین عوامل آمادگی جسمانی است. رسیدن اکسیژن کافی به عضلات و بافت های مختلف بدن باعث به تاخیر افتادن خستگی ناشی از تجمع اسید لاکتیک در عضلات می شود. الگوی افزایش ناگهانی اکسیژن مصرفی در شروع فعالیت تا رسیدن به مرحله یکنواختی در ادامه ی فعالیت تحت عنوان پویایی اکسیژن مصرفی (vo2 kinetic ) شناخته شده است. ورزشکاران رویینگ نیاز به آمادگی هوازی دارند. هدف روورها دست یابی به بالا ترین سرعت در مهارت پارو زدن است که دستگاه های عصبی عضلانی و قلبی تنفسی را درگیر می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی پویایی اکسیژن مصرفی به هنگام 2000 متر پاروزدن شبیه سازی شده روی ارگومتر رویینگ در پاروزنان جوان نخبه بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه تجربی بود و در آن از یک گروه آزمودنی 12 نفره با یک مرحله آزمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ورزشکاران عضو تیم ملی رویینگ جوانان بودند. این آزمون شامل 2000 متر پاروزدن روی ارگومتر رویینگ بود که گاز های تنفسی در آن توسط دستگاه گاز آنالیزر نفس به نفس اندازه گیری شد. ی اساس یافته های به دست آمده پاروزنان جوان نخبه ایرانی دارای تهویه دقیقه ای 75/168 لیتر در دقیقه، نسبت تهویه به co2 مصرفی (ve/vo2) برابر با 74/40، نسبت تبادل تنفسی (r) برابر با 37/1 و نبض اکسیژن (vo2/hr) برابر با 04/23 میلی لیتر به ازای هر ضربه دقیقه بودند.
رضوان شریف مقصود پیری
چکیده هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه ی برخی ویژگی های پیکری با عملکرد بازیکنان والیبال مرد نخبه که در مسابقات جام جهانی 2011 ژاپن شرکت کرده بودند، بود. جامعه ی آماری پژوهش را 164 بازیکن تیم های ملی شرکت کننده در رقابت های جهانی 2011 ژاپن تشکیل دارند که میانگین سن 26 سال، میانگین قد 71/196 سانتی متر و میانگین وزن 35/88 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدنی 84/22 کیلوگرم / مترمربع بود . ویژگی های پیکری شامل سن، قد، وزن و توده بدنی بود که از پایگاه اینترنتی فدراسیون جهانی والیبال دریافت شد. ویژگی های عملکردی شامل اسپک، دفاع، سرویس، دریافت، عملکرد لیبرو و عملکرد پاسور بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری، اطلاعات آماری در دو بخش توصیفی و استنباطی قرار داده شد. نتایج پژوهش رابطه معنا داری بین قد با عملکرد اسپک و دفاع و پرش عمودی نشان داد. اما رابطه معناداری بین سن، وزن و شاخص توده بدنی با اسپک و دفاع مشاهده نشد. رابطه معناداری بین پرش عمودی با سن و شاخص توده بدنی مشاهده نشد هم چنین رابطه معناداری بین سرویس و دفاع و عملکرد لیبر و با هیچ کدام از ویژگی های فردی مشاهده نشد. همچنین رابطه معناداری بین عملکرد پاسور با سن مشاهده شد اما با قد و وزن و شاخص توده بدنی رابطه معنادار مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه تمرین باید با ویژگی هر مسابقه و قابلیت های هر بازیکن متناسب باشد. یافته های پژوهش حاضر می تواند در فرآیند استعداد یابی و گزینش بازیکنان مورد استفاده قرار گیرد.
مرجان فخری کلیبر مقصود پیری
عفونت های مجاری تنفسی (urti) مانند سرماخوردگی ، سرفه و عفونت های گلو و گوش میانی از دلایل اصلی مراجعه به پزشکان عمومی در سطح جهان است .ورزشکارانی که در برنامه های تمرینی سنگین شرکت می کنند به ویژه ورزشکاران استقامتی بیشتر مستعد urti هستند. عوامل زیادی بر پاسخ ایمنی به ورزش تاثیر می گذارد که تغذیه یکی از آنهاست. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر یک دوره کوتاه مدت فعالیت بدنی و مکمل سازی کلرلا بر غلظت ایمونوگلوبولین aوکورتیزول بزاقی در زنان غیر ورزشکار بود. بدین منظور 37 زن غیر ورزشکار انتخاب(براساس برخی از شاخص های آنتروپومتریکی از قبیل 25? ?bmi 20،گروه سنی 30-20 سال) همگن شدند و به طور تصادفی در چهار گروه : گروه تمرین (10نفر)، گروه مصرف مکمل کلرلا (10 نفر)، گروه تمرین به همراه مصرف مکمل کلرلا (10 نفر) و گروه کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. افرادی که در گروه مصرف مکمل کلرلا و گروه فعالیت بدنی به اضافه مصرف مکمل کلرلا قرار گرفتند روزانه 1 قرص کلرلا را در مقدار مصرفی 300 میلی گرمی، به مدت 4 هفته دریافت کردند.افرادی که در گروه تمرینات ورزشی قرار گرفتند در یک تمرین استقامتی تحت نظارت پژوهشگر به فعالیت بدنی پرداختند. و گروه کنترل هیچ گونه فعالیتی نداشتند برنامه تمرین شامل 4 هفته تمرین استقامتی فزاینده روی چرخ کار سنج بود و 3 جلسه در هفته و به مدت 20 دقیقه بود و شدت تمرین با استفاده از ماکزیمم ضربان قلب و با فرمول تاناکا تعیین شد که از شدت 60% hr max شروع و در مدت 4 هفته به 75 % رسید. یافته های حاصل از پژوهش حاضر با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که سطوح کورتیزول در گروه تمرین بیشتر از گروه کنترل و همچنین بیشتر از گروه مکمل کلرلا به اضافه تمرین(0.016=p) بود. سطوح iga بزاقی هم در گروه مکمل( 0.035=p) و هم گروه تمرین و مکمل ( 0.026=p)بیشتر از گروه کنترل در این مدت بود. در جمع بندی کلی می توان گفت که مصرف مکمل کلرلا باعث بهبود معنی داری در سطوح بزاقی iga و کاهش در کورتیزول و در نتیجه بهبود سیستم ایمنی مخاطی و جلوگیری از urtl به خصوص در ورزشکاران استقامتی می شود.
آسیه عباسی دلویی محمدعلی اذربایجانی
هدف اصلی این تحقیق ترکیب تمرین هوازی فزاینده و عصاره سرخ ولیک بر vegf و آنژیوپویتین 1 و 2 پلاسمایی و بافت قلب موشهای نر ویستار است. جامعه آماری شامل30 سر موش صحرایی نر چهار تاشش هفته ای نژاد ویستار بود. آزمودنی ها به طور تصادفی به 4 گروه سالین کنترل (6 سر )، سالین تمرین ( 8سر)، سرخ ولیک کنترل (8سر)، سرخ ولیک تمرین (8سر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی به اجرای هشت هفته (5 روز در هفته) تمرین استقامتی شدید پرداختند و گروه های کنترل نیز به مدت هشت هفته در قفس نگهداری شدند و در هیچ تمرینی شرکت داده نشدند. مقدار 1 میلی لیتر عصاره آبی سرخ ولیک به ازای هر 100 گرم وزن موش به صورت دهانی بلافاصله پس از تمرین، 5 روز در هفته و به مدت 6 هفته از پایان هفته دوم به گروه های کنترل – سرخ ولیک و تمرین -سرخ ولیک خورانده شد و گروه های سالین ( سرم فیزیولوژی) نیز همانند دو گره دیگر مصرف کردند. تمام گروه ها با شرایط کاملاً مشابه و در شرایط پایه (72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی) کشته شدند. نمونه های خونی از طریق خون گیری مستقیم از ورید اجوف تحتانی و بافت قلب نیز بلافاصله پس از جداسازی وارد تیوب های مخصوص گردیده و به نیتروژن مایع منتقل و سپس در یخچال 80- تا زمان اندازه گیری نگهداری شد. از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه طرح(2*2) برای تعیین اثرات تمرین، عصاره و اثرات تعاملی و برای تفاوت های درون گروهی از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد ترکیب تمرین هوازی و عصاره سرخ ولیک برvegf، آنژیوپویتین 1 و نسبت آنژیوپویتین 2/1 پلاسما و بافت قلب در رت های نر ویستار اثر معنی داری نداشت. اما بر غلظت آنژیوپویتین 2 پلاسما و بافت قلب اثر معنی داری داشت. با توجه به نتایج بسته آمده نتیجه گیری می شود ترکیب تمرین هوازی فزاینده و عصاره سرخ ولیک اثرات آنژیوژنزی بر بافت قلب نداشته و از طرفی مصرف عصاره به تنهایی موجب آنژیوژنز بافت قلب شد.
آذر علی پور حمید آقاعلی نژاد
هدف انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر حاد دو نوع تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی بر شاخص سرمی آسیب سلولی (ast,alt,alp) و رشدی (igf-1,gh) در زنان فعال بود. آزمودنی های پژوهش حاضر را 20 نفر از زنان فعال (سن 51/2 ± 43/23 سال، قد 74/1±42/166 سانتی متر، وزن55/17±95/58 کیلوگرم) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در دو گروه، تمرین مقاومتی تداومی، تناوبی قرار گرفتند. گروه تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته ، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه (جلو ران، پشت ران،پرس پا، جلو بازو، پرس سینه، کشش زیر بغل) به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در دو ست و یک دقیقه استراحت بین ایستگاها و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام شد. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از ورزش در جلسه ی اول و قبل و بلافاصله بعد از جلسه ی آخر تمرین جهت ارزیابی فعالیت های آنزیم های ast,alt,alp سرمی از طریق روش آنزیماتیک وigf-1 و gh با روش الایزا گرفته شد . جهت مقایسه ی داده های درون گروهی تغییرات حاد جلسه ی اول و آخر از روش های آماری t وابسته و بین گروهی از t مستقل استفاده شد. برای ارتباط سنجی کرولیت corelate استفاده شد. در تمام موارد سطح معنا داری p<0/05 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد متعاقب یک جلسه ورزش مقاومتی درهر یک ازگروه ها alt افزایش داشت ولی معنا دار نبود. تفاوت بین گروهی نیز در alt وجود ندارد. ast نیز در هر دو گروه افزایش داشت ولی تنها درگروه تداومی افزایش معنادار داشت. تفاوت بین گروهی ast وجود داشت. که در گروه تداومی افزایش معنادار بود. alp در جلسه ی اول در هر دو گروه کاهش معنا دار داشت ولی تفاوت بین گروهی وجود نداشت. igf-1 متعاقب یک جلسه و یک دوره تمرین تغییر معناداری نداشت. gh متعاقب یک جلسه در هر دو گروه افزایش ولی در گروه تناوبی افزایش معنادار داشت ولی پس از 8 هفته افزایش داشت ولی کمتر از جلسه ی اول بود. تفاوت بین گروهی نیز در میزان gh و igf-1 وجود نداشت.
سمانه سرداری عمید آبادی حیدر صادقی
تعادل به عنوان یکی از مفاهیم بحث برانگیز سیستم حسی – حرکتی، ارتباط متقابل و پیچیده میان درون داده های حسی و پاسخ های حرکتی مورد نیاز را به منظور حفظ یا تغییر پوسچر، بررسی می کند. تعادل جزء نیاز های اساسی برای انجام فعالیت های روزمره است و در فعالیت های ایستا و پویا نقش مهمی دارد. اندام تحتانی علاوه بر آنکه پایه و سطح اتکای آدمی است، عامل جابه جایی او نیز می باشد. بنابراین ناهنجاری های این بخش علاوه بر تغییرات در وضعیت ایستاده ( تعادل ایستا)، جابه جایی ( تعادل پویا) را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هم چنین عدم پیشگیری و اصلاح ناهنجاری های این بخش به بروز اختلالات ثانویه در سایر بخش های اندام تحتانی منجر می شود. از شایع ترین نا هنجاری های اندام تحتانی: زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری، کف پای صاف و انگشت شست کج می باشند. در تمام این ناهنجاری ها دسته ای از عضلات دچار ضعف و کشیدگی و دسته ای دیگر قوی و کوتاه می شوند. ضعف عضلانی بر تعادل تاثیر می گذارد. هدف از انجام این تحقیق تعیین تاثیر یک دوره تمرینات اصلاحی نا هنجاری های اندام تحتانی بر تعادل ایستاو پویای دانشجویان دختر فعال و غیر فعال بود. 32 داننشجوی دختر در دو گروه فعال و غیر فعال در این تحقبق شرکت نمودند که ناهنجاری آن ها با استفاده از روش های کمی سنجیده شد. در هر دو گروه، تعادل ایستا با آزمون ایستادن روی یک پا ( در حالت چشم باز و چشم بسته) و تعادل پویا به وسیله آزمون sebt در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. از آمار توصیفی برای توصیف داده ها، و از آمار استنباطی، مدل های آماری تحلیل کواریانس و t دو گروه همبسته (در سطح معناداری p?0.05)، جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاصل، بهبود معناداری را در هر دو متغیر تعادل ایستا و تعادل پویا، برای گروه های فعال و غیر فعال نشان داد (p?0.05). از سوی دیگر مقایسه بین گروه ها مشخص کرد که تفاوت معناداری در بهبود عملکرد آزمودنی ها در تعادل ایستا و پویا بین گروه های مختلف وجود ندارد (p>0.05). بنابراین یک دوره تمرینات اصلاحی نا هنجاری های اندام تحتانی بر تعادل ایستا و پویای دانشجویان دختر فعال و غیر فعال تاثیر داشته و سبب بهبود معنا دار عملکرد تعادلی آن ها می شود. واژه های کلیدی: تمرینات اصلاحی، تعادل ایستا و تعادل پویا
محسن قدیمی حمید آقا علی نزاد
با توجه به کمبود پژوهش ها در زمینه تاثیر انواع تمرینات مقاومتی، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی بر سطوح ast، alt و alp سرم زنان جوان فعال بود. 21 آزمودنی مورد بررسی قرار گرفته در این پژوهش، به طور تصادفی به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تجربی در 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از آزمون اول (48 ساعت قبل از شروع تمرینات) و آزمون نهایی (48 ساعت بعد از پایان تمرینات)، نمونه خونی از آزمودنیها گرفته شد. گروه کنترل تنها در ابتدا و انتهای دوره 8 هفته ای نمونه خونی دادند. جهت بررسی و مقایسه تغییرات متغیرها، از آزمون آنالیز واریانس مکرر چند متغییری استفاده شد. سطوح استراحتی غلظت ast و alt سرم بعد از پایان دروه تمرین، در دو گروه تمرینی به طور معنادار بیشتر از گروه کنترل و در گروه تناوبی نیز به طور معنادار بیشتر از گروه تداومی بود (p<0.05).، اما بین مقادیر ast و alt سرم دو گروه تمرینی، در پاسخ به دو نوع فعالیت مقاومتی تداومی و تناوبی، قبل و بعد از 8 هفته تمرین تفاوت معنادار مشاهده نشد، و 8 هفته تمرین مقاومتی، خواه از نوع تداومی یا تناوبی، تاثیر معناداری بر پاسخ آنزیم های ast و alt به یک جلسه فعالیت مقاومتی نگذاشت (p>0.05). در مورد سطوح alp سرم هیچگونه تغییر و تفاوت معناداری در و بین دو گروه مشاهده نشد (p>0.05).
محمد جواد هدایتی حسن متین همایی
پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر کشیدن قلیان بر ظرفیتهای تنفسی و ظرفیت ای ورزشی ورزشکاران می باشد. نمونه های آماری شامل 15 نفر (8 نفر گروه کنترل و 7 نفر گروه تجربی)می باشند. در این آزمون از شاخصه های fev1,fev1/fvc و fvc جهت نمایش ظرفیت های تنفسی و از شاخصه vo2max جهت نشان دادن ظرفیت ورزشی آزمودنی هااستفاده شد . اندازه گیری ها در سه مرحله انجام شد : مرحله اول بدون استعمال قلیان , مرحله دوم بلافاصله پس از کشیدن قلیان , و مرحله سوم پس از گذشت 24 ساعت. تجزیه تحلیل داده ها بوسیله نرم افزار spss و از شیوه one way anova انجام گرفت. با وجود اینکه نتایج آزمون کاهش در میزانfev1/fvc , fvc , fev1 را نشان داد ولی این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود. بررسی های آماری کاهش در میزان vo2max گروه تجربه را نسبت به گروه کنترل در تست دوم نسبت به تست اول تایید کرد که این کاهش در تست سوم نسبت به تست اول به حداقل رسید و از لحاظ آماری قابل توجه نبود. نتایج تحقیق بیان می کند که کشیدن قلیان تاثیر قابل ملاحظه ای بر ظرفیت های تنفسی ورزشکاران ندارد. و در مورد ظرفیت های ورزشی نتایج بیان می کند که vo2max ورزشکاران بلافاصله پس از کشیدن قلیان کاهش می یابد و این تغییر منفی پس از گذشت 24 ساعت به حالت طبیعی خود باز می گردد.
معصومه حدادیان یحیی سخنگویی
این تحقیق اثر شش هفته تمرینات هارمونیک را بر روی تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی بررسی کرد.تعادل جزء مهم در زندگی روزمره ماست .تعادل یک مهارت حرکتی برای هر موجود زنده است. روش اجرا: در این تحقیق 20 نفر دانش آموز با دامنه سنی 14-17 سال شرکت داشتند .که 10 نفر از آنان در گروه کنترل وبقیه در گروه تجربی بودند.گروه تجربی برای شش هفته تمرینات هارمونیک را انجام دادند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شده بود .در پس آزمونی که از دو گروه گرفته شد گروه تمرین پیشرفت بهتری در قابلیتهای تعادل و دامنه حرکتی نشان دادند. نتیجه گیری:این مطالعه نتیجه داد که تمرینات هارمونیک تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی را پیشرفت میدهند.نتایج نشان داد که (p<0/05)تفاوت معناداری در تعادل ایستا وپویا ودامنه حرکتی (ران وزانو) بین دو گروه وجود دارد.پسشش هفته تمرینات هارمونیک بر تعادل ایستا وپویاودامنه حرکتی دانش آموزان دختر 14-17 ساله تأثیر دارد.
مسلم ورمزیار محمد علی اذربایجانی
فعالیت بدنی و ورزش به علت افزایش روند اکسیداسیون در بدن موجب تولید رادیکال های آزاد و افزایش ros (گونه های فعال اکسیژن) می شود که باعث تخریب بافتها می شوند. رادیکال های آزاد، اتم ها یا مولکول هایی هستند که به خاطر وجود الکترون تک بسیار واکنش پذیر می باشند. عدم تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و سیستم دفاعی آنتی اکسیدان ها باعث ایجاد استرس اکسیداتیو می شود. این روند باعث استفاده ورزشکاران از مکمل های آنتی اکسیدانی شده است. به سبب عوارض جانبی آنتی اکسیدان های سنتتیک، تمایل به استفاده از آنتی اکسیدان های طبیعی به ویژه با منشأ گیاهی افزایش یافته است. زعفران از گیاهان آنتی اکسیدانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مکمل زعفران بر آنزیم های آنتی اکیسدانی طی یک جلسه فعالیت eccentric طراحی و اجرا شد. روش کار: در یک کار آزمایی نیمه تجربی، 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران (7نفر)، گروه )کنترل مثبت) مکمل ویتامین c (7نفر) و گروه دارونما (7نفر) به مدت 14 روز به شکل کپسول دریافت کردند. بعد از 14 روز مکمل گیری، آزمودنی ها با شدت 70% حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10% به مدت 45 دقیقه دویدند. 5 میلی لیتر خون قبل از مکمل،14 روز پس از مکمل، بلافاصله بعد از فعالیت و60 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر mda، sod و cat جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد مکمل زعفران باعث افزایش معنی داری فعالیت sod شده ، همچنین در گروه دارونما نسبت به دو گروه دیگر یک وهله فعالیت برونگرا باعث افزایش mda شد، درحالیکه فعالیت آنزیم کاتالاز تغییر معنی داری را نشان نداد. نتیجه نهایی: بر اساس یافته های این مطالعه پیشنهاد می شود مکمل گیری با زعفران قبل از انجام فعالیت های برونگرا یک اقدام پیشگیرانه برای کاهش بروز فشار اکسیداتیو ناشی از فعالیت می باشد.
محمد امین جوادی فر حسن متین همایی
پژوهش حاضر به منظور بررسی آثار کاهش وزن کوتاه مدت بر گلبول سفید، ائوزینوفیل و پلاکت کشتی گیران جوان شهرستان دورود انجام پذیرفت. نمونه های آماری شامل 14 نفر از کشتی گیران جوان با میانگین سنی 82/0 07/18 سال، میانگین قد 46/4 07/172 سانتی متر، وزن 44/8 04/70 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 05/2 21/23 که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش غلظت گلبول سفید، ائوزینوفیل و پلاکت سرمی در دو مرحله مورد اندازه گیری قرار گرفت. مرحله اول نمونه گیری در اولین روز پژوهش در ساعت 30/7 صبح به صورت همزمان انجام گردید. با ده روز فاصله از مرحله پیش آزمون مرحله دوم نمونه گیری در ساعت30/7 صبح به صورت همزمان انجام گردید نتیجه بررسی های آزمایشگاهی و همچنین تجزیه و تحلیل های آماری حاکی از آن است که کاهش وزن کوتاه مدت بر افزایش گلبول سفید، ائوزینوفیل، نسبت ائوزینوفیل به گلبول سفید و نسبت گلبول سفید به پلاکت تاثیر معنی داری ندارد. اما کاهش وزن کوتاه مدت منجر به تاثیر معناداری در میزان پلاکت ها و کاهش آنها می شود.
جمشید بنایی بروجنی حسن متین همایی
در سالهای اخیر عارضه چاقی در سراسر دنیا و در تمام رده های سنی رشد فزاینده داشته است(wu et al,2002 ؛ del rio et al,2004). نتایج مطالعات نشان می دهند، چاقی از طرق افزایش شاخصهای التهابی( tnf-? و il-6) و ترشح ادیپو کاینها یی مثل ویسفاتین باعث بروز بیماری های مختلف مثل اترواسکلروزیز ، نارسائی قلبی، مقاومت انسولینی، دیابت نوع 2، امراض متابولیکی و ... می شود.(barbara et al, 2010 ؛ maximilian et al, 2009 ؛ stofkova et al, 2010). کاهش وزن و تمرینات ورزشی به عنوان دو ابزار اصلی مبارزه با چاقی و عوارض ناشی از آن مورد پذیرش همگان قرار گرفته است. نتایج اکثر مطالعات نشان می دهند، کاهش وزن باعث کاهش شاخصهای التهابی ناشی از چاقی می شود (bastard et al,2000a ؛ bastard et al, 2000b ؛ heilbronn et al,2001 ؛ xydakis et al, 2004)، همچنین بعضی از یافته ها تاثیر رژیم غذایی همراه با برنامه ورزشی برکاهش مضاعف سطوح پلاسمایی بعضی از شاخصهای التهابی را تایید می کنند(you et al, 2004). در مطالعات انجام شده مر بوط به ویسفاتین هنوز تاثیر کاهش وزن بر سطح ویسفاتین پلاسما روشن نیست (haider et al, 2006b ؛ huffman et al,2006 ؛ de luis et al,2008 ؛ de luis et al, 2010 ؛ ). از طرفی مطالعات بسیار محدودی تاثیر تمرینات ورزشی بر سطح ویسفاتین پلاسمایی را مورد مطالعه قرار داده اند و نتایج ضد و نقیضی گزارش کرده اند(choi et al, 2007 ؛ seo et al, 2011 ؛ seo et al, 2007). در اکثر مطالعات فوق از تمرینات هوازی تداومی با شدت کم تا متوسط و حجم زیاد استفاده شده است، در حالی که تمرینات تناوبی شدید و کم حجم به دلیل صرف وقت کمتر می توانند جایگزین مناسبی برای این نوع تمرینات باشد. برای مقایسه تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تمرینات تناوبی شدید بر il-6، tnf-?، ویسفاتین و ترکیب بدن طی روند کاهش وزن 34 مرد 42- 25ساله دارای شاخص توده بدن بین 28 تا 32 (کیلوگرم بر متر مربع) را در غالب سه گروه بدون تمرین(رژیم غذایی بدون برنامه تمرینی،10 = n)، تمرین تداومی( تمرین هوازی تداومی همراه با رژیم غذایی،12 = n) وتمرین تناوبی (تمرین تناوبی شدید همراه با رژیم غذایی،12 = n) بمدت 12 هفته در برنامه کاهش وزن قرار دادیم. آزمون های مربوط به توان هوازی (vo2peak )، ترکیب بدن و فاکتورهای خونی (il-6، tnf-?، ویسفاتین) طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از کلیه آزمودنیها به عمل آمد. اندازه گیری vo2peakآزمودنیها از روش مستقیم و با استفاده از دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی و ترد میل آزمایشگاهی انجام شد. ترکیب بدن آزمودنیها نیز از طریق تکنیک dexa اندازه گیری شد. نمونه خونی آزمودنیها برای ارزیابی سطوح پلاسمایی il-6، tnf-?، ویسفاتین با استفاده از کیت های معتبر و به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t همبسته و تحلیل کوواریانس همراه با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحقیق نشانگر آن بود که توده بدن در هر سه گروه بدون تمرین (3/5%)، تمربن تناوبی(9/7%) و تمرین تداومی(2/6%) کاهش معنی دار نشان داد. میزان کاهش وزن در گروه تمرین تناوبی نسبت به گروه بدون تمرین به طور معنی دار بیشتر بود، در حالی که بین گروه تمرین تداومی و بدون تمرین یا تمرین تناوبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به همراه کاهش وزن در گروههای سه گانه توده چربی بدن و توده چربی شکمی نیز در هر سه گروه کاهش معنی دار نشان داد. میزان کاهش توده چربی بدن در گروه تمرین تناوبی به طور معنی داری بیشتر از گروه تمرین تداومی و یا بدون تمرین، و در گروه تمرین تداومی بیشتر از گروه بدون تمرین بود. میزان کاهش توده چربی شکمی نیز در گروه تمرین تناوبی به طور معنی داری بیشتر از گروه بدون تمرین بود، و بین گروه تمرین تناوبی و تداومی همچنین بین گروه تمرین تداومی و بدون تمرین تفاوت معنی داری وجود نداشت. توده عضلانی بدن در گروه بدون تمرین و تمرین تداومی کاهش معنی دار نشان داد، در حالی که در گروه تمرین تناوبی با وجود کاهش وزن بیشتر، کاهش معنی داری در توده عضلانی بدن مشاهده نشد. سهم توده عضلانی در میزان کاهش وزن بدن در گروه های سه گانه شامل 42% در گروه بدون تمرین، 5% در گروه تمرین تناوبی و 25% در گروه تمرین تداومی بود. سطح پلاسمایی tnf-? و il-6 در گروه های تمرین تناوبی و تداومی با کاهش معنی دار همراه بود ند، در حالی که در گروه بدون تمرین بدون تغییر باقی ماندند. میزان کاهش سطح tnf-? پلاسما در گروه تمرین تناوبی نسبت به گروه بدون تمرین و تمرین تداومی و در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه بدون تمرین به صورت معنی دار بیشتر بود. همچنین میزان کاهش سطح il-6 در گروه تمرین تناوبی و تمرین تداومی از گروه بدون تمرین بیشتر بود در حالی که بین گروه تداومی و تناوبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. سطح ویسفاتین پلاسمایی در گروه بدون تمرین تغییر معنی دار نکرد، در حالی که گروه تمرین تناوبی و تداومی کاهش معنی دار نشان دادند. همچنین میزان کاهش سطح ویسفاتین پلاسما در گروه تمرین تناوبی و تداومی تفاوت معنی دار نداشت. در مجموع می توان گفت اضافه کردن یک برنامه ورزشی مناسب به برنامه کاهش وزن با کاهش موثر تر وزن بدن، تغییرات مناسب تر تر کیب بدن و کاهش موثر تر آدیپو کاینهای وابسته به چاقی همراه است. علاوه بر آن استفاده از تمرینات تناوبی پر شدت و کم حجم به جای تمرینات هوازی تداومی کم شدت و پر حجم با وجود صرف زمان کم تر، ضمن کاهش سطح فاکتورهای التهابی در افراد چاق، در حفظ توده عضلانی و تسریع کاهش توده چربی طی روند کاهش وزن به صورت موثر تر عمل می کند.
الهام قانع عزآبادی حسن متین همایی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر همزمان مکمل دارچین و تمرین هوازی بر غلظت اسید اوریک و بیلی روبین دختران جوان غیرفعال، پس از یک فعالیت وامانده ساز می باشد. به همین منظور 21 نفر دانشجوی دختر دانشگاه آزاد (واحد تفت، یزد)، در دامنه سنی 20 تا 25 سال به صورت نمونه های در دسترس انتخاب و بعد انجام پیش آزمون به صورت تصادفی در 3 گروه هفت نفره جای داده شدند. آزمودنی ها در یک دوره ی مصرف 14 روزه مکمل خوراکی دارچین به صورت روزانه 2 عدد کپسول شرکت کردند. پس از این دوره پس آزمون، قبل، بلافاصله بعد و 1 ساعت بعد از تمرین هوازی بر روی تردمیل (تست ورزشی بروس) بعمل آمد که تست دوم بروس تا زمان واماندگی ادامه داشت. در این تحقیق ابتدا نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون k-s مورد بررسی و برای تعیین اختلاف میانگین گروه ها از تحلیل واریانس عاملی استفاده، و سطح معناداری برای آزمون فرضیه ها 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که مصرف مکمل خوراکی دارچین منجر به افزایش غلظت اسید اوریک و بیلی روبین در آزمودنی ها شده است. همچنین فعالیت های وامانده ساز افزایش غلظت اسیداوریک و کاهش ناچیزی در غلظت بیلی روبین داشته، و تفاوت بین دوره های آزمایش و گروه های مشاهده معنا دار بوده است 0/05>p. بنابراین می توان گفت که مصرف آنتی اکسیدانها و فعالیت های هوازی منجر به مهار رادیکال های آزاد، و کمک به سلامت افراد می شود از این رو پیشنهاد می شود در هنگام فعالیت های شدید ورزشی برای جلوگیری از استرس اکسیداتیو سیستم های بدن از مکمل ها خوراکی آنتی اکسیدان استفاده شود.
مونا سرحدی حسن متین همایی
هدف این تحقیق تعیین اثر یک دوره تمرین هوازی با شدت بالا و متوسط بر سطوح پلاسمایی لپتین، ابستاتین و استرادیول در رت نر ویستار بود. بدین منظور تعداد 19 سر رت نر نژاد ویستار از انستیتو پاستور ایران با میانگین وزنی 9/018±212/11 و سن هشت هفته، خریداری و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (7 رت در گروه تمرین استقامتی با شدت بالا و 7 رت دیگر در گروه تمرین استقامتی با شدت متوسط) و 5 رت دیگر به عنوان گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل هشت هفته پنج جلسه ای و هر جلسه 60 دقیقه دویدن بود. شدت تمرین برای گروه استقامتی با شدت بالا و متوسط به ترتیب 85-80 و 75-70 درصد vo2max بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها پس از ناشتایی 12 ساعته نمونه برداری شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. همچنین جهت به دست آوردن ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تمامی محاسبات با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام شد و سطح معنی داری آزمونها p<0.05 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی با شدت متوسط و شدید بر سطوح پلاسمایی استرادیول رت های نر ویستار تاثیر معنی داری داشته است. همچنین لپتین متعاقب هر دو نوع تمرین استقامتی متوسط و شدید کاهش یافت ولی تغییرات فقط در گروه تمرینی با شدت بالا نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. نتایج بیانگر افزایش غیر معنی دار سطوح پلاسمایی ابستاتین در رت های نر ویستار متعاقب هر دو نوع برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط و شدید بود. وزن رت ها نیز متعاقب تمرینات استقامتی با شدت بالا و متوسط کاهش یافت ولی این کاهش فقط در گروه تمرینی با شدت بالا معنی دار بود.
بهادر باقری زاده لنگری حسن متین همایی
امروزه رقابت بر سر کسب مدال کشورها را وادار کرده در زمینه استعداد یابی سرمایه گذاری کنند و مربین زبده در این زمینه را به خدمت بگیرند.هدف ما در این تحقیق سنجش توصیف ویژگیهای انتروپومتریک و فیزیولوژیک بسکتبالیست های مرد نخبه تیم ملی برای استعداد یابی در رده های سنی مختلف و دادن یک نورم معتبر برای الگو برداری به تیم های باشگاهی و رده های پایه تیم ملی بود. روش کار: نمونه اماری ما را 20 نفر از بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی تشگیل دادند آزمون های انتروپومتریک و فیزیولوژیک از بازیکنان گرفته شد، بازی کنان در پست های مختلف تفکیک شدند میانگین و انحراف معیار پست ها در 2 جدول ثبت شد در ویژگی ها آنتروپومتریک تفاوت بین میانگین پست های 5 گانه چشمگیر بود، ویژگی های فیزیولوژیک در برخی از تست ها تفاوت چشمگیر بود. همچنین ضریب همبستگی بین میانگین ها گرفته شد و نتایج نشان داد بین قد، درصد چربی، چاق پیکری، وزن بدون چربی، عضلانی پیکری و لاغر پیکری رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد، بین کلیه شاخص های فیزیولوژیک در پست های مختلف رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد، بین درصد چربی با وزن بدون چربی و لاغر پیکری رابطه معنی دار منفی وجود دارد.
مهدی جلیلی محمد علی آذربایجانی
مقدمه: rosها گونه های فعال اکسیژن می باشد که دائماً در شرایط فیزیولوژیکی و در نتیجه استرس اکسیداتیو تولید می شوند. استرس اکسیداتیو در بسیاری از پروسه های پاتولوژیکی نقش دارد. برای حفظ مولکول های بیولوژیک مخصوصاً dna، لیپید و پروتئین ها از آسیب های احتمالی، همه ارگانیسم های مصرف کننده اکسیژن دارای یک سیستم آنتی اکسیدانی جامع، شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی هستند. سوپر اکسید دسموتاز، گلوتا تیون پراکسیداز و کاتالاز از انزیم های اصلی و مورد توجه هستند. ترکیبات غیر آنزیمی شامل مولکول هایی از قبیل اسید اوریک، بیلی روبین و مولکول های کوچک از قبیل ویتامین e، c می باشد. فعالیت بدنی و ورزش به علت افزایش روند اکسیداسیون در بدن موجب تولید رادیکالهای آزاد و افزایش ros (گونه های فعال اکسیژن ) می شود که باعث تخریب بافتها می شوند. در کنار آنتی اکسیدان های کلاسیک ترکیبات فنولیک به عنوان آنتی اکسیدان های مهم در گیاهان شناخته شده اند که بعضی از آنها خاصیت آنتی اکسیدانی قوی تری نشان می دهند زعفران از گیاهان آنتی اکسیدانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مکمل زعفران بر mda ، اسید اوریک و بیلی روبین طی یک جلسه فعالیت برونگرا طراحی و اجرا شد. روش کار:در یک کار آزمایی نیمه تجربی، 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران(7نفر)، گروه)کنترل مثبت) مکمل ویتامین c(7نفر)و گروه دارونما(7نفر) به مدت 14 روز به شکل کپسول دریافت کردند. بعد از 14 روز مکمل گیری، آزمودنی ها با شدت 70%حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10% به مدت 45 دقیقه دویدند. 5 میلی لیتر خون قبل از مکمل، 14روز پس از مکمل، بلافاصله بعد از فعالیت و60 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر mda، ، اسید اوریک و بیلی روبین جمع آوری شد. یافته ها:نتایج نشان داد مکمل زعفران از افزایشmda پس از فعالیت جلوگیری نموده، در صورتیکه در گروه دارونما mda افزایش معنی داری داشته است، همچنین در گروه ویتامین c و گروه دارونما پس از یک وهله فعالیت برونگرا باعث افزایش اسید اوریک شد، درحالیکه بیلی روبین تغییر معنی داری را نشان نداد. نتیجه نهایی: بر اساس یافته های این مطالعه پیشنهاد می شود مکمل گیری با زعفران قبل از انجام فعالیت های برونگرا به عنوان یک اقدام پیشگیرانه برای کاهش بروز فشار اکسیداتیو ناشی از فعالیت انجام گیرد.
بهشته نوروزی حسن متین همایی
هدف از این پژوهش، تأثیر راه رفتن سریع برروی خشکی و آب بر روی فشار خون، غلظت هوموسیستئین و پروفایل لیپیدی در دانشجویان دختر غیرورزشکار بود. با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش، 26 دانشجوی دختر غیر ورزشکار با دامنه سنی 36-17سال، در طی 3 روز در هفته و در سه ست 20 دقیقه ای پیاده ای با شدت 80-65 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 4 هفته،در سه گروه خشکی، آب، کنترل در این پژوهش شرکت نمودند. بعد از طی 4 هفته و یک دوره بی تمرینی 10 روزه، از آزمودنی ها در طی 3 نوبت، قبل از شروع تمرین، بعد از 4 هفته و دوره بی تمرینی نمونه خونی به مقدار 5 سی سی، در ساعت 8 صبح گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری کلمو گروف اسمیرونف(k-s )، آنوا (anova) و تعقیبی (lsd) در نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد.نتایج نشان داد که 4 هفته تمرین پیاده روی بر روی خشکی و آب باعث تفاوت معنی داری بر سطوح هوموسیستئین، تری گلیسیرید، ضربان قلب، نسبت دور کمر به باسن و افزایش معنی دار حداکثر اکسیژن مصرفی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
آذر کریم زاده مقدم محمدعلی آذربایجانی
هدف:آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آنها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های سینتتیک ، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد سینتتیک ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مصرف مکمل گیاهی زعفران بر ظرفیت ضد اکسایشی تام، مالون دی آلدهید و آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز انجام شد. روش کار:در یک کار آزمایی نیمه تجربی ، 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران(7نفر)، گروه مکمل ویتامین c-کنترل مثبت(7نفر)و گروه دارونما(7نفر) به مدت 14 روز به شکل کپسول دریافت کردند. بعد از 14 روز مکمل گیری،آزمودنی ها با شدت 70%حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10% به مدت 45 دقیقه دویدند.5 میلی لیتر خون قبل از مکمل ، 14روز پس از مکمل ، بلافاصله بعد از فعالیت و60 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر tac،mda و gpx جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد مکمل زعفران تاثیر معنی داری بر ظرفیت ضد اکسایشی تام و میزان فعالیت گلوتاتیون پر اکسیداز متعاقب یک وهله فعالیت برونگرا ندارد ولی میزان مالون دی آلدئید پس از فعالیت را کاهش می دهد. همچنین در گروه دارونما نسبت به دو گروه دیگر یک وهله فعالیت برونگرا باعث افزایش میزان مالون دی آلدئید شد. نتیجه نهایی: با توجه به تغییرات مالون دی آلدئید در این پژوهش می توان به افراد ورزشکار پیشنهاد کرد که به منظور جلوگیری از بروز فشار اکسایشی ناشی از انجام فعالیت های برونگرا از مکمل زعفران استفاده کنند.
فرزاد جعفری رشت آبادی محمدعلی آذربایجانی
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر ترکیب تمرین مقاومتی و عصاره خارخاسک بر غلظت سرمی تستوسترون در موش¬های صحرایی نر سالم بود وبا وبا توجه به اهداف و ماهیت پژوهش، 90 موش صحرایی نردر 10 گروه نه تایی با شرایط استاندارد12 ساعت نور و 12 ساعت تاریکی همراه با با آب و غذا کافی به شرح زیرتقسیم شدند: 1- گروه کنترل2- گروه دوز یک( 5 میلیگرم عصاره خارخاسک)3- گروه دوز دو (10میلیگرم عصاره خارخاسک)4- گروه دوز سه (15 میلیگرم عصاره خارخاسک )5- گروه تمرین مقاومتی با دوز یک 6- گروه تمرین مقاومتی با دوز دو 7- 7-گروه تمرین مقاومتی با دوز سه 8- گروه داروی استانازول(دوز ثابت2 میلی گرم به وزن بدن) 9- گروه داروی استانازول با تمرین مقاومتی10- گروه ورزش (تمرین مقاومتی)، برنامه تمرینی شامل 8 هفته و3 جلسه در هفته بود. نمونه برداری از سرم خونی صورت گرفت. جهت آنالیز آنالیز آماری برای فاکتور اندازه گیری شده در این پژوهش ابتدا با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، نرمال بودن داده¬ها تایید شد. سپس جهت مقایسه تغییرات بین گروهی تستوسترون از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد و در صورت معناداری، جهت یافتن محل تفاوت¬ها از آزمون تعقیبیlsd استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره خارخاسک در مدل حیوانی همراه با تمرین مقاومتی موجب افزایش غلظت سرمی تستوسترون میشود
سپیده سادات میرسعیدی حسن متین همایی
با توجه به کمبود پژوهش ها در زمینه تاثیر انواع تمرینات مقاومتیدر زمینه فاکتور رشد شبه انسولینی و اینترلوکین 15 هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی بر سطوح igf-1 و il-15 سرم زنان جوان فعال بود. بدین منظور 21 زن در این پژوهش، به طور تصادفی به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تجربی در 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از آزمون اول (48 ساعت قبل از شروع تمرینات) و آزمون نهایی (48 ساعت بعد از پایان تمرینات)، نمونه خونی از آزمودنیها گرفته شد. از گروه کنترل تنها در ابتدا و انتهای دوره 8 هفته ای نمونه خونی اخذ شد. جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تداومی و تناوبی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. جهت مقایسه بین گروه تمرین تداومی و گروه تمرین تناوبی، در مرحله قبل از فعالیت با توجه به حضور گروه کنترل، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه مستقل و در مرحله بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از فعالیت، از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت اطمینان از عدم حصول تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در گروه کنترل نیز، از آزمون t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد، 8 هفته تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی - هر دو - باعث افزایش igf-1 و il-15 سرم زنان جوان فعال می شود. از طرفی در مقایسه بین تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی تفاوت معناداری در افزایش igf-1 و il-15 سرم مشاهده نشد. به نظر می رسد یک دوره تمرین مقاومتی باعث تاثیرات آنابولیک در بدن زنان جوان فعال می شود، و شاید مهم نباشد که این تمرین از نوع تداومی یا تناوبی باشد. به هر حال جهت نتیجه گیری دقیق تر نیاز به پژوهش های بیشتر می باشد
ندا اکبری محمد علی آذربایجانی
در این پژوهش طی فراخوانی از میان 90 نفر، 28 زن سالم غیر ورزشکار بصورت هدفمند و در دسترس با میانگین سنین 4/0 ± 28 سال، میانگین وزن 62 کیلوگرم، میانگین قد 8/163 سانتیمتر و شاخص توده بدن بین 22 تا 25 انتخاب شدند و بطور تصادفی در چهار گروه 7 نفره تقسیم شدند .گروه a تجربی 1 مصرف مکمل بابونه با دوز 400 میلیگرم 4 بار در روز هر 6 ساعت یکبار (روزانه 1600میلیگرم)، گروه b تجربی 2 مصرف مکمل بابونه با دوز 100 میلیگرم 4 بار در روز هر 6 ساعت یکبار (روزانه 400 میلیگرم)، گروه c کنترل مثبت داروی ابیوپروفن 300 میلیگرم 4 بار در روز ((روزانه 1200 میلیگرم)، گروه d دارو نما (نشاسته) 300 میلیگرم هر 6 ساعت یکبار (روزانه 1200 میلیگرم). همه گروه¬ها به مدت 14 روز مکمل ها را مورد مصرف قرار دادند و قبل از شروع مکمل گیری اولین نمونه خونگیری انجام شد، دومین نمونه خونگیری در یک روز پس از پایان مصرف مکمل (قبل از انجام فعالیت) انجام شد، سومین مرحله خونگیری 4 ساعت بعد از فعالیت، چهارمین مرحله خونگیری 24 ساعت بعد از فعالیت، پنجمین 48 و ششمین خونگیری72 ساعت بعد از پایان فعالیت انجام شد. لازم به ذکر است که همه نمونه گیری ها در ساعت ناشتا (8 صبح) در وضعیت استراحت و به صورت نشسته از ورید راست بازویی به وسیله سرنگ 5 سی سی انجام شد. طی جلسه ای توجیهی آزمودنی ها با نحوه اجرای فعالیت آشنا شدندو همه 28 نفر پرسشنامه وضعیت تندرستی و رضایت نامه را جهت اعلام آمادگی برای شرکت در انجام یک جلسه تمرین اکسنتریک و مصرف مکمل بابونه و همینطور 6 بار خونگیری پر نمودند . قبل از اجرا 15 دقیقه برنامه گرم کردن بر روی تردمیل با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت انجام شد سپس اجرای فعالیت با دستگاه پشت پا در 5 ست با وزنه ای معادل 20 تکرار بیشینه ( پس از مشخص شدن 20 تکرار بیشینه هر شخص به صورت آزمون و خطا ) با 15 تکرار تا حد وا ماندگی و استراحت 1 دقیقه بین هر ست انجام شد. اندازه گیری پرش سارجنت (پرش عمودی) بوسیله دیوار مدرج و اندازه گیری دور ران بوسیله متر نواری انجام شد. فاکتورهای التهابی il-6 و crp بوسیله کیت های الایزا و دستگاه الایزا ریدر اندازه گیری شدند. بررسی شدت درد بوسیله پرسشنامه های مقیاس بندی شده درد ذهنی تالاگ و درد بصری آنالوگ (vas) اندازه گیری شدند
فاطمه شفیع خانی حسن متین همایی
بیماریهای قلبی عروقی از بزرگترین علل مرگ و میر در جامعه امروزی محسوب می شوند. میزان چربی های خون خصوصاً لیپیوپروتئین ها در بروز و تشدید این بیماری نقش عمده دارند کبد منبع اصلی چربی سرم و محل تشکیل لیپیو پروتئین هاست. افزایش ldl-c کبدی به معنی برداشت بیشتر ldl-c از سرم (انتقال معکوس کلسترول) است. کاهش hdl-c کبدی به معنی افزایش رها سازی hdl-c به سرم و در نتیجه افزایش hdl-c سرمی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اگر ترکیب عصاره آبی خار خاسک و تمرین مقاومتی بر پروفایل لیپیدی بافت کبدی موشهای صحرایی نر می باشد. مواد و روش ها : 36 موش صحرایی نر به چهار گروه 1- کنترل 2- تمرین مقاومتی 3- عصاره خارخاسک 4- تمرین مقاومتی و عصاره خارخاسک تقسیم شدند. به مدت 8 هفته عصاره آبی خارخاسک 5 روز در هفته از زیر شکم به صورت درون صفاتی به آنها تزریق شد. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته سه روز در هفته تمرین مقاومتی انجام دادند. تمرین مقاومتی با وزنه 30% وزن بدن آغاز شد. در چهار هفته اول هر هفته 30% و در چهار هفته دوم هر هفته 15% به وزنهای که به دم موش ها وصل بود اضافه شد .48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موش ها کشته شدند و کبد آنها خارج شد و از همونژ کبد cho tg hdl-c و ldl-c اندازه گیری شد. ترکیب عصاره خارخاسک و تمرین مقاومتی (108/0±146/2) باعث کاهش معنا دار کلسترول در مقایسه با گروه خارخاسک (220/0 562/2) و گروه کنترل(01174 524/2) شد. ترکیب عصاره خارخاسک و تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادلر(176/0±255/9) tg در مقایسه با گروه کنترل (205/0±625/9) و گروه تمرین(115/0±505/9) شد. hdl-c در گروه خارخاسک وتمرین (147/0±961/0) در مقایسه با گروه کنترل (089/ ±141/1) و گروه خارخاسک (98/0± 264/1) کاهش معنا دار یافت. هم چنین میزان ldl-c گروه خارخاسک و تمرین(070/0±980/0) در مقایسه به گروه تمرین (095/0± 026/1) و گروه خارخاسک (012/0 ±146/1) افزایش معنا داری یافت. نتیجه گیری :با توجه به نتایج به دست آمده ترکیب عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی باعث بهیود پروفایل لیپیدی بافت کبد موش های صحرایی تر شد.
شادی ذاکری فر حسن متین همایی
افزایش سطوح سرمی هموسیستئین به طور مستقل با افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی همراه است. ورزش و فعالیت بدنی از جمله عوامل موثر بر غلظت هموسیستئین، همچنین آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز می باشد. از طرفی گیاه خارخاسک با دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی مورد توجه محققان بسیاری است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز موش های صحرایی نر سالم است. پس از انجام تجزیه و تحلیل های آماری نشان داده شد ترکیب عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز آزمودنی ها اثر معنی داری دارد. در واقع اثر تعاملی 8 هفته مصرف عصاره آبی خارخاسک و تمرینات مقاومتی منجر به کاهش معنی دار غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز موش های صحرایی نر سالم شد.
ثمر صنیعی محمد علی آذربایجانی
عنوان: ترکیب تمرین مقاومتی و عصاره آبی خارخاسک بر روی آنزیم های آنتی اکسیدانی کبد رت های نر سالم. هدف: بررسی اثر دوزهای 5،10،15% عصاره آبی خارخاسک بر بهبود عملکرد آنزیم های آنتی اکسیدانی کبد می باشد. از آنجائی که تاکنون مطالعات مختلفی جهت بررسی اثر تمرین مقاومتی و اثر عصاره آبی خارخاسک به تنهایی صورت پذیرفته و در هیچ مطالعه ای اثر ترکیب این دو بررسی نگردیده است ما بر آن شدیم تا این اثرات را به صورت ترکیبی بررسی نماییم. روش اجر: نمونه های آماری به ده گروه کنترل، دوز یک عصاره آبی خارخاسک، دوز دو عصاره آبی خارخاسک، دوز سه عصاره آبی خارخاسک، تمرین مقاومتی با دوز یک عصاره آبی خارخاسک، تمرین مقاومتی با دوز دو عصاره آبی خارخاسک، تمرین مقاومتی با دوز سه عصاره آبی خارخاسک، کنترل تمرین، استانازول با تمرین مقاومتی، استانازول تقسیم گردیدند سپس برنامه تمرینی شامل 8 هفته و 3 روز در هفته بود. رت ها از نردبان 26 پله فقط بالا می رفتند و این عمل را در سه ست چهارتایی اجرا می نمودند استراحت بین ست ها 3 دقیقه بود. خوراندن عصاره آبی خارخاسک (گاواژ) صورت گرفت. پس از کشتار نمونه های آماری بررسی های مقتضی بر روی آنزیم های آنتی اکسیدانی کبد صورت پذیرفت. نتایج: حاکی از آن است که دوز 15% عصاره آبی خارخاسک در ترکیب با تمرین مقاومتی بر بهبود عملکرد آنزیم های آنتی اکسیدانی کبد بسیار موثرتر بوده و در افزایش سه آنزیم آنتی اکسیدانی کاتالاز، سوپر اکساید دسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز سهم به سزایی داشته است.
مینا مهرافسر حسن متین همایی
با توجه به کمبود پژوهش ها در زمینه تاثیر انواع تمرینات مقاومتی، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی تداومی و تناوبی بر سطوح کورتیزول، دی هیدرواپی اندرسترون و نسبت دی هیدرواپی اندرسترون به کورتیزول بزاقی زنان جوان فعال بود. 21 آزمودنی مورد بررسی قرار گرفته در این پژوهش، به طور تصادفی به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و کنترل تقسیم شدند. دو گروه تجربی در 8 هفته تمرین مقاومتی فزاینده شرکت کردند. قبل، بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از آزمون اول (48 ساعت قبل از شروع تمرینات) و آزمون نهایی (48 ساعت بعد از پایان تمرینات)، نمونه بزاق از آزمودنیها گرفته شد. گروه کنترل تنها در ابتدا و انتهای دوره 8 هفته¬ای نمونه خونی دادند. جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تداومی و تناوبی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. جهت مقایسه بین گروه تمرین تداومی و گروه تمرین تناوبی، در مرحله قبل از فعالیت با توجه به حضور گروه کنترل، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه مستقل و در مرحله بلافاصله بعد و دو ساعت بعد از فعالیت، از آزمون t مستقل استفاده شد. جهت اطمینان از عدم حصول تغییرات متغیرهای مورد مطالعه در گروه کنترل، از آزمون t جفتی استفاده شد. کورتیزول، دی هیدرواپی اندرسترون و نسبت دی هیدرواپی اندرسترون به کورتیزول بزاقی در هر دو گروه تمرین تداومی و تناوبی تغییر معناداری نداشتند (p>0.05). همچنین تفاوتی بین دو گروه در هر سه متغیر مورد مطالعه وجود نداشت (p>0.05). با توجه به اینکه این تمرینات تاثیر منفی بر سازگاریهای هورمونی زنان جوان فعال نمی¬گذارد، آنها می توانند به دلخواه و با توجه به علاقه خود از تمرینات مقاومتی تداومی و تناوبی استفاده کنند. با این وجود نیاز به پژوهش های بیشتری می باشد.
مرتضی شعبانی حسن متین همایی
با توجه به کمبود و شاید نبود پژوهش، هدف از پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید (hiit)، ماساژ ال پی جی، کویتیشن و ترکیب آنها بر گرلین (به عنوان یک اشتها آور) و ابستاتین (به عنوان یک ضد اشتها) سرم زنان غیر ورزشکار دارای اضافه وزن بود. 50 نفر از زنان 25 تا 30 ساله غیر ورزشکار دارای اضافه وزن به صورت هدفمند در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در پنج گروه ماساژ ال پی جی، کویتیشن، تمرین تناوبی شدید، ترکیب ماساژ ال پی جی و کویتیشن و تمرین تناوبی شدید، و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. قبل و بعد از 8 هفته مداخله، از آزمودنیها نمونه خون گرفته شد و همچنین سایر اندازه گیریها بعمل آمد. بهترین تاثیر بر روی bmi ، whr و درصد چربی بدن با ماساژ ال پی جی، و بهترین تاثیر بر روی متغیرهای گرلین و ابستاتین با تمرین تناوبی شدید بدست می آید. جهت یک نتیجه گیری دقیق و ارائه یک بیانیه شفاف به پژوهش های بیشتری نیازمندیم. واژگان کلیدی: کاهش وزن، ابستاتین، گرلین، تمرین تناوبی شدید، کویتیشن، ماساژ ال پی جی
رقیه پوزش جدیدی مقصود پیری
چکیده رساله (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): بافت آدیپوز به عنوان یک اندام هورمونی مهم، هورمون های مختلفی از جمله آدیپونکتین و لپتین تولید و ترشح می کند که عملکردهای بیولوژیک متنوعی را تنظیم می کنند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تمرینات مقاومتی بالاتنه، پایین تنه و ترکیبی بر اپتین، آدیپونکتین و hsl در بین زنان تمرین نکرده بود. مواد و روش ها: 56 زن سالم(سن: 3 ± 21 سال، وزن: 5 ± 60 کیلوگرم، قد: 5 ± 160 سانتی متر، شاخص توده بدن: (bmi)5/3 ±5/21 کیلوگرمبرمترمربع) داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. بعد از دو جلسه آشنایی و تعیین قدرت بیشینه آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه (مقاومتی بالاتنه، مقاومتی پایین تنه، ترکیبی و کنترل) تقسیم شدند. گروه های تمرینی سه جلسه در هفته، 6حرکت مقاومتی برای بالاتنه، پایین تنه، ترکیب بالاتنه و پایین تنه را اجرا کردند. نمونه ها ی خون جهت اندازه گیری لپتین، آدیپونکتین و hsl قبل، بعد از چهار هفته و در پایان دوره تمرین(8 هفته) گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که سطوح آدیپونکتین در زمان های اندازه گیری شده افزایش معنی دار داشت ولی در آزمون بین گروه ها افزایش در سطوح آدیپونکتین سرم مشاهده شد که به لحاظ آماری معنی داری نبود. همچنین، سطوح لپتین در زمان های اندازه گیری شده در گروه مقاومتی پایین تنه و ترکیبی کاهش غیر معنی داری یافت و در آزمون بین گروه ها سطوح لپتین در گروه مقاومتی پایین تنه و نرکیبی نسبت به گروه کنترل کاهش غیر معنی داری داشت. سطوح hslافزایش معنی داری در چهار گروه نسبت به گروه کنترل داشت و بین سایر گروه ها معنی دار نبود و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنی داری بین گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل داشت. نتیجه گیری: اگر چه یک دوره تمرین مقاومتی بالا تنه (20درصد) پایین تنه (21درصد) و ترکیبی (19درصد) باعث افزایش و بهبود قدرت (یک تکرار بیشینه) و عملکرد شد، به نظر می رسدکه انواع مختلف تمرینات مقاومتی اعمال شده در این پژوهش باعث افزایش معنی دار سطوح آدیپونکتین و hsl و کاهش معنی دار شاخص مقاومت به انسولین در آزمودنی ها نسبت به گروه کنترل شد که با تغییرات وزن و شاخص توده بدن و درصد چربی بدن همراه بود. واژه های کلیدی: تمرین مقاومتی، بالاتنه، پایین تنه، لپتین، آدیپونکتین، hsl
فاطمه رجب زاده طبری حسن متین همایی
هدف آبگیری مجدد ، جایگزینی کامل و سریع مایع ، کربوهیدرات و الکترولیتهای از دست رفته در نتیجه فعالیت ورزشی است و وقتی مایع با الکترولیت و املاح و مواد مغذی دیگر همراه باشد جذب آن سریعتر است . شیرفز و همکاران (2007) در تحقیقی که روی شیر انجام دادند پیشنهاد می کنند که شیر محلول موثری در ریکاوری بدنبال ورزش منجر به آبزدایی شده در مقایسه با همان مقدار نوشیدنی ورزشی تجاری در دسترس و آب خالص است . در مورد استفاده از شربت زعفران پس از تمرین ، هرچند اطلاعات زیادی وجود ندارد ولی با توجه به نقشهای مختلف زعفران ، به عنوان یکی از ترکیبات پیشنهادی بعد از تمرین در نظر گرفته شد .روش شناسی- 24 نمونه دختر با میانگین سن 15/0+_95/16 سال ، قد 8+_162 سانتیمتر و وزن 4/21+_8/62 کیلوگرم و vo2max 5/38 از بین دانش آموزان مدرسه تربیت بدنی استان قم با استفاده از تست کوپر انتخاب شدند که به طور تصادفی به سه گروه 8 نفره تقسیم شدند.آزمودنی ها در یک پروتکل تمرین تناوبی شرکت کردند و بعد از از دست دادن 4/0 +_ 68/1 درصد از وزن بدن در تمرین تناوبی انجام شده در دمای 28 درجه و رطوبت 35درصد ، در حجمی برابر با 150درصد از وزن از دست داده شده ، یکی از سه نوشیدنی شربت زعفران ، شیر و آب را نوشیدند. وزن گیری و نمونه های خون قبل و دو ساعت بعد از تمرین گرفته شدند. پروتکل تمرینی شامل دوره های 6 دقیقه ای دو و استراحت با مسافت و زمان یکسان برای آزمودنی ها به نسبت 1 به 1 اجرا گردید . بعد از اتمام دوره آبگیری نمونه ها دو ساعت استراحت کردند و بعد از استراحت تخلیه ادرار ، خونگیری و وزن کشی نهایی انجام شد تا تاثیر این سه آشامیدنی را روی وزن گیری مجدد و هورمون آلدوسترون اندازه گیری و مقایسه کنیم . داده ها با استفاده از آزمون t استیودنت برای مقایسه درون گروهی و آزمون آنوا یکراهه برای مقایسه برون گروهی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی داری نیز برای تمام محاسبات (p<0/05) در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش - نتایج آماری مرحله آبگیری نشان داد که میانگین وزن بدن در هر سه گروه شیر ، شربت زعفران و آب به طور معنی داری (05/0>p) افزایش یافته . نتایج تغییرات هورمون آلدوسترون نشان داد که در گروه شیر میزان هورمون به طور معنی داری (05/0>p) افزایش ولی در دو گروه دیگر کاهش یافته ولی معنی دار نبوده(نمودار 1). بین آبگیری از طریق مصرف سه نوشیدنی ، با هم تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0<p) و همینطور بین هورمون آلدوسترون سه نمونه آزمودنی تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0<p). بحث و نتیجه گیری- یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که سه نوشیدنی در بازگشت وزن بعد از دو ساعت نوشیدن تاثیر معنی دار داشته (p=0.001) و باعث بازگشت وزن شده اند که با نتایج تحقیق شیرفز(2007) همسویی دارد. اما در تحقیق حاضر اختلافی بین سه نمونه در بازگشت وزن دیده نشد که احتمالا اگر دوره ریکاوری و خون گیری مجدد طولانی تر می شد اختلاف معنی دار دیده می شد. به دلیل اینکه میزان هورمون آلدوسترون که تاثیر در آبگیری مجدد دارد در گروه شیر در میزان بالایی ماند که این عامل باعث کاهش ادرار و دفع مایع از بدن می شود درحالیکه در دو گروه دیگر پایین آمد. در تحقیقات اوستربرگ و همکاران (2009) آبگیری مجدد تاثیری در هورمون آلدوسترون نشان نداده ولی در نتایج تحقیق اینجانب میزان هورمون آلدوسترون در گروه شیر افزایش داشته در حالیکه در دو گروه دیگر کاهش نشان داده و این دلیل براین است که شیر نقش بیشتری در آبگیری مجدد دارد و می تواند به عنوان یک نوشیدنی آب گیری مجدد استفاده شود.در جمع بندی ، نتایج پژوهش اخیر در تایید یافته های گزارش شده توسط شیرفز(2007) پیشنهاد میکند که شیر محلول موثرتری از لحاظ آبگیری مجدد و بازگشت به حالت اولیه با توجه به میزان هورمون آلدوسترون در مقایسه با شربت زعفران و آب می تواند باشد.
علیرضا رمضانی مقصود پیری
هدف از این پژوهش، مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی ،بیوانرژیک و زیست حرکتی کاراته کاهای مرد نخبه و غیر نخبه ایران و ارائه الگوی مطلوب بود روش: بدین منظور تعداد 12 نفر از قهرمانان نخبه تیم ملی کاراته ایران و 12 نفر نیز بعنوان غیر نخبه به روش نمونه گیری تصادفی ساده، بعنوان آزمودنی انتخاب شدند. به منظور گرد آوری اطلاعات، دو فرم محقق ساخته تهیه گردید و که در اولی متغیر های آنتروپومتریکی و در دومی متغیرهای بیوانرژیک و زیست حرکتی درج گردید . همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی(پراکندگی، انحراف استاندارد و ...) و آمار استنباطی(آزمون t نمونه های مستقل) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین های وزن چربی (72/0p=)، وزن بدون چربی (87/0p=)،قد ایستاده (37/0p=) ، قد نشسته (3/0p=) درصد چربی (42/0p=) ، شاخص توده بدن (87/0p=) ،نسبت دور کمر به دور لگن (89/0p=) ، نمرات آندومورف ، مزومورف ،اکتومورف (12/0p=)،(46/0p=)، (42/0p=)،ضخامت چربی زیرپوستی، دور و قطر اندامها و قدرت(24/0 p=)، چابکی(11/0 p=) تفاوت معناداری دیده نشد و در مقابل بین میانگین های سرعت (03/0p=)، و توان هوازی (00/0=p) ، توان بی هوازی(018/0p=) ، استقامت عضلانی (00/0=p)و انعطاف (00/0=p)تفاوت معناداری مشاهده گردید. یافته های این تحقیق، ضرورت تحقیقات بیشتر را در زمینه تأثیرات احتمالیِ این تفاوتها و همبستگی آنها با عملکرد و رسیدن به قهرمانی در این رشته، نشان می دهد. یافته های پژوهش حاضر، روشنگر این مطلب بود که علیرغم تحقیق بر روی کاراته کاران آن هم در سطوح قهرمانی در بسیاری از ویژگی های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی تفاوتی با غیر نخبه ها مشاهده نگردید و در نهایت تعیین این ویژگی ها در قهرمانان کاراته و مقایسه آنها با افراد غیر نخبه این نکته را خاطر نشان می سازد که تفاوت ها بیشتر در آن دسته از ویژگی هائی می باشد که در قهرمان شدن ورزشکاران موثرتر است. در غیر اینصورت دلائلی بر وجود تغییرات چشمگیر همانطوری که در این تحقیق مشاهده گردید، در بسیاری از این ویژگی ها با افراد غیر نخبه وجود ندارد.
جواد امان یان محمدعلی آذربایجانی
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف 14 روزه خوراکی بابونه در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی آسیب کبدی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: 28 دختر جوان غیر فعال سالم با دامنه سنی 5±28سال به طور تصادفی به 4گروه بابونه دوز 1600 (7 نفر)، بابونه دوز 400(7 نفر) ،کنترل (7نفر) و ایبوپروفن(7 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پشت پا خوابیده جهت این کار استفاده شد. قبل و بعد از مصرف بابونه و پروتکل تمرینی و از4 ساعت بعد، 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، اندازه محیط ران، درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ و پرش عمودی و آنزیم های آلکالاین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با وزنه ثابت 20 کیلو و تعداد تکرار 15 تکرار و 5 تکرار بعد از خستگی و استراحت 1 دقیقه بین هر نوبت اجرا شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 400و 100 میلی گرم عصاره سرگل بابونه به مدت 14 روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم آلکالاین فسفاتاز نشد (005/0p<). اما به طور معناداری سطوح آلانین آمینوترذانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز کاهش یافت (p<0.005).درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ، گروه بابونه هردو دوز نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(p<0.005).اندازه محیط ران گروه مصرف کننده بابونه و ایبوپروفن بعد از ایجاد کوفتگی افزایش و در مراحل بعد کاهش و بازگشت به حالت اولیه داشت. میزان کاهش نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (005/0p<) . نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که 14 روز مصرف بابونه و کپسول ایبوپروفن اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بابونه دارای اثرات حفاظت کبدی میباشد. کلید واژه: کوفتگی عضلانی تأخیری، بابونه، ایبوپروفن، ast، alt، alp
الهام مزین خرازی حسن متین همایی
چکیده پایان نامه: با توجه به کمبود پژوهش ها در زمینه تاثیر تمرینات موازیبر هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولینی و اینترلوکین 15 هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر سه نوع تمرین مقاومتی، استقامتی و موازی بر سطوح gh و igf-1 و il-15 سرم زنان جوان ورزشکار بود. روش : بدین منظور 28 زن ورزشکار 20 تا 30 ساله، به طور تصادفی به چهار گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، تمرین موازی و کنترل (هر گروه تمرینی 7 نفر) تقسیم شدند. سه گروه در 8 هفته تمرین مقاومتی، استقاومتی و موازی شرکت کردند. 48 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از مداخله، از آزمودنی های هر چهار گروه نمونه خونی استراحتی اخذ شد. جهت بررسی و مقایسه تغییرات متغیر های مورد مطالعه در چهار گروه مورد مطالعه، از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج : بر اساس نتایج مشاهده شده، تمرین باعث افزایش سطوح سرمی gh شد اما این افزایش با تمرین مقاومتی بیشتر از تمرین استقامتی و موازی بود (p<0.05). تمرین مقاومتی و موازی باعث افزایش سطوح سرمی igf-i شدند (p<0.05) اما igf-i با تمرین استقامتی کاهش یافت (p<0.05). تمرین مقاومتی و موازی باعث افزایش سطوح سرمی il-15 شدند که این افزایش با تمرین مقاومتی بازهم بیشتر بود (p<0.05). اما تمرین استقامتی تاثیرمعناداری بر il-15 نداشت (p>0.05). نتیجه گیری : به نظر می رسد بعد از فعالیت های مقاومتی فرایند های آنابولیک در بدن زنان جوان ورزشکار غالب است. بعد از فعالیت های مقاومتی، تمرینات موازی تاثیرات آنابولیک بیشتری دارد.
مهسا سعیدا حسن متین همایی
هدف از این مطالعه بررسی اثر 8 هفته تمرینات ورزشی مقاومتی-تنفسی بر شاخص های تنفسی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و توسعه استراتژی های پیگیرانه اولیه برای کمک به این افراد جهت زندگی بهتر در مبتلایان به بیماری انسدادی مزمن ریوی می باشد. 30 مرد مبتلا به copd مراجعه کننده به بیمارستان مسیح دانشوری ، پس از گذراندن معیارهای ورود به مطالعه ودر حالت برابر بودن متغییر های پایه به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم و برنامه تمرینی شامل50 دقیقه تمرین قدرتی با همراهی تمرینات تنفسی (تنفس لب غنچه ای و دیافراگمی )را تکمیل کرده و قبل از شروع مداخله و بعد از 8 هفته پرسشنامهsf-12 را تکمیل کردند.اندازه گیری عملکرد ریه با استفاده از اسپیرومتر (spirolyser spl-10) مقادیر fvc و fev1 نسبت fev1/fvc قبل و بعد از تمرین اندازه گیری شده و با دستورالعمل ats/ers ارزیابی شده اند.
خبات رحیمی ملکشان حمید آقا علی نژاد
هدف از پژوهش حاضر مقایسه 2d:4d و ارتباط آن با عوامل آمادگی جسمانی در بین دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار در دو رده سنی ابتدایی (10 تا 12 سال) و متوسطه (13 تا 17 سال) بود. به این منظور 120 دانش آموز (60 نفر ورزشکار و 60 نفر غیرورزشکار) در رده سنی ابتدایی و 200 نفر (100 نفر ورزشکار و 100 نفر غیرورزشکار) در رده سنی متوسطه بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از آزمونهای 20 متر شاتل ران برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی، اندازه گیری ضخامت چربی زیر پوستی برای درصد چربی، خمش به جلو برای انعطاف پذیری، درازونشست و بارفیکس اصلاح شده برای استقامت عضلانی، دوی 20 متر برای سرعت و آزمون 9×4 متر برای چابکی استفاده شد. همچنین طول انگشتان با استفاده از اسکن دست اندازه گیری شد. دادهها با آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و جزیی در سطح معناداری 0/05p≤ تعیین و کلیه روشهای آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین 2d:4d هر دو دست در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار پایه ابتدایی و متوسطه تفاوت معنیداری وجود دارد (0/05 p). به علاوه مشخص شد که بین 2d:4d هر دو دست با عوامل آمادگی جسمانی در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیرورزشکار پایه ابتدایی و متوسطه ارتباط معنی داری وجود ندارد (0/05> p).
فاطمه سنکانه مقصود پیری
هدف از اجرای این طرح بررسی اثر 7 روز مصرف مکمل بتا آلانین بر فاکتورهای توان بی هوازی در مردان جوان میباشد. تعداد20 نفر به طور تصادفی با جایگزینی به دو گروه 10 نفره، [شامل گروه اول تجربی با دوز مصرف مکمل بتا الانین بمیزان 4/6 گرم در روز وگروه دوم کنترل بدون مصرف مکمل] تقسیم شدند و جهت اجرای فعالیت ورزشی در یک دوره 9 روزه، تحت آزمایش قرار گرفتند.نحوه اجرای پروتکل و مکمل سازی ازمودنیها عبارتست از: گرم کردن برای گرم کردن آزمودنی¬ها در ابتدای هر جلسه تمرینی ابتدا حرکات کششی را بر روی عضلات بزرگ و درگیر در فعالیت ورزشی اجرا کرده و سپس به مدت 5 دقیقه بر روی دوچرخه بدون اعمال نیرو رکاب زدند. آزمون وینگیت 30 ثانیه برای اندازه گیری توان بی هوازی اوج،میانگین،حداقل،و شاخص خستگی در آزمون وینگیت 30 ثانیه،از چرخ کارسنج مونارک استفاده شد.پیش از اجرای آزمون ارتفاع صندلی چرخ با طول اندام تحتانی آزمودنیها(زاویه مفصل زانو 170 تا 175 درجه)و میزان بار مورد نیاز آزمون متناسب با توده بدن آزمودنیها (75 گرم به ازای هر کیلوگرم از توده بدن)تنظیم شد. به منظور گرم کردن قبل از اجرای آزمون 5 تا 10 دقیقه آزمودنی ها بدون اعمال نیرو شروع به رکاب زدن کردند پس از اعلام آمادگی برای انجام تست با فرمان محقق آزمودنیها 3 ثانیه زمان لازم داشتند تا به حداکثر سرعت برسند.پس از آن بار مورد نظر به مدت 30 ثانیه اعمال شد. نحوه تهیه مکمل مکمل بتا الانین که بصورت پودر بود در دوز مصرفی 6/1گرم اندازه گیری و داخل کپسول های خالی قرار گرفت که میزان مصرف شامل روزانه 4 کپسول مکمل بتا آلانین جمعاً 4/6 گرم بود. آزمودنی ها باید کپسول ها را در 4 نوبت صبح،ظهر،عصر و شب به فواصل 4 ساعت مصرف می کردند. در پایان می توان چنین نتیجه گرفت که با وجود مطالعات بسیاری که در رابطه با اثرات مثبت مصرف بتاآلانین بر شاخص های خستگی وجود دارد، اما همه مطالعات از اثر مثبت مصرف بتا الانین بر عملکرد ورزشی حمایت نکرده اند و تفاوت وابسته به مدت زمان مکمل گیری، مدت زمان فعالیت ورزشی، و میزان کلی مصرف مکمل در نتایج تحقیقات وجود دارد. با توجه به نتایج تحقیق بنظر می رسد دوره های زمانی کوتاه مدت مکمل گیری اثر معنی داری در بهبود ظرفیت بافری و عملکرد ورزشی ندارند. لذا تحقیقات بیشتری برای روشن نمودن دستورالعمل دقیق تجویز و مصرف مکمل بتا آلانین در ورزشکاران رشته¬های با الگوی فعالیت بیشینه بی هوازی در آینده ضروری بنظر می رسد.
زهرا شمس حسن متین همایی
در عصر حاظر کسب بهترین نتیجه در رویدادهای بین المللی ورزشی، یکی از اهداف مهم دولت ها است. دور مچ، طول دست، طول سه انگشت اصلی در کشیدن کمان و طول کف دست جزء جدایی ناپذیری با کمان می باشد، که جزء ویژگی های آنتروپومتریکی هستند. در این تحقیق هدف بررسی رابطه ویژگی های آنتروپومتریک با عملکرد کمانداران نخبه 2013 می باشد. نمونه آماری این پژوهش را 20 نفر از کمانداران نخبه دختر و پسر کشورهای آسیایی در مسابقات جایزه بزرگ آسیا در بانکوک تایلند که به صورت تصادفی انتخاب شدند را تشکیل دادن. بعد از مشخص شدن کمانداران نخبه در روز قبل از شروع مسابقه و پس از کسب اجازه از مربیان اطلاعات لازم توسط مصاحبه، مشاهده و با استفاده از ابزار اندازه گیری جهت اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتریکی و عملکرد ورزشکاران با توجه به رکوردها ارزش گذاری شدند. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی میانگین، انحراف معیار و رسم جداول و نمودارها و آمار استنباطی با استفاده از روش آزمون همبستگی پیرسون برای رابطه بین متغیرها با عملکرد آنجام گرفت. در کل نتایج این تحقیق نشان داد ویژگی های ابعاد آنتروپومتریک، در ورزشکاران زن و مرد شرکت کننده در مسابقات آسیایی 2013 تنها ابعاد سه انگشت اصلی در کشیدن زه کمان و دست و چشم برتر با عملکرد تیراندازی 70 متر ارتباط معناداری داشته و سایر ابعاد اندازه گیری شده ارتباط معنی داری با عملکرد تیر اندازی 70 متر نشان نداد. با توجه به اینکه آگاهی از ویژگی های آنتروپومتری و فیزیولوژیکی ورزشکاران نخبه در یک ورزش خاص به لحاظ نظری این امکان را میسر می سازد تا در گزینش ورزشکاران آن دسته از ورزشکارانی انتخاب شوند که با برخورداری از عوامل جسمانی مناسب بتوانند مسیر قهرمانی را در کوتاه ترین زمان ممکن طی کنند. واژگان کلیدی: ویژگی های آنتروپومتریکی، اندام برتر، عملکرد، تیراندازان، نخبه
حمیده ندکی حسن متین همایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تاثیر دو روش hiit و ماساژ cavitation به همراهhiit بر ترکیب بدنی شامل درصد چربی بدن - اندازه دور شکم - مساحت چربی زیر پوستی، چربی تنه و کل بدن و برخی شاخص های چربی مانند تری گلیسیرید hdl و ldl کلسترول در زنان غیر فعال بوده است. روش شناسی بدین منظور 24 نفر زن سالم و غیر فعال در رده سنی 23 تا 33 سال که به طور تصادفی در سه گروه 8 نفره ، گروه کنترل ، گروه تمرینیhiit و گروه ماساژcavitation بهمراه hiit قرار گرفتند به مدت 4 هفته در این پروتکل شرکت داشتند شرکت کنندگان دو روز پس از پایان قاعدگی در ابتدا پروتکل پژوهشی خود به صورت ناشتا در خونگیری قبل و پس از آزمون به منظور بررسی تغییرات و یا عدم تغییرات تری گلیسرید،ldl و hdl کلسترول سرمی شرکت داشتند. میزان درصد چربی بدن، چربی کل بدن و تنه، مساحت چربی زیر پوستی از طریق آنالیز بدن در ابتدا و انت های پژوهش ارزیابی گردید و همچنین محیط کمر اندازه گیری شد. تمامی آزمون ها توسط یک آزمون گیر و تمامی درمان ماساژ توسط یک ماساژور در یک مکان بطور صحیح انجام شد. قد، وزن، ضربان قلب، فشارخون، حداکثر اکسیژن مصرفی در ابتدای پژوهش اندازه گیری شد. برنامه آزمون شامل شش جلسه تمرین اینتروال با شدت بالا(hiit) به این صورت اجرا شد ابتدا افراد دراین گروه، تمرین خود را با 5 دقیقه پیاده روی یا دویدن نرم با 40 درصد حداکثر ضربان قلب گرم کردند سپس به طور پیاپی فعالیت شدید را با 80 تا 90 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 60 ثانیه و استراحت فعال را نیز با 25 تا 30 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 60 ثانیه برای 12 دقیقه بعبارتی 6 تکرار ادامه دادند و در آخر نیز بمدت 5 دقیقه با پیاده روی یا دویدن نرم با 40 درصد حداکثر ضربان قلب سرد کردند روی هم رفته تمرینhiit تمرین اینتروال با شدت بالا 22 دقیقه طول کشید. در گروه cavitation نیز نیز ماساژ در شش جلسه و هر جلسه بمدت 20 دقیقه ماساژ در مرکز ثقل بدن ( پایین ناف) با شدت 20 کیلو هرتز انجام شد و پس از آن برنامه تمرینی hiit ذکر شده انجام گرفت. در انتهای پروتکل خونگیری و آنالیز مجدد تکرار شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنف برای هیچ کدام از گروه های تمرین تناوبی با شدت بالا، ترکیب تمرین تناوبی با ماساژ و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون معنی دار نبود(p > 0.05) و نتایج آزمون لوین تجانس واریانس-ها را در گروه ها نشان داد. نتایج این پژوهش کاهش قابل توجهی را در سطح سرمی تری گلیسیرید، ldl، میزان درصد چربی بدن، میزان چربی کل بدن، مساحت چربی زیر پوستی، چربی تنه و اندازه دور شکم و افزایش hdl بعد از شش جلسهhiit و شش جلسه ماساژ cavitation بهمراه hiit در زنان غیر فعال نشان نداد. علی رغم اینکه دستگاهcavitation و تمرینhiit توانسته بود وزن بدن، چربی کل بدن، مساحت چربی زیرپوستی و اندازه دور شکم را کاهش دهد، اما از نظر آماری و مقایسه بین گروهی کاهش معناداری ایجاد نکرده بود. بنا بر این می توان نتیجه گیری نمود که با شدت و مدت طولانی تر تمرین و درمان بتوان به کاهش معنا داری در این راستا دست یافت. واژگان کلیدی: ماساژ، تمرینات تناوبی با شدت بالا (hiit)، چربی خون، زنان غیرفعال
مهرزاد خیراندیش پیش کناری محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف از این مطالعه، بررسی اثر مکمل بهارنارنج برفعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی پس از تغییر بار تمرین در مردان واترپولوئیست بود. 21 مرد واترپولوئیست به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته به فعالیت ورزشی پرداختند و بصورت دو سو کور به سه گروه 7 نفره: گروه مکمل بهارنارنج(سن9/1±8/17سال ،cm 6/0±03/176قد ،7=n)، گروه)کنترل مثبت) مکمل ویتامین c(سن6/4±14/20سال، 9/0±4/178قد ،7=n)و گروه دارونما(سن 5/4±14/21سال،cm 7/0±8/178قد، 7=n) تقسیم شدند و به مدت 6 هفته مکمل به شکل کپسول دریافت کردند و فعالیت ورزشی را با شدت بالای??درصد vo2max انجام دادند. خون گیری اولیه در قبل از شروع تمرین و مصرف مکمل ، خون گیری دوم روزسی ام و خونگیری سوم بعد از 14 روز تیپر انجام شد. با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف (k-s) نرمال بودن داده ها تایید شد. سپس برای مقایسه تغییرات درون گروهی تحلیل واریانس مکرر یک سویه استفاده شد، اما سوپر اکسید دیسموتاز، مالون دی آلدهید و گلوتاتیون پراکسیداز از آزمون تحلیل واریانس مکرر (3*3) با عامل بین گروهی با هم مقایسه شدند و در صورت معناداری جهت یافتن محل تفاوت ها از آزمون تعقیبی بانفرونی استفاده گردید.نتایج نشان داد که مکمل بهارنارنج همراه با فعالیت ورزشی موجب کاهش یا افزایش معنادار آنزیم های آنتی اکسیدانی sod ، gpx و mda در ورزشکاران واترپلوئیست نشد اما عدم افزایش mda خود نتیجه ی مثبتی از این مطالعه می باشد. کلید واژه: sod ، gpx ، mda و تیپر.