نام پژوهشگر: حمید سمندریان

تئاتر کوانتومی-تئاتر نیوتنی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1388
  دلارا نوشین   امیر دژاکام

: مجموعه قوانین اصلی تئاتر ، بر مبنای دریافت علمی و فلسفی بشر از جهان شکل گرفته اند . تا آن زمان که بن مایه های اصلی علوم ، فیزیک نیوتنی ( کلاسیک ) در نظر گرفته می شد ، بن مایه های اصلی فلسفه هم متأثر از آن بود. لذا با تغییر نگرش های فیزیک نیوتنی و شکل گیری فیزیک کوانتومی ، نظام های فلسفی معاصر نیز تغییر نموده اند. ( به طور اخص اصل عدم قطعیت ساختارهای علت و معلولی را پشت سر می گذارند ) آیا تبیین کوانتومی از جهان ، ساختارهای نمایشی را که براساس فیزیک نیوتنی شکل گرفته اند دچار اختلال می کند ؟پاسخ به این سوال ، هدف این پژوهش بوده است.که بله صورت تحقیق میدانی و مطالعات کتابخانه ای بررسی گردید. در فصل اول کلیات طرح مطرح شد و در فصل دوم تاریخچه پیدایش فیزیک و انواع آن بررسی شده است. فصل سوم خاستگاه فلسفه و ارتباط آن با فیزیک مد نظر بوده. فصل چهارم درباره آنچه که فلسفه و تئاتر را به هم پیوند می دهد بحث می کند. فصل پنجم مدخلی است به بحث اصلی یعنی تئاتری کوانتومی – نیوتنی و بررسی وجوهای مختلف آن. در فصل ششم ، با تأکید بر عنصر مشترک در بین تئاتر ، فلسفه و فیزیک ( یعنی زمان) یکی از مفاهیم تئاتر کوانتومی – نیوتنی مورد بحث واقع شده است. کلید واژه ها : تئاتر ، فلسفه ، فیزیک ، علیت ، اصل عدم قطعیتی و زمان. -بیان مسئله مجموعه قوانین اصلی تئاتر مانند تضاد، تحول، تأثیرپذیری و روند علت و معلولی بر مبنای دریافت علمی بشر از جهان شکل گرفته اند. تاکنون بن مایه های اصلی علوم، فیزیک نیوتنی بوده است و بن مایه های اصلی فلسفه، نظام اندیشگی دکارت. لذا با تغییر نگرش های فیزیک نیوتنی و شکل گیری فیزیک کوانتومی، نظام های فلسفی معاصر نیز تغییر نموده اند. بدیهی است (هرچند در کشور ما اصلاً بدیهی نیست) که ساختارهای نمایشی نیز تغییر نموده اند. به صورت عام در زمینه ی فیزیک کوانتومی تحقیقات بسیاری انجام شده اند، اما تاکنون تأثیر فیزیک کوانتوم بر ساختارهای نمایشی بررسی نشده یا حداقل پژوهش گر از وجود آن ها بی اطلاع می باشد. در این تحقیق سه هدف مد نظر است: 1. تبیین ساختارهای معاصر 2. رسیدن به ساختارهای جدید نمایشی 3. تبیین کلی گرایی و جزئی گرایی که تلاش می شود با روش تحقیق مناسب و پژوهش مد نظر، به این اهداف دست پیدا کرد. اهمیت و علت انتخاب چنین موضوعی، فقدان مشاهده ی تحقیقاتی در خصوص رابطه ی فیزیک و تئاتر و بررسی جهان های موجود در اثر با توجه به نظریات فیزیکی است و از آن جایی که جای خالی پژوهش هایی از این دست در تئاتر ما احساس می شود، پژوهش گر با توجه به علاقه ی شخصی و نیاز به انجام پژوهش های این چنینی، به انجام پروژه ای نظری که در راستای پروژه ی عملی او نیز باشد، دست زده است. در این جا نخست به سئوالات و سپس به فرضیات تحقیق اشاره می شود. آیا تبیین کوانتومی از جهان، ساختارهای نمایشی را که بر اساس فیزیک نیوتنی شکل گرفته اند را دچار اختلال می کند؟ فرضیه ی این تحقیق عبارت است از این که «فیزیک کوانتوم ساختارهای علت و معلولی را پشت سر می گذارد.» مدل این تحقیق، پژوهشی بینارشته ای میان دو رشته ی فیزیک و هنر تئاتر است.