نام پژوهشگر: محمدباقر باقری کنی
رضا طلایی اردکانی محمدباقر باقری کنی
هدف از این تحقیق ، مشخص کردن مفهوم و ملاکهای لهو با توجه به مصادیق قرآنی و روائی آن می باشد، بدین منظور در ابتدا به بحث لغوی در مورد لهو و واژگان مشابه - لعب و لغو - و تفاوت آنها، با استفاده از کتابهای لغت ، تفسیر و فقهی پرداخته شده است . سپس مصادیق لهو را که در قرآن و روایات موجود است ، مورد بحث و بررسی قرار داده ، در پایان بحث از هر مصداق ملاک گیری شده است .
علی محمد حسینی نسب محمدباقر باقری کنی
یکی از مسائلی که از جنبه های گوناگون فقهی و حقوقی قابل بحث و بررسی می باشد و نیز از لحاظ اجتماعی امروزه مورد بحث قرار گرفته است مساله بلوغ است . بلوغ عبارتست از مرحله ای از زندگی که در آن صفات ثانویه جنسی بارز شده و انسان قادر بر تولید مثل می گردد و قانونگذار رسیدن به این مرحله را شرط تعلق تکلیف دانسته است . از همین جا اهمیت موضوع مشخص می گردد که شارع مقدس با ورود شخص به این مرحله ، احکام وتکالیفی را بر شخص مکلف واجب نموده است و انجام با ترک افعال را از فرد مکلف می خواهد . بالطبع این مرحله ( بلوغ ) با یک سری علائم و اوصافی همراه است که این علائم و اوصاف ملاک تعیین آن می باشد. در این پایان نامه برآنیم که این مساله را از دیدگاه آیات ، روایات فقه امامیه و عامه مورد بررسی قرار دهیم و همچنین درصدد پاسخ به این سوال هستیم که آیا مقصود از بلوغ دراسلام دو بلوغ جنسی است ، یعنی رسیدن پسر و دختر به حدی که قوای جنسی آنان به حد کمال رسیده باشد بگونه ای که بطور طبیعی بتوانند تولید نسل نمایند وهر گاه به این حد از کمال نرسند بالغ نیستند و احکام تکلیفی و وضعی متوجه آنان نمی گردد . یا مقصود از بلوغ در اسلام بلوغ سنی است ، یعنی وقتی به سن خاصی رسیدند آنها بالغ محسوب می شوند و احکام بلوغ بر آنان مترتب می شود. به عبارت دیگر آیا بلوغ یک امر تکوینی است یا یک امر تشریعی و همچنین به دنبال پاسخ به این مساله هستیم که اگر منظور از بلوغ ، بلوغ جنسی ( تکوینی ) باشد چه علائم و نشانه هایی دارد و اگر منظور از آن بلوغ سنی است چه سنی می تواند مناسبترین باشد و طریق تعیین آن کدام است براین اساس آرا فقها امامیه به دو قسم تقسیم می شود. 1- رای مشهور 2 - آرا غیرمشهور.مسئله ای که در این پایان نامه مورد توجه قرار گرفته این است که شارع مقدس آسانترین و راحت ترین راه را برای بلوغ شخص قرار داده که همان شاخص قرار دادن بلوغ جنسی است وهمچنین سن بلوغ یکی از مسائل اختلافی فقها است ، وجود روایات متعدد و گوناگون در مورد سن بلوغ باعث شده تا نظرات فقها در این مورد یکسان نباشد.
ابراهیم پوربافرانی محمدباقر باقری کنی
از آنجا که برخی حقوق متوفی قائم به شخص خاص او نیستند، به ورثه منتقل می شود. از جمله این حقوق، حق خیار میباشد که در زمره حقوق مالی متوفی به شمار میرود. فقها در زمینه انتقال هریک از خیارات بعد از فوت به ورثه، مباحث مهمی را مطرح نموده اند، از جمله اینکه آیا تمام خیارات قابل انتقال به ارث میباشند؟ آیا ارث خیار تابع ارث مال است؟ اعمال خیار به چه صورت باید باشد؟با تحقیق و تفحص در منابع فقهی و حقوقی، روشن می شود که خیار حق است و به صورت قهری قابل انتقال به ورثه می باشد. فقه و قانون مدنی با توجه به مبانی و مستندات ارث خیار، تمام خیارات را (به جز خیار شرطی که مباشرت در آن شرط شده است) قابل انتقال به ورثه میدانند. از جمله نکات مهم دیگر این است که بین اعمال خیار و استفاده از مورد آن ملازمه نیست و حق خیار ارتباطی به ملکیت مورد استفاده از آن ندارد. براین مطلب فروعی متفرع است که ارث زوجه از حق خیار متوفی در اموال غیر منقول (در ملکی که به متوفی منتقل شده است) و ارث فرزندان دیگر غیر از پسر بزرگتر از حق خیار در حبوه میباشد. همچنین بنابراین مبنا (عدم تابیعت ارث خیار از ارث مال) میتوان ورثه را دارای حق خیار دانست، حتی در صورتیکه دین میت بیش از ترکه او باشد. درباره کیفیت استحقاق ورثه از حق خیار، قانون مدنی وارد بحث نشده است؛ اما از آنجا که قوانین ارث بر مبنای شرعی و فقه امامیه استوار است، در موارد سکوت قانون بآن مراجعه می شود. بنابر نظر محققین فقها، اعمال خیار توسط ورثه بصورت اجتماع و با توافق هم صورت باید بگیرد.