نام پژوهشگر: سیمین تولایی
مصطفی حاجیان سیمین تولایی
محلات قدیمی شهرها به خاطر میراث فرهنگی، بافت و خصوصیات شهری خود جزء مکان های مهم شهری محسوب می شوند. بسیاری از این بافت ها امروزه دچار فرسودگی شده و نقش سنتی خود را از دست داده اند که نیاز به احیا و ساماندهی در این محلات به شدت احساس می شود. ساماندهی وضعیت موجود بافت های فرسوده می تواند با اصلاح سازمان فضایی محله از طریق اصلاح شبکه دسترسی ها، اصلاح ناسازگاری کاربری ها و حذف کاربری های مزاحم و یا تغییر نوع کاربری ها و تخصیص کاربری های شهری مطابق معیارها و استانداردها تحقق پذیرد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مدل های swot، پیش بینی مسکن به روش انبوهه و آزمون علامت (spss) به بررسی مسائل و مشکلات کاربری اراضی محله پرداخته شده است، در مرحله بعد، اهداف بصورت کلی و جزئی تعیین و راهکارهایی جهت رسیدن به اهداف تعیین شده است. سپس با استفاده از ماتریس تحقق اهداف راهکارهای منتخب بر اساس اهمیت امتیاز بندی شده و مهمترین اولویت ها برای ساماندهی محله ارائه شده است. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد با رعایت معیارهای کاربری زمین می توان محیطی آرام برای ساکنین محله ایجاد کرد، و با تأمین کاربری های حیاتی و خروج کاربری های ناسازگار از سطح محله باعث افزایش احساس تعلق ساکنین به محله شد، و مانع از مهاجرت ساکنین اصلی محله شد اصلی ترین معیار به کار گرفته شده در این تحقیق رعایت اصل سلسله مراتب فضا بوده است و با تقسیم محله به دو پهنه اصلی مسکونی و تجاری سعی در جدایی کاربری های ناسازگار از یکدیگر و خروج کاربری های مزاحم از پهنه مسکونی شده است.
الهام امیرحاجلو سیمین تولایی
نقش و جایگاه محله ها در زندگی شهری از موضوعاتی است که در ادبیات شهرسازی مباحث بسیاری را به خود اختصاص داده است. محله های شهری معاصر به دلیل بی اعتنایی به شاخص ها و نشانه های انسانی، کالبدی- طبیعی با چندگانگی هویتی، از بین رفتن یا به فراموشی سپردن عوامل و عناصر هویت ساز در نمی توانند پاسخگوی نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی ساکنین باشند و اگر راهکار مناسبی جهت احیا هویتی این محلات ارائه نشود و به همین روال به حیات خویش ادامه دهند، منجر به افت و تحلیل روزافزون شاخص ها و کیفیت زندگی در آنها خواهد شد . این پژوهش با هدف سنجش هویت محله شهری به بررسی مفهوم هویت محله پرداخته و با انگیزه ارائه یک الگو به منظور ارزیابی هویت محله، شاخص های تأثیرگذار، نحوه ارتباط این شاخص ها و نحوه سنجش آن را با رویکردی اثباتی پدیدارشناسانه بررسی می نماید.جامعه آماری ساکنان محله تجریش واقع در منطقه یک تهران می باشد که با استفاده از روش حداقل نمونه 164 نفر ساکن به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش محلی و تکمیل پرسشنامه، با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد هویت محله تجریش در ابعاد اجتماعی و کالبدی در سطح ضعیفی بوده و شاخص دلبستگی به مکان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.
ثریا اکبرزاده یدالله کریمی پور
در تحقیق حاضر امکان پذیر بودن استفاده از فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات در حوزه برنامهریزی خدمات آموزشی دانش آموزان روستایی از دیدگاه سه گروه مهم و درگیر با این موضوع؛ یعنی دانش آموزان، معلمان و کارشناسان فناوری اطلاعات تحقیق شده است. در این راستا شهرستان چالدران(یکی از شهرستانهای استان آدربایجان غربی) با دارا بودن 68 درصد جمعیت روستایی، پراکندگی آبادیها، کوهستانی بودن منطقه و مشکلات دسترسی به خدمات متمرکز نقطهای در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق یافتن پاسخ این سوال بوده است که امکان استفاده از تحولات نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات در قلمرو خدمات آموزشی روستاها تاچه اندازه میسر است؟ این پژوهش از نوع توصیفی است و برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر و آزمون سوالات، از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه در پنج بخش در مقیاس لیکرت و باپنج گزینه تنظیم شدوبرای آزمون فرضیات از آزمون من-ویتنی استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که گروههای سه گانه مورد تحقیق اختلاف نظر زیادی در خصوص اهمیت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایندهای برنامهریزی درسی نداشته و بر این باورند که در موارد عدیدهای با توجه به امکانپذیر بودن رفع موانع و استفاده از عوامل تسهیل کننده و فرصت آفرین میتوان کاربرد این فناوریها را در فرایند برنامهریزی خدمات آموزشی امکانپذیر دانست.
نواب باقری سیمین تولایی
چکیده شهرها به عنوان بهترین نمود تمدن بشری در جریان زایش، توسعه، و نهایتاً زوال خود از عوامل گوناگونی متأثر می شوند. براساس نظری? دولت و شهرنشینی، در عصر جدید دولت ایران پس از انقلاب مشروطه به طور وسیعی بر روند رشد و توسعه شهرنشینی ایران تأثیر گذاشته است. پس از کشف نفت درایران و متعاقب آن در اختیار گرفتن درآمد نفتی توسط حکومت، دولت با اجرای سیاست های مختلف و نیز در پی نیاز به پایگاهی برای اداره کشور، در تقویت و توسعه شهرهای کشور کوشیده است. در این بین یکی از شهرهای که از آن به عنوان شهری دولت ساخت یاد می شود شهر یاسوج است. حال سوالی که مطرح می شود این است که سیاست ها و تصمیمات دولت چه تأثیراتی در روند تحولات شهر یاسوج داشته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال اصلی مطرح می شود این است که دولت طی سال های شکل گیری شهر یاسوج با اجرای طرح های مدیریت شهری مختلف و صرف بودجه های جاری و عمرانی به عنوان مهم ترین عامل موثر بر رشد و توسعه این شهر خود نمایی می کند، و نظریه دولت و شهر نشینی درمورد این شهرصدق می کند. در روند بررسی فرضیه موردنظر، پژوهش حاضر به شیو? توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای اسنادی و با توجه به لحاظ نمودن نظریه دولت و شهرنشینی به یافته های اساسی زیر دست یافت: بدین مضمون که دولت شهر یاسوج را در سال 1342 با هدفی سیاسی ـ امنیتی، جهت نظارت بر منطقه، شهر بدون لحاظ کردن ظرفیت های طبیعی ـ انسانی منطقه ایجاد کرد. همچنین، دولت در ادامه با اجرای سیاست های چون تزریق اعتبارات عمرانی و جاری، اشتغال زایی در بخش دولتی، راه سازی، حمایت از اقشار کم درآمد، واگذاری زمین و مسکن و مواردی از این قبیل در توسعه این شهر کوشیده است. در نهایت می توان ادعا نمود که شکل گیری وتوسعه شهر یاسوج با اصول و مبانی نظری? دولت و شهرنشینی هم خوانی دارد.
انور عزیزدوست سیمین تولایی
عدم توجه به مباحث ایمنی در برنامه های روستایی، در بروز و افزایش خسارت های ناشی از وقوع سوانح و آتش سوزی موثر بوده است. در مبحث ایمنی و امداد و نجات در سطح روستاها، مشکلاتی همچون عدم وجود امکانات و تجهیزات امدادی در روستاها، عدم دسترسی سریع نیروهای امدادی به روستاها وجود دارد.با توجه به مقرون به صرفه نبودن استقرار مراکز آتش نشانی و خدمات ایمنی در تمامی روستاها ، احداث و مکانیابی صحیح این پایگاهها می تواند باعث افزایش کارایی و ضریب ایمنی روستاها شود. در این پژوهش در سطح روستاهای شهرستان بوکان باهدف تعیین روستاهای مناسب برای ارائه خدمات ایمنی و آتش نشانی در سطح شهرستان و تعیین مکان مناسب در بافت روستا برای این پایگاههای با استفاده از روشهای اسنادی و میدانی تحلیلی توصیفی و روشهای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا به کمک مدل anp و با استفاده از معیارهای همچون جمعیت روستا ، جمعیت تحت پوشش روستاهای نمونه ، پوشش حداکثر روستاهای دارای حوادث و حریق ، مرکزیت سیاسی، کارکرد(عملکرد) روستا ، راه روستایی ، پوشش اراضی کشاورزی و باغات ، فاصله از مراکز شهری روستاهای مناسب انتخاب می گردد. سپس از بین روستاهای انتخاب شده روستای دارای بالاترین امتیاز، به صورت نمونه و با استفاده ازروش تلفیقیahp و فازی با تکیه بر معیارهای همچون نوع کاربری، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از ساختمان دهیاری ، فاصله از معابر اصلی و فاصله از منبع آب روستا برای مکانیابی پایگاه آتش نشانی در بافت روستا انتخاب گردید.در نهایت ، با توجه به عوامل مختلف بیرونی و درونی روستاها،روستاهای منتخب و مکان بهینه استقرار پایگاههای آتش نشانی روستایی در سطح شهرستان بوکان و در درون بافت روستایی شناسایی شده و با وضع موجود ارائه این خدمات در سطح شهرستان مقایسه می گردد.
مهشید منزوی محمد سلیمانی
آسیب پذیری شهرها در برابر مخاطرات محیطی در کشورهای دارای محیط طبیعی مخاطره آمیز، به چالشی مهم در برابر علوم شهرشناسی، مدیریت مهندسی شهری تبدیل شده است. با وجود این و به رغم مطالعات و تحقیقاتی که طی حدود هفت دهه گذشته در مورد بافت های تاریخی قدیمی و فرسوده شهری انجام شده است، آسیب پذیری بافت های مذکور در برابر زلزله در مقیاس جهانی از دهه 91 میلادی مورد توجه قرار گرفته و در ایران نیز از اواسط دهه 1370 مطرح شده است خطر زلزله برای شهر تهران به دلیل استقرار بر بستر طبیعی نا امن در میان دو گسل فعال شمال و جنوب از ویژگی های انکار ناپذیر آن است در این رساله آسیب پذیری بافت های قدیمی فرسوده منطقه 14 شهر تهران در برابر زلزله از منظر جغرافیای شهری و در چارچوب دیدگاه سیستمی و رویکرد زمینه گرایی مورد بررسی گرفته است. برای محاسبه آسیب پذیری هفت متغیر در حوزه جمعیت فعالیت و ویژگی های فیزیکی کالبدی منطقه مذکور انتخاب، بررسی و تحلیل شده است در این بررسی آسیب پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آنها در سطح بلوک ها منطقه 12 در تابع مورد نظر به کار گرفته شده و وضعیت آسیب پذیری محدوده مورد بررسی براساس وزن کل متغیرها در سطح نواحی و بلوک های شهری این منطقه در قالب نظام های آسیب زا تاثیر پذیر در درون شهر و محدوده بافت های بخش مرکزی تحلیل شده است نتایج حاصل نشان داده است که متغیرهای فاصله کاربری ها از فضاهای باز دسترسی به محدوده آسیب پذیر، سال احداث بنا و نوع مصالح ساختمانی به ترتیب بیشترین تاثیر را در آسیب پذیری منطقه در برابر زلزله دارند. متغیرهای مذکور در انطباق با ساختار و توزیع فعالیت های منطقه 12 بر فعالیت های فرا منطقه ای و توزیع متمرکز آنها در نواحی یک دو و سه متکی است که این امر باعث جذب جمعیت سیال هشتصد هزار نفری روزانه به منطقه 12 شده و آسیب پذیری بافت های فرسوده شهری بخش مرکزی را در برابر زلزله افزایش داده است این رساله همچنین تفاوت بارز میان متغیرهای مذکور را در منطقه از نظر تاثیر در آسیب پذیری از زلزله نشان داده است دستمایه نظری پژوهش این بوده است که شناخت واقعی آسیب پذیری بافت های شهری فرسوده قدیمی منطقه 12 و هر گونه اقدام برای کمک به باززنده سازی آن مشروط به درک نظام کلی این محدوده و نحوه تعامل و عملکرد خرده نظام های آسیب زا و تاثیر پذیر در فرآیند آسیب پذیری است این رساله در پایان پیشنهادهایی راهبردی برای تحقق یافته های خود ارایه کرده است.
معصومه نوذریان سیمین تولایی
وجود نواحی مرکزی دچار افت شهری و تفاوت شرایط زیست افراد ساکن در محلات دچار افت با سایر محلات شهری و مشخصاً محدوده های مجاور، مشکلاتی را از نیمه دوم قرن بیستم میلادی تاکنون در دنیا ایجاد کرده است، که این امر نیاز به برخورد برنامه ریزی شده با محلات دچار افت شهری را امری اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان اغلب کشورهای بیشتر توسعه یافته و تعدادی از کشورهای کمتر توسعه یافته ، رویکردهای قابل اجرای برخورد با مقوله افت شهری را در پیش گرفتند و سعی کرده اند با اتخاذ راهکارهایی نواحی مرکزی را به فضایی مطلوب در ساختار شهر تبدیل نمایند تا از طریق ارائه روش ها و راهکارهایی، افت شهری را با در نظر گرفتن تفاوت کیفیت زیست محلات دچار افت شهری، از طریق ساز و کار مطرح شده در این زمینه کاهش دهند . رهیافت تجدید حیات شهری یکی از رهیافت هایی است که در دو دهه آخر قرن بیستم به عنوان گزینه ای جهت برون رفت از افت شهری ، محلات قدیمی شهرها و رسیدن به توسعه درونی ، مورد توجه تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. هدف اصلی در این تحقیق تجدید حیات محله بهارستان برای رسیدن به توسعه درونی شهر بوده است . برای این منظور فضاهای شهری در معرض زوال ، توان های موجود در محله بهارستان ، امکانات متناسب با شرایط اقتصادی – اجتماعی ، فرهنگی محله برای رسیدن به توسعه درونی بررسی شده است . در آخر برای دستیابی به راهبرد های مناسب برای احیای محله بهارستان از مدل swot استفاده شده است . روش کسب داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسناد فرادست و مطالعات میدانی شامل تکمیل پرسشنامه در محله صورت گرفته است . نتایج این بررسی در محله بهارستان ، از لحاظ مولفه های در نظر گرفته شده در تجدید حیات شهری نشان داد که این محله از نظر پایداری در سطح متوسط به پایین قرار دارد . همان طور که در مرحله مقایسه و تطبیق گفته شد، برای ارتقای وضعیت آن باید راهبردهای تهاجمی را مورد توجه و در اولویت اول قرار داد. کلید واژه : تجدیدحیات ، توسعه درونی ، بافت های فرسوده ، محله بهارستان
زهرا عاطفت دوست سیمین تولایی
تشکیل شوراهای اسلامی روستایی اقدامی موثر در فرایند مشارکت مردم در توسعه نواحی روستایی محسوب می شود. ولی از آنجا که نقش شوراها مشورتی و نظارتی است، بدون تشکیلات اجرایی ناقص بوده و نمی تواند وظایف خود را انجام دهد. برای پر کردن این خلاء در سال 1377 برای اداره امور روستاها نهادی به نام «دهیاری» تأسیس شد. دهیاری ها به عنوان نماینده دولت در روستاها نقش بسزایی درحل و فصل مشکلات و مسایل روستاییان بر عهده دارند و باسابقه ای بیش ازربع قرن، امروزه به نوعی نهاد تثبیت شده به شمار می روند. تحقیق حاضر به تحلیل نقش دهیاری ها در توسعه زیست محیطی و کالبدی دهستان طیبی گرمسیری بخش لنده در شهرستان کهگیلویه می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است. دهستان طیبی-گرمسیری دارای23روستا و در مجموع دارای 8358 نفر جمعیت و 1486خانواراست، دراین راستا 5 روستای این بخش از طریق نمونه گیری تصادفی سرپرستان خانوار روستایی جهت پاسخ دادن به پرسشنامه و مصاحبه انتخاب گردید. پس از جمع آوری و پردازش داده ها با تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون خی دو تک متغیره، این نتیجه حاصل شدکه دهیاری ها در توسعه روستایی درابعاد (کالبدی و زیست محیطی) در دهستان طیبی گرمسیری، شهرستان کهگیلویه نقش موثری ایفا نکرده است. مهمترین مشکل دهیاری ها در فرایند توسعه روستایی،کمبود منابع مالی و اعتباری برای توسعه بیشتر روستا است که نیازمند اجرای روش های تامین پایدار منابع مالی بویژه در سطح محلی است.
حمزه جعفری اسدآبادی فرزانه ساسان پور
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند در عین حال افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای زیان باری برای شهرها به ارمغان آورده است. تداوم این گونه رشد شهرنشینی با مشکلات اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی، بحران آفرین و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. در این میان مشکلاتی دیگر همچون انواع آلودگی ها، ترافیک مسائل و مشکلات روانی و غیره، کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را به شدت کاهش می دهد. بنابراین ضرورت و اهمیت بحث زیست پذیری و توسعه پایدار امروزه در شهرها کاملاً نمایان است. زیست پذیری و توسعه پایدار مفاهیم و رویکردهای هستند که در نهایت شهری به دور از انواع آلودگی ها، ترافیک، مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را برای شهروندان به ارمغان می آورد. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تأمین ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. یک جامعه غیر زیست پذیر به نیازهای افراد آن جامعه بی اعتنا است و به خواسته های آن ها احترام نمی گذارد. زیست پذیری به طور کلی به سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تقسیم می شود که هر کدام شاخص های جداگانه ای دارند. ابعاد و شاخص های مورد نیاز این پژوهش نیز بر اساس ادبیات جهانی حاکم بر زیست پذیری انتخاب شده است. هدف این پژوهش بررسی زیست پذیری کلانشهر تهران در راستای توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده اند که روایی آن بصورت صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ 831/0 به تایید رسیده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار excel, arcgis, spss و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری شامل سه گروه شهروندان، مدیران و معاونان شهرداری و بخش خصوصی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زیست پذیری کلانشهر تهران در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در حد متوسط به پایین ارزیابی شده است که با این روند کنونی به سمت توسعه پایدار پیش نخواهد رفت. در میان مناطق 22 گانه، منطقه یک شهر تهران نسبت به دیگر مناطق از زیست پذیری بهتری نسبت به دیگر مناطق برخوردار است همچنین منطقه 20 شهر تهران نسبت به دیگر مناطق تهران از زیست پذیری نامطلوب تری برخوردار است.
پروین خالدی محمد سلیمانی مهرنجانی
از مهم¬ترین ویژگی عصر ما، شهرنشین شدن جمعیت و در پی آن توسعه شهرهای بزرگ و کوچک است. طی دوره¬ی 1990 تا 2030 بیش از 3 میلیارد نفر به جمعیت نواحی شهری اضافه می-شوند که از این میزان،90 درصد در نقاط شهری کشورهای در حال توسعه خواهد بود (سیف¬الدینی و همکاران،155:1390). افزایش جمعیت شهرنشین و گسترش سریع شهرها اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است؛ به طوری که نه تنها سیاست¬های شهرسازی بلکه مسائل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری تحت تأثیر این پدیده قرارگرفته اند (قربانی،163:1387)، که از آن جمله می¬توان به عدم تعادل¬های فضایی، نوسان شدید در قیمت زمین و مسکن، خزش شهری، قطبش اجتماعی، آلودگی¬های زیست¬محیطی، مصرف بیشتر انرژی، توسعه¬ی بدون برنامه¬ریزی، افزایش هزینه¬های زیرساخت¬ها، به زیر ساخت وساز رفتن اراضی مرغوب کشاورزی،چند برابر شدن محدوده¬های شهری، شکل¬گیری بافت¬های کم تراکم در حاشیه¬های شهر و دشواری¬های خدمات¬رسانی اشاره کرد (رهنما و عباس زاده،93:1387). پس از جنگ جهانی دوم عمده¬ترین الگوی فرم شهری، فرم شهر ماشینی بوده، که به صورت تراکم کم و گسترش حومه¬ای در عرصه¬های محیطی پخش شده و باعث شده ماشین شخصی عمده ترین وسیله حمل ونقل شهری شود (مدنی پور،22:1381). این نوع توسعه منفی سبب گردیده است تا کشورهای پیشرفته از دهه 1970 در جستجوی الگوی شهر پایدارتر باشند و با گرایش به فرم فشرده-سازی شهر، از طریق ترکیب کاربری¬ها و کاهش فواصل بین محل کار و زندگی گام¬های موثری بردارند (پوراحمد و دیگران،51:1391). با افزایش شهرنشینی در ایران و به تبع آن افزایش محدوده های شهری روند توسعه شهری به سوی ناپایداری سوق یافته است و جامعه شهری که با افزایش جمعیت و مهاجرت های گسترده روستاییان به شهر مواجه بوده نتوانسته است برنامه ریزی دقیقی جهت دست یافتن به نیازهای خود از جمله، اشتغال، مسکن، آموزش، بهداشت و ... داشته باشد. در نتیجه با گسترش بی¬رویه و کنترل نشده شهرها، بافت این شهرها از لحاظ داشتن نظم فضایی و همچنین پراکندگی مناسب خدمات، دچار آسیب شده و به شکل مناسب دست نیافته است (فخراحمد،3:1384). به منظور برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها، پیشنهادها، راه حل ها، نظریه های گوناگونی مطرح شده است. راه¬حل¬هایی که برخی گره¬گشا و برخی دیگر موجب افزون شدن مسائل شهری شده است. نظریه توسعه پایدار به عنوان نظریه هزاره سوم و جایگزینی برای مکاتب و اندیشه های قبلی، گسترش هماهنگ درون و بیرون شهرها را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی- فضایی؛ شرط لازم برای توسعه متوازن می داند (الله ویسی،5:1390). رشد درون زای شهری یکی از بحث های مرتبط با توسعه پایدار در محافل جهانی است که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. راهبرد توسعه درونی به عنوان یکی از راهبردهای مقابله با پراکندگی توسعه شهری است که در واقع جایگزینی برای پراکندگی محسوب می شود؛ که در صورت توجه، طیفی از مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را به همراه خواهد داشت و کیفیت زندگی را افزایش داده و باعث حذف تهدیدهای سلامت می¬شود (مهدی زادگان، پیشگفتار:1389). سیاست توسعه درون زای شهری ،از سیاست های سه¬گانه توسعه شهری است که در کنار سایر سیاست های توسعه شهری ؛ توسعه متصل یا پیوسته(ایجاد شهرک های متصل به شهر و در محدوده رسمی شهر) و یا سیاست توسعه شهری منفصل یا ناپیوسته(ایجاد شهرهای جدید یا شهرک های اقماری بافاصله از شهر مادر) مطرح می شود. برخی این سیاست را واجد مزیت های نسبی متعدد نسبت به دو سیاست دیگر دانسته و معتقدند شهرهای موجود کشور از طریق توسعه درونی، می توانند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، از جمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانه های خدمات شهری باشند و مادامی که در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاست های توسعه شهری ،تحمیل هزینه های اضافی بر مردم و دولت است. در این نوع توسعه، شهرها بجای گسترش افقی، به صورت عمودی گسترش می یابد و بافت های قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری، احیاء، بهسازی و نوسازی می شوند و اراضی بایر و رهاشده شهری دوباره بکار گرفته می شود. در این نوع توسعه، کاربری های نامناسب و نامتناسب بازندگی امروزی شهری نظیر زندان ها، پادگان های نظامی و ... در درون شهر اصلاح می شود. توسعه درونی راهکاری عملی بر جلوگیری از گسترش شهر در زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و نواحی سبز روستایی و به نوعی حمایت کننده احیاء و تجدیدکننده حیات شهری است (آیینی،48:1388).
مهدی حسینی علی موحد
امروزه صنعت گردشگری پایدار آنچنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور¬ها نقش دارد که اقتصاد¬دانان آن را صادارات نامرئی می¬نامند. توسعه این صنعت در دنیا، به کارآمدی نظام مدیریتی، تقویت زیرساختها و بهبود ظرفیت¬های لازم نیاز دارد. شهر نیشابور با پیشینه غنی و درخشان خود در تاریخ و فرهنگ ایران، پتانسیل زیادی در زمینه جذب گردشگران خارجی و داخلی دارد. گسترش جریان¬های گردشگری در این منطقه، با برنامه¬ریزی نامناسب و ضعف مدیریت گردشگری و زیرساخت¬های ضعیف اثرات منفی زیادی از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است. بر این اساس تحقیق حاضر در پی شناخت نقش عوامل مدیریتی در توسع? گردشگری شهر نیشابورو ارائ? راهکارهای مناسب جهت توسع? پایدار گردشگری در این شهر می¬باشد. در این تحقیق از روش¬های پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
رسول فرجام مجتبی رفیعیان
چکیده از گذشته¬های دور تا کنون، جمعیت و فعالیت¬ در بخش مرکزی شهرها در الگویی مشخص، متمرکز بوده است. این الگو در قالب یک ساختار فضایی – کارکردی معین، ترکیب متنوع و گوناگونی از کاربری¬های شهری را به گونه-ای در خود جای داده بود که جمعیت ساکن، علاوه بر اقامت در آن، به کار و گذران اوقات فراغت و تعاملات مدنی نیز می¬پرداخت. جریان تاریخی ترک فعالیت¬ها به سمت پیرامون و متعاقب آن جابجایی و اسکان جمعیت در قالب توسعه¬های پیرامونی و تغییر در ترکیب کاربری¬های بخش مرکزی شهرها، پویش آنها را تحت تاثیر قرار داد و در بسیاری از موارد زوال اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را برای آنها در پی داشت. از منظر نظام¬ها و سیاست¬های برنامه¬ریزی شهری، دلایل گوناگونی در افول اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بخش مرکزی شهرها موثر می¬باشند، از جمله: منطقه¬بندی و جدایی¬گزینی کاربری¬ها و گونه شناسی هندسه¬مند و پراکنده توسعه¬های شهری متکی بر فلسفه خردگرایانه برنامه¬ریزی مدرنیستی. این امر موجب شده است تا ویژگی¬های اجتماعی - اقتصادی و کالبدی ساخت¬یافتة مبتنی بر ترکیب کاربری¬ها نظیر پیاده¬روی، تنوع کاربری¬ها و وجود فضاهای مدنی، از بخش مرکزی شهرها ستانده شود. از اینرو، این رساله بر بخش مرکزی شهر تمرکز دارد و در پی شناخت رویکردهای مناسب و استراتژیک و جامع برای بخشی از شهر با مطالعه پیوندهای اصیل آن با سایر بخش¬های شهر است و بر همین اساس، تبیین رابطه بین توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربری¬ها و زوال یا کارآیی بخش مرکزی شهر شیراز را موضوع تحقیق قرار داده است. روش شناسی پژوهش، بر مبنای تحلیل فضایی- کارکردی بخش مرکزی کلانشهر شیراز با استفاده از " انگاره¬های پارادایم نوشهرگرایی و مهمترین اصل آن یعنی توسعه ترکیبی کاربری¬ها" و نظامات آن در برنامه¬ریزی کاربری اراضی شهری, شکل گرفته است. علاوه بر بررسی بسیار گسترده و دقیق ادبیات پژوهش برای تهیه چارچوب نظری و مدل مفهومی پژوهش، داده¬هایی که برای انجام تحقیق در محدوده مورد پژوهش به کار گرفته شده¬اند، مجموعه¬ای از داده¬های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بخش مرکزی کلانشهر شیراز را شامل می¬شود که به ترتیب زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته¬اند: "بررسی الگوی ترکیب کاربری¬های شهری؛ منطقه¬بندی شدت کارآیی کاربری اراضی؛ تحلیل فضایی رابطه بین منطقه¬بندی شدت کارآیی کاربری اراضی با ترکیب کاربری¬ها در محدوده مورد پژوهش". نتایج تجربی و آماری منتج از آزمون فرضیه¬های رساله، در سه محور اساسی دسته¬بندی شده¬اند که عبارتند از: 1. وجود رابطه خطیِ منفیِ بین تغییر در ابعاد ترکیب کاربری¬های بخش مرکزی کلانشهر شیراز و شدت زوال در این بخش؛ 2. پیروی رفتار فضایی پدیده زوال بخش مرکزی کلانشهر شیراز از یک الگوی واحد و مشخص، هم در کلیت بخش و هم در محلات آن؛ 3. شناسایی و معرفی مولفه¬ها و شاخص¬های "تحلیل فضایی زوال" یا "چرخه زوال تا کارآیی" بخش مرکزی کلانشهر شیراز. واژه¬های کلیدی: ترکیب کاربری¬های شهری، نوشهرگرایی، زوال و کارآیی بخش مرکزی، تحلیل فضایی، رفتار فضایی زوال شهری، نظریه¬های برنامه¬ریزی، بخش مرکزی شیراز، کلانشهر شیراز.
علیرضا غلامی وحید ریاحی
کانون های کوچک شهری (روستا-شهرها)، اولین هسته های شهری و بلافصل نقاط و نواحی روستایی قلمداد می شوند. هرگونه تحرک و فعالیتی در این نوع از سکونتگاهها در مرحله ی اول و بی واسطه، حوزه های روستایی را تحت تأثیر قرار می دهد، این تحرکات می تواند مثبت و موجب تقویت ساختاری در روابط میان این نقاط باشد، یا منفی باشد و موجب از هم گسیختن و تضعیف روابط فضایی- ساختاری این نقاط از یکدیگر گردد. روستا-شهرها به سبب نقشی که در تعادل جمعیتی در سطح منطقه ای وکشوری دارند با نواحی اطراف خود دارای یک سری روابط وپیوندها می باشد و می توانند بسته به نوع روابط با نواحی پیرامونی به توسعه نواحی روستایی پیرامونی هم از لحاظ ارگانیکی وهم از لحاظ غیر ارگانیکی کمک کنند. هدف کلی این تحقیق بررسی نقش روستا-شهرها در توسعه روستاهای پیرامونی است. در این تحقیق ضمن برسی دیدگاهها و مفاهیم مربوط به روستا-شهر، به بررسی کارکرد روستا-شهرها درچارچوب توسعه منطقه ای پرداخته شده است که دراین راستا پس از تهیه کلیات و چارچوب نظری اقدام به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه و .... گردید. سپس این اطلاعات با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به آزمون فرضیات پرداخته شد. نتایج تحقیق حکایت از نقش مثبت روستا-شهر چغابل در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاهای پیرامونی و همچنین جلوگیری از مهاجرت های روستایی دارد. این تحقیق همچنین نشان می دهد که روستا-شهر چغابل در ارائه خدمات به روستاها موفقیت چندانی نداشته است.
هادی سلیمانی مقدم سیمین تولایی
عدم هدایت و مدیریت صحیح روند گسترش شهر مشهد سبب پراکنده رویی و در نتیجه ظهور عرصه های ناکارآمد شهری تحت عنوان اراضی قهوه ای در محدوده شهر شده است. این مساله خود را در قالب پژمردگی و زوال بخشهایی از شهر، ایجاد مراکز جرم و جنایت، کاهش درآمد دولت محلی(شهرداری)، پایین آمدن ارزش زمین و املاک و نزول کیفیت محیطی نشان می دهد. در ادبیات برنامه ریزی شهری در اواخر قرن بیستم، در تقابل با رشد پراکنده، رویکرد جدیدی با نام "رشد هوشمند،"برای پایدار ساختن فرم فضایی شهرها و شکل دهی مجدد آنها مطرح شد. رویکرد رشد هوشمند با بهره گیری از توان اراضی قهوه ای به مقابله با پراکنده رویی می پردازد. هدف این پژوهش، مطالعه پراکندگی اراضی قهوه ای و عوامل موثر بر پیدایش و استمرار این اراضی در سطح شهر مشهد و نیز بررسی میزان رشد هوشمند مناطق بر اساس شاخصهای منتخب می باشد. پژوهش حاضر که از نوع شناختی ـ تحلیلی است، پس از جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از نرم افزارهای arc gis، office و spss جهت تحلیل های مکانی و سنجش روابط بین متغیرها استفاده شده است. به منظور سنجش شاخص فشردگی از روش پیشنهادی تسای، برای سنجش شاخص های دسترسی و زیست محیطی از مدل تحلیل شبکه در gis، و برای تلفیق شاخص ها از مدل ahp استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در رابطه با شاخص فشردگی، منطقه ثامن با امتیاز 710/0، در رابطه با شاخص دسترسی، منطقه یک با امتیاز 999/0 در رابطه با شاخص زیست محیطی، منطقه یازده با امتیاز 619/0، بهترین وضعیت را داشته اند. بر اساس تلفیق شاخص ها نیز منطقه ثامن شهرداری مشهد با امتیاز 686/0 بهترین وضعیت و منطقه 12 با امتیاز 044/0 بدترین وضعیت را از نظر هوشمندی در میان مناطق 13 گانه شهر مشهد دارا هستند. همچنین در پایان پژوهش آشکار شد که بین وجود اراضی قهوه ای و میزان رشد هوشمندانه مناطق رابطه معناداری وجود دارد بدین معنا در هر منطقه ای که اراضی قهوه ای بیشتری وجود دارد، از میزان هوشمندی آن منطقه کاسته شده است.
لیلا عابدینی رامین کیامهر
مدیریت شهری تهران طی دهه های اخیر با چالش های مختلفی بویژه در ساختار اقتصادی مواجه بوده است ، این در حالی است که این کلانشهر هم از موقعیت خاص (مرکزیت اداری – سیاسی ) در جذب سرمایه در کشور برخوردار بوده و هم این که پیشینه تاریخی آن حاکی از وجود توان بالا در جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد، این پژوهش با هدف ارزیابی نقش مدیریت گردشگری در جلب مشارکت عمومی بازار هدف گردشگری شهری منطقه 12 تهران که به علت استقرار در بافت کهن شهری و نیز تنوع عملکردی قابل ذکر می باشد، انجام گرفته است . نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (مشاهده، پرسشنامه)، در محدوده موردمطالعه استفاده شده است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای مردم منطقه با در نظر گرفتن سطح خطای 05/0 برای تکمیل پرسشنامه معادل 350 محاسبه شد. جهت ارزیابی نقش مدیریت گردشگری در جلب مشارکت عمومی و تعیین نقاط قوت،ضعف،فرصتها وتهدیدهای منطقه از آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی)و آمار استنباطی(تحلیل عاملی) و مدل swot استفاده شده است. نتایج برگرفته از این پژوهش نشان می دهد، میزان مشارکت مردم محلی در ایجاد بسترهای اجتماعی و فرهنگی ، مولفه اقتصادی، و مولفه کالبدی- زیر ساختی بازار هدف گردشگری شهری در سطح بالایی قرار دارد. در نتیجه بین مشارکت عمومی با ابعاد مورد بررسی در بازار هدف شهری رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. عمده ترین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر مشارکت عمومی به ترتیب اولویت، عبارتند از توسعه اقتصادی گردشگری، مشارکت مردم محلی در توسعه و ایجاد بسترهای اجتماعی- فرهنگی و توسعه بعد کالبدی – زیرساختی گردشگری شهری می باشد همچنین با استفاده از مدل swot به تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی در مدیریت گردشگری شهری منطقه 12 و ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب برای توسعه گردشگری استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق مشخص شد که منطقه ای مانند منطقه 12 تهران دارای پتانسیل مناسبی برای بازار هدف گردشگری شهری است اما بعلت ضعف های مدیریت شهری در فقدان برنامه ریزی و سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در این منطقه و تسلط فعالیت های تجاری خرد در میان کاربری های فرامنطقه ای گردشگری بخش گردشگری نه تنها از توسعه پایداری فاصله گرفته بلکه روند منفی را طی می کند.
ام البنین خزایی پول سیمین تولایی
چکیده ندارد.
آزاده طاهرخانی سیمین تولایی
چکیده ندارد.
صادق برزگر حسن افراخته
چکیده ندارد.
مهناز شجاعی عراقی سیمین تولایی
چکیده ندارد.
رقیه حاجی زاده طوسی اصغر نظریان
مسئله اساسی و مهم شرایط جغرافیایی منطقه شمال ایران بخصوص در محدوده رامسر-محمودآباد وجود جلگه کم عرض ساحلی ، دامنه های پرشیب و جنگلها به عنوان مهمترین و موثرترین عوامل زیست محیطی که دستخوش هجوم و دست اندازی گسترده ای قرار گرفته است که این امر علاوه بر تاثیر نامطلوب بر محیط زیست و شرایط موجود باعث رشد ناهنجاری شهرهای منطقه از نظر الگوهای توسعه شهری شده است. بطورکلی برای شناخت شبکه شهری محور رامسر-محمودآباد که در واقع هدف اصلی رساله است از سویی باید کلیه روابط مستمر، عوامل موثر در ساخت شبکه شهری را مورد مطالعه قرار دارد و از دیگر سو بین مجموعه این عوامل و محیطهای تاثیر پذیر ناحیه روابطی برقرار کرد و به عبارت دیگر در این شناخت کلیه داده های طبیعی، انسانی و اقتصادی موثر در بافت شبکه شهری مورد بررسی قرار می گیرد.