نام پژوهشگر: میرعبدالحسین نقیب زاده
کیهان محمدخانی میرعبدالحسین نقیب زاده
در پی ظهور فلسفه آمپریستی (تجربه گرا) در انگلستان قرن هفدهم رویکردی در تاریخ فلسفه غرب آغاز گردید که سیر گشترش و بسط آن تا نهایی ترین نتایج منطقی اش می توانست موجب شکل گیری بحرانی در کلیت فلسفه غربی گردد. بنابراین برای رسیدن به گونه ای باور و اعتقاد درباره اصل علیت باید به امری ورای تجربه و پژوهش آزمایشگاهی توجه کرد و البته امر با مقدمات تجربی و آمپریستی هماهنگ نمی باشد زیرا فضا را برای طهور مفهومی به نام عقل باز می کند که در اندیشه هیوم با گرایش های پر رنگ پوزیتویستی البته جایی نداشته است.
رضا بلاغت میرعبدالحسین نقیب زاده
هدف از انجام پژوهش حاضر از نوع توصیفی –تحلیلی و پیمایش است بررسی نقش تربیت در ترویج دموکراسی و شناسایی چالش ها و فرصت های ترویج آن در مدارس ابتدایی می باشد. به منظور بررسی این هدف 3 سوال پژوهشی (1سوال توصیفی-تحلیلی و 2 سوال پیمایشی ) مطرح شده است. جامعه آماری شامل تمامی معملمان ابتدایی استان فارسی می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول ککران و جدول مورگان و کرجسی تعین شده است که براین اساس تعداد افراد نمونه 372 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی محقق ساخته در مقیاس لیکرت و روش نمونه گیری نیز تصادفی و خوشه ای چند مرحله ای می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل سوال اول (سوال توصیفی) ابتدا بنیادهای فلسفی در زمینه ی نقش تربیت در ترویج مولفه های دموکراسی توصیف شده و سپس اطلاعات به دست آمده مورد بحث تحلیل و تفسیر قرار گرفته است .جهت تجزیه و تحلیل داده های پیمایشی به دست آمده نیز از روشهای آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی ، درصد، میانگین، نمودار و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تک نمونه ای استفاده شده است. سوال اول (سوال توصیفی –تحلیلی) به نقش تربیت در ترویج مولفه های دموکراسی (یعنی آزادی ، برابری ، مشارکت همکاری، تصمیم گیری و انتخاب خردورزی، بردباری و مدارا و قانون مندی ) می پردازد که دراین بررسی هم چیستی نقش مذکور و هم چگونگی آن مطالعه شده است. در بررسی چیستی نقش تربیت در ترویج دموکراسی متفکران و فیلسوفان مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم به اهمیت و تاثیر بسیاز زیاد نقش مذکور پرداخته اند. می توان گفت که تاکید بر این تاثیر و اهمیت نقش تربیت در ترویج آزادی برابری مشارکت و همکاری ، تصمیم گیری و انتخاب خردورزی ، بردباری و مدارا و قانون مندی از سقراط و افلاطون آغاز شده است و تاکنون نیز ادامه دارد. در بحث چگونگی نیز پژوهش حاضر به دنبال راه ها و زمینه های ترویج مولفه های دموکراسی بوده است که برخی از آن ها را ارایه کرده است. سوال دوم پژوهش که سوالی پیمایشی است عبارت است از این که راه ها و زمینه های ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند ؟ به منظور بررسی این سوال سه سوال جزیی مطرح شده است: 1- راه ها و زمینه های فرهنگی –اجتماعی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند3- راه ها و زمینه های اقتصادی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند؟ پس از بررسی و تجزیه و تحلیل این سوال به طور کلی می توان تنیجه گرفت که برخی از راه ها و زمینه های ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی عبارتند از سورای معلمان شورای دانش آموزی مجلس دانش آموزی، یادگیری مشارکتی، مساعدت گرفتن از افراد و موسسات خیریه جهت کمک به دانش آموزان خانواده های کم و بی درآمد و مشورت و هدایت شغلی والدین دانش آموزان سوال سوم نیز سوالی پیمایشی می باشد و عبارت است از این که محدودیت ها و موانع (چالش های ترویج) دموکراسی در مدراس ابتدایی کدامند؟ به منظور بررسی این سوال نیز سه سوال جزیی مطرح شده است10- محدویت ها و موانع فرهنگی –اجتماعی ترویج دموکراسی در مدارسی ابتدایی کدامند؟ محدودیت ها و مواغنع اقتصادی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند؟ پس از بررسی و تجزیه و تحلیل این سوال به طور کلی می توان نتیجه گرفت که محدودیت هاو موانع ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی عبارتناد از :کمبود تشکل های مدنی دانش آموزای ، جو بسیار بسته ی برخی از مدارس جو مستبدانه ی برخی از خانواده ها بروکراسی نامناسب ، تمرکز شدید نظام آموزش و پروش، سنت غالب روش تدریس سخرانی فاصله طبقاتی میان دانش آموزان و نابرابری اقتصادی.
جواد فرزانفر یحیی قائدی
هدف پژوهش حاضر بررسی روش اجتماع پژوهشی در برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت های استدلال در دانش آموزان دختر پایه سوم یکی از مدارس راهنمایی اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 60 دانش آموز دختر بود که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی انتخاب شدند برای بررسی فرضیه پژوهش از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. فرضیه آزمایی و تحلیل داده ها نشان دادند که اجرای روش اجتماع پژوهشی که با استفاده از قصه و داستان در کلاس درس صورت گرفت بر پرورش مهارت های استدلال دانش آموزان دختر موثر واقع می شود. یافته های پژوهش حاضر موید نتایج پژوهش های انجام گرفته شده در داخل خارج از کشور است. در این پژوهش از آزمون مهارت های استدلال نیوجرسی استفاده شد. این آزمون طی سال های 1976 تا 1980 توسط ویرچینیاشیپمن ساخته شد و سپس توسط روانشناسان مرکز آزمون تحصیلی پرینستون نیوجرسی برای ارزیابی برنامه آموزش فلسفه به کودکان مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات به کار گرفته شده در این آزمون ها بستگی قابل توجهی به ساختار آن جامعه دارد بدین سان هنگام ترجمه یاکارایی خویس را از دست می دهند یا ما را به نتایجی می رسانند که ساختگی و غیر واقعی است. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان سال اول دوره متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال 1386 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده شصت نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه mqos بک و جی ساب استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند آموزش قصه در بالابردن سطح مهارت پرسشگری و تغیر و تردید جهانی شمولی پیچیدگی و انگیزه های وجودی موثر است ولی در بعد تحول اندک است و از لحاظ آماری معنی دار نیست.
اکبر رهنما میرعبدالحسین نقیب زاده
موضوع اصلی این رساله مقایسه نظرگاه تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت و خواجه نصیردین طوسی است . به صورت اختصاصی تر نظرگاه تربیت اخلاقی کانت و خواجه نصیرالدین طوسی بعنوان یکی از متفکران اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی این مقایسه پاسخگوئی با این سئوال (مسئله) اصلی تحقیقی است که نظرگاه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایندو متفکر در زمینه های مبادی، هدفها و روش های تربیت اخلاقی چه تفاوت ها و تشابهاتی دارند. بر اساس مسئله اصلی تحقیقی سئوالات زیر مطرح گردیدند: -1 تا چه حد ممکن است اصول مربوط به تربیت اخلاقی را از نظرگاه و آثار کانت و خواجه نصیرالدین طوسی استخراج کرد؟ -2 تفاوتها و تشابهات مربوط به مبادی اخلاق و تربیت اخلاقی از دیدگاه اینم دو تفکر کدامند؟ -3 آیا بین نظر کانت و خواجه نصیر در خصوص هدفهای تربیت اخلاقی تفاوتها و تشابهاتی وجود دارد؟ -4 آیا روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت و خواجه نصیر مشابه می باشند؟ در کوشش برای پاسخگوئی رضایت بخش به سئوالات بالا ابتدا دیدگاه تربیت اخلاقی کانت و خواجه نصیر در زمینه تربیت اخلاقی توضیح داده شد سپس با یکدیگر بصورت منتقدانه مورد مقایسه قرار گرفت . نتایج تحقیق به شرح زیر بود: -1 از آثار و نوشته های اخلاقی کانت و خواجه نصیرالدین طوسی می توان بصورت مستیم و غیر مستقیم دلالتهای مربوط به تربیت اخلاقی را استخراج و صورت بندی کرد. -2 "خرد" خاستگاه اصلی اخلاقی و تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت و خواجه نصیرالدین طوسی است . -3 هدف اصلی تربیت اخلاقی از دیدگاه خواجه "سعادت " و از دیدگاه کانت "خودپیروی اخلاقی" است . -4 "عادت دادن" و تاکید بر تقویت "اراده آزاد" به عنوان روشهای اصلی تربیت اخلاقی از دیدگاه این دو متفکر محسوب می شوند. نتیجه گیری کلی نشان می دهد که بین این دو نظرگاه در زمینه روشهای تربیت اخلاقی بیشترین شباهت ، در زمینه هدفهای اخلاقی بیشترین تفاوت دیده می شود. در مورد مبادی اخلاقی نیز تفاوتها و تشابهات نسبی در بین این دو دیدگاه وجود دارد. سرانجام اینکه تربیت اخلاقی بستر مناسبی جهت پیوند نظرگاه اخلاقی "فضیلت مدار" و "وظیفه مدار" است .
حسین نجفی لنبر میرعبدالحسین نقیب زاده
هدف تحقیق ، استنتاج و معرفی اندیشه های ناب تربیتی راسل از اندیشه های علمی، فلسفی، اجتماعی ... اوست. جالب اینجاست راسل پیش از آنکه یک مربی باشد یک فیلسوف است ، ولی نگارنده سعی کرده است از اندیشه ها و کتابهای ایشان استنتاج تربیتی کند به همین خاطر در فصل سوم که در بردارنده اندیشه های تربیتی راسل می باشد اشاره به مفهوم تربیت ، اصول تربیت ، روشهای تربیت و اهداف تربیت دارد. البته لازم به ذکر است قبل از اینکه اندیشه های تربیتی راسل بررسی شود ابتدا دیدگاههای فلسفی ( فصل دوم) ایشان مورد بررسی قرار گرفت، چرا که شناخت راسل و انکار ایشان بدین وسیله مقدور بود. اندیشه های تربیتی راسل ( فصل سوم) در بردارنده : 1 - تربیت و مفهوم آن . 2 - انواع تربیت که شامل تربیت اخلاقی ، جنسی و فکری است . 3 - اصول تربیت که شامل اصل آمادگی ، اصل فعالیت ، اصل دموکراسی و اصل آزادی است . 4 - روشهای تربیت که شامل بازی، محبت، تنبیه، مباحثه و روش تحقیق است. 5- اهداف تربیت که شامل سرزندگی ، جرات ، حساسیت، پرورش هوش، فرهیختگی و تفکر انتقادی است و در متن به شرح و توضیح هر کدام پرداخته شده است . سپس در فصل چهارم به نتیجه گیری و تحلیل اندیشه های تربیتی راسل پرداخته شده و حتی نقدهایی هم در مورد اندیشه های تربیتی ایشان صورت گرفته است . مهمترین نتیجه ای که از اندیشه های تربیتی راسل می توان گرفت این است که راسل یک چارچوب تربیتی که شامل سرزندگی ، جرات ، حساسیت و پرورش هوش است ، ارائه داده است و برخی آن را به عنوان هدف رفتاری در نظر گرفته اند.
کریم مجتهدی میرعبدالحسین نقیب زاده
تبیین پیوند جوهری میان فلسفه نظری و اخلاق کانت از یکسو و اندیشه های سیاسی وی از سوی دیگر، موجب شد که در آغاز این رساله، طرحی از فلسفه نظری و فلسفه اخلاق کانت ارائه شود. سپس به ابعاد گوناگون اندیشه های سیاسی کانت در باب فلسفه تاریخ ، رابطه اخلاق و سیاست، روشنگری، آزادی، برابری و استقلال، بنیادهای فلسفی جامعه مدنی ، قانون اساسی ، نیروهای سه گانه ، دمکراسی نمایندگی و نظام جمهوری ، شورش ، نافرمانی و انقلاب ، نظریه دارایی ، جایگاه زنان، صلح پایدار، نهاد دین و نهاد سیاست، و سرانجام نقش فیلسوفان در برابر قدرت سیاسی ، تبیین ، تحلیل و نقادی شده است.
یحیی قایدی میرعبدالحسین نقیب زاده
هدف از انجام تحقیق حاضر، نقد و بررسی مبانی ، روشها و دیدگاههای آموزش فلسفه به کودکان است. برای رسیدن به این اهداف ، سوالات اساسی تحقیق از دو منظر نگریسته شده است.اول از بعد معرفت شناختی و دوم از بعد اصول برنامه ریزی درسی. در حوزه معرفت شناسی ، امکان آموزش فلسفه به کودکان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در همین زمینه، امکان آموزش فلسفه به کودکان از چهار جنبه بررسی شده است:1-با توجه به مفهوم فلسفه. 2-در مقایسه با بزرگسالان.3-از دیدگاه فلسفه تحلیلی.4-از دیدگاه روانشناسی شناختی پیاژه.درحوزه برنامه درسی ، رویکردها و سبکهای تفکر، الگوهای سازماندهی برنامه درسی اصول سازماندهی برنامه درسی، محتوا، نقش معلم و شاگرد مورد بررسی قرار گرفته است.
ادریس اسلامی مرتضی میرباقری
این پایان نامه در شش فصل می باشد: نخست جهت ورود به بحث اصلی ، احکام علمی کانت، پیش زمینه ای موجز از مساله شناخت را در مسیر تاریخ معرفی کرده و کلام را با افکار افلاطون و ارسطو در باب مساله شناخت بیان شده است. در ادامه بیانی گذرا نسبت به افکار دوره هلینیستی و قرون وسطی آمده است. در بخشهای بعدی به ارائه افکار دکارت و لایب نیتس هیوم می پردازد. در فصل دوم ، افکار و دیدگاه کانت را در خصوص احکام و تقسیم بندیهای وی معرفی نموده است و در این باب به نوآوری کانت یعنی احکام تالیفی پیشین یا احکام علمی می پردازد.فصل سوم نوآوری کانت را به عنوان ابزاری در دست داشته و وارد بحث منشا احکام علمی در حوزه ریاضیات و فیزیک می پردازد. در فصل چهارم بعد از اینکه افکار کانت را در باب احکام بررسی نموده ، وارد نقد می گردد. در فصل پنجم نقد فیلسوفان اسلامی را بر دیدگاه کانت را ذکر نموده و در فصل ششم ، چند پیشنهاد ذکر شده است.