نام پژوهشگر: عبدالرسول بردیده
مهران مهاجرپور عبدالرسول بردیده
هدف : تعیین شیوع ریفلاکس مثانه به حالب (vur vericoureteral) در کلیه های پیوندی و تععین شیوع عفونت ادراری در بیماران ریفلاکس بعد از پیوند کلیه مواد و روشها: بیماران پیوندی بیمارستان چهارمین شهید محراب کرمانشاه که در سال 1375 تحت پیوند کلیه قرار گرفته اند و حداقل 6 ماه بعد از پیوند آنها گذشته بود را بدون توجه به سن و جنس بیماران تحت بررسی قرار دادیم که مجموعا شامل 40 بیمار شده است . نتایج: 65 درصد از 40 بیمار مورد مطالعه بعد از پیوند ریفلاکس داشتند که بیشتر درجه ii , iiiو هیچ موردی از ریفلاکس درجه ivو v کشاهده نشد. 64ˆ7 درصد از 17 زن مورد مطالعه دچار ریفلاکس بودند و 2ˆ65 درصد از 23 مرد مورد مطالعه ریفلاکس داشتند . 75 درصد از بیماران حداقل یک بار دچار عفونت ادراری شدند که درصد توزیع فراوانی آن در خانمها 2ˆ88 درصد بیشتر از آقایان 2ˆ65 درصد بود. پاتوژنهای عامل (urinary tractinfection) uti در بیماران پیوندی شامل کلی باسیل 3ˆ83 درصد، پسودومونا 3ˆ23 درصد، کلبسیا 10درصد پروتئوس 3ˆ3 درصد ویستر و باکتر3ˆ3 درصد بود. درصد توزیع فراوانی عفونت ادراری در کلیه پپیوندی غیر ریفلاکسی 6ˆ78 درصد بود. با استفاده از آزمون chi-square x2 اختلاف آماری معنی داری بین فراوانی uti در کلیه های پیوندی ریفلاکسی با فراوانی uti در کلیه های پیوندی غیر ریفلاکس مشاهده نشد. بجث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه در این مطالعه ارتباط معنی داری بین وجود ریفلاکس و عفونت ادراری کشاهده نشد لذا بنطر نمی رسد ریفلاکس بعنوان یک عامل مستعد کننده ابتلا این بیماران به uti نقش چشمگیری داشته باشد ولی با عنایت به شیوع بالای 65 درصد و uti، دقت بیشتر در انجام روشهای دوباره کاری حالب جهت بهبود کیفیت آن و نیز پیگیری دقیق و تجویز آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک طولانی مدت در این بیماران توصیه میشود.
اسماعیل پوررحیم عبدالرسول بردیده
هیدروسل تجمع مایع سروزی در بین لایه های احشایی و جداری تونیکاواژینالیس می باشد براساس اتیولوژی - هیدروسل به نوع مادرزادی و ثانویه تقسیم می شود. هیدروسل مادرزادی تقریبا همیشه بعلت بازبودن زائده واژینالیس است می باشد حدودا 90 درصد مورد زائده واژینالیس در دوره نوزادی باز می باشد و در دو سالگی به 40-50 درصد می باشد در بزرگ سالی 25 در موارد زائده واژینالیس باز است در این نوع هیدروسل که نوع cummunicating نامیده می شود بین مایع تونیکا واژینالیس و مایع پریتوان ارتباط وجود دارد. و غالبا همراه با فتق اینگونیال از نوع indiceet می باشد. هیدروسل ثانویه غالبا علتش ناشناخته است (idiopathec) در موارد شناخته شده عوامل تروها- عفونت ها در رادیوتراپی - توده های شکمی و تمورهای بیضه با مکانیز اختلال در تعادل ترشح و جذب مایع از لایه های تونیکا واژینالیس موجب ایجاد هیدروسل می شوند این اختلال یا به صورت افزایش ترشح یا کاهش یا انسداد در ناژ لنفاوی یا وریدی است . نکته مهمی که در مورد هیدروسل idiopathicl باید توجه داشت این است که قبل از زدن مارک idiopathic لازم است که وجود کارسینمای بیضه احیانا کارمیمای ارگانهای دیگر رد شود . بررسیهای سالهای اخیر نشان داده است که متاستاز تمورهای بدخیم از کلیه . پروستات و دستگاه گوارش به بیضه می توانند به صورت ایجاد هیدروسل یا تغییر ناگهانی در وضعیت قبلی آن تظاهر نمایند بنابر این قبل از اینکه اقدام medical یا جراحی صورت بگیرد وجود عوامل زمینه ای باید رد شود. اندیکاسیون جهت درمان هیدروسل را بزرگی بیش از حد آن بطوری که موجب ازیت یا شرمساری بیمار شود ذکر کرده اند با توجه به تحقیقات اخیر و مطالعه اسپرماتوژنز در بیمارانی که هیدورسل داشته اند نشان می دهد که حدود 10 درصد موارد اختلال نسبی اسیر ماتوژنز و 8 درصد با arrest کامل اسپرماتوژنز همراه بوده است به نظر می رسد اگر مطالعات بعدی نتایج مشابه را نشان دهند. اندیکاسیونهای درمان هیدروسل در آینده تغییر بکند. درمان هیدروسل مادرزادی که غالبا cummunicating می باشند. تا یک سالگی مراقبتی است تا در این مدت زائده واژینالیس خود به خود بسته شود اما بعد از 9-12 ماهگی درمان جراحی که شامل بستن زائد واژینالیس است توصیه می شود. در مورد هیدروسل ثانویه بعد از رد عوامل زمینه ای درمان جراحی روش انتخابی است و بررسی های اخیر نشان می دهد که نتایج حاصل از روش lotcs operation تا کنون موفقیت بیشتری داشته است . درمان طبی که بوسیله اسکلروتراپی با مواد اسکلروزان انجام شود نتایج متفاوت و گاهی متناقض به همراه داشته است اما در مواردی که بیمار شرایط انجام عمل جراحی را ندارد درمان medical روش انتخابی است .