نام پژوهشگر: منوچهر منوچهرقارونی
خشایار علوی هراتی منوچهر منوچهرقارونی
از آنجائیکه یکی از علل مهم مرگ ناشی از هیپرتانسیون، وقوع نارسایی احتقانی قلب (chf) می باشدو بررسی نقش اسپیرونولاکتون در درمان chf نیز لازم بنظر آمد. chf بیشترین اختلال تولید کنندهء آریتمی در پزشکی قلب و عروق می باشد. درصد بالایی از کل مرگ و میرها دربیماران مبتلا به chf، ناگهانی و غیرمنتظره می باشد. در نارسایی قلبی، سیستم رنین - آنژیوتانسین - آلدوسترون فعال می شود و افزایش آلدوسترون باعث افزایش ترشح ادراری و اتلاف پتاسیم میگردد. همچنین، مصرف رایج دیورتیکها (تیازیدی و لوپ) منجر به افزایش هیپوکالمی و هیپومنیزیومی و بنابراین افزایش خطر آریتمی های بطنی می شود. هیپوکالمی همچنین خطر مسمومیت با دیگوکسین که یکی از عوامل درمانی مهم در نارسایی قلبی محسوب میشود را شدیدا" افزایش می دهد. از طرف دیگر افزایش ریلیزکاتکول آمینها در نارسایی قلبی پیشرفته، آریتمی را تقویت می کند. بدلیل اینکه درمان آریتمی در بیماران مبتلا به chf یک مشکل مهم محسوب می شود، تمامی تلاشها باید برای کاهش عوامل مستعد کننده ای که منجر به افزایش ایجاد آریتمی میشود، بویژه کاهش سطوح پتاسیم و منیزیوم سرم، صورت گیرد.اسپیرونولاکتون در بیمار مبتلا به chf میتواند بطور مطلوبی عمل آلدوسترون را تعدیل کند و منجر به نگهداری پتاسیم و منیزیوم شود و از بروز آریتمی ناشی از کمبود این دو یون در سرم جلوگیری کند. از آنجائیکه اسپیرونولاکتون عاری از بسیاری اثرات متابولیک ناخواسته می باشد، در درمان chf به همراه داروهای دیگر، در بیمارانی که دارای نقرس ، بی نظمی های لیپیدی یا دیابت هستند، کاملا" مناسب می باشد و بوسیلهء مصرف این دارو بدون مکمل های پتاسیم یا دیگر عوامل نگهدارندهء پتاسیم و پرهیز از مصرف آن در موارد نارسایی کلیوی،میتواند بطور سالمی مورد استفاده قرار گیرد. براساس یک ارزیابی بالینی در مورد بیماران مبتلا به chf بخصوص افراد بستری شده در مراکز درمانی، نشان داده شد که وقوع آریتمی در میان افرادی که در ترکیب درمانیشان از اسپیرونولاکتون استفاده شده است و نیز میزان مرگ و میر کمتر از افرادی است که در آنها تریامترن (درترکیب تریا مترن اچ) بکار گرفته شده است . همچنین هیپرکالمی با مصرف طولانی مدت تریا مترن بیتشر از اسپیرونولاکتون مشاهده شد که علت آن باید عدم وابستگی اثر تریا مترن به غلظت آلدوسترون پلاسما باشد(برخلاف اسپیرونولاکتون) . و سرانجام نشان داده شد که بکار بردن یک مهار کنندهء ace مثل کاپتوپریل که هم اکنون بطور وسیعی در درمان chf مصرف می شوند بدلیل اینکه خودش سطح پتاسیم سرمی را بالا میبرد، به همراه یک دیورتیک نگهدارندهء پتاسیم، خطر هیپرکالمی را در این بیماری افزایش داده است و مصرف توام ایندو دارو جایز نمی باشد. میتوان چنین انتظار داشت که بدلیل جلوگیری از افزایش آلدوسترون توسط کاپتوپریل، اسپیرونولاکتون حداقل ارزش را در بیماران مصرف کنندهء این عوامل با هم داشته باشد . در پایان ذکراین نکته ضروری است که در یک بررسی اجمالی در مورد بیماران مصرف کنندهء اسپیرونولاکتون بمدت طولانی، علیرغم مشاهده اثر تومورزایی در بعضی حیوانات آزمایشگاهی، ازنظر بالینی هیچگونه اثر مشابه قابل توجه ازنظر آماری مشاهده نشد.