نام پژوهشگر: فاطمه مصباحی

تحلیل ساختاری و جایگاه زمین ساختی گسل تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1393
  فاطمه مصباحی   محمد محجل کفشدوز

در مسیر گسل تبریز (در خاور تبریز، جنوب روستای اسکندر) واحدهای سنگی کرتاسه فوقانی رخنمون دارند. ساختارهای موجود در این نهشته ها عبارتند از: چین خوردگی های در مقیاس رخنمون با تمایل سطح محوری به سمت nne و آرایه گسلش راندگی که واحدهای کرتاسه فوقانی را به سمت شمال باختری بر روی هم رانده اند. در جنوب روستای اسکندر آرایه گسلش راندگی به سمت شمال باختری، چین خوردگی های متمایل به سمت nne در واحدهای کرتاسه فوقانی را قطع کرده است و نهشته های میوسن به صورت دگرشیب واحدهای کرتاسه فوقانی و ساختارهای موجود در آنها را پوشانده اند. سطح محوری چین های موجود در نهشته های میوسن به سمت ssw متمایل است. ساختارهای موجود در واحدهای کرتاسه فوقانی با تمایل به سمت شمال در فاصله زمانی بین کرتاسه فوقانی و میوسن ایجاد شده و توسط گسل تبریز قطع شده اند. از نظر موقعیت زمینساختی بررسیهای ژئوشیمیایی بر روی سنگهای بازیک واحدهای کرتاسه فوقانی در شمال شهر تبریز (مجموعه آجی چای)، نشانگر وجود یک پوسته اقیانوسی از نوع پشته میان اقیانوسی غیرعادی در مسیر گسل تبریز در کرتاسه فوقانی است که به صورت حوضه حاشیه ای پشت کمانی تتیس جوان در آن زمان فعال بوده و تا اواخر پالئوسن بسته شده است. با توجه به عدم وجود دگرگونی فشار بالا و سکانس افیولیتی کامل، گسترش این حوضه حاشیه ای حداقل در بخشی از مسیرش به صورت ناقص بوده و منجر به فرورانش نشده است. تمایل ساختارهای کرتاسه فوقانی به سمت شمال نشانگر وجود فرورانش به سمت جنوب نبوده، بلکه در اثر فرارانده شدن پوسته اقیانوسی باریک حوضه پشت کمانی کرتاسه فوقانی به سمت شمال، بر روی حاشیه قاره¬ای بوده است. بررسیهای ژئوشیمیایی انجام شده بر روی توده گرانیتوئیدی اسکندر- ملک کیان (در خاور شهر تبریز) که در همبری با گسل تبریز رخنمون دارد و به داخل واحدهای کرتاسه فوقانی نفوذ کرده است، نشانگر ماهیت بعد از برخورد این توده است. براساس سن¬سنجی u-pb و روابط چینه شناسی و ساختاری زمان نفوذ این توده در زمان اواخر پالئوسن- اوائل ائوسن تخمین زده می¬شود. گسل تبریز بعنوان محل یکی از اصلی¬ترین ساختارهای شمال¬باختر ایران متاثر از زمینساخت ترافشارشی حاصل از همگرایی مورب بین ورقه عربی و اوراسیا است. اولین مراحل زمینساخت ترافشارشی در این منطقه شامل چینخوردگیهای بزرگ- مقیاس و گسلش معکوس است. در مراحل بعدی، دگرشکلی در پوشش رسوبی روی محل زمیندرز حوضه پشت کمانی تتیس جوان متمرکز شده و چینخوردگیهای میان-مقیاس و گسل¬های معکوس را ایجاد کرده است. با ادامه دگرشکلی و همگرایی بین ورقه ها جدایش واتنش باعث ایجاد گسل امتدادلغز راستگرد تبریز شده است بطوریکه حرکات امتدادلغز راستگرد باعث ایجاد خمش راستگرد در چینهای میان-مقیاس و ایجاد دوپلکس امتدادلغز آناخاتون شده است. گسلش امتدادلغز راستگرد تبریز، چینخوردگیها و گسلهای معکوس مراحل اولیه زمینساخت ترافشارشی را قطع کرده است. همزمان با حرکات امتدادلغز گسل، ساختار گل سرخی مثبت عینالی در پاسخ به مولفه فشارشی سیستم ترافشارشی ایجاد شده است. با توجه به روابط ساختاری موجود در پهنه دگرشکلی گسل تبریز و زاویه همگرایی زیاد بین بردار جابجایی ورقه ها و روند عمومی گسل تبریز سیستم ترافشارشی حاکم در منطقه از نوع برش محض- غالب میباشد. در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روابط زاویه¬ای بین روند محور چینهای میان- مقیاس قائم و گسلهای شیب-لغز معکوس جوان در واحدهای میوسن و پلیوسن و مدلهای ارائه شده قبلی برای سیستمهای ترافشارشی، حداکثر میزان جدایش واتنش بین 57 تا 72 درصد محاسبه شده است.